گرامر یک زبان هیچ موقع عوض
اسامه
گرامر یک زبان هیچ موقع عوض نمیشود. گرامر زبان تورکی با فارسی کاملا فرق میکند. هر زبانی لغتهای زیاد عاریتی دارد اما گرامر خود را حفظ کرده است."
با مقدمه فوق به بررسی قدمت زبان ترکی و مشخصات فرهنگی و تمدنی متکلمین آن وارد می شویم که اشتراکات آنها بیشتر در حوزه فرهنگ و زبان است و نه تنها تفاوت در لباس، موسیقی و سنن و رقص بلکه در چهره، سفال و رنگ پوست به حدی است که تصور قومی واحد برخاسته و پراکنده در این جغرافیای وسیع را از ذهن دور میکند.
همینجا از پیش بگویم که اگر کسانی مدعی شوند که این تفاوتها حاصل تغییرات در گذر زمان است آنگاه باید پاسخ دهند چگونه زبانی توانسته در مقابل تغییراتی که حتی سفال و رنگ پوست را تغییر داده مقاومت کند. پس نگاه به اقوام ترکزبان به عنوان یک قوم واحد دور از واقعیت است.
"الگوهای فرهنگی میان مردمان ترکزبان در قالب گروههای مستقل بزرگی در هم ادغام شدهاند. عامل یکپارچهسازی که ترکان را به هم پیوند دهد، جز سابقه زبان مشترک وجود ندارد. شکلگیری زبانهای امروزی غالباً در بستر تمدن اسلامی صورت گرفته است ..." ("زبانهای ترکی"، صفحه 1، لارس یوهانسون، انتشارات روتلدج، 1998)
از میراث مکتوب چند کتیبه مانند کولتیگین که نمیتوانند اثری از پدیدآورندگان آن حتی در حد یک دیوار نشان دهند و هیچکس توضیح مناسبی برای رمزگشایی آنها ندارد چون با خط رونیک اقوام اسکاندیناوی نوشته شده اند و چند کتاب قدیمی از جمله دیوان اللغات الترک، دیوان خواجه احمد یسوی، کتاب دهده قورقود و قوتادغو بیلیغ، نمیتوانند نمونهای از نسخه قدیمی آنها ارائه کنند و بگویند این کتب چگونه حفظ شده، همگی از اعتبار ساقط اند.
لذا هیچکدام از اقوام ترک زبان نمایههای تمدنی از میراث مکتوب معتبر، نشانه شهرنشینی یا مراتب و ساختار اجتماعی متناسب با مدنیت ندارند که بازگوی ارتباطی متقابل باشند. تنها دستاویز مدعیان تمدن ترکان که عرقریزان به دنبال نمایههای تمدنی روان اند و دستخالی می مانند، زبان منعطف و زایای این اقوام است. اما درمورد زبان نیز که این مردمان تقریباً برای هر موضوع عینی لغت مناسبی دارند، از ارائه تنها یک لغت انتزاعی یا لغت قدیم ناظر بر تمدن عاجزند
میدانیم که عمر شهرنشینی در میان ترکان طولانی نیست و در همه جا هنوز هم کاملاً یکج انشین نشدهاند. زبانشان کلمات قدیم پایه و متناسب با شهرنشینی مانند شهر، بنا، خیابان، مغازه، بازار و غیره ندارد و در جهان معماری خاص ترکان شناخته نیست
از آنجا که با هیچ امکانی نمیتوان کلمهای را در میان تمام اقوام ترکزبان در شهرها، روستاها و میان عشایر در چنین جغرافیایی رایج کرد پس لغات مشترک میان مردمان ترکزبان را میتوان قدیمترین لغات زبان ترکی دانست که از ابتداء مورد استفاده بودهاند، حتی اگر در هیچ مکتوب قدیمی ثبت نشده باشد. اکنون نگاهی به گنجینه لغات مشترک ترکان بیاندازم.
نمیتوان مردمانی را با قومیتهای رنگارنگ که سبقه شهرنشینی طولانی ندارند و جهان با معماری اختصاصی آنها آشنا نیست و زبانشان خالی از لغات انتزاعی است، لغات قدیم یا مشترکشان ارتفاع تمدنی ندارد، قومی واحد و کهن و صاحب چنان مراتب اجتماعی دانست که قادر به ساماندهی حملات گسترده به جهان و فرمانروایی بر یک امپراطوری پهناور دانست. پس باید به دنبال توضیحی منطقی برای چنین تابلوی تاریخی بگردیم
همینجا به نکتهای دیگر در باب زبان ترکی اشاره کنیم که میتواند موضوع یک تکنگاری مستقل باشد. یکسانی زبان میان دهات بسیار دور از هم و بیارتباط با یکدیگر و حتی بیارتباط با مراکز شهری ترکان در ایران که رواج زبان ترکی در ایران از طریق کوچاندن قومی با زبان مشترک به منطقه دیگر بوده
از میراث مکتوب چند کتیبه مانند کولتیگین که نمیتوانند اثری از پدیدآورندگان آن حتی در حد یک دیوار نشان دهند و هیچکس توضیح مناسبی برای رمزگشایی آنها ندارد چون با خط رونیک اقوام اسکاندیناوی نوشته شده اند و چند کتاب قدیمی از جمله دیوان اللغات الترک، دیوان خواجه احمد یسوی، کتاب دهده قورقود و قوتادغو بیلیغ، نمیتوانند نمونهای از نسخه قدیمی آنها ارائه کنند و بگویند این کتب چگونه حفظ شده، همگی از اعتبار ساقط اند.
لذا هیچکدام از اقوام ترک زبان نمایههای تمدنی از میراث مکتوب معتبر، نشانه شهرنشینی یا مراتب و ساختار اجتماعی متناسب با مدنیت ندارند که بازگوی ارتباطی متقابل باشند. تنها دستاویز مدعیان تمدن ترکان که عرقریزان به دنبال نمایههای تمدنی روان اند و دستخالی می مانند، زبان منعطف و زایای این اقوام است. اما درمورد زبان نیز که این مردمان تقریباً برای هر موضوع عینی لغت مناسبی دارند، از ارائه تنها یک لغت انتزاعی یا لغت قدیم ناظر بر تمدن عاجزند
میدانیم که عمر شهرنشینی در میان ترکان طولانی نیست و در همه جا هنوز هم کاملاً یکج انشین نشدهاند. زبانشان کلمات قدیم پایه و متناسب با شهرنشینی مانند شهر، بنا، خیابان، مغازه، بازار و غیره ندارد و در جهان معماری خاص ترکان شناخته نیست
از آنجا که با هیچ امکانی نمیتوان کلمهای را در میان تمام اقوام ترکزبان در شهرها، روستاها و میان عشایر در چنین جغرافیایی رایج کرد پس لغات مشترک میان مردمان ترکزبان را میتوان قدیمترین لغات زبان ترکی دانست که از ابتداء مورد استفاده بودهاند، حتی اگر در هیچ مکتوب قدیمی ثبت نشده باشد. اکنون نگاهی به گنجینه لغات مشترک ترکان بیاندازم.
نمیتوان مردمانی را با قومیتهای رنگارنگ که سبقه شهرنشینی طولانی ندارند و جهان با معماری اختصاصی آنها آشنا نیست و زبانشان خالی از لغات انتزاعی است، لغات قدیم یا مشترکشان ارتفاع تمدنی ندارد، قومی واحد و کهن و صاحب چنان مراتب اجتماعی دانست که قادر به ساماندهی حملات گسترده به جهان و فرمانروایی بر یک امپراطوری پهناور دانست. پس باید به دنبال توضیحی منطقی برای چنین تابلوی تاریخی بگردیم
همینجا به نکتهای دیگر در باب زبان ترکی اشاره کنیم که میتواند موضوع یک تکنگاری مستقل باشد. یکسانی زبان میان دهات بسیار دور از هم و بیارتباط با یکدیگر و حتی بیارتباط با مراکز شهری ترکان در ایران که رواج زبان ترکی در ایران از طریق کوچاندن قومی با زبان مشترک به منطقه دیگر بوده