آقای محسن کردی...از اینکه این حس وطن پرستی در خون و شریان های شما جریان دارد قابل تحسین است. و از اینکه حتی بر سر قطعه کوچی از خاک وطن شما حاضر هستید با اشخاصی که ایران را وطن خودشان میدانند بجنگید, خیلی محترمانه و ستایش انگیز است. من تنها یک سوال خیلی جزئی از شما داشتم. و آن این است که موقعی که خاک « بحرین » تنها بوسیله امضاء شاهنشاه آریامهر و ملوکانه از ایران جدا شد, شما در کجا تشریف داشتید؟
نوشته بودید که (من نمیفهمم روی چه حسابی برخی رویای تجزیه ایران را دارند ). جواب سوال شما درست بر میگردد به اشخاصی مثل من و هزاران افرادی مثل من.. خوشبختانه من در یک خانواده ای بزرگ شدم که مجموعآ با پدرم و برادرانم به مدت 53 سال برای این سرزمین خدمت کردیم ولی بعدآ فهمیدیم که اگر هزار سال هم خدمت بکنیم , چون (( تورک )) هستیم , در این سرزمین هیچ وقت « آدم » حساب نخواهیم شد. بدان جهت تفکر «طلاق سیاسی»
آقای محسن کردی .... در زمان های نه چندان بسیار دور یک واحد رزمی در شهر مراغه بود به اسم ( توپخانه رضا پاد مراغه ) که من و یکی از برادرانم این خوشوقتی را داشتیم در این واحد رزمی به این مملکت خدمت بکنیم هرچند که برادرم خیلی وقتها بخاطر آماده باش های اضطراری در مرز ایران و عراق مستقر میشد. به جرات می توانم بگویم که این واحد رزمی یکی از (( تینک تانگ )) های ارتش بود که حس میهن پرستی را به اوج خود رسانده بود. موقعی که خاک(( بحرین )) به امر ملوکانه از ایران جدا شد, چندین افسران ارشد و درجه داران این واحد رزمی طرحی برای بازگرداندن بحرین همراه با نیروی دریای در جنوب که می توانست با اشغال کردن بحرین , این خاک را به ایران برگرداند , شدند . ولی متاسفانه این طرح به وسیله رکن 2 ارتش شناسائی شد و تمام افسران و درجه داران که در طرح ریزی شرکت داشتند از ارتش اخراج و بعضی ها به جرم (( خیانت به مملکت )) زندانی شدند. باز هم می پرسم که این همه حس میهن پرستی در شریان های شما جاری است, در هنگام تجزیه خاک بحرین از ایران در کجا تشریف داشتید؟ بهترین ها را برایتان آرزومندم و سال میلادی نو را برای شما و تمام کاربران و تمام کارکنان ایران گلوبال را تبریک می گویم....