6 - کارگران و زحمتکشان آذربایجان، فارسستان، کردستان، عربستان، بلوچستان و ترکمنستان زمانی میتواند سیستم سوسیالیستی را در جامعه خود برقرار کنند که ابتدا آنها کشور مستقل و دولت ملی خود را تسکیل دهند و ستم ملی بعنوان یکی از موانع راه سوسیالیسم را نابود کنند.
7 - کارگران و سوسیالیستهای آذربایجان جهت رهبری جنبش ملی، رهبری جنبش کارگری و ایجاد جامعه سوسیالیستی باید متحد شوند و تشکلات و احزاب خود را ایجاد کنند. سوسیالیستها و کارگران آذربایجان بدون شکل دادن خود به یک سیاسی نمی توانند جریانی برای خود و جریانی جدی محسوب شوند. چپ سوسیالیست در آذربایجان جنوبی نمی تواند به مثابه نیروی دمکراتیک و سوسیالیست عمل کند مگر اینکه بطور مجزا و مستقل در مقابل احزاب راست متشکل، متحد و توانا شود. در آذربایجان نیروهای جپ و راست کاملا از همدیگر تفکیک شده اند.
شکل گیری احزاب چپ
8 - پیشروان و روشنفکران رزمنده، فداکار، ازخود گذشته، جدی، پرشور و اهل عمل آذربایجان جنوبی در داخل و خارج باید آستین ها را بالا بزنند، طرح و نقشه برای ایجاد تشکلات تدوین و ارائه دهند، جلسات و ملاقاتهای بحث برگزار کنند و برای ایجاد تشکبلات کارگری و سوسیالیستی دست بکار بشوند.
9 - سوسیالیستها منافعی از منافع کارگران و زحمتکشان آذربایجان ندارند،سوسیالیستها نه تنها مئافع سرسخت منافع طبقه زیر دست و زحمتکشان هستند بلکه مدافع سرسخت و قاطع منافع و حقوق زنان، کودکان و حقوق ملی ملت تورک آذربایجانی هستند. سوسیالیستها باید تلاش کنند در عرصه و جبهه مبارزه ملی حضور فعال و گسترده ای داشته باشند و در رهبری جنبش ملی- دمکراتیک، رهایی بخش و استقلال طلبانه آذربایجان نقش برجسته و چشمگیری داشته باشند ......
10 -