جهت مولفه های احتمالی تغییر در ایران بگونه ایست که بدلائلی هرگز به ایران یکپارچه دموکراتیک منجر نخواهد شد.
1- انبوه مخالفین باصطلاح سکولار-دموکراتی که با قبول رهبریت اسلامیون سبز نشان دادند که بسیاری در ایران مدام جای دوست و دشمن را اشتباه می گیرند. درست مثل 1357.
2- تقدس تمامیت ارضی, قدرت مانوور را از سکولارهای ایرانگرا ستانده و برخورد صلبشان در مواجهه با فروپاشی حتمی مرزها, آنها را در بهترین حالت به پیاده نظام رضا شاهها و دیگر تفنکداران تبدیل خواهد کرد.
3- حتی به فرض قبضه کردن قدرت, عدم قبول کامل منشورحقوق بشر و حق تعیین سرنوشت سازمان ملل, راه را برای پرداخت حق سکوت به قدرتهای جهانی باز کرده و تنها با واگذاری امتیازات کلان اقتصادی-سیاسی, به اجانب قادر به ادامه حیات خواهند بود.
4- نفی صورت مهمترین مسئله ایران یعنی مشکل ملتهای دربند , آنها را از راه حل نیز حذف خواهد کرد.
نکته دیگر اینکه, تا زمانیکه کرد سوریه و حزب الله و اسد جانانه در جنگ نیانتی شرکت دارند , آمریکائیها و روسها لزومی به جنگ مستقیم نخواهند داشت. و حتی درصورت بروز جنگ بین قدرتهای بزرگ و بتبع آن سقوط رژیم کهریزکی , سکولار-دموکراتهای خود خوانده ایرانی نیروی لازمه برای جهت دادن به حرکتهای سیاسی را نخواهند داشت.