موضوع ایران شاه وشیخ نیست
سالام
همه میدانند،که دموکراسی دشمن خفقان و سرکوب است.
آزادی داده شده در دوران قاجار،
منافع استعمارگران را مخصوصا در مورد نفت
و قراردادهای آنزمان خطرناک بود،
این انرژی نو درآن زمان،
برای صنعت اروپا یک دستاورد جدیدبود،
بهمین دلیل دموکراسی قاجار
علاوه برایران ،میتوانست
درکل منطقه منافع غرب مسیحی دارای صنعت را به
خطرمی انداخت،
بهمین دلیل،انگلیس بتوسط
کمپانی هندشرقی،
آنارشیسم در داخل ایران یک
ضرورت بود،
تا قاجارها را بسمت وابستگی ودرنهایت به سرنگونی دچارکند.
شاه وپدر ش فقط ظاهرا
شاه وایرانی بودند.
پس روشنفکران و مذهبیون
دوران قاجار به آنارشیسم رو
آورده و قاجار را سرنگون کردند.
بهمین دلیل اتینیک و تفکری
را با سرکردگی پالانی و ماسونها راحاکم کردند،
درگیری شوروی وایران فقط
یک توهمی بیش نبود،
این درگیری دراصل ،درگیری غرب و شوروی بود.
اگر سوء قصدی درایران برعلیه شاه صورت میگرفت،
درواقع این سوء قصدها
انتقام مردم عادی که مورد ستم شده بودند،
ویا شعورملی آنها متوجه خیانت شاه بود،
نه چیزدیگری.
بهمین دلیل این سوء قصد هارا نمیتوان به دم شوروی
وغیر بست.
اگرزمینه نبود،ونباشد.غیرممکن است.
کسی بخواهد برای یک کشوردیگری جان خودش را بخطراندازد،
مگراینکه دیوانه باشد.