به آقای حبیب
اول اینکه درود می فرستم به تمامی هموطنان ترک و آذری؛ سرزمین آزادی ستان آذربایجان در تاریخ معاصر ایران دارای افتخار بزرگ پرچمداری در انقلاب مشروطیت ایران است. چرا که پایگاه سرداران و سالاران آن انقلاب و مجاهدان دلیر مرکز غیبی که رهبری سازشناپذیر انقلاب مشروطیت را در دست داشتند میباشد. هنوز در دامنههای سهند و در کوچههای محلۀ امیرخیز خاطرهٴ صدای پای اسب ستارخان و طنین گلولههای مجاهدانش طنینانداز است که مردم را به مقاومت میخواند.
دوم اینکه آقای حبیب گرامی؛ رژیم جمهوری اسلامی، رژیمی پان اسلامیستی (فرقه گرایی شیعی) است نه یک رژیم پان ایرانیستی آنطور که شما گفتید. مقوله ای به نام هویت ملی و منافع ملی در نزد سران رژیم حاکم بر ایران ارزشی ندارد. عرق ملی در میان آخوندها و پاسداران و دزدان بازاری نیست، چرا به پان اسلامیسم شیعی معتقد هستند.
سوم اینکه به قدرت رسیدن صفویان و
اگر صفویان و قزلباشان هم به حاکمیت نمی رسیدند، قدرت خواهانی بودند که ایران را یکپارچه و متحد و قدرتمند کنند، صفویان را نباید بزرگ کرد. حکومت صفویه کمترین تلاشی برای حفظ ارزشهای ملی ایران انجام نداد، تخمی که شاه اسماعیل صفوی در این مرز بوم کاشت، همان نابودی ایرانیت بود. با آغاز دوران صفویه و رسمی شدن مذهب شیعه اثنی عشری در ایران، مشکلی به مشکلات روابط حاکمان با جامعۀ ایران افزوده شد، که آن به زور قبولاندن مذهب شیعه به مردم و محروم کردن مردم غیر شیعه از بعضی مزایای کلیدی اجتماعی و سیاسی بود. بر خلاف ادعای حکومت صفویه در زمینه اتحاد ملی ایرانیان، با توجه به دولتی شدن مذهب شیعه، بخش های غیر مسلمان و غیر شیعه ایرانیان را از دولت دور کرده و باعث افتراق و شکنندگی وحدت ملی و دولتی گشته بود.