مقالهای به غایت ساده که فقط ناتوانی نویسنده را در درک معادلات جهانی برجسته میکند. در درجه اول، گولن و اردوغان، از یک جنس نیستند، گولن مایل به نوکری آمریکا و غرب است، اردوغان نه تنها این نوکری را بر نمیتابد بلکه (( برای ترکیه، در منطقه، نقش راهبردی قائل است )))، در مورد کوردها نیز،نویسنده، اقرار نمیکنند که این ترورسیتهای پ کا کا بودند که با وجود ۸۰ نماینده کورد در پارلمان تورکیه، حاضر به زمین گذاشتن اسلحه و کشت و کشتار نشدند و با کمک غرب و حتی بازیچهٔ شدن مافیای سپاه پاسداران، تنش را تشدید کردند، نویسندهی مجبور نیست بدون احاطه و آگاهی به تحولات اقتصادی و ژئوپلتیکی، برای خوشحال کردن کمونیست ها، توده یها و شاهنامه پرستان، دست به قلم ببرد، واقعا جای یارادیجیلیق yaradiciliq در این بحثها خالی است چونکه تحولات دنیا را، از همه ابعاد میسنجد.
مقالهای به غایت ساده که فقط
مقالهای به غایت ساده که فقط
ناشناس