ادامه کامنت قبل:
برسی ریشه های عربی داستان لیلی و مجنون
قدیمیترین نوشتهای که در آن یادی از لیلی و مجنون شدهاست، کتاب «الشعر والشعرا» (قرن سوم هجری) است که هیچ جزئیاتی از داستان این دو ارائه نمیدهد. پس از آن در کتاب «الاغانی» ابوالفرج اصفهانی (قرن چهارم)، الزهره ابوبکر ابن داوود ظاهری (قرن سوم) و مصارع العشاق ابن سراج (قرن پنجم) ابیاتی منسوب به مجنون و یا داستانهای خیلی کوتاهی از زندگی او گردآوری شدهاست(ستودیان، ریشهیابی لیلی و مجنون، ۱۰۰)
به گفته حشمت موید، مجنون لقب شاعری عرب به نام قیس بن ملوّح عامری از قبیله عامر از نجد بوده که در نیمه دوم قرن هفتم میلادی میزیستهاست. بر این اساس مجنون عاشق لیلی، دختری از همان قبیله بوده و اشعاری برای وی میسرودهاست. این اشعار چنان در میان اعراب مؤثر افتاد که دستکم تا دو قرن بعد، هر شعری که نام لیلی در آن بود، به وی منسوب میشد.
روایت دیگر آن است که جوانی از بنیامیه یا بنیمروان عاشق دخترعموی خویش شده و چون این راز فاش شد، اشعاری با نام مستعار مجنون سرود.(ذوالفقاری، مقایسه چهار روایت، ۶۰و۶۱.) کراچکوفسکی اعتقاد دارد که لیلی و مجنون هویت تاریخی داشته و در اواخر قرن اول هجری در عربستان میزیستهاند.[کراچکوفسکی، تاریخ اولیه داستان، ۱۲۱.] یک تحقیق دانشگاهی توسط مهدی ستودیان نیز این نظر را تأئید میکند.[ستودیان، ریشهیابی لیلی و مجنون، ۹۶.]
طه حسین ادیب و محقق عرب، وجود واقعی مجنون و شخصی به نام قیس را مورد تردید قرار دادهاست. به گفته او گروهی از اعراب متعصب گمان میکنند که تردید در وجود مجنون، از مجد و عظمت اعراب میکاهد. از دید این افراد، «محقق ماهر» کسی است که با هر حیله و روشی تلاش کند تا وجود مجنون را اثبات کرده و به این ترتیب ثابت کند که ادبیات عربی، برترین و ممتازترین است.[ لیلی و مجنون حسین، ۳۸.] به نظر طه حسین مجنون شخصی خیالی است و هیچ نقد و بررسی سنجیده و درست علمی نمیتواند وجود او را که حتی در مورد نام و نسب و حوادث زندگی او اتفاق نظر وجود ندارد، اثبات کند. لیلی و مجنون حسین39] به گفته طه حسین اشعار و روایات عربی که به مجنون نسبت داده میشود آن اندازه تناقض دارند که بر اساس آن نمیتوان یک شخصیت واحد انسانی برای مجنون و یا لیلی تصویر نمود.[ لیلی و مجنون حسین41 و42]
به گفته عبدالحسین زرینکوب صرفنظر از واقعی یا تخیلی بودن قهرمان داستان (مجنون)، نام او دستکم سه سده پیش از نظامی وجود داشتهاست.[رضایی اردانی، نقد تحلیلی-تطبیقی، ۹۷.] ولی آنچه از اخبار عرب به دوره نظامی رسیده، گزارشهایی سست و بیپیوند و گاه متناقض از زندگی مجنون بوده که از میان اشعار منسوب به قیس عامری و حکایات بومیان و شایعات و تعابیر درست و غلط گردآوری شده بود. این ماده خام عشقی بدوی، در اصل نه از عمق معنوی برخوردار بود و نه با تخیلات یک شاعر بزرگ آمیخته بود.{موید، در مدار نظامی، ۵۳۷.]
قدیمیترین داستان فارسی مستقل نوشتهشده منسوب به مجنون داستان آزادکردن آهوی اوست که در حدیقه الحقیقه اثر سنایی غزنوی ذکر شدهاست. در هر حال اصل داستان بسیار ساده بوده و نظامی از تلفیق تمامی روایات مکتوب و شفاهی و با کمک تخیل خود برای اولین بار داستانی نو با عنوان لیلی و مجنون آفریدهاست.۲[ذوالفقاری، مقایسه چهار روایت لیلی، ۶۱.] به عبارت دیگر شهرت لیلی و مجنون و مثل شدن آنان از دولت سر شاعران ایرانی بوده ایرانیان بودند که تکهپارههایی را تبدیل به یک داستان منسجم و واحد و باارزش کردند؛ و حتی اگر ثابت شود که داستان لیلی و مجنون که فعلاً در اختیار ما است، ریشهای عربی دارد، بازهم از تأثیر فرهنگ و ادب ایرانی در تبلور این داستان چیزی کم نمیکند. قدیمیترین نوشتهای که در آن یادی از لیلی و مجنون شدهاست، کتاب «الشعر والشعرا» (قرن سوم هجری) است.[ستودیان، ریشهیابی لیلی و مجنون، ۱۰۳و۱۰۴.]