فکر مطابق با واقع:
آ. ائلیار
فکر مطابق با واقع:
معلوم ، موضوع: سنگ
رابطه با موضوع:
1-فکر درست یا صدق: آن سنگ است. ( سنگی هست و فکر بیان شده)، فکر مطابق با واقع است.
2-فکر خطا ، نادرست: آن چوب است.( سنگ را چوب گوید- فکر مطابق با واقع نیست-خطا رخداده)
--------
یعنی فکر دوم سنگ را چوب میگوید ، بازتاب میدهد. خطا. صدق در کار نیست.
3- آن سنگ و چوب است.
فکر سوم هم نادرست است. معلوم ما سنگ است ولی چوب نیست. صدق و کذب قاطی شده.
صدق : آن سنگ است. فکر یا عنصر اندیشه ، فکری ، گزاره ، مطابق با واقع است . به این دلیل هم درست است.
ارزش فکر درست:
فکر وقتی ارزش دارد که درست باشد. مطابقت کند با موجود، آنچه هست. فکر نادرست فاقد ارزش است.
چرا؟ چون مسئله را حل نمیکند.
-ارزش متنی که املاء آن، پر از غلط است ، مساوی صفر 0 انتخاب شده. چون فاقد ارزش است. مسئله رساندن پیام را درست انجام نمیدهد. و آگاهی را منتقل نمیکند.
- برعکس متنی که صحیح است ارزش آن 20 انتخاب شده چون مسئله و مشکل را حل میکند.
---
آیا ارزش گذاری به دلخواه است یا اجباری و جبری ست؟
ما میتوانیم املاء غلط را 20 و املاء درست را 0 بگیریم؟
میتوانیم سنگ را چوب ارزش گذاری کنیم؟ یا اجباری درکار وجود دارد؟
بله متاسفانه یا خوشبختانه اجبار در تشخیص سنگ و چوب برای بشر وجود دارد. او مجبور است مطابق با واقع فکر را بیان کند وگرنه فکر خلاف واقع، مشکلی را حل نمیکند.
مجبور است اعمال «آمد» و « نیامد» را از هم تمیز دهد و هر کدام را در زمان و مکان خود استعمال کند و جداگانه هم استعمال کند. نمیشود گفت : حسن آمد و نیامد. جمله دو فکر متضاد دارد و همدیگر را نفی میکنند. مسئله ی آگاهی حل نشده باقی میماند . شنونده نمیداند حسن آمد به خانه یا نیامد.
انسان در نامگذاری ها، زبان، و در ارزش گذاریها از جوانب مختلف آزاد است اما نمی تواند سنگ را جای چوب ، آهن را به جای نان و مانند اینها تشخیص داده و استعمال کند. در تشخیص مطابق با واقع و خلاف واقع دچار اجبار هستیم.
البته اینها در دنیای نیوتون صحیح اند ولی در دنیای گوانتوم عمل نمیکنند. انسان تا کنون دو دنیا را شناخته و میرود دنیاهای دیگر را هم بشناسد. ما در دنیای اول ، نیوتون، زندگی میکنیم و کارها و زندگی فردی و اجتماعی خود را نیز بر این اساس پیش می بریم.
در این دنیا ما یا در خانه هستیم یا در خیابان. نمی توانیم در یک زمان هم در خانه باشیم و هم در خیابان. در دنیای گوانتوم این کار ممکن است.
---
فکر مطابق با واقع : اجباراً ارزش گذاری شده. در یک روند زمانی و محیطی. یعنی تاریخ و جغرافیا و موقعیت ، و عامل داشته یا دارد.
1- آن « گیوتین» است. عکس فکر ، آن گیوتین نیست. متضاد.
گیوتین در فرانسه ابزار گردن زدن محکوم بوده است. تاریخ، جغرافیا، ارزش، استعمال، و تولد و زندگی و مرگ دارد.
2-گیوتین ابزار گردن زدن محکوم نبود ابزار گوتاه کردن موی سر محکوم بود. گیوتین قیچی سلمانی بود.
چرا فکر 2 غلط است. کوتاه : فکر تاریخ دارد که با واقع مطابق است. و اندیشه ی 2 خلاف واقع تاریخی است . خلاف تاریخ مقوله معنی شده.
چه اجباری اینجا وجود دارد. ارزش گذاری وابسته به تاریخچه است و برای تشخیص درست و نادرست
مجبوریم « مطابقت تاریخی» آنرا بیان کنیم. به دلخواه نمی توانیم آن را معنی کنیم. بکنیم میشود خلاف واقع.
به میل و دلخواه خود شکم «مفهوم گیوتین» را باز کنیم و هر چه در جهان «گل و بلبل» هست بیاریم بچپانیم توی شکم آن.
«فکر و مفهوم جدید»ی درست کنیم که : «گیوتین = گلستان» است.
بله میتوانیم انجام بدهیم و خیلی جاها هم عمل میکنیم ، اما عملی ست خلاف واقع و کذب . فاقد صدق و درستی ست. چرا؟
چون این فکر که« آن گیوتین است» تاریخچه ی مطابق با واقع دارد و ما «تطابق و تاریخ خاص آنرا با واقع» به میل خود نفی میکنیم . همانطور که املاء غلط را نتوان 20 ارزش گذاری کرد- سنگ را چوب گفت، نمی توان گیوتین را هم گلستان نامید.
---
«صلیب شکسته» :
یک علامت باستانی ست. داستان دارد. مدال نازیهاست. مانند گیوتین تاریخچه مطابق با واقع دارد. نمی توان شکم آنرا باز کرد و « حقوق بشر» داخل آن کرد و گفت : مدال صلح است. گنجشک ما قناری ست. مس ما طلاست.
ادامه دارد
فکر وقتی ارزش دارد که درست باشد. مطابقت کند با موجود، آنچه هست. فکر نادرست فاقد ارزش است.
چرا؟ چون مسئله را حل نمیکند.
-ارزش متنی که املاء آن، پر از غلط است ، مساوی صفر 0 انتخاب شده. چون فاقد ارزش است. مسئله رساندن پیام را درست انجام نمیدهد. و آگاهی را منتقل نمیکند.
- برعکس متنی که صحیح است ارزش آن 20 انتخاب شده چون مسئله و مشکل را حل میکند.
---
آیا ارزش گذاری به دلخواه است یا اجباری و جبری ست؟
ما میتوانیم املاء غلط را 20 و املاء درست را 0 بگیریم؟
میتوانیم سنگ را چوب ارزش گذاری کنیم؟ یا اجباری درکار وجود دارد؟
بله متاسفانه یا خوشبختانه اجبار در تشخیص سنگ و چوب برای بشر وجود دارد. او مجبور است مطابق با واقع فکر را بیان کند وگرنه فکر خلاف واقع، مشکلی را حل نمیکند.
مجبور است اعمال «آمد» و « نیامد» را از هم تمیز دهد و هر کدام را در زمان و مکان خود استعمال کند و جداگانه هم استعمال کند. نمیشود گفت : حسن آمد و نیامد. جمله دو فکر متضاد دارد و همدیگر را نفی میکنند. مسئله ی آگاهی حل نشده باقی میماند . شنونده نمیداند حسن آمد به خانه یا نیامد.
انسان در نامگذاری ها، زبان، و در ارزش گذاریها از جوانب مختلف آزاد است اما نمی تواند سنگ را جای چوب ، آهن را به جای نان و مانند اینها تشخیص داده و استعمال کند. در تشخیص مطابق با واقع و خلاف واقع دچار اجبار هستیم.
البته اینها در دنیای نیوتون صحیح اند ولی در دنیای گوانتوم عمل نمیکنند. انسان تا کنون دو دنیا را شناخته و میرود دنیاهای دیگر را هم بشناسد. ما در دنیای اول ، نیوتون، زندگی میکنیم و کارها و زندگی فردی و اجتماعی خود را نیز بر این اساس پیش می بریم.
در این دنیا ما یا در خانه هستیم یا در خیابان. نمی توانیم در یک زمان هم در خانه باشیم و هم در خیابان. در دنیای گوانتوم این کار ممکن است.
---
فکر مطابق با واقع : اجباراً ارزش گذاری شده. در یک روند زمانی و محیطی. یعنی تاریخ و جغرافیا و موقعیت ، و عامل داشته یا دارد.
1- آن « گیوتین» است. عکس فکر ، آن گیوتین نیست. متضاد.
گیوتین در فرانسه ابزار گردن زدن محکوم بوده است. تاریخ، جغرافیا، ارزش، استعمال، و تولد و زندگی و مرگ دارد.
2-گیوتین ابزار گردن زدن محکوم نبود ابزار گوتاه کردن موی سر محکوم بود. گیوتین قیچی سلمانی بود.
چرا فکر 2 غلط است. کوتاه : فکر تاریخ دارد که با واقع مطابق است. و اندیشه ی 2 خلاف واقع تاریخی است . خلاف تاریخ مقوله معنی شده.
چه اجباری اینجا وجود دارد. ارزش گذاری وابسته به تاریخچه است و برای تشخیص درست و نادرست
مجبوریم « مطابقت تاریخی» آنرا بیان کنیم. به دلخواه نمی توانیم آن را معنی کنیم. بکنیم میشود خلاف واقع.
به میل و دلخواه خود شکم «مفهوم گیوتین» را باز کنیم و هر چه در جهان «گل و بلبل» هست بیاریم بچپانیم توی شکم آن.
«فکر و مفهوم جدید»ی درست کنیم که : «گیوتین = گلستان» است.
بله میتوانیم انجام بدهیم و خیلی جاها هم عمل میکنیم ، اما عملی ست خلاف واقع و کذب . فاقد صدق و درستی ست. چرا؟
چون این فکر که« آن گیوتین است» تاریخچه ی مطابق با واقع دارد و ما «تطابق و تاریخ خاص آنرا با واقع» به میل خود نفی میکنیم . همانطور که املاء غلط را نتوان 20 ارزش گذاری کرد- سنگ را چوب گفت، نمی توان گیوتین را هم گلستان نامید.
---
«صلیب شکسته» :
یک علامت باستانی ست. داستان دارد. مدال نازیهاست. مانند گیوتین تاریخچه مطابق با واقع دارد. نمی توان شکم آنرا باز کرد و « حقوق بشر» داخل آن کرد و گفت : مدال صلح است. گنجشک ما قناری ست. مس ما طلاست.
ادامه دارد