خوانندگان محترم لطف کرده توجه کنید که در دنیا سه نژاد اصلی بیشتر وجود ندارد
نژاد سفید Caucasoid (نژاد شبیه قفقازی ها)
نژاد زرد Mongoloid (نژاد شبیه مغولی ها)
نژاد سیاه Negroid (نژاد شبیه زنگی ها یا سیاه پوستان)
توجه داشته باشید که مثل کابلی هرجا واژه قفقاز را دیددید فکر نکنید زادگاه اش قفقاز است هر نژادی که زردپوست یا سیاه پوست نباشد را قفقازی یا قفقازیسان میگویند از جمله نژاد عرب که نه سیاه است و نه زرد
درباره هاپلو گروپ J و زیر شاخه های
origin Western Asia
انسان ها با توجه به محل های پراگنده زیستی و خصوصیات ظاهری و فیزیکی مثل استخوان اسکلیت و جمجمه، طرح صورت، شکل سر و رنگ پوست به نژاد های سفید و زرد و سیاه تقسیم بندی گردیده اند که به مرور زمان همین طبقه بندی ظاهری انسان ها، نام نژاد را بخود گرفته و به نام های، نژاد سفید و زرد و سیاه و… یاد گردیده اند . بر مبنای این تقسیم بندی ناشی از تفاوت های ظاهری و جسمی مانند شکل و قیافه و استخوان بندی صورت، جمجمه، قد و اندام، رنگ جلد، اندازه بینی، شکل و رنگ چشم، ساختار موی، اختلاف چهره و پراگندگی های جغرافیایی بود که آقای یوهان فردریش بلومنباخ در 1781 میلادی بر اساس تفاوت های فيزيکی، تقسیم بندی های سفیدپوست، زردپوست و سیاه پوست و… را مطرح کرده و بعد از آن اکثر دانشمندان و محققین بر پایه همین تقسیم بندی، تمام انسان های کره زمین را به بخش های سفید و زرد و سیاه و سرخ علامت گذاری کردند . در منابع جمعیت شناسی و اطلس های جغرافیایی نیز، نژادهای بشری به سه گروه اصلی تقسیم شده اند :
نژاد سفید Caucasoid (نژاد شبیه قفقازی ها)
نژاد زرد Mongoloid (نژاد شبیه مغولی ها)
نژاد سیاه Negroid (نژاد شبیه زنگی ها یا سیاه پوستان
جامعه روشنفکران ترک هنوز شخصیت بارزی که بتواند ترکان را گرد اوری کند بوجود نیاورده است . به دنبال یک الکلی مانند اتاتورک را ه افتادن و یا دنبال یک ادمکشی مانند لنین و استالین و میرزا جعفررفتن و هزار بدبختی بجان خریدن کمکی به مهاجران ترک نخواهد کرد. شادروان اتاتورک براثر نوشیدن بیش از حد راکی و سیگار و شهوترانی مرد. ترکان اساسن خود را مسلمان و کشور شان را عثمانی میدانند .با وجود تسلط انها بر جهان اسلام همه متصرفات را ازدست داده و اکنون قلدری مانند رجب طیب اردوخان بر انها حاکم است . در ایران هم حکومت 500 ساله ترکان صفووی و 154 ساله قجر ها ایران رابه نابودی کشاندند . ازدست رفتن بخش کرد نشین از ایران و اران در زمان همین ترکان روی داد .
این کارنامه خونین ترکان است .
جناب کابلی:
1- ابتدا اینکه در همان منبع خود شما "
It is during the Neolithic that subclades like L860 and L93 would have reached the mountainous parts of the southern Arabian peninsula (Yemen, Oman), whereas L816 and L862 remained in the Fertile Crescen
بیشترین مقدار این ژن که شاخص نژاد سیاه هست در حضر موت یمن میباشد و دارندگان این ژن دارای پوست سیاه هستند اتفاقا در میان بلوچ های ایران هم 35 درصد است این ژن از نژادقفقازی نیست از نژاد نگروسان و سیاه است ولی هم اکنون یک شاخه از ان را در قفقاز شاهد هستیم
دومین اشتباه تو اینکه فکر میکنی زیر مجموعه های نژاد J جدا از یکدیگر اند در حالی که همگی از یک شاخه در ترکیب با بقیه ژن ها به صورت مغلوب تا اندازه و درصد به دست میایند:
J1-M267 Western Asia
Ancestor J-P209
Descendants J-M62, J-M365.1, J-L136, J-Z1828
https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_J-M267
.................................
سومین اشتباه تو این است که فکر میکنی J1 در اذربایجان غالب هست درحالی که J2 در اذربایجان غالب هست و مقدار اولی تنها 10 درصد است در اذربایجان ولی دومی 35 تا 40 درصد
اصلا در همان نوشته خودات به شمال ایران (اذربایجان)* و قطر و اسپانیا(توسط مهاجرت دسته جمعی اعراب برای 8 قرن یعنی 800 سال و تشکیل کشور اندلس و جنوب فرانسه از طریق همان اعراب
J1a1 (M365.1) has been only found in very low frequencies in Western Europe (Western Iberia, French Pyrenees, Belgium and England), in northern Iran and Qata
...........................................
حالا درست به این نقشه دقت کن :
دوست گرامی بیشترین فراوانی ان در حال و گذشته مربوط به جنوب یمن و جنوب سودان است اتفاقا مهاجرت به اذربایجان از همین منطقه بوده به چه دلیل؟
به دلیل اینکه هاپلو گروپ T-M70 در اذربایجان 20 درصد استاین هاپلوگروپ متعلق به اعراب شمال شرقی افریقا(حامیان) یعنی کشورهایی چون مصر و اتیوپی است و بیشترین امار این شناسه متعلق به اذربایجان است که حاکی از کوچ گسترده اعراب به این سرزمین است.صاحبین این مارکر با چهرهای خاص و با پوست های تیره و نوع لب کلفت مشخص هستند
توجه کن به پراکندگی ان از همان منبع خودات برای اروپا :
http://www.eupedia.com/europe/Haplogroup_T_Y-DNA.shtml
ببین بیشترین اش برای اذربایجان و اعراب جنوب عراق است یعنی یک سند دیگر در کوچ دست جمعی اعراب به اذربایجان :
توجه کن:
http://cache.eupedia.com/images/content/Haplogroup-T.gif
حالا توجه کن به مبدا این هاپلو گروپ از افریقا به اذربایجان :
ز پس درمانده و عاجز شده اند که با داستانهای ساخته گی از نوع آخوندی - مذهبی دنبال حیثیت اجتماعی هستند و یکی هم پیدا نمیشود که از این فالانژ دو آتشه رژیم آخوندی به پرسد طبق کدام سند چنین داستانی را ساخته ای که حتی خود سلطنت طلبان تا بحال ندیده اند ولی پس مانده های رژیم در جلو دوربین بیان میکنند . البته به دهان مبارک این آقا خزعلی آب افتاده که در نبود رهبر و شخصیت ملی برای فارس زبانها ایشان با شرکت در مزار ساختگی آقا کوروش و توهین به عرب و تورک جای خالی رهبر ملی فارس ها را خواهد گرفت . حالا ببینیم که روشن فکر جامعه فارس در قبال رهبر ملی و شونیست دستگاه ولایت فقیه چه خواهند کرد .ولی آنچه مشخص است ما از این ببعد شاهد چنین افاضات از جانب چنین افرادی خواهیم بود و سیستم ضد عرب و عواملش این روزها حتی در این سایت با پخش نوشته هائی در رابطه با مسئله فاحشه خانه در مشهد جو ضد عرب را دامن میزنند
آقای اکبر گنجی، ضد یهود بودن از قدیم در فرهنک ایران جریان دارد، با عذر خواهی از یهودیان عزیز چند ضرب المثل را در اینجا مجبورم بازگو کنم، وقتی بچه ها را می خواستند از بیرون رفتن بترسانند، می گفتند ، اگه بیرون بری جهوده میاد خونتو می مکه، و یا اگر بچه ائی نمی خواست بخوابه، می گفتند اگه نخوابی جهوده می آد می خوردت، و یا اصطلاحاتی مثل جهود بازی در نیار ، یعنی خسیسی نکن، و یا تو هم می خوا مثل جهودا از آب خامه بگیری، و ماحصل همه این فرهنگ به همراه شعار مرگ بر اسرائیل باعث شد که در رفراندوم ولایت فقیه با 98 در صد خمینی را به عرش اعلا ببردند و آیت الله شریعتمداری را بخاطر مخالفت با پدیده ولایت فقیه ، بجرم سازشکار و لیبرال به مرگ خاموش محکوم کنند و طرفدارانش را در آزربایجان قلع و قوع کنند، و شما میوه های این انقلاب ، به روش دیگری ، ضد یهود بودن ایرانیان رامی خواهید بگردن
هربلایی که بر سر ملل ایران میاید از بلایی که هست که بر روی سر آنها مانند اجل معلق حاضر ناظر و حاکم است. هر کس به اندازه فهمش گمان میبرد تا زمانی که انقلاب فهم و انقلاب درک در بین ملل ایران انجام نشده است زنده گی در داخل ایران و ایرانیت جعلی یعنی جهنم انسانی و دوزخ شرافت انسانی خواهد بود. در سر زمینی که از اسم تا رسمش همه چیز جعل و دروغ باشد طبیعی است که هیچ سنگی روی سنگ دیگری جا نمیگیرد. نام ایران حتی برای مللت فارس هم جعل است چه برسد به عرب و تورک. ! رسم ایرانی و فرهنگ ایرانی یعنی کلاه تاریخی فارسها بر سر تمام ملل ایران و حتی مللت خودشان. در نظر من مللت تورک برای رهایی از دست استعمار مللی احتیاج به انقلاب فکری دارد. بدون انقلاب در تفکر مللت تورک آزربایجان جنوبی و کل ملل تحت ستم ایران در باطلاق جهل و جنایتهای بربریت غوطه ور خواهند بود. آزربایجان یک انقلاب دیگر برای خود بدهکار است.!
چرا کامنت من سانسور شد؟! چرا کامنتهای بهمن موحدی که پر از فحش و توهین است را سانسور نمیکنید؟! آقای کیانوش توکلی یک سوزن به خودت بزن و یک جوالدوز به بهمن موحدی
با تشکر از اقای گنجی برای مقاله جاندار و افشاگرانه خود . به چند مورد باید توجه کرد .
دولت یهود هنوز مورد تنفر مردم اروپا وبویژه مردم المان و اساسن جهان مسیحیت است .
شرکتهای بزرگ تجاری بانکها و بیمه ها و رسانه های امریکا در دست یهودان است
هدف بلند مدت دولت یهود خالی کردن سکنه مردم عرب تا میان رودان است .
دولت انگلیس و امریکا و کشور المان متحد اصلی دولت یهود و دولت المان خود را موظف به حمایت از دولت یهود میداند .
شالوده سیاست جمهوری اسلامی براساس دفاع از منافع ملی مردم ایران پی ریزی نشده و این خود در خدمت دولت یهود است.
دشمنی با دولت یهود در حقیقت ابزاری در دست حکومتکران متعصب حاکم شیعه میباشد .
باید توجه داشت که کشور های عرب برای خود معضلی بنام فلستین نمیشناسند و با غرب برای ماندگار ی خود تلاش میکنند .
دولت یهود با تفرقه افکنی وایجاد دشمنی و تشویق گروهای مخالف مانند کردان و تحریک اذربایجان با ایجاد دشمنی با ایران ادامه میدهد .
تصویب نامه ها و مسدود کردن دارائی های ایران در کشور های مختلف ناشی از همین سیاست دولت یهود است .
بنا بر این نظام اسلامی در برابر اتحاد بانکها ودولتهای اروپائی و امریکا نیاز ی به کاسه داغ تر شدن از اتش ندارد .
شعار مرگ براسرائیل و امریکا شعار ی ضد ملی و در خدمت همان دولت اسلامی و دولت یهود است وباید برداشته شود .
دولت اسلامی باید بداند با سایست ضد یهود خود عملن در خدمت نژاد پرستان اروپائی و کلیسا قرار گرفته و فرمان بر بی جیره ومواجب یک احساس ابلهانه ضد یهودی شده است و به زبانی دیگر مقاصد ضد یهود غرب به کمک نظام اسلامی .
امار اعلام میکند که اقتصاد المان کمترین رابطه و حجم اقتصادی را با دولت اسرائیل دارد .
دولت المان موظف به حمایت و مراقبت از یهودان ساکن المان است و همواره یک ماشین پلیس المان در برابر کنست ها وبیمارستها و سرای سالمندان یهودی ودیگر کانونها ی یهودی شبانه روز کشیک میدهند .
باید توجه داشت که مردم ایران همواره خواهان ارتباط با مردم اسرائیل هستند و دو دولت یهودی و مسلمان مخالف این ارتباط انسانی میباشند .
تنها راه انسانی و قانونی وشرعی دو دین مزاحم بشریت شناسائی حقوق و کشور فلستین و کشور اسرائیل می باشد .
با توجه به وحشیگری که مسلمین انجام داده و میدهند و به آن افتخار هم میکنند و هیچ گنده روحانی نیامده و از عمل وحشیانه ی مسلمین ابراز انزجار و تقبیه کند اینجانب هم که یک مسلمان زاده هستم اعلام برائت از مسلمین میکنم.
جناب ترک دمکرات ! ------ موسی به دین خود . و عیسی به دین خود.
مواضع پیمان عارف را باید با توجه به اصالت کردی وی در نظر گرفت.
که هم ضد ترک فاشیست راسیست است-- و هم ضد پان ایرانیست ملی گرای کذایی.
تعصب و جانبداری بی چون و چرای- بابک آزاد- از گرگهای خاکستری سنی اردغانی ، بیش از همه مشکوک و تعجب آور است. که 32سال در غرب زندگی میکند و سن و تجربه اش سه برابر پیمان عارف است. و این چنین شیفته ترکیه و دشمن ایران و فارس است.
انگار در ژن ترک و مغول ، حمایت و نزدیکی به قدرت مندان ، همیشه در طول تاریخ موجب ضربه زدن به قوم آذری، گردیده.
در هر کشوری نگاه کنید، آذری ها تمام هذفشان ، تعریف و حمایت از قدرتمندان حاکم است . حتی اگر فاشیستهای دیوانه ای مانند وضعیت ترکیه باشد. در ایران نیز از همان ابتدا در کنار آخوندها به سرکوب مردم ایران از جمله سرکوب فارس و کرد و عرب و بلوچ پرداخته اند.
ما آزربایجانی ها چه گناهی کردیم که بعلت عدم توانائی، نتوانستید از ترکیه در رشته علوم سیاسی مدرک بگیرید، حالا باید همه کاسه کوزه های بی استعدادی شما را تمام ترکهای جهان از بلغارستان گرفته تا اویغورستان باید پرداخت کنند؟ پناه بردن به سایت آذری ها و حشیش نمی تواند مشکل شما را حل کند، بخاطر تسلط بزبان ترکی استانبولی، سایت پانیرانیستی آذری ها متعلق به دولت خیلی خوب توانسته از شما سو استفاده کند، احتمالا وقتی موضوع حشیش پیش آمده، مثل اینکه اونها هم شما را تنها گذاشتند،احتمالا انگیزه پناهندگی هم رساندن سریع خود به کافی شاپ های اروپا برای دود کردن گرس بوده، که بعد از گرفتن حق سوسیال و اقامت، در اولین فرصت گرفتن پاسپورت ایرانی و ایستادن در جلو سفارت برای شرکت در انتخابات و گرفتن عکس یادگاری با انگشتی رنگی در جلو سفارت ایران می باشد.
چه کامنت هایی منتشر نخواهد شد:
1_کسانی که با نام مستعار ویا واقعی علیه اشخاص حقیقی و حقوقی به ویژه نویسندگان سایت توهین و یا اتهامات نا روا می زنند. بعبارت دیگر بدون مدرک ، سند ویا دلیل اتهاماتی را به اشخاص وارد می کنند
2_ کسانی که با نام شخصیت های مشهور سیاسی مانند ، کارل مارکس ، پرویز ثابتی ، منصور حکمت، مسعود رجوی و.... کامنت می گذارند
3_کسانی که با اسامی کامنت نویسان دائمی سایت مطلب می گذارند.
4_کسانی که بنام «پان ترک» ، «پان فارس» ، «مغول» و یا اسامی که آشکاراتوهین به گروههای اتنیکی محسوب می شوند.
5_اسامی که با کلمات زشت و رکیک به فارسی و یا ترکی کامنت می گذارند.
وظیفه ما نقط چین کردن کامنت ها نیست . از این پس هر کامنتی که نقص موارد 5 گانه فوق باشد؛. منتشر نخواهد شد. این موارد شامل حال کامنمت نویس های کد دار هم می شود و اگر نمونه را می شناسید لطفا به ما اطلاع دهید
https://www.youtube.com/watch?v=-fny99f8amM
دوستان... این فیلم مستند Hpernomalaziation ( لینک بالائی) می تواند ادامه و یا مکمل فیلم مستد Generation Zero باشد. شما را دعوت به دیدن این فیلم مستند می کنم.....
ترور همانند جنگ ادامه مبارزه سیاسی با روشی دیگر است. جمهوری اسلامی از اول قدرت گرفتن با ترور کردن افراد در داخل و خارج ایران ، که همه ليست بلند ان را میدانیم، مبادرت به از این بردن مخالفانش کرد تا حدی که به خودی ها هم رحم نکرد و این آخری رفسنجانی دچار این مسئله شد.
در طول تاريخ هم ابن مسئله همیشه موجود بوده و یکی از معروف ترین انها قتل ژولیوس سزار است.
در زمان معاصر کندی ، بی نظیر بوتو ووو را داریم. اخیرا هم پوتین با ترور دو تا از ماموران مرتبط با پرونده رسوایی ترامپ و تهیه ترور نخست وزبر مونتنگرو دست بالای خودش را در این رابطه ثابت کرد.
تب انقلابی به این مفهوم بود که مردم تغییر می خواستند. نداشتن درک انقلابی به این معنی بود که نمیدانستند چه چیزی را جانشين ان کنند. قطعا نبود خمینی همه چیز را تغییر میداد.
امریکا دست ارتش را نمی بست و بختیار شانس بیشتر داشت. بازرگان هم چون باران ..
می خواست و نه سیل میتوانست لیبرالیسم ملی اسلامی خود را پیش ببرد. بنی صدر هم همانطور. جنگ ایران و عراق هم پیش نمی امد و الان یک مملکت سوخته نداشتیم.
يك كنفرانس كه به همكاري خانم شيرين عبادي برگزار شده ببينيد كه چگونه لرزه بر تن اقايون انداخته و بصورت لفافه مردم عرب اقليم عربستان را به جنوسايد و قتل عام تهديد ميكنند. اقايون همه چيز بسرعت در حال تغيير است كورد و عرب و تورك و بلوچ و تركمن با اتحاد و برنامه مدون در قبال يكه تازي شماها خواهند ايستاد و نظام مستبد مركزگراي ايران را ساقط و يك نظام دمكرات و فدرال در اينده تأسيس خواهند كرد حال شما در توهمات خويش بمانيد
"" و اینگونه، جامعه شاهنامه خوان، به مدرنیته نرسیده، به پسا ساختار گرائی و پست مدرنیسم رسید "" در تعریف شاعر گفتم که "" شاعر کسی است که دارای ذهنیت اسطورهای است "" و ذهنیت اسطورهای را "" عدم توان در کسب تجربه، مخصوصا تجربه دوران رنسانس تعریف کردم ""، یکی از مشخصات عصر رنسانس نیز بنا به تعریف، شکستن کاسه و کوزهٔ شاعر بود، در جامعه شاهنامه خوان، به دلیل هژمونی توهمات شاعرانه، ذهنیت اسطورهای ماند، حتی جامعه شناس ساده لوح تحصیل کرده خارج اینها، با وجود پرتاب شدن به جوامع فرا صنعتی غربی، اسیر "" گفتمان کزائی پسا ساختار گرائی و پست مدرنیسم "" مانده، بدون اینکه دریابد شالوده مدرنیزم، پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی بود، ساده لوهترین ایرانیان که در خارج جامعه شناسی خوانده اند نیز پیوند خود را با "" ذهنیت اسطورهای "" حاکم بر جامعه شاهنامه خوان نشکستند و هر وقت این جامعه شناسان ساده لوح تحصیل
جامعه شناسان ساده لوح تحصیل کرده خارج، بالای منبر رفتند، پسا ساختار گرائی و پست مدرنیزم را، مثل نقل و نبات، مصرف کردند. و توای اسطوره،ای جامعه شناس، تو را شاعران، به جاودانگی خواهند رساند، و کمونیست ها، در بزنگاه تاریخ، تنها نام و حدیث تو را، بر لب زمزمه خواهند کرد.
کالاهای made in Turky گام بگام جای کالاهای made in Germany را میگیرد. این سرنوشت شوم تاریخ است که میگوید: گهی زین به پشت و گهی پشت به زین. اکنون جامعه اروپایی در غم از دست دادن ترکیه برای ورود به اتحادیه اروپا است و لی یک امتیاز هم شامل ایرانیها شده و آن اینست که اگر ترکیه وارد بازار اروپا میشد، ایرانیان برای رفتن به اروپا به ویزای آذربایجان جنوبی محتاج بودند. که خدا را شکر خطر از سر گذشت.
اما فیلمهای کیلویی ترکیه تنها باعث فروش کالاهای (مرغوب) ترکیه نمیشود بلکه این فیلمها میتوانند روزی امیدوار باشند که اسکار را نیز بربایند.
شتر سواری دولا دولا نمی شود. یا با این حکومت جمهوری اسلامی مخالفی و علیه آن اقدام و فعالیت می کنی و یا در دام تورهای ماهیگیری اصلاح طلبان گیر می افتی و به هوای بهار آزادی و با بهانه مامان جون و بابا جون راهی ایران می شوی و وقتی عرق مسافرتت خشک شد مجبوری پاسخگوی پرسشهای نه چندان خوش آیند برادران سپاهی باشی. آقایان و خانمهای مبارز در خارج کشور، بخاطر داشته باشید که هرچند شما ممکن است از بیکاری و فقر و نداری و تنهائی مایل باشید جنایات و ظلم های جمهوری اسلامی را فراموش کنید و یاد مامان و بابای خود بیفتید ولی این رژیم هرگز شما را نخواهد بخشید و هیچ نیازی به آوانس دادن به افرادی مثل شما را ندارد. مبارزه هزینه دارد و یکی از کمترین هزینه های آن ندیدن مامان و بابا هست. امیدوارم از این همه مبارز خارج کشوری که حتی در مرگ عزیزانشان نتوانستند حضور داشته باشند خجالت بکشید.
"" و نفت و گاز با تو همان کاری را کرد که شعر و شاعری "" مجازات تجربه "" در نبود تجربه، باید به توهمات پناه میبردی، در حالیکه کمونیستهای بدبخت در رویا و خیال دنبال دنیای بهتری بودند تو آن دنیا را، در عالم شاعران پیدا کرده بودی، نفت و گاز، آن دایه مهربان تر از مادر برای تو بود، در ترکیه، شیمیدانشان جایزهٔ نوبل گرفت، و ادبیاتشان با جایزهٔ نوبل، جهانی شد، تو هنوز انتظار داشتی، شعری و شاعری از دیار تو، جایزهٔ نوبل ادبیات بگیرد، تصور میکردی "" اریائی کزائی "" تشریف داری، و در عقبماندهترین گوشهٔ خاورمیانه، به خلسه شاعرانه مشغول بودی و صبح تا شعب، کالای مرغوب ساخت ترکیه را مصرف میکردی، حتی مجبور شودی زبان ترکی یاد بگیری تا کانالهای ماهوارهای نیز، چیزی نصیبت شود، آخر تعداد تلویزیونهای با کیفیت و بی کیفیت روستای شاهنامه خوانت، از تعداد انگشتان دستت فراتر نمیرفت، در این وست، جامعه شناس ت
جامعه شناس تحصیل کرده خارج تو، بیشترین خیانت را به تو کرد، دریدا و نیچه را به خلسه شاعرانه تو اضافه کردند، پیشرفت نه در سخت کاری مانند ژاپنیها، بلکه در رجز خوانیهای جامعه شناسانه معنی و مفهوم پیدا کرد.
جناب نظر مخالف چنین مینویسد ،،،، تنها طارق عزیز با رجوی ملاقات نداشت که منجر به ان فاجعه تاریخی و قتل عام جوانان ایرانی شد. نقل قول زیر گویاست . ( من در کامنت قبلی گفتم بعد از سرنگونی صدام تمام اسناد رژیم صدام بدست حکومت گران تازە افتاد در تمام این اسناد حتی یک ورق پیدا نشد کە کومەلە و دمکرات کوردستان بە نوعی با رژیم صدام همکاری کردە باشند کومەلە دمکرات فقط از تضاد دو حکومت ایران و عراق بە نفع خود استفادە میکردند حتی کومەلە و دمکرات کە در زمان صدام در بغداد دفتر داشتند بسیاری از پیشمرگان کورد عراق را کە در جنگ با ارتش صدام زخمی میشدند بە اسم زخمیهای کومەلە و دمکرات از امکانات رژیم صدام استفادە میکردند برای مداوای آنها ،،،،،،، جناب نظر مخالف از کشتە شدن جوانان ایرانی بدست رژیم صدام میگوید این جناب جواب دهند پس کشتە شدە جوانان کورد و ویرانی خانهای مردم کورد بدست سپاه و
و ارتش ایران را چە میگوئید ؟؟ کشتە شدن جوان ایرانی بدست ارتش صدام خیانت است ولی کشتە شدن جوان کورد بدست ارتش و سپاه ایران پسندیدە ؟؟ زهی
جناب نظر مخالف آیا میدانید غنی بلوریان عضو کمیتەی مرکزی و دفتر سیاسی حزب تودەی ایران بود ؟؟ بنا بر این حرفهای غنی بلوریان در مقطعی کە عضو دفتر سیاسی حزب تودەی ایران بود بە دلیل دشمنی حزب تودە با شخص قاسملو و حزب دمکرات کورستان پشیزی ارزش نە تاریخی دارد و نە عملی بعدها غنی بلوریان کە از حزب تودە استعفا دادند و در آلمان سکونت کردند تمامی نظرات خود را کە در زمان عضویت در دفتر سیاسی حزب تودە بودند پس گرفتند ،،، حزب تودە و فدائیان اکثریت دشمنی و کینەی شتری نسبت بە قاسملو داشتند چون قاسملو دقیقأ 180 درجە بر علیەی سیاستهای حزب تودە عمل میکرد حزب تودە حزب دمکرات کوردستان را سازمان ایالتی خود بە حساب می آورد ولی قاسملو بە تمام ادعاهای حزب تودە خط بطلان کشید قاسملو در مکتب سوسیال دمکراسی اوروپا پروردە شدە بود بنا بر این بە هیچ وجە نمیتوانست بخشی از احزاب اقمار شوروی باشد و بە همین
دلیل حزب تودە و فدائیان اکثریت همیشە سعی در بد نام کردن قاسملو داشتند و زمانی میگفتند کە قاسملو 10از ناتو گرفتە کە همین چند ماه پیش بود فرخ نگهدار در مصاحبە با بی بی سی شدیدأ از قاسملو بە خاطر بر چسپهای غیر واقعی و دروغ معذرت خواهی کرد ،، بعد از سرنگونی صدام کە اسناد بە دست حکومت گران تازە رسید حتی یک مورد و یک سند در رابطە با حزب دمکرات و کوملە پیدا نشد کە بە نوعی با رژیم صدام همکاری کردە باشند در حالی کە خروارها اسناد و فیلم از همکاری مجاهدین موجود است
اکثر مرزهای موجود بین کشور های خاورمیانه در اثر جنگ بین سلاطین مختلف و بده بستانهای انگلیس ، فرانسه و روسیه ایجاد گردیده، و در این کشورها قاعدا ملت حاکم با رسمی کردن زبان خود سعی در ریشه کن کردن دیگر زبانها نموده، ولی از زمانی که ارتباطات دیجیتالی جهانی شده، همه مرزها خاصیت پر گهر خود را از دست داده اند، با یک شوک قدرت جهانی این مهره های دومینو چیده شده بر روی هم واژگون خواهد شد، در هر حال این اتفاق خواهی نخواهی در خاورمیانه خواهد افتاد و کشور های مستقل و تازه تاسیسی ییرون خواهند آمد ، خاورمیانه آبستن حوادثی نامترقبه ائی است، و قطعا اشتباهات گذشته در تقسیم بندی کشورها اصلاح خواهد شد، و نسلهای آینده بدون تحقیر از طرف دیگر ملتها و زبانهای تحمیلی نجات خواهند یافت، چون این خواست دمکراسی و احترام به فردیت انسان در خاورمیانه تحقق خواهد یافت،
تاریخ مصرف مرزهای تحمیلی و زبان تحصیلی تحمیلی بپایان بپایان رسیده،
والا بیلا
فارسها یک ضرب المثلی دارند که میگویند
آدم از ترس عزرائیل به شیطان هم پناه میبرد
ما در رسانه ها توحش پلیس و فاشیستهای ترک را بعد از کودتا دیدیم
که کرد و لر و علوی و چپ و توریست و غریبه و عرب و عجم را چگونه به بهانه تروریست و هوادار گولین، دستگیر و لخت و کتک زدند و تجاوز کردند.
از ترس اردغان سنی داعشی فاشیست ،هر ایرانی ممکن است یه خلخالی هم پناه برد.
ایکاش بابک آزاد در باره آذری های جاسوس ترکیه تحقیق میکرد . گویا 6 هزار نفر برای سازمان امنیت ترکیه کار میکنند.
من با تو، تو بامن، میخواهد یا شاید نمیخواهد. دیگر دیر نیست. شبها تاریک است. و تُرکیت دارد با ایرانیت گلاویز میشود. فیلم فروشنده با تَرکی شروع میشود و با تَرکی پایان نمییابد. از خودم میپرسم آسیملاسین فرهنگ پذیریست یا فرهنگ گریزی؟ جوراب هایم به پایم نمیرود چونکه کفشهایم داخل جورابها شده اند. ایرانیت درحال پسرویست و تُرکیت در حال و هوای اردوقان محبوس شده و چهل هزار تُرک را پشت میله های زندان نه ببخشید پشت میله های پارک، محبوس کرده . ترکیه زندان تورکها شده و تورکها میله های سلول را میفشارند بدون تَرکی در دیواره زندان نمی توان از تُرک آزاد سخنی گفت. چه بسا در راه تبریز کتاب مکتب تبریز را باز میکردم. اما همه ورقهایش سفید مینمود. جلدش را میکندم و به پشت بامی پرتاب میکردم. صدای صاحبخانه را میشنیدم که میگفت جانم چرا آشغالها را روی پشت بام پرت میکنی؟
یکهو از خواب پریدم و خودم را در زیر ملافه گرم ونرم در اتاق خوابم یافتم. ساعت هشت بامداد بود و آفتاب ترنتو شیشه های پنجره ام را نوازش میکرد. خودم را به آشپزخانه رساندم و ماشین قهوه را روشن کردم. آه چه لذتی دارد کاپوچینو؟
اسامه به این پاراگراف مخصوصاً توجه کن:
J1-P58 is thought to have expanded from eastern Anatolia and the southern Caucasus to the Taurus and Zagros mountains, then Mesopotamia, and eventually the Arabian peninsula at the end of the last Ice Age (12,000 years ago) with the seasonal migrations of goat and sheep pastoralists. It is during the Neolithic that subclades like L860 and L93 would have reached the mountainous parts of the southern Arabian peninsula (Yemen, Oman), whereas L816 and L862 remained in the Fertile Crescent.
اسامه، این مطلب را از سایت
Eupedia. Genetic
که معتبرترین پایگاه اینترنتی دربارۀ ژنتیک است بخوان، تا بلکه کمی بفهمی از چه حرف می زنی.
Origins & History
The first J1 men lived in the Late Upper Paleolithic, shortly before the end of the last Ice Age.
The oldest identified J1 sample to date comes from Satsurblia cave (c. 13200 BCE) in Georgia (Jones et al. (2015)), placing the origins of haplogroup J1 in all likelihood in the region around the Caucasus, Zagros, Taurus and eastern Anatolia during the Upper Paleolithic.
Like many other successful lineages from the Middle East, J1 is thought to have undergone a major population expansion during the Neolithic period. Chiaroni et al. (2010) found that the greatest genetic diversity of J1 haplotypes was found in eastern Anatolia, near Lake Van in central Kurdistan. Eastern Anatolia and the Zagros mountains are the region where goats and sheep were first domesticated, some 11,000 years ago. Chiaroni et al. estimated that J1-P58 started expanding 9,000 to 10,000 years ago as pastoralists from the Fertile Crescent. Although they did not analyze the other branches, it is likely that all surviving J1a1b (L136) lineages share the same origin as goat and sheep herders from the Taurus and Zagros mountains.
The mountainous terrain of the Caucasus, Anatolia and modern Iran, which wasn't suitable for early cereal farming, was an ideal ground for goat and sheep herding and catalyzed the propagation of J1 pastoralists. Having colonised most of Anatolia, J1 herders would have settled the mountainous regions of Europe, including the southern Balkans, the Carpathians, central and southern Italy (Apennines, Sicily, Sardinia), southern France (especially Auvergne), and most of the Iberian peninsula. Hotspots of J1 in northern Spain (Cantabria, Asturias) appear to be essentially lineages descended from these Southwest Asian Neolithic herders.
Most J1 Europeans belong to
Most of the J1 in the Caucasus, Anatolia and Europe is of the non-J1-P58 variety. These branches diverged from one another during the Ice Age and have nothing to do with Semitic people. In fact the origins of J1 lie around the Caucasus, which explains that all branches other than P58 are most common in that region, as well as in Anatolia and Europe.
J1a1 (M365.1) has been only found in very low frequencies in Western Europe (Western Iberia, French Pyrenees, Belgium and England), in northern Iran and Qatar. It may have come to Europe during the Mesolithic period, or as a very minor Neolithic lineage.
J1a1b1 (P56) is a minor Arabic cluster found on the Red Sea coast of Saudi Arabia, Yemen and Ethiopia. It can be identified by the STR value DYS641=11.
J1a2a (Z1828) is defined by the STR values DYS436=11 and DYS388<15. It is the second most common top level subclade after J1-P58. It is particularly frequent around the Taurus and Zagros mountains and all over the Caucasus region, but has also been found at low frequencies in western Turkey, Greece, Ukraine, South Italy, Central Europe, France, and the British Isles. The L1189 subclade seems to be mostly northern European (+ a few samples in Greece and the Arabian peninsula). Under Z1842, the CTS1460 subclade is geographically restricted to the Caucasus, Zagros and Taurus, while ZS3089 is found mainly around Armenia and Azerbaijan.
و تو نه دین داشتی و نه زبان .تو را از صحرا با قبیله و گروه استران و قاطران و به سرزمین روم فرستادیم و تورا بر سرزمین کردان و یونان مسلط کردیم و تا به دروازه وین کمک کردیم وتو کاری جز ستم بر مردمان و ساختن حرمسرا و کشتار ارامنه و کردان و شکست در جنگ اول وندانم کاری در جنگ دوم و دشمنی با دگر اندیشان و همسایگان نداشتی ما سرنوشت انها به انها خواهیم تا از انسانیت بهره جویند . چرا که تو توان اندیشه و عدالت نداشتی .
تو را با دین خود بر سرمینهای عرب و مصر یار ی کردیم و تو گر فتار شیطان شدی و نان خورده نمکدان شکستی و ما تورا به عذاب سخت تنبیه خواهیم فرمود و از جنس شما بر خودتان مسلط خواهیم کرد و در جنگ کردان و ارامنه را نصرت و پیروزی خواهیم بخشید .
وضع کنونی ما ریشه در تصمیم های گذشته دارد .نوشته زیر سرنوشت کنونی ما را رقم زده است . تنها طارق عزیز با رجوی ملاقات نداشت که منجر به ان فاجعه تاریخی و قتل عام جوانان ایرانی شد. نقل قول زیر گویاست . (
(قرار داد هفتگانه صدام حسين و قاسملو
"غني بلوريان" يكي از رهبران ارشد حزب دمكرات كردستان است و شرح تصويب و پذيرش اين طرح خائنانه از سوي قاسملو :
رژیم عراق این چند مورد را برای قاسملو فرستاده که باید حزب دمکرات کردستان - به رهبری قاسملو - آنها را تصویب کند:
١- باید دو تن از افسران ما برای رساندن کمک و تحویل پول و لوازم جنگی پیش شما باشند.
٢- باید دو تن از اعضای دفتر سیاسی شما پیش ما بیایند تا در موقع لزوم مورد مشورت قرار گیرند.
٣- حزب دموکرات لازم است اطلاعاتش را درباره نیروهای ارتش ایران که به مرزهای ما نزدیک می شوند و یا به پادگان های مرزی منتقل می شوند به ما بدهد و آمار سرباز و نوع اسلحه و تعداد آن را برای ما مشخص بکند.
٤- لازم است ما را از مشخصات هواپیما و هلی کوپترهای ارتش ایران مطلع سازند و بگویند که تجهیزات آنها از کدام کشور تأمین می شود.
٥- حزب دموکرات باید شعار سرنگونی رژیم آخوندی را اعلام کند.
٦- حزب دموکرات باید جلوی کردهای شمال را بگیرد و اجازه ندهد آنها به مرز نزدیک شوند و از خاک ایران استفاده کرده و با حکومت عراق بجنگند.
٧- حزب دموکرات باید چگونگی رابطه رژیم ایران با کشورهای دیگر را برای ما روشن کند و نام کشورهایی را که ایران از آنجا اسلحه تهیه می کند به ما بگوید و نوع اسلحه ها را نیز مشخص کند".
بلوریان مینویسند پس از قرائت این "هفت ماده ننگین" و "مواد منحوس" گفتم (بلوریان،۴۱۰-۴۱۱): "پذیرفتن این مواد یا هر یک از آنها به منزله خودفروشی به رژیم عراق است و من آن را خیانت می دانم...[ما نباید این] هفت ماده خودفروشی به بعث عراق" را قبول کنیم". آقای بلوریان شرمگینانه مینویسند (بلوریان،۴۱۱): "متأسفانه پس از صحبت های ملاعبدالله، رفقا هر هفت ماده را تصویب کردند و من جلسه را ترک کردم.")
"" و من تو را از نفت و گاز آفریدم "" تو را چه باک اگر سیستم بانکی ات، به سطح کشورهای شاخ آفریقا نزول کند، کمونیستهایت مانند آخوندهایت، مفت خوری و گدا سالاری را تبلیغ کنند، جامعه شناسهایت دست کمی از آخوند و کمونیستهایت نداشته باشند و همه اینها از تروریستهای کمونیست پ ک ک حمایت کنند تا پیشرفتهترین کشور خاورمیانه " ترکیه " وارد فاز بی ثباتی شود، تو در حباب زندگی میکنی، حبابی از نفت و گاز، ورود به عصر دوم ماشین، همه گیر شدن روبات ها، حباب و حبس خانه تو را نخواهد ترکاند. جادوی شاهنامه خوانی، پادزهر همه خطر هاست. پس برو ترک و عرب را انکار کن، کسی را توان انکار حباب و هبسخانه تو را ندارد.
با نزدیک شدن برگزاری انتخابات قانونگذاری در مجلس ترکیه، احتمال گلاویز شدن نمایندگان در مجلس رو به افزایش است. برحسب نظرخواهی های اخیر ممکن است تا پنجاه درصد مردم مخالفت خود را با دادن قدرت بیشتر به اردوقان و درنتیجه افزایش ریسک دیکتا تری بیشتر، اظهار کنند.
با نزدیک شدن برگزاری انتخابات قانونگذاری در مجلس ترکیه، احتمال گلاویز شدن نمایندگان در مجلس رو به افزایش است. برحسب نظرخواهی های اخیر ممکن است تا پنجاه درصد مردم مخالفت خود را با دادن قدرت بیشتر به اردوقان و درنتیجه افزایش ریسک دیکتا تری بیشتر، اظهار کنند.
پرسش اساسی ، مارشال پلن آمریکا ، به توانمند سازی جوامع اوروپائی کمک کرد، اتحادیه اوروسیا، به توانمندی کدام جوامعی خواهد انجامید؟ آیا انگلستان با نزدیکی استراتژیکی به ترکیه و خروج از اتحادیه مفلوک اروپا، برگ برنده را در دست دارد؟
""" اروپا بازندهٔ اصلی خواهد بود """ ۳ پدیدهٔ سرنوشت ساز، در حال تضعیف اروپا هستند. ۱- تضعیف ناتو با شیفت قدرت جهانی از غرب به شرق ۲- قدرت گیری " اتحادیه اوروسیا "" به ضرر "" اتحادیه اروپا "" و ۳- تثبیت قدرت روسیه - ترکیه در دریای سیاه، مرکز ثقل ژئوپلتیک جهان، به ضرر اروپا، در کامنتی اشاره کردم "" اروپا تنها با مارشال پالان آمریکا "" قادر به تشکیل "" دولتهای رفاه "" شد. اینک "" اتحادیه ترکیه - روسیه "" به عنوان سکوی پرش بسوی "" اتحادیه اوروسیا "" و شکوفای اقتصادی اوروسیا به ضرر اتحادیه اروپا وارد میدان خواهد شد. بدبخت جامعه شناسهای ساده لوح تحصیل کرده خارج، چه نظریههای متوهمنانهای که پیرامون جوامع اوروپائی ننوشتند، بدون اینکه قادر به دیدن عامل اصلی ثبات - رفاه پشت این کشورهای اوروپائی باشند که همان امپریالیزم آمریکا بود، ترامپ با "" قهر مزخرف انقلابی "" به داد کمونیستهای بدبخت در
کمونیستهای بدبخت در اروپا رسید. کمونیستها کجائید "" کوبانی و کوههای قندیل "" جنگلهای تروریستهای فارک کلمبیا و مافیای کشورهای کمونیست زده آمریکای لاتین، به شما نیاز دارند.
بە بهمن موحدی بامدادان ،،، ایران یک کشور اشغالگر بر سرزمین کوردستان است و حضور ایران و ارتش ایران سپاه پاسداران ایران در سرزمین کوردستان یک حضور اشغالگرانە است ملت کورد حد اقل در 150 سال و 200 سال گذشتە برای پایان دادن و خلاصی از حضور اشغالگری ایران بر سرزمین کوردستان هزینەای بسیار کە منجر بە کشتار ، اعدام ، جنگ و ویرانی سرزمین کوردستان شدە نیز متحمل شدەاند ، از قیام شیخ عبیداللە نهری ، سارم بگ، خان لپ زرین ، تا قیام سمیتقو ( اسماعیل آغا شکاک ) تا اعلام جمهوری کوردستان توسط قاضی محمد تا جنبش چریکی اسماعیل شریفزادە و معینیها در 1348 تا قیام 1358 و جنگ با جمهوری اسلامی و تمام این پروسەی جنگ و شکست و عقب نشینی و پیروزی و باز باز سازی و تجدید قوا تمام این وقایع برای خلع سلاح کردن و بیرون کردن قوای اشغالگر ایران بر سرزمین کوردستان بودە ملت کورد در هیچ رأی گیری و رفراندوم
و با رأی مردم کورد کوردستان بە بخشی از ایران تبدیل نشدە این حضور و حضور قوای نظامی ایران ، ادار جات و مدارس بە زبان فارسی رادیو تلویزیون با زبان بینگانە فارسی با زور و سرکوبگری و کشتار و اعدام ممکن شدە تنها کافیست ارتش و قاوای نظامی ایران تنها برای یک هفتە از کوردستان خارج سوند خواهی دید کە هیچ وقت بار دیگر بر نخواهند گشت و ملت کورد در کمترین وقت موجود بە سازماندهی مراکز حکومتی خود اقدام خواهند کرد ما تجربەی 2 جنگ جهانی اول و دوم و قیام بهمن ١٣٥٨ را داریم کە در کوچکترین خلاء قدرت سیاسی در ایران بلافاصلە ملت کورد اقدام بە برچیدن تمامی نمادهای اشغالگری ایران در سرزمین کوردستان میکند در جنگ اول اسماعیل آغا سمیتقو بە دنبال بر چیدن قوای اشغالگر ایران در کوردستان بر امد در جنگ دوم و خلاء قدرت سیاسی در ایران بلافاصلە جمهوری کوردستان در مهاباد اعلام شد و حکومت ملی کورد تشکیل شد و در قیام 1358 شوراهای مردمی کوردستان تشکیل شد و مداراس بلافاصە بە زبان کوردی تشکیل شد و هیئت نمایندگی ملت کورد کە حکم کابینەی ملی کوردستان را داشت برای مذاکرە با حکومت اشغالگر ایران در کوردستان تشکیل شد و هیچ نمادی از حاکمیت ایران در کوردستان باقی نماند بنا بر این حرف سما باد معدە است جناب بهمن موحدی بامدادان کوردستان بخشی از ایران بودە و خواهد بود ملت کورد جواب این جملە در در بحرانهائی کە گریبان ایران را میگرد و در خلاء قدرت سیاسی در ایران خواهد داد ملت کورد زبان ، ، سرزمین . فرهنگ ، مذهب ، آداب و رسوم ، اقتصاد و و از همە مهمتر پاتریوت عشق بە سرزمین مادری کوردستان و تمامی نمادهای مختص بە خود و جدای از ایران را دارد بنا بە تمام این شواهد حضور ایران بر سرزمین کوردستان یک حضور اشغالگرانە است در با زور اسلحە ، تانک و توپ و کشتار و ارعاب و زندانی و اعدام ممکن گشتە و دیر یا زود ملت کورد بە این حضور اشغالگرانەی ایران بر سرزمین کوردستان پایان خواهد داد ما حضور آشغالگرانەی ایران بر سرزمین کوردستان را تحمل نخواهیم کرد لطفأ از کوردستان بیرون بروید و بروید بە همانجا کە امدەاید
به جمال
ایرانیان ، سرزمینی را اشغال نکرده اند که حالا بخواهند به قومی استقلال بدهند، استانهای کردستان ، آذربایجان ، خوزستان ، و بلوچستان و مناطق ترکمن نشین ، بخشی تاریخی و لاینفک از سرزمین ایران است. ایران دارای مرزهای تاریخی و دمکراتیک می باشد . ایرانیان نه تنها سرزمینی را اشغال نکرده اند، بلکه در طول تاریخ و مخصوصاً در دوران شاهان پفیوز قاجار، قسمتهای وسیعی از سرزمین خود را هم از دست داده اند .
خلق قهرمان ایران هیچگاه اجازه نخواهند داد که دوباره دولت های دشمن با ماموران و تجزیه طلبان خائن به وطن بخواهند ایران مان را تکه، تکه کنند. ایران تجزیه شدنی نیست و نخواهد شد چون درهم آمیخته شده برای هزاران سال.
پس از سرنگونی رژیم سفاک و غارتگر جمهوری اسلامی، خلق قهرمان ایران بدون کوچکترین ترحمی، به شدت مزدوران تجزیه طلب و پان عربها و پان ترکها و پان کردها را سرکوب می کنند و آنها را در کنار
آخوندها و سلطنت طلبان ، روانۀ گورستان و زندان می کنند .
بعد از آلمان . سویس ، اتریش ، هلند کە سخنرانی وزیران تورکیە را در خاک خود ممنوع کردند حالا سوئد هم سخنرانی وزیر کشاورزی در سوئد را ممنوع کرد ،، و حالا نوبت فرانسە هست ببینیم آیا فرانسە هم سخنرانی کە قرار است در فرانسە از طرف وزیر تورک انجام شود مننوع میکنند مانند دیگر کشورهای اوروپائی یا نە
جاه طلبی سعودی ها !!! این خانم نویسنده دارد آدرس غلط می دهد. این خامنه ای جلاد و رژیم ضدایرانی و اشغالگر آخوندیِ حاکم بر ایران است که با جاه طلبی های بلند پروازانۀ خود به منظور ایجاد هلال شیعی و تشکیل امپراطوری شیعه ، منطقه را به خون نشانده است. تحرکات سعودی ها و ایجاد ائتلاف عربی، معلول 38 سال فرقه گرایی شیعه و صدور تروریسم و دخالت های بی ثبات کننده از سوی رژیم اشغالگر آخوندیِ حاکم بر ایران است . از یمن تا لبنان و عراق و سوریه و ...، رژیم ضد ایرانی و تبهکار حاکم بر میهنمان به رهبری خامنه ای جلاد، میهن ما را به چنان گردابهایی کشانده است که بیرون جستن از آنها برایش محال است و نه فقط دشوار. و در اینکه رژیم جز این راهِ منتهی به خود کشی و ایران کُشی، راه دیگری هم در برابر خود ندارد، شکی نباید داشت زیرا هم راه آشتی با مردم را بروی خود بسته است و هم راه تفاهم و تعامل با دول منطقه و جامعۀ
جهانی را . رژیم با چالشگریهای بی سرانجام خود در جبهه باخت تاریخ و درسراسر دنیا قرار گرفته است. در این میان روسیه امید اینرا دارد تا با معامله بر سر ایران و سوریه با طرفهای غربی خود، با آنها به تعامل و تساهل برسد و راهی جز فدا کردن اینها ندارد زیرا برای امیتاز دهی چیز زیادی در چنته خود ندارد. از کریمه و شرق اوکراین گذشتن برای پوتین همانقدر مرگبار است که از سوریه و یمن و حزب الله و فن آوری هسته ایی گذشتن برای رهبری ایران. رژیم در جنگ سرنوشت با دنیا قرار گرفته است و سعی دارد این جنگ را به جنگ ملت ایران با دنیا تبدیل کند. به این تلاش ناشی از احتضار رژیم نمیتوان ایراد گرفت زیر آب از سرش گذشته و منطق او، “بودن یا نابودشدن” است ولی میتوان به آنهایی خُرده گرفت که به عواقب این راه هلاکتباری که رژیم در پیش گرفته است؛ چشم بسته و هیپنوز شعارها و ژستهای ملی نمایانه ی قلابی آن گردیده ویا بدتر از آن، خود را به هیپنوز شدن زده اند؟ اینها صدها بار بیش از خود رژیم بخاطر صدماتی که در آینده از این جهات متوجه میهنمان خواهد شد مقصر هستند، صدماتی که میتواند تا فروپاشی تمام عیار مملکت هم پیش رود. پس تا دیر نشده و همه چیز از دست نرفته ، ما ایرانیان باید برای جلوگیری از خطر جنگ و فروپاشی مملکت و تجزیۀ ایران ، با در پیش گرفتن راهی انقلابی هرچه زودتر رژیم اشغالگر و ضدایرانی جمهوری اسلامی را سرنگون کنیم و به زباله دان تاریخ بیافکنیم .
1)قاسملو و همفکران در سراشیب انفراد و شکست.مردم شماره 268
2)حمله ضد انقلابیون فاشیست گروه قاسملو به دفتر حزب توده ایران د رمهاباد . روزنامه مردم شماره 273
3)گروه قاسملو مدافع دزدان اوباشان و مزدوران بعث.روزنامه مردم شماره 323
4)سگ زرد وشغال در خدمت یک هدف شیطانی ..ملاقات قاسملو با بختیار /اوباشان قاسملو به دفتر حزب توده ایران در مهاباد حمله کردند .مردم شماره 305
در خاتمه هنرمندی از ایران برای کشورش و مردم وطنش افتخار جهانی بزرگی کسب کرده. در زمانیکه به بهانه گناهان حکومت دیکتاتوری جمهوری اسلامی نقشههای پلیدی برای کشور و مردم ما در حال چیدهشدن هستند حضور هنرمندانی چون فرهادی در افق سیاست ایران و جهان میتواند توجه و علاقه مردم جهان به خصوص مردم امریکا را به ایران و مردم ایران جلب نماید. و بالطبع خطر نقشههای دشمنان ایران را کم رنگتر نماید.
دولت آقای ترامپ دنبال برنامههای مختلفی علیه جمهوری اسلامی است. برهم زدن «برجام» که خوشبختانه تاکنون بیاثر بوده است. تحریمهای جدید علیه ایران که دودش به چشم مردم ایران خواهد رفت. چه حکومت دزدها و چپاولگران و سردسته ایشان سپاه پاسداران از برداشتن تحریمها ناراضی بودند چون اجناس مورد احتیاج مردم را قاچاق وارد مملکت مینمودند و «برجام» دست ایشان را از این سوء استفادههای کلان کوتاه کرد.
. و هنوز هم مانند دست راستیهای امریکا از این توافق ناراضی هستند و در هر زمانی که فرصت پیدا نمانید دنبال برهم زدن آن میباشند. موشک هواکنیهای بیموقع سپاه پاسدادان که به شمشیرکشیهای نوریاگا از پاناما و صدام حسین شباهت دارد فقط ایران را در معرض خطر بیشتر قرار میدهد و اینها بهزعم خود با پشتیبانی روسیه و چین این عربدهکشیهای بینالمللی را راه انداختهاند و همین شاخ و شانه کشیدنهای تو خالی باعث میشود که نقشه «ناتو» در خاورمیانه به پشتیبانی پرزیدنت ترامپ و به رهبری عربستان سعودی و شرکت اسرائیل در آن درجهت شکلگیری حرکت نماید که تمام آن نقشهای در محاصره نظامی ایران احیاناً در صورت لزوم جنگ علیه ایران است.
طرفداران ایرانی ترامپ خوشحالی خود از این برنامههای ایران برانداز را پنهان نمیکنند. در یک برنامه تلویزیون ایرانی دیدم که اعلامیهای را که در آن از براندازی جمهوری اسلامی بدست ترامپ صحبت داشت مورد قدردانی برنامهسازان بود. هیچکس از مردم آگاه و ایراندوست جمهوری اسلامی، این بلای ایران و مردم ایران را نمیخواهند، ولی جابجائی این دیکتاتوری با یک حکومت ملی و دمکراتیک باید بدست مردم ایران و غیرمسلحانه انجام شود وگرنه سرنوشت آنچه در خاورمیانه گذشت در ایران تکرار خواهد شد.
به این دلیل هنرمندان افتخارآفرین ما نظیر اصغر فرهادی نمایندگان مردم ایران در صحنه جهانی هستند و ما از این پلهای دوستی میان مردم جهان پشتیبانی میکنیم. پشتیبانی از دانالد ترامپ و چنگ زدن به صورت قهرمانان هنری ما بخاطر آنکه او بدرستی علیه سیاستهای ضد مردم منطقه دولت ترامپ سخن گفته است کاری مغایر با منافع ملی ایران است.
محسن قائممقام – نیویورک
پنجم ماه مارس ۲۰۱۷
عنوان این مقاله «گلهائی که در جهنم میرویند» از کتابی بههمین عنوان اثر روزنامهنگار و نویسنده دلیر محمد مسعود، مدیر و ناشر روزنامه معروف «مرد امروز»(۲) گرفته شده است. محمد مسعود بیمحابا به سیاستمداران دزد و خائن و بهخصوص جسورانه علیه دربار و خانواده منحوس سلطنتی مینوشت. و زمانی که مسعود ترور شد همه بر این باور بودند که توسط دربار و اشرف پهلوی به قتل رسیده است. در حالی که شاید بیش از دو دهه پس از آن زمان آشکار شد که مسعود به دست خسرو روزبه، سازمانده و مسؤل کمیته ترور حزب توده در حالیکه مسعود پشت فرمان قرار داشته و روزبه که با او دوستی داشته است به او نزدیک میشود و با اسلحه کمری به سر او شلیک میکند. این جنایت را زنده یاد دکتر فریدون کشاورز در کتاب معروفش «من متهم میکنم» افشا نمود.(۳) و تا کنون هیچ یک از رهبران حزب توده آنرا تکذیب ننمودهاند.
. و امروزه استالینیستهای باقی مانده از حزب توده همراه سلطنتطلبان به جان اصغر فرهادی افتادهاند.
صحبت آدمهای فرصتطلب و هنرمندانی که به دلیل حسادت علیه اصغر فرهادی مینویسند و سروصدا راه انداختهاند بماند.
در کشوری که هر حرکت اجتماعی در زیر نظر سازمانهای مخوف پلیسی و امنیتی نظام قرار دارد، زنان جامعه را در حجاب اجباری به صورت شهروندان درجه دو و در زیر وحشت نظام پلیسی و ضد امنیتی نگاهداشتهاند و شرکت ایشان در صنعت سینما بهقدری تحت فشار و گاهبهگاه توهینآمیز است که تنها علاقه زنان هنرمند به هنر است که در میدان هنر باقی ماندهاند. زنان در ورزشگاهها جائی ندارند. غنچه قوامی زن جوان حقوقدان را بهدلیل اعتراض به عدم حضور زنان در ورزشگاهها به زندان مخوف اوین فرستاند، نرگس محمدی فعال حقوق بشر به ۱۶ سال زندان بهدلیل فعالیتهای حقوق بشری محکوم شده و در خارج از زندان کودکانش هنوز بسیار کوچکاند. چند هفته پیش چند جوان دانشجو را در مجلس رقصی دستگیر کردند و مانع ادامه تحصیلشان شدند. تعداد زندانیان سیاسی ایران که مخالف سیاستهای جمهوری اسلامی میباشند رقم بزرگی است. از اینگونه حکایتهای غمانگیز و ناراحتکننده در حیطه جنایات در این نظام دیکتاتوری مذهبی بسیار است: جهمنی برای عشق و هنر و دانش غیرمذهبی و بالاخره جوانان در مملکت ساختهاند.
ولی مردم و هنرمندان بهنام مردم، اصغر فرهادی، هنرمند شایسته ایران را تنها نگذاشتهاند. بهروز وثوقی هنرمند نامی و محبوب ایران در مصاحبه با صدای امریکا در حالیکه مصاحبهکننده به دلیل صحبتهای فرهادی علیه ممنوعیت ورود به امریکا برای هفت کشور مسلمان طفره میرفت محکم ایستاد و در دفاع از اصغر فرهادی گفت من اگر خودم این جایزه را برده بودم آنقدر خوشحال نمیشدم. و بالاخره جعفر پناهی، هنرمندی که به خاطر فعالیتهای هنریاش به زندان و ۲۰ سال محرومیت از فعالیت هنری محکوم شده نوشت: حال ما خوب است. حالمان خوب است از افتخاری که برای حفظ آبروی نه تنها سینما بلکه کشورمان ایجاد شده است.
هنرمندی این جملات را مینویسد که بهخاطر ظلم و ستمی که بر او رفته در فستیوالهای بزرگ اروپائی، که جوائز بزرگی از آنها نصیب پناهی شده است، در روی صندلیای خالی نام جعفر پناهی که در زندان مانده است را مینویسند. از آن گذشته هنرمندان دیگری از اصغر فرهادی ستایش کردند از جمله بهرام بیضائی، هنرمند برجسته فیلمساز در یک مجلس بزرگداشت از اصغر فرهادی بسیار از فرهادی و هنرش و فیلم فروشنده استقبال کرد و آنرا ستود. از هنرمندان معروف دیگر که فرهادی را ستودند از مسعود کیمیائی میتوان نام برد
آقای موحدی بهمن بامدادان در مورد یک کامنت من چنینن مینویسد ،،،،،،،،آقاجان ! قدری پرنسیب سیاسی را نگه دارید! جنابعالی از کجا می دانی که من با نام "گمنام" کامنت گذاشته ام؟ جناب موحدی فقط لازم است کامنت گمنام را با کامنتهای خودشان مقایسە کند خواهد دید جیچ فرقی بین کامنی بهمن موحدی و گمنام وجود ندارد ،،، هم گمنام هم بهمن موحدی دقیقأ بە یک شیوە مخالفان تمامیت ارضی را تهدید میکنند ،، آنها را قتل عام میکینم ، اعدام میکنیم ، و نابودشان میکنیم جناب بهمن موحدی این چند کلمە اشتراک کامنت شما و گمنام است من نە هە شخص دیگری نمیتواند هیچ فرقی بین کامنت شما و گمنام را درک کند در ضمن جناب بهمن موحدی شما با جهان بینی و هویت طلبی ملت کورد کوچکترین آشنائی ندارید اینها را شفاف میگویم کە حالی شوید هیچ کوردی در جهان وجود ندارد کە در درون خودش با تمام وجودش معتقد بە استقلال کوردستان نباشد ،
حتی همانهائی کە بە اهداف ملت کورد ضربە زدەاند و در کنار رژیم های اشغالگر قرار گرفتەاند کە ما بە آنها جاش میگویم ،،در مورد قاسملو اظهار نظر فرمودید قاسملو سهل است عرض میکنم هیچ کوردی در جهان وجود ندارد کە خود را با ایرانیت و عراقیت و تورکیەات و سوریەات تعریف کند اگر هر کوردی خلاف آن را بە زبان آوردە باشد برای فریب شما بودە و در فکر آن بودە کە از راه مسالمت آمیز و بدە و بستان بە هدف اسلی تشکیل کشور مستقل کورد نایل آید در برنامەی تمام احزاب کوردی آمدە است کە کوردستان یک سرزمین است و ملت کورد یک ملت و در نهایت راه و اهداف تمامی احزاب کورد بە سوی تشکیل کشور کوردستان است فدرالیزم و خودمختاری استگاه رسیدن بە هدف اصلی همان استقلال میباشد میباشد پس بنا بر این بی خود بە نام قاسملە برای اشغالگری سرزمین کوردستان و ایرانیت حساب باز نکنید جناب موحدی بامدادان نکتەای را برایتان میآورم کە واقعیت مبارزەی کوردستان را بیشتر درک کنید در عراق زمان صدام نزدیک بە نیم میلون کورد اسلحەی رژیم عراق را مستقیمأ و غیر مستقیم داشتند و از رژیم بغداد صدام مستمری و حقوق دریافت میکرند در سال ١٩٩٠ قبل از جنگ اول آمریکا با عراق و پایان جنگ ایران و عراق پایەهای رژیم صدام در کوردستان سست شدە بود هنوز صدام با اقتدار در بغداد و جنوب عراق حکومت میکرد در کوردستان عراق یک انقلاب و شورش عمومی بر علیە رژیم صدام شروع شد و عرض چند روز تمامی پادگانها و ارتش عراق در کوردستان خلع سلاح شد و پس از آن بود مدار ٣٢ و منطقەی ممنوع هوائی برای دفاع از مردم کورد در برابر رژیم صدام اجرا شد ،،، میخواستم این را بگویم ،،، جناب موحد بامدادان آیا میدانید رژیم صدام و پادگانهای صدام چگونە در کوردستان عراق خلع سلاح شد ؟؟؟؟؟؟؟ این خلع سلای و قیام عمومی در کوردستان توسط چند 100 پیشمرگ حزب مسعود بارزانی و جلال طالبانی انجام نگرفت قربان ،،، همان جاشهای مسلحی کە از صدام مستمری و حقوق میگرفتند و اسلحەی رژیم صدام دستشان بود با همان اسلحەهای صدام یکی پس از دیگری پادگانهای صدام را خلع سلاح کردند و تقریبأ از همان زمان کوردستان از عراق تقریبأ جدا شد ،، تا سال 2003کە آمریکا بە عراق حملە کرد منظور این بود کە با یک حرف قاسملو برای خودتان حساب باز نکنید کە معلوم نیست قاسملو در چە رابطەای چنینن صحبتی کردە باشد در عوض قاسملو 100 ها سخنرانی جلسات قطعنامەها کنگرەها پلنومها صحبت از استقلال کوردستان کردە و 10 ها کتاب در همین مورد نوشتە
اینگونه تصمیمگیری برای هنرمند و نویسنده و یا سایر فعالین اجتماعی و در حقیقت جلوی آتشرفتنها تصمیمگیری شخصی است که هنرمند یا نویسنده آن را برای خود اتخاذ نماید. کسی برای ایشان نمیتواند تکلیف تعیین نماید و نسخه بنویسد. از ایشان میتوانند انتظار داشته باشند که از روی ترس یا اجبار و یا به طمعی از حکومت آزادیکش تعریف و تمجید دروغین ننماید ولی اگر هنرمند به مبارزهجوئی در برابر حکومت وحشت نپرداخت جائی برای سرزنش از او در این امر حذر از خطر باقی نمیماند. این هنرمند است که نه تنها باید روح مبارزهجوئی را در خود داشته باشد بلکه شرائط شخصی، خانوادگی و اجتماعی برای او باید آماده باشد و روی آن فکر کرده باشد و تصمیم منطقی و بجائی گرفته باشد. و گرنه علاقه و انتظارات بیجای آنهائیکه دستی از دور بر آتش دارند در اینکه از هرهنرمندی قهرمان و مبارز انقلابی بسازند دور از حقیقت و واقعیت است
در انقلاب کبیر فرانسه تندروهای جانب روبسپیر، لاوازیه دانشمند بهنام زمان خود را زیر گیوتین بردند چون گویا فکر کردند احساسات سلطنتطلبی دارد و این جمله تاریخی کوتهبینانه و خجالتآور از روبسپیر باقی ماند که «انقلاب دانشمند نمیخواهد». حالا هم این گروه خودخواه که به دلائل سیاسی و شخصی خویش به اصغر فرهادی پریدهاند کار دنبالهروهای نادان روبسپیر را انجام میدهند و تاریخ را تکرار مینمایند. چه، با سخنان تند و ناروایشان گیوتین روحی برای اصغر فرهادی فراهم آوردهاند. در حالیکه مملکت هم نیاز به هنرمند و هم نیاز به نویسنده دارد بهخصوص وقتی ایشان در سطح بالای هنری و فرهنگی باشند. و بالاخره همه هنرمندان که نباید فعال سیاسی باشند. همین قدر که برای مردمشان باعث افتخار شدهاند با ارزش است.
اصغر فرهادی بسیار بهجا به دولت امریکا و سیاستهای نادرست دانالد ترامپ رئیس جمهور امریکا انتقاد کرده است. و بالاخره بسیار مهم در نامهاش اضافه کرد که این سیاستها سبب ایجاد ترس و نگرانی در مردم این کشورها میشود و اینکه «این کشورها خود قربانی تجاوزاند». در اینجا فرهادی از کشورش و منطقهای که در آن زندگی میکند در برابر یک تهدید واقعی دفاع کرده است. تنها فرهادی نیست که این اتتقاد را از آقای ترامپ کرده است هزاران نفر در شهرهای بزرگ امریکا مسلمان و غیر مسلمان در خیابانها علیه این سیاست اعتراض کردند و شعار دادند. برخی از غیرمسلمانها روی سینهشان نوشتند: «ما مسلمانیم» در اروپا هم به چنین سیاستهای نژادپرستانه و با منع آزادی دین و مذاهب مردم اعتراض نمودهاند.
گروه ایرانی که علیه فرهادی مینویسند همه طرفدار آقای دانالد ترامپ و سیاستهای غیر دمکراتیک او هستند حتی اگر احیاناً مینویسند ما طرفدار ترامپ نیستیم. ممانعت از ورود به امریکا از شش کشور مسلمان خاورمیانه که عراق هم از آن بیرون گذاشته شد برای گروه بزرگی از ایرانیان بسیار زیانبخش است. اگر به نسبت رفت آمد به امریکا در این کشورها توجه نمائیم ملاحظه میکنیم که میزان مسافرت مردم ایران به امریکا قابل مقایسه با جمع این رقمها در میان چهار کشور دیگر نیست و این ممانعت تنها به خاطر ایران ساخته شده است. و در عمل این مردماند که زیان متوجهشان است و گرنه مسئله رفتوآمد چندان گریبان دولتها را نمیگیرد.
سیاستهای دستراستی آقای ترامپ جمع کثیری از مردم امریکا را نیز عصبانی کرده است و زنان علیه او تظاهرات یک ملیونی به راه انداختند حالا گروهی از ایرانیان در خارج از کشور دایه مهربانتر از مادر شدهاند و در دفاع از سیاستهای پرزیدنت ترامپ، هنرمند بزرگ ایران اصغر فرهادی را مورد مؤاخذه و عتاب و خطاب قرار دادهاند. آقای ترامپ نشریات و دستگاههای اطلاعرسانی امریکا (Media) را «دشمن مردم»(۱) خطاب میکند. عنوان «دشمن مردم» ابتدا در زمان استالین مورد استفاده قرار گرفت و بعدها خروشف آن را علیه کارهای ضد مردمی استالین عنوان نمود.
از طرفداران سلطنت پهلوی گرفته تا چپهای هنوز دنبالهرو حزب استالینیستی توده در نشریات و بلندگوهایشان و آنهائی که در میان این دو جناح که یک روز سر هم را میبریدند و امروز خط فعالیتشان تنها علیه ملیها و طرفداران دمکراسی و چپهای غیر وابسته است، پنجه به صورت هنرمند برجسته و نامدار ایران اصغر فرهادی میزنند
نگاهی به دستآورد بزرگ هنری اصغر فرهادی: گلهائی که در جهنم میرویند
دکتر محسن قائم مقام
سایت ملیون ایران | دوشنبه, ۱۶ام اسفند, ۱۳۹۵
شب تاریک بیم موج و گردابی چنین حائل
کجا دائئد حال ما سبکباران ساحلها.
(حافظ)
اصغر فرهادی هنرمند افتخارآفرین سینمای ایران مشعل پیروزی هنر ایران را به بلندترین سکوی افتخار جهانی برای ایران رساند. راهی که برخی دیگر از هنرمندان ایران پیمودند و برای مردم ما آفرین به بار آوردند.
«گلهائیکه در جهنم میرویند» به درستی به این گروه برجسته ایرانی تعلق میگیرد. این هنرمندان با ارزش مملکت در سختترین شرایطی که حکومت دیکتاتوری مذهبی بر ایشان ایجاد کرده است دست از تلاش خود برای ادامه فعالیتهای هنری بر نداشتهاند؛ اجبار بر اینکه در فیلمهائی که میسازند زن و شوهر در خانه با چادرنماز یا روسری شرکت نمایند
با همان شمایلی که در خیابان راه میروند در جمع خانواده در کنار سماور بنشینند و هیچگونه لمس عاطفی در میان ایشان نباشد و یا هزار شکل دیگر در اجبار به بردن مذهب به صندوقخانههای مردم و فضای هنری هنرمندان.
این هنرمندان عاشق هنر باوجود این همه فشار در تحمل اجبار حکومتی در عرصه هنر، توانستهاند با نبوغ خود زشتیهای اجبار حکومتی در انجام کارهای هنری خود را به صحنههای زیبائی درآورند. این هنرمندان گلهای جامعه هستند که در جهمنی که برایشان ساختهاند توانستهاند رشد کمنظیری پیدا نمانید.
اصغر فرهادی موفق به کسب دو اسکار شده است که موفقیت بسیار ارزندهای است. او در مراسم اسکار شرکت نکرد و دلیل آن را در نامهای که توسط انوشه انصاری، اولین فضانورد ایرانی و در کنار پرفسور فیروز نادری، از شخصیتهای طراز اول ناسا مرکز فضانوردی امریکا خوانده شد ابراز داشت. فرهادی در این نامه اظهار داشت که به خاطر منع ورود شهروندان هفت کشور مسلمان از جمله ایران به امریکا در مراسم اسکار که در امریکا برگزار میشود شرکت نمیکند و اضافه کرد که جدا کردن این کشورها از سایر کشورهای جهان، ایجاد ترس و وحشت در میان این شهروندان مینماید در حالیکه «خود این کشورها قربانی تجاوز میباشند».
باور نکردنی است که در برابر افتخاری که اصغر فرهادی برای هموطنانش در عرصه جهانی بدست آورده است عدهای از ایرانیان خارج از کشور لب شکایت از او گشودهاند که چرا در نامه خود در مراسم جهانی اسکار جنایات جمهوری اسلامی را در برابر جهانیان برملا نساخته است. یکی در مقالهاش در اعتراض به اینکه چرا آقای فرهادی تنها به سیاستمداران امریکا تاخته و نامی از سیاستمداران ایرانی نبرده است میگوید «مرگ خوبست فقط برای وطن؟».
باید از نویسنده و سایر معترضان به فرهادی در همین زمینه که چرا به دیکتاتورهای مذهبی ایران چیزی نمیگوید پرسید: مرگ خوب است فقط برای همسایه؟ شما که میدانید کوچکترین ایراد و اعتراض به حکومت و سردمداران نظام در ایران جرمی است که مجازات چندین سال زندان و ممانعت از کار حرفهای را دارد و چنین اعتراضاتی به حکومت ایران تصمیمگیری بسیار حساب شدهای باید باشد. چه، سلامت، جان و زندگی خود و خانواده معترض در میان است. حالا شما معترضین به آقای فرهادی چرا خودتان به ایران نمیروید و همین حرفهائی را که در اعتراض به فرهادی میگوئید که چرا نگفته است را در ایران نمیزنید: مرگ خوب است فقط برای همسایه؟!
این گونه صحبتهای ضدرژیم را هر کس، فرق نمیکند چه در درون یا بیرون از ایران بگوید و برنامه ماندن در ایران را داشته باشد، سرنوشتش، بهخصوص اگر فرد شناخته شدهای باشد، معلوم است. سرانجام شخص اعتراضکننده کمتر از آنچه بر سر سعیدی سیرجانی نویسنده و مبارز بهنام و یا در زمانی که ضعف و آثار فروپاشی از درون سراپای نظام را گرفته بر سر جعفر پناهی، هنرمند نامدار ایران آوردند، نخواهد بود.
این کامنت که با نام من یوسف آذربایجان گذاشته شده مربوط بمن نیست عین نوشته این آدم که به احتمال زیاد مامور رژیم است چنین است « درود بر استاد لوایی. به امید به رسمیت شناختن حقوق تورک ها در عیران ». من فقط از این کامپیوتر استفاده میکنم
با تشکر از مسئول کامنت ها . من هیچ کامنتی نفرستاه ام که حذف شود این آدم بی شخصیت از نام من یوسف آذربایجان استفاده میکند و مسئول کامنت ها متوجه شده و از پخش آن جلو گیری کرده . و در ضمن این نوشته نیز مربوط بمن نیست و امیدوارم حذف شود نوشته این آدم چنین است « درود بر کیانوش توکلی. به امید تجزیه ی عیران و جداشدن آذربایجان از عیران و به رسمیت شناختن حقوق تورک ها » .
خوانندگان محترم لطف کرده توجه کنید که در دنیا سه نژاد اصلی بیشتر وجود ندارد
نژاد سفید Caucasoid (نژاد شبیه قفقازی ها)
نژاد زرد Mongoloid (نژاد شبیه مغولی ها)
نژاد سیاه Negroid (نژاد شبیه زنگی ها یا سیاه پوستان)
توجه داشته باشید که مثل کابلی هرجا واژه قفقاز را دیددید فکر نکنید زادگاه اش قفقاز است هر نژادی که زردپوست یا سیاه پوست نباشد را قفقازی یا قفقازیسان میگویند از جمله نژاد عرب که نه سیاه است و نه زرد
درباره هاپلو گروپ J و زیر شاخه های
origin Western Asia
J-P209 J-M62, J-M365.1, J-L136, J-Z1828
ان میتوانید لینک زیر را بخوانید:
https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_J_(mtDNA)
https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_J-M267
و بخصوص لینک زیر را (قابل توجه کابلی)
https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_J_(mtDNA)
نوع پدری
http://www.eupedia.com/europe/Haplogroup_J2_Y-DNA.shtmlانسان ها با توجه به محل های پراگنده زیستی و خصوصیات ظاهری و فیزیکی مثل استخوان اسکلیت و جمجمه، طرح صورت، شکل سر و رنگ پوست به نژاد های سفید و زرد و سیاه تقسیم بندی گردیده اند که به مرور زمان همین طبقه بندی ظاهری انسان ها، نام نژاد را بخود گرفته و به نام های، نژاد سفید و زرد و سیاه و… یاد گردیده اند . بر مبنای این تقسیم بندی ناشی از تفاوت های ظاهری و جسمی مانند شکل و قیافه و استخوان بندی صورت، جمجمه، قد و اندام، رنگ جلد، اندازه بینی، شکل و رنگ چشم، ساختار موی، اختلاف چهره و پراگندگی های جغرافیایی بود که آقای یوهان فردریش بلومنباخ در 1781 میلادی بر اساس تفاوت های فيزيکی، تقسیم بندی های سفیدپوست، زردپوست و سیاه پوست و… را مطرح کرده و بعد از آن اکثر دانشمندان و محققین بر پایه همین تقسیم بندی، تمام انسان های کره زمین را به بخش های سفید و زرد و سیاه و سرخ علامت گذاری کردند . در منابع جمعیت شناسی و اطلس های جغرافیایی نیز، نژادهای بشری به سه گروه اصلی تقسیم شده اند :
نژاد سفید Caucasoid (نژاد شبیه قفقازی ها)
نژاد زرد Mongoloid (نژاد شبیه مغولی ها)
نژاد سیاه Negroid (نژاد شبیه زنگی ها یا سیاه پوستان
جامعه روشنفکران ترک هنوز شخصیت بارزی که بتواند ترکان را گرد اوری کند بوجود نیاورده است . به دنبال یک الکلی مانند اتاتورک را ه افتادن و یا دنبال یک ادمکشی مانند لنین و استالین و میرزا جعفررفتن و هزار بدبختی بجان خریدن کمکی به مهاجران ترک نخواهد کرد. شادروان اتاتورک براثر نوشیدن بیش از حد راکی و سیگار و شهوترانی مرد. ترکان اساسن خود را مسلمان و کشور شان را عثمانی میدانند .با وجود تسلط انها بر جهان اسلام همه متصرفات را ازدست داده و اکنون قلدری مانند رجب طیب اردوخان بر انها حاکم است . در ایران هم حکومت 500 ساله ترکان صفووی و 154 ساله قجر ها ایران رابه نابودی کشاندند . ازدست رفتن بخش کرد نشین از ایران و اران در زمان همین ترکان روی داد .
این کارنامه خونین ترکان است .
جناب کابلی:
دومین اشتباه تو اینکه فکر میکنی زیر مجموعه های نژاد J جدا از یکدیگر اند در حالی که همگی از یک شاخه در ترکیب با بقیه ژن ها به صورت مغلوب تا اندازه و درصد به دست میایند:1- ابتدا اینکه در همان منبع خود شما "
It is during the Neolithic that subclades like L860 and L93 would have reached the mountainous parts of the southern Arabian peninsula (Yemen, Oman), whereas L816 and L862 remained in the Fertile Crescen
بیشترین مقدار این ژن که شاخص نژاد سیاه هست در حضر موت یمن میباشد و دارندگان این ژن دارای پوست سیاه هستند اتفاقا در میان بلوچ های ایران هم 35 درصد است این ژن از نژادقفقازی نیست از نژاد نگروسان و سیاه است ولی هم اکنون یک شاخه از ان را در قفقاز شاهد هستیم
J1-M267 Western Asia
Ancestor J-P209
Descendants J-M62, J-M365.1, J-L136, J-Z1828
https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_J-M267
.................................
سومین اشتباه تو این است که فکر میکنی J1 در اذربایجان غالب هست درحالی که J2 در اذربایجان غالب هست و مقدار اولی تنها 10 درصد است در اذربایجان ولی دومی 35 تا 40 درصد
اصلا در همان نوشته خودات به شمال ایران (اذربایجان)* و قطر و اسپانیا(توسط مهاجرت دسته جمعی اعراب برای 8 قرن یعنی 800 سال و تشکیل کشور اندلس و جنوب فرانسه از طریق همان اعراب
J1a1 (M365.1) has been only found in very low frequencies in Western Europe (Western Iberia, French Pyrenees, Belgium and England), in northern Iran and Qata
...........................................
حالا درست به این نقشه دقت کن :
https://en.wikipedia.org/wiki/File:HG_J1_(ADN-Y).PNG
دوست گرامی بیشترین فراوانی ان در حال و گذشته مربوط به جنوب یمن و جنوب سودان است اتفاقا مهاجرت به اذربایجان از همین منطقه بوده به چه دلیل؟
به دلیل اینکه هاپلو گروپ T-M70 در اذربایجان 20 درصد استاین هاپلوگروپ متعلق به اعراب شمال شرقی افریقا(حامیان) یعنی کشورهایی چون مصر و اتیوپی است و بیشترین امار این شناسه متعلق به اذربایجان است که حاکی از کوچ گسترده اعراب به این سرزمین است.صاحبین این مارکر با چهرهای خاص و با پوست های تیره و نوع لب کلفت مشخص هستند
توجه کن به پراکندگی ان از همان منبع خودات برای اروپا :
http://www.eupedia.com/europe/Haplogroup_T_Y-DNA.shtml
ببین بیشترین اش برای اذربایجان و اعراب جنوب عراق است یعنی یک سند دیگر در کوچ دست جمعی اعراب به اذربایجان :
توجه کن:
http://cache.eupedia.com/images/content/Haplogroup-T.gif
حالا توجه کن به مبدا این هاپلو گروپ از افریقا به اذربایجان :
http://3.bp.blogspot.com/-RFDBC3MrhRc/TwSONGTqaEI/AAAAAAAAAKA/tx02k-dvLNs/s1600/E_Snp_Phylogeography.jpg
از افریقا به اروپا:
http://tinypic.com/view.php?pic=2628byo&s=6
ز پس درمانده و عاجز شده اند که با داستانهای ساخته گی از نوع آخوندی - مذهبی دنبال حیثیت اجتماعی هستند و یکی هم پیدا نمیشود که از این فالانژ دو آتشه رژیم آخوندی به پرسد طبق کدام سند چنین داستانی را ساخته ای که حتی خود سلطنت طلبان تا بحال ندیده اند ولی پس مانده های رژیم در جلو دوربین بیان میکنند . البته به دهان مبارک این آقا خزعلی آب افتاده که در نبود رهبر و شخصیت ملی برای فارس زبانها ایشان با شرکت در مزار ساختگی آقا کوروش و توهین به عرب و تورک جای خالی رهبر ملی فارس ها را خواهد گرفت . حالا ببینیم که روشن فکر جامعه فارس در قبال رهبر ملی و شونیست دستگاه ولایت فقیه چه خواهند کرد .ولی آنچه مشخص است ما از این ببعد شاهد چنین افاضات از جانب چنین افرادی خواهیم بود و سیستم ضد عرب و عواملش این روزها حتی در این سایت با پخش نوشته هائی در رابطه با مسئله فاحشه خانه در مشهد جو ضد عرب را دامن میزنند
آقای اکبر گنجی، ضد یهود بودن از قدیم در فرهنک ایران جریان دارد، با عذر خواهی از یهودیان عزیز چند ضرب المثل را در اینجا مجبورم بازگو کنم، وقتی بچه ها را می خواستند از بیرون رفتن بترسانند، می گفتند ، اگه بیرون بری جهوده میاد خونتو می مکه، و یا اگر بچه ائی نمی خواست بخوابه، می گفتند اگه نخوابی جهوده می آد می خوردت، و یا اصطلاحاتی مثل جهود بازی در نیار ، یعنی خسیسی نکن، و یا تو هم می خوا مثل جهودا از آب خامه بگیری، و ماحصل همه این فرهنگ به همراه شعار مرگ بر اسرائیل باعث شد که در رفراندوم ولایت فقیه با 98 در صد خمینی را به عرش اعلا ببردند و آیت الله شریعتمداری را بخاطر مخالفت با پدیده ولایت فقیه ، بجرم سازشکار و لیبرال به مرگ خاموش محکوم کنند و طرفدارانش را در آزربایجان قلع و قوع کنند، و شما میوه های این انقلاب ، به روش دیگری ، ضد یهود بودن ایرانیان رامی خواهید بگردن
اروپا بیندازید.درود بر استاد لوایی. بنویس که نفست حق است. بنویس برای جامعه شاهنامه خوان تا شاید از خواب پان فارسیسم بیدار شود.
آقای توکلی، چرا کامنتهای من منتشر نمیشود؟!
هربلایی که بر سر ملل ایران میاید از بلایی که هست که بر روی سر آنها مانند اجل معلق حاضر ناظر و حاکم است. هر کس به اندازه فهمش گمان میبرد تا زمانی که انقلاب فهم و انقلاب درک در بین ملل ایران انجام نشده است زنده گی در داخل ایران و ایرانیت جعلی یعنی جهنم انسانی و دوزخ شرافت انسانی خواهد بود. در سر زمینی که از اسم تا رسمش همه چیز جعل و دروغ باشد طبیعی است که هیچ سنگی روی سنگ دیگری جا نمیگیرد. نام ایران حتی برای مللت فارس هم جعل است چه برسد به عرب و تورک. ! رسم ایرانی و فرهنگ ایرانی یعنی کلاه تاریخی فارسها بر سر تمام ملل ایران و حتی مللت خودشان. در نظر من مللت تورک برای رهایی از دست استعمار مللی احتیاج به انقلاب فکری دارد. بدون انقلاب در تفکر مللت تورک آزربایجان جنوبی و کل ملل تحت ستم ایران در باطلاق جهل و جنایتهای بربریت غوطه ور خواهند بود. آزربایجان یک انقلاب دیگر برای خود بدهکار است.!
چرا کامنت من سانسور شد؟! چرا کامنتهای بهمن موحدی که پر از فحش و توهین است را سانسور نمیکنید؟! آقای کیانوش توکلی یک سوزن به خودت بزن و یک جوالدوز به بهمن موحدی
با تشکر از اقای گنجی برای مقاله جاندار و افشاگرانه خود . به چند مورد باید توجه کرد .
دولت یهود با تفرقه افکنی وایجاد دشمنی و تشویق گروهای مخالف مانند کردان و تحریک اذربایجان با ایجاد دشمنی با ایران ادامه میدهد .دولت یهود هنوز مورد تنفر مردم اروپا وبویژه مردم المان و اساسن جهان مسیحیت است .
شرکتهای بزرگ تجاری بانکها و بیمه ها و رسانه های امریکا در دست یهودان است
هدف بلند مدت دولت یهود خالی کردن سکنه مردم عرب تا میان رودان است .
دولت انگلیس و امریکا و کشور المان متحد اصلی دولت یهود و دولت المان خود را موظف به حمایت از دولت یهود میداند .
شالوده سیاست جمهوری اسلامی براساس دفاع از منافع ملی مردم ایران پی ریزی نشده و این خود در خدمت دولت یهود است.
دشمنی با دولت یهود در حقیقت ابزاری در دست حکومتکران متعصب حاکم شیعه میباشد .
باید توجه داشت که کشور های عرب برای خود معضلی بنام فلستین نمیشناسند و با غرب برای ماندگار ی خود تلاش میکنند .
تصویب نامه ها و مسدود کردن دارائی های ایران در کشور های مختلف ناشی از همین سیاست دولت یهود است .
بنا بر این نظام اسلامی در برابر اتحاد بانکها ودولتهای اروپائی و امریکا نیاز ی به کاسه داغ تر شدن از اتش ندارد .
شعار مرگ براسرائیل و امریکا شعار ی ضد ملی و در خدمت همان دولت اسلامی و دولت یهود است وباید برداشته شود .
دولت اسلامی باید بداند با سایست ضد یهود خود عملن در خدمت نژاد پرستان اروپائی و کلیسا قرار گرفته و فرمان بر بی جیره ومواجب یک احساس ابلهانه ضد یهودی شده است و به زبانی دیگر مقاصد ضد یهود غرب به کمک نظام اسلامی .
امار اعلام میکند که اقتصاد المان کمترین رابطه و حجم اقتصادی را با دولت اسرائیل دارد .
دولت المان موظف به حمایت و مراقبت از یهودان ساکن المان است و همواره یک ماشین پلیس المان در برابر کنست ها وبیمارستها و سرای سالمندان یهودی ودیگر کانونها ی یهودی شبانه روز کشیک میدهند .
باید توجه داشت که مردم ایران همواره خواهان ارتباط با مردم اسرائیل هستند و دو دولت یهودی و مسلمان مخالف این ارتباط انسانی میباشند .
تنها راه انسانی و قانونی وشرعی دو دین مزاحم بشریت شناسائی حقوق و کشور فلستین و کشور اسرائیل می باشد .
با توجه به وحشیگری که مسلمین انجام داده و میدهند و به آن افتخار هم میکنند و هیچ گنده روحانی نیامده و از عمل وحشیانه ی مسلمین ابراز انزجار و تقبیه کند اینجانب هم که یک مسلمان زاده هستم اعلام برائت از مسلمین میکنم.
جناب ترک دمکرات ! ------ موسی به دین خود . و عیسی به دین خود.
مواضع پیمان عارف را باید با توجه به اصالت کردی وی در نظر گرفت.
که هم ضد ترک فاشیست راسیست است-- و هم ضد پان ایرانیست ملی گرای کذایی.
تعصب و جانبداری بی چون و چرای- بابک آزاد- از گرگهای خاکستری سنی اردغانی ، بیش از همه مشکوک و تعجب آور است. که 32سال در غرب زندگی میکند و سن و تجربه اش سه برابر پیمان عارف است. و این چنین شیفته ترکیه و دشمن ایران و فارس است.
انگار در ژن ترک و مغول ، حمایت و نزدیکی به قدرت مندان ، همیشه در طول تاریخ موجب ضربه زدن به قوم آذری، گردیده.
در هر کشوری نگاه کنید، آذری ها تمام هذفشان ، تعریف و حمایت از قدرتمندان حاکم است . حتی اگر فاشیستهای دیوانه ای مانند وضعیت ترکیه باشد. در ایران نیز از همان ابتدا در کنار آخوندها به سرکوب مردم ایران از جمله سرکوب فارس و کرد و عرب و بلوچ پرداخته اند.
ما آزربایجانی ها چه گناهی کردیم که بعلت عدم توانائی، نتوانستید از ترکیه در رشته علوم سیاسی مدرک بگیرید، حالا باید همه کاسه کوزه های بی استعدادی شما را تمام ترکهای جهان از بلغارستان گرفته تا اویغورستان باید پرداخت کنند؟ پناه بردن به سایت آذری ها و حشیش نمی تواند مشکل شما را حل کند، بخاطر تسلط بزبان ترکی استانبولی، سایت پانیرانیستی آذری ها متعلق به دولت خیلی خوب توانسته از شما سو استفاده کند، احتمالا وقتی موضوع حشیش پیش آمده، مثل اینکه اونها هم شما را تنها گذاشتند،احتمالا انگیزه پناهندگی هم رساندن سریع خود به کافی شاپ های اروپا برای دود کردن گرس بوده، که بعد از گرفتن حق سوسیال و اقامت، در اولین فرصت گرفتن پاسپورت ایرانی و ایستادن در جلو سفارت برای شرکت در انتخابات و گرفتن عکس یادگاری با انگشتی رنگی در جلو سفارت ایران می باشد.
دوستان... در معرفی اسم فیلم مستند, اشتباه تایپی بود. HyperNormalisation 2016.....
چه کامنت هایی منتشر نخواهد شد:
3_کسانی که با اسامی کامنت نویسان دائمی سایت مطلب می گذارند.1_کسانی که با نام مستعار ویا واقعی علیه اشخاص حقیقی و حقوقی به ویژه نویسندگان سایت توهین و یا اتهامات نا روا می زنند. بعبارت دیگر بدون مدرک ، سند ویا دلیل اتهاماتی را به اشخاص وارد می کنند
2_ کسانی که با نام شخصیت های مشهور سیاسی مانند ، کارل مارکس ، پرویز ثابتی ، منصور حکمت، مسعود رجوی و.... کامنت می گذارند
4_کسانی که بنام «پان ترک» ، «پان فارس» ، «مغول» و یا اسامی که آشکاراتوهین به گروههای اتنیکی محسوب می شوند.
5_اسامی که با کلمات زشت و رکیک به فارسی و یا ترکی کامنت می گذارند.
وظیفه ما نقط چین کردن کامنت ها نیست . از این پس هر کامنتی که نقص موارد 5 گانه فوق باشد؛. منتشر نخواهد شد. این موارد شامل حال کامنمت نویس های کد دار هم می شود و اگر نمونه را می شناسید لطفا به ما اطلاع دهید
https://www.youtube.com/watch?v=-fny99f8amM
دوستان... این فیلم مستند Hpernomalaziation ( لینک بالائی) می تواند ادامه و یا مکمل فیلم مستد Generation Zero باشد. شما را دعوت به دیدن این فیلم مستند می کنم.....
ترور همانند جنگ ادامه مبارزه سیاسی با روشی دیگر است. جمهوری اسلامی از اول قدرت گرفتن با ترور کردن افراد در داخل و خارج ایران ، که همه ليست بلند ان را میدانیم، مبادرت به از این بردن مخالفانش کرد تا حدی که به خودی ها هم رحم نکرد و این آخری رفسنجانی دچار این مسئله شد.
می خواست و نه سیل میتوانست لیبرالیسم ملی اسلامی خود را پیش ببرد. بنی صدر هم همانطور. جنگ ایران و عراق هم پیش نمی امد و الان یک مملکت سوخته نداشتیم.در طول تاريخ هم ابن مسئله همیشه موجود بوده و یکی از معروف ترین انها قتل ژولیوس سزار است.
در زمان معاصر کندی ، بی نظیر بوتو ووو را داریم. اخیرا هم پوتین با ترور دو تا از ماموران مرتبط با پرونده رسوایی ترامپ و تهیه ترور نخست وزبر مونتنگرو دست بالای خودش را در این رابطه ثابت کرد.
تب انقلابی به این مفهوم بود که مردم تغییر می خواستند. نداشتن درک انقلابی به این معنی بود که نمیدانستند چه چیزی را جانشين ان کنند. قطعا نبود خمینی همه چیز را تغییر میداد.
امریکا دست ارتش را نمی بست و بختیار شانس بیشتر داشت. بازرگان هم چون باران ..
يك كنفرانس كه به همكاري خانم شيرين عبادي برگزار شده ببينيد كه چگونه لرزه بر تن اقايون انداخته و بصورت لفافه مردم عرب اقليم عربستان را به جنوسايد و قتل عام تهديد ميكنند. اقايون همه چيز بسرعت در حال تغيير است كورد و عرب و تورك و بلوچ و تركمن با اتحاد و برنامه مدون در قبال يكه تازي شماها خواهند ايستاد و نظام مستبد مركزگراي ايران را ساقط و يك نظام دمكرات و فدرال در اينده تأسيس خواهند كرد حال شما در توهمات خويش بمانيد
"" و اینگونه، جامعه شاهنامه خوان، به مدرنیته نرسیده، به پسا ساختار گرائی و پست مدرنیسم رسید "" در تعریف شاعر گفتم که "" شاعر کسی است که دارای ذهنیت اسطورهای است "" و ذهنیت اسطورهای را "" عدم توان در کسب تجربه، مخصوصا تجربه دوران رنسانس تعریف کردم ""، یکی از مشخصات عصر رنسانس نیز بنا به تعریف، شکستن کاسه و کوزهٔ شاعر بود، در جامعه شاهنامه خوان، به دلیل هژمونی توهمات شاعرانه، ذهنیت اسطورهای ماند، حتی جامعه شناس ساده لوح تحصیل کرده خارج اینها، با وجود پرتاب شدن به جوامع فرا صنعتی غربی، اسیر "" گفتمان کزائی پسا ساختار گرائی و پست مدرنیسم "" مانده، بدون اینکه دریابد شالوده مدرنیزم، پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی بود، ساده لوهترین ایرانیان که در خارج جامعه شناسی خوانده اند نیز پیوند خود را با "" ذهنیت اسطورهای "" حاکم بر جامعه شاهنامه خوان نشکستند و هر وقت این جامعه شناسان ساده لوح تحصیل
جامعه شناسان ساده لوح تحصیل کرده خارج، بالای منبر رفتند، پسا ساختار گرائی و پست مدرنیزم را، مثل نقل و نبات، مصرف کردند. و توای اسطوره،ای جامعه شناس، تو را شاعران، به جاودانگی خواهند رساند، و کمونیست ها، در بزنگاه تاریخ، تنها نام و حدیث تو را، بر لب زمزمه خواهند کرد.کالاهای made in Turky گام بگام جای کالاهای made in Germany را میگیرد. این سرنوشت شوم تاریخ است که میگوید: گهی زین به پشت و گهی پشت به زین. اکنون جامعه اروپایی در غم از دست دادن ترکیه برای ورود به اتحادیه اروپا است و لی یک امتیاز هم شامل ایرانیها شده و آن اینست که اگر ترکیه وارد بازار اروپا میشد، ایرانیان برای رفتن به اروپا به ویزای آذربایجان جنوبی محتاج بودند. که خدا را شکر خطر از سر گذشت.
اما فیلمهای کیلویی ترکیه تنها باعث فروش کالاهای (مرغوب) ترکیه نمیشود بلکه این فیلمها میتوانند روزی امیدوار باشند که اسکار را نیز بربایند.
شتر سواری دولا دولا نمی شود. یا با این حکومت جمهوری اسلامی مخالفی و علیه آن اقدام و فعالیت می کنی و یا در دام تورهای ماهیگیری اصلاح طلبان گیر می افتی و به هوای بهار آزادی و با بهانه مامان جون و بابا جون راهی ایران می شوی و وقتی عرق مسافرتت خشک شد مجبوری پاسخگوی پرسشهای نه چندان خوش آیند برادران سپاهی باشی. آقایان و خانمهای مبارز در خارج کشور، بخاطر داشته باشید که هرچند شما ممکن است از بیکاری و فقر و نداری و تنهائی مایل باشید جنایات و ظلم های جمهوری اسلامی را فراموش کنید و یاد مامان و بابای خود بیفتید ولی این رژیم هرگز شما را نخواهد بخشید و هیچ نیازی به آوانس دادن به افرادی مثل شما را ندارد. مبارزه هزینه دارد و یکی از کمترین هزینه های آن ندیدن مامان و بابا هست. امیدوارم از این همه مبارز خارج کشوری که حتی در مرگ عزیزانشان نتوانستند حضور داشته باشند خجالت بکشید.
"" و نفت و گاز با تو همان کاری را کرد که شعر و شاعری "" مجازات تجربه "" در نبود تجربه، باید به توهمات پناه میبردی، در حالیکه کمونیستهای بدبخت در رویا و خیال دنبال دنیای بهتری بودند تو آن دنیا را، در عالم شاعران پیدا کرده بودی، نفت و گاز، آن دایه مهربان تر از مادر برای تو بود، در ترکیه، شیمیدانشان جایزهٔ نوبل گرفت، و ادبیاتشان با جایزهٔ نوبل، جهانی شد، تو هنوز انتظار داشتی، شعری و شاعری از دیار تو، جایزهٔ نوبل ادبیات بگیرد، تصور میکردی "" اریائی کزائی "" تشریف داری، و در عقبماندهترین گوشهٔ خاورمیانه، به خلسه شاعرانه مشغول بودی و صبح تا شعب، کالای مرغوب ساخت ترکیه را مصرف میکردی، حتی مجبور شودی زبان ترکی یاد بگیری تا کانالهای ماهوارهای نیز، چیزی نصیبت شود، آخر تعداد تلویزیونهای با کیفیت و بی کیفیت روستای شاهنامه خوانت، از تعداد انگشتان دستت فراتر نمیرفت، در این وست، جامعه شناس ت
جامعه شناس تحصیل کرده خارج تو، بیشترین خیانت را به تو کرد، دریدا و نیچه را به خلسه شاعرانه تو اضافه کردند، پیشرفت نه در سخت کاری مانند ژاپنیها، بلکه در رجز خوانیهای جامعه شناسانه معنی و مفهوم پیدا کرد.جناب نظر مخالف چنین مینویسد ،،،، تنها طارق عزیز با رجوی ملاقات نداشت که منجر به ان فاجعه تاریخی و قتل عام جوانان ایرانی شد. نقل قول زیر گویاست . ( من در کامنت قبلی گفتم بعد از سرنگونی صدام تمام اسناد رژیم صدام بدست حکومت گران تازە افتاد در تمام این اسناد حتی یک ورق پیدا نشد کە کومەلە و دمکرات کوردستان بە نوعی با رژیم صدام همکاری کردە باشند کومەلە دمکرات فقط از تضاد دو حکومت ایران و عراق بە نفع خود استفادە میکردند حتی کومەلە و دمکرات کە در زمان صدام در بغداد دفتر داشتند بسیاری از پیشمرگان کورد عراق را کە در جنگ با ارتش صدام زخمی میشدند بە اسم زخمیهای کومەلە و دمکرات از امکانات رژیم صدام استفادە میکردند برای مداوای آنها ،،،،،،، جناب نظر مخالف از کشتە شدن جوانان ایرانی بدست رژیم صدام میگوید این جناب جواب دهند پس کشتە شدە جوانان کورد و ویرانی خانهای مردم کورد بدست سپاه و
و ارتش ایران را چە میگوئید ؟؟ کشتە شدن جوان ایرانی بدست ارتش صدام خیانت است ولی کشتە شدن جوان کورد بدست ارتش و سپاه ایران پسندیدە ؟؟ زهیدر کامنت قبلی تصحیح میکنم 10 میلون دلار درست است کە میلون دلار تایپ نشدە فقط عدد 10 تایپ شدە
جناب نظر مخالف آیا میدانید غنی بلوریان عضو کمیتەی مرکزی و دفتر سیاسی حزب تودەی ایران بود ؟؟ بنا بر این حرفهای غنی بلوریان در مقطعی کە عضو دفتر سیاسی حزب تودەی ایران بود بە دلیل دشمنی حزب تودە با شخص قاسملو و حزب دمکرات کورستان پشیزی ارزش نە تاریخی دارد و نە عملی بعدها غنی بلوریان کە از حزب تودە استعفا دادند و در آلمان سکونت کردند تمامی نظرات خود را کە در زمان عضویت در دفتر سیاسی حزب تودە بودند پس گرفتند ،،، حزب تودە و فدائیان اکثریت دشمنی و کینەی شتری نسبت بە قاسملو داشتند چون قاسملو دقیقأ 180 درجە بر علیەی سیاستهای حزب تودە عمل میکرد حزب تودە حزب دمکرات کوردستان را سازمان ایالتی خود بە حساب می آورد ولی قاسملو بە تمام ادعاهای حزب تودە خط بطلان کشید قاسملو در مکتب سوسیال دمکراسی اوروپا پروردە شدە بود بنا بر این بە هیچ وجە نمیتوانست بخشی از احزاب اقمار شوروی باشد و بە همین
دلیل حزب تودە و فدائیان اکثریت همیشە سعی در بد نام کردن قاسملو داشتند و زمانی میگفتند کە قاسملو 10از ناتو گرفتە کە همین چند ماه پیش بود فرخ نگهدار در مصاحبە با بی بی سی شدیدأ از قاسملو بە خاطر بر چسپهای غیر واقعی و دروغ معذرت خواهی کرد ،، بعد از سرنگونی صدام کە اسناد بە دست حکومت گران تازە رسید حتی یک مورد و یک سند در رابطە با حزب دمکرات و کوملە پیدا نشد کە بە نوعی با رژیم صدام همکاری کردە باشند در حالی کە خروارها اسناد و فیلم از همکاری مجاهدین موجود استاکثر مرزهای موجود بین کشور های خاورمیانه در اثر جنگ بین سلاطین مختلف و بده بستانهای انگلیس ، فرانسه و روسیه ایجاد گردیده، و در این کشورها قاعدا ملت حاکم با رسمی کردن زبان خود سعی در ریشه کن کردن دیگر زبانها نموده، ولی از زمانی که ارتباطات دیجیتالی جهانی شده، همه مرزها خاصیت پر گهر خود را از دست داده اند، با یک شوک قدرت جهانی این مهره های دومینو چیده شده بر روی هم واژگون خواهد شد، در هر حال این اتفاق خواهی نخواهی در خاورمیانه خواهد افتاد و کشور های مستقل و تازه تاسیسی ییرون خواهند آمد ، خاورمیانه آبستن حوادثی نامترقبه ائی است، و قطعا اشتباهات گذشته در تقسیم بندی کشورها اصلاح خواهد شد، و نسلهای آینده بدون تحقیر از طرف دیگر ملتها و زبانهای تحمیلی نجات خواهند یافت، چون این خواست دمکراسی و احترام به فردیت انسان در خاورمیانه تحقق خواهد یافت،
تاریخ مصرف مرزهای تحمیلی و زبان تحصیلی تحمیلی بپایان بپایان رسیده،نخود، نخود، هرکس به خانه خود،
والا بیلا
فارسها یک ضرب المثلی دارند که میگویند
آدم از ترس عزرائیل به شیطان هم پناه میبرد
ما در رسانه ها توحش پلیس و فاشیستهای ترک را بعد از کودتا دیدیم
که کرد و لر و علوی و چپ و توریست و غریبه و عرب و عجم را چگونه به بهانه تروریست و هوادار گولین، دستگیر و لخت و کتک زدند و تجاوز کردند.
از ترس اردغان سنی داعشی فاشیست ،هر ایرانی ممکن است یه خلخالی هم پناه برد.
ایکاش بابک آزاد در باره آذری های جاسوس ترکیه تحقیق میکرد . گویا 6 هزار نفر برای سازمان امنیت ترکیه کار میکنند.
من با تو، تو بامن، میخواهد یا شاید نمیخواهد. دیگر دیر نیست. شبها تاریک است. و تُرکیت دارد با ایرانیت گلاویز میشود. فیلم فروشنده با تَرکی شروع میشود و با تَرکی پایان نمییابد. از خودم میپرسم آسیملاسین فرهنگ پذیریست یا فرهنگ گریزی؟ جوراب هایم به پایم نمیرود چونکه کفشهایم داخل جورابها شده اند. ایرانیت درحال پسرویست و تُرکیت در حال و هوای اردوقان محبوس شده و چهل هزار تُرک را پشت میله های زندان نه ببخشید پشت میله های پارک، محبوس کرده . ترکیه زندان تورکها شده و تورکها میله های سلول را میفشارند بدون تَرکی در دیواره زندان نمی توان از تُرک آزاد سخنی گفت. چه بسا در راه تبریز کتاب مکتب تبریز را باز میکردم. اما همه ورقهایش سفید مینمود. جلدش را میکندم و به پشت بامی پرتاب میکردم. صدای صاحبخانه را میشنیدم که میگفت جانم چرا آشغالها را روی پشت بام پرت میکنی؟
یکهو از خواب پریدم و خودم را در زیر ملافه گرم ونرم در اتاق خوابم یافتم. ساعت هشت بامداد بود و آفتاب ترنتو شیشه های پنجره ام را نوازش میکرد. خودم را به آشپزخانه رساندم و ماشین قهوه را روشن کردم. آه چه لذتی دارد کاپوچینو؟اسامه به این پاراگراف مخصوصاً توجه کن:
J1-P58 is thought to have expanded from eastern Anatolia and the southern Caucasus to the Taurus and Zagros mountains, then Mesopotamia, and eventually the Arabian peninsula at the end of the last Ice Age (12,000 years ago) with the seasonal migrations of goat and sheep pastoralists. It is during the Neolithic that subclades like L860 and L93 would have reached the mountainous parts of the southern Arabian peninsula (Yemen, Oman), whereas L816 and L862 remained in the Fertile Crescent.
اسامه، این مطلب را از سایت
Eupedia. Genetic
که معتبرترین پایگاه اینترنتی دربارۀ ژنتیک است بخوان، تا بلکه کمی بفهمی از چه حرف می زنی.
Origins & History
The first J1 men lived in the Late Upper Paleolithic, shortly before the end of the last Ice Age.
The oldest identified J1 sample to date comes from Satsurblia cave (c. 13200 BCE) in Georgia (Jones et al. (2015)), placing the origins of haplogroup J1 in all likelihood in the region around the Caucasus, Zagros, Taurus and eastern Anatolia during the Upper Paleolithic.
Like many other successful lineages from the Middle East, J1 is thought to have undergone a major population expansion during the Neolithic period. Chiaroni et al. (2010) found that the greatest genetic diversity of J1 haplotypes was found in eastern Anatolia, near Lake Van in central Kurdistan. Eastern Anatolia and the Zagros mountains are the region where goats and sheep were first domesticated, some 11,000 years ago. Chiaroni et al. estimated that J1-P58 started expanding 9,000 to 10,000 years ago as pastoralists from the Fertile Crescent. Although they did not analyze the other branches, it is likely that all surviving J1a1b (L136) lineages share the same origin as goat and sheep herders from the Taurus and Zagros mountains.
The mountainous terrain of the Caucasus, Anatolia and modern Iran, which wasn't suitable for early cereal farming, was an ideal ground for goat and sheep herding and catalyzed the propagation of J1 pastoralists. Having colonised most of Anatolia, J1 herders would have settled the mountainous regions of Europe, including the southern Balkans, the Carpathians, central and southern Italy (Apennines, Sicily, Sardinia), southern France (especially Auvergne), and most of the Iberian peninsula. Hotspots of J1 in northern Spain (Cantabria, Asturias) appear to be essentially lineages descended from these Southwest Asian Neolithic herders.
Most J1 Europeans belong to
Most of the J1 in the Caucasus, Anatolia and Europe is of the non-J1-P58 variety. These branches diverged from one another during the Ice Age and have nothing to do with Semitic people. In fact the origins of J1 lie around the Caucasus, which explains that all branches other than P58 are most common in that region, as well as in Anatolia and Europe.
J1a1 (M365.1) has been only found in very low frequencies in Western Europe (Western Iberia, French Pyrenees, Belgium and England), in northern Iran and Qatar. It may have come to Europe during the Mesolithic period, or as a very minor Neolithic lineage.
J1a1b1 (P56) is a minor Arabic cluster found on the Red Sea coast of Saudi Arabia, Yemen and Ethiopia. It can be identified by the STR value DYS641=11.
J1a2a (Z1828) is defined by the STR values DYS436=11 and DYS388<15. It is the second most common top level subclade after J1-P58. It is particularly frequent around the Taurus and Zagros mountains and all over the Caucasus region, but has also been found at low frequencies in western Turkey, Greece, Ukraine, South Italy, Central Europe, France, and the British Isles. The L1189 subclade seems to be mostly northern European (+ a few samples in Greece and the Arabian peninsula). Under Z1842, the CTS1460 subclade is geographically restricted to the Caucasus, Zagros and Taurus, while ZS3089 is found mainly around Armenia and Azerbaijan.
و تو نه دین داشتی و نه زبان .تو را از صحرا با قبیله و گروه استران و قاطران و به سرزمین روم فرستادیم و تورا بر سرزمین کردان و یونان مسلط کردیم و تا به دروازه وین کمک کردیم وتو کاری جز ستم بر مردمان و ساختن حرمسرا و کشتار ارامنه و کردان و شکست در جنگ اول وندانم کاری در جنگ دوم و دشمنی با دگر اندیشان و همسایگان نداشتی ما سرنوشت انها به انها خواهیم تا از انسانیت بهره جویند . چرا که تو توان اندیشه و عدالت نداشتی .
تو را با دین خود بر سرمینهای عرب و مصر یار ی کردیم و تو گر فتار شیطان شدی و نان خورده نمکدان شکستی و ما تورا به عذاب سخت تنبیه خواهیم فرمود و از جنس شما بر خودتان مسلط خواهیم کرد و در جنگ کردان و ارامنه را نصرت و پیروزی خواهیم بخشید .
وضع کنونی ما ریشه در تصمیم های گذشته دارد .نوشته زیر سرنوشت کنونی ما را رقم زده است . تنها طارق عزیز با رجوی ملاقات نداشت که منجر به ان فاجعه تاریخی و قتل عام جوانان ایرانی شد. نقل قول زیر گویاست . (
(قرار داد هفتگانه صدام حسين و قاسملو"غني بلوريان" يكي از رهبران ارشد حزب دمكرات كردستان است و شرح تصويب و پذيرش اين طرح خائنانه از سوي قاسملو :
رژیم عراق این چند مورد را برای قاسملو فرستاده که باید حزب دمکرات کردستان - به رهبری قاسملو - آنها را تصویب کند:
١- باید دو تن از افسران ما برای رساندن کمک و تحویل پول و لوازم جنگی پیش شما باشند.
٢- باید دو تن از اعضای دفتر سیاسی شما پیش ما بیایند تا در موقع لزوم مورد مشورت قرار گیرند.
٣- حزب دموکرات لازم است اطلاعاتش را درباره نیروهای ارتش ایران که به مرزهای ما نزدیک می شوند و یا به پادگان های مرزی منتقل می شوند به ما بدهد و آمار سرباز و نوع اسلحه و تعداد آن را برای ما مشخص بکند.
٤- لازم است ما را از مشخصات هواپیما و هلی کوپترهای ارتش ایران مطلع سازند و بگویند که تجهیزات آنها از کدام کشور تأمین می شود.
٥- حزب دموکرات باید شعار سرنگونی رژیم آخوندی را اعلام کند.
٦- حزب دموکرات باید جلوی کردهای شمال را بگیرد و اجازه ندهد آنها به مرز نزدیک شوند و از خاک ایران استفاده کرده و با حکومت عراق بجنگند.
٧- حزب دموکرات باید چگونگی رابطه رژیم ایران با کشورهای دیگر را برای ما روشن کند و نام کشورهایی را که ایران از آنجا اسلحه تهیه می کند به ما بگوید و نوع اسلحه ها را نیز مشخص کند".
بلوریان مینویسند پس از قرائت این "هفت ماده ننگین" و "مواد منحوس" گفتم (بلوریان،۴۱۰-۴۱۱): "پذیرفتن این مواد یا هر یک از آنها به منزله خودفروشی به رژیم عراق است و من آن را خیانت می دانم...[ما نباید این] هفت ماده خودفروشی به بعث عراق" را قبول کنیم". آقای بلوریان شرمگینانه مینویسند (بلوریان،۴۱۱): "متأسفانه پس از صحبت های ملاعبدالله، رفقا هر هفت ماده را تصویب کردند و من جلسه را ترک کردم.")
"" و من تو را از نفت و گاز آفریدم "" تو را چه باک اگر سیستم بانکی ات، به سطح کشورهای شاخ آفریقا نزول کند، کمونیستهایت مانند آخوندهایت، مفت خوری و گدا سالاری را تبلیغ کنند، جامعه شناسهایت دست کمی از آخوند و کمونیستهایت نداشته باشند و همه اینها از تروریستهای کمونیست پ ک ک حمایت کنند تا پیشرفتهترین کشور خاورمیانه " ترکیه " وارد فاز بی ثباتی شود، تو در حباب زندگی میکنی، حبابی از نفت و گاز، ورود به عصر دوم ماشین، همه گیر شدن روبات ها، حباب و حبس خانه تو را نخواهد ترکاند. جادوی شاهنامه خوانی، پادزهر همه خطر هاست. پس برو ترک و عرب را انکار کن، کسی را توان انکار حباب و هبسخانه تو را ندارد.
با نزدیک شدن برگزاری انتخابات قانونگذاری در مجلس ترکیه، احتمال گلاویز شدن نمایندگان در مجلس رو به افزایش است. برحسب نظرخواهی های اخیر ممکن است تا پنجاه درصد مردم مخالفت خود را با دادن قدرت بیشتر به اردوقان و درنتیجه افزایش ریسک دیکتا تری بیشتر، اظهار کنند.
با نزدیک شدن برگزاری انتخابات قانونگذاری در مجلس ترکیه، احتمال گلاویز شدن نمایندگان در مجلس رو به افزایش است. برحسب نظرخواهی های اخیر ممکن است تا پنجاه درصد مردم مخالفت خود را با دادن قدرت بیشتر به اردوقان و درنتیجه افزایش ریسک دیکتا تری بیشتر، اظهار کنند.
پرسش اساسی ، مارشال پلن آمریکا ، به توانمند سازی جوامع اوروپائی کمک کرد، اتحادیه اوروسیا، به توانمندی کدام جوامعی خواهد انجامید؟ آیا انگلستان با نزدیکی استراتژیکی به ترکیه و خروج از اتحادیه مفلوک اروپا، برگ برنده را در دست دارد؟
""" اروپا بازندهٔ اصلی خواهد بود """ ۳ پدیدهٔ سرنوشت ساز، در حال تضعیف اروپا هستند. ۱- تضعیف ناتو با شیفت قدرت جهانی از غرب به شرق ۲- قدرت گیری " اتحادیه اوروسیا "" به ضرر "" اتحادیه اروپا "" و ۳- تثبیت قدرت روسیه - ترکیه در دریای سیاه، مرکز ثقل ژئوپلتیک جهان، به ضرر اروپا، در کامنتی اشاره کردم "" اروپا تنها با مارشال پالان آمریکا "" قادر به تشکیل "" دولتهای رفاه "" شد. اینک "" اتحادیه ترکیه - روسیه "" به عنوان سکوی پرش بسوی "" اتحادیه اوروسیا "" و شکوفای اقتصادی اوروسیا به ضرر اتحادیه اروپا وارد میدان خواهد شد. بدبخت جامعه شناسهای ساده لوح تحصیل کرده خارج، چه نظریههای متوهمنانهای که پیرامون جوامع اوروپائی ننوشتند، بدون اینکه قادر به دیدن عامل اصلی ثبات - رفاه پشت این کشورهای اوروپائی باشند که همان امپریالیزم آمریکا بود، ترامپ با "" قهر مزخرف انقلابی "" به داد کمونیستهای بدبخت در
کمونیستهای بدبخت در اروپا رسید. کمونیستها کجائید "" کوبانی و کوههای قندیل "" جنگلهای تروریستهای فارک کلمبیا و مافیای کشورهای کمونیست زده آمریکای لاتین، به شما نیاز دارند.بە بهمن موحدی بامدادان ،،، ایران یک کشور اشغالگر بر سرزمین کوردستان است و حضور ایران و ارتش ایران سپاه پاسداران ایران در سرزمین کوردستان یک حضور اشغالگرانە است ملت کورد حد اقل در 150 سال و 200 سال گذشتە برای پایان دادن و خلاصی از حضور اشغالگری ایران بر سرزمین کوردستان هزینەای بسیار کە منجر بە کشتار ، اعدام ، جنگ و ویرانی سرزمین کوردستان شدە نیز متحمل شدەاند ، از قیام شیخ عبیداللە نهری ، سارم بگ، خان لپ زرین ، تا قیام سمیتقو ( اسماعیل آغا شکاک ) تا اعلام جمهوری کوردستان توسط قاضی محمد تا جنبش چریکی اسماعیل شریفزادە و معینیها در 1348 تا قیام 1358 و جنگ با جمهوری اسلامی و تمام این پروسەی جنگ و شکست و عقب نشینی و پیروزی و باز باز سازی و تجدید قوا تمام این وقایع برای خلع سلاح کردن و بیرون کردن قوای اشغالگر ایران بر سرزمین کوردستان بودە ملت کورد در هیچ رأی گیری و رفراندوم
و با رأی مردم کورد کوردستان بە بخشی از ایران تبدیل نشدە این حضور و حضور قوای نظامی ایران ، ادار جات و مدارس بە زبان فارسی رادیو تلویزیون با زبان بینگانە فارسی با زور و سرکوبگری و کشتار و اعدام ممکن شدە تنها کافیست ارتش و قاوای نظامی ایران تنها برای یک هفتە از کوردستان خارج سوند خواهی دید کە هیچ وقت بار دیگر بر نخواهند گشت و ملت کورد در کمترین وقت موجود بە سازماندهی مراکز حکومتی خود اقدام خواهند کرد ما تجربەی 2 جنگ جهانی اول و دوم و قیام بهمن ١٣٥٨ را داریم کە در کوچکترین خلاء قدرت سیاسی در ایران بلافاصلە ملت کورد اقدام بە برچیدن تمامی نمادهای اشغالگری ایران در سرزمین کوردستان میکند در جنگ اول اسماعیل آغا سمیتقو بە دنبال بر چیدن قوای اشغالگر ایران در کوردستان بر امد در جنگ دوم و خلاء قدرت سیاسی در ایران بلافاصلە جمهوری کوردستان در مهاباد اعلام شد و حکومت ملی کورد تشکیل شد و در قیام 1358 شوراهای مردمی کوردستان تشکیل شد و مداراس بلافاصە بە زبان کوردی تشکیل شد و هیئت نمایندگی ملت کورد کە حکم کابینەی ملی کوردستان را داشت برای مذاکرە با حکومت اشغالگر ایران در کوردستان تشکیل شد و هیچ نمادی از حاکمیت ایران در کوردستان باقی نماند بنا بر این حرف سما باد معدە است جناب بهمن موحدی بامدادان کوردستان بخشی از ایران بودە و خواهد بود ملت کورد جواب این جملە در در بحرانهائی کە گریبان ایران را میگرد و در خلاء قدرت سیاسی در ایران خواهد داد ملت کورد زبان ، ، سرزمین . فرهنگ ، مذهب ، آداب و رسوم ، اقتصاد و و از همە مهمتر پاتریوت عشق بە سرزمین مادری کوردستان و تمامی نمادهای مختص بە خود و جدای از ایران را دارد بنا بە تمام این شواهد حضور ایران بر سرزمین کوردستان یک حضور اشغالگرانە است در با زور اسلحە ، تانک و توپ و کشتار و ارعاب و زندانی و اعدام ممکن گشتە و دیر یا زود ملت کورد بە این حضور اشغالگرانەی ایران بر سرزمین کوردستان پایان خواهد داد ما حضور آشغالگرانەی ایران بر سرزمین کوردستان را تحمل نخواهیم کرد لطفأ از کوردستان بیرون بروید و بروید بە همانجا کە امدەایدبه جمال
آخوندها و سلطنت طلبان ، روانۀ گورستان و زندان می کنند .ایرانیان ، سرزمینی را اشغال نکرده اند که حالا بخواهند به قومی استقلال بدهند، استانهای کردستان ، آذربایجان ، خوزستان ، و بلوچستان و مناطق ترکمن نشین ، بخشی تاریخی و لاینفک از سرزمین ایران است. ایران دارای مرزهای تاریخی و دمکراتیک می باشد . ایرانیان نه تنها سرزمینی را اشغال نکرده اند، بلکه در طول تاریخ و مخصوصاً در دوران شاهان پفیوز قاجار، قسمتهای وسیعی از سرزمین خود را هم از دست داده اند .
خلق قهرمان ایران هیچگاه اجازه نخواهند داد که دوباره دولت های دشمن با ماموران و تجزیه طلبان خائن به وطن بخواهند ایران مان را تکه، تکه کنند. ایران تجزیه شدنی نیست و نخواهد شد چون درهم آمیخته شده برای هزاران سال.
پس از سرنگونی رژیم سفاک و غارتگر جمهوری اسلامی، خلق قهرمان ایران بدون کوچکترین ترحمی، به شدت مزدوران تجزیه طلب و پان عربها و پان ترکها و پان کردها را سرکوب می کنند و آنها را در کنار
بعد از آلمان . سویس ، اتریش ، هلند کە سخنرانی وزیران تورکیە را در خاک خود ممنوع کردند حالا سوئد هم سخنرانی وزیر کشاورزی در سوئد را ممنوع کرد ،، و حالا نوبت فرانسە هست ببینیم آیا فرانسە هم سخنرانی کە قرار است در فرانسە از طرف وزیر تورک انجام شود مننوع میکنند مانند دیگر کشورهای اوروپائی یا نە
جاه طلبی سعودی ها !!! این خانم نویسنده دارد آدرس غلط می دهد. این خامنه ای جلاد و رژیم ضدایرانی و اشغالگر آخوندیِ حاکم بر ایران است که با جاه طلبی های بلند پروازانۀ خود به منظور ایجاد هلال شیعی و تشکیل امپراطوری شیعه ، منطقه را به خون نشانده است. تحرکات سعودی ها و ایجاد ائتلاف عربی، معلول 38 سال فرقه گرایی شیعه و صدور تروریسم و دخالت های بی ثبات کننده از سوی رژیم اشغالگر آخوندیِ حاکم بر ایران است . از یمن تا لبنان و عراق و سوریه و ...، رژیم ضد ایرانی و تبهکار حاکم بر میهنمان به رهبری خامنه ای جلاد، میهن ما را به چنان گردابهایی کشانده است که بیرون جستن از آنها برایش محال است و نه فقط دشوار. و در اینکه رژیم جز این راهِ منتهی به خود کشی و ایران کُشی، راه دیگری هم در برابر خود ندارد، شکی نباید داشت زیرا هم راه آشتی با مردم را بروی خود بسته است و هم راه تفاهم و تعامل با دول منطقه و جامعۀ
جهانی را . رژیم با چالشگریهای بی سرانجام خود در جبهه باخت تاریخ و درسراسر دنیا قرار گرفته است. در این میان روسیه امید اینرا دارد تا با معامله بر سر ایران و سوریه با طرفهای غربی خود، با آنها به تعامل و تساهل برسد و راهی جز فدا کردن اینها ندارد زیرا برای امیتاز دهی چیز زیادی در چنته خود ندارد. از کریمه و شرق اوکراین گذشتن برای پوتین همانقدر مرگبار است که از سوریه و یمن و حزب الله و فن آوری هسته ایی گذشتن برای رهبری ایران. رژیم در جنگ سرنوشت با دنیا قرار گرفته است و سعی دارد این جنگ را به جنگ ملت ایران با دنیا تبدیل کند. به این تلاش ناشی از احتضار رژیم نمیتوان ایراد گرفت زیر آب از سرش گذشته و منطق او، “بودن یا نابودشدن” است ولی میتوان به آنهایی خُرده گرفت که به عواقب این راه هلاکتباری که رژیم در پیش گرفته است؛ چشم بسته و هیپنوز شعارها و ژستهای ملی نمایانه ی قلابی آن گردیده ویا بدتر از آن، خود را به هیپنوز شدن زده اند؟ اینها صدها بار بیش از خود رژیم بخاطر صدماتی که در آینده از این جهات متوجه میهنمان خواهد شد مقصر هستند، صدماتی که میتواند تا فروپاشی تمام عیار مملکت هم پیش رود. پس تا دیر نشده و همه چیز از دست نرفته ، ما ایرانیان باید برای جلوگیری از خطر جنگ و فروپاشی مملکت و تجزیۀ ایران ، با در پیش گرفتن راهی انقلابی هرچه زودتر رژیم اشغالگر و ضدایرانی جمهوری اسلامی را سرنگون کنیم و به زباله دان تاریخ بیافکنیم .فقط چند نقل قول قضاوت با شما .
1)قاسملو و همفکران در سراشیب انفراد و شکست.مردم شماره 2682)حمله ضد انقلابیون فاشیست گروه قاسملو به دفتر حزب توده ایران د رمهاباد . روزنامه مردم شماره 273
3)گروه قاسملو مدافع دزدان اوباشان و مزدوران بعث.روزنامه مردم شماره 323
4)سگ زرد وشغال در خدمت یک هدف شیطانی ..ملاقات قاسملو با بختیار /اوباشان قاسملو به دفتر حزب توده ایران در مهاباد حمله کردند .مردم شماره 305
در خاتمه هنرمندی از ایران برای کشورش و مردم وطنش افتخار جهانی بزرگی کسب کرده. در زمانیکه به بهانه گناهان حکومت دیکتاتوری جمهوری اسلامی نقشههای پلیدی برای کشور و مردم ما در حال چیدهشدن هستند حضور هنرمندانی چون فرهادی در افق سیاست ایران و جهان میتواند توجه و علاقه مردم جهان به خصوص مردم امریکا را به ایران و مردم ایران جلب نماید. و بالطبع خطر نقشههای دشمنان ایران را کم رنگتر نماید.
. و هنوز هم مانند دست راستیهای امریکا از این توافق ناراضی هستند و در هر زمانی که فرصت پیدا نمانید دنبال برهم زدن آن میباشند. موشک هواکنیهای بیموقع سپاه پاسدادان که به شمشیرکشیهای نوریاگا از پاناما و صدام حسین شباهت دارد فقط ایران را در معرض خطر بیشتر قرار میدهد و اینها بهزعم خود با پشتیبانی روسیه و چین این عربدهکشیهای بینالمللی را راه انداختهاند و همین شاخ و شانه کشیدنهای تو خالی باعث میشود که نقشه «ناتو» در خاورمیانه به پشتیبانی پرزیدنت ترامپ و به رهبری عربستان سعودی و شرکت اسرائیل در آن درجهت شکلگیری حرکت نماید که تمام آن نقشهای در محاصره نظامی ایران احیاناً در صورت لزوم جنگ علیه ایران است.دولت آقای ترامپ دنبال برنامههای مختلفی علیه جمهوری اسلامی است. برهم زدن «برجام» که خوشبختانه تاکنون بیاثر بوده است. تحریمهای جدید علیه ایران که دودش به چشم مردم ایران خواهد رفت. چه حکومت دزدها و چپاولگران و سردسته ایشان سپاه پاسداران از برداشتن تحریمها ناراضی بودند چون اجناس مورد احتیاج مردم را قاچاق وارد مملکت مینمودند و «برجام» دست ایشان را از این سوء استفادههای کلان کوتاه کرد.
طرفداران ایرانی ترامپ خوشحالی خود از این برنامههای ایران برانداز را پنهان نمیکنند. در یک برنامه تلویزیون ایرانی دیدم که اعلامیهای را که در آن از براندازی جمهوری اسلامی بدست ترامپ صحبت داشت مورد قدردانی برنامهسازان بود. هیچکس از مردم آگاه و ایراندوست جمهوری اسلامی، این بلای ایران و مردم ایران را نمیخواهند، ولی جابجائی این دیکتاتوری با یک حکومت ملی و دمکراتیک باید بدست مردم ایران و غیرمسلحانه انجام شود وگرنه سرنوشت آنچه در خاورمیانه گذشت در ایران تکرار خواهد شد.
به این دلیل هنرمندان افتخارآفرین ما نظیر اصغر فرهادی نمایندگان مردم ایران در صحنه جهانی هستند و ما از این پلهای دوستی میان مردم جهان پشتیبانی میکنیم. پشتیبانی از دانالد ترامپ و چنگ زدن به صورت قهرمانان هنری ما بخاطر آنکه او بدرستی علیه سیاستهای ضد مردم منطقه دولت ترامپ سخن گفته است کاری مغایر با منافع ملی ایران است.
محسن قائممقام – نیویورک
پنجم ماه مارس ۲۰۱۷
عنوان این مقاله «گلهائی که در جهنم میرویند» از کتابی بههمین عنوان اثر روزنامهنگار و نویسنده دلیر محمد مسعود، مدیر و ناشر روزنامه معروف «مرد امروز»(۲) گرفته شده است. محمد مسعود بیمحابا به سیاستمداران دزد و خائن و بهخصوص جسورانه علیه دربار و خانواده منحوس سلطنتی مینوشت. و زمانی که مسعود ترور شد همه بر این باور بودند که توسط دربار و اشرف پهلوی به قتل رسیده است. در حالی که شاید بیش از دو دهه پس از آن زمان آشکار شد که مسعود به دست خسرو روزبه، سازمانده و مسؤل کمیته ترور حزب توده در حالیکه مسعود پشت فرمان قرار داشته و روزبه که با او دوستی داشته است به او نزدیک میشود و با اسلحه کمری به سر او شلیک میکند. این جنایت را زنده یاد دکتر فریدون کشاورز در کتاب معروفش «من متهم میکنم» افشا نمود.(۳) و تا کنون هیچ یک از رهبران حزب توده آنرا تکذیب ننمودهاند.
. و امروزه استالینیستهای باقی مانده از حزب توده همراه سلطنتطلبان به جان اصغر فرهادی افتادهاند.صحبت آدمهای فرصتطلب و هنرمندانی که به دلیل حسادت علیه اصغر فرهادی مینویسند و سروصدا راه انداختهاند بماند.
در کشوری که هر حرکت اجتماعی در زیر نظر سازمانهای مخوف پلیسی و امنیتی نظام قرار دارد، زنان جامعه را در حجاب اجباری به صورت شهروندان درجه دو و در زیر وحشت نظام پلیسی و ضد امنیتی نگاهداشتهاند و شرکت ایشان در صنعت سینما بهقدری تحت فشار و گاهبهگاه توهینآمیز است که تنها علاقه زنان هنرمند به هنر است که در میدان هنر باقی ماندهاند. زنان در ورزشگاهها جائی ندارند. غنچه قوامی زن جوان حقوقدان را بهدلیل اعتراض به عدم حضور زنان در ورزشگاهها به زندان مخوف اوین فرستاند، نرگس محمدی فعال حقوق بشر به ۱۶ سال زندان بهدلیل فعالیتهای حقوق بشری محکوم شده و در خارج از زندان کودکانش هنوز بسیار کوچکاند. چند هفته پیش چند جوان دانشجو را در مجلس رقصی دستگیر کردند و مانع ادامه تحصیلشان شدند. تعداد زندانیان سیاسی ایران که مخالف سیاستهای جمهوری اسلامی میباشند رقم بزرگی است. از اینگونه حکایتهای غمانگیز و ناراحتکننده در حیطه جنایات در این نظام دیکتاتوری مذهبی بسیار است: جهمنی برای عشق و هنر و دانش غیرمذهبی و بالاخره جوانان در مملکت ساختهاند.
ولی مردم و هنرمندان بهنام مردم، اصغر فرهادی، هنرمند شایسته ایران را تنها نگذاشتهاند. بهروز وثوقی هنرمند نامی و محبوب ایران در مصاحبه با صدای امریکا در حالیکه مصاحبهکننده به دلیل صحبتهای فرهادی علیه ممنوعیت ورود به امریکا برای هفت کشور مسلمان طفره میرفت محکم ایستاد و در دفاع از اصغر فرهادی گفت من اگر خودم این جایزه را برده بودم آنقدر خوشحال نمیشدم. و بالاخره جعفر پناهی، هنرمندی که به خاطر فعالیتهای هنریاش به زندان و ۲۰ سال محرومیت از فعالیت هنری محکوم شده نوشت: حال ما خوب است. حالمان خوب است از افتخاری که برای حفظ آبروی نه تنها سینما بلکه کشورمان ایجاد شده است.
هنرمندی این جملات را مینویسد که بهخاطر ظلم و ستمی که بر او رفته در فستیوالهای بزرگ اروپائی، که جوائز بزرگی از آنها نصیب پناهی شده است، در روی صندلیای خالی نام جعفر پناهی که در زندان مانده است را مینویسند. از آن گذشته هنرمندان دیگری از اصغر فرهادی ستایش کردند از جمله بهرام بیضائی، هنرمند برجسته فیلمساز در یک مجلس بزرگداشت از اصغر فرهادی بسیار از فرهادی و هنرش و فیلم فروشنده استقبال کرد و آنرا ستود. از هنرمندان معروف دیگر که فرهادی را ستودند از مسعود کیمیائی میتوان نام برد
آقای موحدی بهمن بامدادان در مورد یک کامنت من چنینن مینویسد ،،،،،،،،آقاجان ! قدری پرنسیب سیاسی را نگه دارید! جنابعالی از کجا می دانی که من با نام "گمنام" کامنت گذاشته ام؟ جناب موحدی فقط لازم است کامنت گمنام را با کامنتهای خودشان مقایسە کند خواهد دید جیچ فرقی بین کامنی بهمن موحدی و گمنام وجود ندارد ،،، هم گمنام هم بهمن موحدی دقیقأ بە یک شیوە مخالفان تمامیت ارضی را تهدید میکنند ،، آنها را قتل عام میکینم ، اعدام میکنیم ، و نابودشان میکنیم جناب بهمن موحدی این چند کلمە اشتراک کامنت شما و گمنام است من نە هە شخص دیگری نمیتواند هیچ فرقی بین کامنت شما و گمنام را درک کند در ضمن جناب بهمن موحدی شما با جهان بینی و هویت طلبی ملت کورد کوچکترین آشنائی ندارید اینها را شفاف میگویم کە حالی شوید هیچ کوردی در جهان وجود ندارد کە در درون خودش با تمام وجودش معتقد بە استقلال کوردستان نباشد ،
حتی همانهائی کە بە اهداف ملت کورد ضربە زدەاند و در کنار رژیم های اشغالگر قرار گرفتەاند کە ما بە آنها جاش میگویم ،،در مورد قاسملو اظهار نظر فرمودید قاسملو سهل است عرض میکنم هیچ کوردی در جهان وجود ندارد کە خود را با ایرانیت و عراقیت و تورکیەات و سوریەات تعریف کند اگر هر کوردی خلاف آن را بە زبان آوردە باشد برای فریب شما بودە و در فکر آن بودە کە از راه مسالمت آمیز و بدە و بستان بە هدف اسلی تشکیل کشور مستقل کورد نایل آید در برنامەی تمام احزاب کوردی آمدە است کە کوردستان یک سرزمین است و ملت کورد یک ملت و در نهایت راه و اهداف تمامی احزاب کورد بە سوی تشکیل کشور کوردستان است فدرالیزم و خودمختاری استگاه رسیدن بە هدف اصلی همان استقلال میباشد میباشد پس بنا بر این بی خود بە نام قاسملە برای اشغالگری سرزمین کوردستان و ایرانیت حساب باز نکنید جناب موحدی بامدادان نکتەای را برایتان میآورم کە واقعیت مبارزەی کوردستان را بیشتر درک کنید در عراق زمان صدام نزدیک بە نیم میلون کورد اسلحەی رژیم عراق را مستقیمأ و غیر مستقیم داشتند و از رژیم بغداد صدام مستمری و حقوق دریافت میکرند در سال ١٩٩٠ قبل از جنگ اول آمریکا با عراق و پایان جنگ ایران و عراق پایەهای رژیم صدام در کوردستان سست شدە بود هنوز صدام با اقتدار در بغداد و جنوب عراق حکومت میکرد در کوردستان عراق یک انقلاب و شورش عمومی بر علیە رژیم صدام شروع شد و عرض چند روز تمامی پادگانها و ارتش عراق در کوردستان خلع سلاح شد و پس از آن بود مدار ٣٢ و منطقەی ممنوع هوائی برای دفاع از مردم کورد در برابر رژیم صدام اجرا شد ،،، میخواستم این را بگویم ،،، جناب موحد بامدادان آیا میدانید رژیم صدام و پادگانهای صدام چگونە در کوردستان عراق خلع سلاح شد ؟؟؟؟؟؟؟ این خلع سلای و قیام عمومی در کوردستان توسط چند 100 پیشمرگ حزب مسعود بارزانی و جلال طالبانی انجام نگرفت قربان ،،، همان جاشهای مسلحی کە از صدام مستمری و حقوق میگرفتند و اسلحەی رژیم صدام دستشان بود با همان اسلحەهای صدام یکی پس از دیگری پادگانهای صدام را خلع سلاح کردند و تقریبأ از همان زمان کوردستان از عراق تقریبأ جدا شد ،، تا سال 2003کە آمریکا بە عراق حملە کرد منظور این بود کە با یک حرف قاسملو برای خودتان حساب باز نکنید کە معلوم نیست قاسملو در چە رابطەای چنینن صحبتی کردە باشد در عوض قاسملو 100 ها سخنرانی جلسات قطعنامەها کنگرەها پلنومها صحبت از استقلال کوردستان کردە و 10 ها کتاب در همین مورد نوشتەاینگونه تصمیمگیری برای هنرمند و نویسنده و یا سایر فعالین اجتماعی و در حقیقت جلوی آتشرفتنها تصمیمگیری شخصی است که هنرمند یا نویسنده آن را برای خود اتخاذ نماید. کسی برای ایشان نمیتواند تکلیف تعیین نماید و نسخه بنویسد. از ایشان میتوانند انتظار داشته باشند که از روی ترس یا اجبار و یا به طمعی از حکومت آزادیکش تعریف و تمجید دروغین ننماید ولی اگر هنرمند به مبارزهجوئی در برابر حکومت وحشت نپرداخت جائی برای سرزنش از او در این امر حذر از خطر باقی نمیماند. این هنرمند است که نه تنها باید روح مبارزهجوئی را در خود داشته باشد بلکه شرائط شخصی، خانوادگی و اجتماعی برای او باید آماده باشد و روی آن فکر کرده باشد و تصمیم منطقی و بجائی گرفته باشد. و گرنه علاقه و انتظارات بیجای آنهائیکه دستی از دور بر آتش دارند در اینکه از هرهنرمندی قهرمان و مبارز انقلابی بسازند دور از حقیقت و واقعیت است
در انقلاب کبیر فرانسه تندروهای جانب روبسپیر، لاوازیه دانشمند بهنام زمان خود را زیر گیوتین بردند چون گویا فکر کردند احساسات سلطنتطلبی دارد و این جمله تاریخی کوتهبینانه و خجالتآور از روبسپیر باقی ماند که «انقلاب دانشمند نمیخواهد». حالا هم این گروه خودخواه که به دلائل سیاسی و شخصی خویش به اصغر فرهادی پریدهاند کار دنبالهروهای نادان روبسپیر را انجام میدهند و تاریخ را تکرار مینمایند. چه، با سخنان تند و ناروایشان گیوتین روحی برای اصغر فرهادی فراهم آوردهاند. در حالیکه مملکت هم نیاز به هنرمند و هم نیاز به نویسنده دارد بهخصوص وقتی ایشان در سطح بالای هنری و فرهنگی باشند. و بالاخره همه هنرمندان که نباید فعال سیاسی باشند. همین قدر که برای مردمشان باعث افتخار شدهاند با ارزش است.
اصغر فرهادی بسیار بهجا به دولت امریکا و سیاستهای نادرست دانالد ترامپ رئیس جمهور امریکا انتقاد کرده است. و بالاخره بسیار مهم در نامهاش اضافه کرد که این سیاستها سبب ایجاد ترس و نگرانی در مردم این کشورها میشود و اینکه «این کشورها خود قربانی تجاوزاند». در اینجا فرهادی از کشورش و منطقهای که در آن زندگی میکند در برابر یک تهدید واقعی دفاع کرده است. تنها فرهادی نیست که این اتتقاد را از آقای ترامپ کرده است هزاران نفر در شهرهای بزرگ امریکا مسلمان و غیر مسلمان در خیابانها علیه این سیاست اعتراض کردند و شعار دادند. برخی از غیرمسلمانها روی سینهشان نوشتند: «ما مسلمانیم» در اروپا هم به چنین سیاستهای نژادپرستانه و با منع آزادی دین و مذاهب مردم اعتراض نمودهاند.
گروه ایرانی که علیه فرهادی مینویسند همه طرفدار آقای دانالد ترامپ و سیاستهای غیر دمکراتیک او هستند حتی اگر احیاناً مینویسند ما طرفدار ترامپ نیستیم. ممانعت از ورود به امریکا از شش کشور مسلمان خاورمیانه که عراق هم از آن بیرون گذاشته شد برای گروه بزرگی از ایرانیان بسیار زیانبخش است. اگر به نسبت رفت آمد به امریکا در این کشورها توجه نمائیم ملاحظه میکنیم که میزان مسافرت مردم ایران به امریکا قابل مقایسه با جمع این رقمها در میان چهار کشور دیگر نیست و این ممانعت تنها به خاطر ایران ساخته شده است. و در عمل این مردماند که زیان متوجهشان است و گرنه مسئله رفتوآمد چندان گریبان دولتها را نمیگیرد.
سیاستهای دستراستی آقای ترامپ جمع کثیری از مردم امریکا را نیز عصبانی کرده است و زنان علیه او تظاهرات یک ملیونی به راه انداختند حالا گروهی از ایرانیان در خارج از کشور دایه مهربانتر از مادر شدهاند و در دفاع از سیاستهای پرزیدنت ترامپ، هنرمند بزرگ ایران اصغر فرهادی را مورد مؤاخذه و عتاب و خطاب قرار دادهاند. آقای ترامپ نشریات و دستگاههای اطلاعرسانی امریکا (Media) را «دشمن مردم»(۱) خطاب میکند. عنوان «دشمن مردم» ابتدا در زمان استالین مورد استفاده قرار گرفت و بعدها خروشف آن را علیه کارهای ضد مردمی استالین عنوان نمود.
از طرفداران سلطنت پهلوی گرفته تا چپهای هنوز دنبالهرو حزب استالینیستی توده در نشریات و بلندگوهایشان و آنهائی که در میان این دو جناح که یک روز سر هم را میبریدند و امروز خط فعالیتشان تنها علیه ملیها و طرفداران دمکراسی و چپهای غیر وابسته است، پنجه به صورت هنرمند برجسته و نامدار ایران اصغر فرهادی میزنند
نگاهی به دستآورد بزرگ هنری اصغر فرهادی: گلهائی که در جهنم میرویند
دکتر محسن قائم مقام
سایت ملیون ایران | دوشنبه, ۱۶ام اسفند, ۱۳۹۵
شب تاریک بیم موج و گردابی چنین حائل
کجا دائئد حال ما سبکباران ساحلها.
(حافظ)
اصغر فرهادی هنرمند افتخارآفرین سینمای ایران مشعل پیروزی هنر ایران را به بلندترین سکوی افتخار جهانی برای ایران رساند. راهی که برخی دیگر از هنرمندان ایران پیمودند و برای مردم ما آفرین به بار آوردند.
«گلهائیکه در جهنم میرویند» به درستی به این گروه برجسته ایرانی تعلق میگیرد. این هنرمندان با ارزش مملکت در سختترین شرایطی که حکومت دیکتاتوری مذهبی بر ایشان ایجاد کرده است دست از تلاش خود برای ادامه فعالیتهای هنری بر نداشتهاند؛ اجبار بر اینکه در فیلمهائی که میسازند زن و شوهر در خانه با چادرنماز یا روسری شرکت نمایند
با همان شمایلی که در خیابان راه میروند در جمع خانواده در کنار سماور بنشینند و هیچگونه لمس عاطفی در میان ایشان نباشد و یا هزار شکل دیگر در اجبار به بردن مذهب به صندوقخانههای مردم و فضای هنری هنرمندان.
این هنرمندان عاشق هنر باوجود این همه فشار در تحمل اجبار حکومتی در عرصه هنر، توانستهاند با نبوغ خود زشتیهای اجبار حکومتی در انجام کارهای هنری خود را به صحنههای زیبائی درآورند. این هنرمندان گلهای جامعه هستند که در جهمنی که برایشان ساختهاند توانستهاند رشد کمنظیری پیدا نمانید.
اصغر فرهادی موفق به کسب دو اسکار شده است که موفقیت بسیار ارزندهای است. او در مراسم اسکار شرکت نکرد و دلیل آن را در نامهای که توسط انوشه انصاری، اولین فضانورد ایرانی و در کنار پرفسور فیروز نادری، از شخصیتهای طراز اول ناسا مرکز فضانوردی امریکا خوانده شد ابراز داشت. فرهادی در این نامه اظهار داشت که به خاطر منع ورود شهروندان هفت کشور مسلمان از جمله ایران به امریکا در مراسم اسکار که در امریکا برگزار میشود شرکت نمیکند و اضافه کرد که جدا کردن این کشورها از سایر کشورهای جهان، ایجاد ترس و وحشت در میان این شهروندان مینماید در حالیکه «خود این کشورها قربانی تجاوز میباشند».
باور نکردنی است که در برابر افتخاری که اصغر فرهادی برای هموطنانش در عرصه جهانی بدست آورده است عدهای از ایرانیان خارج از کشور لب شکایت از او گشودهاند که چرا در نامه خود در مراسم جهانی اسکار جنایات جمهوری اسلامی را در برابر جهانیان برملا نساخته است. یکی در مقالهاش در اعتراض به اینکه چرا آقای فرهادی تنها به سیاستمداران امریکا تاخته و نامی از سیاستمداران ایرانی نبرده است میگوید «مرگ خوبست فقط برای وطن؟».
باید از نویسنده و سایر معترضان به فرهادی در همین زمینه که چرا به دیکتاتورهای مذهبی ایران چیزی نمیگوید پرسید: مرگ خوب است فقط برای همسایه؟ شما که میدانید کوچکترین ایراد و اعتراض به حکومت و سردمداران نظام در ایران جرمی است که مجازات چندین سال زندان و ممانعت از کار حرفهای را دارد و چنین اعتراضاتی به حکومت ایران تصمیمگیری بسیار حساب شدهای باید باشد. چه، سلامت، جان و زندگی خود و خانواده معترض در میان است. حالا شما معترضین به آقای فرهادی چرا خودتان به ایران نمیروید و همین حرفهائی را که در اعتراض به فرهادی میگوئید که چرا نگفته است را در ایران نمیزنید: مرگ خوب است فقط برای همسایه؟!
این گونه صحبتهای ضدرژیم را هر کس، فرق نمیکند چه در درون یا بیرون از ایران بگوید و برنامه ماندن در ایران را داشته باشد، سرنوشتش، بهخصوص اگر فرد شناخته شدهای باشد، معلوم است. سرانجام شخص اعتراضکننده کمتر از آنچه بر سر سعیدی سیرجانی نویسنده و مبارز بهنام و یا در زمانی که ضعف و آثار فروپاشی از درون سراپای نظام را گرفته بر سر جعفر پناهی، هنرمند نامدار ایران آوردند، نخواهد بود.
این کامنت که با نام من یوسف آذربایجان گذاشته شده مربوط بمن نیست عین نوشته این آدم که به احتمال زیاد مامور رژیم است چنین است « درود بر استاد لوایی. به امید به رسمیت شناختن حقوق تورک ها در عیران ». من فقط از این کامپیوتر استفاده میکنم
با تشکر از مسئول کامنت ها . من هیچ کامنتی نفرستاه ام که حذف شود این آدم بی شخصیت از نام من یوسف آذربایجان استفاده میکند و مسئول کامنت ها متوجه شده و از پخش آن جلو گیری کرده . و در ضمن این نوشته نیز مربوط بمن نیست و امیدوارم حذف شود نوشته این آدم چنین است « درود بر کیانوش توکلی. به امید تجزیه ی عیران و جداشدن آذربایجان از عیران و به رسمیت شناختن حقوق تورک ها » .
معادن آذزربایجان،محض اطلاع آقای اسامه بن لادن،معدن طلای تیکان تپه که در خاورمیان نمونه است وهفده معدن طلای ریز ودرشت مانند معادن خاروانا وکرانه های رود ارس،گائولن زنوز،المنیوم سراب،اورانیوم بز گوش وسایر.