ژوئن 2022
فیلمهای پاسخ پرستاران و کادر درمان به سخن توهینآمیز ابراهیم رئیسی
با کمال تعجب آقای برزین و
با کمال تعجب آقای برزین و خیلی از سیاسیون ما تفاوت بین «گذار» و «سرنگونی» را نمیدانند. به نظر من ایشان باید در این مورد بیشتر مطالعه نمایند. آنچه که این دو را متفاوت میکند یکی انعطاف شیوه ها
"خطر خلاء سیاسی پس از فروپاشی حکومت در ایران"
ســالام دوسلار
ســالام دوسلار.. همانطور که می بینیم آقای محسن کردی یک واقیعت تلخ را اعتراف میکند و مینویسد که (یک میلیونیم از درآمد کشور را به مستشاران میدادیم و در عوض امنیت داشتیم ). این اعتراف گویای آن است که
دوستان... در فرهنگ شمع و گل و پروانه و ساقی و می و شراب , بیشتر از این نبایستی انتظار داشت.
در طول تاریخ این کشور, هموطنان عرب علم دانش را گسترش دادند, ترک ها جنگیدند و از مرز و بوم دفاع کردند , ( آریایی ها) هم در عزلت و خلوتگاه کنجیدند و با شمع و گل و پروانه و ساقی و می و شراب مشغول شدند. با شمع و گل و پروانه نمی از مرز و بوم یک کشور دفاع کرد..
راستی آقای محسن کردی.... شما که برای زنان آمریکایی پول میدادید تا از شرف و ناموس شما دفاع بکند , پهلوان بازی و فیتیله پیچ کردن مخالفان شما در سایت ایران گلوبال دیگر چه مغلطه است. خودتان را مسخره کرده اید و یا دیگران را دست کم گرفتید. و یا همان پهلوان پنبه ای هستید که واقعآ لیاقت و شایسته شماست. در هر حال پوریای ولی پشت و پناهتان باشد پهلوون. رخصت.
تقی روزبه : با سلام و تشکر از
تقی روزبه : با سلام و تشکر از زحمات و پیگیری شما در انتشار سایت ایران گلوبال. نکته عجیبی که برای اولین بار توجهم را آنهم پس از سالها آشنائی با سلوک این سایت جلب کرد. دستکاری بود در متن نوشته
نکته عجیبی که برای اولین بار توجهم را آنهم پس از سالها آشنائی با سلوک این سایت جلب کرد. دستکاری بود در متن نوشته من نسبت به آقای مصداقی.که از دو نظر خارج از عرف و استانداردهای معمول و شناخته شده بود. اولا به لحاظ دستکاری در وازگان که حتی اگر بفرض ایرادشما بحق هم می بود قاعدتا مقاله باید همراه با توضیح به من حذف می شد که البته با توجه به فقدان توهین و دلیل بسنده آنهم منطقی نبود. دستکاری هرمقاله بویژه به لحاظ محتوائی و نه صرفا خطای ادیتی توسط هرسایتی که باشد به اعتماد نویسنده و چه بسا خوانندگان اگر متوجه آن شوند نسبت به سایت و گردانندگان آن لطمه می زند. نکته دوم که آن هم بقدرکافی شگفت انگیزبود توهین تلقی کردن واژگانی چون عرایض و یا خرامیدن است که فکرنکنم در هیچ سایت و فرهنگی توهین تلقی شود.... این که یکی عرایض یا واژه خرامیدن را توهین تلقی کند براستی عجیب است و باید دید که چرا به این واژگان بی گناه حساس شده است. در نوشته حتی پیشونداقا هم حذف نشده است. شاید شوخی و یا طنزرا که نمک مطلب هست شما و یا همکارتان توهین تلقی کرده باشید. اگر چنین باشد بخش مهمی
از ادبیات کشورمان باید دورریخته شو د... خوشحال می شوم اگر پاسخ خود را برایم امیل کنید... تقی روزبه
شکستها و تحقیر اطلاعاتی، دلیل برکناری حسین طائب
نیروی قدس و وزارت اطلاعات خواهان کاهش دامنه اختیارات سازمان اطلاعات سپاه هستند
ســـالام دوســـلار
ســـالام دوســـلار... در زمان شکوفایی پهلوی دوم که از دروازه های تمدن بزرگ می گذشتیم, شاه شاهان در کتاب معروف خود ( ماموریّت برای وطنم ) این چنین مینویسد که دست خمینی و خامنه ای را از پشت
کمی بعد از تاجگذاری پدرم دچار حصبه شدم و چند هفته با مرگ دست به گريبان بودم و اين بيماری موجب ملال و رنجش شديد پدر مهربانم شده بود. در يكی از شبهای بحرانی كسالتم مولای متقيان علی عليهالسلام را به خواب ديدم كه در حالی كه شمشير معروف خود ذوالفقار را در دامن داشت و در كنار من نشسته بود، در دست مباركش جامی بود و به من امر كرد كه مايعی را كه در جام بود بنوشم. من نيز اطاعت كردم و فردای آن روز تبام قطع شد و حالم به سرعت رو به بهبودی رفت.طی همان سال، دو واقعه ديگر برای من رخ داد كه در حيات معنوی من تأثيری بسيار عميق بر جای نهاد. در دوران كودكی تقريباً هر تابستان همراه خانواده خود به امامزاده داود میرفتيم. برای رسيدن به آن محل، ناچار بوديم كه راه پر پيچ و خم و سراشيب را پياده و با اسب طی كنيم. در يكی از اين سفرها كه من جلو زين اسب يكی از خويشاوندان خود كه سمت افسری داشت، نشسته بودم ناگهان پای اسب لغزيده و هر دو از اسب به زير افتاديم. من كه سبكتر بودم با سر به شدت روی سنگ سخت و ناهمواری پرت شدم و از حال رفتم. هنگامی كه به خود آمدم، همراهان من از اينكه هيچگونه صدمهای نديده بودم، فوقالعاده تعجب میكردند. ناچار برای آنها فاش كردم كه در حين فرو افتادن از اسب، حضرت ابوالفضل فرزند برومند حضرت علی ظاهر شد و مرا در هنگام سقوط گرفت و از مصدوم شدن مصون داشت. سومين واقعهای كه توجه مرا به عالم معنی بيش از پيش جلب نمود، روزی روی داد كه با مربی خود در كاخ سلطنتی سعدآباد قدم میزدم. در آن هنگام ناگهان مردی را با چهره ملكوتی ديدم كه بر گرد عارضش هالهای از نور مانند صورتی كه نقاشان غرب از عيسیبن مريم میسازند، نمايان بود. در آن حين به من الهام شد كه با خاتم ائمه اطهار حضرت امام قائم روبرو هستم. مواجهه من با امام آخر زمان چند لحظه بيشتر به طول نينجاميد كه آن حضرت از نظر ناپديد شد و مرا در بهت و حيرت گذاشت.
ماموریت برای وطنم|محمدرضا پهلوی
دوستان.... آدم واقعآ تعجب میکند شاهی که مولای متقيان علی عليهالسلام , حضرت ابوالفضل فرزند برومند حضرت علی , و
بلاخره با خاتم ائمه اطهار حضرت امام قائم روبرو میشود و شفا می یابد, پس چطوری این این اشخاص دینی در زمانی که شاه شاهان به سرطان خون مبتلا شده بودند , شفایش ندادند؟ جوابش خیلی ساده است..
در زمان شکوفایی اقتصادی کلفت های فیلیپینی در ایران, حضرت امام قائم دوباره به خواب شاه می آید به شاه میگوید که من از استخدام کلفت های فیلیپینی زیاد راضی نیستم. ولی شاه میگوید که چون ما میخواهیم به ( ژاپن دوم تبدیل بشویم ) ما به اقتصاد کلفت های فیلیپینی احتیاج داریم. و بدین سان حضرت امام قائم شاه را به سرطان خون مبتلا کرد که در آتش جهنم بسوزد. ولی از نظر بعضی ها , این شعله های جهنم را عوضی میگیرند و خیال می کنند که نور در قبرش میبارد. خلاصه دوسلار چه به دردسر تان بیاورم آللاه آتازوا رحمت ایله سین..آمین.