رفتن به محتوای اصلی

جمهوری اسلامی ایران وصله ناجور بر پیکر جامعه است. تحت حکومت اسلامی« کثافت » از همه منافذ جامعه بیرون زده و تعفن آن همه جا را پوشانده است. فقط یک راه حل و یک دارو برای این دمل چرکین میتوان سراغ گرفت: سرنگونی جمهوری اسلامی و بس!
اگرمسافر معمولي نباشي و بخواهي با هر كدام به درد دل بنشيني مي تواني كتابي بنويسي پراز داستان هاي متفاوت داستان هاي آدم هايي كه اگر چه در اين گوشه از دنيا به حاشيه رفته و در حافظه ي فراموش شده ي جامعه جا خوش كرده اند ولي با تلاش و اميد سعي دارند تا در واگن هاي مترو سهم خود را از زندگي بيابند. سهم آنان از زندگي واگن هايي است كه از پي هم مي آيند ، هرچه واگن ها انبوه تر خوشبختي افزونتر. كتاب را ورق ها بسيار خواهد با نامي آشنا: انسان ها و واگن ها .
امروز مديريت قوميت ها در دست نهاد اطلاعاتی است و اگر قرار باشد آنها سياستگذار نهايی باشند مشکل ايجاد می شود، اولين راه حل اين است که مسئله قوميت ها در فضای امنيت ملی بايد از زير نظر نهاد اطلاعاتی خارج شود و وارد حوزه سياست شود. وی تصريح نمود: مسائل قوميت های مختلف با يکديگر متفاوت است، اما سه راه برای دستيابی به مطالبات همه آنها به صورت مشترک وجود دارد:
قانون هم بايد پيراسته از هوس باشد يعنی اگر جناحی بخواهد اراده سياسی خود را عليه ديگران جامه قانون بپوشاند صورتی از قانون دارد و باطنی از هوس. فراموش نمی کنيم که تغيير قانون مطبوعات در روزهای آخر مجلس پنجم با هدف قانونی جلوه دادن توقيف گسترده مطبوعات و صورت قانونی بخشيدن به اراده سياسی يک جناح عليه جناح ديگر و برای محدود سازی مطبوعات بود، همان پديده ای که آزادی آن از اسباب قدرت دولت های فرنگ شد؛ در زمانی که امپراطوری های عثمانی و ايران و دولت های قدرتمند شاهی درسرزمين خود حکومت می کردند اما...
من با توجه به شناختی که نسبت به يک يک کانديداها دارم اعلام ميکنم کارکرد شما در آينده اگر بدتر از گذشته نباشد، بهتر نيز نخواهد بود چرا که نظام ولايی همه ی حرفها و وعده هايش پيش از انتخابات جز شعار های توخالی چيز ديگری نيست. مردم بايد انتخابات را تبديل به يک نظرخواهی در مورد آينده نظام کنند. به نام يک ايرانی پس از ۶۰ سال مبارزه برای آزادی و برابری اعلام ميکنم من رای ميدهم، اما نه برای نشاندن کسی بر روی صندلی رياست جمهوری. من رای ميدهم تا يک يک شما و همدستانتان را که وطنم را به اين روز انداخته ايد
حمایت از تشکیل چنین شورایی ضروری بوده و می بایستی هر چه بیشتر فعالان را به ایجاد این جمع ها ترغیب نمود. گرچه انتقادهای سازنده در پیشبرد مناسب این شورا مفید خواهد بود ولی تخریب آن و یا اتهام زنی به این جمع باعث تضعیف آن در حال حاضر و کاهش فعالیت جمعی از طرف فعالان در آینده خواهد بود که بهیچ عنوان با منافع ملی و سعادت ملت سازگار نمی باشد.
فدراسیون در مالزی، نه سبب تعادل اقتصادی در میان دولت های محلی شد و نه توانست عدالت اجتماعی را در میان مردم برقرار کند. بگونه ای که برخی از حکومت های محلی از رشد اقتصادی چشمگیرتری برخوردارند؛ اما دیگر مناطق از این خوان بی بهره اند.. نا برابری اجتماعی سبب زایش جهادگری اسلامی - بویژه در شمال کشور- و جنبش های جدائی خواهانه در ساواراک (Sarawak) و سبا (Sabah) شده است.
متاسفانه رسانه‌های حکومتی و دولتی ما در کشور آنقدر فضا را مسموم کرده‌اند که به هیچ عنوان در رسانه‌ی ملی خبری از انتشار اخبار آقای اعلمی نیست. من اسم رسانه‌ی ملی را رسانه‌ی «میلی» گذاشته‌ام که به میل خودش افرادی که در بلک لیست تشکیلاتی نیستند و از آنها بیشتر تبلیغات می‌کنند.
در یک کلام، بهترین روش برای دستیابی به دمکراسی در ایران، به راه انداختن جریانی است انسان مدار که در آن انسان های آگاه و پایند اخلاق به کار عملی سازماندهی شده دست می زنند و در این کار انضباط داوطلبانه و آگاهانه را رعایت می کنند. حرکتی کنش گرا برای رهایی بشر از هر آنچه سبب می شود او از انسانیت خویش دور افتد.
بیانیه صادر شده از سوی کروبی را زیر ذربین قرار بدهیم. قوانین اجرائی حکومت اسلامی مسئله مسیحیت ایران را فقط در چهارچوب قومیتهای ارمنی و آشوری مورد توجه قرار میدهد