محمد عزیز، سعی کنید تعاریف غیر علمی لنین را در مورد امپریالیزم فراموش کنید، هیچ پدیده سیاسی بدون علّت در جامعه ائی بوجود نمی آید و خود بخود از بین نمی رود. جنگ جهانی سوم بپایان رسیده و اتحاد جماهیر شوروی با اقمار خود در جنگ سرد و نامرعی اقتصادی در برابر سیستم اقتصاد بازار آزاد و لیبرالی جهان شکست خورده و از هم متلاشی شده دنیا دیگر عوض شده و دوران کولونی گری و تکرار کلمات قدیمی، همه اش کار امپریالیزمه یا غربه، دیگر بسر آمده، امروز دیگر دوران صدور بیل و کلنگ نیست، دیگر صنعت ذوب آهن و فلزات و اتومبیل سازی جزو صنایع تفاله محسوب می گردند، امروز دنیای ارتباطات و مبادله اطلاعات است و سرمایه های کلان کاملا حالت سیالیّت بخود گرفته، امروز سرمایه و صنعت مثل ظروف مرتبطه در کل دنیا به هم متصلند، دیگر سرمایه و صنعت و صاحبان آن مثل گذشته در قله کوهها نیستند،
جهان توسط هوا و آب به هم متصل است، هر شعله ای که در هر نقطه ای از جهان به هوا می رود، دود آن به چشم همه انسانها می رود و هر جائی که آبی آلوده می شود تاثیر منفی آن در کل دنیا مشهود و مشکل ساز می گردد و عقب ماندگی بعضی از کشورها مثل روسیه، چین، کره شمالی و ایران یکی از بزرگترین نکات نگرانی کشور های مترقی کنونی جهانی می باشد، دیگر عصر منطقه ائی نگری بسر آمده و منافع همه به هم پیوند خورده و لاجرم جهانی نگری در گرو یک طبیعت سالم برای نسل حاظر و نسلهای آینده، منافع همه انسانها را تضمین خواهد کرد،
امروز علوم جدید طلب می کند، که تکامل شعور استفاده از ابزار و آلات مدرن باید همه گیر گردد، و شعور داشتن امنیت اجتماعی بالا رود، زیرا در دنیای حساس و نانو تکنولوژی پیوند خورده با صنایع غول پیکر و بناها و سازه های دریابی و فضائی و حمل نقل دنیا، عدم تکامل و عدم تطابق ملتی با صنعت مدرن در هر نقطه دنیا و عدم یادگیری افراد از نحوه استفاده از سیستم صنعت الکترونیکی اجتماعی، می تواند باعث بروز فاجعه تاریخی گردد، چون عدم آگاهی و یا حماقت و خرابکاری عمدی در سیستم تکولوژی مدرن جهانی باعث وقفه و مشکلات عدیده ائی می گردد، که باعث به هم خوردن تعادل کشورها می گردد و در واقع ترقی کشورهای عقب مانده، بیشتر از خود کشورهای عقب مانده، به نفع کشور های مترقی جهان است،