رفتن به محتوای اصلی

این بار جنگ درمی‌گیرد؟

این بار جنگ درمی‌گیرد؟
دومین حمله ایران به اسرائیل



آیا ایران و اسرائیل در آستانه جنگی تمام عیارند؟ ایران دومین حمله به اسرائیل را در ابعادی بسیار بزرگتر انجام داده است.

روز گذشته زمانی که بنیامین نتانیاهو گفت «مردم ایران زودتر از آنچه فکر می‌کنند از دست حکومت آزاد خواهند شد.» بسیاری این اظهارات را فراتر از لفاظی‌های معمول سیاسی تلقی کردند. پیش از آن رهبر ایران گفته بود «واقعه‌ای مشابه جنگ ایران و عراق در فلسطین و لبنان در حال رخ دادن است.»

بنیامین نتایاهو در پیامی به مردم ایران روزهای در پیش را «برهه مهم» خواند و گفت حکومت ایران مردم خود را به لبه «پرتگاه» کشانده است.

این اظهارات ساعاتی پس از آن بود که ناصر کنعانی سخنگوی وزارت خارجه ایران گفته بود «تجاوز» به خاک ایران به این معناست که «اگر شرایط اقتضا بکند و اگر زمان آن برسد الی بیت‌المقدس را تا خود بیت‌المقدس ادامه خواهیم داد.»

اشاره او به عملیات بیت‌المقدس بود که به آزادسازی خرمشهر انجامید. درست بعد از آزادی خرمشهر بود که اسرائیل به لبنان حمله کرد و آیت‌الله خامنه‌ای رئیس‌جمهور وقت از محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران خواست برای حمایت از لبنان، شماری از نیروهای ایرانی را به منطقه اعزام کند. با مخالفت آیت‌الله خمینی تیپ ۲۷ محمد رسول‌الله تهران که به دمشق رفته بود، به ایران بازگشت.

۲۶ سال بعد در حمله سال ۲۰۰۶ اسرائیل به لبنان، این بار آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رهبر ایران از قاسم سلیمانی که چشم‌انداز پیروزی را در جنگ ۳۳ روزه نمی‌دید، خواست مخفیانه از لبنان حمایت کند. فرمانده نیروی قدس که در بحبوحه حمله اسرائیل برای گزارش و شرکت در جلسه شورای عالی امنیت ملی به ایران بازگشته بود، بار دیگر به لبنان بازگشت.

اکنون ۱۸ سال بعد، درست در روزی که اسرائیل در آستانه حمله زمینی به لبنان بود، ایران حمله خود را آغاز کرد.

این سومین باری است که آیت‌الله خامنه‌ای همزمان با حمله اسرائیل به لبنان تصمیم به مقابله همزمان با اسرائیل گرفته است.

آیت‌الله خامنه‌ای در آخرین سخنرانی خود گفته بود شرایط مانند شرایط اول جنگ ایران و عراق است، اسرائیل هم «از بیشترین تجهیزات» برخوردار است.

سرنوشت «محور مقاومت»؛ رهبران ایران و اسرائیل وعده پیروزی دادند

در روزهای گذشته اسرائیل با ضرباتی بی‌سابقه‌ و ترور رهبران نظامی و سیاسی دشمنان نزدیکش، یعنی حماس و حزب‌الله، اعتماد به نفس بالایی نسبت به یکسال گذشته برخوردار شده بود.

در یک دهه گذشته هربار خطر جنگ مستقیم آمریکا یا اسرائیل با ایران بالا گرفت، این می‌توانست به معنای اعلام جنگ به متحدان قدرتمند و مسلح ایران در منطقه باشد.

اینبار سناریویی متفاوت رخ داد.

گروه‌های اصلی «محور مقاومت» پیشاپیش درگیر جنگی پرهزینه‌اند. اسرائیل رهبران سیاسی و نظامی حماس و حزب‌الله لبنان، دو دشمن نزدیک خود را کشته است: اسماعیل هنیه و محمد ضیف رهبران شاخه سیاسی حماس و همچنین حسن نصرالله و فواد شکر رهبران سیاسی و نظامی حزب‌الله.

بسیاری حتی در داخل اسرائیل، حمله هفتم اکتبر حماس را یک «شکست امنیتی» فاجعه‌بار برای اسرائیل توصیف کردند.

اما نزدیک به یک سال بعد و تنها ظرف هشت روز، سلسله وقایعی که با انفجار پیجرها آغاز شد و تا کشتن حسن نصرالله ادامه یافت، اسرائیل کوشید این وجه را بازسازی کند.

از زمان شکل‌گیری آنچه «محور مقاومت» یا «هلال شیعی» خوانده می‌شود، تاکنون اعتبار این ائتلاف تا این حد به چالش کشیده نشده بود.

سازمان ۴۰ ساله سیاسی و نظامی حزب‌الله، در میان گروه‌های دیگر «محور مقاومت» به برخورداری از تجهیزات و تسلیحات شناخته می‌شد.

قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در اولین و آخرین مصاحبه مطبوعاتی‌اش، درباره جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ گفته بود اسرائیل قصد داشت با بمباران دقیق و «کشتن رهبران حزب‌الله»، «از رده خارج کردن بخشی از نیروها» و «به صفر رساندن توان تسلیحاتی» و «کوچاندن طایفه شیعی هوادار حزب‌الله» از حمله زمینی به لبنان خودداری کند.

در آن جنگ اما عماد مغنیه و حسن نصرالله رهبران نظامی و سیاسی حزب‌الله زنده ماندند و حتی قوی‌تر از قبل خود را بازسازی کردند.
این بار اما به گفته مقامات اسرائیلی بسیاری از اهداف اسرائیل در درگیری با حزب‌الله محقق شده است: «سلاح‌های پیشرفته ساخت ایران که در اختیار حزب‌الله بود، نابود و فرماندهان کشته شدند» و حتی به گفته نخست‌وزیر لبنان، بزرگترین بحران آوارگی به‌ویژه برای ساکنان شیعه در جنوب رقم خورده است.

اما باز هم اسرائیل تصمیم به تهاجم زمینی انجام دهد که می‌گوید «محدود» است.

اسرائیل که اکنون اعتماد به نفس بالایی دارد می‌داند در صورت جنگ تمام عیار با ایران حمایت علنی متحدان غربی‌اش را هم دارد.

در حال حاضر، در سکوت طولانی کشورهای منطقه، روزهای آینده خاورمیانه بیش از آنکه در گروی تلاش‌های ناکام دیپلماتیک باشد، در گرو تصمیم رهبران ایران و اسرائیل است. در جنگی که در صورت وقوع، حکومت جمهوری اسلامی و ایران از یکدیگر قابل تمایز نیستند.

سال ۱۹۶۷، وقتی جنگ شش‌‍روزه اسرائیل با اردن و سوریه و مصر به پایان رسید، خاورمیانه قرن بیستم چهره‌ای دیگر به خود گرفت. شکست کشورهای عربی علاوه بر از دست دادن بیت‌المقدس شرقی و کرانه باختری و بلندی‌های جولان، معنای دیگری هم داشت: اغاز پایان جنبش‌های ملی‌گرای ضداستعمار و آنچه با احزاب «بعث» و «ناصریسم» به اوج رسیده بود.

اما به نظر می‌رسد جنگ با متحدان ایران یعنی همان «محور مقاومت» برای اسرائیل بسیار طولانی‌تر شده است.

حمله گسترده موشکی سپاه به اسرائیل، می‌تواند پیروزی‌های اطلاعاتی اسرائیل را در سایه قرار دهد.

زنجیره ترور فرماندهان حزب‌الله و حماس با حمله سپاه قطع شد اما آتش درگیری زیر خاکستر شعله‌ور ماند.

بدون شک، برای ایران، آنچه در هفته‌های اخیر به‌ویژه در لبنان رخ داد چندان خوشایند نبوده است. اما اسرائیل هم هنوز به اهداف اعلام‌شده‌اش در جنگ کاملا نرسیده است.

اکنون هم رهبر ایران هم نخست‌وزیر اسرائیل وعده پیروزی داده‌اند. آیا آنها درباره جنگی سخن می‌گویند که در راه است؟
 

 

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
بی بی سی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید