رفیق گرامی آقای چنگایی با سلام،
صد بار زهر یاس مرا میکشت
اگر که پاد زهر من نمی شدی امید
مقاله شما قبل از هر چیز ، درک صحیح ضرورت لحظه توسط حداقل بخشی از چپ سوسیالیستی را به نمایش میگذارد. همان بن مایه ای که میتواند و باید با عبور از سایر دگمهای فردی و سازمانی و ورود به یک پروسه همگرایی، جبهه ای فراگیر و توانمند را در سطح ملی با دیگر آزادیخواهان و برابری طلبان این مرز و بوم، از هر ملیت و مرامی، در چهارچوب حفظ منافع زحمتکشان و توده های میلیونی مردم ایران، ایجاد نماید و جنبش ازادی خواهی و حق طلبی زحمتکشان این مرز و بوم را در سراسر کشور رهنما باشد، تا در نبردی مشترک با دشمنی مشترک مسیر تاریخ کشورمان را از دور باطل شاه _ شیخ _ .... خارج و به مسیر ازادی و برابری برای تمامی ملل ایرانی، که همان خواستگاه انقلاب ملا خور شده ۵۷ بود برگرداند.
باید یکی شویم اینان هراسشان ز یگانگی ماست