سئوال مهمتر آن که واکنش گروهی کودتاگران که هر آن سایه حذف شدن و ابتلا به سرنوشت مرتضوی را دارند، چه خواهد بود؟اگر سطح حذف شدن ها بسیار بالا باشد، آیا آن ها دست به حذف خامنه ای نخواهن زد؟ تا بتوانند کل بازی را بهم بزنند؟ واکنش سران جنبش به این بازی چه خواهد بود؟ تا کی سیاست سکوت را و رضایت احتمالی از این بازی را در پیش خواهند گرفت؟

ین استعفا، نشانه مقاومت مقام‌هایی در نظام در برابر طرح «اعدام ۵ روزه محاربین» باشد. احتمال دارد این نماینده مجلس برای فشار آوردن به کسانی که مانع طرح محسوب می‌شوند این استعفا را به صورت سمبلیک تقدیم هیات رئیسه کرده باشد.

چنانچه رهبر جانب جناح معتدل را گرفته و طرح آنها را بپذیرد، قطعاً جنبش سبز با ریزش نیروی زیادی مواجه شده و راهی طولانی و سخت برای رسیدن به اهدافش در پیش خواهد داشت، و در صورتی که رهبر طرح تندروها را برگزیند، جنبش سبز راهی کوتاه اما پرهزینه و پر تلفات را تا پیروزی طی خواهد کرد.

حضورمسوولان استانداری وفرماندهان ارشد سپاه ازنکات قابل توجه بود و ازهمه جالب تر اینکه تظاهرات و شعارهای توهین آمیز با هدایت این افراد صورت می گرفت تا جایی که طاهرخانی فرمانده سپاه قزوین در موردی به چند بسیجی توصیه می کرد که در صورت ممانعت پلیس شیشه ی خودروی پلیس را بشکنند.

آقای حداد عادل با سوابق تحصیلات دانشگاهی، عوامانه و به شکلی غیر عالمانه و غیر دانشگاهی، در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران گفته اند که بهائیان انگلیسی اند و بی بی سی یعنی «بهائی برود کستینگ کامپانی»!(۴) حال این سوال برای هر ایرانی مطرح میشود که چه باعث شده تا شخصیت هائی چون ایشان سعی نمایند به دروغ و ریا، بهائیان وطن دوست را خائن وانمود نمایند؟!(۵) آیا چه شده که بعضی، با طرح و نقشه ای از پیش حساب شده، جریانات سیاسی پس از انتخابات را، که مسؤولینش مشخص اند، به بهائیان منتسب می نمایند و اینک در اوج بی

چهارشنبه 16 دی:در چهارچوب هدفگذاری که پايين کشيدن دولت کودتايی، و بعد آقای خامنه ای و بعد هم رفتن به سمت انتخابات آزاد در مرحله بعدی و حاکميت صندوق رأی در مناسبات ميان مردم و حکومت هست، در مسيری که ميرويم 3 هدف گذاشته ايم که برای رسيدن به آن هدف اصلی بايد آنها را دنبال کنيم: هدف اوّل، تقويت همبستگی و مقاومت عمومی و آکسيونهايی که اين را تقويت ميکند، هدف دوّم، فرسايش و ايجاد شکاف در کودتاچيان و کنشهای سياسی که اين را تقويت ميکند، و هدف سوّم، فلج سازی کودتاچيان است و آکسيونهايی برای تقويت آنست.

شبه اعتصاب» و «اعتصاب کیفیت» است. چه نصف کارگران یک پالایشگاه از حضور در محل کار خودداری نموده و اعتصاب آشکار نمایند، و چه اینکه همه کارگران یک پالایشگاه کم کاری کنند، نتیجه ای یکسان خواهد داشت. در حالت اول، دست حکومت برای بازداشت اعتصاب کنندگان و قطع حقوق آنها باز می شود ولی در حالت دوم آسیبی به کارگران وارد نمی گردد.

جنبش سبز از پتانسیل های بالائی برخوردار است ولی متاسفانه صفوف کارگران و زحمتکشان به صورت متحد در تظاهرات و اعتصابات کمتر به چشم می خورد ، در حالیکه اگر به تاریخ مبارزات مردم ایران نگاهی بیندازیم ، همیشه کارگران و زحمتکشان بودند که گلوی حاکمیت های گذشته را فشار داده اند و آخرین بار در انقلاب 57 قدرت خود را به نمایش گذاشتند. بیانیه 17 آقای موسوی ، توپ را در میدان حریف انداخت و مشکلات و گفتگو را در درون حاکمیت بوجود آورد و اولین واکنش را آقای رضائی نشان داد و نامه ای برای خامنه ای فرستاد...

پس از حوادث روز عاشورا که به دنبال خشونت شدید حکومت منجر به شهادت چندین تن از هموطنان بی‌ گناه گردید، هواداران جنبش سبز دست به ابتکارات گوناگونی زده اند تا حضور اعتراض امیز خود را به دور از خشونت ادامه دهند. این اعتراضات شامل طیفی از اقدامات مدنی نظیر اعتراضات سبز در مسابقات فوتبال، پیامک به برنامه نود، شعار نویسی و ... بوده که با موفقیت انجام گردیده است. مردم سبز ایران برنامه‌های مختلفی‌ برای روزهای آینده شامل اعتصابات محدود و نمادین (روز ۱۲ بهمن، و تحریم امتحانات دانشگاه ها)، اسکناس نویسی...

حال اگر مجلس یا قوه قضاییه استقلال داشته باشند که ندارند، باید با تو دهنی محکمی به دولت کودتا اعلام کنند که وی تا اثبات اتهام نه تنها از همه مقامات خود عزل می شود بلکه بایستی در بازداشت نگاه داشته شود. چطور است که مردم را فقط به جرم شرکت در تظاهرات دستگیر و با اتهام محارب قصد محاکمه آنان را دارید اما جنایتکارانی چون مرتضوی نه تنها دستگیر نمی شوند بلکه از پستی به پست دیگر جابجا می شوند؟