رفتن به محتوای اصلی

هفته‏ ی گذشته وضعیت نامناسب زندان و برخوردهای نامناسب با فعالان سیاسی و مدنی موجب شد تا اخبار نقض حقوق بشر در ایران در صدر اخبار رسانه‏ها قرار گیرد.
هوشنگ امیراحمدی میهمان بیست و هفتمین برنامه ی پارازیت صدای امریکا بود. بیرون از محاکمه ی ده دقیقه ای مجری برنامه [بجای مصاحبه] امیراحمدی حرفهایی زد که جالب بود. امیراحمدی، مردم شناسی اش حرف ندارد. او جامعه شناس، تاریخ شناس و مردم شناسی نخبه است که تاریخ و جامعه ی ایران را از دیدگاهی مدرن و نو تفسیر میکند. امیراحمدی میداند که در ایران، فرقی بین خائن و خادم نیست. مردم هیچ خدمتی را ارج نمیگذارند و بیشترین ستایشها را از آدمکشان، خائنان و وطنفروشانشان میکنند.
چند روز پیش مصاحبه ای انجام دادم با آقای روح الله رضایی، شهروند بهائی. ایشان در این مصاحبه که برای اولین بار انجام می شد، شرح چهار مرتبه ربوده و شکنجه شدن خود را توسط عواملی به ظاهر خودسر! برایمان شرح دادند. در طی مصاحبه ایشان به نامه های تهدید آمیزی اشاره کردند که گاه و بیگاه برای ایشان ارسال می شده است.
بیش از 95 درصد مطالبی که در ایران به عنوان تحقیقات کارشناسی در رشته های مذکور در بالا انتشار یافته است، داستانهای به نگارش درآمدهءِ مربوط به دوران عشیره ای فئودالیته هست که اعتبار دانش محور ندارد و هیچکدام از روشهای تحقیقاتی عصر راسیونال خردگرایی پیروی نکرده است. طبقه ای که خود را به عنوان محقق به جامعه معرفی کرده اند، خود از تعزیه گردانان و راهزنان مستند تاریخ و بنیادگذاران دستگاه چاپ جعل پروسهءِ تاریخ نگاری مدرن و زنده هستند.
آنچه در نشست کالیفرنیای جنوبی مورد موافقت شاهزاده و کنگره ملی کردهای شمال آمریکا قرار گرفته در اصل تقسیم ایران دست کم به شش ملت و در شش منطقه ملی بر پایه زبان و مقدمه تجزیه کشور در آینده یی نه چندان دور به شش کشور کردستان، ترکستان، بلوچستان، عربستان، ترکمنستان و فارسستان خواهد بود.
خانم عبادی گفت که کمپینی بین المللی برای نجات جان نسرین ستوده در پیش گرفته است و در این راه از تمام آزادی خواهان جهان تقاضای استمداد می کند.
هر کدام از شما، ما، همه و همه، در میان این همه «خود مشغولیِ سبز» که اخیرا مد شده و به نام نقد دورمان شکل گرفته است گاهی از خود بپرسیم روزِ اتحاد ملی ما برای پیدا کردن راهی جهت بزرگتر نشدن زندانی به نام ایران، کی می‌رسد؟ روز اتحاد ما برای رسیدن به یک انتخاباتِ آزاد کی می‌رسد؟همه بحثم این است که این دایره خودمشغولی‌ها اگر کمی مدیریت نشود از آزادی اینجا شاید بهره مفیدی برای آزادی کسانی که زندان و سنگسار و اعدام پاسخ شان است نبریم…
جنبش سبز چنانچه بخواهد همچنان مدافع حقوق پایمال شده مردم بماند، راهی چز پیوند عمیق با احزاب و جریان های سیاسی سراسری و ملی ندارد .جریانات هویت طلب در ایران بخش بزرگ پروره دموکراسی خواهی در ایرانند. حفظ تمامیت ارضی ارتباط مستقیمی با ساختارهای شکلی مدیریت کشور ندارد. آنچه که کشور را به مرز فروپاشی میکشاند عدم توجه دولت و مسئولین به حقوق طبیعی و قانونی شهروندان است.
امواج خروشان کاروان تحوّل اجتماعی وارد مرحله جدیدی میگردد. دیگر تنوّع، تکّثر و رنگارنگی آن را نمیشود در سبزینگی آن زندانی کرد، بلکه رنگین کمان اقشار، طبقات و گروههای اجتماعی این کاروان تحوّل پتانسیل آنرا داراست که وارد فاز جدیدی گردد. این فاز و بعد جدید سیل امواج خروشان، خیزش اعتراضی کارگران و زحمتکشان در راه اسقرار عدالت اجتماعی میباشد.
من بارها عرض کرده‌ام دموکراسی مقدم بر همه چیز است . اگر دموکراسی باشد همه مشکلات حل خواهد شد اینک عصری نیست که پوپولیست‌ها بتوانند باتبلیغات سر کار بیایند و حادثه انقلاب ۵۷ تکرار نخواهدشد لذا باید با اطمینان از اینکه میتوانیم دموکراسی را در ایران حاکم کنیم باید این هدف را پیگیری نماییم .ببینید اگر دموکراسی نباشد همه شعار‌ها رنگ خواهد باخت به طور مثال از بحث فدرالیزم یک مثال می‌آورم در کشور فرانسه دموکراسی هست اما فدرالیزم جایی‌ در آن ندارد اما در مقابل در کشور یوگوسلاوی فدرالیزم بود اما...