با سلام..به نظر من اعتصاب غذا چیزی جز خود آزاری و درد وارد کردن به خود شخص زندانی نیست.و هیچ ثمره ای هم برای پیش برد اهداف شخص زندانی درپی نداره...در یک جمع بندی بخواهم این اعتصاب غذا را معنایی بهش بدم .فقط مفهوم کاری بسیار اشتباه و غیر عقلانی را میشه بهش نسبت داد..فرض بر این میکنیم شخصی برای بهبود زندگی خود و حالا خیلی پا را فراتر گذاشته و برای دیگران هم شروع کرده قدم گذاشتن به راهی که صد البته نیاز به شجاعت داره.و صد البته در بین این راه مشکلات سخت هم وجود داره .آیا شمایی که برای بهبود اوضاع خاصی شروع کردی تلاش.و در راه یه یکی از مشکلات هم برخورد کردی حالا وقت این رسیده که به خودت گرسنگی بدی و اعتصاب طولانی مدت بکنی که اون مشکل پیش رو را حل کنی؟؟؟عقل سالم در بدن سالم..مگه میشه انسان بدون خوراکی هرچند ناچیز در مواقع ضروری بتونه به اهدافش دست پیدا کنه؟..اگر قصد از اعتصاب غذا ترحم
در کلام آخر اعتصاب غذا نشانه شجاعت و مبارزه نیست..
اعتصاب غذا نشانه ی این هست که شخص به دلیل ترس از شرایط پیش آمده به مرگ تدریجی قانع شده.از طرفی در اعتصاب غذا شخص زندانی داره این کارا در حق خودش میکنه که هم زمان شانس و آزادی میخره.هم زمان مرگ خودش را..واضحتر بگم یعنی در افکار خودش شاید اتفاق خاصی بیفته و جوری بشه که از شرایط خلاصی پیدا کنه...باز در مقابل این افکار از عاقبت کار خود خبر نداره و ترسی فراگیر همه ی وجودش را گرفته پس شاید در مدت اعتصاب معجزه رهایی و در غیر اینصورت بمیرم بهتر از عاقبت نامعلوم که طناب اعدام یا شکنجه های ممتد در انتظار باشه...ولی اگه انسان پا به راهی میگذاره باید بدونه چی میخاد و قراره چیکار کنه..وگرنه این حرگت ها دیگه الانه نشان از جهل و ترس هستش.ن شجاعت.یا حق