نوامبر 2013

گلوی آزادی همچنان زیر تیغ سرکوب اسلامگرایان قرار دارد و هرجا صدائی خارج از چارچوب تفکرات ارتجاعی اسلامی و خلاف منافع اسلامگرایان بلند گردد؛ توسط حاکمان خفه می شود. اما روح آشتی ناپذیر ایرانی با سلطه فرهنگ، سنت و دین بیگانه عربی اسلامی بر جامعه و کشور، در مبارزات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی روزمره بازتاب دارد. نظامی که خود تجسم فساد است؛ برای لاپوشانی فساد با ماسک دفاع از "اخلاقیات" به جنگ ارزش ها و دستاوردهای مدرن جهانشمول بشری رفته و در نمایشگاه سالانه هنر آثاری را توهین به مقدسات پنداشته است !

رای ورود به بحث، خوب است از عنوان نامعقول و سخیف مطلب ام آغاز کنم، که به نوعی بخشی از روشنفکران جامعه مان را بی رحمانه مورد قضاوت قرار می دهد. حال چرا چنین بی رحمی را در آغاز بکار بردم؟ توضیح ساده ای دارد: برای توجه دادن به مقاله ای با نام «فمینیسم چگونه تبدیل به کلفتی برای سرمایه داری شد؟» به قلم نانسی فریزر (ترجمه حمید پرنیان)[1] البته مقاله تحلیلی خانم فریزر نسبت به نیازهای جامعه خودش و خاستگاه اجتماعی که از آن فراروییده (یعنی جامعه غرب) نه تنها بی رحمانه نیست بلکه ادامه گفتگوی عمومی است که

آقای روحانی ظاهرا با "رای" بخش متوهم و عقب مانده فرهنگی سیاسی جامعه انتخاب شد تا زندانیان سیاسی را آزاد کند، به گرسنگی، بیکاری و فساد حکومتی خاتمه دهد، اقتصاد کشور را سامان دهد و نقطه پایانی بر ماجراجوئی های پان اسلامی بگذارد! بر ما روشن بود که رئیس جمهور در نظام فقاهتی تنها نقشی صوری دارد سرنوشت ملت ایران را مافیاهای آیت الله ها رقم می زنند. "ژنرال" علم‌الهدی فرمودند: " آقایان موسوی و کروبی بغی کرده و باغی هستند و باغی زمانی تغییر می‌کند که توبه کند، پس رفع محدودیت آنان فقط در صورت توبه است."

‏(اصولا مديريت ريسک، در پاسخ به اصل عدم قطعيت، به اين دليل به جود آمده و توسعه يافته است که ‏در ‏دنياي واقعيت ها، هرگز نمي توان به شرايط 100 درصد مناسب براي انجام و اجراي يک فرآيند دست ‏يافت، ‏بنابراين، همواره بايد در برخي موقعيت ها هنگامي که نمايشگرها اعداد قابل قبولي نشان مي دهند ‏و ‏شاخص ها خبر از رسيدن به پايين ترين ميزان عدم قطعيت حصول مي دهند بايد کليد را زد.‏)‏

خبر رسيده حاکی از آن است که محله دارسیران، میدان دارایی، چهار راه بیمارستان سابق، میدان سپاه، میدان سرباز و میدان ناری و استادیوم و چند نقطه دیگر شهر مملو از نيروهای مسلح رژيم شده است.

به نقل از یک منبع آگاه، صبح دیروز یکشنبه 26 آبان ماه، پنج جوان بهایی برای اجرای احکام محکومیت خود (به جرم تشکیل نمایشگاه خصوصی صنایع دستی نوجوانان بهایی!) راهی زندان وکیل آباد مشهد شدند.

حکومت اعدام، توحش و خرافات به کشتار قربانیان نظام نکبتبار اسلامی ادامه می دهد. امروز مردی به اتهام درگیری مسلحانه با مامورین دولتی به دار آویخته شد. رسانه های رژیم اسلامی درباره علل درگیری و ریشه های سیاسی، اجتماعی و روانی آن سخنی نگفتند.

براستی سرنوشت ایران در دست کسانی افتاده است که جایگاه شان در دارالمجانین است و بشدت نیاز به مراقب های روانپزشکی دارند. یکی از این افراد چماقدار سیدعلی خامنه ای، محمدرضا ثمانی (محمدرضا نقدی) عراقی است که در راس نهاد فاشیستی "سازمان بسیج مستضعفین" قرار دارد و از بیرحم ترین چهره هائی ست که در سرکوب دگراندیشان ایران شرکت داشته است. نمونه ای از برخورد و منش لمپنی و چاله میدانی چماقدار خامنه ای در ارتباط با یکی از مسائل سیاسی خاورمیانه: "رژیم صهیونیستی بساطش را از منطقه جمع کند".

در این دیدار که با همراهی دکتر جمشید اسدی انجام گرفت، طرفین در رابطه با موضوعات مختلفی همچون مسائل روز و آینده ایران، مساله هسته‌ای و مواضع حاکمیت، کارنامه صد روزه آقای حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران و وضعیت مخالفین رژیم و ایران آینده و ملیتها و اقوام ایرانی به شور و گفتگو پرداختند.