بنظر علی سنبلی را هم تیمی های خودش که باید از افراطی های المان باشند کشته اند. من هیچ شک ندارم پلیس المان این را می داند
اما حداقل در ظاهر پلیس واقعیت را نمی گوید.
الان کامنت با نام طوسی چجوری یکباره وسط کامنتها سبز شد؟
متاسفانه کامنتها را با انتشار دیرهنگام زیر کامنتهای دیگر پنهان می کنید که این عملا نوعی سانسور است.
در جواب مشاهدات عینی یکی از جانهای پرپرشده آزادی و برابری این مرد.... به عفونت و جبن درونی خودش به زبون اشهد اعتراف می کنه:"... مردم در وهله اول نخواهند آمد و ... مردم دیدند که تعادل قوا به سمت ما می‌چرخد یک قدم بیرون می‌گذارند و ما در شهر می‌گردیم و اعلام میکنیم که هستیم و آن وقت مردم جرئت میکنند درها را باز کنند و بعد جلو آمده از ما حمایت میکنند ...".
این حرفها نشون میده که این مرد.... بسیار شریف، از گذشته بسیار دور با همه چیز از دریچه قدرت و "تعادل قوا" برخورد می کرده. با همچین نگرشی خب طبیعیه که اینجوری خودش رو به جنگ طلبترین امپریالیستها و صهیونیستها و عروسکهای عرب و عجم این جماعت بفروشه!
آه که در کنار مرتجعین جنایتکار حاکم چه بیشرمند این زن وشوهر مرتجع تبعیدی!
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های اسیر لیبرتی و هزار اشرف یادتون نره!
طراحی یک کودتا که به یک طرح اقتصادی ختم شود چگونه ممکن است، ۲۶ جولای روسیه و ترکیه نشست مشترکی را برای تشکیل بودجهٔ سرمایگذاری بر گذار خواهند کرد، آیا این سر آغاز زایش اوروسیا خواهد بود که سخت به کشور قدرتمندی مثل ترکیه نیاز داشت، ترکیه میداند اقتصاد بیماری اقتصادی ژاپنی را به ارث برده است، آیا دلار‌های روسی که توان تولید کاپیتال در روسیه را ندارند به سوی ترکیه سرازیر خواهند شد، بدون شک جواب آن را اقتصاد دان کمونیست ما نمیداند، همان بهتر که، اقتصاد دان کمونیست ما، در مرد کودتای شکست خورده، ضجّه بنویسد. آیا خامنه‌ای و تیم وی توان طرح چنین کودتائی را دارد
من هم از مردم ونزوئلا، کرهٔ شمالی، اریتره شرمنده‌ام که آنان در جهنم کمونیستی جان میکنند و من در کشور سرمایداری نشسته‌ام و به تبلیغ کمونیزم می‌‌پردازم.
پیام فاجعه ترکیه به ترکها و به بشریت ! طبق گزارشات رسانه های غرب ، راسیسم آذری میکوشد با طرح موضوعات هیجانی تحریفی جعلی ضد ایرانی ، توجه هواداران خود رااز فاجعه ای که اکنون در ترکیه رخ داده منحرف کند . بعضی از روشتفکران قلابی کذایی ، مثل گاو قربانی ، الان چند روز است که در این سایت به سلاخی این موضوع میپردازند تا هم خودنمایی فرصت طلبانه نموده و هم جنایت اسلام داعشی اردوغانی را ماست مالی کنند . ارتش زیرزمینی ترکیه از تمام نیروهای سکولار و چپ و علوی و کرد و سازمانهای کارگری سندیکایی دعوت کرد که با وقوع کودتای مردمی بعدی ، از آن حمایت کرده و منتظر رهنود متعاقب باشند .
جامعه مدنی را با فروپاشی اتحادیه اروپا، به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا و مرگ دهها میلیون انسان در ونزوئلا به دست دولت کمونیستی خواهید دید، دوران جامعه مدنی تمام شد، امروز دولت‌ها تمام توان خود را برای (( تثبیت اقتصادی و امنیت )) به دست گرفته اند. یارادجیلیق yaradiciliqبه درستی میگوید ((( دوران بی ثباتی، جایگزین دوران ریسک شده است )) و خشکی و بی آبی و ورود روبات‌ها فقط این وضعیت را بدتر خواهد کرد. بگذارید کسانی از جامعه مدنی دم بزنند که در ماه، عکس خمینی را ندید‌ند، بگذارید کسانی از جامعه مدنی دم بزنند که مرگ کمونیزم را در خیابان‌های وحشت ونزوئلا شاهدند، بگذارید کسانی از جامعه مدنی دم بزنند که در حیطهٔ فرهنگ، چیزی غیر از لشگر شاعران را تولید کرده اند و دست کم یکی دو تااا برنده جایزه نوبل دارند
جناب گل مرادى پدر گرامى ، پرواز نا بهنگام فرزند گرامى تان را به شما و خانواده محترم تسليت عرض مى كنم ، آرزو مى كنم خداوند مهربان صبر و شكيبائي به شما عزيز گرامى عطا فرمايد . من هم پدر ٤ دختر هستم ، و برادر ٥ خواهر ، يكى از خواهرانم را كه بيش از ٢٨ سال نداشت و بار دار هم بود . پاسداران شب خمينى، اورا زنده زنده آتش زدند .به جرم توهين به خمينى و كمك به فرار من از زندان و پنهان كردن و كمك به خروج از كشور ، در حاليكه روحش هم خبر نداشت . بي گناه و بي گناه بود. فقط جواب توهين پاسدار ها را با توهين متقابل داده بود. پاسدار ها به مادر و برادر شهيدم و من ، توهين كرده بودند. و اوًهم به خمينى جلاد . اين داستان غمنكاك را بر خلاف ميلم نوشتم ، تا شما پدر گرامى بدانيد كه در ايران خمينى زده ، اغلب خانواده ها داغدار و ناراحتى بسيار كشيده اند. كه شريك غم و اندوه شما پدر گرامى هم وطن هستند.
خود شما بهتر از من مى دانيد كه زندگى در غربت با مرگ زود هنگام عزيزانم مان ، بار اين غربت را سنگين تَر مى كند. بارى همه گل هاى پر پر شده از باغ بشرى در پاييز زندگى شان ، بهارى را هم به دنبال خواهند داشت، زندگى در حال زايش و تغيير و تحول است . همانطوريكه خداوند دل غمگين مرا با وجود يك دختر شاد و مهربان و فرشته صفت ام ، كه حالا هفت ساله است ، از غم و اندوه مادر و برادر و خواهرشهيدم رهانيد . اميدوارم نوه كوچلوي تان كه يادگاري آن فرشته صفت سفر كرده است . دل شما و اعضاي خانواده را هم تسكين بدهد. اطمينان دارم كه با هر بار نگاه به چهره يادگار فرزند تان ، آن صفر كرده را در كنار خود حس خواهيد كرد. خدا گر ز حكمت ببند درى ، ز رحمت گشايد در ديگرى ....
یکی از متفکران ترک آزربایجانی، اشاره به واقعیتی کرده بود که جامعه شناس‌های ساده لوح تحصیل کرده خارج، به مغزشان نیز خطور نمیکند. این شخص گفته بود ((( جامعه فارسی، بر پایه یک سری فرضیات پوچ، بنا شده است. یکی از این فرضیات پوچ، این است >>> اگر ایران نفت و گاز نداشت، جامعه شاهنامه خوان، ژاپن دوم میشد، ولی واقعیت این است جامعه فارسی، بدون نفت و گاز، افغانستان دوم می‌‌شود. بحران اندیشه در نبود پول نفتی که تنور تفکر آریائی کذایی را گرم نگاه داشته بود به زودی نمایانتر از چاه جمکران خواهد بود.
رخداد ترکیه یک اخطار است برای میلیونها انسان در آنجا و نه دو کلمه از زبان یک نوجوان بیمار در حال خودکشی . بهتر است امثال دیرنج ترمینلی ها انرژی خود را صرف هزاران سرباز و افسر ترکیه بکنند که در خیابانها لخت و مورد تجاوز و ضرب و شتم قرار گرفتند . این فاشیسم است که با افراد ارتش کشور خود این چنین تحقیرآمیز رفتار کردن . ناتو باید به اینگونه رفتار با سربازانش را مورد انتقاد قرار میداد . این ارتش باید خیلی احمق باشد اگر در آینده از همچون مردم و کشوری دفاع کند . ترکها در آنجا نشان دادند که چقدر از اعراب و ایرانیان و افغانیان عقب افتاده تر و خشن تر و بی فرهنگ تر هستند .
رخداد مونیج یک اخطار جدی ست به ایرانیها و خانواده ها که از « در غلتیدن به ورطه ی هولناک ناسیونالیسم و آریاگرایی» بسیار مواظب باشند. نوشته ام و باز تکرار میکنم ناسیونالیسم مقدمه ی فاشیسم است. فرق نمی کند این ناسیونالیسم به کدام ملیت متعلق باشد.
پایت را گذاشتی به باتلاق تا خرخره خواهی رفت. و فاجعه ها رخ خواهند داد. چه در ایران و چه در بیرون. بهر صورت هرکس بهتر است خودش آگاهانه راهش را انتخاب کند.
بهمن موحدی بامدادان، مطمئن باش مجاهدین آرزوی تسلط بر ایران را به گور میبرند. مرغ پخته هم به این توهمات میخندد! مجاهدین بهترین گزینه برای آینده ایران است!!!! کلی خندیدیم.
در انتهای این فیلم کوتاه مشاهده می کنیم که یک هموطن عزیز وشجاع ما در مقابل چشمان مزدوران انتظامی رژیم با تمام وجود فریاد میزند که:«"این حکومت از مرده شاملو هم می ترسد ، چقدر اینها بدبخت هستند، از اسم شاملو هم می ترسند."» درود به این هموطن شجاع ما.
زنده یاد احمد شاملو شاعر نامدار وملی ایران به محض مشاهده سرکوب وحشیانه آزادیها آن هم در اندک زمانی بعد از سرنگونی رژیم شاه به شدت بر آشفت وشعری به یاد ماندنی وپرمحتوا در وصف بربریت مافوق تصور گزمگان خمینی خون آشام سرود. سروده با این عنوان آغاز می شود: «" روزگار غریبی است نازنین - دهانت را می بویند مبادا که گفته باشی دوستت دارم- عشق را باید در پستو نهان کرد ....."»
این سروده وصف حال فضای اعدامها و کشتار هولناک مارکسیستها و مجاهدین وسرکوب وحشیانه آنها از همان روزهای نخستین روی کار آمدن خمینی خون آشام بود. این شعر در افکار عمومی آن زمان
تاثیر بسزایی گذاشت وبه همین دلیل خشم وکینه آخوندها را بر علیه این شاعر توانا بر انگیخت و شعرهای او جزء اشعار ممنوعه گردیید.
هاشم خواستار عزیز وگرامی، بزرگترین و نابخشودنی ترین جرم این آخوندهای ضد بشر و ضد ایرانی ورای همه جنایات وحشتناک شان و غارتها ودزدی های نجومی شان ، خیانت به امید واعتماد مردم ایران بود. خیانت به امید واعتماد خلقی به پاخواسته بود که با هزار امید و آرزو، رژیم منحوس سلطنتی پهلوی را در جریان انقلاب ضد سلطنتی سال 57 سرنگون کرده بودند و خواستار ایرانی آبادتر و آزادتر و پیشرفته تر بودند، اما این آخوندها چه کردند؟ رژیمی فاشیستی ومذهبی را بنیان گذاشتند
که صدها باربیشتر از رژیم سلطنتی پهلوی ، آدمکش تر و دزد تر بود!
هاشم خواستار عزیز، کارنامه این آخوندها به شدت سیاه است ومملو از خیانت به ایرانیان و نابودی تاریخ وفرهنگ وتمدن ایران است. از همان دوران صفویه تا به امروز این آخوندها مشغول خیانت وضربه زدن به ایران وایرانی می باشند.
این آخوندها و در راس آنها خمینی جلاد، رژیمی عجیب وغریب را پس از مصادره انقلاب ضدسلطنتی 57 به مردم ایران تحمیل کردند، عجیب وغریب از این منظر که شکل ومحتوی حکومتی که خمینی جلاد به مردم ایران تحمیل کرد هیچ شباهتی به سیستم های رایج ومتداول حکومتی در جهان نداشت کاملا منحصر به فرد وپر از تناقض وبرخلاف آرزوها وشعارهای مردم انقلاب کرده بود. خمینی خون آشام با شیادی تمام در پاریس در جواب سوالهای متعدد خبرنگاران در مورد نوع ومحتوای حکومت خود جواب مشخصی نمی داد ویا به کلی گویی بسنده می کرد؛ وفریبکارانه سوار بر شعارهای مردم می گفت که اسلام!!! بیشتر ازهمه به آزادیها عنایت دارد؛ واما به محض اینکه بر اریکه قدرت مذهبی وسیاسی دست یافت با بی شرمی و وقاحت مافوق تصور به تمامی وعده های داده شده به مردم از جمله آزادی احزاب وگروهها وحقوق زنان پشت پا زد وبه جای مجلس موسسان قانونگذاری، طویله ای به اسم خبرگان آخوندی برپا کرد وبه موازات آن شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت من در آوردی را که حتی یک کلمه هم در مورد آنها در پاریس به زبان نیاورده بود تشکیل داد.
هاشم خواستار عزیز، باید اعتراف کنیم که ما ایرانیان بیش از حد ساکت هستیم واین سکوت، رفته رفته باعث می شود که به ملت ایده آل این آخوندهای ضدبشر وضدایرانی تبدیل بشویم. این آخوندهای بی همه چیز دیگر بلایی نبوده که بر سر ما ایرانیان نیاورده باشند، توی سر ما می زنند ما ساکت هستیم، فرزندان ما را می کشند وبه زندان می اندازند صدای ما در نمی آید، کارگران ما را شلاق می زنند و از کار اخراج می کنند وماهها همان چندرغاز حقوق هم را نمی دهند ما هیچی نمی گوییم، بیکاری ورکود وتورم نفس مردم را گرفته است باز ساکت هستیم، فقر وفحشاء وخودکشی رو به افزایش است ما اعتراضی نمی کنیم، تخریب محیط زیست وکشتن حیوانات واز بین رفتن جنگل ها و فاجعه بی آبی دارد کشور ما را نابود می کند ما مردم به خیابانها نمی ریزیم. {"با تمامی اینها باز می گویم که سرنگونی رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی به دست خلق شریف وقهرمان ایران روزی به وقوع می پیوندد."}
اگر زبان آلمانی را می دانستی نام دیرنه را برای خودت انتخاب تمی کردی .هنوز روی علاقه راسیستی ایران ستیزی ات اصرار و التماس می نمایی . بهتر نیست برای درمان این اعتیاد خود به پزشک معالجه کنی ؟ اینهمه رسانه های آزاد غرب و 2 میلیارد شنونده حرفهای این جوان پریشان و بیمار را شنیده و پخش کردند و تو هنوز به قول غربیها ، به رادیو ایروان ، تکیه میکنی تا کار غلط و دروغی را که در این سایت درج کردی ، بهانه داشته باشی . چرا مسئول سایت ترا مجبور نکرد که عنوان غلط و غرض آلود فیلم و مطلب ان را اصلاح کنی یا به تو اخطار بدهد که دست از انسان ستیزی قبیله ای برداری . مگر چقدر کمک مالی به این سایت میکنی ؟ امید است که فرزندان ایران یکروز ترا شناسایی کنند و به راه راست هد ایت نمایند یا یک گوشمالی در خور دشمن بشریت به امثال ..............
ائلیار عزیز, او بی هوا شلیک نمی کرده بلکه افراد خاصی را می کشته. مطلب را یکی از مسئولین به شرط عدم درج نامش به خبرنگار آسوشیتد پرس گفته. یکی از حاضران به خبرنگار روزنامه معتبر تلگراف گفته, علی در حالیکه شعارهای ضد خارجی می داده به میز دو ترک با سه دخترکوسووئی همراهشان نزدیک شده و به سر تک تکشان از نزدیک شلیک کرده که 4 نفر کشته شدند و حال پنجمی وخیم است. او سپس به زن ترک 45 ساله شلیک کرده. متوجه فرار یک رومانیائی الاصل شده که شبیه ماهاست شده و او را هم زده. نگاهی کامل به آنهائی که زیر میزها قائم شده بودند کرده و رفته بیرون و چند نفر مو سیاه دیگر را هدف گرفته. ظاهرا او یکسال برای این حمله نقشه کشیده بوده و دوست افغانی 16 ساله اش خبر داشته. در محله فقیر نشین هم زندگی نمی کرده وضع مادی خانواده خوب بوده. خبرنگاران غربی از وجود متوهمین آریائی نژادپرست در ایران خبر ندارند با وجود این
تشخیص داده اند که او ترکها و عربها را هدف گرفته اما فکر میکنند دعوای بچه مدرسه ای بوده . ظاهرا مانیفستی هم در رایانه اش یافته اند و هنوز پلیس بجز خبر وجود آن در موردش چیزی نگفته.
ماجرای علی خیلی شبیه جان جلاد داعشی لندنی بود. او هم نفرت به کفار را از جامعه مسلمان کویتی اش گرفته بود. او هم در مدرسه با همکلاسیها مشکل داشت. او هم در به داغان بود. اما هر دو راسیست و قربانی جمع اتنیکی که به ان تعلق داشتند بودند..
برخورد احساسی شما با مسئله نه تنها به حل مشکل کمک نخواهد کرد بلکه موجب فرار فاشیسم ایرانی از مسئولیت پذیری خواهد گردید.
انسان در تعجب است، پانفارسیسمی که نماینده گانش یک قرن تمام ، ملل ایران را سرکوب میکنند، فریبکارانه در اینجا دم از دمکراسی میزنند؟ مردمی که عمریست حلقومشان در دست دیکتاتورهای پانفارس گیر کرده است، قادر نیستند، خود را از دست یک آخوند روصه خوان خلاص کنند!، پانفارسیسم و نمایندگانشان سعی دارند با تزویز تمام برای اینکه اوضاع درب و داغون جغرافیای موسوم به ایران را سرپوش نهند، تحت تاثیر مطبوعات امپریالیسم غرب، بند کرده اند به ملت ترکیه!، و با لحن تمسخر آمیزی رل وکیل مدافع بازی میکنند. آقا جان! سازمان عریض و طویل سیا، اتحادیه اروپا با تمام سازمانهای تجسسی، حتا با اجیر کردن ستون پنجم خود، در مقابل ترکیه انگشت بدهان مانده اند، اراده خود را به ملت ترکیه دیکته کنند، شما دیگر کی هستی خودت را سبک میکنی، به امور ترکیه دخالت میکنی؟ اتحادیه اروپا و آمریکا با تمام دشمنی شان علیه ترکیه در دست اردوغان
عاجر مانده اند، .... جامعه ای که در قرن بیست و یکم در آن گردن میزنند، دست می بررند، در میدانهایش زنان را سنگسار و خلق آویز میکنند، این تمدن شما ایرانی هاست که جهان را به وحشت انداخته است. نه اردوغان! بجای دخالت در امور ترکیه، چاره ای بحال خود کنید. چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است! .... اگر راست میگوئید، و قدرت دارید، اول خودتان را از دست دیکتاتورها نجات دهید.
این ع . ب. تورک اوغلی با همراهی آن فرد سلطنت طلب بی اخلاق و یا احتمالا طرفدار جمهوری اسلامی که در ذیل این مقاله با نام رفیق کبیر "حمید اشرف" کامنت گذاشته است همه جا سعی می کنند بحث های مفید و سازنده را منحرف کنند و پارازیت های ضد دموکراتیک می اندازند و کامنتهای مبتذل و ارتجاعی در ذیل مقالات مفید و سازنده (مانند این مقاله جناب خواستار) می نویسند
و این مقالات و بحث های سازنده را با افکار عقب مانده و ارتجاعی خود آلوده می کنند.
در ضمن با رمل و اسطرلاب هم نمی شود فهمید که این ع . ب. تورک اوغلی در کامنتهایش چه نوشته است.
اینکه علی به ترک فحش داده - در مقابل فردی ست که با او برخورد خارجی بودن میکند- در این رابطه او میگوید آلمانی ست و حاصل فقر هارتز 4. با فحش به ترک -میخواهد برخورد راسیستی ناشناس را رد کند. و نشان دهد خیال نکند ترک و خارجی ست. او زاده و بزرگ شده ی آلمان است و مریض.
تنها با یک « فحش به ترک» نمی توان نتیجه گرفت طرف یک راسیست ایده لوژیک است.
شعار « مرگ برفارس و مانند اینها» را در خیلی از ویدئوها داریم آنهم نه فردی بل جمعی در تظاهرات. گرچه سخنان راسیستی هستند ولی به تنهایی دلیل بر راسیست ایده لوژیک، بودن کسی نیست.
من توجه دوستان را به تفاوت بین عمل ایده لوژیک و واکنش غیر ایده لوژیک» جلب میکنم.
او همه را کشته. آلمانی و غیر آلمانی. مشکل او همه بود.
گرامی، برای ادعای اینکه یک شخص هدف سیاسی راسیتی فرد ی یا گروهی داشته نیاز به وجود « گروه، مدارک عینی، تعلیمات ، و غیره » هست.تا اینها روی میز نباشد ادعای این و آن روز نامه و سایت چیزی را روشن نمیکند.
فردی که زیر فشار زندگی داغون شود « از خیلی چیزها ضربه دیده و خیلی حرفها میگوید- به قول معرف زمین و زمان را به فحش می بندد. و اگر توانست دست به کشتار هم میزند» . داشتن ایده لوژی راسیستی چیز دیگری ست. مسئله را نباید قاطی کرد- که به زیان مبارزه ی ضد راسیسم است. ما از هیچ چیز استفاده نمیکنیم. هر چیز« وجود» دارد روی آن سخن خود را میگوییم.
این انسان قاتل داغون بود. نه یک راسیست ایده لوژیک.
لازم است به این نکات توجه کنیم. و بهم در نیامیزیم. عدم تشخیص درست مسئله آب به آسیاب راسیسم موجود ایرانی و غیر ایرانی ریختن است.
تشخیص درست - جدا کردن عمل یک فرد داغون- از عمل یک فرد راسیست ایده لویک- در خدمت مبارزه با راسیسم کلاسیک موجود است.
برای هدف درست- روش و ابزار درست لازم است. ما از هیچ چیز « استفاده» نمی کنیم. خود چیز ها میگویند چه درست است و چه نادرست. و در خدمت چه هدفی.
شما بجای قربان صدقه رفتن برای ترک و کرد و عرب و تتر و مغول و بافتن این همه شعار تکراری که از آن آبی برای خراسان مظلوم ما گرم نمی شود یک سوال ساده از مسئولان می پرسیدی که چرا باید تبریز بقول خود این اتراک شهر بی افغانی و عراقی باشد اما مشهد لبریز از مهاجر خارجی و گرفتار هزار آسیب اجتماعی که آدم از بیان آنها هم شرم دارد.
بیشترین شهید جنگ تحمیلی ایران و عراق از فرزندان غیرتمند خراسان هستند، خراسان به اندازه تمام اقوام ترک و کرد و عرب و ... در جنگ شهید داده ( دو برابر ترکهای همیشه طلبکار) اما در برابر با ما چه کردند؟ مشهد را به اردوگاه مهاجران عراقی و افغانی تبدیل کردند.( وهابی و ازبک ِمغولِ ترک نژاد که باید به تبریز و اردبیل پیش هم نژادش برود) مشهد را اشغال کردند و فرصت شغلی جوانهای ما را گرفتند و زدند و کشتند و تجاوز کردند. شما نگران مردم خودت نیستی دلسوز مردم ایران هستی؟ شما نگران
مردم بیچاره خراسان باش ترک و عرب و کرد و مغول و ... روزی صدتا مقاله و فحش نامه و رجزنامه اینجا منتشر می کنند نیازی به دلسوزی شما ندارند.
دولت روحانی برای تمام مناطق قومی استاندار بومی انتخاب کرد برای استان خراسان بعد 7 ماه یکی را از تهران فرستاد!
دولت بودجه های کلان برای احیای دریاچه ارومیه اختصاص داده اما یک ریال هم برای دریاچه هامون هزینه نکرد و به دولت همسایه هم فشار نمی آورد برای باز کردن آب نتیجه اینکه دریاچه هامون خشک شد و سیستانیها به مشهد و حاشیه مشهد مهاجرت کردند و به مشکلات بیشمار حاشیه شهر اضافه کردند سیستانیها اکثرا آدمهای بی آزاری هستند اما هر کدام چند بلوچ را بدنبال خود کشانده اند!
از حمله عرب می نالی چرا به اسکان آنهمه عرب جنگزده جنوب و بعدا عراقی در مشهد اعتراض نکردی و نخواستید درصدی به تبریز یا اردبیل و سایر مناطق فرستاده شوند؟ چپاول و غارت امروز را با حمله عرب و مغول مقایسه می کنی اما چرا چپاول و غارت مغول زادگان و تازی زادگان را امروز نمی بینی و به بازماندگان همان مغول و عرب ابراز ارادت می کنی که از ظلم مضاعف برخوردارند مثلا چه ظلم مضاعفی؟ ظلم به ما خراسانیها شده که بیشترین کشته را در دفاع از این مملکت دادیم اما تنها دو وزیر خنثی و فاقد بودجه ی بهداشت و دادگستری در تمام هیاتهای دولت این چند دهه داشته ایم! در حالیکه هرچه وزارت پر بودجه و امکانات بود را یا ترکها یا عربها و سایرین گرفتند. ظلم به ما خراسانیها شده که 3 برابر خوزستان که خط مقدم جنگ بود برای دفاع از خوزستان شهید دادیم. ظلم به ما خراسانیها شد که کسی شهید کاوه و بابانظر و لشکر 77 خراسان( آزاد کننده آبادن خرمشهر) را نمی شناسد تا می گویی سردار جنگ همه میگویند باکری و باقری ترک آذری و هزارتا فیلم درباره آنها ساخته اند. ظلم به ما خراسانیها شده که در جریان مشروطه کسی از آخوند خراسانی نام نمی برد اما تیراندازعیاری بنام ستار و باقر را به اسم سردار ملی به ما غالب کرده اند . کسی ملک اشعار بهار و اخوان ثالث را نمی شناسد اما تا بگویی شعر معاصر همه می گویند شهریار! مظلوم توی خراسانی هستی که حتی یک منطقه آزاد نداری. 50 سال پیش واحدهای صنعتی خراسان 3 برابر آذربایجان بود. امروز به بهانه زیارتی بودن هیچ صنعتی را به خراسان نمیدهند. صنایع موجود خراسان همان صنایعی است که خیامی مشهدی مالک شرکت خودروسازی پیکان( ایران ناسیونال) در مشهد ایجاد کرد. نیروگاه عهد بوق مشهد تمام مردم اطراف را گرفتار ناراحتی تنفسی کرده و ...
خراسان دیگر تحمل اینهمه ظلم را ندارد و خسته شده ایم از بس برای ایران ما زحمت کشیدیم و هزینه دادیم منافعش به ترک و تازی و مهاجران یکی دو قرنه بدنام و بدسابقه رسید
خراسان باید دوباره روی پای خود بایستد و دوباره تمدن سازی کند و اول خود بعد ایران را از چنگ تاتار و تازی و روس فرنگی نجات دهد وگرنه در آینده ی نزدیک در هرج و مرج توسط بیگانگان اطراف نابود خواهند شد.
جناب آ.الیار ثانیه 16 را دقیق گوش کنید. میگوید شایزه تورکن. از بالکن هم یکی بلافاصله میگوید, شایزه کاناکن. عد علی سنبلی میگوید ایش بین دویچ.
صورت مسئله را تغییر ندهید. مسئله خیلی واضح است.
آقای ائلیار پاک کردن صورت مسئله مشکل را صدچندان می کند. علی محصول فرهنگ راسیستی ایرانیست. از این فرصت برای باز کردن چشمان متوهمین نژادپرست استفاده کنید. ما مسئولیم تا حتی الامکان صدمات راسیسم موجود را کم کنیم با کتمان مشکل اب به آسیاب نژادپرستان می ریزید. دیروز تلگراف لندن هم نوشت که او ترکها و عربها را هدف گرفته بود.
از تلگراف چاپ لندن: علی دیوید سنبلی عربها و ترکها را نشانه گرفته بود.
Ali David Sonboly, 18, launched his killing spree in the Bavarian city in an apparent revenge attack for being bullied. It is now thought he targeted youngsters of “Turkish and Arab” origin, having claimed those groups had picked on him in school.
Sonboly, who killed himself at the end of the attack, had set up a fake Facebook account using the identity of a pretty teenage girl.
از تلگراف چاپ لندن: علی دیوید سنبلی عربها و ترکها را نشانه گرفته بود.
Ali David Sonboly, 18, launched his killing spree in the Bavarian city in an apparent revenge attack for being bullied. It is now thought he targeted youngsters of “Turkish and Arab” origin, having claimed those groups had picked on him in school.
Sonboly, who killed himself at the end of the attack, had set up a fake Facebook account using the identity of a pretty teenage girl.
کیا جان، عمل علی عمدتاً « آموکی» -کشتارهمه- بود. و هدف سیاسی نداشت.
فقط تا حدودی «کار و ایده ی» راسیستها مورد توجه اش بود. به خاطر انتخاب عمل«کشتار همه» .
و ایده ی راسیسم « جنبه ی فرعی» قضیه بود.
عمل آموکی بخواهی نخواهی با ایده های راسیستی آلوده است.
اما میتواند « حالت آگاهانه ی ایده لوژیک» نداشته باشد. که از قراین پیداست وضع علی چنین بود.
بنا برین ربط عمل این جوان قاتل به « راسیسم کلاسیک موجود در ایران » و حتی در جهان، درست نیست. چرا که در این
حالت میبایست « کارش در ارتباط با یک گروه راستی و با هدف سیاسی» صورت میگرفت. آگاهی های به دست آمده این
نتیجه گیری را رد میکند. مگر اینکه اطلاعات علط باشد و بعدها چیزهایی ثابت شود که نشان دهند او کارش را در ارتباط با یک گروه راسیستی که هدف سیاسی دارد انجام داده است. تاکنون چنین مدارک و اطلاعاتی منتشر نشده.
نمیتوان بر اساس « گمانه زنیها و تصورات» چنین حکمی داد.
تاکنون دانسته شده،
کشتار او بدون هدفِ سیاسی - نه راسیسم ، نه مذهب- انجام گرفته. جهت کشتار همه. یا جنون آمیز.
به علت مشکل روانی- عدم تحمل زندگی- عدم یافتن راه حل درست مشکلات- تحت تأثیر بازیها و فیلیمهای کشتار بودن- و اعمال کشتار در جامعه- مانند کشتارهای داعش و - آندرس برینگ برویک- کشار دانش آموزان در کشورهای مختلف و غیره. تحت تأثیر تبعیض موجود در جامعه-برخوردهای راسیستی محیط ( که نمونه اش را ناشناس در گفت و گو با علی به نمایش گذاشته» است، میباشد.
این مشکلات و برخورد های « هیستریک و راسیستی» موجود در جامعه- علی را به عمل جنون آمیز، قتل همه سوق داد.
او نتوانست راه مبارزه ی درست با مشکلات را پیدا کند. که همانا «مبارزه ی دموکراتیک جمعی و سیاسی و مسالمت آمیز و حقوق بشری بود ». که دفاع از تبعیض دیدگان و بهره کشی شدگان را هدف انسانی خود قرار داده است.
به آتا زنگانلی یا همان تهرانلی ، Azad ، جم ، ناظر و......
بالاخره موفق شدی این بحث را با افکار عقب مانده و ارتجاعی وپان ترکی خود و همچنین با اتهام زدن وتوهین کردن به بنده منحرف کنی. با شما به هیچ وجه نمی شود یک دیالوگ منطقی برقرار نمود وبحث کرد چون در وجود شما ذره ای منطق وجود ندارد با این حال می گویم بنده نه عضو مجاهدین هستم و نه کوچکترین رابطه ای با آنها دارم من یک سوسیالیست میهن پرست هستم ودرافکار من خدا ودین ومذهب و از این دست مزخرفات هیچ گونه جایگاهی ندارد ولی بدون ترس از انگ زدن ها می گویم سازمان مجاهدین خلق ایران با توجه به بافت جامعه ایران، بهترین گزینه برای آینده ایران می باشد و با توجه به چپگرا بودن این سازمان می توان امید داشت که بخشی از مطالبات ما مارکسیستها و سوسیالیستها را بر آورده کند.
رژیم جمهوری اسلامی با جمع آوری و امحاء صدهزار دستگاه ماهواره نشان داد که نمی خواهد از فرزند خلف خود "داعش" کم بیاورد .
رژیم جمهوری اسلامی از اعماق قرون وسطی به عصر جدید آمده است و 38 سال است که نفس خلق ایران را گرفته است.
آدم چقدر باید عقده‌ای .... باشد که با نام‌های مختلف و با استفاده از فیلتر شکن بیاد و به خودش استاد و دانشمند و از این چیزها بگه و به مقاله خودش امتیاز بعده ،این متن که پر از غلط املایی و دستوری هست اصلا قابل چاپ نیست و اگر خود به اصطلاح نویسنده اینجا حساب نداشت حتا یک وبلاگ ساده هم آنرا چاپ نمیکرد
جای تعجب است، موضوع تروریست ایرانی، که با کشتن ده انسان بیگناه و زخمی کردن دهها انسان دیگر، شهر مونشن را روز ها نا امن و به جهنم بدل کرد، داشت این موضوع بطرز منطقی کنکاش، تجزیه و تحلیل و پرس و جو میشد، و خوانندگان از کم و کیف خصوصیات روحی و تعلیم و تربیت وی، آگاهی می یافتند، اما این مطلب بلافاصله از وسط صفحه اصلی ایران کلوبال جیم شد و غیبش زد. در حالیکه مطلب مذکور در میانه مطالب قرار داشت، و چند روزی میشد آنرا در گستره دید خوانندگان قرار داد تا کم و کیف قضیه برای خوانندگان بهتر ارزیابی شود. حال سئوال این است که آیا چنین بجث هائی به صرف آقای توکلی عزیز نیست؟
سلام-ضمن احترام وعرض ادب به مبارزآگاه وباسواد جناب آقای هاشم عزیزوبا منفی دادن به .... بهمن موحدی که شعاردروغین وتفرقه راازخمینی جلادپایه گذارفاشیست دینی به ارث برده است.برای آقای هاشم گرامی آرزوی موفقعیت کرده وامیدوارم روزی خواسته های بحق شماعزیزوعدالتخواه برآورده شود.
بلی جناب خواستارواقعا پس ازانقلاب مشروطه مامجلسی نداشتیم ونداریم.ازهمان روزاول شکست انقلاب مشروطه ؛پایه های توتالیتاریسم سیاسی درایران توسط انگلیس برپاشده وشاه وشیخ وتمام آموزه های آنهانیزبرای فرهنگسازی منافع استعماری بوده وهیچ گونه پایه واساسی درجهت استقلال سیاسی پیش نرفته است.اگرکسانی هم به سوادانسانی واجتماعی دست یافته خارج ازاراده سیستم حاکمیتی خودبه کسب آن همت گمارده است.
اگرپایه واساسی هم درجهت های مختلف صنعتی ویااجتماعی گذاشته شده است.یاجبری بوده ویاانسانهای بزرگ آنراایجادکرده اند.
سلام-من ضمن همدردی وتسلیت به پدرنازنین مریم به پدرمهربانش میگویم من راشریک غم خودبدانید.
بلی عزیزان مادرددل یک پدردلسوخته راخوانده وبه درداواشناگشتیم.
پنج سال است درسوریه نزدیک 500هزارنفر ازمردم را رهبران جامعه متمدن مابخاطرمنافع کشورخود وبخاطرحب وجاه طلبی بمباران کرده وگروه های نامردمی رامسلح ویاازجنایتکاری مثل بشاراسدحمایت کرده وهزاران کودک وجوان وپیرراکه همه آرزوی زندگی انسانی دارندراقتل وعام میکنند.
این جنایتکاران درگوشه گوشه این جهان هزاران نفرراباعناوین مختلف نابودمیکنند.یک پدرچه زیباخاطرات خودوفرزندش وآرزوهایش رابقلم آورده ولی هزاران نفرپدرومادردرآغوش هم ودرکنارهم مرگ هم دیگررادیده وتوان یاری به هم راندارند.
این است که مامیخواهیم برای هم نبایدبازورهویت ساخت وبازوربرایشان تعیین تکلیف کرد.ماوقتی میگوییم راسیسم وریشه های آن رابایدخشکاند؛بخاطراین کشتارهاست که میدانیم ومی بینم
اگرماهمدیگررادرک نکنیم وبه حق هم احترام نگذاریم .باید سرنوشت مردم سوریه رابرای ایرانیان متصورشد.
۱ـ دوست گرامی عوض من ما می‌نوشتی فکر نکنم کسی اعترا ضی میکرد.
۲ـ قدیما برای من همیشه این سوال پیش می‌آمد و درکش هم مشکل بود که چه طور یک بی‌سرو‌پایی مثل محمود اشرف بتواند اصفهان که آن زمان به عبارتی نصف جهان بود را به آن راحتی تسخیر کند تا اینکه این اواخر شاهد تصرف شهر میلیونی موصل به دست چند هزار داعشی بی سر و پا بودیم و اینجا بود که فهمیدم برآیند نیروها این فجایع را ممکن میکند.
۳ـ آنهایی که از کشتار دهه ۶۷ جان سالم برده‌اند شهامت این را نداشتند و ندارند تا با انتقاد از خود راه کارهای مفیدی پیش روی مردم قرار دهند.
۴ـ عده‌ای هم به دنبال سبز و بنفش هستند غافل از این که همه تو زرده.
۵ـ بدون تشکلهای دموکراتیک یک قیام پا برهنه‌ها به فاجعه تبدیل خواهدشد و دشمنان ما فارس ، ترک ، کرد ، بلوچ و عرب .... متل لاشخور منتظر همچو فرصتی هستند.
جناب مميزى ؟؟؟؟ممنونم از اينكه باز هم از قيچى تان در كوتاه كردن نوشته هاى بنده استفاده فرموديد. در ياد داشت بنده كه دو روز از نشر آن خود كرديد . غير از جواب معدبانه به فحاشى هاى موحدى ، عضو گروه رجوى ، كه مى خواهد ايران گلوبال را هم مثل نشريات رجوى و تلويزيونش به آلودگى بكشد . چيز ديگرى نبود. آيا امثال موحدى كه سازمانش تمامى در هاى نشريات و سايت ها و تلويزيون فاشيستى رجوى را برؤى منتقدين اش بسته است . مى تواند هر چه از دهن اش بيرون مى آيد نثار منتقدين شان كند . والله اين گروه و قلم زنان اش نظير موحدى ، با نام و ستاره سرخ جعلي اش ، همان جيره خواران رجوى هستند كه اين سازمان را تبديل به جهنم كرده أند . و با پول هاى اهدايي عربستان ، و حضور جنگ طلبان آمريكاييى ، و كوبيدن به طبل هاى باطل گذشته خود ، جلوى حركات اصولى ملت هاى ايران را هم گرفته أند . اين سازمان نه تنها كمكى در جهت سرنگونى
رژيم فاسد آخوندى نكرده است . بلكه دست اين رژيم جلاد و قرون وسطائى را در جهت سركوب حركات حق طلبانه و صلح آميز ديگر ملت هاى ايران باز گذاشته است . رجوى با سياست هاى سركوب گرانه و خود محور و پوچ خود ، حتى وجود اشخاصى نظير محمدرضا روحانى را هم نتوانست در شورا تحمل نمايد . هر چند قابل درك است كه چرا ايران گلوبال نمى خواهد مثل سايت هاى رجوى ، در را برؤى امثال موحدى هاى نفوذى رجوى ببندد . و بهتر هم هست كه باشند.اما اگر در كلمات امثال من هم درد و حرف و انتقاد بجا بر گروه رجوى و نه اين نفوذى ها هست . خواهشمندم جلوى نشر آن گرفته نشود . برأى خاطر سايت خود شما . و الى كه دهان امثال من درد كشيده را ، هم رژيم خمينى دوخته است . و هم سازمان سوپر مرتجع رجوى . با اين حال در اين دنياى مجازى هنوز جايي برأى نفس كشيدن وجود دارد. و شكر خدا كم هم نيستند . اما از آنجايي كه من به همين مقدار نشر آزادى قلم كه در ايران گلوبال وجود دارد را هم أرج مى نهم . و حتى ترجيه مى دهم كه ياد داشت هايم را قيچى كنيد . اما باشيد. البته اگر در نوشته هايم به كسي توهينى روا شده باشد .باز هم متشكرم . اميدوارم چراغ تان همچنان روشن بماند.
دوست عزیز تورک اوغلی، از اینکه اهل مطالعه و کتاب خوان هستید بسیار خوشحال و خرسندم، ولی یادآوری می کنم که نظام فکری و اجتماعی با خواست و اعلام نظر کسی شکل نمی گیرد، روند اجتماعی بویژه اقتصادی تضاد های اجتماعی را برجسته و برخی از فعالین و کنشگران در راستای کاهش تخاصم اجتماعی و طبقاتی عمل می کنند و اندیشه های خود را مطرح می سازند. جوامع بشری به تجربه همدیگر نیاز دارند، دنیای جدیدی در حال شکلگیری است، دیگر سخن گقتن از برتری های نژادی، زبانی و دینی نشانگر ناآگاهی از روح زمان است! جوامع به هم نیاز دارند، مرز های قراردادی نباید مانع از همبستگی جهانی بویژه منطقه
ای شود. حساسیت مردم به کودتای نافرجام ترکیه آن را نشان می دهد. با استبداد باید بدون مرزبندی مبارزه شود.... یحیایی
آقای طهوری
من نمی دانم دانستن این که مردم آذربایجان تا همین چند قرن پیش به ترکی صحبت نمی کردند، چقدر برای مردم آن منطقه مهم است. مردم به طور طبیعی به زبانی که امروز در آنجا رایج است سخن میگویند. فردا ممکن است نگویند. شما هی بیایید بگویید این زبان، زبان تحمیلی است. یعنی چه زبان تحمیلی؟ مردم یک منطقه زبانی را به علل گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی به تدریج به زبان محاوره در میان خود تبدیل می کنند. تحمیل زبان یک پدیدۀ مدرن است. در قدیم مردم از روی نیاز زبانی را می پذیرفتند و رفته رفته به آن زبان سخن می گفتند و حتی آن زبان را با زبان پیشین منطقۀ خود در می آمیختند. اگر بحث زبان و رواج آن صرفاً جنبۀ علمی و تاریخی داشته باشد، اشکالی ندارد. ولی از زمانی که جنبۀ سیاسی پیدا می کند، از مسیر درست علمی بیرون می آید و از جاذبۀ آن کاسته می شود. کسروی تحت تأثیر اوضاع آن زمان
آقای صبوری مهم است که بدانیم مردم آذربایجان به چه زبانی صحبت می کردند. حمدالله مستوفی که در قرن چهارهم میلادی می زیسته، در کتاب "نزهةالقلوب"، به كوشش محمد دبیرسیاقی، انتشارات طهوری، 1336، در ص 98 جمله ای را از زبان تبریزی ها آورده.
تبارزه (یعنی تبریزی ها) اگر صاحب حُسنی را با لباس ناسزا یابند، گویند "انگور خلوقی بی چه در، درّ سوه اندرین"؛ یعنی انگور خلوقی ( انگوری مرغوب) است در سبد دریده.
از همام تبریزی، ابن بزاز اردبیلی و از خیلی نویسنده ها و شاعران آذربایجانی می توان مثال ها آورد که نشان می دهد زبان مردم آذربایجان تا همین چند قرن پیش ترکی نبوده است.
ترکی یک زمانی در ایران رواج پیدا کرده و بعد در مقابل فارسی عقب نشینی کرده. الان دیگر همه مردم به فارسی تعلیم می بینند و اگر اوضاع به این صورت پیش برورد، تا پنجاه سال دیگر اثری از ترکی و حتی کردی و دیگر زبان ها باقی نخواهد ماند.
بنظر علی سنبلی را هم تیمی های خودش که باید از افراطی های المان باشند کشته اند. من هیچ شک ندارم پلیس المان این را می داند
اما حداقل در ظاهر پلیس واقعیت را نمی گوید.
الان کامنت با نام طوسی چجوری یکباره وسط کامنتها سبز شد؟
متاسفانه کامنتها را با انتشار دیرهنگام زیر کامنتهای دیگر پنهان می کنید که این عملا نوعی سانسور است.
در جواب مشاهدات عینی یکی از جانهای پرپرشده آزادی و برابری این مرد.... به عفونت و جبن درونی خودش به زبون اشهد اعتراف می کنه:"... مردم در وهله اول نخواهند آمد و ... مردم دیدند که تعادل قوا به سمت ما می‌چرخد یک قدم بیرون می‌گذارند و ما در شهر می‌گردیم و اعلام میکنیم که هستیم و آن وقت مردم جرئت میکنند درها را باز کنند و بعد جلو آمده از ما حمایت میکنند ...".
این حرفها نشون میده که این مرد.... بسیار شریف، از گذشته بسیار دور با همه چیز از دریچه قدرت و "تعادل قوا" برخورد می کرده. با همچین نگرشی خب طبیعیه که اینجوری خودش رو به جنگ طلبترین امپریالیستها و صهیونیستها و عروسکهای عرب و عجم این جماعت بفروشه!
آه که در کنار مرتجعین جنایتکار حاکم چه بیشرمند این زن وشوهر مرتجع تبعیدی!
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های اسیر لیبرتی و هزار اشرف یادتون نره!
رفیق سائل.
طراحی یک کودتا که به یک طرح اقتصادی ختم شود چگونه ممکن است، ۲۶ جولای روسیه و ترکیه نشست مشترکی را برای تشکیل بودجهٔ سرمایگذاری بر گذار خواهند کرد، آیا این سر آغاز زایش اوروسیا خواهد بود که سخت به کشور قدرتمندی مثل ترکیه نیاز داشت، ترکیه میداند اقتصاد بیماری اقتصادی ژاپنی را به ارث برده است، آیا دلار‌های روسی که توان تولید کاپیتال در روسیه را ندارند به سوی ترکیه سرازیر خواهند شد، بدون شک جواب آن را اقتصاد دان کمونیست ما نمیداند، همان بهتر که، اقتصاد دان کمونیست ما، در مرد کودتای شکست خورده، ضجّه بنویسد. آیا خامنه‌ای و تیم وی توان طرح چنین کودتائی را دارد
من هم از مردم ونزوئلا، کرهٔ شمالی، اریتره شرمنده‌ام که آنان در جهنم کمونیستی جان میکنند و من در کشور سرمایداری نشسته‌ام و به تبلیغ کمونیزم می‌‌پردازم.
پیام فاجعه ترکیه به ترکها و به بشریت ! طبق گزارشات رسانه های غرب ، راسیسم آذری میکوشد با طرح موضوعات هیجانی تحریفی جعلی ضد ایرانی ، توجه هواداران خود رااز فاجعه ای که اکنون در ترکیه رخ داده منحرف کند . بعضی از روشتفکران قلابی کذایی ، مثل گاو قربانی ، الان چند روز است که در این سایت به سلاخی این موضوع میپردازند تا هم خودنمایی فرصت طلبانه نموده و هم جنایت اسلام داعشی اردوغانی را ماست مالی کنند . ارتش زیرزمینی ترکیه از تمام نیروهای سکولار و چپ و علوی و کرد و سازمانهای کارگری سندیکایی دعوت کرد که با وقوع کودتای مردمی بعدی ، از آن حمایت کرده و منتظر رهنود متعاقب باشند .
جامعه مدنی را با فروپاشی اتحادیه اروپا، به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا و مرگ دهها میلیون انسان در ونزوئلا به دست دولت کمونیستی خواهید دید، دوران جامعه مدنی تمام شد، امروز دولت‌ها تمام توان خود را برای (( تثبیت اقتصادی و امنیت )) به دست گرفته اند. یارادجیلیق yaradiciliqبه درستی میگوید ((( دوران بی ثباتی، جایگزین دوران ریسک شده است )) و خشکی و بی آبی و ورود روبات‌ها فقط این وضعیت را بدتر خواهد کرد. بگذارید کسانی از جامعه مدنی دم بزنند که در ماه، عکس خمینی را ندید‌ند، بگذارید کسانی از جامعه مدنی دم بزنند که مرگ کمونیزم را در خیابان‌های وحشت ونزوئلا شاهدند، بگذارید کسانی از جامعه مدنی دم بزنند که در حیطهٔ فرهنگ، چیزی غیر از لشگر شاعران را تولید کرده اند و دست کم یکی دو تااا برنده جایزه نوبل دارند
جناب گل مرادى پدر گرامى ، پرواز نا بهنگام فرزند گرامى تان را به شما و خانواده محترم تسليت عرض مى كنم ، آرزو مى كنم خداوند مهربان صبر و شكيبائي به شما عزيز گرامى عطا فرمايد . من هم پدر ٤ دختر هستم ، و برادر ٥ خواهر ، يكى از خواهرانم را كه بيش از ٢٨ سال نداشت و بار دار هم بود . پاسداران شب خمينى، اورا زنده زنده آتش زدند .به جرم توهين به خمينى و كمك به فرار من از زندان و پنهان كردن و كمك به خروج از كشور ، در حاليكه روحش هم خبر نداشت . بي گناه و بي گناه بود. فقط جواب توهين پاسدار ها را با توهين متقابل داده بود. پاسدار ها به مادر و برادر شهيدم و من ، توهين كرده بودند. و اوًهم به خمينى جلاد . اين داستان غمنكاك را بر خلاف ميلم نوشتم ، تا شما پدر گرامى بدانيد كه در ايران خمينى زده ، اغلب خانواده ها داغدار و ناراحتى بسيار كشيده اند. كه شريك غم و اندوه شما پدر گرامى هم وطن هستند.
خود شما بهتر از من مى دانيد كه زندگى در غربت با مرگ زود هنگام عزيزانم مان ، بار اين غربت را سنگين تَر مى كند. بارى همه گل هاى پر پر شده از باغ بشرى در پاييز زندگى شان ، بهارى را هم به دنبال خواهند داشت، زندگى در حال زايش و تغيير و تحول است . همانطوريكه خداوند دل غمگين مرا با وجود يك دختر شاد و مهربان و فرشته صفت ام ، كه حالا هفت ساله است ، از غم و اندوه مادر و برادر و خواهرشهيدم رهانيد . اميدوارم نوه كوچلوي تان كه يادگاري آن فرشته صفت سفر كرده است . دل شما و اعضاي خانواده را هم تسكين بدهد. اطمينان دارم كه با هر بار نگاه به چهره يادگار فرزند تان ، آن صفر كرده را در كنار خود حس خواهيد كرد. خدا گر ز حكمت ببند درى ، ز رحمت گشايد در ديگرى ....یکی از متفکران ترک آزربایجانی، اشاره به واقعیتی کرده بود که جامعه شناس‌های ساده لوح تحصیل کرده خارج، به مغزشان نیز خطور نمیکند. این شخص گفته بود ((( جامعه فارسی، بر پایه یک سری فرضیات پوچ، بنا شده است. یکی از این فرضیات پوچ، این است >>> اگر ایران نفت و گاز نداشت، جامعه شاهنامه خوان، ژاپن دوم میشد، ولی واقعیت این است جامعه فارسی، بدون نفت و گاز، افغانستان دوم می‌‌شود. بحران اندیشه در نبود پول نفتی که تنور تفکر آریائی کذایی را گرم نگاه داشته بود به زودی نمایانتر از چاه جمکران خواهد بود.
رخداد ترکیه یک اخطار است برای میلیونها انسان در آنجا و نه دو کلمه از زبان یک نوجوان بیمار در حال خودکشی . بهتر است امثال دیرنج ترمینلی ها انرژی خود را صرف هزاران سرباز و افسر ترکیه بکنند که در خیابانها لخت و مورد تجاوز و ضرب و شتم قرار گرفتند . این فاشیسم است که با افراد ارتش کشور خود این چنین تحقیرآمیز رفتار کردن . ناتو باید به اینگونه رفتار با سربازانش را مورد انتقاد قرار میداد . این ارتش باید خیلی احمق باشد اگر در آینده از همچون مردم و کشوری دفاع کند . ترکها در آنجا نشان دادند که چقدر از اعراب و ایرانیان و افغانیان عقب افتاده تر و خشن تر و بی فرهنگ تر هستند .
رخداد مونیج یک اخطار جدی ست به ایرانیها و خانواده ها که از « در غلتیدن به ورطه ی هولناک ناسیونالیسم و آریاگرایی» بسیار مواظب باشند. نوشته ام و باز تکرار میکنم ناسیونالیسم مقدمه ی فاشیسم است. فرق نمی کند این ناسیونالیسم به کدام ملیت متعلق باشد.
پایت را گذاشتی به باتلاق تا خرخره خواهی رفت. و فاجعه ها رخ خواهند داد. چه در ایران و چه در بیرون. بهر صورت هرکس بهتر است خودش آگاهانه راهش را انتخاب کند.
به سیاوش, همه از دقیقه اول پخش شده است. و آنهائی که ادعا میکردند( البته کار این ها ادعا کردن شده) که علی سنبلی به تورکها وتوهین نکرده.این ودیو کامل را ببینند
http://www.spiegel.de/sptv/spiegeltv/david-s-spiegel-tv-zum-amoklauf-am…
بهمن موحدی بامدادان، مطمئن باش مجاهدین آرزوی تسلط بر ایران را به گور میبرند. مرغ پخته هم به این توهمات میخندد! مجاهدین بهترین گزینه برای آینده ایران است!!!! کلی خندیدیم.
آفرین بر لوایی ها ولی فهماندن نکته ای برای افرادی که نفعشان در نفهمیدن هست سخته
در انتهای این فیلم کوتاه مشاهده می کنیم که یک هموطن عزیز وشجاع ما در مقابل چشمان مزدوران انتظامی رژیم با تمام وجود فریاد میزند که:«"این حکومت از مرده شاملو هم می ترسد ، چقدر اینها بدبخت هستند، از اسم شاملو هم می ترسند."» درود به این هموطن شجاع ما.
تاثیر بسزایی گذاشت وبه همین دلیل خشم وکینه آخوندها را بر علیه این شاعر توانا بر انگیخت و شعرهای او جزء اشعار ممنوعه گردیید.زنده یاد احمد شاملو شاعر نامدار وملی ایران به محض مشاهده سرکوب وحشیانه آزادیها آن هم در اندک زمانی بعد از سرنگونی رژیم شاه به شدت بر آشفت وشعری به یاد ماندنی وپرمحتوا در وصف بربریت مافوق تصور گزمگان خمینی خون آشام سرود. سروده با این عنوان آغاز می شود: «" روزگار غریبی است نازنین - دهانت را می بویند مبادا که گفته باشی دوستت دارم- عشق را باید در پستو نهان کرد ....."»
این سروده وصف حال فضای اعدامها و کشتار هولناک مارکسیستها و مجاهدین وسرکوب وحشیانه آنها از همان روزهای نخستین روی کار آمدن خمینی خون آشام بود. این شعر در افکار عمومی آن زمان
هاشم خواستار عزیز وگرامی، بزرگترین و نابخشودنی ترین جرم این آخوندهای ضد بشر و ضد ایرانی ورای همه جنایات وحشتناک شان و غارتها ودزدی های نجومی شان ، خیانت به امید واعتماد مردم ایران بود. خیانت به امید واعتماد خلقی به پاخواسته بود که با هزار امید و آرزو، رژیم منحوس سلطنتی پهلوی را در جریان انقلاب ضد سلطنتی سال 57 سرنگون کرده بودند و خواستار ایرانی آبادتر و آزادتر و پیشرفته تر بودند، اما این آخوندها چه کردند؟ رژیمی فاشیستی ومذهبی را بنیان گذاشتند
این آخوندها و در راس آنها خمینی جلاد، رژیمی عجیب وغریب را پس از مصادره انقلاب ضدسلطنتی 57 به مردم ایران تحمیل کردند، عجیب وغریب از این منظر که شکل ومحتوی حکومتی که خمینی جلاد به مردم ایران تحمیل کرد هیچ شباهتی به سیستم های رایج ومتداول حکومتی در جهان نداشت کاملا منحصر به فرد وپر از تناقض وبرخلاف آرزوها وشعارهای مردم انقلاب کرده بود. خمینی خون آشام با شیادی تمام در پاریس در جواب سوالهای متعدد خبرنگاران در مورد نوع ومحتوای حکومت خود جواب مشخصی نمی داد ویا به کلی گویی بسنده می کرد؛ وفریبکارانه سوار بر شعارهای مردم می گفت که اسلام!!! بیشتر ازهمه به آزادیها عنایت دارد؛ واما به محض اینکه بر اریکه قدرت مذهبی وسیاسی دست یافت با بی شرمی و وقاحت مافوق تصور به تمامی وعده های داده شده به مردم از جمله آزادی احزاب وگروهها وحقوق زنان پشت پا زد وبه جای مجلس موسسان قانونگذاری، طویله ای به اسم خبرگان آخوندی برپا کرد وبه موازات آن شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت من در آوردی را که حتی یک کلمه هم در مورد آنها در پاریس به زبان نیاورده بود تشکیل داد.که صدها باربیشتر از رژیم سلطنتی پهلوی ، آدمکش تر و دزد تر بود!
هاشم خواستار عزیز، کارنامه این آخوندها به شدت سیاه است ومملو از خیانت به ایرانیان و نابودی تاریخ وفرهنگ وتمدن ایران است. از همان دوران صفویه تا به امروز این آخوندها مشغول خیانت وضربه زدن به ایران وایرانی می باشند.
هاشم خواستار عزیز، باید اعتراف کنیم که ما ایرانیان بیش از حد ساکت هستیم واین سکوت، رفته رفته باعث می شود که به ملت ایده آل این آخوندهای ضدبشر وضدایرانی تبدیل بشویم. این آخوندهای بی همه چیز دیگر بلایی نبوده که بر سر ما ایرانیان نیاورده باشند، توی سر ما می زنند ما ساکت هستیم، فرزندان ما را می کشند وبه زندان می اندازند صدای ما در نمی آید، کارگران ما را شلاق می زنند و از کار اخراج می کنند وماهها همان چندرغاز حقوق هم را نمی دهند ما هیچی نمی گوییم، بیکاری ورکود وتورم نفس مردم را گرفته است باز ساکت هستیم، فقر وفحشاء وخودکشی رو به افزایش است ما اعتراضی نمی کنیم، تخریب محیط زیست وکشتن حیوانات واز بین رفتن جنگل ها و فاجعه بی آبی دارد کشور ما را نابود می کند ما مردم به خیابانها نمی ریزیم. {"با تمامی اینها باز می گویم که سرنگونی رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی به دست خلق شریف وقهرمان ایران روزی به وقوع می پیوندد."}
اگر زبان آلمانی را می دانستی نام دیرنه را برای خودت انتخاب تمی کردی .هنوز روی علاقه راسیستی ایران ستیزی ات اصرار و التماس می نمایی . بهتر نیست برای درمان این اعتیاد خود به پزشک معالجه کنی ؟ اینهمه رسانه های آزاد غرب و 2 میلیارد شنونده حرفهای این جوان پریشان و بیمار را شنیده و پخش کردند و تو هنوز به قول غربیها ، به رادیو ایروان ، تکیه میکنی تا کار غلط و دروغی را که در این سایت درج کردی ، بهانه داشته باشی . چرا مسئول سایت ترا مجبور نکرد که عنوان غلط و غرض آلود فیلم و مطلب ان را اصلاح کنی یا به تو اخطار بدهد که دست از انسان ستیزی قبیله ای برداری . مگر چقدر کمک مالی به این سایت میکنی ؟ امید است که فرزندان ایران یکروز ترا شناسایی کنند و به راه راست هد ایت نمایند یا یک گوشمالی در خور دشمن بشریت به امثال ..............
ائلیار عزیز, او بی هوا شلیک نمی کرده بلکه افراد خاصی را می کشته. مطلب را یکی از مسئولین به شرط عدم درج نامش به خبرنگار آسوشیتد پرس گفته. یکی از حاضران به خبرنگار روزنامه معتبر تلگراف گفته, علی در حالیکه شعارهای ضد خارجی می داده به میز دو ترک با سه دخترکوسووئی همراهشان نزدیک شده و به سر تک تکشان از نزدیک شلیک کرده که 4 نفر کشته شدند و حال پنجمی وخیم است. او سپس به زن ترک 45 ساله شلیک کرده. متوجه فرار یک رومانیائی الاصل شده که شبیه ماهاست شده و او را هم زده. نگاهی کامل به آنهائی که زیر میزها قائم شده بودند کرده و رفته بیرون و چند نفر مو سیاه دیگر را هدف گرفته. ظاهرا او یکسال برای این حمله نقشه کشیده بوده و دوست افغانی 16 ساله اش خبر داشته. در محله فقیر نشین هم زندگی نمی کرده وضع مادی خانواده خوب بوده. خبرنگاران غربی از وجود متوهمین آریائی نژادپرست در ایران خبر ندارند با وجود این
تشخیص داده اند که او ترکها و عربها را هدف گرفته اما فکر میکنند دعوای بچه مدرسه ای بوده . ظاهرا مانیفستی هم در رایانه اش یافته اند و هنوز پلیس بجز خبر وجود آن در موردش چیزی نگفته.ماجرای علی خیلی شبیه جان جلاد داعشی لندنی بود. او هم نفرت به کفار را از جامعه مسلمان کویتی اش گرفته بود. او هم در مدرسه با همکلاسیها مشکل داشت. او هم در به داغان بود. اما هر دو راسیست و قربانی جمع اتنیکی که به ان تعلق داشتند بودند..
برخورد احساسی شما با مسئله نه تنها به حل مشکل کمک نخواهد کرد بلکه موجب فرار فاشیسم ایرانی از مسئولیت پذیری خواهد گردید.
مریم عزیز ما تا ابد دوستت خواهیم داشت. دکتر گلمرادی گرامی ما را در اندوه خویش سهیم بدن .
انسان در تعجب است، پانفارسیسمی که نماینده گانش یک قرن تمام ، ملل ایران را سرکوب میکنند، فریبکارانه در اینجا دم از دمکراسی میزنند؟ مردمی که عمریست حلقومشان در دست دیکتاتورهای پانفارس گیر کرده است، قادر نیستند، خود را از دست یک آخوند روصه خوان خلاص کنند!، پانفارسیسم و نمایندگانشان سعی دارند با تزویز تمام برای اینکه اوضاع درب و داغون جغرافیای موسوم به ایران را سرپوش نهند، تحت تاثیر مطبوعات امپریالیسم غرب، بند کرده اند به ملت ترکیه!، و با لحن تمسخر آمیزی رل وکیل مدافع بازی میکنند. آقا جان! سازمان عریض و طویل سیا، اتحادیه اروپا با تمام سازمانهای تجسسی، حتا با اجیر کردن ستون پنجم خود، در مقابل ترکیه انگشت بدهان مانده اند، اراده خود را به ملت ترکیه دیکته کنند، شما دیگر کی هستی خودت را سبک میکنی، به امور ترکیه دخالت میکنی؟ اتحادیه اروپا و آمریکا با تمام دشمنی شان علیه ترکیه در دست اردوغان
عاجر مانده اند، .... جامعه ای که در قرن بیست و یکم در آن گردن میزنند، دست می بررند، در میدانهایش زنان را سنگسار و خلق آویز میکنند، این تمدن شما ایرانی هاست که جهان را به وحشت انداخته است. نه اردوغان! بجای دخالت در امور ترکیه، چاره ای بحال خود کنید. چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است! .... اگر راست میگوئید، و قدرت دارید، اول خودتان را از دست دیکتاتورها نجات دهید.....بهمن موحدی میگویدنوشته های من رانمی فهمد ؛اگرنمی فهمدچطورنوشته های من رامخالف خودش می داند.
....درنظرات ونوشته هایت انگارمیخواهی بچه گول بزنی .شعارپان ایرانیستی وشئونیستی میدهی .ولی بانام های مختلف متن می نویسی.
ماباتابلوی مشخص خودوزیرهویت طلبی واستقلال خواهی مبارزه میکنیم ؛ولی توخودت هم نمی دانی که همه به موضع توآشنایی دارند.
این ع . ب. تورک اوغلی با همراهی آن فرد سلطنت طلب بی اخلاق و یا احتمالا طرفدار جمهوری اسلامی که در ذیل این مقاله با نام رفیق کبیر "حمید اشرف" کامنت گذاشته است همه جا سعی می کنند بحث های مفید و سازنده را منحرف کنند و پارازیت های ضد دموکراتیک می اندازند و کامنتهای مبتذل و ارتجاعی در ذیل مقالات مفید و سازنده (مانند این مقاله جناب خواستار) می نویسند
و این مقالات و بحث های سازنده را با افکار عقب مانده و ارتجاعی خود آلوده می کنند.
در ضمن با رمل و اسطرلاب هم نمی شود فهمید که این ع . ب. تورک اوغلی در کامنتهایش چه نوشته است.
آ.الیار گرامی در این ویدیو بطور کامل توضیح داده شده است , حتی محاوره علی سنبلی با یک نفر در همسایگی پارک فروشگاه. آلمانی بلد هستید می توانید برای کاربران ترجمه کنید.
http://www.spiegel.de/sptv/spiegeltv/david-s-spiegel-tv-zum-amoklauf-am…
در گزارشهای امروز رادیوی آلمان تأکید شد که پخش ویدوهای مربوط به این تیراندازی ممنوع است و از این پس این ویدوها نباید در یوتیوب بنمایش گذاشته شود.
اینکه علی به ترک فحش داده - در مقابل فردی ست که با او برخورد خارجی بودن میکند- در این رابطه او میگوید آلمانی ست و حاصل فقر هارتز 4. با فحش به ترک -میخواهد برخورد راسیستی ناشناس را رد کند. و نشان دهد خیال نکند ترک و خارجی ست. او زاده و بزرگ شده ی آلمان است و مریض.
تنها با یک « فحش به ترک» نمی توان نتیجه گرفت طرف یک راسیست ایده لوژیک است.
شعار « مرگ برفارس و مانند اینها» را در خیلی از ویدئوها داریم آنهم نه فردی بل جمعی در تظاهرات. گرچه سخنان راسیستی هستند ولی به تنهایی دلیل بر راسیست ایده لوژیک، بودن کسی نیست.
من توجه دوستان را به تفاوت بین عمل ایده لوژیک و واکنش غیر ایده لوژیک» جلب میکنم.
او همه را کشته. آلمانی و غیر آلمانی. مشکل او همه بود.
برای دکتر گلمراد مرادی، صبر و شکیبایی آرزومندم
خطاب به درستکار : شما منظور مرا متوجه نشدید! این آقای خادمی مقاله ای را از سایت دیگر کپی کرده است. بهتر این بود که منبع مقاله را ذکر میکرد!
گرامی، برای ادعای اینکه یک شخص هدف سیاسی راسیتی فرد ی یا گروهی داشته نیاز به وجود « گروه، مدارک عینی، تعلیمات ، و غیره » هست.تا اینها روی میز نباشد ادعای این و آن روز نامه و سایت چیزی را روشن نمیکند.
تشخیص درست - جدا کردن عمل یک فرد داغون- از عمل یک فرد راسیست ایده لویک- در خدمت مبارزه با راسیسم کلاسیک موجود است.فردی که زیر فشار زندگی داغون شود « از خیلی چیزها ضربه دیده و خیلی حرفها میگوید- به قول معرف زمین و زمان را به فحش می بندد. و اگر توانست دست به کشتار هم میزند» . داشتن ایده لوژی راسیستی چیز دیگری ست. مسئله را نباید قاطی کرد- که به زیان مبارزه ی ضد راسیسم است. ما از هیچ چیز استفاده نمیکنیم. هر چیز« وجود» دارد روی آن سخن خود را میگوییم.
این انسان قاتل داغون بود. نه یک راسیست ایده لوژیک.
لازم است به این نکات توجه کنیم. و بهم در نیامیزیم. عدم تشخیص درست مسئله آب به آسیاب راسیسم موجود ایرانی و غیر ایرانی ریختن است.
برای هدف درست- روش و ابزار درست لازم است. ما از هیچ چیز « استفاده» نمی کنیم. خود چیز ها میگویند چه درست است و چه نادرست. و در خدمت چه هدفی.
شما بجای قربان صدقه رفتن برای ترک و کرد و عرب و تتر و مغول و بافتن این همه شعار تکراری که از آن آبی برای خراسان مظلوم ما گرم نمی شود یک سوال ساده از مسئولان می پرسیدی که چرا باید تبریز بقول خود این اتراک شهر بی افغانی و عراقی باشد اما مشهد لبریز از مهاجر خارجی و گرفتار هزار آسیب اجتماعی که آدم از بیان آنها هم شرم دارد.
مردم بیچاره خراسان باش ترک و عرب و کرد و مغول و ... روزی صدتا مقاله و فحش نامه و رجزنامه اینجا منتشر می کنند نیازی به دلسوزی شما ندارند.بیشترین شهید جنگ تحمیلی ایران و عراق از فرزندان غیرتمند خراسان هستند، خراسان به اندازه تمام اقوام ترک و کرد و عرب و ... در جنگ شهید داده ( دو برابر ترکهای همیشه طلبکار) اما در برابر با ما چه کردند؟ مشهد را به اردوگاه مهاجران عراقی و افغانی تبدیل کردند.( وهابی و ازبک ِمغولِ ترک نژاد که باید به تبریز و اردبیل پیش هم نژادش برود) مشهد را اشغال کردند و فرصت شغلی جوانهای ما را گرفتند و زدند و کشتند و تجاوز کردند. شما نگران مردم خودت نیستی دلسوز مردم ایران هستی؟ شما نگران
دولت روحانی برای تمام مناطق قومی استاندار بومی انتخاب کرد برای استان خراسان بعد 7 ماه یکی را از تهران فرستاد!
دولت بودجه های کلان برای احیای دریاچه ارومیه اختصاص داده اما یک ریال هم برای دریاچه هامون هزینه نکرد و به دولت همسایه هم فشار نمی آورد برای باز کردن آب نتیجه اینکه دریاچه هامون خشک شد و سیستانیها به مشهد و حاشیه مشهد مهاجرت کردند و به مشکلات بیشمار حاشیه شهر اضافه کردند سیستانیها اکثرا آدمهای بی آزاری هستند اما هر کدام چند بلوچ را بدنبال خود کشانده اند!
از حمله عرب می نالی چرا به اسکان آنهمه عرب جنگزده جنوب و بعدا عراقی در مشهد اعتراض نکردی و نخواستید درصدی به تبریز یا اردبیل و سایر مناطق فرستاده شوند؟ چپاول و غارت امروز را با حمله عرب و مغول مقایسه می کنی اما چرا چپاول و غارت مغول زادگان و تازی زادگان را امروز نمی بینی و به بازماندگان همان مغول و عرب ابراز ارادت می کنی که از ظلم مضاعف برخوردارند مثلا چه ظلم مضاعفی؟ ظلم به ما خراسانیها شده که بیشترین کشته را در دفاع از این مملکت دادیم اما تنها دو وزیر خنثی و فاقد بودجه ی بهداشت و دادگستری در تمام هیاتهای دولت این چند دهه داشته ایم! در حالیکه هرچه وزارت پر بودجه و امکانات بود را یا ترکها یا عربها و سایرین گرفتند. ظلم به ما خراسانیها شده که 3 برابر خوزستان که خط مقدم جنگ بود برای دفاع از خوزستان شهید دادیم. ظلم به ما خراسانیها شد که کسی شهید کاوه و بابانظر و لشکر 77 خراسان( آزاد کننده آبادن خرمشهر) را نمی شناسد تا می گویی سردار جنگ همه میگویند باکری و باقری ترک آذری و هزارتا فیلم درباره آنها ساخته اند. ظلم به ما خراسانیها شده که در جریان مشروطه کسی از آخوند خراسانی نام نمی برد اما تیراندازعیاری بنام ستار و باقر را به اسم سردار ملی به ما غالب کرده اند . کسی ملک اشعار بهار و اخوان ثالث را نمی شناسد اما تا بگویی شعر معاصر همه می گویند شهریار! مظلوم توی خراسانی هستی که حتی یک منطقه آزاد نداری. 50 سال پیش واحدهای صنعتی خراسان 3 برابر آذربایجان بود. امروز به بهانه زیارتی بودن هیچ صنعتی را به خراسان نمیدهند. صنایع موجود خراسان همان صنایعی است که خیامی مشهدی مالک شرکت خودروسازی پیکان( ایران ناسیونال) در مشهد ایجاد کرد. نیروگاه عهد بوق مشهد تمام مردم اطراف را گرفتار ناراحتی تنفسی کرده و ...
خراسان دیگر تحمل اینهمه ظلم را ندارد و خسته شده ایم از بس برای ایران ما زحمت کشیدیم و هزینه دادیم منافعش به ترک و تازی و مهاجران یکی دو قرنه بدنام و بدسابقه رسید
خراسان باید دوباره روی پای خود بایستد و دوباره تمدن سازی کند و اول خود بعد ایران را از چنگ تاتار و تازی و روس فرنگی نجات دهد وگرنه در آینده ی نزدیک در هرج و مرج توسط بیگانگان اطراف نابود خواهند شد.
جناب آ.الیار ثانیه 16 را دقیق گوش کنید. میگوید شایزه تورکن. از بالکن هم یکی بلافاصله میگوید, شایزه کاناکن. عد علی سنبلی میگوید ایش بین دویچ.
صورت مسئله را تغییر ندهید. مسئله خیلی واضح است.
آقای ائلیار پاک کردن صورت مسئله مشکل را صدچندان می کند. علی محصول فرهنگ راسیستی ایرانیست. از این فرصت برای باز کردن چشمان متوهمین نژادپرست استفاده کنید. ما مسئولیم تا حتی الامکان صدمات راسیسم موجود را کم کنیم با کتمان مشکل اب به آسیاب نژادپرستان می ریزید. دیروز تلگراف لندن هم نوشت که او ترکها و عربها را هدف گرفته بود.
از تلگراف چاپ لندن: علی دیوید سنبلی عربها و ترکها را نشانه گرفته بود.
Ali David Sonboly, 18, launched his killing spree in the Bavarian city in an apparent revenge attack for being bullied. It is now thought he targeted youngsters of “Turkish and Arab” origin, having claimed those groups had picked on him in school.
Sonboly, who killed himself at the end of the attack, had set up a fake Facebook account using the identity of a pretty teenage girl.
http://www.telegraph.co.uk/news/2016/07/23/munich-shooting-german-iranian-gunman-targeted-children-outside/
از تلگراف چاپ لندن: علی دیوید سنبلی عربها و ترکها را نشانه گرفته بود.
Ali David Sonboly, 18, launched his killing spree in the Bavarian city in an apparent revenge attack for being bullied. It is now thought he targeted youngsters of “Turkish and Arab” origin, having claimed those groups had picked on him in school.
Sonboly, who killed himself at the end of the attack, had set up a fake Facebook account using the identity of a pretty teenage girl.
http://www.telegraph.co.uk/news/2016/07/23/munich-shooting-german-irani…
کیا جان، عمل علی عمدتاً « آموکی» -کشتارهمه- بود. و هدف سیاسی نداشت.
نمیتوان بر اساس « گمانه زنیها و تصورات» چنین حکمی داد.فقط تا حدودی «کار و ایده ی» راسیستها مورد توجه اش بود. به خاطر انتخاب عمل«کشتار همه» .
و ایده ی راسیسم « جنبه ی فرعی» قضیه بود.
عمل آموکی بخواهی نخواهی با ایده های راسیستی آلوده است.
اما میتواند « حالت آگاهانه ی ایده لوژیک» نداشته باشد. که از قراین پیداست وضع علی چنین بود.
بنا برین ربط عمل این جوان قاتل به « راسیسم کلاسیک موجود در ایران » و حتی در جهان، درست نیست. چرا که در این
حالت میبایست « کارش در ارتباط با یک گروه راستی و با هدف سیاسی» صورت میگرفت. آگاهی های به دست آمده این
نتیجه گیری را رد میکند. مگر اینکه اطلاعات علط باشد و بعدها چیزهایی ثابت شود که نشان دهند او کارش را در ارتباط با یک گروه راسیستی که هدف سیاسی دارد انجام داده است. تاکنون چنین مدارک و اطلاعاتی منتشر نشده.
تاکنون دانسته شده،
کشتار او بدون هدفِ سیاسی - نه راسیسم ، نه مذهب- انجام گرفته. جهت کشتار همه. یا جنون آمیز.
به علت مشکل روانی- عدم تحمل زندگی- عدم یافتن راه حل درست مشکلات- تحت تأثیر بازیها و فیلیمهای کشتار بودن- و اعمال کشتار در جامعه- مانند کشتارهای داعش و - آندرس برینگ برویک- کشار دانش آموزان در کشورهای مختلف و غیره. تحت تأثیر تبعیض موجود در جامعه-برخوردهای راسیستی محیط ( که نمونه اش را ناشناس در گفت و گو با علی به نمایش گذاشته» است، میباشد.
این مشکلات و برخورد های « هیستریک و راسیستی» موجود در جامعه- علی را به عمل جنون آمیز، قتل همه سوق داد.
او نتوانست راه مبارزه ی درست با مشکلات را پیدا کند. که همانا «مبارزه ی دموکراتیک جمعی و سیاسی و مسالمت آمیز و حقوق بشری بود ». که دفاع از تبعیض دیدگان و بهره کشی شدگان را هدف انسانی خود قرار داده است.
به آتا زنگانلی یا همان تهرانلی ، Azad ، جم ، ناظر و......
بالاخره موفق شدی این بحث را با افکار عقب مانده و ارتجاعی وپان ترکی خود و همچنین با اتهام زدن وتوهین کردن به بنده منحرف کنی. با شما به هیچ وجه نمی شود یک دیالوگ منطقی برقرار نمود وبحث کرد چون در وجود شما ذره ای منطق وجود ندارد با این حال می گویم بنده نه عضو مجاهدین هستم و نه کوچکترین رابطه ای با آنها دارم من یک سوسیالیست میهن پرست هستم ودرافکار من خدا ودین ومذهب و از این دست مزخرفات هیچ گونه جایگاهی ندارد ولی بدون ترس از انگ زدن ها می گویم سازمان مجاهدین خلق ایران با توجه به بافت جامعه ایران، بهترین گزینه برای آینده ایران می باشد و با توجه به چپگرا بودن این سازمان می توان امید داشت که بخشی از مطالبات ما مارکسیستها و سوسیالیستها را بر آورده کند.
رژیم جمهوری اسلامی با جمع آوری و امحاء صدهزار دستگاه ماهواره نشان داد که نمی خواهد از فرزند خلف خود "داعش" کم بیاورد .
رژیم جمهوری اسلامی از اعماق قرون وسطی به عصر جدید آمده است و 38 سال است که نفس خلق ایران را گرفته است.
اینطور نشه که، در ترکیه، طوری بشه که، اسلام خدای نکرده طوری پیاده بشه که، صلاح نشه ! و آن طوری بشه که، امام و امت، صلوات الله علیه، راضی نشه!
درود بر شاهنشاه آریامهر
آدم چقدر باید عقده‌ای .... باشد که با نام‌های مختلف و با استفاده از فیلتر شکن بیاد و به خودش استاد و دانشمند و از این چیزها بگه و به مقاله خودش امتیاز بعده ،این متن که پر از غلط املایی و دستوری هست اصلا قابل چاپ نیست و اگر خود به اصطلاح نویسنده اینجا حساب نداشت حتا یک وبلاگ ساده هم آنرا چاپ نمیکرد
جای تعجب است، موضوع تروریست ایرانی، که با کشتن ده انسان بیگناه و زخمی کردن دهها انسان دیگر، شهر مونشن را روز ها نا امن و به جهنم بدل کرد، داشت این موضوع بطرز منطقی کنکاش، تجزیه و تحلیل و پرس و جو میشد، و خوانندگان از کم و کیف خصوصیات روحی و تعلیم و تربیت وی، آگاهی می یافتند، اما این مطلب بلافاصله از وسط صفحه اصلی ایران کلوبال جیم شد و غیبش زد. در حالیکه مطلب مذکور در میانه مطالب قرار داشت، و چند روزی میشد آنرا در گستره دید خوانندگان قرار داد تا کم و کیف قضیه برای خوانندگان بهتر ارزیابی شود. حال سئوال این است که آیا چنین بجث هائی به صرف آقای توکلی عزیز نیست؟
سلام-ضمن احترام وعرض ادب به مبارزآگاه وباسواد جناب آقای هاشم عزیزوبا منفی دادن به .... بهمن موحدی که شعاردروغین وتفرقه راازخمینی جلادپایه گذارفاشیست دینی به ارث برده است.برای آقای هاشم گرامی آرزوی موفقعیت کرده وامیدوارم روزی خواسته های بحق شماعزیزوعدالتخواه برآورده شود.
بلی جناب خواستارواقعا پس ازانقلاب مشروطه مامجلسی نداشتیم ونداریم.ازهمان روزاول شکست انقلاب مشروطه ؛پایه های توتالیتاریسم سیاسی درایران توسط انگلیس برپاشده وشاه وشیخ وتمام آموزه های آنهانیزبرای فرهنگسازی منافع استعماری بوده وهیچ گونه پایه واساسی درجهت استقلال سیاسی پیش نرفته است.اگرکسانی هم به سوادانسانی واجتماعی دست یافته خارج ازاراده سیستم حاکمیتی خودبه کسب آن همت گمارده است.
اگرپایه واساسی هم درجهت های مختلف صنعتی ویااجتماعی گذاشته شده است.یاجبری بوده ویاانسانهای بزرگ آنراایجادکرده اند.
سلام-من ضمن همدردی وتسلیت به پدرنازنین مریم به پدرمهربانش میگویم من راشریک غم خودبدانید.
اگرماهمدیگررادرک نکنیم وبه حق هم احترام نگذاریم .باید سرنوشت مردم سوریه رابرای ایرانیان متصورشد.بلی عزیزان مادرددل یک پدردلسوخته راخوانده وبه درداواشناگشتیم.
پنج سال است درسوریه نزدیک 500هزارنفر ازمردم را رهبران جامعه متمدن مابخاطرمنافع کشورخود وبخاطرحب وجاه طلبی بمباران کرده وگروه های نامردمی رامسلح ویاازجنایتکاری مثل بشاراسدحمایت کرده وهزاران کودک وجوان وپیرراکه همه آرزوی زندگی انسانی دارندراقتل وعام میکنند.
این جنایتکاران درگوشه گوشه این جهان هزاران نفرراباعناوین مختلف نابودمیکنند.یک پدرچه زیباخاطرات خودوفرزندش وآرزوهایش رابقلم آورده ولی هزاران نفرپدرومادردرآغوش هم ودرکنارهم مرگ هم دیگررادیده وتوان یاری به هم راندارند.
این است که مامیخواهیم برای هم نبایدبازورهویت ساخت وبازوربرایشان تعیین تکلیف کرد.ماوقتی میگوییم راسیسم وریشه های آن رابایدخشکاند؛بخاطراین کشتارهاست که میدانیم ومی بینم
۱ـ دوست گرامی عوض من ما می‌نوشتی فکر نکنم کسی اعترا ضی میکرد.
۲ـ قدیما برای من همیشه این سوال پیش می‌آمد و درکش هم مشکل بود که چه طور یک بی‌سرو‌پایی مثل محمود اشرف بتواند اصفهان که آن زمان به عبارتی نصف جهان بود را به آن راحتی تسخیر کند تا اینکه این اواخر شاهد تصرف شهر میلیونی موصل به دست چند هزار داعشی بی سر و پا بودیم و اینجا بود که فهمیدم برآیند نیروها این فجایع را ممکن میکند.
۳ـ آنهایی که از کشتار دهه ۶۷ جان سالم برده‌اند شهامت این را نداشتند و ندارند تا با انتقاد از خود راه کارهای مفیدی پیش روی مردم قرار دهند.
۴ـ عده‌ای هم به دنبال سبز و بنفش هستند غافل از این که همه تو زرده.
۵ـ بدون تشکلهای دموکراتیک یک قیام پا برهنه‌ها به فاجعه تبدیل خواهدشد و دشمنان ما فارس ، ترک ، کرد ، بلوچ و عرب .... متل لاشخور منتظر همچو فرصتی هستند.
سلام-دستت دردنکند؛استادبزرگوار.من فکرمیکنم نمایشنامه زیبا وبجایی بود.
تنها جای روشنفکران ایرانی درنمایشنامه خالی بود.
عالی است. رضا مقصدی عزیز. مثل همیشه!
جناب مميزى ؟؟؟؟ممنونم از اينكه باز هم از قيچى تان در كوتاه كردن نوشته هاى بنده استفاده فرموديد. در ياد داشت بنده كه دو روز از نشر آن خود كرديد . غير از جواب معدبانه به فحاشى هاى موحدى ، عضو گروه رجوى ، كه مى خواهد ايران گلوبال را هم مثل نشريات رجوى و تلويزيونش به آلودگى بكشد . چيز ديگرى نبود. آيا امثال موحدى كه سازمانش تمامى در هاى نشريات و سايت ها و تلويزيون فاشيستى رجوى را برؤى منتقدين اش بسته است . مى تواند هر چه از دهن اش بيرون مى آيد نثار منتقدين شان كند . والله اين گروه و قلم زنان اش نظير موحدى ، با نام و ستاره سرخ جعلي اش ، همان جيره خواران رجوى هستند كه اين سازمان را تبديل به جهنم كرده أند . و با پول هاى اهدايي عربستان ، و حضور جنگ طلبان آمريكاييى ، و كوبيدن به طبل هاى باطل گذشته خود ، جلوى حركات اصولى ملت هاى ايران را هم گرفته أند . اين سازمان نه تنها كمكى در جهت سرنگونى
رژيم فاسد آخوندى نكرده است . بلكه دست اين رژيم جلاد و قرون وسطائى را در جهت سركوب حركات حق طلبانه و صلح آميز ديگر ملت هاى ايران باز گذاشته است . رجوى با سياست هاى سركوب گرانه و خود محور و پوچ خود ، حتى وجود اشخاصى نظير محمدرضا روحانى را هم نتوانست در شورا تحمل نمايد . هر چند قابل درك است كه چرا ايران گلوبال نمى خواهد مثل سايت هاى رجوى ، در را برؤى امثال موحدى هاى نفوذى رجوى ببندد . و بهتر هم هست كه باشند.اما اگر در كلمات امثال من هم درد و حرف و انتقاد بجا بر گروه رجوى و نه اين نفوذى ها هست . خواهشمندم جلوى نشر آن گرفته نشود . برأى خاطر سايت خود شما . و الى كه دهان امثال من درد كشيده را ، هم رژيم خمينى دوخته است . و هم سازمان سوپر مرتجع رجوى . با اين حال در اين دنياى مجازى هنوز جايي برأى نفس كشيدن وجود دارد. و شكر خدا كم هم نيستند . اما از آنجايي كه من به همين مقدار نشر آزادى قلم كه در ايران گلوبال وجود دارد را هم أرج مى نهم . و حتى ترجيه مى دهم كه ياد داشت هايم را قيچى كنيد . اما باشيد. البته اگر در نوشته هايم به كسي توهينى روا شده باشد .باز هم متشكرم . اميدوارم چراغ تان همچنان روشن بماند.بهتر است اینهمه تاکید روی بدنام کردن عمدی نام "ایران" ، گاهی هم از عنوان" جمهوری اسلامی " استفاده کنی .وگرنه ما ترا زیر زره بین انقلابی میگیریم .
دوست عزیز تورک اوغلی، از اینکه اهل مطالعه و کتاب خوان هستید بسیار خوشحال و خرسندم، ولی یادآوری می کنم که نظام فکری و اجتماعی با خواست و اعلام نظر کسی شکل نمی گیرد، روند اجتماعی بویژه اقتصادی تضاد های اجتماعی را برجسته و برخی از فعالین و کنشگران در راستای کاهش تخاصم اجتماعی و طبقاتی عمل می کنند و اندیشه های خود را مطرح می سازند. جوامع بشری به تجربه همدیگر نیاز دارند، دنیای جدیدی در حال شکلگیری است، دیگر سخن گقتن از برتری های نژادی، زبانی و دینی نشانگر ناآگاهی از روح زمان است! جوامع به هم نیاز دارند، مرز های قراردادی نباید مانع از همبستگی جهانی بویژه منطقه
ای شود. حساسیت مردم به کودتای نافرجام ترکیه آن را نشان می دهد. با استبداد باید بدون مرزبندی مبارزه شود.... یحیاییآقای طهوری
در سیاسی کردن بحث زبان نقش مهمی داشت.من نمی دانم دانستن این که مردم آذربایجان تا همین چند قرن پیش به ترکی صحبت نمی کردند، چقدر برای مردم آن منطقه مهم است. مردم به طور طبیعی به زبانی که امروز در آنجا رایج است سخن میگویند. فردا ممکن است نگویند. شما هی بیایید بگویید این زبان، زبان تحمیلی است. یعنی چه زبان تحمیلی؟ مردم یک منطقه زبانی را به علل گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی به تدریج به زبان محاوره در میان خود تبدیل می کنند. تحمیل زبان یک پدیدۀ مدرن است. در قدیم مردم از روی نیاز زبانی را می پذیرفتند و رفته رفته به آن زبان سخن می گفتند و حتی آن زبان را با زبان پیشین منطقۀ خود در می آمیختند. اگر بحث زبان و رواج آن صرفاً جنبۀ علمی و تاریخی داشته باشد، اشکالی ندارد. ولی از زمانی که جنبۀ سیاسی پیدا می کند، از مسیر درست علمی بیرون می آید و از جاذبۀ آن کاسته می شود. کسروی تحت تأثیر اوضاع آن زمان
یادش گرامی باد! تحمل چنین ضایعه ای بسیار سخت است. برای پدر نازنین اش و دیگر بازماندگان آن عزیز، شکیبایی آرزو می کنم. مرا در غم خود شریک بدانند.
آقای صبوری مهم است که بدانیم مردم آذربایجان به چه زبانی صحبت می کردند. حمدالله مستوفی که در قرن چهارهم میلادی می زیسته، در کتاب "نزهةالقلوب"، به كوشش محمد دبیرسیاقی، انتشارات طهوری، 1336، در ص 98 جمله ای را از زبان تبریزی ها آورده.
تبارزه (یعنی تبریزی ها) اگر صاحب حُسنی را با لباس ناسزا یابند، گویند "انگور خلوقی بی چه در، درّ سوه اندرین"؛ یعنی انگور خلوقی ( انگوری مرغوب) است در سبد دریده.
از همام تبریزی، ابن بزاز اردبیلی و از خیلی نویسنده ها و شاعران آذربایجانی می توان مثال ها آورد که نشان می دهد زبان مردم آذربایجان تا همین چند قرن پیش ترکی نبوده است.
ترکی یک زمانی در ایران رواج پیدا کرده و بعد در مقابل فارسی عقب نشینی کرده. الان دیگر همه مردم به فارسی تعلیم می بینند و اگر اوضاع به این صورت پیش برورد، تا پنجاه سال دیگر اثری از ترکی و حتی کردی و دیگر زبان ها باقی نخواهد ماند.