همانگونه که در موضع گیریهای کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری نیز کاملا هویدا بود همگان بر حساس بودن شرایط ایران در مورد بحث هستهای اتفاق نظر داشتند، تا آنجا که محسن رضایی در مناظرهاش با احمدینژاد اعتراف کرد که تاکنون سه بار برای حاکمیت محرز گردیده بودهاست که آمریکا و اسراییل قصد حمله به تاسیسات اتمی ایران را دارند که...
این جنبش در وضعیت هویت یابی است و یکی از فاکتورهایی که این هویت را رقم خواهد زد نحوه مواجهه قدرت با آن است. حاکمیت فعلی ممکن است به گونه ای با آن برخورد کند که جنبش اعتراضی به چارچوب اصلاح طلبی بازگردد و ممکن است به گونه ای برخورد کند که از اصلاح طلبی عبور کند و وارد فاز انقلابی شود.
حق مردم برای تعیین سرنوشت زیر پا گذاشته شده و اعتراضات آنها با خشونت روبهرو میشود. آنچه به عنوان یک خواست اساسی، امروز در جامعهی ما مطرح است، حق بیان اندیشهای غیر از اندیشهی حاکم است، بدون اینکه فرد قربانی خشونت سیاسی شود. و من فکر میکنم این دنبالهی همان جریان اعتراض نسبت به قتل دگراندیشان است.
انگیزه من در نوشتن این گزارش در راستای بررسی و پژوهش در این زمینه است، با این امید، که فرزانگان ایرانی به خاموشی ها پایان داده ، وبرای به انجام رسانیدن این کار بزرگ پیشگام شوند. در این پیش نویس درهم آمیختگی هایی دیده می شود، و این خود نشانه ی آن است، که این گام نخستین برای این کار بزرگ است، و باید با دوراندیشی و بررسی پیگیر، بازنگری شود. در این پیش نویس دیباچه که شیوه ی کار در نوشتن قانون اساسی است، پیش بینی نشده است.
اولا که شیوه دفاع تریتا پارسی شناخته شده است. وی خودش را در کنار اوباما و دیگران قرار میدهد و مخالفان خودش را در صف جنگ طلبان میگذارد. این روشی است که کارآئی خودش را از دست داده است. ثانیا، من تحقیقاتم در مورد تریتا پارسی و نایاک را در سال 2006 شروع کردم و اولین گزارشم در ژانویه 2007 منتشر شد. زمانیکه اصلا خبری از اوباما یا کلینتون نبود. ثانیا تریتا پارسی به مدت ده سال برای یک جمهوری خواه فاسد و بدنام بنام باب نی کار میکرد که بجرم رشوه گیری های مختلف، منجمله رشوه گرفتن از یک قاچاقچی مقیم لندن...
روزنامه واشینگتن پست با گذشت زمان روشن میشود که برخی از مردم به سمت تغییر کامل نظام سیاسی ایران متمایل میشوند در حالیکه گروه دیگری معتقدد که جنبش اعتراضی باید گام به گام و با تغییرات جزئی پیش برود.ولی تعداد بیشتری از افراد درگیر در اعتراضات معتقدند که جهت گیری این حرکت به سمت «نفی کامل نظام جمهوری اسلامی» پیش میرود.
بهاییان، سالهاست که در معرض حملات گفتاری و نوشتاری (و البته رفتاری) گروههای مختلف قرار دارند.ابراز مخالفت با انها، بطور سنتی، در قالب نوشته هایی مشهور به ردیه، انجام می گرفت. اخیرا و پس از بوجود امدن شرایط سیاسی و اجتماعی خاص در ایران، موج حملات رسانه ای علیه بهاییان، که عمدتا بوسیله همان ردیه ها تغذیه می گردند، بطرز بی سابقه ای اوج گرفته است. هدف این اقدامات، اماده سازی افکار عمومی برای اعمال خشونت بیشتر بر علیه بهاییان بوده است.
آیا براستی تأسیس یک صندوق مالی برای کمک به زندانیان سیاسی و خانواده های آنان وتمام آسیب دیدگان آزادیخواه ایرانی ، تأسیس شبکه ماهواره ای صدا و سیمای ملی ایران برای جلب اعتماد ملی ایرانیان و کمک به اتحاد مردم ، تشکیل کمیته های پشتیبانی ازجنبش سبز ملی در تمام شهرهای دنیا که در قالب شبکه ای جهانی در ارتباط و هماهنگ عمل کنند و غیره و غیره کاری است دشوار و ناممکن ؟ راستی چرا پس از گذشت حدود شش ماه از خیزش شکوهمند مردم ایران ، ایرانیان خارج از کشور با تمام نیرو و امکانات فروانی که دراختیار دارند...
دولت اسرائیل بعنوان قومی که هلوکاست را از سر گذرانده است اینک پس از شصت سال دوستی و اتحاد با دولت ترکیه ـ هیچگاه به جنایات ترکان عثمانی علیه ارمنی ها که بالغ بر یک میلیون ونیم کشته برجای گذاشته است ـ برخورد نکرده بود.اعتراض دولت ترکیه به جنایات اسرائیل درمورد غزه که از جانب سازمان ملل و دیگر ارگانهای بشردوستانه جهان نیز تائید شده است ، بهانه وعاملی گردید تا دولت اسرائیل کاملا فرصت طلبانه موضوع تاریخی جنایات ترکان عثمانی را که هرگز در دوران اتحاد و دوستی با ترکیه بدان برخورد نکرده است