گرامر یک زبان هیچ موقع عوض نمیشود. گرامر زبان تورکی با فارسی کاملا فرق میکند. هر زبانی لغتهای زیاد عاریتی دارد اما گرامر خود را حفظ کرده است."
با مقدمه فوق به بررسی قدمت زبان ترکی و مشخصات فرهنگی و تمدنی متکلمین آن وارد می شویم که اشتراکات آنها بیشتر در حوزه فرهنگ و زبان است و نه تنها تفاوت در لباس، موسیقی و سنن و رقص بلکه در چهره، سفال و رنگ پوست به حدی است که تصور قومی واحد برخاسته و پراکنده در این جغرافیای وسیع را از ذهن دور میکند.
همینجا از پیش بگویم که اگر کسانی مدعی شوند که این تفاوتها حاصل تغییرات در گذر زمان است آنگاه باید پاسخ دهند چگونه زبانی توانسته در مقابل تغییراتی که حتی سفال و رنگ پوست را تغییر داده مقاومت کند. پس نگاه به اقوام ترکزبان به عنوان یک قوم واحد دور از واقعیت است.
"الگوهای فرهنگی میان مردمان ترکزبان در قالب گروههای مستقل بزرگی در هم ادغام شدهاند. عامل یکپارچهسازی که ترکان را به هم پیوند دهد، جز سابقه زبان مشترک وجود ندارد. شکلگیری زبانهای امروزی غالباً در بستر تمدن اسلامی صورت گرفته است ..." ("زبانهای ترکی"، صفحه 1، لارس یوهانسون، انتشارات روتلدج، 1998)
از میراث مکتوب چند کتیبه مانند کولتیگین که نمیتوانند اثری از پدیدآورندگان آن حتی در حد یک دیوار نشان دهند و هیچکس توضیح مناسبی برای رمزگشایی آنها ندارد چون با خط رونیک اقوام اسکاندیناوی نوشته شده اند و چند کتاب قدیمی از جمله دیوان اللغات الترک، دیوان خواجه احمد یسوی، کتاب دهده قورقود و قوتادغو بیلیغ، نمیتوانند نمونهای از نسخه قدیمی آنها ارائه کنند و بگویند این کتب چگونه حفظ شده، همگی از اعتبار ساقط اند.
لذا هیچکدام از اقوام ترک زبان نمایههای تمدنی از میراث مکتوب معتبر، نشانه شهرنشینی یا مراتب و ساختار اجتماعی متناسب با مدنیت ندارند که بازگوی ارتباطی متقابل باشند. تنها دستاویز مدعیان تمدن ترکان که عرقریزان به دنبال نمایههای تمدنی روان اند و دستخالی می مانند، زبان منعطف و زایای این اقوام است. اما درمورد زبان نیز که این مردمان تقریباً برای هر موضوع عینی لغت مناسبی دارند، از ارائه تنها یک لغت انتزاعی یا لغت قدیم ناظر بر تمدن عاجزند
میدانیم که عمر شهرنشینی در میان ترکان طولانی نیست و در همه جا هنوز هم کاملاً یکج انشین نشدهاند. زبانشان کلمات قدیم پایه و متناسب با شهرنشینی مانند شهر، بنا، خیابان، مغازه، بازار و غیره ندارد و در جهان معماری خاص ترکان شناخته نیست
از آنجا که با هیچ امکانی نمیتوان کلمهای را در میان تمام اقوام ترکزبان در شهرها، روستاها و میان عشایر در چنین جغرافیایی رایج کرد پس لغات مشترک میان مردمان ترکزبان را میتوان قدیمترین لغات زبان ترکی دانست که از ابتداء مورد استفاده بودهاند، حتی اگر در هیچ مکتوب قدیمی ثبت نشده باشد. اکنون نگاهی به گنجینه لغات مشترک ترکان بیاندازم.
نمیتوان مردمانی را با قومیتهای رنگارنگ که سبقه شهرنشینی طولانی ندارند و جهان با معماری اختصاصی آنها آشنا نیست و زبانشان خالی از لغات انتزاعی است، لغات قدیم یا مشترکشان ارتفاع تمدنی ندارد، قومی واحد و کهن و صاحب چنان مراتب اجتماعی دانست که قادر به ساماندهی حملات گسترده به جهان و فرمانروایی بر یک امپراطوری پهناور دانست. پس باید به دنبال توضیحی منطقی برای چنین تابلوی تاریخی بگردیم
همینجا به نکتهای دیگر در باب زبان ترکی اشاره کنیم که میتواند موضوع یک تکنگاری مستقل باشد. یکسانی زبان میان دهات بسیار دور از هم و بیارتباط با یکدیگر و حتی بیارتباط با مراکز شهری ترکان در ایران که رواج زبان ترکی در ایران از طریق کوچاندن قومی با زبان مشترک به منطقه دیگر بوده
شما مینویسی "حگومت هزارساله تورکان" کو سند و مدرک ات درباره این حکومت ها
این پادشاهان تورک چرا هیچکدام سکه ای با نام و نقش خودشان نزده اند
این پادشاهان کاخ و کوشک نداشتند و در خیمه زندگی میکردند
بیشتر حضرات روشنفکر و دانشمندتورک در مقابل این سوال که: «معادل تورکی کلمه "پادشاه" چیست؟»، بارها گفتند: «خان»، پس لابد خان ده ما هم باید پادشاه بزرگی باشد
اکنون که فکر می کنم ، آنها نام هیچ پادشاهی را در تاریخ جعلی خود، ندارند ولی ادعایشان بسیار بزرگ در سر دارند و حال اینکه تورک ها برای کلمه "پادشاه" هیچ معنی و معادلی در زبان خود پیدا نمی کنند! این یعنی اینکه در حد و اندازه هایی نبوده اند (از لحاظ جمعیت در طول تاریخ) که برای کلمه "پادشاه" لغتی درست کنند.
آیا به راستی می توان با چنین خیره سرانی به گفتگوی علمی و منطقی پرداخت
آیا از خود نمی پرسند که بر اساس ادعای خودشان مبنی بر حکومت هزار ساله تورکان بعد از اسلام در منطقه، چرا تورکی نتوانست زبان قدرتمندی شود و حتی به زبان دربار تبدیل شود؟ دلیل این بی مهری پادشاهان و سلاطین تورک را باید در بی خردی آنها جستجو کرد یا در عدم وجود این پادشاهان در تاریخ یا در عدم قدرت زبان تورکی یا در همه مسائل مطرح شده و حقه بازی های جاعلانه ؟!. آیا بر اساس ادعاهای گفته شده حضرات می توان بر چنین پادشاهانی افتخار کرد که همگی در یک مسئله واحدی در طول چند قرن واحد عمل کرده اند؟. آیا می توان از متون قدیمی و پا بر جای تورکی اصیل و با قدمت در جهان سراغی گرفت؟. آیا بدون لغات دست ساخت فرهنگستان زبان تورکی و هیاهوهای رایج می توان متنی را یافت که به گفته حضرات نزدیک باشد
اگر زبانی در فرهنگ لغات خود برای این واژگان معادلی بومی ندارد چگونه از دیرینگی و دیرپایی آن می توان سخن گفت وقتی آن لغات هایلایت نشده عاریت گرفته از لاتین است؟. حال به آن نود هزار لغت دست ساخت فرهنگستان زبان ترکی رجوع کنید که اگر بی ریشه و باسمه ای و بدون پیشینه وارد دایره نگارشی نمی شد، شاید اکنون عده ای خوراکی برای پرورش نژاد پرستی از نوع تورکی نداشتند. آنهایی که برتری های قومی و ملی را در داشتن و نداشتن لغات و قدرت زبان و اقلیم مساعد زندگی و ... خود می دانند نه در مسائل واقعا انسانی و مدنی و ... یقینا با مطالعه و بررسی این قبیل مسائل باید بنده را جزو دشمنان تورک ها معرفی کنند و در هر محفلی غنای ادبی خود را نشان دهند!. حضرات سالها راهبرد سکوت را اختیار خواهند کرد ولی این سکوت چاره ساز نخواهد بود و در نهایت با لحظه مرگشان پیوند خواهد خورد
ابتدا سند همزمان دیوان لغات تورک را بیابید بعد بگوید که اصلا می دانید لغت انتزاعی یعنی چه؟ اگر قرار بر این باشد که با ترکیب های لغوی برای آن واژه ای که معادلی در زبان خود ندارید چیزی بسازید در آن صورت مثلا به جای ممنوع عربی می توان از معادل نمی توان کرد استفاده نمود. و هزاران مزخرف دیگر. در ضمن نمونه های باستانی و اسلامی و قبل از اسلام شعر هجایی تورکی را کجا بیابیم؟ اصلا مگر بیابانگرد دام پرور کوچرو که فرصتی کافی برای استراحت ندارد و همیشه در ستیز با طبیعت می باشد، می تواند به شعر و شاعری نیز مشغول باشد؟ پیشینه ادبی این معارف را در چه چیز تورک های باستانی جستجو کنیم؟ اصلا معنی واژه تورک چیست و از چه زمان این واژه و اسم خاص در جهان استفاده شده است؟؟؟ ... و هزاران آیای بی جواب دیگر...!!!
به گمان خود فکر می کنید که جواب این نقایص معرفی شده زبان تورکی را داده اید؟؟؟.
در ضمن اگر بر فرض نا درست، گفته های شما صحیح باشد، در این صورت آنهایی که در کرسی های دانشگاهی تورکیه داعیه فضل و کمال می کنند، بی سواد مطلق هستند زیرا دانش امثال بی اطلاعی چون شما را نیز ندارند! که نوشته اند
زبان ترکی شامل ( 7000) هفت هزار واژه ی فارسی
زبان ترکی شامل: (9000 ) نه هزار واژه ی عربی
(12000) دوازده هزار واژه ی فرانسوی
جناب تورک اوغلی(قره چی اوغل):
سالام عالیکیم :
من اینها را از پیش خودام ننوشتم درست دقت میفرمودید می دیدی:
معرفی حروف الفبا از کتاب اینجی دیلیم، دکتر زهتابی(حرف ر)
در کتاب ترکی هنر است، اسماعیل هادی، انتشارات احرار، تبریز، ۱۳۷۴/ حرف ر
بقیه منابع درباره نداشتن "ر" در تورکی
- دیوان لغات الترک، محمودبن حسین بن محمد کاشغری، ترجمه و تنظیم و ترتیب الفبائی دکتر محمد دبیرسیاقی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۵
فرهنگ ترکی فارسی، محمد کانار، انتشارات شیرین، تهران
در باره نگارش زبان ترکی (بهزاد بهزادی
"""والاه شاما مانابع تورکی که خود تورک ها ناوشتند را هم گابول نامیکنی """
اگر نه چند تا واژه تورکی از واژه نامه بنویس کهبا حرف "ر" اغاز شوند تا یک کم بخندیم
در ضمن"ء" هم جزو حروف فارسی نیست در عربی هم چیزی با "ء" اغاز نمیشود لطفا "ء" را با"آ" جابه جا نکن
کاربرد الفبای عربی برای نشان دادن آواهای زبان فارسی، از آنجا که این دو زبان از دو شاخهٔ زبانی متفاوت اند، مشکلات زیادی را برای فارسیزبانان بهوجود آورده است. یکی از این مشکلات مربوط به صامت همزه میشود. وضعیت این حرف نامشخص است. گاهی با مصوت «ا» یکی دانسته میشود و زمانی به عنوان حرف مستقل از آن یاد میشود در لغتنامه دهخدا و در فرهنگ معین هر چند الفبای فارسی را داری سیوسه حرف میدانند و صامت همزه را دومین حرف الفبا معرفی میکنند اما به حرف «ب» که میرسند آن را هم حرف دوم میخوانند و ترتیب همانجور حفظ میشود تا حرف «ی» که حرف سیودوم شمرده میشود نه سیوسوم
این آشفتگی در دستور خطّ فارسی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی به تناقضگویی کشیده شده است. در هنگام معرفی الفبای فارسی اولین نشانه را «همزه» معرفی کرده است و دومین نشانه را «الف» نامیده است و دو مثال در مورد شکل تنهای آن آورده است. «اسب» و «خانهای» اما در بحث مربوط به یای نکره و مصدری و نسبی حرف «ا» در «خانهای» را «همزه»یی به عنوان صامت میانجی معرفی کرده است. و البته هیچ توضیحی نداده است چرا فارسی زبانها باید این همزه را به صورت «الف» بنویسند اما «ی» بخوانند.
این مشکلات از آنجا ناشی شده است که "ا" مصوت است و در واژههایی مانند: «بابا» آوانویسی میشود و همزه صامتی است که شکلهای مختلفی دارد مانند: "ء"، «ا» در واقع اگر بنا باشد الفبای فارسی را سیوسه حرف بدانیم «همزه» یکی از این حروف است و «ا» که مصوت بدون نام است حرف دیگر آن. حرفی مانند: «آ» همزهیی است که با علامت مد مشخص میشود.[۹] زیرا نمیتوان همانگونه که مینویسم «با» و منظور صام
ء، (همزه) در میان حروف سیودو گانه الفبای فارسی شکلی از ملحقات حرف «الف» (صامت) است. شکل جدای آن (ء) و در حالتهای گوناگون با ترکیب دیگر اشکال بصورت (آ - أ - ئ - ؤ) و نیز بجای حرفواج ««ی» نکره بصورت (هٔ) نوشته میشود. همزه از نظر آواشناسی در میان واجهای زبان فارسی بطور مستقل یک صامت است که به اشکال (ء - ا) نوشته میشود ضمناً حرف «عین» نیز در آواشناسی فارسی با همزه تقریباً واجی یکساناند.
تلفظ همزه در زبان فارسی و عربی به شکل بست چاکنایی است. صامت همزه در زبان فارسی برخلاف زبان عربی درست مانند "عین" تلفظ میشود و حتا در لغتنامه دهخدا شکل آن در وسط کلمه را اخذ شده از عین برمیشمارد. فارسی زبانها همانگونه که میگویند «عزا» به معنای «ماتم» به همان شکل میگویند:«اذان» و یا «از آن» (وقتی در محاوره همزهٔ میانی را تلفظ نمیکنند.) «عین» در آغازِ «عزا» و «ء» در آغازِ «اذان» و «از آن» یکسان شنیده میشود. در الفبای فارسی بعضی از آواها چند نشانه دارند. مثلاً آوای (Z) به صورتهای «ز» و «ذ» و «ض» و «ظ» نوشته میشود. حرفهای «ء» و «ع» هم چنین است و یک آواست که با دو نشانه نوشته میشود. همزه در زبان فارسی مانند سایر زبانهای هندواروپایی -بر خلاف زبانهای سامی که عربی نیز جزو آنان است- فقط در اول کلمه تلفظ میشود و البته در بسیار موارد در هنگام گفتار و نوشتار بهخصوص در نظمها به ضرورت حفظ وزن عروضی حذف میشود. مانند "است"، "ست"، یا "که از"، "کز" اما از آنجا که فارسی زبانها «ء» و «ع» را داری یک آوا میدانن با ورود واژههای جدید از سایر زبانها سلیقهٔ مترجمین موجب شد بهجای شکل آوایی «ع» از «ء» استفاده کنند و برخی بعدها برای این که این همزه مانند همزهٔ عربی تلقی نشود آن را با «ی» نشان دادند برای مثال: کشور «سوئد» با همزه آوانگاری شده است و فارسی زبانان – البته اگر نخواهد هنگام تلفظ این نام باسواد جلوه کنند و با هزار زحمت قصد تلفظ «همزه»ی آن را نداشته باشند- آن را «سوعد» میخوانند اما برخی نیز نام این کشور را به صورت «سوید» آوانگاری میکنن
جناب سازاخ,
من به علت بیسوادی واقعا نمیدانم که " مذهب تشیع شعوبیه پارسی " از کجای " پارس " شروع شد اما ظاهرا " مذهب تشیع ترکی " را فرزندان شیخ صفی الدین اردبیلی از اردبیل شروع کرده و با زور شمشیر ابتدا به تبریز و قزوین و اصفهان و سپس به تمام ایران اشاعه دادند و من متحیرم که چگونه " الفبای قرآنی زبانفارسی بعنوان ضمیمه تشیع به آزربایجان " سرایت کرد؟ عزیز من. این تفسیرات در این دنیای پر آشوب, دردی از ما دوا نمیکند. اقلا از ۵۰۰ سال پیش " اگر ما الماس یم, همه سر و ته یک کرباس یم ",
پیروز عزیز، مذهب تشیع شعوبیه پارسی، با قرار دادن علی در مقابل عمر ، منشعب یافته از اسلام، تولیدات طلبه و ملای مکتبخانه ها عملا در دست شعوبیه پارسیان پیوند خورده با زبانفارسی شکل گرفت و در حوزه های علمیه بخاطر قداست الفبای قرآنی زبانفارسی تبدیل به زبان مکتب خانه ها گردید، تمام باسوادان بعد از پیدایش تشیع بخاطر هژمونی روحانیون شعوبی پارسی، با زبان حوزوی فارسی مکتبخانه ها باسواد شدند، شاعران آزربایجانی همگی فارسی را در حوزه ها و یا مکتب خانه ها از آخوندها و مجتهدین شعوبیه فارسی یاد گرفتند، در واقع زبان فارسی زیر چتر قداست الفبای قرآنی زبانفارسی بعنوان ضمیمه تشیع به آزربایجان سرایت یافت، اینکه شعرای ترک شعر فارسی سروده اند، آنها فارسی را در مکتبخانه یاد گرفته بودند
علی جان، دست بکش از این نامه ها و گلایه ها! تا وقتیکه جبهه متحد ملی آذربایجانیان و یا پارلامنت موقتی در خارج تشکیل نیافته، هیچکس و هیچ مرجعی حرفهای شماها را جدی نخواهد گرفت. بفکر اداره شورائی گوناذ و تشکیل این سازمانها درخارج ازکشور باشید.
لوائی پرسش خوبی طرح کرده است (چرا فيلم شاهان تُركى كه عصرها بر ايران حكومت راندند را توليد نمى كنند؟)
باید از شاه اسماعیل شروع شود و با احمد شاه قاجار فیلمها پایان یابد .انچه خواهیم دید جهانی از بربریت و توحش و قتل و خونریزی و ادمخواری است که به تصویر کشیده میشود .
امیدوارم که این کتاب در کتاب فروشی ها وجود داشته باشد . بدون شک کتاب هم به این موضوع اشاره دارد که انقلاب جریانی تحمیلی و خطا بود که به مردم ایران تحمیل شد .
طلبکاری بی مورد از سایت ایرانگلوبال برای سرپوش گذاشتن به نواقص خودی . من نمی خواهم همه مسائل را در رابطه با گوناذ باز کنم فقط این را شهادت میدهم که ای کاش به اندازه یک صدم سایت ایرانگلوبال ، شما و سایت گوناذ و تلویزیون گوناذ به مخالفان فکر ی ...امکان پخش میداد فقط یک مثال کوچک میزنم آیا تا بحال از یئنی گاموح و رهبران زندانی اش یک سطر نوشته و یا خبر پخش کرده اید ؟
ببینید من از اولش گفتم که این دعوای شخصی بین آقای لوائی و اوبالی است که خیلی ناشیانه و بی تجربه از طرف لوائی به مدیای فارسی زبان کشیده شده و جز ضرر هیچ خیری به حرکت ملی آذربایجان نمیرساند و در این میان یک عده فرصت طلب .... از موضع چپ ولی ماورای راست خود را میدان کردند و حتی مقالات کهنه از جمله نوشته قدیمی .... را چاپ کردند و این ... معروف خاص و عام که همیشه نان را به قیمت
قیمت روز خورده به شکل ... خود را داخل این جنجال - برمه شو کرده و یکی نیست به این آقا بگوید که سنه نه - تو تا بحال با این همه أدم بی پرنسیب و ضد تورک نشست و برخاست کرده ای حالا به یاد حرکت ملی افتاده ای و یک جمله در رابطه .. ، گوناذ تو بلی ولی مخربات تو به حرکت ملی آذربایجان نه .... تو در جریان جنبش سبز بهمراه چپ ها از جمله ...... دمار از روزگار حرکت ملی در آوردید و با آن برنامه های مفتضحانه حمایت از موسوی و کروبی با فش و تهمت بجان استقلال چی ها افتادی .اگر جرعت داری آن برنامه روز پجشنبه مشهور را که با این آقایان برنامه داشتی را یکبار دیگر پخش کن و نشان بده که مخالفین جنبش سبز حرکت ملی را چگونه با تهمت و حرفهای ناروا مخاطب قرار دادی . یادم میاید برخی از فعالین حرکت ملی که بخشی از حقوق ماهانه شان را به گوناذ کمک میکردند چقدر پشیمان و افروخته شده بودند و خود را پشیمان و گول زده بحساب میاوردند . حرف زیاد است منتها بخاطر دشمن مشترک صلاح نیست بیشتر برای دشمن مشترک ملاط داد . یاشاسین آذربایجان ملی و استقلاچی حرکاتی . الحق که فعالین حرکت وقتی اسم این علی سلیمانی میاید میگویند که معده ام بهم خورد به حرفهای این فرد خوب گوش کنید این بابا خودش را برای نشست با رضا پهلوی شونیست که پدرش قاتل ملت آذربایجان است دعوت میکند آنهم بنام رهبران حرکت ملی . ای احمد اوبالی نگاه کن به انصار خودت و مقایسه بکن با آن شناخته شده های حرکت ملی که تو آنها را رانده ای .
علی جان رسانه هائی که تک قطبی نیستند و نظرات و افکار متنوعی را به معرض نمایش می گذارند، در دنیای مدرن امروز جذبه بیشتری برای کاربران دارند، و افراد زیادی را بسوی خود جذب می کنند، بزرگترین موفقیت رسانه ها در کار آفرینی آنهاست، و تقابل تفکرات متضاد باعث زایش افکار جدید می گردد، اکثر کاربران می خواهند چیزی جدید بیاموزند، در رسانه هائی که فقط بله قربان حاکم باشد و تعدد افکار محدود باشد، باعث تکرار و مکررات می شود، و مردم در این دور و زمانه دیگر حال دیدن فیلمهای تکراری را ندارند، اگر رسانه ائی که نتواند خود را با نو آوری همگام کند، طبیعا انقراض آن قطعی خواهد بود، اجازه حضور تضاد افکار، عامل زنده ماندن آن رسانه را تضمین می کند، و حتی در کشورهای مترقی برای کار آفرینی و برای زنده کردن یک رسانه، بطور تصنعی هم شده باتزریق فکار متضاد باعث تنوع برنامه می شوند.
جملەای از افاضات و کم سوادی جناب ناصر کرمی ( همچنین گویشهای دیگر زبان فارسی از جمله کُردی) من وارد این بحث و معقولە نمیشوم جناب کرمی هر موقع شما برای مهمترین و اساسی ترین رکن یک زبان جهت های جغرافی در زبان فارسی کلمە و واژە داشتید آن موقع بیاید زبان کوردی را زیر مجموعەی زبان فارسی قلم داد کنید قربان شما در زبان فارسی هنوز برای جهت های جغرافی کلمە ندارید از شرق، غرب ، شمال ، جنوب ،، عربی استفادە میکنید آنموقع ادعا دارید کوردی گویش زبان فارسی بان آن همە بی مسمی بودنش باشید ؟ در همین کامنت کوتاهتان کە بە اصطلاح بە زبان فارسی نوشتید کلمات عربی آن را بیرون کشیدم ببینید اصلأ بدون این کلمات کامنتت خواندنی است ؟؟ تعصب ، استدلال،بحث، مربوط، ، عضو ، هیئت ، هویت .حتمأ.موثر.مهم.آثار . ادبیات.تبلیغ،علم . کامل .کلاس، سوم.شروع.مناسب ، ارتباط، .منابع .البتە . تأکید.ضروری.جامعە.انواع و
وو ملاحظە میکنید جناب کرمی 5 سطر کامنت نوشتی و من نیز 2 سطر جواب نوشتم میبینید کە اساسأ زبانی بە اسم زبان فارسی وجود ندارد کە کوردی با آن همە وسعت و واژە و فعل و کلمە زیر مجموعە و گوشی از این زبان بی مسما و مریض فارسی باشد در حالی کە در زبان کوردی برای هر جهت جغرافی و ماهای سال 2 واژە وجود داشتە باشد جناب کرمی از آخرین کامنتتان کلمات عربی کە وجود داشت بیرون کشیدم ببینید بدون اتین کلمات اصلأ کامنتتان خواندنی است ؟
آفرین. خسته نباشید . موضوع بسیار مهم و اینفرماتیو بود . درسهای حوادت تاریخ میتواند بسیار آموزنده باشد. نمیدانم در ایران چند کتاب در این زمینه ترجمه شده ولی بنظر می آید که دانستن آن به اندازه آگاهی پیرامون انقلاب مشروطه در ایران لازم باشد.
ادامه,
جناب کرمی,
" زبان " در ایران گذشته و حتی کنونی مساله ای نبوده است. در ایران صدها هزار زن و مرد ترک و فارس در تهران و تبریز و اردبیل و رشت و آستارا و قزوین و مراغه و غیره با هم ازدواج کرده و نزدیکترین تماس مستمر و ممکن بین دو انسان را با موفقیت برقرار کرده و خانواده تشکیل داده و فرزندان خود را چه ترک و چه فارس بزرگ کرده اند. این مساله را کسانی ایجاد کردند که ۶۰ میلیون انسان را به خاطر " غرور ملی " و برتری نژادی " قربانی کردند و ارمنی و یونانی را از خطه آناتولی پاک نمودند و کردها را ترک کوهی نامیدند و در آذربایجان به کسی که ترکی صحبت میکرد کاه جو میدادند که بخورد. و تا به امروز که به اینجا رسیده ایم. ملاحظه میفرمائید ؟ شما شیپور را از سر گشادش میزنید.
جناب کرمی,
میدانید که کودکی با قاشق آب استخر را به هم میزد که کره بگیرد, به او گفتند که کره از آب درست نمیشه, کودک گفت آری ولی اگر بشه خیلی میشه. عزیز من تمام مقالات و کامنت های ایران گلوبال در باره ملت / قوم هایی ست که میخواهند به زبان مادری خودشان صحبت کنند, نه زبان دیگری.
و اکثر این کامنت ها نه در باره زبان مشرک بلکه میخواهند سر به تن زبان مشترک نباشد. شما صورت مساله را پاک فرموده اید که اگر همه انگلیسی بیاموزند- امر تقریبا محال - اشکال بر طرف میشود. گمان دارم اقامت طولانی در آلمان شما را از فرهنگ ایران دور کرده است. مشکل ما زبان نیست, در تمام دوران طولانی تسلط ترک ها بر ایران فارسی زبان رایج بود و حتی تا صد سال پیش هم کسی مجبور به آموختن آن نبود. این مساله را آتاتورک و رضا شاه و هیتلر شما سیاسی کردند. وگرنه مولانای بلخی قونیه ای که عمری را بین ترک ها زیسته بود فرمود :
ای بسا هندو و ترک همزبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگرست
همدلی از همزبانی بهترست
جناب توکلی با عرض معذرت لطفا این حرف منو که یک ضرب المثل ترکی هست به خود نگیرین جدا معذرت باز میخوام میگن قانمیم قالاسان یانا یانا حالا شما هم به در و دیوار میزنین من میگم به بنیانهای فکری ما توهین میشه در ایران گلوبال با نامهای مستعار شما میگین توهین به شما وگوناز توهین به حرکت ملی نیست انتساب اطاق فکر حرکت ملی اذربایجان به اطلاعات چی هست منم هستم گفتن فاشیزم به رهبران ما توهین به شخص منه واقعا دیگه به این سیاست شما من موندم
جناب علی سلیمانی گرامی، من در هیج کجا نگفته ام که دعوای لوایی ، اوبالی و شما شخصی است. آقای لوایی به مدت 2 سال همکار و برنامه ساز گوناز تی وی بود ولی بنا بر دلایلی با هم درگیر شدند. اینجانب باندازه کافی وقت و انرژی گذاشته ام و تا کنون دو ویدئو کلیب و بیش از یک ساعت هم در این باره در گوناز تی وی حرف زده ام و همچنین جلوی نوشته های بی نام را گرفته ام .اما اشخاص با نام ومشخصات واقعی می توانند هر نظری را در ایرانگلوبال بنویسند. اشتباه جنابعالی در این است که هر نقدی علیه خود ویا گوناز تی وی را معادل مخالفت با جنبش ملی آذربایجان می دانید!
اقای همنشین بهار من به راستی نمیدانم که بین کمون پاریس و قران و سازمان مجاهدین و روایت حنیف نژاد و دیگر مکتب داران بیضه اسلام کدام را انتخاب کنم ؟ انچه در دوران انقلاب فرانسه و کمون پاریس گذشت با انچه ما به عنوان اسلام وتشیع انقلابی سرخ میشنایسم دو موضوع متضاد هستند . یکی برای حقوق مردم بود و دیگری برای اخرت و دین نبی .
چگونه میتوان از سوئی از انقلاب فرانسه تعریف و تمجید کرد و از سوئی از پیروان ارتجاعی ترین دین تاریخ بشریت اسلام و مروجان ان دفاع کرد ؟ بنظر نمیرسد که بتوان بین ارتجاع انقلابی اسلام و اندیشه های ازادی خواهانه انقلاب فرانسه پلی استوار کرد .
"" نمونه کامل شکست تحلیل از نوع شاهنامه خوانی "" تازگیها انتلیجنسیای یونان گزارش داد که "" انار شیستهای یونانی در سوریه از تروریستهای کمونیست پ ک ک و دیگر شعبههای آن جنگ شهری را "" یاد گرفته اند و قصد آشوب در یونان را دارند. یونان و یونانی دست کم صداقت دارد. پان تورکیزم کزائی، مدرنترین جنبش هویت طلب تمام جهان، بدون دست بردن به حتی یک گلوله، خواب کمونیست ها، شاهنامه پرستان و جامعه شناسهای ساده لوح تحصیل کرده خارج را، سرآسیمه کرده، "" واقعیت کجاست؟ "" بندر گوادر، و "" ثبات یا بی ثباتی آن "" به بلوچستان و آشوبهای آن وابسته است، گلوی چین را، قدرت چانه زنی با چین را، هماهنگ کردن سیاست چین با سیاستهای آمریکا را، در بندر گوادر به پیش خواهند برد، تحلیلگر ما، هیچ اشارهای به بندر گوادر نمیکنند و زود از دیوار کوتاه مدرنترین جنبش ملی خاورمیانه بالا میروند.
شخص محترم anonymous
هر چه سعی کردم ببينم چطور ممکن است از نوشته من نتايج شما گرفته شود نتوانستم. بنابر این دوباره می نویسم ولی این بار ساده.
شما می توانید منتظر روزی بنشینید که خلق آزربایجان همزمان به همراه تمام بشريت رای به یک جمهوری سوسیالیستی سكولار بدهد. خوب این یک طرز تفکر و انتخاب است. در این صورت عضويت مجانی کلوب اصحاب کهف را هم به دست می آورید.
یا اینکه بعنوان پیشرو جامعه و با درک و تحلیل شرایط بین المللى و منطقه ای در راستای اعمال سیاستی که فکر میکنید به نفع ملت خودتان است حرکت کنید.
دمکراسی کامل وقتی عمل میکند که دمکراسی کامل بر قرار باشد. این مسئله پدیده عجیبی است و در انگلیسی به آن catch 22 میگویند که از کتاب جوزف هلر وارد ادبيات شده است. مثلا به شما کار نمیدهند چون تجربه ندارید، پس از کجا تجربه کسب کنید وقتی کار به شما نمیدهند.
شعار نان مسكن آزادی که خاطرتان...
است. بله انها در اروپا نسبتا حل شده است. از نظر تاکتیکی جنبش آزربايجان بهتر است بر اساس استقلال و سوسيال دمکراسی و میهن دوستی استوار شود تا در آینده ای نا معلوم جزو سوسیالیسم جهانی شود.
سالام ـ من به روحانی رای ندادم،این حرکات روحانی رایک ماموریت برای مهندسی جدید ازنوع محمدخاتمی دربقای حکومت وعوامفریبی بیش نمی دانم،روحانی در دوراول ریاست خودنشان داد،که قصدی برای اصلاحات امورندارد،اگریادتان باشد ،جناب روحانی منشور13ماده ایی داد،که رئوس آن به صورت زیربود،آزادی های مدنی.رفع حصر،احیای دریاچه اورومی،تدریس زبان تورکی درمدارس ،ایجادفرهنگستان زبان تورکی،مقابله باخودمحوری، عدالت دربین زن ومرد ووو،،،،حال شمابفرمایید،کدامش راعملی کرد؟ درچهارسال گذشته روحانی تنهاکاری که کرد ،اجرای اقتصاد انقباضی برای نجات اقتصادورشکسته ایران باهمکاری آمریکا وگرفتن ماهانه یک میلیارد دلارآنهم برای دادن حقوق عوامل خودشان بود،حال نیزتنهاشعارمیدهد تازمان خری کند.مگراینکه سیاست اجماع کشورهای استعماری حرکت لاکپشتی برای یک قدم پیش رفتن جمهوری اسلامی باشد،
"" زبان بسته و > ساختارهای علم < ضدّ علمش "" جناب کرمی، مشکل زبان فارسی، فقط در به عرفان آلوده شدن آن نیست، در تبدیل "" جامعه شناسی تاریخی "" به دین است، در این جامعه، این فقط جامعه شناسی نیست که ایدئولوژی زده میشود، انتخابات، احزاب، ناسیونالزیم، ادبیات، فرهنگ این جامعه نیز، وارد دور باطل تباهی میشود. هشتاد میلیون انسان صد سال با پول مفت نفت یک برندهٔ جایزه نوبل تولید نکردند و ترکیه بیخ گوش ما، جایزهٔ نوبل در شیمی و ادبیات گرفت. شما به درستی تشخیص داده اید که عقب ماندهگی جامعه شاهنامه خوان، در عقب ماندهگی زبان فارسی است. این تنها نقطهٔ اشتراک ما نیست، من نیز مثل شما فکر میکنم ساده لوهترین ایرانیان از هر ملت و زبانی، در خارج جامعه شناسی خوانده اند.
اسامه هاي رنگارنگ و پان فارسيست هاي پير و جوان....... لايق بودن زبان تركى به عنوان زبان مستقل را به عهده جوانان آزربايجان در اين عصر شكوفايي ديجتالي ميگذاريم. من ترك آزربايجاني هيچ مشكلي با ژن هاي عربيم ندارم. ژن هاي من و زبان توكي من ، فرهنگ و ادبيات من نه تنها بعضي ها را پريشان حال كرده است بلكه صليبي مي ماند كه به دراكولا نشان داده مي شود. تاريخ ترك ها باز هم بدست جوانان دوباره نوشته خواهد شد. به اميد هرچه زودتر ان روز.....
اگر روحانی مرده و جیگر داره باید پیام بده : من رئیس جمهور هشتاد میلیون ایرانی هستم و به این پشتوانه از پایان حصر حرف میزنم.تو کی هستی که بخوای جلوی من و خواست ملت ایران رو بگیری؟!!!
به جناب... ،.... Peerooz.... در لینک پایین بررسی شده است که زبان فارسی امروز با زبان پارسی باستان چندان مناسبتی ندارد. نمیدانم تعصب بدون استدلال شما برای ماندگاری زبان فارسی امروز و دور ی جستن از رسمی کردن زبان انگلیسی برای چیست ؟ یعنی شما از ما ایرانی تر هستید و و ابستگی ما به زبان، فرهنگ و ادب فارسی از شما کمتر هست ! خیر چنین نیست، به میان کشیدن این بحث خیلی ریشه دار از این برداشت ها میباشد......
زبان چینی و کره ای مربوط به این مردمان است که عضوی مهمی از هویّت آنهاست. من حتمأ زبان فارسی را عضو مؤثر هویّت ایرانی نمیدانم، چرا که این زبان دستخوش بیگانگان شده است، آن فاکتوری که برای من مهم است، بینش و فرهنگ ایرانی است، که بوسیلهء زبانهای دیگر خود را بهتر و فراگیرتر به نمایش گذاشته است.
آثار هنری، تاریخی، و ادبیّات ایرانی هم به زبانهای دیگر بیشتر و بوسیله مردمان دیگر صد چندان از خود ایرانیان گسترش و تبلیغ شده است.
زبان آلمانی خود یک زبان علمی و کامل است، فراگیری زبان انگلیسی که از کلاس سوّم شروع میشود به مناسبت ارتباط و دسترسی به منابع بین المملی است.
الیته در کنار رسمی کردن زبان انگلیسی تأکید کرده ام، که اگر زبان فارسی امروز با اینهمه توانایی
پاسخگوی نیازمندیهای ضروری جامعه ایرانی نیست، خرده زبانهای دیگر مانند تُرکی، ترکمن، و زبان عربی، همچنین گویشهای دیگر زبان فارسی از جمله کُردی، بلوچی، و انواع گویشهای زبان فارسی که از صدتا هم بیشتر هستند، بطور کلی ضرورتهای امروز و فردای ایران را پاسخ نخواهد داد. رسمی کردن زبان انگلیسی گذشته از آینده نگری جنبه های سیاسی بزرگی هم دارد.
qochaq zonozli
ممنون اظهار نظر جنابعالی
اگر اجازه می دادند سایه قانون مشروطه در این سرزمین پا یدار می گردید اکنون مردم درچنین وضع فلاکت بار قرارنداشتند گوتوله های پاایرانیستها تحمول آزادی مردم را ندارند اکنون هم این گوتوله ها آزادی رابه میل خود تفصیر می کنند.
تروریست کرد سربازانی وطن را می کشد وچون این سرباز از فارس ها نیست دررسانه ملی انعکاس نمی یابد.
چون انعکاس یافتن آن مایه بد نام کردها می گردد.
اسامه جان، شما پژاکیون کوبانی که بازیچه تحرک در قلب خاورمیانه و آتش بیار معرکه، البته بعد از اجرای پروژه ها مورد دلخواه قدرتمندان جهان، همانند گذشته گوشت قربانی بیش نخواهید بود،
آن افرادی که موذیانه ، اقدامات شریرانه و پان اسلامیستی رژیم ضدملی و ضدایرانی جمهوری اسلامی را در راستای بسط و اشاعۀ امپراطوری پارسی و شعوبیه و از این دست مزخرفات قلمداد می کنند، از مزدوران و حقوق بگیران جریانات منفور پان ترکیسم و پان عربیسم و خائنین جدایی طلب (ناسیونالیستهای کوتولۀ قومیتگرای ترک و کرد و عرب) می باشند که این تبلیغات مزخرف و اراجیف را در سایت ایران گلوبال در بوق میکنند. این افراد، بلندپروازیهای جاهطلبانۀ خامنهای جلاد و رژیم ضدملی و شیعه گستر جمهوری اسلامی را «ناسیونالیسم فارس»، «امپریالیسم فارس»، و تلاش برای ایجاد «امپراطوری فارس» و «توسعه طلبی فارسی» جا میزنند و وقاحت و بی شرمی را به حد اعلا می رسانند.
خامنه ای جلاد و رژیم پان اسلامیست و فرقه گرای شیعۀ جمهوری اسلامی به دنبال ایجاد امپراطوری شیعه در خاورمیانه و درنهایت در پی تشکیل حکومت جهانی اسلام هستند.
جناب نویسنده، حالا که نوشته شما خوانده شده و افشای آن تأثیری بر فهم خواننده از متن نخواهد گذاشت، لطف کنید خود را معرفی فرمایید. چون بسیار بی اخلاقی است که با نام مستعار به اشخاص حقیقی یا حقوقی حمله شود. با نام مستعار می شود در مورد هر مسئله ای اظهار نظر کرد، کتاب نوشت، فلسفید، رمان و داستان نوشت،اما نمی شود به اشخاص با نام و نشان اتهام زد، یا ناسزا گفت. این کار شما به شدت بی اخلاقی است و سایت ایران گلوبال نیز متاسفانه با انتشار این متن، در این بی اخلاقی شریک شده است.
آقای وحید فرخنده خوی , از روزی که این آخوندهای پلید درایران به قدرت رسیده اند پروژۀ ناامن کردن منطقه کلید خورده است. اقدامات سعودی و پاکستان و دیگر کشورهای منطقه پاسخی است به نزدیک به چهل سال فتنه انگیزی ها و صدور تروریسم رژیم جمهوری اسلامی .
واقعیت این است که رژیم جمهوری اسلامی سرمایه گذاریهای هنگفتی از جیب خلق محروم و تحت ظلم و ستم ایران، برای توسعه تروریسم و بنیادگرایی در منطقه انجام داده است، و ایران را به پایگاهی برای آموزش تروریسم تبدیل کرده است. حمایتهای آشکار و پنهان رژیم جمهوری اسلامی از القاعده و طالبان و ارسال موشک ، سلاح و پول به کودتاچی های حوثی در یمن و یا گروه تروریستی حزب الله در لبنان، حشد الشعبی در عراق، حمایت از بشار اسد خونریز وووو نمونههای کوچکی از این سرمایهگذاری جمهوری اسلامی برای برهم زدن امنیت خاورمیانه و صدور تروریسم و بنیادگرایی را به نمایش میگذارند.
به رستگار
به یقین نقش اصلی و اساسی برای رسیدن به هرگونه تحول بنیادین در ایران را مردم و مقامت ایران و مجاهدین خلق ایفا میکنند.
برای خروج از این وضعیت بحرانی و برای رسیدن به صلح، تنها راه، سرنگونی رژیم پلید و تروریستی حاکم بر ایران است.
تمام مشکلات منطقه به بنیادگرایی هار خامنهای برمی گردد و باید از افعی ولایت فقیه خلاص شد. سیاست کلی رژیم جمهوری اسلامی ، تشکیل «"اتحاد جماهیر اسلامی"» است که ایران و ایرانی را قربانی دست یابی به این هدف شوم خود کرده است ودر این راستا مهم ترین ابزار صدور برای این سیاست مخرب نیز همان نیروی تروریستی قدس و زیر شبکههای تروریستی رژیم در جای جای منطقۀ بحرانی خاورمیانه و یا شاخ آفریقا است.
سالام ـ اشتباه نفرمایید،بانقلاب کاری درست نمیشود،دردی هم درمان نخواهدشد،هم مردم مابیسوادهستند ،هم روشنفکران ما خاک پرست،وکم سواد،ومتوهم،انگلیس وآمریکا واسراییل وغرب باهمدستی اینبار کوروش پرستان وباستان گراهای پوچ مغزرادچارجان مردم خواهند کرد،ازنوباید چهل سال دیگریک انقلاب بایک فرهنگسازی استعماری دیگری بایدمردم بکنند،این ازاول دوراه بیشتربرای نجات خودندارند، 1ـفدرالیسم واقعی علمی ومنطقی،عقلانی، که درآن احزاب سیاسی ازهرنوع باید آزادباشد،2ـبهترین راه استقلال ملل مثل چک واسلواکی یالاقل مثل یوگسلاوی وشوروی که هرملتی ازاین کشتی درحال غرق شدن بتوسط فاشیسم فارس واستعمار خودرانجات دهند،راه سوم راشما گفتید که بازهم همان آب وهمان کاسه بشکل های گوناگون خواهدبود،
سالام.هرکسی گفته باشد درتورکی حرف ،،ر،،وجودندارد من فکرمیکنم ،یک بیسوادبوده وامکان ندارد،یک لغت نامه نویس اشتباه به این بزرگی راکرده باشد،شما هم جاعلی میکنید ،هم دروغ میگویید،تنها اگرحرف ر در اول کلمات الف را به اول خود دراسم اضافه میکرده است،جاعلی ودروغگویی درجمع یک آبروریزی برای شمامیباشد وبس.درفارسی دری نیزهیچ اسمی دراول وآخروسط خودنمی توانست حرف ،،آ،،ا ،،را بیاورد، مثل ئوستورو،که به آستارا می گفتند ومیگویند،یا بابا ،،بوبو میگویند،یابه نیارا نییورو میگویند.ماما مومو ،به میانا، مییونو،به شیراز،،شیروز، میگفتند ،به آب ،،ئو،،ووووو.....اینجاست که میگویم شما هم مغلطه،هم جاعلی وهم دروغ گویی میکنی.ادامه دادن بحث وگفتگوباشما عوامل،،،، ته یانتیجه نخواهد داشت،
جناب راز :
تو تنها یک پرسش را پاسخ بده بیشتر پیشکش ات :
در کتاب ترکی هنر است، اسماعیل هادی، انتشارات احرار، تبریز، ۱۳۷۴ نوشته :
هیچ کلمهٔ ترکی (اصیل) با حرف “ر” شروع نمیشود. گویا در قدیم واج “ر” در زبان تورک ها وجود نداشته چنانکه برای سهولت تلفظ کلماتی (غیر ترکی) که با این حرف آغاز میشود، معمولاً به اول آنها حرف “الف” میافایند د؛ به عنوان مثال در نواحی مختلف ترکنشین ایران، رضا به صورت ایرضا، روس به صورت اروس و رشته به صورت اریشته ادا میشود. بر این اساس احتمالاً کلمهٔ ترکی اروج به معنی روزه، در اصل شکل تغییر یافتهٔ کلمهٔ فارسی روزه است. در قدیم کلمهٔ روز در زبان فارسی به صورت روج هم بیان میشده است؛
خب حالا که در زبا تورکی "ر" وجود ندارد خود این واژه تورک که در ساختار اش "ر" دارد متعلق به کدام زبان است
همه منتظر پاسخ شما که داری برای این واژه یقه پاره میکنی هستیم
هارولد لمب این واژه را اینجوری ریشه یابی کرده :
«تُرک» یک واژه از زبان ماندارین چینی و برگرفته از واژۀ «توکی» به معنی سگ ولگرد است.(کتاب تیمور لنگ/ نوشته هارولد لمب/ مبحث ترکان/ صفحه 313تا315)
بقیه منابع درباره نداشتن "ر" در تورکی
- دیوان لغات الترک، محمودبن حسین بن محمد کاشغری، ترجمه و تنظیم و ترتیب الفبائی دکتر محمد دبیرسیاقی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۵
فرهنگ ترکی فارسی، محمد کانار، انتشارات شیرین، تهران
جناب دکتر راز:
شما برای من مینویسی دروغگو پس حالا لطف کن و نشان بده در کجا و کدام لینک و کدام کامنت من نوشتم "خر"
تمام کامنت های این سایت ادرس دارد مثل کامنت قبلی خود من:
فرستاده شده توسط اسامه در د., 05/29/2017 - 15:35
لینک صفحات هم که دیگر معلوم است
کجا من چنین چیزی نوشتم
البته از شما جماعت قزلباش گرا انتظار چیزی با نام "راستی" راستگویی" شرافت" تقریبا محال است
اگر چنین چیزهایی در کار بود "تهمت" ان هم به دروغ نمی نوشتی
اگر غیر از این هست اثبات کن کجا چنین چیزی نوشته شده
وگرنه انسانی که خوداش برای خوداش ذره ای ارزش قائل باشد دنبال ناسزا گفتن به بقیه نمیرود
نتیجه دشمنی های شما تا کنون چه بوده :
اثبات متقن و با سند و مدرک اینکه :
1- مردم اذربایجان ریشه عربی دارند
2-زبانی با نام تورکی اصلا وجود ندارد
3- تمام بناها و تاریخ تورکان جعلی است یا مال بقیه
تورکی لايق زاپاس بودن هم نيصت چه برسد به پاس داشتن. زاپاسي كه سوراخ سوراخ باشد به چه کاری میاد درباره زبان به اصطلاح تورکی و در واقع کریول توکی در بیش از 150 کامنت لینک زیر گفتگو شده در انجا اثبات شد که تورکی اصلا یک زبان نیست بلکه کریولی است از سه زبان مغولی فارسی و عربی با دستور زبان التصاقی مغولی :
پس نیازی به کپی پیست بیشتر نیست خوانندگان به کامنت های لینک مراجعه کنند :
جناب سهند میخواهند با همراهی ابن اثیر و ماکس مولر و نیکیتا هایدن جمله زیر را رفع ابهام کنند:
سوال ما خیلی ساده است یکی از ساده ترین جمله های "اسنادی" در زبان فارسی که معنی کامل میدهد "خدابزرگ است"
حالا شما به زبان عقیم تورکی یا بهتر بنویسم لهجه غربی زبان مغولی یعنی توکی این جمله را ترجمه کن وگرنه زبان الکن ات به در د لای جرز دیوار میخورد
این جمله چی میشه به تورکی "الله اکبر"
فالله اکبر
فارسی: خدا بزرگ است
تورکی : تانری بیوک دیر
تانری = تانگری مغولی = اسمان
بیوک = خروس
دیر = است
ترجمه واقعی زبان تورکی: اسمان خروس است
به زبان عربی از تورکی
الدیک الله
اگر واقعا چیزی جز این است میتوانید این جمله الله اکبر یا جمله زیر را به تورکی یا به فارسی رفع ابهام کنید
جناب یازیچی
اصل زبان بودن این به اصطلاح زبان زیر سوال است زبانی که ساختار مستقل نداشته باشد و از ترکیب دیگر زبان ها ساخته شده باشد
کریول است نه زبان:
به کسی که چند تا مصدر مرکب جعلی ردیف میکند که مطلقا چنین چیز هایی در زبان تورکی سره یا اصیل وجود ندارد و بعد
رجز هم میخواند که معادلشان را بگو چی باید گفت.
یک بار دیگر این نوشته را بخوان :
در کریول التصاقی تورکی:
تمام پسوند ها مغولی اند یا فارسی
کامنت های لینک زیر پسوند های مغولی به طور کامل اثبات شده نیازی به کپی پیست 10 کامنت کامل نیست : http://www.iranglobal.info/node/59400
حالا پسوند های فارسی
اق(اخ) تنها پسوند اسم ساز ترکی="اک"پهلوی
(نگاه کنید به واژه های خوراک- پوشاک)
یق(یخ) تنها پسوند صفت ساز ترکی="یک"پهلوی
(نگاه کنید به واژه های تاریک- نزدیک)
ما(مه) تنها پسوند اسم مصدرساز ترکی="مان"پهلوی
(نگاه کنید به واژه های زایمان- سازمان)
یش(وش) تنها پسوند اسم فعل ساز ترکی="ئش"فارسی
(نگاه کنید به واژه های گردش- نرمش)
ان( َن) تنها پسوند اسم فاعل ساز ترکی= "آن"فارسی
(نگاه کنید به واژه های باران- خواهان)
ین( ون)تنها پسوند اسم مفعول ساز ترکی="ین"فارس
(نگاه کنید به واژه های زرین- غمین)
یم(وم) تنها شناسه برای ضمیر ملکی و
شناسه فعل متکلم="ام"فارسی
(نگاه کنید به دستم- رفتم)
ریشه ی تنهای فعل(بن) در ترکی=فعل امر
در فارسی نگاه کنید به اشعار : خور(بخور)- شو(بشو)- کن(بکن)
----------------------------------
درفارسی 6 صیغه برای صرف فعل داریم:
در ترکی هم دقیقا همان6 صیغه!
در حالی که
در عربی14 صیغه
در انگلیسی تو-شما یکسانند/ او مونث و مذکر دارد
--------------
اؤز(خود)= از(در پهلوی یعنی من)
اؤز(خود)= از(در پهلوی یعنی من)
اود(آتش)= آت (در اوستایی یعنی آتش)
کد-کند(روستا)=کد(از پهلوی نگاه کنید به واژه های کدخدا- کدبانو-کدیور)
وار(هست) که به معنای داشتن بکار میرود="وَر" فارسی
(نگاه کنید به واژه های پیشه ور- دانشور)
من= من(من در تمام زبانهای هندواروپایی بکار میرود)
واقعا چیز جالبی اختراع کردی این که تو نوشتی با پسوند مندراوردی ماق و مک است که فعل مرکب جعلی است و مطلقا از زبان التصاقی تورکی نیست
مصادر مرکی جعلی که با ماق و مک (اولماق و اولمک) ساخته میشوند مطلقا قابل صرف نیستند و عقیم اند چون دیگر پسوند نمیپذیرند خودشان هم چیز مندراوردی هستند
"ماق " و "مک" که تو به اخر واژه ها میچسبانی جزو هیچ کدام از پسوند های زبان تورکی نیست
2- کلیه مصادری که نوشتی همگی مصدر مرکب جعلی هستند و در تورکی قابل صرف نیستند (دیگه پسوند نمیپذیرند)
3- تورکی تنها و تنها زمان گذشته دارد و زبان حال (مضارع) و اینده در زبان تورکی به صورت حقیقی مطلقا وجود ندارد این که شما مینویسی این افعال در گذشته روی داده اند ولی به صورت حال معنی میشوند درست است چون تورکی مضارع و اینده ندارد
فعل ساده هم = فعل امر چون تورکی مصدر فعل ندارد
در ضمن من 40 تا پسوند زبان به اصطلاح تورکی را مینویسم یازیچی لطف کرده مینویسد ماق و مک کجای این پسوند ها است یا اگر نیست چرا دروغ نوشته:
جناب yaradiciliq :
چه خبر از انتخابات فرانسه و از هم پاشیدن اتحادیه اروپا و واحد پول یورو ؟ راستی خیلی حیف شد که طرح راه ابریشم هم در اخرین نشست تبدیل به سراب شد البته مثل اینکه امریکا هم قرار نیست پشت قندیل نشین ها را خالی کند و این بار به جای کلاشنیکوف داره برایشان توپ و تانک و نفر بر میفرستد
سالام.این آقایان نه دغدغه ایران دارند ونه مردم ایران ونه برای انسانیت فکرمیکنند.این ها هرکدام بااستفاده ازرانت، پلکانی بالا می روند بفکراستفاده وسودجویی ازدلارهای نفتی افتاده که بتوانند سهم بیشتری گیرند،اگرتوجه کنید،هیچ کدام این داردسته جدایی ازحاکمان 39 گذشته نبوده،رقابت تنهابرای سهم خواهی بیشتراست،مگرمیشود گفت فرزندان رفسنجانی دغدغه خدمت دارند؟مگرمیشود ،گفت برادران خاتمی وداردسته عارف وحدادعادل میخواهندبرای من وشما دنبال قانون عقلانی،انسانی،علمی،منطقی هستند؟حب قدرت ومیزومقام 39 ساله برای تصرف پست ها همه این هارابه این جنگ کشانده است،خامنه ایی نیزعامل هماهنگ کننده ایی بیش برای ایجاد آرامش دراین دزدی نبوده ؟ولی این نوکیسان هرکدام سهم بیشتری خواسته ودرچندسال داخیرخودرابه روس واروپا وغرب نزدیک کرده تابتوانند باتوسل به آنها زیرپای خودرامستحکم نمایند،پان ایرانیست رنگارنگ نیزدوستارحاکمبت اتینک
خودازتمام گروه های چپ وراست خاکپرست ونژادپرست برای استحکام این حکومت توانسته ازسیاسیون بیسواد وکم سواد تبلیغاتچی درمواقع بحرانی استفاده مفتی برای سیستم بهره جویی کرده است.
گرامر یک زبان هیچ موقع عوض نمیشود. گرامر زبان تورکی با فارسی کاملا فرق میکند. هر زبانی لغتهای زیاد عاریتی دارد اما گرامر خود را حفظ کرده است."
"الگوهای فرهنگی میان مردمان ترکزبان در قالب گروههای مستقل بزرگی در هم ادغام شدهاند. عامل یکپارچهسازی که ترکان را به هم پیوند دهد، جز سابقه زبان مشترک وجود ندارد. شکلگیری زبانهای امروزی غالباً در بستر تمدن اسلامی صورت گرفته است ..." ("زبانهای ترکی"، صفحه 1، لارس یوهانسون، انتشارات روتلدج، 1998)با مقدمه فوق به بررسی قدمت زبان ترکی و مشخصات فرهنگی و تمدنی متکلمین آن وارد می شویم که اشتراکات آنها بیشتر در حوزه فرهنگ و زبان است و نه تنها تفاوت در لباس، موسیقی و سنن و رقص بلکه در چهره، سفال و رنگ پوست به حدی است که تصور قومی واحد برخاسته و پراکنده در این جغرافیای وسیع را از ذهن دور میکند.
همینجا از پیش بگویم که اگر کسانی مدعی شوند که این تفاوتها حاصل تغییرات در گذر زمان است آنگاه باید پاسخ دهند چگونه زبانی توانسته در مقابل تغییراتی که حتی سفال و رنگ پوست را تغییر داده مقاومت کند. پس نگاه به اقوام ترکزبان به عنوان یک قوم واحد دور از واقعیت است.
از میراث مکتوب چند کتیبه مانند کولتیگین که نمیتوانند اثری از پدیدآورندگان آن حتی در حد یک دیوار نشان دهند و هیچکس توضیح مناسبی برای رمزگشایی آنها ندارد چون با خط رونیک اقوام اسکاندیناوی نوشته شده اند و چند کتاب قدیمی از جمله دیوان اللغات الترک، دیوان خواجه احمد یسوی، کتاب دهده قورقود و قوتادغو بیلیغ، نمیتوانند نمونهای از نسخه قدیمی آنها ارائه کنند و بگویند این کتب چگونه حفظ شده، همگی از اعتبار ساقط اند.
لذا هیچکدام از اقوام ترک زبان نمایههای تمدنی از میراث مکتوب معتبر، نشانه شهرنشینی یا مراتب و ساختار اجتماعی متناسب با مدنیت ندارند که بازگوی ارتباطی متقابل باشند. تنها دستاویز مدعیان تمدن ترکان که عرقریزان به دنبال نمایههای تمدنی روان اند و دستخالی می مانند، زبان منعطف و زایای این اقوام است. اما درمورد زبان نیز که این مردمان تقریباً برای هر موضوع عینی لغت مناسبی دارند، از ارائه تنها یک لغت انتزاعی یا لغت قدیم ناظر بر تمدن عاجزند
میدانیم که عمر شهرنشینی در میان ترکان طولانی نیست و در همه جا هنوز هم کاملاً یکج انشین نشدهاند. زبانشان کلمات قدیم پایه و متناسب با شهرنشینی مانند شهر، بنا، خیابان، مغازه، بازار و غیره ندارد و در جهان معماری خاص ترکان شناخته نیست
از آنجا که با هیچ امکانی نمیتوان کلمهای را در میان تمام اقوام ترکزبان در شهرها، روستاها و میان عشایر در چنین جغرافیایی رایج کرد پس لغات مشترک میان مردمان ترکزبان را میتوان قدیمترین لغات زبان ترکی دانست که از ابتداء مورد استفاده بودهاند، حتی اگر در هیچ مکتوب قدیمی ثبت نشده باشد. اکنون نگاهی به گنجینه لغات مشترک ترکان بیاندازم.
نمیتوان مردمانی را با قومیتهای رنگارنگ که سبقه شهرنشینی طولانی ندارند و جهان با معماری اختصاصی آنها آشنا نیست و زبانشان خالی از لغات انتزاعی است، لغات قدیم یا مشترکشان ارتفاع تمدنی ندارد، قومی واحد و کهن و صاحب چنان مراتب اجتماعی دانست که قادر به ساماندهی حملات گسترده به جهان و فرمانروایی بر یک امپراطوری پهناور دانست. پس باید به دنبال توضیحی منطقی برای چنین تابلوی تاریخی بگردیم
همینجا به نکتهای دیگر در باب زبان ترکی اشاره کنیم که میتواند موضوع یک تکنگاری مستقل باشد. یکسانی زبان میان دهات بسیار دور از هم و بیارتباط با یکدیگر و حتی بیارتباط با مراکز شهری ترکان در ایران که رواج زبان ترکی در ایران از طریق کوچاندن قومی با زبان مشترک به منطقه دیگر بوده
شما مینویسی "حگومت هزارساله تورکان" کو سند و مدرک ات درباره این حکومت ها
آیا از خود نمی پرسند که بر اساس ادعای خودشان مبنی بر حکومت هزار ساله تورکان بعد از اسلام در منطقه، چرا تورکی نتوانست زبان قدرتمندی شود و حتی به زبان دربار تبدیل شود؟ دلیل این بی مهری پادشاهان و سلاطین تورک را باید در بی خردی آنها جستجو کرد یا در عدم وجود این پادشاهان در تاریخ یا در عدم قدرت زبان تورکی یا در همه مسائل مطرح شده و حقه بازی های جاعلانه ؟!. آیا بر اساس ادعاهای گفته شده حضرات می توان بر چنین پادشاهانی افتخار کرد که همگی در یک مسئله واحدی در طول چند قرن واحد عمل کرده اند؟. آیا می توان از متون قدیمی و پا بر جای تورکی اصیل و با قدمت در جهان سراغی گرفت؟. آیا بدون لغات دست ساخت فرهنگستان زبان تورکی و هیاهوهای رایج می توان متنی را یافت که به گفته حضرات نزدیک باشداین پادشاهان تورک چرا هیچکدام سکه ای با نام و نقش خودشان نزده اند
این پادشاهان کاخ و کوشک نداشتند و در خیمه زندگی میکردند
بیشتر حضرات روشنفکر و دانشمندتورک در مقابل این سوال که: «معادل تورکی کلمه "پادشاه" چیست؟»، بارها گفتند: «خان»، پس لابد خان ده ما هم باید پادشاه بزرگی باشد
اکنون که فکر می کنم ، آنها نام هیچ پادشاهی را در تاریخ جعلی خود، ندارند ولی ادعایشان بسیار بزرگ در سر دارند و حال اینکه تورک ها برای کلمه "پادشاه" هیچ معنی و معادلی در زبان خود پیدا نمی کنند! این یعنی اینکه در حد و اندازه هایی نبوده اند (از لحاظ جمعیت در طول تاریخ) که برای کلمه "پادشاه" لغتی درست کنند.
آیا به راستی می توان با چنین خیره سرانی به گفتگوی علمی و منطقی پرداخت
اگر زبانی در فرهنگ لغات خود برای این واژگان معادلی بومی ندارد چگونه از دیرینگی و دیرپایی آن می توان سخن گفت وقتی آن لغات هایلایت نشده عاریت گرفته از لاتین است؟. حال به آن نود هزار لغت دست ساخت فرهنگستان زبان ترکی رجوع کنید که اگر بی ریشه و باسمه ای و بدون پیشینه وارد دایره نگارشی نمی شد، شاید اکنون عده ای خوراکی برای پرورش نژاد پرستی از نوع تورکی نداشتند. آنهایی که برتری های قومی و ملی را در داشتن و نداشتن لغات و قدرت زبان و اقلیم مساعد زندگی و ... خود می دانند نه در مسائل واقعا انسانی و مدنی و ... یقینا با مطالعه و بررسی این قبیل مسائل باید بنده را جزو دشمنان تورک ها معرفی کنند و در هر محفلی غنای ادبی خود را نشان دهند!. حضرات سالها راهبرد سکوت را اختیار خواهند کرد ولی این سکوت چاره ساز نخواهد بود و در نهایت با لحظه مرگشان پیوند خواهد خورد
ابتدا سند همزمان دیوان لغات تورک را بیابید بعد بگوید که اصلا می دانید لغت انتزاعی یعنی چه؟ اگر قرار بر این باشد که با ترکیب های لغوی برای آن واژه ای که معادلی در زبان خود ندارید چیزی بسازید در آن صورت مثلا به جای ممنوع عربی می توان از معادل نمی توان کرد استفاده نمود. و هزاران مزخرف دیگر. در ضمن نمونه های باستانی و اسلامی و قبل از اسلام شعر هجایی تورکی را کجا بیابیم؟ اصلا مگر بیابانگرد دام پرور کوچرو که فرصتی کافی برای استراحت ندارد و همیشه در ستیز با طبیعت می باشد، می تواند به شعر و شاعری نیز مشغول باشد؟ پیشینه ادبی این معارف را در چه چیز تورک های باستانی جستجو کنیم؟ اصلا معنی واژه تورک چیست و از چه زمان این واژه و اسم خاص در جهان استفاده شده است؟؟؟ ... و هزاران آیای بی جواب دیگر...!!!
به گمان خود فکر می کنید که جواب این نقایص معرفی شده زبان تورکی را داده اید؟؟؟.
در ضمن اگر بر فرض نا درست، گفته های شما صحیح باشد، در این صورت آنهایی که در کرسی های دانشگاهی تورکیه داعیه فضل و کمال می کنند، بی سواد مطلق هستند زیرا دانش امثال بی اطلاعی چون شما را نیز ندارند! که نوشته اند
زبان ترکی شامل ( 7000) هفت هزار واژه ی فارسی
زبان ترکی شامل: (9000 ) نه هزار واژه ی عربی
(12000) دوازده هزار واژه ی فرانسوی
Prof. Dr. Muharrem Ergin
بشیر تاش :
بشیر = مژده ده (بشارت دهنده)
تاش = سنگ
بشیر تاش = مژده سنگ
جناب تورک اوغلی(قره چی اوغل):
سالام عالیکیم :
من اینها را از پیش خودام ننوشتم درست دقت میفرمودید می دیدی:
معرفی حروف الفبا از کتاب اینجی دیلیم، دکتر زهتابی(حرف ر)
در کتاب ترکی هنر است، اسماعیل هادی، انتشارات احرار، تبریز، ۱۳۷۴/ حرف ر
بقیه منابع درباره نداشتن "ر" در تورکی
- دیوان لغات الترک، محمودبن حسین بن محمد کاشغری، ترجمه و تنظیم و ترتیب الفبائی دکتر محمد دبیرسیاقی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۵
فرهنگ ترکی فارسی، محمد کانار، انتشارات شیرین، تهران
در باره نگارش زبان ترکی (بهزاد بهزادی
"""والاه شاما مانابع تورکی که خود تورک ها ناوشتند را هم گابول نامیکنی """
اگر نه چند تا واژه تورکی از واژه نامه بنویس کهبا حرف "ر" اغاز شوند تا یک کم بخندیم
در ضمن"ء" هم جزو حروف فارسی نیست در عربی هم چیزی با "ء" اغاز نمیشود لطفا "ء" را با"آ" جابه جا نکن
کاربرد الفبای عربی برای نشان دادن آواهای زبان فارسی، از آنجا که این دو زبان از دو شاخهٔ زبانی متفاوت اند، مشکلات زیادی را برای فارسیزبانان بهوجود آورده است. یکی از این مشکلات مربوط به صامت همزه میشود. وضعیت این حرف نامشخص است. گاهی با مصوت «ا» یکی دانسته میشود و زمانی به عنوان حرف مستقل از آن یاد میشود در لغتنامه دهخدا و در فرهنگ معین هر چند الفبای فارسی را داری سیوسه حرف میدانند و صامت همزه را دومین حرف الفبا معرفی میکنند اما به حرف «ب» که میرسند آن را هم حرف دوم میخوانند و ترتیب همانجور حفظ میشود تا حرف «ی» که حرف سیودوم شمرده میشود نه سیوسوماین آشفتگی در دستور خطّ فارسی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی به تناقضگویی کشیده شده است. در هنگام معرفی الفبای فارسی اولین نشانه را «همزه» معرفی کرده است و دومین نشانه را «الف» نامیده است و دو مثال در مورد شکل تنهای آن آورده است. «اسب» و «خانهای» اما در بحث مربوط به یای نکره و مصدری و نسبی حرف «ا» در «خانهای» را «همزه»یی به عنوان صامت میانجی معرفی کرده است. و البته هیچ توضیحی نداده است چرا فارسی زبانها باید این همزه را به صورت «الف» بنویسند اما «ی» بخوانند.
این مشکلات از آنجا ناشی شده است که "ا" مصوت است و در واژههایی مانند: «بابا» آوانویسی میشود و همزه صامتی است که شکلهای مختلفی دارد مانند: "ء"، «ا» در واقع اگر بنا باشد الفبای فارسی را سیوسه حرف بدانیم «همزه» یکی از این حروف است و «ا» که مصوت بدون نام است حرف دیگر آن. حرفی مانند: «آ» همزهیی است که با علامت مد مشخص میشود.[۹] زیرا نمیتوان همانگونه که مینویسم «با» و منظور صام
ء، (همزه) در میان حروف سیودو گانه الفبای فارسی شکلی از ملحقات حرف «الف» (صامت) است. شکل جدای آن (ء) و در حالتهای گوناگون با ترکیب دیگر اشکال بصورت (آ - أ - ئ - ؤ) و نیز بجای حرفواج ««ی» نکره بصورت (هٔ) نوشته میشود. همزه از نظر آواشناسی در میان واجهای زبان فارسی بطور مستقل یک صامت است که به اشکال (ء - ا) نوشته میشود ضمناً حرف «عین» نیز در آواشناسی فارسی با همزه تقریباً واجی یکساناند.
تلفظ همزه در زبان فارسی و عربی به شکل بست چاکنایی است. صامت همزه در زبان فارسی برخلاف زبان عربی درست مانند "عین" تلفظ میشود و حتا در لغتنامه دهخدا شکل آن در وسط کلمه را اخذ شده از عین برمیشمارد. فارسی زبانها همانگونه که میگویند «عزا» به معنای «ماتم» به همان شکل میگویند:«اذان» و یا «از آن» (وقتی در محاوره همزهٔ میانی را تلفظ نمیکنند.) «عین» در آغازِ «عزا» و «ء» در آغازِ «اذان» و «از آن» یکسان شنیده میشود. در الفبای فارسی بعضی از آواها چند نشانه دارند. مثلاً آوای (Z) به صورتهای «ز» و «ذ» و «ض» و «ظ» نوشته میشود. حرفهای «ء» و «ع» هم چنین است و یک آواست که با دو نشانه نوشته میشود. همزه در زبان فارسی مانند سایر زبانهای هندواروپایی -بر خلاف زبانهای سامی که عربی نیز جزو آنان است- فقط در اول کلمه تلفظ میشود و البته در بسیار موارد در هنگام گفتار و نوشتار بهخصوص در نظمها به ضرورت حفظ وزن عروضی حذف میشود. مانند "است"، "ست"، یا "که از"، "کز" اما از آنجا که فارسی زبانها «ء» و «ع» را داری یک آوا میدانن با ورود واژههای جدید از سایر زبانها سلیقهٔ مترجمین موجب شد بهجای شکل آوایی «ع» از «ء» استفاده کنند و برخی بعدها برای این که این همزه مانند همزهٔ عربی تلقی نشود آن را با «ی» نشان دادند برای مثال: کشور «سوئد» با همزه آوانگاری شده است و فارسی زبانان – البته اگر نخواهد هنگام تلفظ این نام باسواد جلوه کنند و با هزار زحمت قصد تلفظ «همزه»ی آن را نداشته باشند- آن را «سوعد» میخوانند اما برخی نیز نام این کشور را به صورت «سوید» آوانگاری میکنن
جناب سازاخ,
من به علت بیسوادی واقعا نمیدانم که " مذهب تشیع شعوبیه پارسی " از کجای " پارس " شروع شد اما ظاهرا " مذهب تشیع ترکی " را فرزندان شیخ صفی الدین اردبیلی از اردبیل شروع کرده و با زور شمشیر ابتدا به تبریز و قزوین و اصفهان و سپس به تمام ایران اشاعه دادند و من متحیرم که چگونه " الفبای قرآنی زبانفارسی بعنوان ضمیمه تشیع به آزربایجان " سرایت کرد؟ عزیز من. این تفسیرات در این دنیای پر آشوب, دردی از ما دوا نمیکند. اقلا از ۵۰۰ سال پیش " اگر ما الماس یم, همه سر و ته یک کرباس یم ",
پیروز عزیز، مذهب تشیع شعوبیه پارسی، با قرار دادن علی در مقابل عمر ، منشعب یافته از اسلام، تولیدات طلبه و ملای مکتبخانه ها عملا در دست شعوبیه پارسیان پیوند خورده با زبانفارسی شکل گرفت و در حوزه های علمیه بخاطر قداست الفبای قرآنی زبانفارسی تبدیل به زبان مکتب خانه ها گردید، تمام باسوادان بعد از پیدایش تشیع بخاطر هژمونی روحانیون شعوبی پارسی، با زبان حوزوی فارسی مکتبخانه ها باسواد شدند، شاعران آزربایجانی همگی فارسی را در حوزه ها و یا مکتب خانه ها از آخوندها و مجتهدین شعوبیه فارسی یاد گرفتند، در واقع زبان فارسی زیر چتر قداست الفبای قرآنی زبانفارسی بعنوان ضمیمه تشیع به آزربایجان سرایت یافت، اینکه شعرای ترک شعر فارسی سروده اند، آنها فارسی را در مکتبخانه یاد گرفته بودند
با درود
امروز این مطلب را خواندم, بی ربط نیست با این مقاله:
ﺍﺯ ﺑﺮﺗﺮﺍﻧﺪ ﺭﺍﺳﻞ می پرسند: ﭼﺮﺍ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﻣﺘﻌﺼﺐ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺗﺶ ﺷﮏ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺭﺍﻫﺶ ﺭﺍ ﺍﺻﻼﺡ ﮐﻨﺪ ؟ ﺑﺮﺗﺮﺍﻧﺪ ﺭﺍﺳﻞ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻫﺪ : ﭼﻮﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩش ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ، ﭼﻪ ﺟﻮﺭ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﻪ ﺗﺎﻭﻟﻬﺎﯼ ﮐﻒ ﭘﺎﯾﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﯿﺮﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟ ﺍﯾﻦ ﯾﮏ ﻣﺼﯿﺒﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮐﺜﺮ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯﯼ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ، ترس از تغییر ! برتراند راسل
علی جان، دست بکش از این نامه ها و گلایه ها! تا وقتیکه جبهه متحد ملی آذربایجانیان و یا پارلامنت موقتی در خارج تشکیل نیافته، هیچکس و هیچ مرجعی حرفهای شماها را جدی نخواهد گرفت. بفکر اداره شورائی گوناذ و تشکیل این سازمانها درخارج ازکشور باشید.
منتظر یک داستان جدید از پری دریایی و سیاره ناهید و گنجشکک اشی مشی باشید. ول کنید این برادرکش ها را.
لوائی پرسش خوبی طرح کرده است (چرا فيلم شاهان تُركى كه عصرها بر ايران حكومت راندند را توليد نمى كنند؟)
باید از شاه اسماعیل شروع شود و با احمد شاه قاجار فیلمها پایان یابد .انچه خواهیم دید جهانی از بربریت و توحش و قتل و خونریزی و ادمخواری است که به تصویر کشیده میشود .
امیدوارم که این کتاب در کتاب فروشی ها وجود داشته باشد . بدون شک کتاب هم به این موضوع اشاره دارد که انقلاب جریانی تحمیلی و خطا بود که به مردم ایران تحمیل شد .
طلبکاری بی مورد از سایت ایرانگلوبال برای سرپوش گذاشتن به نواقص خودی . من نمی خواهم همه مسائل را در رابطه با گوناذ باز کنم فقط این را شهادت میدهم که ای کاش به اندازه یک صدم سایت ایرانگلوبال ، شما و سایت گوناذ و تلویزیون گوناذ به مخالفان فکر ی ...امکان پخش میداد فقط یک مثال کوچک میزنم آیا تا بحال از یئنی گاموح و رهبران زندانی اش یک سطر نوشته و یا خبر پخش کرده اید ؟
قیمت روز خورده به شکل ... خود را داخل این جنجال - برمه شو کرده و یکی نیست به این آقا بگوید که سنه نه - تو تا بحال با این همه أدم بی پرنسیب و ضد تورک نشست و برخاست کرده ای حالا به یاد حرکت ملی افتاده ای و یک جمله در رابطه .. ، گوناذ تو بلی ولی مخربات تو به حرکت ملی آذربایجان نه .... تو در جریان جنبش سبز بهمراه چپ ها از جمله ...... دمار از روزگار حرکت ملی در آوردید و با آن برنامه های مفتضحانه حمایت از موسوی و کروبی با فش و تهمت بجان استقلال چی ها افتادی .اگر جرعت داری آن برنامه روز پجشنبه مشهور را که با این آقایان برنامه داشتی را یکبار دیگر پخش کن و نشان بده که مخالفین جنبش سبز حرکت ملی را چگونه با تهمت و حرفهای ناروا مخاطب قرار دادی . یادم میاید برخی از فعالین حرکت ملی که بخشی از حقوق ماهانه شان را به گوناذ کمک میکردند چقدر پشیمان و افروخته شده بودند و خود را پشیمان و گول زده بحساب میاوردند . حرف زیاد است منتها بخاطر دشمن مشترک صلاح نیست بیشتر برای دشمن مشترک ملاط داد . یاشاسین آذربایجان ملی و استقلاچی حرکاتی . الحق که فعالین حرکت وقتی اسم این علی سلیمانی میاید میگویند که معده ام بهم خورد به حرفهای این فرد خوب گوش کنید این بابا خودش را برای نشست با رضا پهلوی شونیست که پدرش قاتل ملت آذربایجان است دعوت میکند آنهم بنام رهبران حرکت ملی . ای احمد اوبالی نگاه کن به انصار خودت و مقایسه بکن با آن شناخته شده های حرکت ملی که تو آنها را رانده ای .ببینید من از اولش گفتم که این دعوای شخصی بین آقای لوائی و اوبالی است که خیلی ناشیانه و بی تجربه از طرف لوائی به مدیای فارسی زبان کشیده شده و جز ضرر هیچ خیری به حرکت ملی آذربایجان نمیرساند و در این میان یک عده فرصت طلب .... از موضع چپ ولی ماورای راست خود را میدان کردند و حتی مقالات کهنه از جمله نوشته قدیمی .... را چاپ کردند و این ... معروف خاص و عام که همیشه نان را به قیمت
علی جان رسانه هائی که تک قطبی نیستند و نظرات و افکار متنوعی را به معرض نمایش می گذارند، در دنیای مدرن امروز جذبه بیشتری برای کاربران دارند، و افراد زیادی را بسوی خود جذب می کنند، بزرگترین موفقیت رسانه ها در کار آفرینی آنهاست، و تقابل تفکرات متضاد باعث زایش افکار جدید می گردد، اکثر کاربران می خواهند چیزی جدید بیاموزند، در رسانه هائی که فقط بله قربان حاکم باشد و تعدد افکار محدود باشد، باعث تکرار و مکررات می شود، و مردم در این دور و زمانه دیگر حال دیدن فیلمهای تکراری را ندارند، اگر رسانه ائی که نتواند خود را با نو آوری همگام کند، طبیعا انقراض آن قطعی خواهد بود، اجازه حضور تضاد افکار، عامل زنده ماندن آن رسانه را تضمین می کند، و حتی در کشورهای مترقی برای کار آفرینی و برای زنده کردن یک رسانه، بطور تصنعی هم شده باتزریق فکار متضاد باعث تنوع برنامه می شوند.
جملەای از افاضات و کم سوادی جناب ناصر کرمی ( همچنین گویشهای دیگر زبان فارسی از جمله کُردی) من وارد این بحث و معقولە نمیشوم جناب کرمی هر موقع شما برای مهمترین و اساسی ترین رکن یک زبان جهت های جغرافی در زبان فارسی کلمە و واژە داشتید آن موقع بیاید زبان کوردی را زیر مجموعەی زبان فارسی قلم داد کنید قربان شما در زبان فارسی هنوز برای جهت های جغرافی کلمە ندارید از شرق، غرب ، شمال ، جنوب ،، عربی استفادە میکنید آنموقع ادعا دارید کوردی گویش زبان فارسی بان آن همە بی مسمی بودنش باشید ؟ در همین کامنت کوتاهتان کە بە اصطلاح بە زبان فارسی نوشتید کلمات عربی آن را بیرون کشیدم ببینید اصلأ بدون این کلمات کامنتت خواندنی است ؟؟ تعصب ، استدلال،بحث، مربوط، ، عضو ، هیئت ، هویت .حتمأ.موثر.مهم.آثار . ادبیات.تبلیغ،علم . کامل .کلاس، سوم.شروع.مناسب ، ارتباط، .منابع .البتە . تأکید.ضروری.جامعە.انواع و
وو ملاحظە میکنید جناب کرمی 5 سطر کامنت نوشتی و من نیز 2 سطر جواب نوشتم میبینید کە اساسأ زبانی بە اسم زبان فارسی وجود ندارد کە کوردی با آن همە وسعت و واژە و فعل و کلمە زیر مجموعە و گوشی از این زبان بی مسما و مریض فارسی باشد در حالی کە در زبان کوردی برای هر جهت جغرافی و ماهای سال 2 واژە وجود داشتە باشد جناب کرمی از آخرین کامنتتان کلمات عربی کە وجود داشت بیرون کشیدم ببینید بدون اتین کلمات اصلأ کامنتتان خواندنی است ؟آفرین. خسته نباشید . موضوع بسیار مهم و اینفرماتیو بود . درسهای حوادت تاریخ میتواند بسیار آموزنده باشد. نمیدانم در ایران چند کتاب در این زمینه ترجمه شده ولی بنظر می آید که دانستن آن به اندازه آگاهی پیرامون انقلاب مشروطه در ایران لازم باشد.
ادامه,
جناب کرمی,
" زبان " در ایران گذشته و حتی کنونی مساله ای نبوده است. در ایران صدها هزار زن و مرد ترک و فارس در تهران و تبریز و اردبیل و رشت و آستارا و قزوین و مراغه و غیره با هم ازدواج کرده و نزدیکترین تماس مستمر و ممکن بین دو انسان را با موفقیت برقرار کرده و خانواده تشکیل داده و فرزندان خود را چه ترک و چه فارس بزرگ کرده اند. این مساله را کسانی ایجاد کردند که ۶۰ میلیون انسان را به خاطر " غرور ملی " و برتری نژادی " قربانی کردند و ارمنی و یونانی را از خطه آناتولی پاک نمودند و کردها را ترک کوهی نامیدند و در آذربایجان به کسی که ترکی صحبت میکرد کاه جو میدادند که بخورد. و تا به امروز که به اینجا رسیده ایم. ملاحظه میفرمائید ؟ شما شیپور را از سر گشادش میزنید.
لوطفاً اين مقاله را در بخش ويژه بزنيد
جناب کرمی,
ای بسا هندو و ترک همزبانمیدانید که کودکی با قاشق آب استخر را به هم میزد که کره بگیرد, به او گفتند که کره از آب درست نمیشه, کودک گفت آری ولی اگر بشه خیلی میشه. عزیز من تمام مقالات و کامنت های ایران گلوبال در باره ملت / قوم هایی ست که میخواهند به زبان مادری خودشان صحبت کنند, نه زبان دیگری.
و اکثر این کامنت ها نه در باره زبان مشرک بلکه میخواهند سر به تن زبان مشترک نباشد. شما صورت مساله را پاک فرموده اید که اگر همه انگلیسی بیاموزند- امر تقریبا محال - اشکال بر طرف میشود. گمان دارم اقامت طولانی در آلمان شما را از فرهنگ ایران دور کرده است. مشکل ما زبان نیست, در تمام دوران طولانی تسلط ترک ها بر ایران فارسی زبان رایج بود و حتی تا صد سال پیش هم کسی مجبور به آموختن آن نبود. این مساله را آتاتورک و رضا شاه و هیتلر شما سیاسی کردند. وگرنه مولانای بلخی قونیه ای که عمری را بین ترک ها زیسته بود فرمود :
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگرست
همدلی از همزبانی بهترست
جناب توکلی با عرض معذرت لطفا این حرف منو که یک ضرب المثل ترکی هست به خود نگیرین جدا معذرت باز میخوام میگن قانمیم قالاسان یانا یانا حالا شما هم به در و دیوار میزنین من میگم به بنیانهای فکری ما توهین میشه در ایران گلوبال با نامهای مستعار شما میگین توهین به شما وگوناز توهین به حرکت ملی نیست انتساب اطاق فکر حرکت ملی اذربایجان به اطلاعات چی هست منم هستم گفتن فاشیزم به رهبران ما توهین به شخص منه واقعا دیگه به این سیاست شما من موندم
آقا وحید بهتر هست که یک نشخه از مقالاتتان را برای چاپ در کیهان هم بفرستید واقعا حیف شما هست که در سایت های ضد انقلاب باشید
جناب علی سلیمانی گرامی، من در هیج کجا نگفته ام که دعوای لوایی ، اوبالی و شما شخصی است. آقای لوایی به مدت 2 سال همکار و برنامه ساز گوناز تی وی بود ولی بنا بر دلایلی با هم درگیر شدند. اینجانب باندازه کافی وقت و انرژی گذاشته ام و تا کنون دو ویدئو کلیب و بیش از یک ساعت هم در این باره در گوناز تی وی حرف زده ام و همچنین جلوی نوشته های بی نام را گرفته ام .اما اشخاص با نام ومشخصات واقعی می توانند هر نظری را در ایرانگلوبال بنویسند. اشتباه جنابعالی در این است که هر نقدی علیه خود ویا گوناز تی وی را معادل مخالفت با جنبش ملی آذربایجان می دانید!
اقای همنشین بهار من به راستی نمیدانم که بین کمون پاریس و قران و سازمان مجاهدین و روایت حنیف نژاد و دیگر مکتب داران بیضه اسلام کدام را انتخاب کنم ؟ انچه در دوران انقلاب فرانسه و کمون پاریس گذشت با انچه ما به عنوان اسلام وتشیع انقلابی سرخ میشنایسم دو موضوع متضاد هستند . یکی برای حقوق مردم بود و دیگری برای اخرت و دین نبی .
چگونه میتوان از سوئی از انقلاب فرانسه تعریف و تمجید کرد و از سوئی از پیروان ارتجاعی ترین دین تاریخ بشریت اسلام و مروجان ان دفاع کرد ؟ بنظر نمیرسد که بتوان بین ارتجاع انقلابی اسلام و اندیشه های ازادی خواهانه انقلاب فرانسه پلی استوار کرد .
نظرات جالبی دارد این بشیرتاش. تازه و بکر.
من کاری به سخنان ڕزازی ندارم اما کاک "کرد اورامانات" هر کردی که در فکر استقلال طلبی و منفعت ملتش نباشد "زۆڵه کورد" است!
"" نمونه کامل شکست تحلیل از نوع شاهنامه خوانی "" تازگیها انتلیجنسیای یونان گزارش داد که "" انار شیستهای یونانی در سوریه از تروریستهای کمونیست پ ک ک و دیگر شعبههای آن جنگ شهری را "" یاد گرفته اند و قصد آشوب در یونان را دارند. یونان و یونانی دست کم صداقت دارد. پان تورکیزم کزائی، مدرنترین جنبش هویت طلب تمام جهان، بدون دست بردن به حتی یک گلوله، خواب کمونیست ها، شاهنامه پرستان و جامعه شناسهای ساده لوح تحصیل کرده خارج را، سرآسیمه کرده، "" واقعیت کجاست؟ "" بندر گوادر، و "" ثبات یا بی ثباتی آن "" به بلوچستان و آشوبهای آن وابسته است، گلوی چین را، قدرت چانه زنی با چین را، هماهنگ کردن سیاست چین با سیاستهای آمریکا را، در بندر گوادر به پیش خواهند برد، تحلیلگر ما، هیچ اشارهای به بندر گوادر نمیکنند و زود از دیوار کوتاه مدرنترین جنبش ملی خاورمیانه بالا میروند.
شخص محترم anonymous
است. بله انها در اروپا نسبتا حل شده است. از نظر تاکتیکی جنبش آزربايجان بهتر است بر اساس استقلال و سوسيال دمکراسی و میهن دوستی استوار شود تا در آینده ای نا معلوم جزو سوسیالیسم جهانی شود.هر چه سعی کردم ببينم چطور ممکن است از نوشته من نتايج شما گرفته شود نتوانستم. بنابر این دوباره می نویسم ولی این بار ساده.
شما می توانید منتظر روزی بنشینید که خلق آزربایجان همزمان به همراه تمام بشريت رای به یک جمهوری سوسیالیستی سكولار بدهد. خوب این یک طرز تفکر و انتخاب است. در این صورت عضويت مجانی کلوب اصحاب کهف را هم به دست می آورید.
یا اینکه بعنوان پیشرو جامعه و با درک و تحلیل شرایط بین المللى و منطقه ای در راستای اعمال سیاستی که فکر میکنید به نفع ملت خودتان است حرکت کنید.
دمکراسی کامل وقتی عمل میکند که دمکراسی کامل بر قرار باشد. این مسئله پدیده عجیبی است و در انگلیسی به آن catch 22 میگویند که از کتاب جوزف هلر وارد ادبيات شده است. مثلا به شما کار نمیدهند چون تجربه ندارید، پس از کجا تجربه کسب کنید وقتی کار به شما نمیدهند.
شعار نان مسكن آزادی که خاطرتان...
سالام ـ من به روحانی رای ندادم،این حرکات روحانی رایک ماموریت برای مهندسی جدید ازنوع محمدخاتمی دربقای حکومت وعوامفریبی بیش نمی دانم،روحانی در دوراول ریاست خودنشان داد،که قصدی برای اصلاحات امورندارد،اگریادتان باشد ،جناب روحانی منشور13ماده ایی داد،که رئوس آن به صورت زیربود،آزادی های مدنی.رفع حصر،احیای دریاچه اورومی،تدریس زبان تورکی درمدارس ،ایجادفرهنگستان زبان تورکی،مقابله باخودمحوری، عدالت دربین زن ومرد ووو،،،،حال شمابفرمایید،کدامش راعملی کرد؟ درچهارسال گذشته روحانی تنهاکاری که کرد ،اجرای اقتصاد انقباضی برای نجات اقتصادورشکسته ایران باهمکاری آمریکا وگرفتن ماهانه یک میلیارد دلارآنهم برای دادن حقوق عوامل خودشان بود،حال نیزتنهاشعارمیدهد تازمان خری کند.مگراینکه سیاست اجماع کشورهای استعماری حرکت لاکپشتی برای یک قدم پیش رفتن جمهوری اسلامی باشد،
"" زبان بسته و > ساختارهای علم < ضدّ علمش "" جناب کرمی، مشکل زبان فارسی، فقط در به عرفان آلوده شدن آن نیست، در تبدیل "" جامعه شناسی تاریخی "" به دین است، در این جامعه، این فقط جامعه شناسی نیست که ایدئولوژی زده میشود، انتخابات، احزاب، ناسیونالزیم، ادبیات، فرهنگ این جامعه نیز، وارد دور باطل تباهی میشود. هشتاد میلیون انسان صد سال با پول مفت نفت یک برندهٔ جایزه نوبل تولید نکردند و ترکیه بیخ گوش ما، جایزهٔ نوبل در شیمی و ادبیات گرفت. شما به درستی تشخیص داده اید که عقب ماندهگی جامعه شاهنامه خوان، در عقب ماندهگی زبان فارسی است. این تنها نقطهٔ اشتراک ما نیست، من نیز مثل شما فکر میکنم ساده لوهترین ایرانیان از هر ملت و زبانی، در خارج جامعه شناسی خوانده اند.
اسامه هاي رنگارنگ و پان فارسيست هاي پير و جوان....... لايق بودن زبان تركى به عنوان زبان مستقل را به عهده جوانان آزربايجان در اين عصر شكوفايي ديجتالي ميگذاريم. من ترك آزربايجاني هيچ مشكلي با ژن هاي عربيم ندارم. ژن هاي من و زبان توكي من ، فرهنگ و ادبيات من نه تنها بعضي ها را پريشان حال كرده است بلكه صليبي مي ماند كه به دراكولا نشان داده مي شود. تاريخ ترك ها باز هم بدست جوانان دوباره نوشته خواهد شد. به اميد هرچه زودتر ان روز.....
اگر روحانی مرده و جیگر داره باید پیام بده : من رئیس جمهور هشتاد میلیون ایرانی هستم و به این پشتوانه از پایان حصر حرف میزنم.تو کی هستی که بخوای جلوی من و خواست ملت ایران رو بگیری؟!!!
به جناب... ،.... Peerooz.... در لینک پایین بررسی شده است که زبان فارسی امروز با زبان پارسی باستان چندان مناسبتی ندارد. نمیدانم تعصب بدون استدلال شما برای ماندگاری زبان فارسی امروز و دور ی جستن از رسمی کردن زبان انگلیسی برای چیست ؟ یعنی شما از ما ایرانی تر هستید و و ابستگی ما به زبان، فرهنگ و ادب فارسی از شما کمتر هست ! خیر چنین نیست، به میان کشیدن این بحث خیلی ریشه دار از این برداشت ها میباشد......
زبان چینی و کره ای مربوط به این مردمان است که عضوی مهمی از هویّت آنهاست. من حتمأ زبان فارسی را عضو مؤثر هویّت ایرانی نمیدانم، چرا که این زبان دستخوش بیگانگان شده است، آن فاکتوری که برای من مهم است، بینش و فرهنگ ایرانی است، که بوسیلهء زبانهای دیگر خود را بهتر و فراگیرتر به نمایش گذاشته است.آثار هنری، تاریخی، و ادبیّات ایرانی هم به زبانهای دیگر بیشتر و بوسیله مردمان دیگر صد چندان از خود ایرانیان گسترش و تبلیغ شده است.
زبان آلمانی خود یک زبان علمی و کامل است، فراگیری زبان انگلیسی که از کلاس سوّم شروع میشود به مناسبت ارتباط و دسترسی به منابع بین المملی است.
الیته در کنار رسمی کردن زبان انگلیسی تأکید کرده ام، که اگر زبان فارسی امروز با اینهمه توانایی
پاسخگوی نیازمندیهای ضروری جامعه ایرانی نیست، خرده زبانهای دیگر مانند تُرکی، ترکمن، و زبان عربی، همچنین گویشهای دیگر زبان فارسی از جمله کُردی، بلوچی، و انواع گویشهای زبان فارسی که از صدتا هم بیشتر هستند، بطور کلی ضرورتهای امروز و فردای ایران را پاسخ نخواهد داد. رسمی کردن زبان انگلیسی گذشته از آینده نگری جنبه های سیاسی بزرگی هم دارد.
http://www.iranglobal.info/node/29685
qochaq zonozli
ممنون اظهار نظر جنابعالی
اگر اجازه می دادند سایه قانون مشروطه در این سرزمین پا یدار می گردید اکنون مردم درچنین وضع فلاکت بار قرارنداشتند گوتوله های پاایرانیستها تحمول آزادی مردم را ندارند اکنون هم این گوتوله ها آزادی رابه میل خود تفصیر می کنند.
تروریست کرد سربازانی وطن را می کشد وچون این سرباز از فارس ها نیست دررسانه ملی انعکاس نمی یابد.
چون انعکاس یافتن آن مایه بد نام کردها می گردد.
اسامه جان، شما پژاکیون کوبانی که بازیچه تحرک در قلب خاورمیانه و آتش بیار معرکه، البته بعد از اجرای پروژه ها مورد دلخواه قدرتمندان جهان، همانند گذشته گوشت قربانی بیش نخواهید بود،
برخورد محافظه کارانه جناب اسامه و پیروز گرامی و برادر رفیق موحدی با مساله عدم امکان انقلاب در ایران سئوال بر انگیز است.
آن افرادی که موذیانه ، اقدامات شریرانه و پان اسلامیستی رژیم ضدملی و ضدایرانی جمهوری اسلامی را در راستای بسط و اشاعۀ امپراطوری پارسی و شعوبیه و از این دست مزخرفات قلمداد می کنند، از مزدوران و حقوق بگیران جریانات منفور پان ترکیسم و پان عربیسم و خائنین جدایی طلب (ناسیونالیستهای کوتولۀ قومیتگرای ترک و کرد و عرب) می باشند که این تبلیغات مزخرف و اراجیف را در سایت ایران گلوبال در بوق میکنند. این افراد، بلندپروازیهای جاهطلبانۀ خامنهای جلاد و رژیم ضدملی و شیعه گستر جمهوری اسلامی را «ناسیونالیسم فارس»، «امپریالیسم فارس»، و تلاش برای ایجاد «امپراطوری فارس» و «توسعه طلبی فارسی» جا میزنند و وقاحت و بی شرمی را به حد اعلا می رسانند.
خامنه ای جلاد و رژیم پان اسلامیست و فرقه گرای شیعۀ جمهوری اسلامی به دنبال ایجاد امپراطوری شیعه در خاورمیانه و درنهایت در پی تشکیل حکومت جهانی اسلام هستند.
جناب نویسنده، حالا که نوشته شما خوانده شده و افشای آن تأثیری بر فهم خواننده از متن نخواهد گذاشت، لطف کنید خود را معرفی فرمایید. چون بسیار بی اخلاقی است که با نام مستعار به اشخاص حقیقی یا حقوقی حمله شود. با نام مستعار می شود در مورد هر مسئله ای اظهار نظر کرد، کتاب نوشت، فلسفید، رمان و داستان نوشت،اما نمی شود به اشخاص با نام و نشان اتهام زد، یا ناسزا گفت. این کار شما به شدت بی اخلاقی است و سایت ایران گلوبال نیز متاسفانه با انتشار این متن، در این بی اخلاقی شریک شده است.
آقای وحید فرخنده خوی , از روزی که این آخوندهای پلید درایران به قدرت رسیده اند پروژۀ ناامن کردن منطقه کلید خورده است. اقدامات سعودی و پاکستان و دیگر کشورهای منطقه پاسخی است به نزدیک به چهل سال فتنه انگیزی ها و صدور تروریسم رژیم جمهوری اسلامی .
واقعیت این است که رژیم جمهوری اسلامی سرمایه گذاریهای هنگفتی از جیب خلق محروم و تحت ظلم و ستم ایران، برای توسعه تروریسم و بنیادگرایی در منطقه انجام داده است، و ایران را به پایگاهی برای آموزش تروریسم تبدیل کرده است. حمایتهای آشکار و پنهان رژیم جمهوری اسلامی از القاعده و طالبان و ارسال موشک ، سلاح و پول به کودتاچی های حوثی در یمن و یا گروه تروریستی حزب الله در لبنان، حشد الشعبی در عراق، حمایت از بشار اسد خونریز وووو نمونههای کوچکی از این سرمایهگذاری جمهوری اسلامی برای برهم زدن امنیت خاورمیانه و صدور تروریسم و بنیادگرایی را به نمایش میگذارند.
به رستگار
به یقین نقش اصلی و اساسی برای رسیدن به هرگونه تحول بنیادین در ایران را مردم و مقامت ایران و مجاهدین خلق ایفا میکنند.
برای خروج از این وضعیت بحرانی و برای رسیدن به صلح، تنها راه، سرنگونی رژیم پلید و تروریستی حاکم بر ایران است.
تمام مشکلات منطقه به بنیادگرایی هار خامنهای برمی گردد و باید از افعی ولایت فقیه خلاص شد. سیاست کلی رژیم جمهوری اسلامی ، تشکیل «"اتحاد جماهیر اسلامی"» است که ایران و ایرانی را قربانی دست یابی به این هدف شوم خود کرده است ودر این راستا مهم ترین ابزار صدور برای این سیاست مخرب نیز همان نیروی تروریستی قدس و زیر شبکههای تروریستی رژیم در جای جای منطقۀ بحرانی خاورمیانه و یا شاخ آفریقا است.
سالام ـ اشتباه نفرمایید،بانقلاب کاری درست نمیشود،دردی هم درمان نخواهدشد،هم مردم مابیسوادهستند ،هم روشنفکران ما خاک پرست،وکم سواد،ومتوهم،انگلیس وآمریکا واسراییل وغرب باهمدستی اینبار کوروش پرستان وباستان گراهای پوچ مغزرادچارجان مردم خواهند کرد،ازنوباید چهل سال دیگریک انقلاب بایک فرهنگسازی استعماری دیگری بایدمردم بکنند،این ازاول دوراه بیشتربرای نجات خودندارند، 1ـفدرالیسم واقعی علمی ومنطقی،عقلانی، که درآن احزاب سیاسی ازهرنوع باید آزادباشد،2ـبهترین راه استقلال ملل مثل چک واسلواکی یالاقل مثل یوگسلاوی وشوروی که هرملتی ازاین کشتی درحال غرق شدن بتوسط فاشیسم فارس واستعمار خودرانجات دهند،راه سوم راشما گفتید که بازهم همان آب وهمان کاسه بشکل های گوناگون خواهدبود،
سالام.هرکسی گفته باشد درتورکی حرف ،،ر،،وجودندارد من فکرمیکنم ،یک بیسوادبوده وامکان ندارد،یک لغت نامه نویس اشتباه به این بزرگی راکرده باشد،شما هم جاعلی میکنید ،هم دروغ میگویید،تنها اگرحرف ر در اول کلمات الف را به اول خود دراسم اضافه میکرده است،جاعلی ودروغگویی درجمع یک آبروریزی برای شمامیباشد وبس.درفارسی دری نیزهیچ اسمی دراول وآخروسط خودنمی توانست حرف ،،آ،،ا ،،را بیاورد، مثل ئوستورو،که به آستارا می گفتند ومیگویند،یا بابا ،،بوبو میگویند،یابه نیارا نییورو میگویند.ماما مومو ،به میانا، مییونو،به شیراز،،شیروز، میگفتند ،به آب ،،ئو،،ووووو.....اینجاست که میگویم شما هم مغلطه،هم جاعلی وهم دروغ گویی میکنی.ادامه دادن بحث وگفتگوباشما عوامل،،،، ته یانتیجه نخواهد داشت،
جناب راز :
تو تنها یک پرسش را پاسخ بده بیشتر پیشکش ات :
در کتاب ترکی هنر است، اسماعیل هادی، انتشارات احرار، تبریز، ۱۳۷۴ نوشته :
هیچ کلمهٔ ترکی (اصیل) با حرف “ر” شروع نمیشود. گویا در قدیم واج “ر” در زبان تورک ها وجود نداشته چنانکه برای سهولت تلفظ کلماتی (غیر ترکی) که با این حرف آغاز میشود، معمولاً به اول آنها حرف “الف” میافایند د؛ به عنوان مثال در نواحی مختلف ترکنشین ایران، رضا به صورت ایرضا، روس به صورت اروس و رشته به صورت اریشته ادا میشود. بر این اساس احتمالاً کلمهٔ ترکی اروج به معنی روزه، در اصل شکل تغییر یافتهٔ کلمهٔ فارسی روزه است. در قدیم کلمهٔ روز در زبان فارسی به صورت روج هم بیان میشده است؛
هارولد لمب این واژه را اینجوری ریشه یابی کرده :خب حالا که در زبا تورکی "ر" وجود ندارد خود این واژه تورک که در ساختار اش "ر" دارد متعلق به کدام زبان است
همه منتظر پاسخ شما که داری برای این واژه یقه پاره میکنی هستیم
«تُرک» یک واژه از زبان ماندارین چینی و برگرفته از واژۀ «توکی» به معنی سگ ولگرد است.(کتاب تیمور لنگ/ نوشته هارولد لمب/ مبحث ترکان/ صفحه 313تا315)
بقیه منابع درباره نداشتن "ر" در تورکی
- دیوان لغات الترک، محمودبن حسین بن محمد کاشغری، ترجمه و تنظیم و ترتیب الفبائی دکتر محمد دبیرسیاقی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۵
فرهنگ ترکی فارسی، محمد کانار، انتشارات شیرین، تهران
در باره نگارش زبان ترکی (بهزاد بهزادی
جناب دکتر راز:
شما برای من مینویسی دروغگو پس حالا لطف کن و نشان بده در کجا و کدام لینک و کدام کامنت من نوشتم "خر"
تمام کامنت های این سایت ادرس دارد مثل کامنت قبلی خود من:
فرستاده شده توسط اسامه در د., 05/29/2017 - 15:35
لینک صفحات هم که دیگر معلوم است
درباره نژادکجا من چنین چیزی نوشتم
البته از شما جماعت قزلباش گرا انتظار چیزی با نام "راستی" راستگویی" شرافت" تقریبا محال است
اگر چنین چیزهایی در کار بود "تهمت" ان هم به دروغ نمی نوشتی
اگر غیر از این هست اثبات کن کجا چنین چیزی نوشته شده
وگرنه انسانی که خوداش برای خوداش ذره ای ارزش قائل باشد دنبال ناسزا گفتن به بقیه نمیرود
نتیجه دشمنی های شما تا کنون چه بوده :
اثبات متقن و با سند و مدرک اینکه :
1- مردم اذربایجان ریشه عربی دارند
2-زبانی با نام تورکی اصلا وجود ندارد
3- تمام بناها و تاریخ تورکان جعلی است یا مال بقیه
http://www.iranglobal.info/node/59400
درباره به اصطلاح زبان یا همان کریول :
http://www.iranglobal.info/node/60110
درباره تاریخ :
http://www.iranglobal.info/node/58326
تورکی لايق زاپاس بودن هم نيصت چه برسد به پاس داشتن. زاپاسي كه سوراخ سوراخ باشد به چه کاری میاد درباره زبان به اصطلاح تورکی و در واقع کریول توکی در بیش از 150 کامنت لینک زیر گفتگو شده در انجا اثبات شد که تورکی اصلا یک زبان نیست بلکه کریولی است از سه زبان مغولی فارسی و عربی با دستور زبان التصاقی مغولی :
پس نیازی به کپی پیست بیشتر نیست خوانندگان به کامنت های لینک مراجعه کنند :
http://www.iranglobal.info/node/60110
جناب سهند میخواهند با همراهی ابن اثیر و ماکس مولر و نیکیتا هایدن جمله زیر را رفع ابهام کنند:
سوال ما خیلی ساده است یکی از ساده ترین جمله های "اسنادی" در زبان فارسی که معنی کامل میدهد "خدابزرگ است"
حالا شما به زبان عقیم تورکی یا بهتر بنویسم لهجه غربی زبان مغولی یعنی توکی این جمله را ترجمه کن وگرنه زبان الکن ات به در د لای جرز دیوار میخورد
این جمله چی میشه به تورکی "الله اکبر"
فالله اکبر
فارسی: خدا بزرگ است
تورکی : تانری بیوک دیر
تانری = تانگری مغولی = اسمان
بیوک = خروس
دیر = است
ترجمه واقعی زبان تورکی: اسمان خروس است
به زبان عربی از تورکی
الدیک الله
اگر واقعا چیزی جز این است میتوانید این جمله الله اکبر یا جمله زیر را به تورکی یا به فارسی رفع ابهام کنید
ادامه کامنت پیش:
- سماور
77- سواد
78- سود
79- سیاست (۱-زیرکی-۲- شهریاری)
80- سیم
81- شامپو (شوینده)
82- شرت
83- شرکت
84- شعر (چکامه > چامه)
85- شکر
86- شکوفه ← بجایش چیچک می گذارند که خود گل است
87- شلوار
88- شهر
89- شیرین
90- شیشه
91- صابون (سابون = سابیدنی)
92- صبح (پگاه - بامداد)
93- صفر (هیچ)
94- صندلی
95- صنعت
96- طایفه
97- عقرب(درفارسی کژدم)98- عکس(نگاره)
99- عمو (اپدر)
100- عمه (کاکی ، توریا -پرخا)
101- فرچه
102- فرش (کفپوش)
103- فرهنگ
104- فلان
105- فلکه
106- فیلم (رخشار)
107- قالی
108- قند
109- قنددان
110- قوری
111- کارخانه
112- کاغذ (رُخنه فارسی)
113- کتاب (= کتاو اوستایی ، نُبی فارسی)
114- کتری
115- کلیپ (رخشارک -۲- نماهنگ)
116- کوچک
117- کوچه
118- کولر (سرماساز)
8- کولر (سرماساز)
119- که
120- گاز (دمه)
121- گروه(گروپ)
122- لاستیک
123- لنز (عدسی فارسی)
124- لیسانس (= گواهینامه -۲- کارشناسی)
125- لیوان
126- مادربزرگ
127- مداد
128- مردم
129- مزه( داد ریشه ی چشیدن است)
130- مسافرت (رهنوردی)
131- مگر(یُخسا=اگرنه)
132- منتظر (چشم به راه)
133- میدان
134- میز
135- میلیون (هزار هزار)
136- میلیارد
137- نامرد
138- نباید
139- نبیره
140- نعنا
141- نقاش(نگارگر)
142- نماز
143- نمره
144- نوار
145- نوه
146- نیاز (از لزوم و احتیاج و باید استفاده میکنند)
46- نیاز (از لزوم و احتیاج و باید استفاده میکنند)
147- وَ
148- واژه
149- وضو(دستنماز فارسی بکار میرود)
150- وطن← بجایش یورد(چراگاه) بکار می رود
151- ولی(پن فارسی، در گذشته و افغانستان «مگر»)
152- ویدئو
153- هر
154- هرگز
155- همه
156- همیشه
157- هوش
158- هیچ
159- یا
160- یارو
این نمونه ی کوچک از واژه هایی است که در ترکی معادل ندارد
واژه ها با استفاده از فرهنگنامه های ترکی پس از مشاهده
در متون ترکی یافته شده که در صورت مخالفت بیننده
می توانم عکس صفحه ی فرهنگنامه را برای واژه مورد نظر
بارگذاری کنم:
ممکن است برخی با واژه دزدی و فریب قصد ترکی نشان دادن
واژه های دیگرزبان ها باشند که کافی است به دیوان اللغات الترک
محمود کاشغری مراجعه کرد که وی با گشتن بیابان های ترکستان
واژه نامه ی جامع گردآوری کرده که دست ایشان را براحتی رو
می کند
آدم ( این اسم عام فارسی است و ربطی به حضرت آدم ندارد چراکه حوّا هم آدم بود)
2- آره← بجایش «هان»= هن،هه،هیه تایید فارسی بکارمی رود
3- ادامه (دنباله فارسی)
5- ادکلن (بویه فارسی است و خود اُ (آب روستایی) + د(از)+ کلن(شهر آلمان) است)6- استکان (پیاله فارسی)
7- آفتاب (در ترکی گونش را هم برای خورشید و هم آفتاب بکار میبرند!)
8- اجازه (بار - هشتن،هلیدن فارسی)
9- اقتصاد ( دارایی فارسی، هرچند این واژههای عربیتبار را هم بیشتر خود ایرانیان ساختند )
10- اگر
11- امام (پیشوا )
12- انار
13- انکار
14- ایمیل (رایانامه)
15- بازار
16- بازرگانی
17- باقالا(پاخلا)
18- بدن (تن فارسی)
19- برای← بجایش به بکار می رود
-
20- بلیط (برگه)
21- بیمار
22- بیمه
23- پارچ
24- پارچه
25- پدربزرگ
26- پذیرفتن
27- پرتقال
28- پزشک
29- پسته
30- پشیمان
31- پول
32- تا (تا=لنگه را مصادره کردند/تا علت را حذف می کنند/تا فاصله=
33- تار
34- تاریخ (که خود از مورخ =مهرخ فارسی ساخته شده)
35- تاید (گرد)
36- تحلیل (واکاوی)
37- تلویزیون
38- توضیح (روشنگری)
39- ثانیه
40- جان
41- جواب (پاسخ)
42- چادر
43- چای (دمنوش)
44- چوپان
45- حضرت (پیشگاه)
5- حضرت (پیشگاه)
46- حیاط (دیواربست)
47- خاله (دایزه - مرخا)
48- خانواده
خانواده
49- خب
50- خبر
51- خریدن ← بجایش گرفتن بکار می رود
52- خودکار
53- خیابان
54- خیار(گل به سر)
55- خویشاوند(نه در ترکیه نه در قفقاز)
56- داشتن(بجایش می گویند برایم هست/ ندارم= یوخومدور: نیستم هست)
57- دایی ( واژه ای پارسی است که مونثش دایزه=خاله است)
58- درباره← بجایش حقیندا(درحق) بکار می رود
59- درس(آموزه)
60- دژ← بجایش قالا(قلعه عربی) را بکار می برند
61- دستور
62- دفتر
63- دفعه (بار فارسی : یکبار ، دوباره ،..)
64- دقیقه
65- دکتر ( همریشه همان دستور فارسی است)
66- دمپایی
67- دیوار(درآناتولی وقفقاز: توفار)
68- رادیو
69- رشته
70- روانشناسی
71- زمینه
72- ساعت (تسو فارسی)
73- سایت (تارنما - پایگاه)
74- سبیل
75- سلام (درود فارسی)
76- سماور
جناب یازیچی
اصل زبان بودن این به اصطلاح زبان زیر سوال است زبانی که ساختار مستقل نداشته باشد و از ترکیب دیگر زبان ها ساخته شده باشد
کریول است نه زبان:
به کسی که چند تا مصدر مرکب جعلی ردیف میکند که مطلقا چنین چیز هایی در زبان تورکی سره یا اصیل وجود ندارد و بعد
رجز هم میخواند که معادلشان را بگو چی باید گفت.
یک بار دیگر این نوشته را بخوان :
در کریول التصاقی تورکی:
تمام پسوند ها مغولی اند یا فارسی
کامنت های لینک زیر پسوند های مغولی به طور کامل اثبات شده نیازی به کپی پیست 10 کامنت کامل نیست :
http://www.iranglobal.info/node/59400
حالا پسوند های فارسی
اق(اخ) تنها پسوند اسم ساز ترکی="اک"پهلوی
(نگاه کنید به واژه های خوراک- پوشاک)
یق(یخ) تنها پسوند صفت ساز ترکی="یک"پهلوی(نگاه کنید به واژه های تاریک- نزدیک)
ما(مه) تنها پسوند اسم مصدرساز ترکی="مان"پهلوی
(نگاه کنید به واژه های زایمان- سازمان)
یش(وش) تنها پسوند اسم فعل ساز ترکی="ئش"فارسی
(نگاه کنید به واژه های گردش- نرمش)
ان( َن) تنها پسوند اسم فاعل ساز ترکی= "آن"فارسی
(نگاه کنید به واژه های باران- خواهان)
ین( ون)تنها پسوند اسم مفعول ساز ترکی="ین"فارس
(نگاه کنید به واژه های زرین- غمین)
یم(وم) تنها شناسه برای ضمیر ملکی و
شناسه فعل متکلم="ام"فارسی
(نگاه کنید به دستم- رفتم)
ریشه ی تنهای فعل(بن) در ترکی=فعل امر
در فارسی نگاه کنید به اشعار : خور(بخور)- شو(بشو)- کن(بکن)
----------------------------------
درفارسی 6 صیغه برای صرف فعل داریم:
در ترکی هم دقیقا همان6 صیغه!
در حالی که
در عربی14 صیغه
در انگلیسی تو-شما یکسانند/ او مونث و مذکر دارد
--------------
اؤز(خود)= از(در پهلوی یعنی من)
اؤز(خود)= از(در پهلوی یعنی من)
اود(آتش)= آت (در اوستایی یعنی آتش)
کد-کند(روستا)=کد(از پهلوی نگاه کنید به واژه های کدخدا- کدبانو-کدیور)
وار(هست) که به معنای داشتن بکار میرود="وَر" فارسی
(نگاه کنید به واژه های پیشه ور- دانشور)
من= من(من در تمام زبانهای هندواروپایی بکار میرود)
ا ُ= او(حتی گاهی اون هم تلفظ می شود!!)
دَء=دیه(در قزوین)= دیگه(در تهران)
کیم= کی (مثلا در واژه ی پرسشی کیست: کی+ است)
پانبوق(ترکی)= پنبه
هه-هیه- هن= هان( حرف تائید فارسی)
زامان= زمان
جاوان= جوان
آدام= آدم
شالوار= شلوار
جؤت:جفت
لؤت: لخت
باغیش:بخشش
باغ= باغ
بستان= بوستان
کوت= کند
چینه= شانه(دوش)
---------------------------------
---------------------------------
توپراق(ترکی)= تراب(عربی)= خاک
پیس(ترکی)= بئس(عربی)= بد
آرواد(ترکی)= عورت(عربی) پزشک جوادهئیت پانترکیست
به آن اعتراف کرده
ساعات(ترکی)= ساعت
کیفون(ترکی)= کیف(چگونه عربی)+ون(شناسه ی مخاطب ترکی)
حیوان(درترکی)= حیوان (عربی)
هر زبان به ساختار مستقلش که برای خود تعریف کرده زبان است
وچون برای "کریول" برابریابی نشده،کاربرد لهجه بهتر اس
جناب yaradiciliq:
واقعا چیز جالبی اختراع کردی این که تو نوشتی با پسوند مندراوردی ماق و مک است که فعل مرکب جعلی است و مطلقا از زبان التصاقی تورکی نیست
در ضمن من 40 تا پسوند زبان به اصطلاح تورکی را مینویسم یازیچی لطف کرده مینویسد ماق و مک کجای این پسوند ها است یا اگر نیست چرا دروغ نوشته:مصادر مرکی جعلی که با ماق و مک (اولماق و اولمک) ساخته میشوند مطلقا قابل صرف نیستند و عقیم اند چون دیگر پسوند نمیپذیرند خودشان هم چیز مندراوردی هستند
"ماق " و "مک" که تو به اخر واژه ها میچسبانی جزو هیچ کدام از پسوند های زبان تورکی نیست
2- کلیه مصادری که نوشتی همگی مصدر مرکب جعلی هستند و در تورکی قابل صرف نیستند (دیگه پسوند نمیپذیرند)
3- تورکی تنها و تنها زمان گذشته دارد و زبان حال (مضارع) و اینده در زبان تورکی به صورت حقیقی مطلقا وجود ندارد این که شما مینویسی این افعال در گذشته روی داده اند ولی به صورت حال معنی میشوند درست است چون تورکی مضارع و اینده ندارد
فعل ساده هم = فعل امر چون تورکی مصدر فعل ندارد
۱ اجاق-اجک
۲ آج-اج
۳ آری-اری
۴ آق-اک
۵ ـَل-ال-ل
۶ آلاق-الک
۷ اونتو-اینتی-انتی
۸ آو-او-آی-ای-اوو
۹ ایت-اوت
ایت-اوت
۱۰ ایز-اوز
۱۱ ایش-اوش
۱۲ ایل-آل-اول-ال
۱۳ ایلا-ایله (لا-له)
۱۴ ایم
۱۵ ایمتیل-اومتول
۱۶ ایمسی-سی
۱۷ این-اون
۱۸ تی-تو
۱۹ جا-جه (چا-چه)
۲۰ جاق-جک (جوک-جوق-جیق-چک)
۲۱ جان-جن
۲۲ جی-چی-جو-چو
۲۳ چیل-جیل-جول
۲۴ چین
۲۵ داق-ده ک-دا
۲۶ دام-دم-دوم
۲۷ دیریق-دیرک-دوروک-دوروق
۲۸ را-ره
۲۹ راق-ره ک
۳۰ ساق-سک-سوک
۳۱ سال-سل-سول
۳۲ سی-سو
۳۳ سیز-سوز
۳۴ کی
۳۵ گه-غا-قا
۳۶ گون-قون-گین-قین
۳۷ گی-قی-قو-گو-غو
۳۸ غاج-گج (غاچ-گچ)
۳۹ لار-لر
۴۰ لاق-لک
۴۰ لاق-لک
۴۱ لی-لو
۴۲ لیق-لوق-لیک-لوک
۴۳ مان-من
۴۴ مه-ما
پنهان کنادامه نظر
ادامه نظر...:
مه-ما
۴۵ میش یا موش
۴۶ وا
دستور زبان ترکی آذربایجانی-علی م گونئیلی
ترکی هنر است، اسماعیل هادی، انتشارات احرار تبریز، ۱۳۷۴
جناب yaradiciliq :
چه خبر از انتخابات فرانسه و از هم پاشیدن اتحادیه اروپا و واحد پول یورو ؟ راستی خیلی حیف شد که طرح راه ابریشم هم در اخرین نشست تبدیل به سراب شد البته مثل اینکه امریکا هم قرار نیست پشت قندیل نشین ها را خالی کند و این بار به جای کلاشنیکوف داره برایشان توپ و تانک و نفر بر میفرستد
سالام.این آقایان نه دغدغه ایران دارند ونه مردم ایران ونه برای انسانیت فکرمیکنند.این ها هرکدام بااستفاده ازرانت، پلکانی بالا می روند بفکراستفاده وسودجویی ازدلارهای نفتی افتاده که بتوانند سهم بیشتری گیرند،اگرتوجه کنید،هیچ کدام این داردسته جدایی ازحاکمان 39 گذشته نبوده،رقابت تنهابرای سهم خواهی بیشتراست،مگرمیشود گفت فرزندان رفسنجانی دغدغه خدمت دارند؟مگرمیشود ،گفت برادران خاتمی وداردسته عارف وحدادعادل میخواهندبرای من وشما دنبال قانون عقلانی،انسانی،علمی،منطقی هستند؟حب قدرت ومیزومقام 39 ساله برای تصرف پست ها همه این هارابه این جنگ کشانده است،خامنه ایی نیزعامل هماهنگ کننده ایی بیش برای ایجاد آرامش دراین دزدی نبوده ؟ولی این نوکیسان هرکدام سهم بیشتری خواسته ودرچندسال داخیرخودرابه روس واروپا وغرب نزدیک کرده تابتوانند باتوسل به آنها زیرپای خودرامستحکم نمایند،پان ایرانیست رنگارنگ نیزدوستارحاکمبت اتینک
خودازتمام گروه های چپ وراست خاکپرست ونژادپرست برای استحکام این حکومت توانسته ازسیاسیون بیسواد وکم سواد تبلیغاتچی درمواقع بحرانی استفاده مفتی برای سیستم بهره جویی کرده است.