راه حل نجات اکثریت قاطع
ناشناس
عنوان مقاله:
نوش دارو؛ برای شرایط رو به موت خانه کارگر
راه حل نجات اکثریت قاطع مردمان ایران از فقر، ناامیدی، افزایش سن ازدواج، فخودفروشی، انواع اعتیاد، انواع خلافهای اما مردم آزارانه کوچک مثل دله دزدی که موجب سلب آسایش روانی مردم میشود، پیرشدن زودرس، افزایش خودکشی و انبوه بزهکاری، اشغالگردی، ... در ادامه
توزیع سهام مالکیت باید رایگان وفوری باشد، همین امسال نیز خیلی دیر است! دیگر نسل سوزی را پاین دهید، نسلهای دهه ۵۰ تا ۷۰ پیر شدن، میلیون نفر به پیرپسر و پیردختر روی دست جامعه باقی مانده که امیدی به زندگی ندارند!). در این صورت فقر ریشه کن شده و تمامی بازارهای اصلی مانند مسکن، ازدواج، خرید کالاهای داخلی و غیره رونق خواهد گرفت و اقتصاد از رکود خارج خواهد شد، مردم از دولت راضی می شوند.
دقت کنید من از توزیع سهام مالکیت می گویم ، و نه به قول بعضی پولپاشی (پولپاشی یعنی دادن وام به اقلیتی از طریق تبعیض و در حال اکثریت محروم شدن که هیچ دلیل و بهانه و نفوذی برای آن ندارند (مثلا مردی برای ده ملیون تومان وام ازدواج یا نیاز فوری ضامن و وثیقه ندارند وب هشان وام نمیدهند و یکی میاید چند هزار ملیلیارد تومان وام میگیرد! و بعد فرا میکند چون هیچ وثیقه ای نداده!)، هزاران میلیارد تومان پول دادند به افراد خاص از ما بهتران، و شاید اغلب آنها نه تنها کار سودمندی به حال اقتصاد نکردند، بلکه آن پولهای وامهای کلان را پس ندادند، و تبدیل به ارز کرده و بردند خارج!)
دادن یارانه نقدی ریالی (البته دولت باید تمام درآمد هدمندی یارانهها را به مردم بدهد، دولت و تولیدگنندگان حق استفاده از این درامد هدفمنید ندارند چون در این سالها چند برابر قیمت کالا و خدماتشان گران کردند؛ مثلا هر کیلووات برق نیروگاه گازی سیکل ترکیبی ۵۰ تومان میشود ولی ۱۵۰ تومان میفروشند (دولت حق ندارد از بیت المال یارانه بدهد به دارندگان نیروگاههای نامقرون به صرف مثل خورشیدی و بادی و اتمی! البته به اندازه پایلوت تحقیقاتی اشکالی ندارد در حد مثلا سه درصد آن فقط برای کسب فناوری و دانش نوین، اما ایران صدها سال ذخایر گاز طبیعی دارد و باید دست کم ۹۷% منبع تولید برقش از گاز باشد، اگر توافق پاریس مخل این راهبردی ملی ایران است باید کشورمان از این پیمانها خارج شود، ملاک منافع ملی ایران است همان طور که بقیه کشورها این کار میکنند)، این گرانفروشیهای شرکتهای عمومی دزدی و کلاهبرداری از مردم که عموما فقیر هستند است، و اوج ناجوانمردی است. فروختن مال ملت به ملت، چه نامی میتوان گذاشت؟ آیا کسی مال شما را به خودتان بفروشد، نمیگویید کلاهبردرای کرده؟!
دقت کنید من از توزیع سهام مالکیت می گویم ، و نه به قول بعضی پولپاشی (پولپاشی یعنی دادن وام به اقلیتی از طریق تبعیض و در حال اکثریت محروم شدن که هیچ دلیل و بهانه و نفوذی برای آن ندارند (مثلا مردی برای ده ملیون تومان وام ازدواج یا نیاز فوری ضامن و وثیقه ندارند وب هشان وام نمیدهند و یکی میاید چند هزار ملیلیارد تومان وام میگیرد! و بعد فرا میکند چون هیچ وثیقه ای نداده!)، هزاران میلیارد تومان پول دادند به افراد خاص از ما بهتران، و شاید اغلب آنها نه تنها کار سودمندی به حال اقتصاد نکردند، بلکه آن پولهای وامهای کلان را پس ندادند، و تبدیل به ارز کرده و بردند خارج!)
دادن یارانه نقدی ریالی (البته دولت باید تمام درآمد هدمندی یارانهها را به مردم بدهد، دولت و تولیدگنندگان حق استفاده از این درامد هدفمنید ندارند چون در این سالها چند برابر قیمت کالا و خدماتشان گران کردند؛ مثلا هر کیلووات برق نیروگاه گازی سیکل ترکیبی ۵۰ تومان میشود ولی ۱۵۰ تومان میفروشند (دولت حق ندارد از بیت المال یارانه بدهد به دارندگان نیروگاههای نامقرون به صرف مثل خورشیدی و بادی و اتمی! البته به اندازه پایلوت تحقیقاتی اشکالی ندارد در حد مثلا سه درصد آن فقط برای کسب فناوری و دانش نوین، اما ایران صدها سال ذخایر گاز طبیعی دارد و باید دست کم ۹۷% منبع تولید برقش از گاز باشد، اگر توافق پاریس مخل این راهبردی ملی ایران است باید کشورمان از این پیمانها خارج شود، ملاک منافع ملی ایران است همان طور که بقیه کشورها این کار میکنند)، این گرانفروشیهای شرکتهای عمومی دزدی و کلاهبرداری از مردم که عموما فقیر هستند است، و اوج ناجوانمردی است. فروختن مال ملت به ملت، چه نامی میتوان گذاشت؟ آیا کسی مال شما را به خودتان بفروشد، نمیگویید کلاهبردرای کرده؟!