رفتن به محتوای اصلی

خاورمیانه اقلیم خرافه ها!

خاورمیانه اقلیم خرافه ها!

خاورمیانه ,اقلیم خرافه ها !

بر اساس  معنی پذیرفته شده خرافات, باورهائی هستند که فاقد استدلال عقلی و یا علمی بوده و راهی نیز برای بررسی تجربی و راستی آزمائی آنها وجود ندارد. خرافه ها موجودات نامیمونی در سرزمین عقاید هستند که در اثر فقدان درک و فهم حقیقت به وجود آمده و قرین بی سوادی و جهل هستند , میزان خرافه پذیری با میزان بی سوادی رابطه ای تنگاتنگ دارد , هر چه بی سوادی عمیق تر باشد خرافه ها حضور پررنگتری خواهند داشت.

یقینا قریب به اتفاق پیامبران الهی در خاورمیانه ظهور نموده اند,از همین زاویه میتوان دریافت که خرافات در این منطقه ریشه هائی مستحکم و دیرینه دارد زیرا اولین فلسفه بعثت پیامبران (ص) مبارزه با باورهای غلط و خرافات بوده است.علیرغم حضور پر تعداد پیامبران و ابلاغ رسالت ایشان خاورمیانه  هنوز هم نتوانسته است که از ضلالت  خرافات نجات یابد بلکه رکورد خرافه های رسمی را در جهان به نام خود دارد.

حجم عظیم اطلاعات و دانائی امروزی که به مدد ارتباطات به ذهن ملتها سرازیر گردیده است ,در حالی که سراسر جهان را در روشنائی خرافه زدای خود غرقه ساخته است اما خاورمیانه هنوز هم بر طبل خرافات میکوبد چرا؟

این سوال و یافتن پاسخ آن نیازمند تحقیقات و حتی سازمانهای بزرگی است تا بتوان ابعاد گوناگون و ریشه های فرهنگی-نژادی-اقلیمی و ساختاری این معضل ضد ترقی را آشکار ساخت اما دلایل ذیر از جمله قراین روشن زندگی خرافه ها در خاورمیانه هستند که روشن فکران این دیار باید مد نظر قرار دهند.

1-جهل مزمن:جهل و نادانی عمومی از بزرگترین عوامل رویش خرافات در سرزمینهای شرق میانه است که متاسفانه نبود ساختارهای فرهنگی مترقی و مراکز تضارب اندیشه همچنان بخشهای بزرگی از مردم خاورمیانه را در جهل فراگیر نگه داشته است.

2- مهاجرت دانایی و سرمایه ها: دانایان و صاحبان سرمایه دو عامل اصلی توسعه همه جانبه جوامع هستند که به دلایل مختلف اجتماعی- نبود آزادی –شدت تبعیضها- بیکاری و.... به سوی کشورهای مترقی در حال مهاجرت بوده و هستند که یکی از عوامل تقویت و ماندگار سازی ریشه های خرافات در خاورمیانه و برعکس رونق کشورهای مترقی مهاجرت دانایان و سرمایه داران به کشورهای مترقی  است.

3-سنت های خرد ستیزو واپس گرا: سنتهای مردود قبیله ای و قومی در حد قابل ملاحظه ای در بازتولید گرایشهای غلط و ضد توسعه نقشی اساسی داردند که متاسفانه با نگاه سنتی به اصل دین تشدید  خرافات را به دنبال دارند. ( درگیریها ی فرصت سوزکنونی در عراق-فلسطین-لبنان-و...)

4-دیکتاتورها: دیکتاتورها  ماندگاری خود را در جهل ملتها میبینند و با عناوین مختلف با روشن شدن حقایق و خرافه زدائی دشمنی میکنند و خود تا آنجا که بتوانند به بازتولید خرافات حکومتی کمک میکنند.

5- مداحان و کاسب کاران:نبود رونق اقتصادی و فضای نا مناسب کسب وکار گروههائی از جامعه را برآن میدارد تا از طریق مداحی شاهان و صاحب منصبان و به قولی {خرکریم نعل کردن} در تنور خرافات بدمند تا از طریق دست و دل بازی حاکمان نان راحتی کسب کنند.

-واما خرافات در ایران: با توجه به خرد گرائی و ترقی خواهی ایرانیان که تا حدودی در فرمایشات رسول اکرم(ص) نیز بازتاب یافته است –محاسبه دقیق سال ,نجوم و... خرافات در ایران باستان در حد بسیار محدودی وجود داشته و شاهان باستانی ایران بیش از هر چیزی از کذب و خرافه ها بیزار بوده اند وبر تلاش معقول و بر شور تاکید داشته اند.

تسلط اعراب: تسلط اعراب بدوی و فاقد تمدن بر ایران و ظلم وستم وغارت و چپاول و اسارتی که این قوم بر ایران روا داشتند –از آتش زدن آثار علمی و ادبی گرفته تا تعرض دائمی و سیستماتیک به خرد مندان و تحقیر قوم متمدن ایرانی   موجبات عقب ماندگی اجتماعی بزرگ و طولانی مدت ایرانیان و رشد خرافات را فراهم ساختند.                                                                                                                      تسلط صفویه:تسلط صفویه بر ایران را باید دور دوم و نامیمون سیطره اعراب بر ایران نامید , صفویه با نام دین به جنگ توحید,نظام فرهنگی و آموزشی ایران آمدند و از کشور پیشتاز ایران در عرصه های مختلف علوم کشوری ساختند که هنوز هم نتوانسته است دانشمندی به بزرگی , ابوریحان – خواجه نصیرو.... پرورش دهد که دلیل اصلی آن حذف پویائی از نظام آموزشی کشور توسط صفویه بوده است, صفویه با ترویج خرافه بزرگ شاه خدائی در ایران بزرگترین آسیب  پس از اعراب را بر هویت  دینی و ایرانی وارد ساختند و خرافات و پیروی کور کورانه را ترویج نمودند.

تسلط شعارگرایان : چند سال اخیر نیز شعار گرائی و علم گریزی و نوعی اخلاق واپس گرا و متمایل به جن گیری و رمالی بر کشور ایران تسلط یافته است که بیش از آنکه حرف و گفتمانی برای ترقی کشور ارائه دهد به اعلام پیش گویی های رمالگران در تریبونهای رسمی میپردازد.خردمند کشی و دانائی ستیزی این جریان به مراتب بیش از عهد اعراب  و صفویه است و تنها نکته امید کنونی سطح دانائی اجتماعی موجود است که عرصه عمل این گروه را محدود نموده است.

چه بایدکرد: بدون شک آگاهی چراغ آزادی است و ملتها و نخبگان اجتماعی باید مجاهدت خود را صرف آگاه سازی توده های منطقه نمایند و بدانند که فتور در این زمینه همانا تقدیم دو دستی منطقه به دشمنان آزادی است.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

منبع:
سایت ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید