رفتن به محتوای اصلی

پان ایرانیستها از حرکت ملی

پان ایرانیستها از حرکت ملی
ناشناس

پان ایرانیستها از حرکت ملی ازربایجان خیلی ترسیده اند .فهمیده اند یک اتفاقاتی در حال روخ دادن است که در هر صورت به نفع پان ایرانیستها نیست. و هر کاری که می توانند علیه تورکها انجام می دهند ولی اشتباه می کنند جلو تاریخ را نمی توانند بگیرند
یک روزی عروسی را با جلال و شکوه با صدها پیش خدمت در یک جشن عظیم به در بار شاه می بردند که شاه منتظر عروس بود.
و فتیکه عروس روی اسب بود یک نفر به عروس نزدیک شد و پرسید ایا دیگر ارزویی در زندگی دارد ؟ عروس یواشکی گفت بلی
با تعجب پرسید ان چیست؟ عروس گفت ارزو دارم چرخ فلک همینجا بایستد چونکه چرخ و فلک چه بازیها که ندارد.