نگاه فرهنگ ایرانی به علم ودانش نیز خود ماجرائیست مضحک . حافظ قرآن, بسیجی, فرزند شهید و یا اخوندزاده کنکور را دور میزند ویا سهمیه ای وارد دانشگاه می شود. بعد از فارغ التحصیلی زورکی,اگر القاب دکتر و یا مهندس را از نام او ولو بدون قصد وغرضی فاکتور بگیری ترش میکند و حتی ممکن است با کهریزک کلامی با انسانها برخورد کند.
دردنیای اینترنت, افرادی که تحقیقات متدیک را, خود و یا در دوران تحصیل فرا گرفته اند میتوانند بهتر از اکثر متخصصین کم سواد ایرانی که تنها باد در غبغب دارند, پیچیده ترین پدیده ها را تحلیل کنند. چند سال تحصیل در دانشگاه کمک بسیار بزرگیست اما همه چیز نیست.بخاطر دارم در جمعی یک استاد تاریخ دانشگاه تهران نیز حضور داشت و در پی بحت ترک و فارس تاریخ دبیرستانی را با کبر آخوندی تکرار می کرد. وقتی به کورش و ماساژتها رسید من حرفش را قطع کردم و گفتم : " آقای دکتر ... ماساژتها در کناره های
استاد تاریخ جعلی کشور ایران, زمانیکه قادر نیست شک کند و پی گیر شک خود باشد و تنها به نشخوار هر آنجه به او خورانده اند بپردازد, می بایستی که دیگران را بطرق مختلف مرعوب ساخته و وادار به سکوت کند. وقتیکه متخصص علوم انسانی مملکت این آقاست, از برخی کامنت گذاران ایرانگلوبال نیز نباید انتظار زیادی داشت.