رفتن به محتوای اصلی

چند روزی است که بحث های داغی پیرامون تصمیم اخیر بالاترین در ممنوعیت لینک های توهین آمیز به مذهب بین موافقان و مخالفان درگرفته است. شاید پرداختن به این بحث با توجه به انبوه بحث ها و نوشته ها تکراری باشد، اما دوست داشتم من هم از زاویه دید خودم مسئله را ببینم و بازگو کنم.
اکثرنویسندگان ایرانی در صد ساله اخیر تاکید داشته اند که رژیم های حاکم بر کشور مساوی با ایران نبوده و نیست.این معادله در همه کشورهای جهان معتبر بوده و هست.زمانی شاهان قاجار با وحدت روحانیت بخود لقب قبله علم داده بودند و روحانیتی که برای بجای آوردن نماز به قبله مسلمانان جهان یعنی رو به کعبه می ایستادند،هرگزقبله عالم بودن شاهان شرک نمی دانستند.
بر پایه‌ی آمار و اظهار نظرهای رسمی، اوایل سال جاری 40 میلیون تن از مردم ایران زیر خط فقر به سر می‌بردند. در خردادماه امسال، عادل آذر رئیس مرکز آمار ایران در این رابطه گفت بیش از 10 میلیون تن از جمعیت ایران زیر خط فقر مطلق و بیش از 30 میلیون زیر خط فقر نسبی بسر می‌برند(2). با توجه به گسترش بیکاری و بالارفتن نرخ تورم در سال جاری، روشن می‌شود که فقر در ایران نه تنها نسبت به چندماه گذشته کاهش نیافته بلکه افزایش داشته است.
وظیفه ی قوای نظامی بویژه ارتش ،دفاع از کشور در برابر دشمن و وظیفه نیروی پلیس فقط حفاظت از جان و مال شهروندان است. اما همواره حاکمان مستبد کوشش کرده اند از نیروی نظامی به عنوان چماقی برای سرکوب جنبش ها ی مردمی استفاده کنند؛ این نوع حکومت های در درجه ی نخست با ارتش و نظامیان خود تعریف می شوندولی از آنجا که حضور نظامیان درحکومت تصویر خشنی به مردم و جهانیان عرضه می کند کوشش می شود ارتش را پشت صحنه نگهدارند.
شب چهارشنبه ۱۷ نوامبر طی مراسمی در سالن کنفرانس روزنامه لوموند در پاريس، شهلا شفيق، نويسنده و پژوهشگر ايرانی، يکی از پنج برنده جايزه اين روزنامه برای تحقيقات دانشگاهی در رشته علوم انسانی معرفی شد. عنوان تز دکتر شهلا شفيق «اسلام، سياست، سکس، جنسيت و جامعه» است.
دریک جامعه در حال توسعه، تبعات ویرانگر این آسیب ها و صدمات، چه بسا فرا گیرتر و بشدت باز دارنده است. علل و ریشه خشونت جدا از سیستم سیاسی و حکومت، نقش فرهنگ، مناسبات شهروندی، حقوق اجتماعی، و سنت های حاکم، تاثیر ماندگار و بسیار تعیین کننده ای دارند. نا برابری حقوقی، تبعیض، فشار و بی عدالتی، فقر، فرو کاسته شدن « امید به زندگی» و مجموعه ی این عوامل خواهی نخواهی سبب ساز گسترش حیرت انگیز خشونت و ریشه دار شدن آن در بطن روابط اجتماعی انسان ها، به تدریج تبدیل به یک معضل پیچیده ی اجتماعی می گردد.
چرا وکلا تا این حد تهدید می شوند؟ و جواب من این است: وکلا تنها قشری هستند که به دلیل انجام وظایف قانونی خود به جزییات مربوط به پرونده های مختلف و طبیعتا به اطلاعات مربوط به نقض حقوق بشر دسترسی دارند. آنها شاهدان معتبر نقض حقوق بشر در زندانها، دادسراها و دادگاهها هستند. درست به همین دلیل است که ساکت کردن آنها، نه تنها در بازداشتهای اخیر و تداوم بازداشت نسرین ستوده، محمد اولیایی فرد، جاوید هوتن کیان و حسن سرچاهی که در گفتار رییس قوه قضاییه کلید می خورد.
ویدیو مراسم اهدای جایزه پیام مادرکوهیارگودرزی به مراسم اهدای جایزه به پسرش توسط باشگاه ملی مطبوعات آمریکا: این جایزه مایه افتخار من ودلگرمی برای مادران زندانیان سیاسی است
قرارمان اين نبود! مدتي است بدجوري داريم شبيه دشمنان مي شويم. ماشين كشاورزي ما، مدتي است به طرز جنون آميزي به جان اين كشتزار افتاده و به جاي داشت و كاشت و برداشت محصول سبز، دارد ريشه هاي اين كشتزار را از بيخ و بن مي سوزاند و كاه نفرت و كينه جويي و انتقام توليد مي كند. سئوال اين است چه كساني گهگاه بر بلنداي اين ماشين درو مي نشينند و اينگونه ريشه سوزان به راه مي اندازند؟
می‌بینیم که این جنگ نرم در یک شبکه‌ی همکاری و به صورت کاملاً آگاهانه در صدد زدن به هدف، در نطفه است. درواقع انسداد علوم انسانی اگر با هدف خشکاندن ریشه‌های شناخت‌شناسی رخ داده است، این دایره حوزه‌های ابتدایی‌تر آموزش را نیز با طرح‌هایی چون تفکیک جنسیتی متون آموزشی و آموزش مهارت‌های «زن خوب، مادر خوب» هدف گرفته است.