ژوئن 2013

ملاحسن روحانی بخطا گفته است که: "هیچ مشكلی با نرفتن به پای صندوق رای حل نمی‌شود"! چرا که بایکوت انتصابات رهبر گامی موثر در راه برسمیت شناساندن رویگردانی ملی از استبداد، جباریت حکومتی، و خاتمه دادن به سلطه آئینی - فرهنگی بیگانه پرستان بر ایران و ایرانیان است.

چند روز پیش خبر یا بعبارتی اطلاعیه ای در فیس بوک تحت عنوان طرح انتخابات آزاد مجازی برای ایران یا بعبارتی انتخاب ریاست جمهوری از طریق انتخابات مجازی(اینترنتی)!!. نظرم را جلب نمود ولیکن آنچه که تعجب آور و مضحک بنظرم رسید نکاتی شامل ذیل میباشند که در نتیجه بر آن شدم پیرامون این نکات اشاراتی بدانها داشته باشم که امیدوارم مورد توجه هم میهنان واقع گردد.

امروز پدر کهریزک های ایران و بزرگ مافیای غالب در رژیم جمهوری اسلامی به پای صندوق رای رفت تا یکی از وفاداران به نظام جهنمی را در مسند تزئینی ریاست جمهوری برگزیند. دنباله روی از او و شرکت در انتخابات، بدترین گزینش سیاسی ممکن برای آینده ایران و ایرانیان است. پدر کهریزک های ایران در انتخابات شرکت کرد تا به تداوم دیکتاتوری اش رای دهد؛ شما چرا؟ فریب ها و حیله گری ها، خیانت ها و جنایات حاکمان از 1357 تا کنون برای بیداری ملی ایرانیان و نه یکصدا و سراسری به جمهوری اسلامی کافی نیست؟

اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام دقایقی پیش با حضور در حسینیه جماران، رأی خود را به صندوق شماره 172810174 انداخت.

یکی از اتهامات سعید امامی که توسط دادستان جمهوری اسلامی به ایشان تفهیم شد مسئله قتل کشیشان مسیحی بود واین موضوع به طور روشن مشخص می کند که شهادت این عزیزان با برنامه جمهوری اسلامی بود و نظام در قتل کشیشان مسیحی دست داشته است زیرا دادستان قوه قضائیه نمی توانست بدون داشتن ادله و بر اساس هیچ و پوچ در پرونده سعید امامی چنین اتهاماتی را عنوان کند، چرا که سعید امامی از افراد وابسته به نظام و جزء بدنه آن بود و قطعاً جمهوری اسلامی نمی تواند برای کارگزاران خود بر اساس اتهامات واهی پرونده سازی کند.

آيا پس از سی و چهار سال می‌توان توهمی در مورد حاکميت داشت، در مورد انتخابات آن، در مورد ميزان نقش مردم در انتخابات و در مورد کانديداهای رياست جمهوی که هر کدام سوابق درخشانی در خدمت به حاکميت و سرکوب و کشتار مردم داشته‌اند.

جمهوری اسلامی همه امکانات خود را برای فریب مردم و کشاندن آنها به پای صندوق های رای گیری بکار بسته است. استفاده ابزاری از ایران و ایرانیان توسط پان اسلامیست های حاکم بر کشور موضوع تازه ای نیست. کعبه رژیم اسلامی مکه، مدینه و جنبش های ارتجاعی اسلامی در فلسطین، لبنان، سوریه، عراق، عربستان، ترکیه و ... است.حکومتی که کعبه آن ایران نباشد و غم ایران و ایرانیان بر همه غم های دیگر ارجحیت نداشته باشد؛ هرگز قابل اعتماد نبوده و به دلیل سیاسی - عقیدتی نمی تواند منافع ملی ، تاریخی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ملت

تحولات در چند روز اخیر نشان از تمایل هر دم فزاینده مردم به شرکت گسترده در انتخابات و گشایش فضای سیاسی و گسترش حرکت های اعتراضی دارد. تنها چند روز در پی مناظره های انتخاباتی مضحک روشن شد اختلاف بر سر بحران هسته ای و آینده کشور دامن اصول گرایان را نیز در بر گرفته است. نتیجه این مناظرات شکست و چند دستگی اصول گرایانی بود که سر درگمی و تششت در میان آنان همچنان باقی است و هنوز کاندید واحدی معرفی نکرده اند.

به نظر من هر كدام از نامزدهائيكه در انتخابات رياست جمهوري پيروز شوند ، براي رساندن كشور به اتحاد واقعي و توسعه و ترقي همه جانبه و برداشتن ديوار عدم اعتماد ، بايد اولين كارشان برداشتن نگاه امنيتي از زبان ملل و اقوام غير فارس و اعاده حقوق زباني و فرهنگي آنان به نسبت كثرت جمعيت آنان در كشور باشد و اين امر را بايد در اولويت كار خود در كشور قرار دهند ، چرا كه تحولات در كشورهاي همسايه و همجوار و حل شدن مسائل اينچنيني در اين كشورها نيز اين پيام روشن و آشكار را به سياستمداران كشور مي رساند .