آقاس حسن جداری.....آن انقلاب با شکوه اکتبر که پرولتاریا را به طبقه حاکم مبدّل کرد, آن نظام با شکوه سوسیالیستی که سرمایه داری جهانی را به وحشت انداخته بود , آن سیستم با شکوهی که 14 ارتش امپریالیستی جهانی نتوانستند شکست بدهند, چطور سیستم با شکوهی است که بعد از مدتی از ( درون گندیده ) و متلاشی شد؟ چون عمو های پدرم که در روسیه زندگی میکردند از اخبار و نحوه زندگی در این امید گاه زحمتکشان جهان را طور دیگری بازگو میکردند. یکی از دوستان که در اسکاتلند معاون رئیس سندیکای کارگران ذغال سنگ منطقه بود , هنگام اعتصابات سراسری به مدت یک سال این گارگران به رهبری (( آرتور اسکارگیل )) در زمان خانم تاچر عازم شوروی شد تا از کمک های این کشور و هم چنین از کشور های بلوک شرق که از طرف سندیکا های مختلف به این کارگران ذغال سنگ داده شده بود , ابراز خشنودی و تشکر بکند. موقع برگشت , نه تنها این شخص
آقاس حسن جداری.....آن انقلاب
آقاس حسن جداری.....آن انقلاب
lachin
عوض شده بود بلکه می گفت خوب شد که من به این (( امیدگاه زحمتکشان جهان )) رفتم و با چشم خود دیدم که چه سیستم (( گَند و مضحکی )) جامعه شوروی را کنترل میکند. این شخص در انتخابات بعدی انگلستان , توانست از طرف حزب گارگر به شورا های شهری انتخاب شده و بعد به پارلمان انگلستان راه پیدا بکند. کاش در زمان پهلویان غیر قانونی, مرز های ایران و شوروی باز بود تا ایرانیان که به این کشور شورا ها سفر میکردند تا بفهمند چه سیستم (( گَندی )) در آنجا حاکم بود.