البته این درسته که این روزها گرایشهای خارجی ستیزی و خصوصا ضدیت با سوریها در ترکیه افزایش پیدا کرده. اما:
اولا این امر، هرچند مذموم و غیر قابل دفاع، ولی ناشی میشه از سیاست به غایت غلط درهای باز اردوغان برای پناهجویان. که اون هم ناشی میشه از سیاستهای نادرست و اشتباهات استراتژیک ترکیه در رابطه با سوریه. به علاوه سختیهای اقتصادی، کوچکتر شدن اقتصاد و افت شدید ارزش پول ملی ترکیه در حال حاضر. که البته باز همه اینها ناشی میشه از سالها بی تدبیری و سیاستهای غلط آک پارتی در عدم سرمایه گذاری در تولید داخل.
ثانیا این صحیح هست که گرایشهای ملی گرا و حتی ملی گرای افراطی در ترکیه وجود داره، ولی مگر احزاب ملی گرای ترک چند درصد آرا را به خودشون اختصاص میدن؟ نهایتا 15-16% آرا! در انتخابات هم زمان پارلمان و ریاست جمهوری امسال، حزب حرکت ملی دولت باهچه لی، 11.5% رای آورد، ایی پارتی (حزب نیک) هم 10%.
ثالثا، به جرات میتونم ادعا کنم که ناسیونالیستتر، راسیستتر و خارجی ستیزتر از ایرانی جماعت در دنیا وجود خارجی نداره. من سالها در تهران زندگی کردم و شاهد انواع تحقیرها و برخوردهای زننده ایرانیان با افغانهای ساکن ایران بودم. بسیار دیدم که یک کارگر افغان خسته از کار روزانه برای خریدن سه تا نون سنگک 2 ساعت تمام توی صف ایستاده چونکه هرکس از راه میرسیده توی نوبتش میزده. اصلا آدم حساب نمیکنن افغانها رو تو ایران. این هم سیاست و برخورد دولت هست، هم برخورد مردم. من هرگز در ترکیه جوکی به نام جوک قومیتی ندیدم. تشبیه این ملیت و اون قومیت به چهارپا و غیره رو ابدا ندیدم. نه اینکه تبعیض نیست، نه اینکه مثل ایران سیاستهای آسیمیلاسیون نیست، ولی حداقل رفتار مردم بسیار بسیار مؤدبانه تر و محترمانه تره. در ایران اما، همه اینها وجود داره و در شدیدترین شکلش هم وجود داره.
رابعا، آقای عارف بهتره متوجه باشه که اینجا شهر کوران نیست. مردم آذربایجان هم جامعه ایران رو میشناسند، هم جامعه ترکیه رو. بهتره حرفی که میزنه و نقدی که میکنه عادلانه باشه. مطالب از سر عقده گشایی هم بی ارزشند، هم باعث ایجاد ظن و شک به نویسنده میشند که خدای نکرده نکنه نویسنده ماموریتی چیزی داشته باشه که صرفا مشغول سیاه نمایی هست.