سایت رادیو فردا استثنا- به کاربرای فارسی زبان خراسانی- اجازه داد اندکی از نگاه سوم به وضعیت مشکلات تداوم استبداد در ایران بخصوص از نوعی استبداد مذهبی ولایی در این 27 سال اخیر بپردازد. مسائل انقدر وسیع و پیچیده است که نیا به مقالات طولانی دارد ولی کمابیش دیگران به این موضوع پرداختند. هر کسی بسته به ایدئولوژی و هویت مورد تعلش مسائل از زاویه خودش بررسی می کند و کمتر خودش جای دیگری می گذارد ف یک فارس یا ترک کمتر خودش جای دیگری می گذارد.
من در امتداد نظریات "نگاه سوم خراسانی" در این سایت عرایض تکمیلی بیان می کنم..
اول باید واقعیت را دید (. نه لزوما پذیرفت)/بین واقع بینی و واقع پذیری تفاوت است. مثلا واقعیت وجود استبداد مذهبی است ولی ما چنین واقعیتی نمی توانیم بپذیریم، که اقلیتی چند هزار نفری از فارس و ترک و کرد و عرب و شمالی و جنوبی... به اسم اسلام تسیع و امام زمان، هر گونه ظلم و فساد و
تنها راه اتحاد است. اشتباه سال 1357 نکنید، تنها نخواستند استبداد کفای نیست، بلکه باید بدانیم چه می خواهیم؟
ما استبداد هر شکلی چه سلطنتی و چه مذهب یو چه قومی ... نمی خواهیم. ما نمیخواهیم شاه و اخوند و قوم گرایی مثل بارزانی بر ما حکومت کند. ما می خواهیم یک فرد در راس حکومت و قدرت از اجرایی و مقننه و قضاییه باشد منتخب مستقیم مردم باشد/ زمان مسئولیت کوتاه و مثلا 4 ساله باشد و در مقابل مسولیتش پاسحگوو باشد. دیر دور باطل مثل رهبری-شورای نگهبان نباشد.
من مختصری از یک نظام خداقلی لیبرال فدرال دمکراسی گفتم. حداقل ها اگر در یک ظنام درست پیاده شود د رنهایت به حداکثر می رسد. مثل ممردم اسکاتلند یا کبک کاندا چون ساختار فدرال لیبرال دمکراسی وبد در نهایت و میان مدت حتی حق تعیین سرنوشت داده شد.و بگذارید بر روی یک حداقل درست (نظاتم فدرال لایبرال دمرکسی) توافق کنیم و دست تفرقه بردارید.
بر داشته غلی نظام جددی فدرال لیبرال دمکراسی را بنا کنید. تجربه نشان داده در نظام فدرال لیبرال دمرکاسی ههمه به حقوق قومی و زبانی و منطقه ای شان می رسند.