Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

متاسفانه دولت مصدق محکوم به شکست بود .چرا ؟ دربار از یک سو و حزب توده مخالف دولت مصدق بودند. در انزمان هم جنگ قدرت بین امریکا وشوروی در همه جهان ادامه داشت و غرب اجازه نمیداد ایران کومونیستی شود . این موضوع حیاتی را حزب توده به قیمت کودتا علیه دولت قانونی مصدق پذیرفت. اگر غرب کودتا نمیکرد حزب توده کودتا میکرد. حزب توده باوری به قانون اسای مشروطه و نظام پادشاهی نداشت و گره کار این جاست . ولی باید اعتراف کرد که کودتا هر چند علیه مصدق بود ولی ایران ر ا از شر شوروی به مدت 50 سال نجات داد.

نوشته شده توسط: Anonymous

درود به دکتر ایجادی
شما نقد درستی بر نوشته این دقلکار فیلسوفمعاب دارید ولی فرض را میگیریم که این فیلسوف واقعیت ذهنی خود را نوشته، من دو انتقاد دیگر از او دارم :
۱- انفره فراموش کرده که قرآن کلام خداست و خدا را نمیتوانید و اجازه ندارید تحلیل و گفتارش را برگزینید پس نتیجه هرچه او گفته باید ازنخست تا پایان پیروی کنید.
۲- انفره با مورال پارادوکس خود از طرفی اعتقاد به دمکراسی دارد یعنی حق انتخاب و از طرفی میخواهد اسلام را دیکته کند و آنجوری قبول کند که خود خواهانش هست بدون آنکه اصلن مسلمان باشد؟؟!!!!!

من به شخصه شک به صداقت این فیلسوف حتا با ذهنیت خودش دارم ، او بیشتر یک سیاستمدار حرفه ایست تا یک فیلسوف.

سپاس از روشنگری دکتر ایجادی

امیر بیگلر، هامبورگ

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

(ادامه نظر)
... بروجردی ، گروه فدائیان اسلام به رهبری آخوند آدمکش و کثیف آخوند نواب صفوی ، مجمع مسلمانان مجاهد و...
در فردای پیروزی کودتای ننگین 28 مرداد 32 ، آخوند کثیف کاشانی که پدر فکری خمینی خون آشام بود اعلام کرد که مصدق باید اعدام گردد و از شاه خائن و فضل الله زاهدی کودتاگر حمایت نمود. روزنامه نبرد ملت وابسته به فدائیان اسلام آخوند نواب صفوی پس از پیروزی کودتا نوشت : «"مصدق غول خون آشام و یاران آدمکش او به زنجیر کشیده شدند"»
خمینی خون آشام نیز از کودتا و سرنگونی مصدق ابراز خشنودی می کرد و از اینکه به قول خودش مصدق سیلی خورده است خوشحال بود وبعد از انقلاب ضد سلطنتی در واکنش به ابراز علاقه و ارادت خلق ایران به مصدق، کینه توزانه می گفت رها کنید این استخوان پوسیده را !
اگر کودتای 28 مرداد رخ نمی داد ، خمینی خون آشام هرگز نمی توانست در سال 57 ، رژیم جنایتکار و چپاولگر جمهوری اسلامی را

بنیان نهد
مسبب و بانی سیه روزی امروز خلق ایران و خلقهای خاور میانه و رواج تروریزم و بنیاد گرایی اسلامی شیعه و سنی و به خون نشاندن ایران و جهان کسی نیست جز شاه خائن و رژیم پهلوی که به دستور امپریالیسم آمریکا و انگلیس، دولت ملی مصدق را سرنگون کردند.
درود بر روان پاک مصدق کبیر پبشوای فقید نهضت ملی ایران
درود بر روان پاک دکتر حسین فاطمی شهید سردار نهضت ملی ایران
درود بر جنبش پر افتخار چپ ایران
نابود باد تفکرات سلطنت طلبی
مرگ بر رژیم پلید جمهوری اسلامی
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

بله ، 63 سال از فاجعۀ ننگین کودتای 28 مرداد 32 می گذرد؛ کودتایی که با طرح و برنامه ریزی امپریالیسم آمریکا و امپریالیسم انگلیس توسط مزدوران داخلیشان (دربارشاه خائن ، آخوندهای مرتجع به سرکردگی آخوند کثیف و رذل آخوند کاشانی ، پرسنل خائن ارتش وشهربانی و لمپن های جانی) انجام گرفت. با سقوط دولت ملی دکتر مصدق بزرگمرد تاریخ معاصر ایران زمین، 25 سال دیکتاتوری وابسته بر میهن مان حاکم گشت، لکه ننگی که هرگز از صفحه های تاریخ کهن ما ایرانیان پاک نخواهد شد. هرچند در این مدت هواداران رژیم سلطنتی پهلوی سعی می کنند کودتا را توجیه کنند و گروهی دیگر از آنها با بی شرمی و وقاحت تمام آن کودتای ننگین را "رستاخیز ملی" بنامند. با اینکه طراحان کودتا به این عمل اهریمنی خود صریحاً اعتراف نموده اند و حتی شاه خائن در آخرین کتاب خود به نوعی به این خیانت اشاره کرده است و خواهرش با صراحت بیشتری به همکاری با جاسوسان

بیگانه اعتراف می کند. در مقابل افرادی که خود را "جان نثار خاک پای همایونی" معرفی می کنند با بی شرمی تمام این خیانت بزرگ را "رستاخیز ملی " می نامند.
برای رسیدن به استقلال ، آزادی ،عدالت اجتماعی و رفاه و ترقی لازم است هر خلق مبارزی ، تاریخ و حوادث سیاسی گذشته کشور خود را با دقت مورد مطالعه قرار دهد و با عبرت گرفتن از علل شکست ها و پیروزی ها ، راه آینده خود را هموار سازد تا بار دیگر اشتباهات گذشته تکرار نگردد. آن کسانی که می گویند گذشته را باید به گذشته سپرد و به آینده نگریست، یا از روی سادگی و نادانی بوده و یا از روی غرض ورزی و کینه ورزی. اگر خلق ما بویژه رهبران و سازمان های سیاسی و روشنفکران جامعه علت شکست انقلاب مشروطه را با آن همه فداکاری و جنبش ملی کردن صنعت نفت را با آن همه اتحاد ویگانگی ، مورد بررسی و مطالعه قرار داده و از آن پند می گرفتند هیچگاه انقلاب ضد سلطنتی خلق ما در 22 بهمن اینگونه به انحراف کشیده نمی شد و خمینی خون آشام رهبری انقلاب را سرقت نمی کرد و به قدرت نمی رسید و هواداران رژیم سلطنتی پهلوی گستاخانه از پستوها بیرون نمی آمدند و از خلق ایران طلبکار نمی شدند و با وقاحت و بی شرمی تمام از کودتای ننگین 28 مرداد32 به عنوان "رستاخیز ملی " یاد نمی کردند و از رژیم پهلوی دفاع نمی کردند.
در آن 25 سال حکومت استبدادی بعد از کودتای 28 مرداد 32 ؛ بسیاری از مبارزین پاکباز مارکسیست و سوسیالیست و آزادیخواهان ملی گرا و دانشجویان ، یا به جوخه اعدام سپرده شدند و یا به زندان افتادند و یا تبعید شدند و یا خانه نشین.
زمانی که به "فرمان ملوکانه" محمدرضا پهلوی ، درب سازمانهای سیاسی چپ و راست و سندیکاهای کارگری و انجمن های دانشجویی بسته شد و قلم های حق نویس شکسته و دهان آزادیخواهان دوخته گشت و بارها دانشگاه مورد هجوم سربازان و چماقداران شاه پرست و حکومتی قرار گرفت تا با سرکوب دانشجویان آزادیخواه مارکسیست و طرفدار جبهه ملی و سوسیالیست، سکوت مرگبار را بر جامعه حاکم نمایند تا دیگر صدای آزادی و عدالت خواهی به گوش ها نرسد و "خاندان جلیل سلطنتی" بتوانند بر جامعه، حاکم و فرمانروای مطلق گردند و خلق ایران رعیت و دست بوس آنان گردیده و در بی خبری کامل بسر برند و خبرها فقط پس از گذشتن از صافی ساواک انتشار یابد. تنها مساجد ، حسینیه ها ، انجمن های ریز و درشت اسلامی به روی مردم از همه جا رانده شده باز می ماند تا به ناچار مردم به آن مکان ها روی آوردند و واژه آزادی و عدالت و مساوات را در آن مکانها که حتی در دور افتاده ترین روستاها وجود داشت بشنوند و فریب خورده وبه ناچار ناجی خود را در بین عمامه به سرها بجویند. زمانی که پادشاه تحصیل کردۀ فرنگ ،خود شاهد معجزات فراوانی باشد و به مکه مشرف شود و هرچند گاه به زیارت آرامگاه بزرگان دین برود و امام زمان را با چشم خود ببیند وووو... ، چگونه می توان توقع داشت که مردم ساده دل تصویر خمینی را در ماه نبینند و وعده های فریبنده اش را درباره مجانی شدن آب و برق و اتوبوس و اینکه همه مردم صاحب خانه خواهند شد باور نکنند و گفته های دروغین عمامه به سرهای ریاکار را در مورد آزادی و عدالت و مساوات نادیده گرفته و به پشتیبانی آنها بر نخیزند؟ آیا آنهایی که با وقاحت و بی شرمی تمام ، کودتای ننگین 28 مرداد 32 را "رستاخیز ملی " می خوانند آیا نمی دانند که برادران رشیدیان ، گروهی از پرسنل خائن ارتش و شهربانی، کانون افسران بازنشسته ، اوباش و لمپن ها و چاقو کشان جانی مثل شعبون بی مخ - رمضون یخی - طیب - اصغر خالدار - ناصر جیگرکی و...، زنان بدنامی چون ملکه اعتضادی ها ، پری آژدان قزی ها ... و گروههای مذهبی تحت فرمان آخوند بیشرف و کثیف کاشانی و آخوندهای بیشرف و کثیف دیگر مثل سید محمد بهبهانی ، شیخ بهاء الدین نوری ، شیخ احمد کفائی خراسانی ، شمس قنات آبادی
نوشته شده توسط: Anonymous

نصف حقیقت را گفتید:
۱ـ اشاره‌ای به سیستم تک حزبی تاسیس حزب بعث یا رستاخیز نکردید.
۲ـ فعالیت افرادی مثل بختیار، فروهر، سنجابی و بازرگان و ۰۰۰ از سوی رژیم تحمل نمیشد چه برسه به احزاب مترقی.
۳ـ به خاطر یک رمان ۶ ماه تا یک سال جوانان را زندانی می‌کردند.
۴ـ قبل از آمدن جیمی کارتر عملاً زندانیان سیاسی که دوران محکومیت زندانشان تمام شده بود آزاد نمی‌شدند .
۵ــ اکثر فداییان و مجاهدین دانشجویان ۲۰ الی ۲۴ ساله آنهم از رشته‌های فنی دانشگاها همه پر شور و وطنپرست در عین حال بیسواد بودند که حاضر بودند جانشان را برای سعادت ملت فدا کنند، چرا که برای پاک کردن خیانتهای توده‌ایهای فراری نوکران شوروی از اذهان مردم می‌باید از جان و دل مایه می‌گذاشتند.
۶ـ نتیجه اینکه رهبر انقلاب خود شاه بود که بعد از رفتنش کوچکترین تشکل مردمی که قادر به حکومت باشد نبود و آن شد که شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام بر آقای کیانوش رشیدی قادی. دست شما را میبوسم. پاینده باشید

نوشته شده توسط: Anonymous

حاکمی کشوری را اشغال کرد به وزیر خود گفت قوانینی تنظیم کن تا بتوانیم با آسودگی غارتشان کنیم !
فردای آن روز وزیر نزد حاکم آمد و قوانین را خواند…
1. مالیات 3 برابر فعلی
2. حقوق ربع عرف بقیه کشورها
3. حاکم،صاحب جان و مال همه مردم است
4. آروغ زدن ممنوع !
حاکم گفت : بند چهارم چه معنی دارد ؟!
وزیر : بند چهارم سوپاپ اطمینان است ، بعدا متوجه معنی آن خواهید شد !
جارچیان قوانین را اعلام کردند ملت گفتند این که جان و مال ما از آن حاکم  باشد توجیه دارد چون ایشان صاحب قدرت است ؛ ولی یعنی چه نتوانیم آروغ بزنیم !؟
مردم برای اینکه از امر حاکم نافرمانی کرده باشند در کوچه و پسکوچه آروغ می زدند و می گریختند ، جلسات شبانه آروغ برگزار میکردند و هر گاه آروغ می زدند احساس میکردند که کاری سیاسی انجام میدهند ! ماموران هم مدام در حال دستگیری افراد آروغ زن!! بودند و گاهی به منازل و رستورانها یورش


میبردند و آروغ زنها را دستگیر میکردند…!
روزی حاکم به وزیر گفت الان معنی سوپاپ اطمینانی که گفتی را میفهمم ! چون باعث شده که هیچکس به 3 قانون اول توجهی نکند !
شرح حال سیاسیون ایرانی
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی گرامی! می نویسید که »...حواد ث تاریخی بدنبال هم می ایند اگر 28 مرداد رخ نمی داد ، انقلاب 57 هم در کار نمی بود و...« خب این " منطق و استدلال..." بدان ماند که بگوییم که اگر هیتلر نبود مثلا اروپا و جهان فلان و یا اگر ـ بفرض باور داشتن ـ اگر الله و خدا حضرت آدم و حوا را از بهشت بیرون نکرده بود و یا حوای ذلیل شده آن سیب لعنتی را نمی خورد اکنون همه انسانها مثلا در بهشت برین بودند! درست است که تاریخ و تکامل بشریت و علم و دانش پیوسته است اما تاریخ و حوادت را بایستی در زمان خود ارزشیابی کرد! چون در قادسیه ساسانیان شکست خوردند چه و چه می شد...منطق کفتمان نمی تواند باشد. اشتباهات و خیانت ها و حرص و ولع قدرت پرستی روشنفکران وطنی هم خود از پدیده های مخصوص حامعه ایران ماست! با آرزوی تندرستی

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

بر طبق تحقیق فوق بجز سایت کومله که رشد مثبت داشته است بقیه سایت های منتسب به چپ ، سکولار و دمکرات رشد منفی داشته اند. بنظر من این موضوع استثنایی نیست ، در چند سال گذشته سایت های اتنیکی به دلیل حاد شدن مسایل هویت طلبی از سوی گروههای اتنیکی ایران موجب رشد مثبت سایت های ایتنکی شده است برای اینکار می شود به سایت حزب دمکرات کردستان ایران و همچنین سایت قرمز مراجعه کرد و از طریق الکسا نمودار ها را مقایسه نمود.

نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر کیانوش رشیدی قادی

نوشته شده توسط: کیانوش رشیدی قادی

برای آگاهی آقا "سیاوش"!
گفتگوی زندۀ و رادیویی من با شاهزاده رضا پهلوی در شهر "بُن" آلمان به شیوۀ نوشتاری:
http://kianooshrashidi.blogspot.de/2010/04/2010.html

نوشته شده توسط: کیانوش رشیدی قادی

برای آگاهی آقا سیاوش!

گفتگوی زنده و رادیویی من با شاهزاده رضا پهلوی در شهر "بُن"(آلمان)

https://www.youtube.com/watch?v=TjmNCtsRAFQ

نوشته شده توسط: کیانوش رشیدی قادی

آقا سیاوش گرامی! علیرغم اینکه در دوران بروی کار آمدن خمینی شانزده سال داشتم، گفته ام و گفتم، حتی اگر سر انگشتی باشد، از آنجا که در کارزار بر ضد شاهنشاه و سامانۀ پادشاهی در ایران نقش داشتم، از مردم ایران و بویژه از نسل سوم پس از بروی کار آمدن خمینی و رژیمش پوزش می خواهم.

آقا سیاوش گرامی! علیرغم اینکه در دوران بروی کار آمدن خمینی شانزده سال داشتم، همواره در رادیو و تلویزیون های فارسی زبان در برون مروز گفته ام و گفتم: حتی اگر سر انگشتی باشد، از آنجا که در کارزار بر ضد شاهنشاه و سامانۀ پادشاهی در ایران نقش داشتم، از مردم ایران و بویژه از نسل سوم پس از بروی کار آمدن خمینی و رژیمش پوزش می خواهم.
گفتگوهای پیاپی و هر روزۀ مرا در دوران خویش می توان از آرشیو "رادیو صدای ایران"(هوستون)، بمدیریت آقای ناصر توکلی، تلویزیون "آزادی"(با برنامه سازی آقای فریدون توفیقی)، و...شنید.
هنگامی که برای نخستین بار شاهزادۀ ایرانیان، شاهزاده رضا پهلوی را در شهر "بُن" در آلمان دیدم، پس از گفتگوی رادیویی با شاهزاده، از نقش خویش در سال 1357 پوزش خواستم. در این باره که آیا در شانزده سالگی می توانستم برای سرزمینم مفید باشم، اکنون دیگر نمی توانم سخنی بگویم، اما بر این باورم شاید همین امروز برای مردم و میهنم مفید نباشم، ولی شکی ندارم که بر ضد مردم و میهنم نیستم و با تمام وجود خواستار برکناری رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی در تمامیت آن هستم. همین و بس آقا سیاوش! "قهرمان شدن" و "قهرمان گشتن" پیشکش! و بگونه ای دیگر: "نه سرپیازم و نه ته پیاز"! خوش باشید و تندرست آقا سیاوش
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

کودتای ۲۸ مرداد کودتایی است که با طرح و حمایت مالی و اجرائی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا و آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا و با همراهی ارتش شاهنشاهی ایران، بر ضدّ دولت محمد مصدق در مرداد ۱۳۳۲ به انجام رسید. در آمریکا از آن به نام عملیات آژاکس (به انگلیسی: Operation Ajax) نیز یاد می‌شود.

در شصتمین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، آرشیو امنیت ملی آمریکا اسنادی را منتشر کرد که ضمن نشان دادنِ نقش سازمان سیا در رهبری اقدام فوق، آن را بخشی از فعالیت سیاست خارجی آمریکا به شمار آورد.

در اینکه انقلاب اسلامی ایران یک فاجعه تاریخی برای مردم و کشور ایران بود و جنایت هایی که در این 37 سال در همه ی عرصه صورت گرفت ، چهره شاه و ساواک را سفید کرد . بی جهت نیست که حمایت از خاندان پهلوی روز به روز در بین مردم ایران بیشتر می شود . با این وجود بنظر بسیاری از تاریخ دانان و نظریه پردازان سیاسی حواداث تاریخی بدنبال هم می ایند اگر 28 مرداد رخ نمی داد ، انقلاب 57 هم در کار نمی بود و ایران بعنوان اولین کشور مشروطه دمکراتیک که شاه بجای حکومت ؛ تنها به سلطنت رضایت می داد.
نوشته شده توسط: تبریزی

امروز بیست و هشتم مردادماه و سالگرد یکی از ددمنشی های آخوندیسم است که رژیم ولایت فقیه به فراوانی کوشیده است آن را ماله کشی و ماست مالی کند! این روز را نباید فراموش کرد! (به نوشتاری در این لینک نگاه کنید)

http://www.iranglobal.info/node/23343

نوشته شده توسط: Anonymous

باز این عربها دلسوز ما ترکها شده اند و سرنوشت اقلیت کم شمار عرب تازه وارد خوزستان در دوره قاجار و 3 دهه اخیر از عراق را به ما ترکهایی که همه کاره مملکتیم می چسبانند. ما پس از انقلاب هیچ مهاجر عرب عراقی و حتی جنگزده عرب خوزستان را به آذربایجان راه ندادیم و همیشه افتخارمان این بوده که تبریز شهر بی افغانی و عراقی. البته نتیجه اش را نیز دیدیم و ناموسمان از شر تجاوز و یا سواستفاده در پوشش ازدواج درامان بود( مثل نکبتی که الان در اصفهان و مشهد و شیراز و یزد و کرمان و تهران وجود دارد) از حالا به بعد هم سرنوشت خود را به عرب و بلوچ و کرد( که هر سه همنژاد هستند) و دیگر مهاجران غیر قانونی به ایران گره نمی زنیم و نیازی به همراهی یک عده مهاجر بی شناسنامه در اهواز نداریم . منابع و معادن ما کم برای عرب عراقی و فلسطینی و سوری و لبنانی هزینه نمیشود. در بازی با الجزیره بود یا کدام تیم عربی که

تماشاگران تراختور شعار العرب ال... می دادند یادتون رفته؟!
آخه بازار اصفهان چیه که ما ترکها آنرا تصاحب کرده باشیم یا نه. الان در عربستان هم بازارهای بنجل فروشی به حاجیان دست پاکستانی و بنگلادشی هاست.
عربها که همدیگر را در عراق و سوریه و یمن به این شکل فجیع قتل عام می کنند و همزبان خود را مثل آب خوردن سر می برند و شکم زن عرب را بخاطر اختلاف مذهبی می درند و هزار جنایت دیگر ، دلسوز ما ترکهای آذری نمی توانند باشند که هم اختلاف مذهب با آنها داریم هم اختلاف نژاد. در جریان جنگ همین عربها با حمایت از صدام هزاران جوان ترک آذری را کشتند و باید غرامت بدهند. در جنگ از 12 کشور عربی اسر داشتیم. پول کویت و امارات نبو عراق نمی توانست اینهمه سال به کشتار مردم ما ادامه بدهد.
همین عربهای خوزستان اگر پایشان را از ایران بیرون بگذارند عربهای سنی و سلفی آنها را بجرم شیعه بودن سرمی برند و تکه تکه می کنند اصلا این عربهای شیعه خوزستان از دست عربهای وهابی عربستان که به عراق حمله کرده بودند در قالب چند ایل و عشیره با اجازه قاجار به خوزستان آمدند خیلی ها را هم صدام بیرون ریخت از عراق وگرنه مثل هم تباران خود در عراق قتل عام می شدند و زنان و دخترانشان به تاراج می رفت تنها بجرم شیعه بودن.
در ضمن در دوره قاجار جنوب عراق و کویت امروزی نیز جزو قلمرو قاجار بود و آن منطقه را عربستان می نامیدند نه خوزستان را.
عربها با همدستی انگلیس عثمانی را از هم پاشاندند و الان هم گوش بفرمان غرب با پولهای باداوردت نفتی آتش بیار جنگ و خونریزی در منطقه هستند . عربها باید دوباره بروند زیر پرچم ترکیه.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب رشیدی قادی، شما خودتان در کدام مقطع از این تاریخ، چه در زمان شاه و چه در زمان خمینی توانستید برای ایرانی مفید باشید و کجا بودید؟ چرا در همان دوران شاه برای ساختن ایران آستین بالا نزدید تا شاید یکی از قهرمانان سازندگی شوید ودگران از شما بیآموزند؟
چرا در دوران خمینی آنگاه که آخوندها در حال گرفتن قدرت بودند بیاری مردم نیامدید؟
توجه کنید که من هنوز نه رأی مثبت ونه رأی منفی بشما داده ام و منتظر پاسخ شما هستم.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-آقای قادی من باتمام وجودبه آزادی تمام افکارانسانهاارزش قایلم وخط قرمزراتنهابرای توهین های حقیقی وحقوقی افراددانسته وتنهادراین موردبه دیگران حق میدهم که توسط مراجع قانونی دراین موردرسیدگی واجب است.
شماهم نظرخودراداده وبه دیگران هم حق دهید،تابرنظرونوشته شمانظرخودرابنویسند.
آقای قادی نفت ایران درعمل ملی نشده است وعلاوه برآن گازهم برآن افزوده شده است.
تمام تلاش وشعارهادراین 63 خرج مردم وداخل بوده وشده است.عملا کشورهای خارجی ورانت خواران حکومتی برای نگه داری حکومت خودازآن استفاده کرده است.
چه شیخ باشد وچه شاه ؛شماهم دراین موردخودراناراحت نکنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر کیانوش رشیدی قادی، درود بر خاندان پهلوی. شاهنشاه میگفت که ایران کشوری است که حداکثر ظرفیت 50 میلیون نفر را دارد، اما امروز آخوندهای مفتخور و وطن فروش برای تعدد جمعیت شیعه تروریست و جاهل و الله اکبرگو، جمعیت ایران را به 80 میلیون نفر رسانده اند و ایران را بیابان کرده اند. آن چلاق علیل سیدعلی گدا، میگوید که باید جمعیت ایران به 150 میلیون نفر برسد!

نوشته شده توسط: Anonymous

مقاله بسیار خوبی بود ای کاش کتاب کامل 500 صفحه ای شود . اما در این باره باید یاداور شد که حزب توده مروج این پدیده در ایران است و ایات عظام از عهد قدیم از چماقدارن خود بهره میجستند. اقای نقره کار خود نیز از مواهب لمپنیسم رجوی نیز در امان نبودند و تهدید ها شد و بقیه ماجرا . کافی است که نگاهی به روزنامه مجاهد ارکان رجوی انداخته شود تا به عمق معنوی انقلاب ایده لوژیک و لومپنیسم توحیدی که همه طبقات را در بر میگیرد پی برد. برخورد اعضا مجاهدین با اعضا خانواده مانند پدر و مادر د ر پادکان اشرف جایگاه ویژه ای بالاتر از لومپنیسم دارد . روشن است که لومپنیسم سنتی به پدر و مادر و اهل محل به دیده احترام نگاه میکردند و لومپنیسم توحیدی با والدین هم شوخی ندارد و به سادگی به ضد انقلاب تبدیل میشود و البته شما بهتر میدانید .

نوشته شده توسط: Anonymous

مقاله حقیقتی را بیان میکند که راه فراری از ان نیست، واقعیت ایران ترک خورده، اگر میخواهید که بیشتر ترک نخورد، دست از لجبازی و فحاشی و اتهام بردارید، اقایان محترم: امروز مسئله ترک و فارس، کرد و فارس و عرب عجم و بلوچ و عجم یک واقعیت عینی است و مردم در خفا و یا علنی از ان صحبت میکنند.
از خودتان سوال کنید که چرا استان بلوچستان، خوزستان، کردستان و ترکمنستان و حتی بخش های وسیعی از اذربایجان شرقی و غربی عقب افتاده و بیکاری در انان 3 برابر مناطق فارس نسین مرکزی است!؟ چرا به گفته خود وزیسر صنعت در سمینار سرمایه در 94 بیش از 81% سرمایه گذاری ها در مناطق فارنسین است.
حالا اعدامها و سرکوب را اضافه کنید، امروز 3 جوان عرب عربستانی یا خوزستانی را اعدام کردند، و قبلا کردها و بلوچ ها، حالا میخواهید مردم و جوانان ساکت باشند. کور خواندید، زمان عوض شده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

شما که می دانید فهماندن چیزی برای کسی که نفعش در نفهمیدن هست محاله.با کسی که نمی تواند خود را برابر با دیگری ببیند و یا خاک و جغرافیایی که نقشه اش را انگلیس و روس طراحی کرده را بر رای افراد ساکن ان ترجیح می دهد بحث کردن بی فایده هست.بگذارید این افراد هر چه می خواهند بگویند و بی محلی شما را در حکم باختن کل کل قهوه خانه ای فرض کنند و از خوشحالی معلق بزنند.ولی اجازه ندهید انرژی شما را تلف کنند که هدف اجیر کنندگان این افراد هست.پیروز باشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی , تورک ها قلبشان کمی بزرگتر است. برایتان آرزوی بهبودی دارم.

نوشته شده توسط: Anonymous

نظرتان در باره کتاب لمپنیسم علی اکبر اکبری چیست ؟

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

درود می فرستم به روان سی هزار گل سرخ مجاهد و مارکسیست که در تابستان خونین 67 به فرمان خمینی خون آشام به شهادت رسیدند.
با تشکر از مقاله درست و آگاهی بخش جناب شهرام احمدی نسب گرامی.
همانطور که جناب احمدی نسب اشاره کردند ، رژیم پلید جمهوری اسلامی در قالب هیچ یک از نظام های سیاسی رایج نمی گنجد و جمهوری اسلامی یک دولت یا رژیم سیاسی به مفهوم امروزی نیست. رژیم جمهوری اسلامی نه مانند دیکتاتوری کلاسیک آریستو کرات رژیم پهلوی است و نه مانند یک نظام توتالیتر است و نه مانند دیکتاتوریهای کلاسیک نظامی آمریکای لاتین است.
سیستم حکومتی آخوندهای حاکم بر ایران ، یک نظام قرون وسطائی و برده داری بر پایۀ خلیفه گری اسلامی و فاشیسم مذهبی و الیگارشی است.
جناب شهرام احمدی نسب؛ مشکل است برای عناصر واواکی حزب اللهی و ساواکی شاه اللهی
از مبارزه خلق برای آزادی و یا انقلاب و انقلابیگری دلیل و

فاکت آورد. چرا که اینها خودشان دشمن پلیدند. منتها با ماسک، همانطور که امام پلیدشان هم با ماسک توده ها را فریب داد.
ما اگر از مجاهدین و مسعود رجوی دفاع می کنیم، هدف و استراتژی و سد راه و تضاد اصلی ایران را کاملا روشن اعلام کرده ایم، تاریخچه آن هم روشن است . این عناصر مزوری که اینهمه به مجاهدین خرده می گیرند می توانند بگویند اولاً رژیم را دشمن اصلی خلق ایران می دانند یا نه؟ و اگر می دانند از چه استراتژی و قواعدی دفاع می کنند؟ و اگر هم نمی دانند که من مطمئنم نمی دانند، همان واواکی حزب اللهی و ساواکی شاه اللهی هستند اما جرات معرفی خود را ندارند و به ناچار و به دستور با ماسک ظاهر می شوند، به هرحال بدانند خلق و مجاهد خلق و فرزندان رشید ایران لحظه ای هم درنگ نخواهند کرد از مبارزه برای آزادی و سرنگونی رژیم پلید جمهوری اسلامی و استقرار آزادی و عدالت در ایران عزیز.
بنده به عنوان یک سوسیالیست میهن پرست، بدون ترس از انگ خوردن ، از سازمان مجاهدین خلق ایران و مریم و مسعود رجوی دفاع می کنم، چون راه آنها را درست می دانم، مارکسیست دلاور رفیق جان باخته "شکرالله پاک نژاد" نیز از مجاهدین دفاع می کرد و پشتیبان آنها بود، در حال حاضر نیز رفقای مارکسیستی مثل رفیق "مهدی سامع" از سازمان چریکهای فدائی خلق ایران از مجاهدین حمایت می کنند.
مرگ بر رژیم جمهوری اسلامی
پیروز باد خلق ایران
نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به کاربر گرامی...
Antiracism

درست نیست که سایت را به مسائل شخصی اشغال کنیم ولی برای اطلاعات کسانیکه که شاید مشکل با شانه دارند هیچگاه به عمل جراحی تصمیم نگیرند مگر اینکه واقعا مسئله چنان اساسی باشد که زندگی را بر انها تلخ و غیر ممکن سازد
امیدوارم شرایطی را که اکنون دارم هیچ انسانی و هیچ جانداری به ان دچار نشود. 6 هفته باید وسیله شماره 1 را شبانه روز وقت خواب و بیداری باید با خود حمل کنمو
بعد از 6 هفته باید 4 هفته دیگر اسباب شماره 2 را باید تمام وقت به خود حمل کنم بعد از 10 هفته معلوم نیست چه شود. ایکاش مشکل فقط تایپ کردن می بود در این مدت اسایش نیست اجازه رانندگی نیست و از همه مهمتر موضوع شغلی ام است که 90 درصد با کامپیوتر میباشد.


شما کی و چه زمان از من حرف و کلام دوروغ شنیده اید / مشکل اصلی من راستگویی و و یا همان راسیونال فکر کردن و نوشتن میباشد
اگر خیلی مایل باشید یکی از عکسهای کنونی خود را که مانند فضانوردان هست در سایت ایرانگلوبال میگذارم بشرطی که هزینه انتشار که حدود 100 یورو هست به سایت پرداخت کنید

(1) Thorax- Arm Abduktionsschiene,

Thorax- Arm Abduktionskissen 2..
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

یک انتقاد و یک یاد آوری به جناب آقای مسعود نقره کار
1- حق دفاع در برابرحملات و حشیانه اراذل و اوباش حکومتی به نیروهای مترقی و مبارز ، حقی مشروع است. نمی توان در برابر حملات اراذل و اوباش حکومتی، دست روی دست گذاشت وفقط نظاره گر بود. مقاومت و مقابله به مثل اعضای حزب توده در برابر حملات شعبون بی مخ ها و جعفر زاغی ها به تجمعات در دهه 30، دفاعی کاملا مشروع و یک مقاومت انقلابی بود و یا مقاومت اعضای کنفدراسیون در اروپا و آمریکا در دهه 50 در برابر حملات اراذل و اوباش سلطنت طلب ، یک مقاومت انقلابی محسوب می شد. نباید اینگونه سخن گفت که عکس العمل گروههای مترقی و پیشرو و انقلابی در برابر وحشی گری ها وحملات اراذل و اوباش حکومتی، رفتاری همانند جاهل ها و لاتها است. مثالی می زنم ، در سال 1350 در زندان قصر، ساواک یکی از زندانیان عادی را که یک لات معروف به نام "علی چینی بند زن" بود را وارد بند زندانیان

سیاسی کرد تا به خیال خود زندانیان سیاسی را نحت فشار و مورد اذیت و آزار قرار دهد. علی چینی بند زن مدام با زندانیان در گیر می شد و شرایط بند زندانیان سیاسی را غیرقابل تحمل کرده بود. یکبار هنگامی که علی چینی بندزن به یکی از زندانیان سیاسی حمله ور شده بود و قصد کتک زدن او را داشت، "رفیق شهید کرامت دانشیان" وارد می شود و حسابی علی چینی بند زن را گوشمالی میدهد و سر وصورت او را خونین می کند و پس از آن واقعه مامورین زندان با خفت و خواری علی چینی بندزن را از بند زندانیان سیاسی خارج می کنند. و حالا باید نتیجه گرفت که رفیق شهید کرامت دانشیان نیز یک لات و جاهل بود؟!!!
در ضمن مقاومت اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران نیز در برابر قمه کشان و ساطور بدستان و همچنین مزدوران و لابی های رژیم جمهوری اسلامی کاملا مشروع و منطقی و به حق است.
2- داریوش فروهر و حزب ملت ایران، به دلیل دشمنی حزب پان ایرانیست و دیگر طیف های پان ایرانیستها با دکتر مصدق و جبهه ملی از این جریانات فاصله گرفت و دیگر هیچ گونه رابطه ای با آنها نداشت.
نوشته شده توسط: Anonymous

قبل از ادامەی نوشتن کامنت سخنی کوتاه با مسئول کامنتها ،، دوست عزیز من همانطور کە قبلأ هم گفتم قبول دارم کە شما نمیتوانید 24 ساعت مراقب کامنتها باشید و بلافاصلە هر کامنتی کە بە صفحە ارسال میشود بلافاصلە نشر دهید ولی دیگر نە آنچنان کە شما نیز نشر میدهید دوست عزیز دیروز برای چندمین بار کامنت من ملا خور شد کامنتی ارسال کردم بە علت دیر پخش کردن و انباشت تعداد زیادی کامنت عملأ کامنت من بە آخر صفحەی دوم پرت شدە بود بدون اینکە کسی بتواند آن را بخواند ،، اما سخنی با آقای عبدیان و نوشتەی ایشان ،،،،،،،،،،،

جناب عبدیان نوشتە شما بسیار ناقص میباشد در مورد نقش و جایگاه تورکها در ایران تحلیل شما در مورد تورکهای ایران اولأ فقط قرن حاضر را در بر میگیرد و بە جایگاه و نقش مخرب تورکها در منطقە در 500 سال اخیر اصلأ اشارەای نکردە کە چگونە طوایف تورک با هجوم های پی در پی خود از شرق سرزمینهائی کە تصرف میکردند بە ویرانە تبدیل میکردند و از کلە منارە درست میکردند طوایف تورک ، غزنویان ، سلجوقیان ، قراقونلیو ، مغول ، تیمور ، ازبک ، قرقیز، تورک آذری قە جەر ،، هەر جا کە رسیدند با کشتار وسیع مردم خود را بر مردمانی کە سرزمین آنها را تصرف میکردند تحمیل کردند ، برای نمونە همین تورکیە کشوری کە اسمش تورکیە است منهای اقلیت یکدست و ماندگار کورد در مزوپوتامیا بە علت سیاسدتهای جنایتکارانە عثمانیهای تورک و بعد از آن آتاتورک تمام هویتهائی کە قبل آز آمدن تورکها بە منطقە یا از بین رفتن یا در حال از بین رفتن هستند امروزە همانطور کە گفتم منهای هویت کورد در تورکیە بە علت سیاست شدید آسمیلاسیون هر شهروند تورکیە میتواند یا عرب باشد یا ارمنی باشد یاگرجی باشد یا چرکس باشد یا زازا یا علوی ، یا یونانی یا بلغاری یچون این هویت با زور و زبان در آوردن درست شدە ،، در مورد تورکهای ایران نیز جناب عبدیان من در نکاتی کاملأ با شما هم عقیدە هستم در رابطە با آزادی ملت تورک آذری در ایران ولی شما فراموش میکنید کە تورک هر چند هویت و زبان آنها در حاکمیت نیست ولی نزدیک بە 400 یا 500 سال است کە فاشیزم تورک بر ایران نیز حکومت کردە و هنوز هم در نهان حکومت تورک بر کل ایران ادامە دارد ، تقریبأ نزدیک بە 70٪ ارتش ایران همیشە تورک بودند و همینطور بیش از 70 ٪ سپاه پاسداران و بسیج ایران تورک هستند تمام کشتارهائی کە با آمدن جمهوری اسلامی در خرمشهر و اهواز و مناطق عرب نشین با فرماندهی مدنی انجام گرفت توسط تورکها انجام گرفت ، تمام کشتارهائی کە در کوردستان انجام گرفتە منجملە کشتار بی رحمانە مردم قارنا و قلاتان و توپ باران و خمپارە بارانهای کوردستان توسط تورکها انجام گرفتە و همینطور کشتارهای بلوچستان و ترکمن صحرا نقش ملت تورک بعد از انقلاب مشروطیت در ایران یک نقش بی نهایت مخرب و در جهت مخالفت آزادی ملتهای ساکن ایران بودە منجملە آزادی خود تورکهای آذری شما نگاهتان بە چند 100 نفر شحار دهندەی هویت طلب آذری در میدانهای ورزشی فوتبال و یا در اعتراض بە توهین بە تورکها در تلویزیون هست در حالی کە خود این تورکها مسئولین اصلی رادیو تلویزیون رسمی ایران هستند و از طرف خود تورکها خوکها برای تورکها ساختە موشود جامعەی تورکی در ایران بشدت آسمیلە شدە و در حکومت حل شدە تا جای کە مانع اصلی آزادی ملتها در ایران تورکها هستند نە فارسها شما را رجوع میدهم بە سخنان نادر قاضی ثور نمایندەی اورمیە در مجلس ایران کە توست هویت طلبهای تورک بە مجلس راه یافت ایشان خود را خاک پای امام خامنەای و ولایت فقیە میدانند و خود را سرباز امام زمان میدانند برای سرکوب هر حرکت اعتراضی عربها و کوردها و بلوچها ووووو همینطور بیشتر مسئولین تورک زبان در ایران
نوشته شده توسط: Anonymous

اللاه کرم خدا بد نده. ولی می خواستم عرض کنم که تایپ کردن راسیونال با انگشتان است , نه مفصل شانه.

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

لمپنیسم ، بخشی جدایی نا پذیر از حکومتهای شاه وشیخ بوده است ، مخصوصاً در رژیم جمهوری اسلامی.
سابقه حضور سیاسی لمپن ها در نقش مزدوران حکام و مرتجعین مذهبی و فئودال ها و سرمایه دارها به عصر حکومت سیاسی - مذهبی صفویان (تبرداران و قورچیان ) و در دوران قاجار به عصر بعد از مشروطه باز می گردد. زمانی که اوباش سنگلج و چاله میدان دسته راه انداختند، جمعی را نیز با خود همراه کردند و به جلوی مجلس رفته و شعار می دادند : «"ما دینِ نبی خواهیم - مشروطه نمی خواهیم"»
در دوران رژیم سلطنتی پهلوی نیز در برهۀ کودتای ننگین 28 مرداد شاهد بودیم که لمپن هایی مثل شعبون بی مخ و طیب و رمضون یخی به دستور آخوند کثیف کاشانی و شاه خائن و با دلارهای عوامل امپریالیسم آمریکا و انگلیس به خیابانهای تهران ریختند و همراه با ارتشی های خائن ، دولت ملی دکتر مصدق را ساقط کردند. در سالهای 1357-1356 در شروع و گرماگرم انقلاب ضد سلطنتی

چماقداران لمپن شاه پرست به اجتماعاتی مثل اجتماعات جبهه ملی حمله می کردند و در سال 57 نیز به صفوف تظاهرات کنندگان حملاتی را ترتیب دادند.
و اما لمپنیزم در رژیم جمهوری اسلامی ، به جرات می توان گفت که لمپن ها در سطوح بالای حاکمیت آخوندها حضور دارند و دارای قدرت بسیاری می باشند؛ از همان ابتدای روی کار آمدن آخوندهای ضدبشر و ضد ایرانی، یک اتحاد قوی و مستحکم بین لمپن ها و بورژوازی تجاری و مذهبی بازار و آخوندهای حاکم بر ایران به وجود آمد و تا به امروز نیز ادامه دارد. در حقیقت آخوندهای حاکم بر ایران و بورژوازی مذهبی و تجاری بازار، طبقه لمپن پرولتاریا را به یک قطب قدرتمند و تاثیر گذار در جامعه ایران تبدیل کرده اند.
در فردای پیروزی انقلاب 57 ، کسانی مثل آخوند مهدوی کنی و آخوند شاه آبادی ، برای تامین نیرو ونفرات کمیته انقلاب اسلامی از لمپن ها و باج بگیران محلات استفاده کردند و این اوباشان جانی را به جان مردم و گروههای سیاسی انداختند که معروفترین این اراذل فردی به نام «"اسماعیل افتخاری"» معروف به «"اسمال تیغ زن"» بود که از اوباش و باج بگیران گردن کلفت محله جمشید تهران بود. اسمال تیغ زن در اوایل کارش فرمانده گروه ضربت کمیته منطقه دوازده تهران بود و پس از آن مدارج پیشرفت وترقی را در رژیم جمهوری اسلامی پیمود و به مدارج بالای وزارت اطلاعات نیز رسید و هم اکنون در کار تجارت است و ثروتی افسانه ای دارد. وجالب آنجاست که بسیاری از فرماندهان بلندپایه نیروی انتظامی رژیم ، از نوچه های اسمال تیغ زن در زمان شاه بوده اند؟؟!!!
هم اکنون در زندانهای جمهوری اسلامی، بازجویان بدنام وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه از اراذل و لمپن ها ی سطح پایین و زندانی، برای آزار و اذیت زندانیان سیاسی و عقیدتی استفاده می کنند. در جریان قیام سراسری خلق ایران در سال 88، بسیاری از جوانان بازداشت شده را به کهریزک و در کنار اراذل و اوباش خطرناک فرستادند که آنها را مورد اذیت و آزار قرار دهند، اما قضیه برعکس شد و جوانان انقلابی، این اراذل و اوباش وابسته به رژیم را به سختی گوشمالی دادند.
در ضمن بسیاری از بازجویان وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران ضد خلقی ، به معنای واقعی کلمه لمپن هستند، زمانی که یکی از این بازجویان در زندان اوین از بنده بازجویی می کرد چون چشم بند نزده بودند لحظه ای به دستان بازجویم نگاه کردم و مکثی کردم و دیدم دستانش بر از خط و خطوط و رد چاقو و پر از خالکوبی بود! و پشت سر هم فحش های خواهر و مادر می داد!
جاهلین سیاسی و لمپن ها ، در اوایل روی کار آمدن رژیم جنایتکار و چپاولگر جمهوری اسلامی در لایه های زیرین هرم قدرت قرار داشتند و اما به مرور خود را بالا کشیدند و اکنون از آخوندها ، سهم بیشتری را در عرصه های اقتصادی وسیاسی طلب می کنند. لمپن ها در دهه سیاه شصت، وظیفه سرکوب و برهم زدن تجمعات و حمله به گروههای سیاسی را به عهده داشتند. ودر دهه هفتاد صاحب شرکتهای بزرگ اقتصادی شدند . و در حال حاضر نیز به یک شبکه مافیایی قدرتمند عظیم سیاسی و اقتصادی و نظامی تبدیل شده اند.
نابود باد رژیم اراذل و اوباش جمهوری اسلامی.
نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به علت پزشکی و تندرستی حداقل از 6 هفته تا 10هفته از دست راستم نمی توانم تایپ کنم وگرنه با رعایت پرنسیپ اخلاقی و اصول فرهنگ سیاسی متین جوابی مستند و جامع به تقدیرنامه اقا عبدیان میدادم.

تقدیر نامه از مردمان عرب و ترک تباران را باید از دیدگاه و زبان مردمان ایرانی تبار از جغرافیای سیاسی ایران از مردمان کرد در ترکیه در سوریه در عراق و از مردمان ارمنی از اسرائیل از یونانی ها از اروپا از المان از جهان امروز و سایر مردمان دیگر به قضاوت گذاشت. سپاه داعش تقدیرنامه این مردمان است.

با این دیدگاه و ونوشتار اقای عبدیان امروز و فردا هر حادثه و سرنوشت ناخوشایندی برای اقلیت مردم عرب در ایران و استان خوزستان رخ دهد مسئول تمام و کمال ان امثال اقای عبدیان است.

نوشته شده توسط: Anonymous

در رابطه با کشتار بروبچه ها چه از خرداد 60 و پیش از اون و قتلعام 67 و بعد از اون؛ لعنت بر مسبب اصلی اون خمینی جلاد و همه اونهاییکه سعی می کنند این جنایت رو کم رنگ کنند یا از اون واسه لشگرکشی خارجی به ایران سواستفاده کنند.

تا جاییکه من میدونم در تاریخ معاصر سرزمینمون از انسانهای بزرگی مثل مصدق و طالقانی و بنی صدر و یعقوبی و ...، که در دفاع از حقوق خلق به مقام و منصب پشت کردند، یکی هم آقای منتظری بوده که با افشای کشتار 67 از ضد خلق برید! پس با همه اشتباهاتی که کرده از نظر من درود بر منتظری و لعنت چندباره بر خمینی جلاد و همه اونهاییکه سعی می کنند این جنایت رو کم رنگ کنن یا ازش واسه لشگرکشی خارجی به ایران سواستفاده کنند!

امید که رنج و خون شهدا وسیله جنگ افروزی و آدمکشی بیشتر نشه!
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های اسیر لیبرتی و هزار اشرف یادتون نره!

رفیق سائل.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-منمون ازاطلاعات باارزشی که دراختیارخوانندگان سایت گذاشتید.

نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر پروفسور جلال ایجادی. نمیدانم چرا هر وقت مقالات پروفسور ایجادی را میخوانم، بیشتر به نادانی خود پی میبرم. کاش 100 نفر مثل شما وجود داشتند تا ایرانیها از شر این دین اهریمنی راحت شوند. نکته بسیار مهمی که حضرتعالی اشاره کردید، اسلاموفیل بودن چپ ایران است. چپ ایران چه مارکسیست چه مجاهد چه فدایی و .... غیر از عقب ماندگی و نابودی، چیزی برای مردم ایران به ارمغان نیاوردند. با تشکر از شما

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-من به این نوشته ازبعددیگری نیزمی پردازم.من فکرمیکنم برای نهادینه شدن دموکراسی برمحورعدالت خواهی ،علاوه قتل عام سال 67 بایددهه 60.سال 32و58خلق مسلمان درتبریز وسال 1325 قتل وعام آزربایجان هم بایدبازخوانی وروشنفکران همه باهم بدون درنظرگرفتن گروه،دسته واتینیک جنایت این سال ها وحتی قتل وعام عرب های طرفدارشیخ خزعل ولر هاومشروطه خواهان توسط رضاشاه بازخوانی ودرمجامع بین المللی بایدبدان رسیدگی شوند.
دوستان ما یانباید حرفی ازدموکراسی بزنیم ویااینکه اگرمیخواهیم ناملایمات وعلل عقب ماندگی کشورراپیداکنیم .بازدن شاخ وبرگ نمیتوانیم به علت وعمق جنایت صدساله ضددموکراسی دست یابیم.
ماعلت حاکم شدن این سیستم ضدبشری راباید پیداودرمان کنیم که هرچندسال دست به قتل وعام میزند.
نمیتوان براحتی بامحکوم کردن جنایت سال 67 به دموکراسی رسید.دموکراسی مرز وخط قرمزنمی شناسد.دموکراسی اتینیک وزبان وخودی وغیرخودی ندارد

نوشته شده توسط: Anonymous

درود
متاسفانە جدا از نهادینە شدن این رفتار توسط رژیم، اکثریت کاربران فضای مجازی فاقد هرگونه منش و اخلاق اجتماعی
هستند و فعالیتهایشان در دنیای مجازی تنها به نژادپرستی و فاشیسم خلاصه می شود بی آنکه ذره ایی در مورد موضوع خاصی اطلاعات داشته باشند ، برای اکثریت جامعه ایرانی چیزی به اسم همزیستی مسالمت آمیر ، حقوق دموکراتیک
و حق انتخاب وجود ندارد و همه درگیر ناسیونالیسم و افراطی گری هستند
نسلی که مطالعه نکند ،نسلی که شعور سیاسی و اجتماعی نداشته باشد لیاقتش حکومت ملایان است
و این پیامیست که لمپنهای سازمان داده شده به جهان می فرستند
کسانی که در جغرافیای ایران زندگی می کنند لیاقت همین حکومت و رژیم را دارند ، بیش از این انتظار نداشته باشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-ازلحاظ قانون که قوانین ایران یکی ازعقب مانده ترین قوانین دنیادارد،کسی که جرمی را انجام نداده اورا نمی توان محکوم نامید.
قوانین ایران درموردسیاسیون هیچ اصولی رادرموردمتهم مراعات نمی کند.
حکومت بااینکه ازقوانین پیشرفته جهانی تبعیت نمی کند،وبه قوانین منشورحقوق بشرسازمان ملل وقعی نمی گذارد،ازقوانین نانوشته خودتبعیت کرده وحتی ازقوانین مشروعه خودنیز تبعیت نمی کند.
درموردسیاسیون ازقوانین محاکمه صحرایی وجنگی استفاده میکند.این قوانین راتنهاکشورهای ضددموکراسی وتابع توتالیتاریسم عقب مانده استفاده میکنند.
بی تفاوتی کشورهای پیشرفته وسازمان ملل نیزدرموردکشورهای نفتی بخاطرباج گیری ازاین کشورهاست.
صدسال زمان کمی نیست که دنیابه قوانین ضدبشری بی تفاوت باشد.
همدستی جهان پیشرفته به دیکتاتوری های ما تنهابه ضررملل ایران تمام میشودوبس .

نوشته شده توسط: Anonymous

.... تویی که نه فارسی را درست می فهمی و نه آلمانی را . اهواز را هم مثل آذربادگان مینویسی . دفاع از یکپارچگی ایران وظیفه همه ایرانیان است و در روز مناسب شما تجزیه طلبان را نزد جدتان چنگیز و تیمور و خلخالی خواهند فرستاد . آدم بی وطنی مثل تو در بریتانیا نشسته و رمانتیک تجزیه کشورها را در سر دارد . اگر مردی برو ایران تا آذری ها توی دهکده ات در ابرقو و مراغه ترا لینچ کنند و پوست ات را برای نظربایف به قره باغ و گنجه بفرستند .

نوشته شده توسط: Anonymous

دریا دل عزیز بعد از محاکمه صحرایی سه دقیقه ایی، با دو سطر شعر و با یک پوزخند حال طرف را گرفتید.

نوشته شده توسط: Anonymous

برسر لاحاف منه!

نوشته شده توسط: Anonymous

در حقیقت ترکها حق دارند که بگویند اروپاییان اطلاع کافی از این قوانین ندارند.
این قانون تنها در کشور ترکیه قابل اجراست چونکه ترکها از سن نه سالگی بلوغ حساب میشوند و در این سن ترکها و فقط ترکها آزادی جنسی دارند.
اما اروپاییان این مسئله وحشت دارند که از این پس همه «گیلها» مسافت دور بان کوک را فراموش کنند و با یک بلیط ارزان قیمت از شرکت ترک ایرلین و در عرض دو یا سه ساعت خود را به ترکیه برسانند و پس از یک جفتگیری ارزان دوباره دوشنبه سرکار در اداره برگردند. کارآفرینی به مدل ترکی و با کمی نمک مذهب همه را وسوسه میکند!

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای بهمن موحدی چه خبر از مسعود رجوی؟! تو که میگفتی مسعود زنده است. از مریم رجوی و ابریشمچی و توحیدی چه خبر؟

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم میترا طاهری و علس سنبلی نمونه های گویایی از نژاد پرسیتی آریایی در بین خانواده های پانفارسیست ایرانی در خارج است، که شکلهای حاد آنرا با رشد جنبش هویتخواهی در ایران شاهد خواهیم بود، وقتی پانفارسیست موقعیت های ویژه خود را از دست بدهد قطعا فجایع عجیبی در ایران و خارج رخ خواهد داد، پیاده شدن از اسب قدرت و همطراز شدن با یک ترک، عرب، کرد، بلوچ، ترکمن برای یک پانفارسیست غیرقابل تصور است. دست کشیدن از تحقیر دیگر ملتها و جوک نساختن و جوک نگفتن برای پانفارسیسم جزو محالات است، عدم فروپاشی ایران هم جزو محالات است.

نوشته شده توسط: Anonymous

بنظر من نویسنده در نوشتن افعال مشکل دارد برای مثال نوشته اند عین نوشته که « بلکه امروزه نیروی اصلی مقاومت در برابر نظام خمینی همچنان مجاهدین هستند » اگر بجای هستند نوشته بودی بودند شاید بنحوی قابل قبول بود ولی امروز کوچکترین اثری از مجاهدین در داخل نیست و شما حتما منظورتان سخنرانی های سیاست مداران باز نشسته خارجی است که در تجمع پاریس شرکت کرده بودند و الا در در داخل و بالخص آذربایجان جنوبی مردم جز حرکت ملی آذربایجان چیز دیگری را نمیشناسند و حتی جوانان ٣٥- ٣٠ ساله از اسم مجاهدین خلق بی خبر هستند چه برسد به مبارزه و درست در همین نقطه است که باید گفت مجاهدین خلق از جامعه و واقعیتهای موجود عقب افتاه اند .

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-من خودباورکنید،جمهوری اسلامی راازنظررعایت حقوق بشری وانصاف وعقلانیت خیلی بالاترازتفکرداعشی فاشیستی بهمن موحدی باندادان میدانم.
من ازسازمان حقوق بشروسازمان های ضدراسیستی بین المللی درخواست میکنم توسط سایت ایرانگلوبال این شخص راپیداکرده ودرکنترل خودنگه دارند.
این شخص بفکرمن انسان خطرناکی بوده وهرآن امکان دست زدن به انتحاررادارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-اگرنوشته های این چندنفر درس .ک س.مقایسه .خیام.وو..دراین ستون رانگاه کنیدلازم نیست به فرهنگ لومپنیسم وشعبون بی مخی فارس های شئونیست وعیرانی رادرفرهنگسازی جهانی زیرسئوال ببرید!

نوشته شده توسط: Anonymous

نام هم كه نداري ، كه به آن بخواننت،،،،
دروغ هم كه حناق نيست كه خفه كند
تنها مي ماند كه تلاش ميكني ، كمي بهت بخنديم،
كه موفق شدي !

نوشته شده توسط: Anonymous

من نمی دانم چرا از انتشار کلمه سوسیال فاشیست که یک اصطلاح سیاسی و گویای یک تفکر سیاسی است را در کامنت من که به آقای بهمن موحدی نوشته ام حذف کرده اید بنظر من ایشان دارای چنین تفکری است ایشان زیر لوای سوسیالیزیم دارای یک تفکر سوپر ناسیونالیستی و شونیستی هستند که در عالم سیاسی فاشیستی نامیده میشود چرا که ایشان منکر حقوق ملت عرب الهواز و ملت تورک آذربایجان هستند

نوشته شده توسط: Anonymous

من اگر بد ترکیه خواسته باشم، موافق ماندن آقا طیب ام خواهم بود. اما هر عقبگردی در صحنه سیاسی، اجتماعی ترکیه بضرر ملت ایران هم هست، چراکه ترکیه همسایه ایرانه و این دو کشور همیشه در حال بده بستان فرهنگی و یا اگر کسی نظرم نکرده باشه بده بستان دموکراسی بوده اند! یک رژیم دیکتاتوری در تهران و یا در آنکارا همیشه موازی عمل میکنند. همانطور که یک رژیم دموکراسی. من نمیتوانم تصور کنم که در ایران رژیمی دموکرات در سر کار باشد و برعکس در بغداد و در آنکارا رژیمی دیکتاتوری و یا در آنکارا رژیمی دموکرات ولی در تهران رژیمی دیکتاتور.

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر با حرفها و فاکت های آقای دکتر کریم عبدیان مخالف هستید میتوانید با آوردن مثال و فاکت حرفهای آقای کریم عبدیان را رد کنید ولی در مقابل ایشان کم آورده اید و رفته اید دنبال تهدید و یا ننه من غریبم و در ضمن آقای .... بهمن موحدی یکی را به ده راه نمیدادند طرف دنبال کد خدا میگشت اگر یک روزی رهبر غیبت تشریف برده مجاهدین ظهور پیدا کرد و ملت تورک آذربایجان از ساکنین آلبانی « مجاهدین » سوال کردند که امر بفرمائید ما ملت تورک آذربایجان به چه شکلی زندگی بکنیم آنوقت مجاهدین امر بفرمايند که خودمختاری برای کوردها بلی بقیه غلط کرده اند « برنامه دولت موقت رجوی در غیبت که در سال ١٣٦١ نوشتن کردن فرموده اند » . امروز ملتی که هر روز جوانانش دسته دسته بخاطر حقوق ملی در زندانهای رژیم خونخوار ایران زیر شکنجه هستند و فریاد میزنند هارای هارای من تورکم ، به وصی قیوم احتیاج ندارد و سرنوشت خود ش را خود

خود تعین میکند و در ضمن از یاد نبرید آن موقع که در سال ١٣٥٨ ملت آذربایجان به ولایت فقیه در جریان خلق مسلمان نه گفت این فارسها بودند که بلی گفتند و رژیم آذربایجان را بخاک و خون کشید و امروز بعد از ٣٦ سال یک عده آمده و مگوید بیائید بگويد مرگ بر ولایت فقیه . حضرات شما ٣٦ سال از ملت تورک آذربایجان عقب تشریف دارید برورید به وضع خودتان سر و سامان دهید حرکت ملی آذربایجان خیلی وقت است که از این ها گذشته و شما تازه بیدار شدن کردن فرموده اید