ژاله عزیز در زبان ترکی ضرب المثلی هست که می گوید، دلی دلینی گورنده چماغین گیزلدر، ( وقتیکه دیوانه ها با هم رو در رو می شوند، چماق هایشان را قایم می کنند ) همانطوری که برای صدام و بن علی و قزافی و مبارک، بوش کابوی لازم بود، برای رژیم دیوانه زنجیری ایران و سوریه هم ترامپ هفت تیر کش لازم است، چون در ایران دیگر کمتر کسی هست که بخواهد برای دمکراسی و آزادی از جانش مایع بگذارد، آزربایجانی ها هم دیگر پایشان را کشیده اند کنار، چون خاطرات تلخی با جامعه فارسی بودن دارند، آزربایجانی ها برهبریت ستارخلن برای بیرون راندن استبداد تا تهران آمدند، بعد از راندن استبداد، ستارخان سر به نیست شد، در اتقلاب ۵۷ مردم تبریز برای اولین بار در قیام ۲۹ بهمن سال ۱۲۵۶ با پایین کشیدن عکس شاه از جلو ساختمان ترمینال، روح اعتماد به توانایی سرنگونی شاه، بدست مردم را به جامعه دمیدند،
با تمام این تفاصیل، آیا از ته مانده های بهار عربی، وزشی بدست ترامپ بسوی ایران خواهد وزید؟ و یا این آرزوها شکل خوابهای شیرینم در سلول انفرادی می باشد؟ که در پارک دست بچه ام را گرفته ام و او از من می خواهد که برایش بستنی بخرم، و در عالم رویا غرق در عشق به فرزند، در ساعت دو نصف شب یکدفعه در سلول باز می شود، و صدای خشن بازجو، چشم بندت را ببند و بدنبالش بازجویی و شلاق، تمام خواب و رویاهای شیرین منو نابود می کند.
آیا پایان شب سیه سفید است؟ ویا باز هم سیاه باقی خواهد ماند؟ و ما آرزوی آزادی و دمکراسی و احترام به خواست قانونی فردیت انسانها را بگور خواهیم برد؟