رفتن به محتوای اصلی

اكنون بيش از يك‌سال از تاريخي مي‌گذرد كه شهر تهران به يك فاجعهٌ مداوم زيست‌محيطي دچار شده است، ولي رژيم قرون‌وسطايي آخوندي، به‌جز مشتي شعارهاي توخالي، هيچ كار جدي جهت مبارزه با آلودگي هواي تهران صورت نداده است.
در هیچ دوره ای از تاریخ ایران چون سه دهه گذشته، ایراندوستان و دگراندیشان میهن ما اینگونه مورد حذف فیزیکی و تهاجم معنوی قرار نگرفته اند و اگر جمهوری اسلامی را با ستیزه گری با انسان و جامعه مدرن بطور کلی و کینه توزی با ایران و ایرانیت بطور مشخص تعریف کنیم، راه خطائی نرقته ایم.
دیوانه وار اوراق این سه دهه را ورق می زنم، تمام خونین است. نابرابری در آن بیداد می كند. غولی به نام ستمگری روز به روز در این اوراق بزرگ و بزرگتر می شود تا آنجا كه از كتاب سی ساله بیرون می زند و از اینروست كه می توان پی برد چرا دیار ما را برای سلطه ی خویش كوچك می بیند.
نزدیک به صد روز از بازداشت نسرین ستوده ، وکیل مدافع حقوق بشر ، زنان و کودکان می گذرد. روایت صد روزه ی بازداشت او روایت دردناک و تاسف آوری است . صد روز در سلول انفرادی بدون یک روز مرخصی و یا برخورداری از امکانات بند عمومی، آن هم وقتی نیمی از آن روزها را در اعتصاب غذا باشی، حتا گفتن اش هم به این راحتی ها بر زبان جاری نمی شود.
ما اگر دوستدار ايران، معتقد به يکپارچگی آن، و مخالف تجزيه و از هم گسيختگی آن هستيم چاره ای نداريم جز اينکه هرچه زودتر دامن همت به کمر بسته و در برابر اين حکومت ايدئولوژی زده مابه ازا، بديل و آلترناتيوی مدرن و امروزی بوجود آوريم که بتواند جهان را، و بخصوص همسايگان ايران را، قانع کند که چارهء کارشان اضمحلال ايران و فروپاشی يکپارچگی آن نيست و ويرانهء دچار جنگ های داخلی شده ای در سراسر شمال خليج فارس هرگز منافع هيچکس را تأمين نمی کند.
هر مکتب روان درمانی یا روانکاوی به یک «دروغ و توهم« مضحکانه و برای کسب درآمد تبدیل میشود، وقتی که به بیمار یا فرد در بحران این احساس را بدهد که همه زندگی و عملش دست خود اوست و فقط بایستی درست عمل یا فکر بکند.این دروغ بویژه در «روانشناسی مثبت یا انگیزه درمانی» قوی است، در کنار قدرتهای مثبت این مکاتب. واقعیت موضوع این است که هر عمل و یا خطای ما در واقع جزوی و ثمره ی دهها فاکتور درونی، برونی و غیره است ، حاصل دهها اسامی دلالت مختلف است که چون بازی دومینو بهم پیوند خورده اند و یک حرکت و لحظه را بوجو
اخیرا آخوند علی خامنه ای رهبر حکومت اسلامی ایران، به «الگوی اسلامی - ایرانی یشرفت» تاکید کرده است. بحثی که قبلا تیم احمدی نژاد به پرچمداری اسفندیار رحیم مشایی، مطرح کرده بود و با انتقادات گسترده روحانیون حکومتی و سران قوه قضائیه و فرماندهان نظامی و انتظامی و سرداران سپاه و حتی با انتقاد شدید برخی از نمایندگان مجلس طرفدار دولت مواجه شده بود.
فرهنگی را که آقای دکتر نوری علا از آن به نیکی یاد کرده است، فرهنگی هست که بعد از هجوم اعراب و مهاجرت ویرانگر تُرک تباران به ایران بر اساس دین اسلام آمیخته به فرهنگ عربی و تُرکی بوجود آمده است که با جهان بینی و فرهنگِ واقعیِ ایرانیان سر سازگاری ندارد، حاصل این فرهنگ تربیّتِ فرزندانی مانند دکتر شریعتی، عبدالکریم سروش، ابراهیم یزدی ها، بنی صدرها، ولایتی ها، و ساختن حوزه های علمیّه اصفهان، تهران، قم، مشهد و غیره بوده است. چنین فرهنگی ایرانی نبوده و نیست.
انچه مسلم است تشکیل دولت مستقل کوردستان که رویای واقعی مردم این خطه است، نمیتواند در کوتاه مدت باشد، بلکه دارای روندی است که منوط به تغییراتی در خاورمیانه و حمایت جامعه جهانی است، اما ان روز دور نیست، چرا که حق تعیین سرنوشت خواست اساسی مردم هر اقلیم و از حقوق مسلم مندرج در منشور جهانی حقوق بشر است، منشوری که جهان ازاد و دمکراتیک ان را مایه افتخار بشریت و حقوق هر انسانی میداند.