این جریان اتهام بی سوادی برای من یک تاریخچه ٤٠ ساله دارد اولین بار وقتی توسط ساواک دستگیر شدم بازجوها ما را جوانان بی سواد و بی آگاه خطاب میکردند بعد از روی کار آمدن رژیم ملا ها این توده ای ها در قبال اعتراض ما به همکاریشان با رژیم دوباره ما را متهم به بی سوادی و نا آگاهی متهم میکردند باز دستگیر شدیم و باز شکنجه کران ما را زیر شکنجه متهم به بی سوادی کردند و بعد از سالهای ١٣٦٦ که از تشکیلات ایرانی جدا شدیم و بفکر حق و حقوق ملت آذربایجان افتادیم باز هم ما متهم به بیسوادی و نا آگاهی متهم شدیم منتها تمامی این مدعیان باسواد و آگاه بودن یک وجه مشترک دارند آنهم اینست که با حربه اتهام میخواهند ضعف و نیت سرکوبگری خود را پنهان کنند مثل این آقا عزا _ EZA که ضعف و نا آگاهی خود را زیر پرچم چپ که در واقع از موضع ماورای راست است بیان کرده مثلا یک اتهام پوچ و نا آگاهانه این فرد چنین است که
« کلمه مانقورت که به همراه بوزقورد از ترکیه وارد فرهنگ سیاسی آذربایجان شده است » حال آنکه چنگیز آیتماتوف نویسنده ی نامدار قیرقیزستان در رمان ( روزی برابر یک قرن) برای اولین بار بشکل کتبی از این اصطلاح استفاده کرده و رسول رضا شاعر و نویسنده نامدار آذربایجان بعد از خواند این رمان در زمان شوروی سابق و تاثیر کلمه مانقورت در آثارش و سخنرانی هایش از این اصطلاح بیشتر از همه استفاده کرده و در سالهای اخیر این اصطلاح وارد ادبیات سیاسی تورکیه شده .اما اصطلاح بوزقورت که سمبل تمام ملتهای تورک زبان است و آراز ائل سس خواننده آذربایجانی اهل سولدوز « نقده » در سالهای ١٩٩٥ در کنسرتش در باکو برای اولین بار با اشاره انگشتانش شکل بوزقورت را در میآورد و از شرکت کنندگان میخواهد که آنها هم این کار را بکنند و این عمل بعدا در بین ناسیونالیستهای تورکیه فرا گیر شد .و در ضمن اینرا هم بگویم که بنده طرفدار عدالت اجتماعی هستم