جناب صادق تبریزی:
اسامه
جناب صادق تبریزی:
اگر بخواهیم طبق همین روش برسی دکتر باطنی زبان تورکی را برسی کنیم تورکی ابدا یک زبان نیست چرا:
زبانی که ساختار مستقل نداشته باشد و از ترکیب دیگر زبان ها ساخته شده باشد
کریول است نه زبان:
در کریول تورکی:
تمام پسوند ها مغولی اند یا فارسی
کامنت های لینک زیر پسوند های مغولی به طور کامل اثبات شده نیازی به کپی پیست 10 کامنت کامل نیست :
http://www.iranglobal.info/node/59400
حالا فارسی:
اق(اخ) تنها پسوند اسم ساز ترکی="اک"پهلوی
(نگاه کنید به واژه های خوراک- پوشاک)
یق(یخ) تنها پسوند صفت ساز ترکی="یک"پهلوی
(نگاه کنید به واژه های تاریک- نزدیک)
ما(مه) تنها پسوند اسم مصدرساز ترکی="مان"پهلوی
(نگاه کنید به واژه های زایمان- سازمان)
ی
یش(وش) تنها پسوند اسم فعل ساز ترکی="ئش"فارسی
(نگاه کنید به واژه های گردش- نرمش)
ان( َن) تنها پسوند اسم فاعل ساز ترکی= "آن"فارسی
(نگاه کنید به واژه های باران- خواهان)
ین( ون)تنها پسوند اسم مفعول ساز ترکی="ین"فارس
(نگاه کنید به واژه های زرین- غمین)
یم(وم) تنها شناسه برای ضمیر ملکی و
شناسه فعل متکلم="ام"فارسی
(نگاه کنید به دستم- رفتم)
ریشه ی تنهای فعل(بن) در ترکی=فعل امر
در فارسی نگاه کنید به اشعار : خور(بخور)- شو(بشو)- کن(بکن)
----------------------------------
درفارسی 6 صیغه برای صرف فعل داریم:
در ترکی هم دقیقا همان6 صیغه!
در حالی که
در عربی14 صیغه
در انگلیسی تو-شما یکسانند/ او مونث و مذکر دارد
--------------
اؤز(خود)= از(در پهلوی یعنی من)
اود(آتش)= آت (در اوستایی یعنی آتش)
کد-کند(روستا)=کد(از پهلوی نگاه کنید به واژه های کدخدا- کدبانو-کدیور)
وار(هست) که به معنای داشتن بکار میرود="وَر" فارسی
(نگاه کنید به واژه های پیشه ور- دانشور)
من= من(من در تمام زبانهای هندواروپایی بکار میرود)
ا ُ= او(حتی گاهی اون هم تلفظ می شود!!)
دَء=دیه(در قزوین)= دیگه(در تهران)
کیم= کی (مثلا در واژه ی پرسشی کیست: کی+ است)
پانبوق(ترکی)= پنبه
هه-هیه- هن= هان( حرف تائید فارسی)
زامان= زمان
جاوان= جوان
آدام= آدم
شالوار= شلوار
جؤت:جفت
لؤت: لخت
باغیش:بخشش
باغ= باغ
بستان= بوستان
کوت= کند
چینه= شانه(دوش)
---------------------------------
---------------------------------
توپراق(ترکی)= تراب(عربی)= خاک
پیس(ترکی)= بئس(عربی)= بد
آرواد(ترکی)= عورت(عربی) پزشک جوادهئیت پانترکیست
به آن اعتراف کرده
ساعات(ترکی)= ساعت
کیفون(ترکی)= کیف(چگونه عربی)+ون(شناسه ی مخاطب ترکی)
حیوان(درترکی)= حیوان (عربی)
هر زبان به ساختار مستقلش که برای خود تعریف کرده زبان است
وچون برای "کریول" برابریابی نشده،کاربرد گویش بهتر است
(نگاه کنید به واژه های گردش- نرمش)
ان( َن) تنها پسوند اسم فاعل ساز ترکی= "آن"فارسی
(نگاه کنید به واژه های باران- خواهان)
ین( ون)تنها پسوند اسم مفعول ساز ترکی="ین"فارس
(نگاه کنید به واژه های زرین- غمین)
یم(وم) تنها شناسه برای ضمیر ملکی و
شناسه فعل متکلم="ام"فارسی
(نگاه کنید به دستم- رفتم)
ریشه ی تنهای فعل(بن) در ترکی=فعل امر
در فارسی نگاه کنید به اشعار : خور(بخور)- شو(بشو)- کن(بکن)
----------------------------------
درفارسی 6 صیغه برای صرف فعل داریم:
در ترکی هم دقیقا همان6 صیغه!
در حالی که
در عربی14 صیغه
در انگلیسی تو-شما یکسانند/ او مونث و مذکر دارد
--------------
اؤز(خود)= از(در پهلوی یعنی من)
اود(آتش)= آت (در اوستایی یعنی آتش)
کد-کند(روستا)=کد(از پهلوی نگاه کنید به واژه های کدخدا- کدبانو-کدیور)
وار(هست) که به معنای داشتن بکار میرود="وَر" فارسی
(نگاه کنید به واژه های پیشه ور- دانشور)
من= من(من در تمام زبانهای هندواروپایی بکار میرود)
ا ُ= او(حتی گاهی اون هم تلفظ می شود!!)
دَء=دیه(در قزوین)= دیگه(در تهران)
کیم= کی (مثلا در واژه ی پرسشی کیست: کی+ است)
پانبوق(ترکی)= پنبه
هه-هیه- هن= هان( حرف تائید فارسی)
زامان= زمان
جاوان= جوان
آدام= آدم
شالوار= شلوار
جؤت:جفت
لؤت: لخت
باغیش:بخشش
باغ= باغ
بستان= بوستان
کوت= کند
چینه= شانه(دوش)
---------------------------------
---------------------------------
توپراق(ترکی)= تراب(عربی)= خاک
پیس(ترکی)= بئس(عربی)= بد
آرواد(ترکی)= عورت(عربی) پزشک جوادهئیت پانترکیست
به آن اعتراف کرده
ساعات(ترکی)= ساعت
کیفون(ترکی)= کیف(چگونه عربی)+ون(شناسه ی مخاطب ترکی)
حیوان(درترکی)= حیوان (عربی)
هر زبان به ساختار مستقلش که برای خود تعریف کرده زبان است
وچون برای "کریول" برابریابی نشده،کاربرد گویش بهتر است