همانطوریکه کشاورزی و برداشت محصول در کویر ممکن نیست فدرالیسم هم در ایران ممکن نیست. چرا؟
چونکه اولا - فدرالیسم نمی تواند ستم ملی را حل کند و حق تعیین سرنوشت را به ملتها به ارمغان بیاورد. ملت تحت ستم میخواهد ارتش خود را داشته باشد اما در فدرالیسم ممکن نیست. ملت میخواهد پول و سیستم مالی خود را داشته باشد اما در فدرالیسم ممکن نیست. ملت تحت ستم میخواهد سیاست خارچی خود را داشته باشد اما در فدرالیسم ممکن نیست. ملت تحت ستم میخواهد در سیاستهای کلان اقتصادی خودش تصمیم گیری کند اما در فدرالیسم ممکن نیست و تصمیم گیریهای مختلف دیگر که ملت تحت ستم از اتخاذ آنها عاجز و محروم است.
دوما - تجربه صد سال گذشته نشان داده است که ملت حاکم فارس که تمامی امکانات ، توانائیها، قدرت مالی، قدرت اقتصادی و کنترل روابط و مناسبات بین المللی و غیره را در دست دارد هنوز هم شدیدا افکار برتری طلبانه شوونیستی
سوما - بقول کارل مارکس، فدرالیسم آلتراناتیو حل ستم ملی نیست بلکه یک قرارداد سیاسی است.
چهارما - چه دلیلی دارد که ملتها از ایران جدا نشوند و خود را دچار بلایای بیکران و تمام نشدنی فدرالیسم بکنند. مگر غیر از این است که فدرالیسم در سطح جهانی شکست خورده است و همین امروز کردهای عراق جانشان از فدرالیسم به لب رسیده و برای کسب استقلال ملی و کشور مستقل کردستان مبارزه میکنند. چه دلیلی دارد تورکهای آذری آذربایجان بعد از این همه تجربه در جهان و منطقه همچنان به دنبال آلترناتیو شکست خورده برود.
پنجما - جنبش فدرال دموکرات آذربايجان جریانی پاسیو و نافعال است و تشکیلاتی غیر منسجم و غیرجدی دارد . این گروه چند نفره توان سازماندهی و رهبری افراد خود را ندارند چه بماند که میلیونها آذربایجانی را رهبری کنند.