بهمن جون! قرار نبود آی" دزد آی دزد" راه بندازی ها!
هنوز جواب کامنت منطقی یکی از کاربر ها رو نداده ای که چرا کارت تحریک کردن است و همه را به جان هم انداختن و وعده اعدام کردن به این و آن دادن.
چرا کسانی مثل آقای اصفهانی را علیه مجاهدین خلق تحریک می کنی وقتی می بینی چیزی علیه آن ها نمی نویسند؟ دفعه اولت نیست که!
سعی کن تاکتیک های تازه تر از آی" دزد آی دزد" یاد بگیری تا بتونی ارتقاء رتبه پیدا کنی.
راستی یک سوأل از پان تورک های آذری ؟؟ چرا مثل یک ماه پیش از همکاری دولت ترامپ و تورکیە بر علیە کوردها نمینویسید ؟؟ آخر شما وعدە نمیدادید کە آمریکا و حکومت تازەی آمریکا و پنتا گون از ترکیە حمایت میکند در جنگ با کوردها ؟؟ راستی شما نبودید کە وعدە میدادید آمریکا با همکاری تورکیە منطقەی امن در کوردستان سوریە درست میکند ؟ راستی شما نبودید کە میگفتید تورکیە الباب را میگیرد و سپس بە منبج و رقە هم میرود ؟ خوب این وعدەهایتان چرا عملی نشد ؟ واقعأ میدانید رهبران تورکیە از رئیس جمهور و ، نخست وزیر و وزیر امور خارجەی تورکیە در چە حالی هستند ؟؟ بە هر دری زدند جواب رد گرفتند وزیر خارجەی تورکیە کە در زوریخ اجازەی سخن رانی بە ایشان ندادند در بالکن سفارت تورکیە مجبور بە سخن رانی شد و آمریکا با پیشرفتە ترین سلاحها کە حتی این سلاحها را در اختیار همپیمانهایش در ناتو نیز نگذاشتە آنها را در
سوریە در اختیار کوردها گذاشتە منجملە توپهای دجیتالی کە از 30کیلومتری هدف را دقیقأ میزند ، و هلکوپترهای آپاچی ، تورکیە وعدەی گرفتن منبج و سپس رقە را میدادند ارتش آمریکا مستقیمأ با پرچم آمریکا خط حایل بین کوردها و تورکیە را کشید یعنی خط قرمز برای تورکیە کە از الباب بیشتر یک سانتیمتر نمیتواند جلو برود و روسیە هم با شدت همکار کوردهاست در سوریە ،، و اوردغان مرتب بە آمریکا و روسیە اخطار میدهد کە با کوردها همکاری نکنند ولی هم روسیە و هم آمریکا دارند بە شدت همکار کوردها هستند ، امروز سخنگوی وزارت خارجەی آمریکا بار دیگر پشتیبانی آمریکا از کوردهای سوریە را آعلام کرد سیاست ترامپ نیز کاملأ روشن شد در همکاری با کوردها ی سوریە و تورکیە شروع کردە بە جنگ لفظی با دولت ترامپ هم مثل دولت قبلی و تهدید بە انجرلیک میکند و در همان حال وزارت خارجەی تورکیە روسیە را تهدید میکند دنیای جالبی است همە دارند کوردهای سوریە را بە تورکیە ترجیح میدهند آلمان ، فرانسە ، انگلیس ، آمریکا و روسیە تورکیە تنها جائی کە برای اخلالگری برایش باقی ماندە کوردستان عراق است کە آن هم با صف فشردەی مردم کورد بهم خوردە
بخشی از کامنت اینجانب در ذیل مقالۀ سام قندچی (مجاهدین خلق، نوع شیعی داعش) در س., 02/28/2017 - 22:06 :
«"رژیم ، مزدوران سایبری خود را به دو دسته تقسیم کرده است : گروه اول کسانی هستند که اطلاعات کافی در رابطه با مسائل سیاسی معاصر دارند. آنها در کامنت هایی که می نویسند تلاش می کنند حقایق و دروغ را با هم قاطی کنند تا خواننده را جذب نمایند و در بین کامنت های خود تلاش می کنند به هدف خود که زهر ریختن به مجاهدین و مارکسیستها است دست یابند .
اما بیشترین شناسه های مجهول ارتش سایبری افرادی هستند که با رکیک ترین توهین های ناموسی و اخلاقی در تارنماهای اپوزیسیون و فیس بوک و سوشیال مدیا فعال هستند و متاسفانه خیلی از آنها در لیست دوستی بعضی از مسئولین تارنماها و احزاب هم وجود دارند.
مزدوران ارتش سایبری رژیم جمهوری اسلامی، توله سگهای خامنه ای جلاد هستند، پس با صدای رسا باید گفت:
مرگ بر توله سگهای رهبر
"" در استراژیهای کلان ژئوپلتیکی، هیچ ائتلافی بین آمریکا و روسیه وجود نخواهد داشت "" پیشتر بحثی داشتم با جناب "" توکلی "" و اشاره کردم که "" مرکز ثقل ژئوپلتیک دنیا "" دریای سیاه است نه خاورمیانه، در حالیکه روسیه تصور میکند در حال تثبیت جایگاه خود در سوریه است "" به ناگهان، گرجستان آمادگی خود را برای ایجاد ( مقر و پایگاه ناتو ) در بندر بوتی در ساحل دریای سیاه میدهد، کیست که نداند که گلوگاه ورود و خروج به دریای سیاه، در اختیار ترکیه است. در اینجا بد نیست به این واقعیت نیز اشاره کنم که " تنش آلمان - ترکیه " با در نظر گرفتن چنین واقیعاتی قابل درک است، جدا از اینکه، اردوغان عمل گرا، سوار بر موج این تنش شده، در حال تشدید محبوبیت خود، بین ناسیونالیستها است، بر خلاف تحلیلهای آبکی تحلیلگران توده در سایت پیک نت
به مامور رذل و دریده سایبری رژیم
آفرین ! حاج آقا خوب داری برای آخوندها دم تکان می دهی. فکر می کنم در نهایت به این افتخار نائل شوی که ماتحت خامنه ای جلاد را لیس بزنی.
جدا وارد بحث شدن با کسی که چیزی نمی داند ولی پرمدعاست اشتباه است
من برای کسانی می نویسم که می خواهند بدانند
قره در ترکی به معنای بزرگ است و همچنین "پشت به آفتاب" نیز است
قره قویونلار به این معنی نیست که گوسفندانشان سیاه بوده بلکه به معنی محل سکونت آنها بوده که بازماندگانشان اکنون در مناطق مرکزی آیران و قشقایها هستند
منظور جنوب ارس بوده
و آق قویون ها متعلق به شمال ارس و قفقاز بوده اند
نخیر آسمان همان است که گفته شده
نوشته "در زبان تورکی 95 درصد افعال مصدر جعلی اند" !؟؟؟ یعنی چه ،دوستان فارس زبان جدا این جمله خنده دار نیست ؟
مثلا فرض کنید یک انگلیسی به یک فرانسوی بگوید 95 % افعال زبان شما جعلی است ...
از کجا بدانیم خروس فارسی شده خروز ترکی نیست ؟؟؟ لابد چون تو می گی ؟
"بزرگ "رو هم که جوابی نداشتی ،نه ؟
در فارسی ما "خرد" و "کلان" و "که" و "مه" داریم و "بزرگ "لغت ترکی است .
در مورد "اسیدن" دوستان فارسی زبان بیان نظر بدن که کی برای رششته رشته شدن از این فعل من درآوردی استفاده کردن ؟؟
اگر هم منظور "اَسید" است که لغت فرانسوی است اگر اشتباه نکنم ...
بله، رژیم داعش شیعه ایران و گروههای تروریست وابسته به آن باید از خاک سوریه بیرون بروند تا مردم سوریه بتوانند بدون دخالت این تروریستها مسائل و مشکلات خود را بدست خود حل کنند.
رفیق سائل ظاهرا فرق دشنام را با ترم های سیاسی نمی داند وبرای ما از فرهنگ دهخدا و معنی ادبی کلمه رذل، دلیل می آورد!! عزیز جان! معنی کلمات رایج همان معنی رایج آن هاست.
حالم از شما دو نفر (رفیق سائل و بهمن موحدی) به هم می خورد. آقا! دعوا هایتان را ببرید جای دیگر. این جا پای مقالات آقای اصفهانی عزیز چه می کنید؟ بروید جای دیگربا هم دعوا کنید و بزنید توی سر و کله هم. حالم از شما دو تا به هم می خورد. یکی بیماری پریدن به پر و پای این و آن را دارد و کشیک می دهد تا یک طعمه پیدا کند و یکی هم همه اش رذل رذل می گوید!
""" آزربایجانچیلیق، توکچولوک و روز جهانی زن """"" خانم "" Bilge Demirkoz """ دانشمند فیزیک از ترکیه، جایزهٔ ینسکو را دریافت خواهد کرد، نزدیک به ۱۱ میلیون مهاجر غیر قانونی که در آمریکا از کشورهای کمونیست زده آمریکای مرکزی سکنی گزیده اند نصفشان نیز زن هستند، به امید رهائی زنان از زنجیر کمونیزم، امروز زنان در ونزوئلا، کرهٔ شمالی، روسیه پست - کمونیزم بیشترین رنج ها، تحدیدها را متحمل میشوند. عکس این خانم دانشمند فیزیک از ترکیه را ببینید.
""" Female Turkish scientist set to receive UNESCO award """"
""" https://www.middleeastmonitor.com/20170309-female-turkish-scientist-set… """"
""" این مقاله زیر تاثیر نعشگی شدید از فرهنگ شعر و شاعری نوشته شده """ آمریکا چین را درست زمانی به دلیل زیر پاا گذاشتن تحریمهای جهانی علیه ایران جریمه کرد که "" پادشاه عربستان در سفری تجاری به چین "" رهسپار شده، این نشان از حمایت آمریکا از عربستان در مقابل جامعه شاهنامه خوان را دارد. آمریکا همچنین از پروژهٔ لوله گاز "" تاپی "" تورکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند """ حمایت میکند، کسانی که مانند یک عدّه ساده لوح "" در خارج جامعه شناسی نخوانده اند "" دیروز متوجه شدند که قیمت نفت هر بشکه "" ۳- ۴ "" دلار افت کرد، چیزی حدود ۶ درصد، این یعنی با وجود "" همکاری عربستان - روسیه "" در کاهش تولید گاز و نفت، فرکینگ در حال تثبیت جایگاه خود در بازار گاز دنیاست ، برای آن دست از شاهنامه خوانان و جامعه شناسان ساده لوح تحصیل کرده خارج، این یعنی آمریکا با تکنیک فرکینگ، شاید قادر به انزوای کامل ایران ب
با "" سلاح تکنیک فرکینگ "" خواهد بود. کمونیستهای ساده لوح نیز دیگر با اتکا به پولهای باد آورده نفت و گاز، و کشتن روحیه کار آفرینی ، امکان بقا نخواهند داشت. نه روسیه میتواند به روزگار ونزوئلا بیفتد و نه عربستان و روسیه میخاند گاز و نفت ایران، وارد بازار نفت و گاز هم اکنون "" فوق سیراب "" شود.
مطلب فوق طوری یکجانبه صحبت میکند، گوئی رژیم آخوندی پانفارس که بتدریج در حال اضمحلال است، گویا هیچ مشکل درونی ندارد.مشکلش فقط تثبیت اسد در قدرت است! از دیگر جنبه های این مطلب، خصوصیات ضد تورکی آن است، بطوری که میگوید: "ترکیه که از سرد شدن روابطش با امریکا پس از سرکوب گسترده عوامل کودتا رنج می برد..." پایان نقل قول. جناب ایشان نمی داند طوریکه رژیم پانفارس آخوندی از فشارهای آمریکا رنج میبرد، ترکیه رنج نمی برد. در ثانی ترکیه الان کیلومترها در خاک سوریه است. به آمریکا نیز اعلام کرده است به هیچکس اجازه نخواهد داد فراسوی مرزهایش نا امن کند! حال اینبار جرات پاسداران پانفارس آخوندی را خواهیم وقتی مقابل سربازان تورک می ایستند!
جناب محمد:
شما فکر کردی من تورکی بلد نیستم که اینگونه جعل میکنی
قره= سیاه + پسوند مان = بسیار سیاه
مثل قره قویونلو = گوسفند سیاه
در ضمن اسماخ نیست و اسماق است به معنی کنده شده و رشته رشته شده که از فعل اسیدن فارسی گرفته شده درباره مصادر جعلی در زبان تورکی قبلا نوشته بودم:
در زبان تورکی 95 درصد افعال مصدر جعلی اند ،اگربه افعال ترکی دقت کنید می فهمیم که بسیاری از افعال لا- له-یل-ول درخود دارند؛به نظر اینها مخفف اله مک(کردن)/ اولماق(شدن) هستند.یعنی همان واژه+ کردن- واژه+ شدن در فارسی.به عبارت دیگر شما افعال ترکیبی و مرکب را به عنوان فعل ساده و بسیط معرفی می کنید
درباره بیوک هم تنها توانستی بنویسی"خروز و تویوک " است
خروز همان خروس فارسی
بیوک را هم هر قدر میخواهی تیوک بنویس و تلفظ اش را عوض کن و جعل کن فرقی نمیکند
در ضمن جناب حسام با منطق:
تنها یکبار نشان بده من در کامنتی از اعراب پشتیبانی کرده باشم که نوشتی:
"شتباه شما این است که فکر می کنید تبلیغ و پای اندازی برای رژیم های عرب خلیج فارس در ایران گلوبال ممکن اس"
تنها و تنها یکبار نشان بده من جایی از اعراب حمایت کرده و برایشان "پا اندازی" کرده باشم
واقعا که ادم دروغ گو هیچی نداره .
جناب محمد:
توجه همه خوانندگان این سایت علی الخصوص کیانوش توکلی را به منطق گروهی که همیشه برایشان غش میکند و حرف هایشان برایش سند است جلب میکنم که بداند منطق این جماعت کدام است :
.دزدانی که "("کلی شر و ور مرجع دار (made in England ) در دست داشت")
یعنی اینکه:
"کاری نداشته باش که چی داره میگوید همیشه ببین چه کسی دارد میگوید"
امیدوارم به امتیاز دهندگان به این افراد و جریان حالا هر اسمی که رویشان میگذارید هویت طلب ،ملیت چی، چلیق و چولوق و چولوک ، اثبات شده باشد که با چه کسانی طرف شده اید و تا چه اندازه میتوانید منطق حاصل کنید
درباره حرف هایت درباره دزدی هم لطف کن چند تا "شر و ور" مرجع دار البته نه از نوع تخیلی از نوع عکس و نقشه که اصولا این منابع اذربایجان کجا هستند که بخواهند بقیه بدزدنند ما که هرچه از تورکان خواستیم چند تا مقاله از این منابع بنویسند چیزی عاید نشد در وب هم گشتیم جز سونگوز چیزی عاید نشد
جناب حسام :
از پاسخ بسیار منطقی و حق پذیر بودن حضرت عالی بسیار سپاسگذار شدیم
خوب است که در همین بحث ها خوانندگان سایت به ماهیت افراد پی میبرند که هر کسی چه جوهری دارد
امثال اين خانم هاي ايراني بايد پرت شوند ايران !!!
خانم لیلا بیات پناهجوی ایرانی كه خود را سياسي دانسته است طبق نظره دادگاه وپليس ايشان إسناد جعلي ارائه داده است و بعداينكه ايشان فقط بخاطر قبولي نزد شوهرش بوده ودر پشت صحنه با دوست پسرش همراه بوده، دیروز
بصورت غیر منتظره جهت دیپورت دستگیر و قرار بود امروز پنجشنبه نهم مارس با پرواز۹:۰۰ صبح به ایران فرستاده شود ،اما با اطلاع رساني باعث جلوگيري موقتي از ديپورت ايشان شدند.
لذا من از دولت نروژ خواهشمندم امثال مثل اين خانم ها وآقايان كه فقط دروغ ونيرنگ بازي يادگرفتن يا اينكه همين كه رسيدن اروپا از شوهران خود جدا مي شوند،هرچه زودتر بفرستند ايران تا دست عبرتي شود براي همگان.
ومن از گذاشتن خبر دفاعيه از ايشان وجلوگيري از ديپورتش بسيار متاسفم واز دولت نروژ پوزش ميخواهم.چراكه خبر اشتباه به دستم رسيد.
آقای منوچهر عزیز، این پانفارسیسم است که با ط دسته دار به روح و مغز و مخ و شخصیت و اعتماد بنفس خودمان و کودکانمان در مدارس فارسی زبان اجباری تجاوز کرده، و ما را از حق آموزش بزبان مادری محروم ساخته، این ما هستیم که در اثر انرژی حاصل از تبعیص صد ساله، یکپارچگی ایران دیگر هیچ جذبه ائی برای ما ندارد، مثل اینکه شما یک چیزی هم از ملتهای بی هویت شده طلبکار هستید؟ تازه شما بخاطر آگاهی آنها به حقوق فردی و هویتشان شان آنها را به گرفتن انتقام تهدید می کنید؟؟؟!!!
این کامنت که با نام من یوسف آذربایجان گذاشته شده مربوط بمن نیست کامنت این فرد چنین است « درود بر آقای تقی روزبه. سوسیالیسم مورد نظر بهمن موحدی، امتحانش را در شوروی و کوبا و چین و کره شمالی پس داده است. » قابل توجه مسئول کامنت ها من فقط از این کامپیوتر استفاده میکنم و شم میتوانید جلو کامنت گذاری این فرد را بگیرید که البته اکثرا این افراد برای بد نام کردن دیگران از نام افراد استفاده میکنند
قدیما عرق خورها در ماه رمضان و محرم عرق خوری را تعطیل کرده و دیندار می شدند و خودشون را برای علی و حسین و ابوافضل هلاک می کردند، آقا تا این ماههای عزاداری تمام می شد، دوباره روز از نو روزی از نو ، عربده کشی ها مست بازیها در محله شروع می شد، من نمی دانم به چه علتی روز زن که می شود گذشته ها در ذهنم تداعی می شود، و این حمایت از خانمها را طرف احزاب و گروهها را زیاد جدی نمی گیرم ، چون اکثرا خود این مدافعان حقوق خانمها در زندگی خصوصی حقوق آنهارا رعایت نمی کنند، و بیشتر فرمالیته و حالت ترحم گونه می باشد، و بیشتر ژست می باشد تا شناخت حقوق فردی انسانها، در مورد مشکل ملیتها هم همنطور است ، بیشتر حالت ترحم است تا برسمیت شناختن واقعی حقوق فردی انسانها، کلماتی مثل حیونکی خانمها و یا ترکها در حقشون اجهاف می شه، کل حمایت تئوریک و عملی آنها از حقوق زنها و ترکها می باشد،
مسئولان و کاربران محترم ایران گلوبال، من با نوشته های اقای بامدادان موافق نیستم ولی ایشان هم حق دارند نظر خود را بنویسند .من نیازی به شناسائی این فرد ندارم ولی اگر شما این فرد را با نام و چهره میشناسید حرفی نیست.. کار بر محترمی ایشان را وابسته به نظام اسلامی میدانند و این خود بسیار پرسش بر انگیز است .پیروز باشید .
این فرد تجزیه طلب آذری که مدام علیه بهمن موحدی کمنت میگذارد ، هودش مشکوک است چون سیاست تهمت زدن کار ارتش سایبری است.
چرا کیانوش توکلی اجازه میدهد این شخص مدام علیه مبارزان و مدافعان ایران در اینجا کمنت بگذارد ؟
من فکر کنم توگلی بدلیل کینه اش به چپ ها مدام اجازه میدهد اینگونه اشخاض پان ترک ضد ایران در اینجا دیگران را هراب کنند.
چرا کلید کمنت گذاری را از این دیوانه فاشیست نمی گیرید ؟ این ثابت کرد که این مغول تبار صلاخیت آزادی نظر در میان پارسی نویسان را ندارد.
جناب اسامه،
پاسخ شما را آقای ناصر کرمی با استدلال منطقی و محکم داده است. شما به نجد عربستان باید برگردید.
اشتباه شما این است که فکر می کنید تبلیغ و پای اندازی برای رژیم های عرب خلیج فارس در ایران گلوبال ممکن است.
آیندە ایران چگونە رقم خواهد خورد؟ به این پر سش روشن باید مردم ایران در یک انتخابات ازاد و یا رفراندم پاسخ روشن و تاریخی دهند و نمایندگان خود را انتخاب و در مجلس به همه این مشکلات رسیدگی کنند..جنگ داخلی و دخالت خارجی بسود مردم ایران و هیچ گروهی جز عوامل بیگانه نیست .راهی جدا از راه انتخابات ازاد یعنی جنگ داخلی و تجزیه و پیروزی جریانی خونریز و خونخوار و وابسته و مرتجع بنام سازمان رجوی میباشد .جریانات تجزیه طلب باید بین یک جنگ داخلی و دمکراسی پارلمانی یکی را انتخاب کنند. تصور نشود که تجزیه طلبها با رجوی کاری ندارند نه بر عکس رجوی با همه شما کار خواهد داشت که تصور ان بسیار روشن است . جای تاسف است که جریانات چپ از هم اکنون مهر سکوت بر دهان زده و در انتظار رسیدن بلا از اسمان هستند .
سازمانهای سیاسی بخاطر همکار ی نکردن و نداشتن نظر مشترک مسئول هر گونه نابسامانی و خونریزی و قتل عام در اینده هستند . با پوز خند زدن رفقا و بورژوازئی خواندن نظرات مخالف و طبقاتی دیدن راه حلی منطقی و متمدن نانه بوجود نخواهد امد . نقل قول زیر شعا رنیست یک برنامه است که از سوی سازمان رجوی پی گیری میشود .خطر را بشناسیم و از هم اکنون قدم های سنجیده برداریم .
(پس از سرنگونی آخوندها ، مردم ایران با سرکوب تجزیه طلبان، چه پان کردها چه پانترکها و چه پان عربها موافق هستند. کسی که دنبال خیانت به خاک و تکه پاره و یوگسلاویزه کردن ایران باشد را نباید به او ذره ای رحم کرد.)
مثل اینکه این آقای بهمن موحدی همانند دیگر مجاهدین جز تهدید و وعده کشتن و خون حرف دیگری بلد نیست .حداقل از نویسندگان و کامنت نویس های این سایت یاد بگیر چون کسی به این حرفهای تو کوچکترین ارزشی نمیدهد و تو خودت را بی خودی اعلاف کرده ای.اما راجع به مقاله که بنظر من باید پارگراف آخر مقاله خوب مطالعه کرد و کسانی که خواهان زندگی مسالمت آمیز برای مردمان مکانی که ایران نامگذاری شده است حتما روی پارگراف آخر مقاله مکث کنند چرا که ملل غیر فارس در ایران برای خود الگو هائی برای زندگی دارد مثلا برای ما جمهوری آذربایجان شمالی اعلارغم انتقاد هائی در زمینه دمکراسی وارد است الگو است و برای ملت تورک آذربایجان جنوبی باید همان امکانات فرهنگی و اجتماعی داده شود تا خود را مقید به شهروند ایران بدانند و گرنه جز استعمار و بردگی در چهاچوب ایران چیز دیگری متصور نیست حالا اگر خوشتان میاید یا نه این یک حقیقت است
حقیقت است و این بحث سالهای سال است که در بین روشنفکران تورک آذربایجان رایج است که در چهارچوب ایران و با این افکار شونیستی مخالفان و اوپوزیسیون رژیم ایران امکان رسیدن به حقوق برابر با ملت فارس موجود نیست . برای مثال وقتی سازمان مجاهدین حتی حرف زدن به جز فارسی را در تشکیلاتش ممنوع میکند آیا به حکومت برسد چه ها که نخواهد کرد .
غیر ممکن است که یک ترک ناسیونالیست بتواند یک نظریه درست در خور جامعه ایران بدهد.
اولین کاری که باید نمود. قلمهای اینها را باید ازشان گرفت. و از ورود به این سایت ممنوعشان کرد.
ویک آموزش 5 ساله علم سیاست یرایشان در یکی از جزایر خلیح فارس در گرمای 45 درجه سانتیگراد تشکیل داد.
شونیسم و راسیسم و ناسیونالیسم و سپاراتیسم در تاریخ بشر فقط موجب گمراهی و خشونت و خونریزی و جنایت شده.
زنده باد ایران !
برقرار باد سوسیالیسم. دمکراسی. جمهوری. یکپارچگی ایران متمرکز و مردمی!
نوشته : " از 7 میلیون کورد یک و نیم میلیون نفر مشغول کارگری و رعیتی مجانی در شهرهای مرکزی و تقویت نظام سلطه می باشند! "
با این حساب اگر متوسط تعداد هر خانوار کورد 5 نفر باشد تقریبا مردان تمام خانواده های کوردستان ترک دیار کرده و مشغول کارگری در ولایت غریب هستند و اگر به کوردستان بروید مردی نمی بینید و با شهر زنان مواجه میشوید اگر با خانواده مهاجرت کرده باشند هم که دیگر کسی در کوردستان باقی نمانده! از اینجا میزان اعتبار این مثلا مقاله را می توان حدس زد.
کل نقشی که برای کردها نوشته رعیتی مجانی یک میلیون کارگر کورد در شهرهای مرکزی ایران می باشد!( صلواتی کار می کنند بدون مزد!) یعنی بود و نبود شما در جغرافیای ایران هیچ تفاوتی ندارد. این تعیین تکلیف کردن برای ایران هم حرفهای بزرگتر از دهان است. همین الان اقلیمک عراق با کمک ایران و غرب سرپا مانده.
بقول پانترکها
تبریز توسعه یافته ترین و صنعتی ترین منطقه کشور است که ورود و اشتغال مهاجر خارجی چه افغان و چه عراقی ( از جمله کردهای عراقی) در آنجا ممنوع می باشد و کردها هم جرات رفتن به آنجا را ندارند، این یک میلیون کارگر کورد چرا به تبریز برای کارگری نمی روند و به شهرهای مرکزی می روند؟! نان شهرهای مرکزی ( تاریخی) را می خورید طلبکار هم هستید. اگر جرات داری برو تبریز ببین نانی که گیرت نمی آید جانت را هم ممکن است بگیرند.
البته همین کارگرهای کورد نیز در سایه ملت سازی های یک قرن گذشته و آموزش اجباری زبان فارسی و فراموشی خاطرات قدیمی می توانند به جاهای دیگر برای کارگری بروند وگرنه تا 100 سال پیش کوردها در کوهستانهای مرز ایران وعراق و ترکیه محبوس بودند و شهرهای مرکزی هم هر کدام دیوار قطوری دور خود داشتند و کوردها و سایر عشایر پنهان شده در کوهستانهای زاگرس تنها برای غارت و راهزنی به شهرهای دامنه زاگرس می رفتند باز خدا را شکر ملت سازی و امنیت برقرار شده و برای کارگری می توانید بروید
نفت و گاز کشور هم در مناطقی است که خود را فارس می دانند. در همان اهواز هم اکثریت با فارسها می باشد بعد لر و بختیاری و تعدادی هم عرب
جناب محمد
فارس افغان زاده از نظر علمی و تاریخی عبارتی نادرست است درست آن ترک افغان زاده می باشد چون:
افغان یعنی قوم پختو ( قوم طالبان و محمود افغان ) که تا پیش از صفویه در شمال هند و پاکستان زندگی می کردند و همیشه دشمن ایرانیان بوده اند و در تواریخ قدیمی آنها را از نسل ضحاک تازی معرفی کرده اند. مردم ساکن افغانستان نیمی ازبک و هزاره هستند که از نژاد ترک و مغول و دارای قیافه های مغولی می باشند ( شبیه یکی از ترکان پرکار این سایت!). بقیه هم پختون یا پشتون عرب تبار هستند که حتی طبق آزمایشات یک دانشمند هندی احتمال می دهند دارای اصل یهودی باشند. گروه کمی هم عرب فارسی زبان شده هم دارد بنام تاجیک. ( این افغانها از زمان صفویه نواحی جنوب رود هیرمند را اشغال کردند. انگلستان در اواخر قرن 19 و بعد از جدا کردن آنجا از ایران بنام این افغنها افغنستان نامید و همه قومهای ساکن این جغرافیای
ساخته انگلیس امروزه افغانی نامیده میشوند مثل اینکه به یک کرد تبعه ترکیه بگویید ترک!) بلوچها شاخه ای از همین افغانهای پشتو می باشند که بعد تهاجم محمود افغان به منطقه وارد شدند. از ایرانیان قدیم آنجا چیزی باقی نمانده
با توجه به آزمایشات ژنتیکی که در همین سایت منابع آن بارها معرفی شده 40 درصد مردم آذری ژن عرب و 40 درصد مغول و ترک دارند( تعداد زیادی قبایل عرب در صدر اسلام به منطقه آمدند و در صده های بعد تبریز پایتخت مغولها بوده در زمان صفویه هم قبایل ترکمن قزلباش از عثمانی به آذربایجان وارد شدند) پس ترک افغان زاده درست تر می باشد. هم اکنون نیز ظاهر مغولی به شکل ژن مغلوب در سیمای اکثر مردم آذربایجان و حتی مردم ترکیه دیده میشود. اکثرا چشمان تنگ و نیمه مغولی دارند. حتی چشمان اکثر هنرپیشه های ترکیه نیمه مورب و کجه و کوله و بعضا نیمه مغولی است اگر از نزدیک دقت کنید متوجه میشوید. ژن مغولی در چشمان تاثیر گزار است. البته باعث تاسف است که برادران و همنژادان افغان و عرب عراقی خودتان را در سالهای گذشته به آذربایجان راه ندادید.
البته مهم نژاد نیست مهم کارهای نیک و بد انسان است هابیل و قابیل هم برادر بودند اما یکی دیگری را کشت.
مقاله ، خوب اغاز می شود ولی احکام و ادعا های بسیاری را بدون مکث و ارائه آمار و دلایل پشت هم ردیف می کند. بطور مثال از «نفت عرب » سخن می گوید بدون اینکه اماری از بافت مذهبی و جمعیتی خورستان را ارائه نماید . ویا ادعا می کند که :« یک ایرانی زمانی بە دموکراسی نیاز خواهد داشت و یا معنای واقعی دموکراسی را خواهند فهمید کە ایران تجزیە شدە باشد » ویا نتیجه می گیرد که « امروزە موضوع ملی در ایران بهمراە مشکلات منطقەای و بین المللی دست بە دست هم دادە و ایران را بە سراشیبی سقوط سوق دادە است » دلایل همگی بر تجزیه ایران استوار است با این وجود صوفی زاده اضافه می کند که :
« هنوز هم برای ایران فرصت هست تا از مدل جمهوری فدراتیو روسیە برای حل مسئلە ملی در ایران استفادە کنند» البته اگر سیاست های نا بخردانه رهبری جمهوری اسلامی بدین شکل ادامه یابد ، ایران می تواند به کمک سعودی ها ، امریکا و اسرائیل تجزیه شود. اتفاقا استراتژی سپاه _ خامنه ای بر همین مبنا تجزیه ایران استوار است ؛ آنان کاملا از حمله نظامی به منظور تجریه ایران استقبال می کنند (نگاه کنید به تحریکات ایران علیه امریکا و اسرائیل ) اساس تحلیل صوفی زاده بر این مبنا قرار گرفته است که جمهوری اسلامی را چوب خشک فرض می کند و متوجه نیست که رزیم شیعه اسلامی ایران ، طرح حلال شیعه را نه تنها طرح ریزی کرده است بلکه پس از سقوط صدام به سازماندهی نظامی شعیان عراق ، سوریه ، لبنان ، بحرین و حوثی های یمن پرداخته است و هم اکنون تنها، یکصد هزار موشک در دست حزب الله لبنان است . جناب هادی فراموش می کند که در آغاز حمله داعش به اقلیم کردستان این جمهوری اسلامی بود که به کمک مسعود بارزانی آمد وبا ارسال سلاح قبل از متحدان غربی منطقه ای کردها از درهم شکسته شدن اقلیم کردستان توسط داعش جلو گیری کرد . نگاه کنید به استراتژی سعودی ها ، اسرائیلی ها و امریکا یی ها در باره ایران که مبتنی است که بر عقب راندن ایران از لبنان ، سوریه ، عراق و.. است ؛ نه سرنگونی ویا تجزیه ایران...(عربستان برای پیشبرد استراتزی خود به مجاهدین خلق و کردها کمک مالی _ تسلیحاتی می کند بنظر می رسد که این کمک رسانی جنبه تاکتیکی داشته باشد). بنظر من علیرغم همه ی ناکامی ها جمهوری اسلامی توپ در زمین ایران است . این را من نمی گویم این را حاکم بحرین از زبان سعودی ها می گوید اگر ایران یک قدم واقعی بردارد آنان دو قدم بر می دارند . ایران با 14 کشور همرز است هر گونه تجزیه و جنگ داخلی ، 14 کشور را منطقه را به آشوب می کشد ، مردمان این 14 کشور می دانند که سوریه ای شدن ایران بسود هیج کس نیست . از سوی دیگر بنظر می رسد که 2 استراتژی در جمهوری اسلامی موجود است یکی امنیت ایران را در تنش زدایی منطقه ای و بین المللی و آشتی ملی در داخل می بیند (اصلاح طلبان) و دیگری استراتژی سپاه _ خامنه ای است که بدنبال حلال شیعه هستند و از تجزیه ایران استقبال می کنند تا بر مناطق نفتی منطقه (شیعه نشین) حکمرانی نمایند. اینکه کدام استارتژی در ایران پیروز خواهد شد، بستگی به پارامترهای زیادی دارد از جمله: سیاست منطقه ای دولت ترامپ، سیاست های منطقه ای پپوتین ، چین ، ترکیه دارد همچنین بروز اعتراضات مردمی ، نتیجه «انتخابات» ایران و خیلی از پارامتر های دیگر دارد که واقعا پیش بینی اینده ایران را بشدت دشوار می کند. شایان ذکر است که سیاست خارجی دولت ترامپ نا مشخص است . ترامپ قصد دارد که روسیه را از چین جدا کند ، بدنبال حقوق بشر نیست با سیاست ایران در سوریه موافق است . با این وجود سیاست ضد ایرانی ترامپ می تواند با چند عمل تروریستی گروههای سنی مذهب و امتیاز دهی سیاسی و اقتصادی تغییر نماید.
لذت می برم وقتی می بینم مزدوران سایبری رژیم اینگونه به جلز و ولز می افتند و پرت و پلا می گویند. مامور و رژیمی معرفی کردن مخالفان واقعی جمهوری اسلامی، حربه ای کهنه و نخ نما شده است و دیگر این حربۀ موذیانه، هیچ کسی را فریب نمی دهد.
در 35 سال گذشته، هرگاه رژيم دربحرانھای داخلی و بين المللی غرق ميشود، برای جلوگيری ازريزش بيشتر نيروھايش، به شيوه ھای مختلف سعی مي كند، به دشمن اصلی خودش يعني شورای ملی مقاومت و مجاھدين خلق ايران، به هرميزان كه بتواند ضربه بزند . اگر توانش را داشته باشد،ضربه نظامي و تروريستی ، واگر توانش را نداشته باشد , ضربه سياسی و يا تبليغاتي و رواني به تشكيلات مجاھدين بزند . زيرا متلاشي كردن تشكيلات مجاھدين، خوابھای پنبهدانه ای است كه رژيم سالھاست, گه ، لپ لپ ميخورد وگاه دانه دانه.
اینجانب در این تارنما با مزدوران کثیف سایبری رژیم جمهوری اسلامی و تجزیه طلبان و سلطنت طلبان
در افتاده ام و طبیعی هم است که این خائنین به خلق ساکت نمی نشینند و موذیانه علیه اینجانب شانتاژمی کنند و اتهامات ناروا وارد می کنند .
آشنای گرامی سلام،
رذل به نقل از دهخدا، عمید، معین... صفت است ونه لیچار؛ رذل=سفله، فرومایه، پست، حقیر، دنی، دون، رذیل، لئیم، ناکس....
شما مجبوری بطور ناکافی در وصف رجوی از خائن و مزدور استفاده کنی! حالا شما بگین کسی که پس از تجربه شهرام، مرکزیت دمکراتیک رو تعطیل می کنه! همچون خمینی، ولی فقیه میشه! واسه ردگم کردن، بهمراه اون کالای جنسی فیل انقلاب ایدئولوژیک هوا می کنه! مطالعه وتفکر رو ممنوع و همه اعضا رو عنصر اجرایی می کنه! با کلک، افرادی مثل ما رو گوشت دم توپ واسه بقدرت رسیدن میکنه! وارد زندگی زناشویی شده، فرزند رو از خونواده جدا و عشق و رفاقت رو ممنوع میکنه! تقریباً همه رو جیره خوار رژیم میخونه! واسه بقدرت رسیدن ماتحت صدام ونتانیابو و جانیترین امپریالیستها رو می لیسه! همش به دنبال جنگ امپریالیستیه! یه سازمان رو تبدیل به فرقه میکنه! و... رو بجز رجوی رذل با چه صفت دیگه ای میشه نامید؟
یه سازمان رو تبدیل به فرقه میکنه! و ... رو با چه صفت دیگه ای میشه نامید؟ اپورتونیست، نارسیست، الینه، دجال، مازوخیست، مجنون، دیوانه، اسکیزوفرنیک، مالیخولیایی ...؟ می بنین بعنوان صفت و نه لیچار رجوی رذل چکیده همه صفتهای دیگه ای که میتونه به ذهن هر کدوم ما برسه.
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های آلبانی و هزار اشرف یادتون نره!
یکم اینکه میخواستم از نویسنده ی این مقاله بپرسم آیا شما منکر این هستید که در چند سال اخیر تعداد زیادی از عوامل رژیم اسلامی به کشورهای غربی رفته و مشغول فعالیت های خاص خود هستند؟
حالا اگر این را بپذیرید, بفرمائید رئیس یک کشور با چه دستور دیگری میتوانست جلوی رخنه ی این عوامل را بگیرد؟
بنظر من با توجه به نفوذ بسیار بالای حکومت اسلامی ایران در کشور عراق که براحتی میتوانند پاسپورت عراقی برای عوامل شان تهیه کنند کار اشتباهی بود که عراق را از لیست تروریست ها خارج کرد و برای فرمان خودش یک ترک ایجاد نمود.
نویسنده ی مقاله ظاهرا از طیف معروف به اصلاح طلبان هستند و بدیهیست که برای تائید حرفهای خودشان,از کیهان و دیگر رسانه های رقیب نقل قول منفی میاورند.و اعتراض آزادی خواهان ایران را همسو با اعتراض کیهان مینماید در حالیکه این یک ترفند قدیمیست و دیگر کارائی ندارد.
مسئولان و کاربران محترم ایران گلوبال،
لطفا این چند سطر را با احساس مسئولیت و با دقت بخوانید:
نکته ای را مدتی است می خواهم به عنوان یک فرض خیلی محتمل با شما دوستان در میان بگذارم.
اگر دقت کنید متوجه می شوید که کاربری که تحت عنوان "بهمن موحدی بامدادان" در این سایت نظر می گذارد، از یک طرف مرتبا شعار های حمایت از کمونیست ها و مبارزان و مجاهدین خلق می دهد و از طرف دیگر با حرف های سخیف و نفرت انگیز و تفرقه افکن خود همه را نسبت به کمونیست ها و مبارزان و مجاهدین خلق، بدبین و از آن ها منزجر می کند.
همین یک کار سیستماتیک و بی وقفه او کافی است که از خود بپرسیم نکند او از عناصر بسیج سایبری رژیم باشد تا از طریق دفاع بد و دشمن تراشی قصد خراب کردن اذهان خوانندگان را نسبت به کسانی که از آن ها دفاع می کند داشته باشد.
این توهین های مکررش به
این توهین های مکررش به آقای اصفهانی هم به احتمال خیلی زیاد می تواند به منظور تحریک ایشان علیه مجاهدین خلق باشد. چون همه کسانی که با آقای اصفهانی آشنایی دارند و کار های ایشان را دنبال می کنند می دانند که ایشان خیلی به ندرت چیزی درباره مجاهدین می نویسند و اصلا مقالات و شعر هایشان از جنس و جنم و طبیعت دیگری است. اگر این آقای بهمن واقعا دوست دار مجاهدین باشد قاعدتا باید نسبت به آن چند نفری که در حال حاضر آثار نوشتاری و صوتیشان هر روز در همین سایت منتشر می شود و چند سالی است که مخالف پیگیر و فعال مجاهدین شده اند حساسیت نشان دهد نه به آقای اصفهانی. اما با کمال تعجب می بینیم که قضیه کاملا و تماما بر عکس است.
علتش آیا این نیست که چون آقای اصفهانی در باره مجاهدین خلق خیلی ملاحظه می کنند باید ایشان را تحریک کرد و با توهین های مرتب، نهایتا ایشان را به موضع گیری های شدید علیه مجاهدین واداشت؟
اگر این کار آقای بهمن را کنار تحریکات بی وقفه دیگرش در این سایت بگذاریم سمت قوی تر احتمال ما به کدام طرف خواهد بود: عضو تربیت شده و برنامه دار بسیج سایبری رژیم یا مثلا کمونیست و دوستدار مجاهدین؟
من شخصا هرچه بیشتر در کار آقای بهمن دقیق می شوم بیشتر به احتمال اول فکر می کنم.
به هر حال، امیدوارم که مسئولان و خوانندگان گرامی ایران گلوبال با هوشیاری و دقت لازم، محیط این سایت را از دستبرد عناصر بسیج سایبری رژیم که گویا خیلی هم به این سایت حساسیت دارند مصون و محفوظ نگاه دارند.
جا دارد از متانت و بردباری و هوشیاری آقای اصفهانی هم تشکر ویژه داشته باشم و امیدوار باشم که ایشان همچنان به متانت و بردباری و هوشیاری خود ادامه دهند.
با احترام
به آشنا
نوشته های ارزشمند اصفهانی !!!! اصلاً نوشته های اصفهانی ارزش ادبی ندارد، و اگر من به جای آقای توکلی بودم به خاطر حفظ شان سایت ، نوشته های این فرد را اصلاً منتشر نمی کردم. در ضمن اینرا هم بدان که خود این نوشتۀ اصفهانی و فضای زیر نوشتۀ اصفهانی که آکنده از چاپلوسی های مهوع آور است ، آلوده است . محمدعلی اصفهانی یک نارسیست به تمام معنا می باشد و این در حالی است که اصفهانی چیزی در چنته ندارد . در ضمن این فرد کینه و ضدیت هیستریکی با مبارزین و رزمندگان خلق قهرمان ایران دارد.
اینرا هم باید بگویم که کاملا قابل درکه ، جن از بسم الله میترسه و مزدوران سایبری رژیم جمهوری اسلامی از سازمان مجاهدین خلق ایران .
مزدوران سایبری آخوندها ، جنگ روانی شدیدی را علیه مجاهدین در فضای اینترنت پیش می برند. مثلا مدام به مریم ومسعود رجوی توهین می کنند و یا به دروغ دم از آزادی وبرابری می زنند و به دروغ
می گویند که نگران "ساکنین آلبانی" هستند.
مزدوران سایبری رژیم جمهوری اسلامی قصد دارند یک فضای نفرت و ضدیت نسبت به سازمان مجاهدین خلق ایران در سایتهای اپوزیسیون ایجاد کنند.
وزارت اطلاعات آخوندها ، با اسلوب و روش های خاص از جمله با استفاده از مزدوران سایبری خود تلاش می کند که ویروس نفرت و ضدیت خود نسبت به مجاهدین را به خلق ایران نیز منتقل کند و در این راه هیچ ابایی هم از دروغگویی و تهمت زنی نداشته وندارند.
نوشته ای از نرگس غفاری به مناسبت 8 مارس روز جهانی زن
من یک زنم
زادگاهم ایران. نژادم آریایی. رنگ پوستم سفید، موهایم سیاه، بختم سیاهتر،
من یک زنم.
سالهاست که به جرم زن بودن، تحقیر شدهام. سالهاست به همین جرم، ضربههای تازیانه، بدنم را کبود و راه راه کرده است. سالهاست که بر سر_ دارم،
من یک زنم.
به زور بیحجابم کردند و بهزور محجبه. بهزور لختم کردند و بهزور پوشیده. بهزور خوشبختم کردند و بهزور سیه روز،
من یک زنم.
به زور از من عروسکی مامانی ساختند و بهزور مامانی عروسکی. بهزور به مدرسهام فرستادند و بهزور به کنج خانه،
من یک زنم.
تفکر: جرم. اظهار وجود: جرم. زن بودن: جرم،
من یک زنم.
اینک با کوله باری از درد، در چشمان بیفروغ فرزندم، می نگرم. رنگ زردش را میبینم. اما سر خود را بالا میگیرم و حق خود را میطلبم،
من یک زنم.
از فروش تنم، تمامی کوچه پس کوچههای شهر را یاد گرفتهام و با دود غلیظ تریاک، خو. اما سر خود را بالا میگیرم و حق خود را میطلبم،
من یک زنم.
آری من یک زنم. تحمل و صبرم زبانزد عالم و آدم. ولی صبرم، لبریز شده و تحملم به پایان رسیده. در طلب آزادی ام. در طلب رفاه. و آزادیام در نبود ارتجاع مذهبی حاکم است،
من یک زنم.
فرزندم را بغل میگیرم و به خیابان میروم. وسط میدانی پر رفت و آمد، میایستم. مشتم را گره میکنم و 'زنده باد آزادی' سر میدهم. از گوشه و کنار، سگهای هار، به سرم میریزند. فرزندم را بالای سرم نگه میدارم و فریاد میزنم: مرگ بر ارتجاع. با باتون و زنجیر و قنداق تفنگ، به جانم میافتند. لباسهایم پاره پاره میشود. روسریم میافتد. از لای خون سرازیر شده سرم به سوی چشمهایم، کلاغ- سیاهی را میبینم که روسری را برداشته و سعی دارد، آن را بر سرم بگذارد. از ضربههای سگهای هار به زانو افتادهام. قدرتی در خود میبینم. بلند میشوم. با یک دست، فرزندم را محکم میگیرم و با دست دیگر، بهصورت کلاغ- سیاه چنگ میاندازم. خون از چشمانش فوران میزند. امان نمیدهم. چادر از سرش کشیده و با مشت و لگد به جانش میافتم. دیگر ضربههای سگهای هار را حس نمیکنم. به زمین میافتم. فرزندم را رها نمیکنم. دهانم پر از خون است. بوسهای از فرزندم میگیرم. چشمانم را با پشت دستم پاک میکنم. همه چیز را قرمز میبینم. صورتم را روی آسفالت سرد میگذارم و فرزندم را محکمتر میفشارم. سگهای هار، رهایم کردهاند. با عجله از من دور میشوند و به اطراف میدوند. تنها چکمههای خونینشان را میبینم. صداهای ضعیفی میشنوم، اما آشنا. نزدیکتر میشوند و دیگر به خوبی میشنوم فریادشان را: زنده باد آزادی، زنده باد آزادی، مرگ بر حکومت آخوندی.
فرزندم را به سینه میفشارم و سعی میکنم بلند شوم. سخت است. زیر بغلم را میگیرند و از زمین بلندم میکنند. احساس سنگینی میکنم. سرم را که بلند میکنم، میدان را مملو از زن و مرد خشمگین میبینم. با سنگ و چوب و هر چه در دست دارند به جان سگهای هار افتادهاند. صدای هلیکوپترها از دور شنیده میشود، با شلیک گلولههایشان. اما یکی پس از دیگری به زمین سقوط میکنند. سگهای هار با اضافه شدن بر جمعیت هول کردهاند و در پی یافتن سوراخی برای فرار. درب هر خانه را که میزنند تف است که به سویشان سرازیر میشود. زنها با کفگیر و ملاقه و دسته هاون و ناخن و مردها با مشت و لگد به آنها حمله میکنند. سگهای هار، آنقدر ترسیدهاند که یادشان میرود مسلح هستند.
هوا تاریک شده و آسمان شهر با برق ترقهها و نور هزار رنگ فشفشهها، روشن میشود. پیروز شدیم. آزاد شدیم. گفته بودیم آزادی حق ما و پیروزی از آن ماست.
و من با تنی لت و پار، فرزندم را میفشارم و بوسه هاست که نثارش میکنم.
لبخندم پنهان شدنی نیست، اینک آزادم. سرفرازم. به قدرت خود ایمان آوردهام و ترس را از خود رهانیدهام و غرق غرورم.
فکرم: آزاد. وجودم: لازم. زن بودنم: افتخار،
من یک زنم.
روز جهانی زن بر همه مردان و زنان آزادیخواه خجسته باد
شعری به مناسبت 8 مارس روز جهانی زن
نان و رز (نان و زندگی بهتر)
شعر از جیمز اوپنهایمن
به پیش، خواهران من، به پیش،
بانگ صدای ما رسا است.
از جای برکنیم،
نرده آشپزخانههای دود گرفته،
و کارخانههای بیروح را.
بهسوی روزی روشن و نورانی گام برداریم.
همه با هم بخوانیم نان و زندگی بهتر، نان و زندگی بهتر
به پیش، خواهران من،
مبارزه ما نیز، برای مردانی است،
که برای ما کودک میسازند،
ولی خود، همیشه کودک ما هستند.
دیگربس است،
زندگی جانوری، برای تکهیی نان.
ما زندگی بهتر میخواهیم.
به پیش، خواهران من،
بر گور زنان بیشماری، که برای نان فریاد کشیدند.
نه زیبایی، نه عشق، بیگاری برای همه.
بکوشیم برای زندگی بهتر،
نهتنها برای نان
به پیش، خواهران من، به پیش،
روز های بهتر درراه است.
ما همه را،
بهدنبال آرمان والای خود خواهیم کشاند.
دیگربس است،
بهره کشی،
رنج ده تن، آسودگی یک تن.
برای هر کس، نان و زندگی بهتر،
نان وزندگی بهتر.
نقش موثر زنان و به طور کلی جنبش برابری طلبانۀ زنان درمبارزات مردم ایران ثابت می کند، مبارزه درراه حقوق دمکراتیک از جمله و خصوصاً حقوق انکار ناپذیر زنان و رهایی از تبعیض جنسیتی تا چه حد درتقویت و قوام مبارزه سراسری با اهمیت وغیر قابل چشم پوشی می باشد. بنابراین شگفت آور و تصادفی نیست زنان درجنبش مردمی برضد رژیم سفاک و غارتگر جمهوری اسلامی فعال باشند و ابتکارات آنان در صحنه مبارزه، سیاست ومانورهای مرتجعین حاکم تحت هدایت ولی فقیه ارتجاع را به چالش بگیرند.
جامعۀ ما آبستن حوادث بزرگی است، علی رغم تلاش مزدوران خامنه ای جلاد و نهادهای سرکوبگری چون سپاه پاسداران ضدخلقی، مبارزه با استبداد و ارتجاع پایان نیافته و یاس و سرخوردگی برجنبش حاکم نیست. درنبرد سرنوشت ساز پیش روی، جنبش زنان نقش مهم و وظایف خطیری بردوش دارد. بخشی از سطح آمادگی مبارزاتی توده ها علیه دیکتاتوری ولایت فقیه، وابستگی
تام و تمام به توانایی و تاثیر جنبش زنان دارد. باید این توانایی ها را تقویت کرده و برای رویارویی تعیین کننده آماده شد.
رهایی زنان نمیتواند بدون پیروزی سوسیالیسم به دست آید. در سال 1875 در نیویورک، زنان کارگر برای برخورداری از شرایط بهتر، دست به تظاهرات زدند.
در یک تظاهرات که در روز 25مارس1911، در یک کارخانه پارچهبافی در نیویورک رخ داد، درهای کارخانه برای جلوگیری از بیرونرفتن زنان، پیشاز پایان ساعت کار بسته شد، و یک گروه از زنان کارگر در آتشسوزی کشته شدند.
برای نخستین بار، اندیشه گزینش روزجهانی زن در17آگوست 1907، در نخستین گردهمایی جهانی زنان سوسیالیست، در شهراشتوتگارت آلمان پای گرفت، دراین گردهمایی، پنجاهوهشت گروه نمایندگی شرکتکننده، برآن شدند، تا یک دبیرخانه جهانی به سرپرستی خانم کلارا زتکین (Clara Zetkin) سردبیر روزنامه آلمانی برابری Die Gleichheit برپا نمایند، تا بتوانند تلاشهای زنان جهان را، برای بهدستآوردن برابری حقوق سیاسی با مردان، وبرخورداری از حقرأی، سازماندهی نمایند. این گردهمایی، از
پشتیبانی کنگره بزرگ سوسیالیستها برخوردار شد. در آنزمان سازمانهای دفاع از حقوق زنان کموبیش در گوشه و کنار جهان پای گرفته بودند، ولی هیچیک از نیروی بسندهیی برای رسیدن به حقوق سیاسی برابر با مردان برخوردارنبودند.
دربرخی از کشورها و در کارخانهها، زنان، سندیکاهای ویژه خود را داشتند، ولی دستمزد زنان همواره کمتر از مردان بود. زنان ازهیچگونه حقوق سیاسی برخوردارنبودند.
تا آن تاریخ، تنها در دو کشور فنلاند و نروژ، زنان از حقرأی برخوردار شده بودند، و یکی ازبانوان گروه نمایندگی فنلاند، بهنام هیلدا پارسینن (Hilda Parsinen)، از نمایندگان مجلس فنلاند بود.
در این گردهمایی، بانوان، راما (Rama)، ازشهر بمبئی درهند، و توکیرو کاتو (Tokyiro Kato) از کشور ژاپن، در سخنان خود، از محرومیتهای سیاسی و اجتماعی زنان، واز فقر دهشتناکی که زنان کشورشان با آن روبرو بودند، پرده برداشتند.
در سال 1910، در دومین گردهمایی جهانی درشهر کپنهاگ، زنان شرکتکننده از 17کشور، برآن شدند تا روزی را بهنام روز جهانی زن نامگذاری کنند، تا در این روز زنان جهان، برای بهدستآوردن حقوق برابر سیاسی و اجتماعی، و برخورداری از حقرأی، بهراهپیمایی بپردازند، در این کنفرانس همچنین درباره صلح در جهان گفتگو شد.
در سال 1912 گنگره سوسیالیست جهانی، در یک گردهمایی ویژه در شهر بال در سویس، پایان جنگ در کشورهای بالکان را خواستار شد.
(Clara Zetkin)، دریک سخنرانی پرشور که پشتیبانی همگان را بهدنبال داشت، درباره همبستگی زنان سوسیالیست جهان برای مبارزه با جنگافروزی، که بیشترقربانیان آن اززنان و کودکان بودند سخن گفت، وی افزود که مبارزه برای آزادی بدون زنان، شدنی نیست، و سخنان خود را با جمله (Krieg dem Krieg) = جنگ علیه جنگ، پایان داد.
در سال 1914، چند روز پیشازبرگزاری سومین گردهمایی جهانی زنان سوسیالیست، درشهر وین، شعلههای نخستین جنگ جهانی افروخته شد.
در سالهای آغازین جنگ جهانی نخست، در ماه مارس سال 1915، در شهر برن در سویس، گردهمایی جهانی زنان بر پا شد.
پساز پایان نخستین جنگ جهانی، سازمان جهانی زنان سوسیالیست بازسازی شد، و درسال1925، ادیت کمیز (Edith Kemmis)، به سرپرستی دبیرخانه جهانی زنان درزوریخ، برگزیده شد، وکارها زیر نظر فردریش آدلر (Friedrich Adler) دبیر سوسیالیست جهانی، وکارگر مبارز حقوق زنان دنبال شد.
در سال 1928، مارتا توسک (Martha Tausk) نماینده مجلس استیری (Styrie)، استانی در کشوراتریش، به دبیری سازمان جهانی زنان برگزیده شد. در پی آزار و فشار سوسیالیستها در اتریش، پسازیک سال بهناچار دبیرخانه جهانی زنان به شهر بروکسل جابجا شد. در سال 1934، خانم آلیس پلس (Alice Pels)، جانشین مارتا توسک شد.
در دوران میان دو جنگ جهانی، گفتگوهای سازمان جهانی زنان، بیشتر درباره فعالیت زنان، زنان و فاشیسم، زنان و بحران اقتصادی دور میزد. با آغاز جنگ جهانی دوم، بار دیگر این سازمان با چالشهای بزرگی روبرو شد و از میان رفت.
در مارس 1941، ماری سوترلند (Mary Sutherland)، و زنان کارگر بریتانیایی، یک گردهمایی با شرکت زنانی از کشورهای درحال جنگ و اسیر فاشیست، برگزار کردند، که در آن، زنان هر کشور بهزبان مادری خود سخنرانی نمودند،از 1941تا سال1955، که شورای جهانی زنان سوسیال دموکرات بر پا شد، زنان نتوانستند مبارزات خود را سازمان دهند.
اکیداً مخالف به کار بردن اصطلاح «رجوی رذل» توسط کاربر مورد اشاره این هوادار بریده مجاهدین که بعد از اخراج از صفوف هواداران مجاهدین، بیست و چهار ساعته در ایران گلوبال ولو شده است و کامنت درمانی می کند هستم، و به هیچ وجه هم توضیح و توجیه آن کاربر مورد نظردر مورد آن اصطلاح بد که به صورت یک جزء جدا نشدنی از کامنت هایش شده را قبول ندارم و معتقدم که او با این کار و این اصطلاح من درآوردی خود، خیانت های بزرگ رهبر مجاهدین خلق را کوچک می کند و اصل قضیه خائن بودن و تبدیل به مزدور صدام و حالا هم مزدور عربستان شدن او را لوث می کند.
اما به این هوادار بریده مجاهدین توصیه می کنم که همان «مبارزه» مضحک خود با به قول خودش «پان ترک» ها و «سلطنت طلبان» را در محل های مناسب سطح و اندازه و وزن خودش ادامه دهد و وارد حریم نوشته های ارزشمند آقای اصفهانی نشود و فضای زیر این نوشته ها را آلوده نکند.
من چون در زندگی عقل رو انتخاب کردم
دوست نداشتم و ندارم که وارد بحث بیخود بشم ... اما
در حد چند جمله و اون اینکه کپی و پست بیخود دردی از کسی دوا نمی کنه و نشانه دانستن نیست
یک نفر نمی تونه ادعا کنه هم عالم در مباحث ژنتیک و هم عالم در مباحث زبان شناسی است ...
برای همین هست که من جواب همه چیز دان هیچ کاره رو نمی دم !
اما
تانری لغتی جهانی است و در زبان ژاپنی و چینی هم کار برد داره و ضنا خود لغت آسمان (پرده بزرگ ) ترکی است از بن (آسماخ) و پسوند (مان) ینی آویزان شده بسیار وسیع
یا مثلا قره مان (بسیار بزرگ ) که فارس ها دزد اند شده (قهرمان)
در مورد اینکه بیوک یعنی خروس این جدا خنده دار است لغات (خروز و تویوک ) برای (مرغ و خروس ) استفاده می شود
ضمنا بویوک (بزرگ) ،زیرپی نیز گفته می شود .
ضمنا نوشته شده "خدا بزرگ است " فارسی است ؛آیا لغت "بزرگ " فارسی است ؟؟؟
متن که کپی کرده اید شاید برای شما متن جدی باشد اما برای کسی که ترکی می داند جدا خنده آور و مسخره است .
مثلا اینکه تانری یعنی آسمان !!!انهم آسمانی که خود لغتی ترکی است
توصیه من این است که بجای اتلاف وقت به منظور شناساندن قوم و ملتی به خودشان !!! ،خودتان را بشاسید و دیده در گریبان خود فرو ببرید ...
در سایت ایران گلوبال یک مامور رذل رژیم جمهوری اسلامی با دریدگی، صفت ویژه خود و رهبران و همپالکیهایش را به رهبر عقیدتی مجاهدین نسبت می دهد و همیشه می گوید : رجوی رذل !
این جملات از بهمن موحدی ( بامدادان ) است ،،،،،،،، مطمئن باش که ملت ایران کسانی را که به فکر "یوگسلاویزه کردن" ایران می باشند را به درک واصل می کنند و از صفحۀ روزگار محو می کنند.
اینرا بدان که پس از سرنگونی آخوندها، ایرانیان، تجزیه طلبان خائن به وطن را به شدیدترین شکل ممکن سرکوب می کنند و مزدوران پان عرب و پانترک و پان کرد را از ... به دار می زنند.
ننگ بر همۀ خائنانِ تجزیه طلبِ مزدور و رذل ،،،،،،،،، این تقریبأ بحث و جملاتی هست کە این جناب بهمن موحدی تقریبأ در هر کامنت آن را کپی میکند و اینجوری مینویسد ملت ایران بە حساب شما میرسند شما ها تجزیە طلبان را نابود میکنند فلان و بهمانتان میکنم این جملات بهمن موحدی را باید رمز شکنی کرد منظور این جناب از ملت ایران چیست و کیست ؟ از نظر ایشان این ملت ایران کیانند ؟
جناب بهمن موحدی در این سایت و مشخصأ در این صفحە خود را لو دادە ایشان از زبان سازمان مجاهدین خلق دارند صحبت میکنند و ناشیانە هم هر بار چند کلمە زندە باد چپ و کمونیست وو نیز برای رد گم کردن چاشنی بحصهایش میکند در حالی کە سازمان مجاهدین خلق تفکر و جهان بینی آنها بر پایەی مذهب اسلام و تشیع قرار دارد و مذهب و کمونیست نیز مثل آب و آتش هستند کە بە هیچ وجە با هم دیگر همخوانی ندارند امکان ندارد کسی کە خود را کمونیست بداند یا تفکر کمونیستی کوچکترین نزدیکی و همکاری با احزاب مذهبی داشتە باشند و بلعکس مذهب از نظر پیشوای کمونیستها مارکس افیون و مواد مخدر است و کمونیست و تفکر کمونیستی از نظر مذهب و پیشوایان مذهبی کفر و لامذهبی و و جنگ با خدا و قرآن قلم دادە میشود ،،،
و جناب بهمن موحدی نیز بارها در کامنتهایشان نشان دادند کە ایشان از زبان مجاهدین و شورای ملی مقاومتشان و مریم مهر و تابان رئیس جمهور نیم متریشان صحبت میکنند ،،، بنا بر این زمانی کە میگوید مردم ایران چنینن و چنان میکنند دقیقأ منظورشان سازمان مجهادین خلق از کە هنوز نە بە بار است نە بە کار دارد تهدید بە کشتار عمومی و جنوساید مخالفان میکند ایشان هنوز نمیدانند کە تاریخ مصرف سازمان مجاهدین خلق و چریکهای فدائی خلق پایان یافتە و امکان ندارد این 2 سازمان حتی در یک آبادی بتوانند در فردای ایران قدرت بگیرند مخصوصأ در مناطق ملیتها اصلأ امکان حضور افرادی بە اندازەی تعداد انگشتان نخواهند داشت جناب بهمن موحدی باید نیک بداند در هر تغیر و تحول و خلاء قدرت سیاسی در ایران این را واضح میگویم کە خوب شیر فهم شوند در فردای سرنگونی حکومت بربر آخوندها من فقط در مورد کوردستان بگویم امکان ندارد مثل سال 1358 احزاب سرتاسری مثل چریکهای فدائی ، سورای ملی مقاومت یا سلطنت طلبان یا جبهەی ملی وو بتوانند حتی 2 نفر هم یار گیری کنند گذشت آن زمان مثل اوایل انقلاب 1358 مثلأ فدائیان یا مجاهدین یا پیکار و راه کارگر مقر و دستک بزنند در کوردستان این را مطمئن باشید جناب موحد با کوچکترین خلاء قدرت سیاسی و سرنگونی جمهوری اسلامی این پیشمرگان کورد از کوردستان تورکیە و سوریە و عراق خواهند بود کە در خیا بانهای کرمانشاه و سنندج و ایلام و مهاباد قدم خواهند زد و جای برای شما پیدا نخواهد شد بنا بر این اینقدر مردم ایران مردم ایران نکنید کە چنان و چنینن میکنند این وضعیت را مطمئن باشید در بلوچستان و اهواز و ترکمن صحرا و بە احتمال زیاد آذربایجان هم خواهید داشت
من مسئول گفته های دیگران نیستم
من وقتی به دنیا آمدم
زبان مادریم تری بوده
این زبان از من دریغ شده ... ثروت منطقه ام چپاول شده ... و با یک نوع ابله و چند دسته دزد مواجه بودم
1. ابلحانی که سعی داشتند من را به خودم بشناسانند !!!(تو ترک نیستی آذری هستی)
2. دزدانی که بهانه دزدی شان از منطقه من پانترکیسم بوده
3.دزدانی که بهانه دزدیشان هموطن غیور بوده
4. دزدانی که بهانه دزدیشان مغول زاده بودن بوده
5.دزدانی که کلی شر و ور مرجع دار (made in England ) در دست داشتن
6. دزدان دانا
7. دزدان عقل کل همه چیز دان
8. دزدان متخصص ژنتیک
9.دزدان همه چیز فهم !
اما در مجموع من زمانه ای رو که دور تر از پدر بزرگم باشه رو نمی شناسم ،برخلاف یه عده که داستان کروش چنان تعریف می کنن که انگار رفیق گرمابه بودن
آیا اشعار خردوسی رو جوری می خونن که انگار جدا می فهم چی گفته !
من یادم نمیاد صحبت از توران یا اجتماع ترک ها کرده باشم ، و نمی دونم چرا به من میگن پانترک !گو اینکه پانترکیسم بهتر از پانفارسیسم نباشه مطمئنا بدتر نیست چون لااقل در ترکیه شما ترک هر منطقه ای باشید براتون احترام قائلند اما ای امان از روزگار افاغنه در کشور گل و بلبل ...
با این حساب، گوگوش و داریوش اقبالی و بهروز وثوقی و فرح پهلوی و داریوش شایگان و ... عرب تشریف دارند. احمدی نژاد سنگسار ی و روحانی سمنانی و جلیلی و رفسنجانی و محسن رضایی و ... آریایی اند. اسامه تو خودت را نشانمان بده ببینیم چه چیزی از آریایی ها به ارث بردی.
گرامی سازاخ
من باشما موافق نیستم
اتفاقا تقصیر همین فرد است
به چند دلیل
من دوتاشو میگم
1. عهده دار مسئولیتی شده اند که خارج از توانشان است (اگر نفرت شدید شان نسبت به ترک و عرب را فاکتور بگیریم )
2. حد اعلا آزادی اتفاقا آن است که آزادی به حد منتها خود نرسد ... در کدام دموکراسی فحاشی با ابراز عقیده یکسان است
بنابراین اگر حرف رکیک و چرت و پرت های ابلهانه کسی (کپی پست های مرجع دار ) رو با ابراز عقیده یکی بگیرد
یا دچار حب و بغض است (که است به نظر من )ویا فرق شو نمی داند که ناثواب است
نوشته چرا بهاین بنده خدا گیر دادی ؟
پس به کی بگیم ؟
به هادی صوفی زاده
کدام نفت اعراب؟! عربها 400 سال پیش به خوزستان مهاجرت کردند و در حال حاضر نیز در خوزستان در اقلیت هستند و فارس زبانها و بختیاری ها و لرها از بومیان خوزستان هستند و در اکثریت می باشند. دست از این روشهای موذیانه و غیراخلاقی بردار، اگر خوزستان ما نفت هم نداشت ، به اعتراف کارشناسان کره ای و ژاپنی، درآمدهمین معادن فولاد استان کرمان برای کل ایران کافی بود.
استان خوزستان بخشی لاینفک از ایران است و همیشه هویتی ایرانی داشته است. خوزستان یعنی سرزمین مردمان خوزی یا هوزی. در سنگنوشتههای فارسی باستان که مربوط به 2500 سال پیش هستند برای نامیدن سرزمین عیلام (یعنی منطقهٔ جنوب غربی ایران امروز و دربردارندهٔ خورستان امروز) واژههای -ʰŪja و -ʰŪvja به کار رفته است. این واژهها 24 بار در سنگنوشتههای داریوش یکم و یک بار در سنگنوشتهای از خشایارشا ثبت شدهاند. همین واژهٔ -ʰŪja است که
در زبان فارسی تبدیل به خوز شده است. نام استان خوزستان در فارسی میانه (یا همان پهلوی ساسانی) و نیز در پارتی (یعنی همان پهلوی اشکانی) به صورت hūjestān (یعنی هوجِستان) یا hūžestān (یعنی هوژِستان) آمده است.
در کتاب «مجمع التواریخ و القصص» خوزستان به نام «حجوستان» و «حبوجستان و اجار» آمدهاست که به نظر میآید، برگرفته از پارسی میانه با عناوین «حبوجستان» و حوجستان است. همچنانکه در بعضی از گویشهای رایج در این استان «بختیاری» برای ادای حرف «خ» از «ح» نیز بهره میگیرند؛ بنابراین واژگان «اوج»، «هوز»، «هوج»، «حوز» و «خوز» در سیر تحول و تطور لفظی با پسوند «ستان» و «اوجستان» به تدریج بر اثر سایش تلفظ، از «هوجستان» به «خوزستان» تغییری یافتهاست. در متون پارتی نیز واژه هوزستان اشاره به همان نام خوزستان در دوران نوین دارد.
در گویشهای فارسی باستان و پارسی میانه «او» به «هو» قابل تغییر است؛ مانند «اورمزد» - «هورمزد» و «اوشمند» - «هوشمند» همچنانکه «هورداد و حورداد» را «خرداد» و «خورتات» نیز گفتهاند.
هادی صوفی زاده ! فارس زبانها و بختیاریها و لرها ، در شهرهای دزفول، شوشتر، اندیمشک، مسجد سلیمان، ایذه، آغاجاری، بهبهان، باغ ملک، رامهرمز، گتوند، لالی، اندیکا، هفتکل و هندیجان زندگی می کنند که باید بدانی از نفت خیز ترین شهرهای استان خوزستان به شمار میروند.
پس چرا ایرانگلوبال روز جهانی زبان مادری را به مردمان ایران تبریک نگفت؟؟
در مسایل اساسی مسله ملی ایرانگلوبال با سایر رسانه های فارس زبان هماهنگ است و در این مورد خط سیاسی ایرانگلوبال به تازگی گردش به راست 90 درجه ای کرده است .یعنی علیه تورکها
روز زن مبارک
به "حسن"
گناه ندانم کاری و خیانت و رذالت رژیمهای شاه و شیخ را به حساب مردم پارس زبان گذاشتن نامی جز جنایت فرهنگی ملی اقتصادی ندارد .
مردم انقلابی ایران در مقطع انقلاب ضدسلطنتی 57 ، ملا خمینی خون آشام را هنوز خوب نمی شناختند اما شاه خائن را خوب می شناختند. مردم هنوز عملکرد آخوند مرتجع خمینی پلید را ندیده بودند و فقط حرفهای او را شنیدند که بعد اعمال او نشان داد که او یک دوروغگو بوده است که با فریب مردم ایران انقلاب ضد سلطنتی خلق ایران را به شکست رسانید. مردم انقلابی ایران اما رژیم خائن و تبهکار شاه را سالها تجربه کرده بودند و فساد و جنایتکاری ایادی ساواکی شاه را دیده بودند. اندکی نگذشت که مردم ایران ماهیت رژیم خمینی را در اعمال جنایتکارانه آن نیز دیدند و معلوم شد که رژیم خمینی خون آشام روی دیگر سکه سیاه رژیم خائن شاه بوده است. مردم ایران با تجربۀ اندوخته از شکست انقلاب اکنون
آگاهانه تر این رژیم پلیدِ جمهوری اسلامی را سرنگون خواهند کرد و به همین دلیل دروغ های فرزند شاه خائن را نیز باور ندارند. از کوزه همان درآید که در اوست. رضا نیم پهلوی برای مردم ایران فرزند دیکتاتور سابق جنایتکاری می باشد که سالها با اموال و ثروتهای به سرفت رفته مردم ایران مشغول زندگی بوده است. کسی که یک روز در زندگی کار نکرده است بهتر است اول توضیح بدهد که چگونه توانسته است زندگی مرفه ای را در سرزمین اربابان پدری خود آمریکا داشته باشد اما نجات ایران پیشکش ایشان باشد!
آقای موحدی ، بعد از سرنگونی، بعد از سرنگونی، همه به حقوق حقه اشان می رسند ، شما که عملا در همه کامنتهایتان در زیر همه مقالات وعده قتل عام تجزیه طلبان را می دهید ، ؟!!?
ما نمی توانیم بین معتادان به دین (دین گراها) و معتادان به ایدئولوژی (آرمانگراها) و معتادان به (مواد مخدر ، الکل و قمار ) فرق بگذاریم، همه این سه گروه با تمام و انواع اقسام زیر مجموعه شان، پایشان خیلی محکم با طنابی خیلی ضخیم به درختی کهن بسته شده، آنها دنیا را در محدوده آن طول طناب می بینند، برای ورود بدنیای دمکراسی در وحله اول آن طناب فکری را باید بریده شود و از آن درخت کیلومترها باید فاصله بگیرند، تا بتوانند دنیا را به همانگونه که هست ببینند، برخورد به مساله تبعیض جنسیتی و رهائی زنان و رشد فیمنیسم و مساله رهائی ملت های بدون دولت از قیمومیت ملت حاکم با رشد استقلال طلبی ، نباید از روی ترحم و با برخورد ابزاری در جهت بال و پر دادن به دین و یا ایدئولژی صورت گیرد، ولی تجربه نشانداده، دیندارها و کمونیستها تمام اعمالشان در جهت ترویج مکتبشان می باشد
پس از سرنگونی آخوندها ، مردم ایران با سرکوب تجزیه طلبان، چه پان کردها چه پانترکها و چه پان عربها موافق هستند. کسی که دنبال خیانت به خاک و تکه پاره و یوگسلاویزه کردن ایران باشد را نباید به او ذره ای رحم کرد.
بهمن جون! قرار نبود آی" دزد آی دزد" راه بندازی ها!
هنوز جواب کامنت منطقی یکی از کاربر ها رو نداده ای که چرا کارت تحریک کردن است و همه را به جان هم انداختن و وعده اعدام کردن به این و آن دادن.
چرا کسانی مثل آقای اصفهانی را علیه مجاهدین خلق تحریک می کنی وقتی می بینی چیزی علیه آن ها نمی نویسند؟ دفعه اولت نیست که!
سعی کن تاکتیک های تازه تر از آی" دزد آی دزد" یاد بگیری تا بتونی ارتقاء رتبه پیدا کنی.
راستی یک سوأل از پان تورک های آذری ؟؟ چرا مثل یک ماه پیش از همکاری دولت ترامپ و تورکیە بر علیە کوردها نمینویسید ؟؟ آخر شما وعدە نمیدادید کە آمریکا و حکومت تازەی آمریکا و پنتا گون از ترکیە حمایت میکند در جنگ با کوردها ؟؟ راستی شما نبودید کە وعدە میدادید آمریکا با همکاری تورکیە منطقەی امن در کوردستان سوریە درست میکند ؟ راستی شما نبودید کە میگفتید تورکیە الباب را میگیرد و سپس بە منبج و رقە هم میرود ؟ خوب این وعدەهایتان چرا عملی نشد ؟ واقعأ میدانید رهبران تورکیە از رئیس جمهور و ، نخست وزیر و وزیر امور خارجەی تورکیە در چە حالی هستند ؟؟ بە هر دری زدند جواب رد گرفتند وزیر خارجەی تورکیە کە در زوریخ اجازەی سخن رانی بە ایشان ندادند در بالکن سفارت تورکیە مجبور بە سخن رانی شد و آمریکا با پیشرفتە ترین سلاحها کە حتی این سلاحها را در اختیار همپیمانهایش در ناتو نیز نگذاشتە آنها را در
سوریە در اختیار کوردها گذاشتە منجملە توپهای دجیتالی کە از 30کیلومتری هدف را دقیقأ میزند ، و هلکوپترهای آپاچی ، تورکیە وعدەی گرفتن منبج و سپس رقە را میدادند ارتش آمریکا مستقیمأ با پرچم آمریکا خط حایل بین کوردها و تورکیە را کشید یعنی خط قرمز برای تورکیە کە از الباب بیشتر یک سانتیمتر نمیتواند جلو برود و روسیە هم با شدت همکار کوردهاست در سوریە ،، و اوردغان مرتب بە آمریکا و روسیە اخطار میدهد کە با کوردها همکاری نکنند ولی هم روسیە و هم آمریکا دارند بە شدت همکار کوردها هستند ، امروز سخنگوی وزارت خارجەی آمریکا بار دیگر پشتیبانی آمریکا از کوردهای سوریە را آعلام کرد سیاست ترامپ نیز کاملأ روشن شد در همکاری با کوردها ی سوریە و تورکیە شروع کردە بە جنگ لفظی با دولت ترامپ هم مثل دولت قبلی و تهدید بە انجرلیک میکند و در همان حال وزارت خارجەی تورکیە روسیە را تهدید میکند دنیای جالبی است همە دارند کوردهای سوریە را بە تورکیە ترجیح میدهند آلمان ، فرانسە ، انگلیس ، آمریکا و روسیە تورکیە تنها جائی کە برای اخلالگری برایش باقی ماندە کوردستان عراق است کە آن هم با صف فشردەی مردم کورد بهم خوردەبخشی از کامنت اینجانب در ذیل مقالۀ سام قندچی (مجاهدین خلق، نوع شیعی داعش) در س., 02/28/2017 - 22:06 :
«"رژیم ، مزدوران سایبری خود را به دو دسته تقسیم کرده است : گروه اول کسانی هستند که اطلاعات کافی در رابطه با مسائل سیاسی معاصر دارند. آنها در کامنت هایی که می نویسند تلاش می کنند حقایق و دروغ را با هم قاطی کنند تا خواننده را جذب نمایند و در بین کامنت های خود تلاش می کنند به هدف خود که زهر ریختن به مجاهدین و مارکسیستها است دست یابند .
اما بیشترین شناسه های مجهول ارتش سایبری افرادی هستند که با رکیک ترین توهین های ناموسی و اخلاقی در تارنماهای اپوزیسیون و فیس بوک و سوشیال مدیا فعال هستند و متاسفانه خیلی از آنها در لیست دوستی بعضی از مسئولین تارنماها و احزاب هم وجود دارند.
مزدوران ارتش سایبری رژیم جمهوری اسلامی، توله سگهای خامنه ای جلاد هستند، پس با صدای رسا باید گفت:
مرگ بر توله سگهای رهبر
"" در استراژیهای کلان ژئوپلتیکی، هیچ ائتلافی بین آمریکا و روسیه وجود نخواهد داشت "" پیشتر بحثی داشتم با جناب "" توکلی "" و اشاره کردم که "" مرکز ثقل ژئوپلتیک دنیا "" دریای سیاه است نه خاورمیانه، در حالیکه روسیه تصور میکند در حال تثبیت جایگاه خود در سوریه است "" به ناگهان، گرجستان آمادگی خود را برای ایجاد ( مقر و پایگاه ناتو ) در بندر بوتی در ساحل دریای سیاه میدهد، کیست که نداند که گلوگاه ورود و خروج به دریای سیاه، در اختیار ترکیه است. در اینجا بد نیست به این واقعیت نیز اشاره کنم که " تنش آلمان - ترکیه " با در نظر گرفتن چنین واقیعاتی قابل درک است، جدا از اینکه، اردوغان عمل گرا، سوار بر موج این تنش شده، در حال تشدید محبوبیت خود، بین ناسیونالیستها است، بر خلاف تحلیلهای آبکی تحلیلگران توده در سایت پیک نت
به مامور رذل و دریده سایبری رژیم
آفرین ! حاج آقا خوب داری برای آخوندها دم تکان می دهی. فکر می کنم در نهایت به این افتخار نائل شوی که ماتحت خامنه ای جلاد را لیس بزنی.
جدا وارد بحث شدن با کسی که چیزی نمی داند ولی پرمدعاست اشتباه است
من برای کسانی می نویسم که می خواهند بدانند
قره در ترکی به معنای بزرگ است و همچنین "پشت به آفتاب" نیز است
در مورد "اسیدن" دوستان فارسی زبان بیان نظر بدن که کی برای رششته رشته شدن از این فعل من درآوردی استفاده کردن ؟؟قره قویونلار به این معنی نیست که گوسفندانشان سیاه بوده بلکه به معنی محل سکونت آنها بوده که بازماندگانشان اکنون در مناطق مرکزی آیران و قشقایها هستند
منظور جنوب ارس بوده
و آق قویون ها متعلق به شمال ارس و قفقاز بوده اند
نخیر آسمان همان است که گفته شده
نوشته "در زبان تورکی 95 درصد افعال مصدر جعلی اند" !؟؟؟ یعنی چه ،دوستان فارس زبان جدا این جمله خنده دار نیست ؟
مثلا فرض کنید یک انگلیسی به یک فرانسوی بگوید 95 % افعال زبان شما جعلی است ...
از کجا بدانیم خروس فارسی شده خروز ترکی نیست ؟؟؟ لابد چون تو می گی ؟
"بزرگ "رو هم که جوابی نداشتی ،نه ؟
در فارسی ما "خرد" و "کلان" و "که" و "مه" داریم و "بزرگ "لغت ترکی است .
اگر هم منظور "اَسید" است که لغت فرانسوی است اگر اشتباه نکنم ...
بله، رژیم داعش شیعه ایران و گروههای تروریست وابسته به آن باید از خاک سوریه بیرون بروند تا مردم سوریه بتوانند بدون دخالت این تروریستها مسائل و مشکلات خود را بدست خود حل کنند.
رفیق سائل ظاهرا فرق دشنام را با ترم های سیاسی نمی داند وبرای ما از فرهنگ دهخدا و معنی ادبی کلمه رذل، دلیل می آورد!! عزیز جان! معنی کلمات رایج همان معنی رایج آن هاست.
حالم از شما دو نفر (رفیق سائل و بهمن موحدی) به هم می خورد. آقا! دعوا هایتان را ببرید جای دیگر. این جا پای مقالات آقای اصفهانی عزیز چه می کنید؟ بروید جای دیگربا هم دعوا کنید و بزنید توی سر و کله هم. حالم از شما دو تا به هم می خورد. یکی بیماری پریدن به پر و پای این و آن را دارد و کشیک می دهد تا یک طعمه پیدا کند و یکی هم همه اش رذل رذل می گوید!
""" آزربایجانچیلیق، توکچولوک و روز جهانی زن """"" خانم "" Bilge Demirkoz """ دانشمند فیزیک از ترکیه، جایزهٔ ینسکو را دریافت خواهد کرد، نزدیک به ۱۱ میلیون مهاجر غیر قانونی که در آمریکا از کشورهای کمونیست زده آمریکای مرکزی سکنی گزیده اند نصفشان نیز زن هستند، به امید رهائی زنان از زنجیر کمونیزم، امروز زنان در ونزوئلا، کرهٔ شمالی، روسیه پست - کمونیزم بیشترین رنج ها، تحدیدها را متحمل میشوند. عکس این خانم دانشمند فیزیک از ترکیه را ببینید.
https://www.middleeastmonitor.com/20170309-female-turkish-scientist-set-to-receive-unesco-award/""" Female Turkish scientist set to receive UNESCO award """"
""" https://www.middleeastmonitor.com/20170309-female-turkish-scientist-set… """"
""" این مقاله زیر تاثیر نعشگی شدید از فرهنگ شعر و شاعری نوشته شده """ آمریکا چین را درست زمانی به دلیل زیر پاا گذاشتن تحریمهای جهانی علیه ایران جریمه کرد که "" پادشاه عربستان در سفری تجاری به چین "" رهسپار شده، این نشان از حمایت آمریکا از عربستان در مقابل جامعه شاهنامه خوان را دارد. آمریکا همچنین از پروژهٔ لوله گاز "" تاپی "" تورکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند """ حمایت میکند، کسانی که مانند یک عدّه ساده لوح "" در خارج جامعه شناسی نخوانده اند "" دیروز متوجه شدند که قیمت نفت هر بشکه "" ۳- ۴ "" دلار افت کرد، چیزی حدود ۶ درصد، این یعنی با وجود "" همکاری عربستان - روسیه "" در کاهش تولید گاز و نفت، فرکینگ در حال تثبیت جایگاه خود در بازار گاز دنیاست ، برای آن دست از شاهنامه خوانان و جامعه شناسان ساده لوح تحصیل کرده خارج، این یعنی آمریکا با تکنیک فرکینگ، شاید قادر به انزوای کامل ایران ب
با "" سلاح تکنیک فرکینگ "" خواهد بود. کمونیستهای ساده لوح نیز دیگر با اتکا به پولهای باد آورده نفت و گاز، و کشتن روحیه کار آفرینی ، امکان بقا نخواهند داشت. نه روسیه میتواند به روزگار ونزوئلا بیفتد و نه عربستان و روسیه میخاند گاز و نفت ایران، وارد بازار نفت و گاز هم اکنون "" فوق سیراب "" شود.مطلب فوق طوری یکجانبه صحبت میکند، گوئی رژیم آخوندی پانفارس که بتدریج در حال اضمحلال است، گویا هیچ مشکل درونی ندارد.مشکلش فقط تثبیت اسد در قدرت است! از دیگر جنبه های این مطلب، خصوصیات ضد تورکی آن است، بطوری که میگوید: "ترکیه که از سرد شدن روابطش با امریکا پس از سرکوب گسترده عوامل کودتا رنج می برد..." پایان نقل قول. جناب ایشان نمی داند طوریکه رژیم پانفارس آخوندی از فشارهای آمریکا رنج میبرد، ترکیه رنج نمی برد. در ثانی ترکیه الان کیلومترها در خاک سوریه است. به آمریکا نیز اعلام کرده است به هیچکس اجازه نخواهد داد فراسوی مرزهایش نا امن کند! حال اینبار جرات پاسداران پانفارس آخوندی را خواهیم وقتی مقابل سربازان تورک می ایستند!
جناب محمد:
درباره بیوک هم تنها توانستی بنویسی"خروز و تویوک " استشما فکر کردی من تورکی بلد نیستم که اینگونه جعل میکنی
قره= سیاه + پسوند مان = بسیار سیاه
مثل قره قویونلو = گوسفند سیاه
در ضمن اسماخ نیست و اسماق است به معنی کنده شده و رشته رشته شده که از فعل اسیدن فارسی گرفته شده درباره مصادر جعلی در زبان تورکی قبلا نوشته بودم:
در زبان تورکی 95 درصد افعال مصدر جعلی اند ،اگربه افعال ترکی دقت کنید می فهمیم که بسیاری از افعال لا- له-یل-ول درخود دارند؛به نظر اینها مخفف اله مک(کردن)/ اولماق(شدن) هستند.یعنی همان واژه+ کردن- واژه+ شدن در فارسی.به عبارت دیگر شما افعال ترکیبی و مرکب را به عنوان فعل ساده و بسیط معرفی می کنید
خروز همان خروس فارسی
بیوک را هم هر قدر میخواهی تیوک بنویس و تلفظ اش را عوض کن و جعل کن فرقی نمیکند
در ضمن جناب حسام با منطق:
تنها یکبار نشان بده من در کامنتی از اعراب پشتیبانی کرده باشم که نوشتی:
"شتباه شما این است که فکر می کنید تبلیغ و پای اندازی برای رژیم های عرب خلیج فارس در ایران گلوبال ممکن اس"
تنها و تنها یکبار نشان بده من جایی از اعراب حمایت کرده و برایشان "پا اندازی" کرده باشم
واقعا که ادم دروغ گو هیچی نداره .
جناب محمد:
درباره حرف هایت درباره دزدی هم لطف کن چند تا "شر و ور" مرجع دار البته نه از نوع تخیلی از نوع عکس و نقشه که اصولا این منابع اذربایجان کجا هستند که بخواهند بقیه بدزدنند ما که هرچه از تورکان خواستیم چند تا مقاله از این منابع بنویسند چیزی عاید نشد در وب هم گشتیم جز سونگوز چیزی عاید نشدتوجه همه خوانندگان این سایت علی الخصوص کیانوش توکلی را به منطق گروهی که همیشه برایشان غش میکند و حرف هایشان برایش سند است جلب میکنم که بداند منطق این جماعت کدام است :
.دزدانی که "("کلی شر و ور مرجع دار (made in England ) در دست داشت")
یعنی اینکه:
"کاری نداشته باش که چی داره میگوید همیشه ببین چه کسی دارد میگوید"
امیدوارم به امتیاز دهندگان به این افراد و جریان حالا هر اسمی که رویشان میگذارید هویت طلب ،ملیت چی، چلیق و چولوق و چولوک ، اثبات شده باشد که با چه کسانی طرف شده اید و تا چه اندازه میتوانید منطق حاصل کنید
کامنت های این لینک را بخوان :
http://www.iranglobal.info/comment/73105
جناب حسام :
از پاسخ بسیار منطقی و حق پذیر بودن حضرت عالی بسیار سپاسگذار شدیم
خوب است که در همین بحث ها خوانندگان سایت به ماهیت افراد پی میبرند که هر کسی چه جوهری دارد
پناهنده دروغگو !!!
امثال اين خانم هاي ايراني بايد پرت شوند ايران !!!
بصورت غیر منتظره جهت دیپورت دستگیر و قرار بود امروز پنجشنبه نهم مارس با پرواز۹:۰۰ صبح به ایران فرستاده شود ،اما با اطلاع رساني باعث جلوگيري موقتي از ديپورت ايشان شدند.خانم لیلا بیات پناهجوی ایرانی كه خود را سياسي دانسته است طبق نظره دادگاه وپليس ايشان إسناد جعلي ارائه داده است و بعداينكه ايشان فقط بخاطر قبولي نزد شوهرش بوده ودر پشت صحنه با دوست پسرش همراه بوده، دیروز
لذا من از دولت نروژ خواهشمندم امثال مثل اين خانم ها وآقايان كه فقط دروغ ونيرنگ بازي يادگرفتن يا اينكه همين كه رسيدن اروپا از شوهران خود جدا مي شوند،هرچه زودتر بفرستند ايران تا دست عبرتي شود براي همگان.
ومن از گذاشتن خبر دفاعيه از ايشان وجلوگيري از ديپورتش بسيار متاسفم واز دولت نروژ پوزش ميخواهم.چراكه خبر اشتباه به دستم رسيد.
آقای منوچهر عزیز، این پانفارسیسم است که با ط دسته دار به روح و مغز و مخ و شخصیت و اعتماد بنفس خودمان و کودکانمان در مدارس فارسی زبان اجباری تجاوز کرده، و ما را از حق آموزش بزبان مادری محروم ساخته، این ما هستیم که در اثر انرژی حاصل از تبعیص صد ساله، یکپارچگی ایران دیگر هیچ جذبه ائی برای ما ندارد، مثل اینکه شما یک چیزی هم از ملتهای بی هویت شده طلبکار هستید؟ تازه شما بخاطر آگاهی آنها به حقوق فردی و هویتشان شان آنها را به گرفتن انتقام تهدید می کنید؟؟؟!!!
این کامنت که با نام من یوسف آذربایجان گذاشته شده مربوط بمن نیست کامنت این فرد چنین است « درود بر آقای تقی روزبه. سوسیالیسم مورد نظر بهمن موحدی، امتحانش را در شوروی و کوبا و چین و کره شمالی پس داده است. » قابل توجه مسئول کامنت ها من فقط از این کامپیوتر استفاده میکنم و شم میتوانید جلو کامنت گذاری این فرد را بگیرید که البته اکثرا این افراد برای بد نام کردن دیگران از نام افراد استفاده میکنند
قدیما عرق خورها در ماه رمضان و محرم عرق خوری را تعطیل کرده و دیندار می شدند و خودشون را برای علی و حسین و ابوافضل هلاک می کردند، آقا تا این ماههای عزاداری تمام می شد، دوباره روز از نو روزی از نو ، عربده کشی ها مست بازیها در محله شروع می شد، من نمی دانم به چه علتی روز زن که می شود گذشته ها در ذهنم تداعی می شود، و این حمایت از خانمها را طرف احزاب و گروهها را زیاد جدی نمی گیرم ، چون اکثرا خود این مدافعان حقوق خانمها در زندگی خصوصی حقوق آنهارا رعایت نمی کنند، و بیشتر فرمالیته و حالت ترحم گونه می باشد، و بیشتر ژست می باشد تا شناخت حقوق فردی انسانها، در مورد مشکل ملیتها هم همنطور است ، بیشتر حالت ترحم است تا برسمیت شناختن واقعی حقوق فردی انسانها، کلماتی مثل حیونکی خانمها و یا ترکها در حقشون اجهاف می شه، کل حمایت تئوریک و عملی آنها از حقوق زنها و ترکها می باشد،
مسئولان و کاربران محترم ایران گلوبال، من با نوشته های اقای بامدادان موافق نیستم ولی ایشان هم حق دارند نظر خود را بنویسند .من نیازی به شناسائی این فرد ندارم ولی اگر شما این فرد را با نام و چهره میشناسید حرفی نیست.. کار بر محترمی ایشان را وابسته به نظام اسلامی میدانند و این خود بسیار پرسش بر انگیز است .پیروز باشید .
این فرد تجزیه طلب آذری که مدام علیه بهمن موحدی کمنت میگذارد ، هودش مشکوک است چون سیاست تهمت زدن کار ارتش سایبری است.
چرا کیانوش توکلی اجازه میدهد این شخص مدام علیه مبارزان و مدافعان ایران در اینجا کمنت بگذارد ؟
من فکر کنم توگلی بدلیل کینه اش به چپ ها مدام اجازه میدهد اینگونه اشخاض پان ترک ضد ایران در اینجا دیگران را هراب کنند.
چرا کلید کمنت گذاری را از این دیوانه فاشیست نمی گیرید ؟ این ثابت کرد که این مغول تبار صلاخیت آزادی نظر در میان پارسی نویسان را ندارد.
جناب اسامه،
پاسخ شما را آقای ناصر کرمی با استدلال منطقی و محکم داده است. شما به نجد عربستان باید برگردید.
اشتباه شما این است که فکر می کنید تبلیغ و پای اندازی برای رژیم های عرب خلیج فارس در ایران گلوبال ممکن است.
آیندە ایران چگونە رقم خواهد خورد؟ به این پر سش روشن باید مردم ایران در یک انتخابات ازاد و یا رفراندم پاسخ روشن و تاریخی دهند و نمایندگان خود را انتخاب و در مجلس به همه این مشکلات رسیدگی کنند..جنگ داخلی و دخالت خارجی بسود مردم ایران و هیچ گروهی جز عوامل بیگانه نیست .راهی جدا از راه انتخابات ازاد یعنی جنگ داخلی و تجزیه و پیروزی جریانی خونریز و خونخوار و وابسته و مرتجع بنام سازمان رجوی میباشد .جریانات تجزیه طلب باید بین یک جنگ داخلی و دمکراسی پارلمانی یکی را انتخاب کنند. تصور نشود که تجزیه طلبها با رجوی کاری ندارند نه بر عکس رجوی با همه شما کار خواهد داشت که تصور ان بسیار روشن است . جای تاسف است که جریانات چپ از هم اکنون مهر سکوت بر دهان زده و در انتظار رسیدن بلا از اسمان هستند .
سازمانهای سیاسی بخاطر همکار ی نکردن و نداشتن نظر مشترک مسئول هر گونه نابسامانی و خونریزی و قتل عام در اینده هستند . با پوز خند زدن رفقا و بورژوازئی خواندن نظرات مخالف و طبقاتی دیدن راه حلی منطقی و متمدن نانه بوجود نخواهد امد . نقل قول زیر شعا رنیست یک برنامه است که از سوی سازمان رجوی پی گیری میشود .خطر را بشناسیم و از هم اکنون قدم های سنجیده برداریم .(پس از سرنگونی آخوندها ، مردم ایران با سرکوب تجزیه طلبان، چه پان کردها چه پانترکها و چه پان عربها موافق هستند. کسی که دنبال خیانت به خاک و تکه پاره و یوگسلاویزه کردن ایران باشد را نباید به او ذره ای رحم کرد.)
مثل اینکه این آقای بهمن موحدی همانند دیگر مجاهدین جز تهدید و وعده کشتن و خون حرف دیگری بلد نیست .حداقل از نویسندگان و کامنت نویس های این سایت یاد بگیر چون کسی به این حرفهای تو کوچکترین ارزشی نمیدهد و تو خودت را بی خودی اعلاف کرده ای.اما راجع به مقاله که بنظر من باید پارگراف آخر مقاله خوب مطالعه کرد و کسانی که خواهان زندگی مسالمت آمیز برای مردمان مکانی که ایران نامگذاری شده است حتما روی پارگراف آخر مقاله مکث کنند چرا که ملل غیر فارس در ایران برای خود الگو هائی برای زندگی دارد مثلا برای ما جمهوری آذربایجان شمالی اعلارغم انتقاد هائی در زمینه دمکراسی وارد است الگو است و برای ملت تورک آذربایجان جنوبی باید همان امکانات فرهنگی و اجتماعی داده شود تا خود را مقید به شهروند ایران بدانند و گرنه جز استعمار و بردگی در چهاچوب ایران چیز دیگری متصور نیست حالا اگر خوشتان میاید یا نه این یک حقیقت است
حقیقت است و این بحث سالهای سال است که در بین روشنفکران تورک آذربایجان رایج است که در چهارچوب ایران و با این افکار شونیستی مخالفان و اوپوزیسیون رژیم ایران امکان رسیدن به حقوق برابر با ملت فارس موجود نیست . برای مثال وقتی سازمان مجاهدین حتی حرف زدن به جز فارسی را در تشکیلاتش ممنوع میکند آیا به حکومت برسد چه ها که نخواهد کرد .غیر ممکن است که یک ترک ناسیونالیست بتواند یک نظریه درست در خور جامعه ایران بدهد.
اولین کاری که باید نمود. قلمهای اینها را باید ازشان گرفت. و از ورود به این سایت ممنوعشان کرد.
ویک آموزش 5 ساله علم سیاست یرایشان در یکی از جزایر خلیح فارس در گرمای 45 درجه سانتیگراد تشکیل داد.
شونیسم و راسیسم و ناسیونالیسم و سپاراتیسم در تاریخ بشر فقط موجب گمراهی و خشونت و خونریزی و جنایت شده.
زنده باد ایران !
برقرار باد سوسیالیسم. دمکراسی. جمهوری. یکپارچگی ایران متمرکز و مردمی!
نوشته : " از 7 میلیون کورد یک و نیم میلیون نفر مشغول کارگری و رعیتی مجانی در شهرهای مرکزی و تقویت نظام سلطه می باشند! "
تبریز توسعه یافته ترین و صنعتی ترین منطقه کشور است که ورود و اشتغال مهاجر خارجی چه افغان و چه عراقی ( از جمله کردهای عراقی) در آنجا ممنوع می باشد و کردها هم جرات رفتن به آنجا را ندارند، این یک میلیون کارگر کورد چرا به تبریز برای کارگری نمی روند و به شهرهای مرکزی می روند؟! نان شهرهای مرکزی ( تاریخی) را می خورید طلبکار هم هستید. اگر جرات داری برو تبریز ببین نانی که گیرت نمی آید جانت را هم ممکن است بگیرند.با این حساب اگر متوسط تعداد هر خانوار کورد 5 نفر باشد تقریبا مردان تمام خانواده های کوردستان ترک دیار کرده و مشغول کارگری در ولایت غریب هستند و اگر به کوردستان بروید مردی نمی بینید و با شهر زنان مواجه میشوید اگر با خانواده مهاجرت کرده باشند هم که دیگر کسی در کوردستان باقی نمانده! از اینجا میزان اعتبار این مثلا مقاله را می توان حدس زد.
کل نقشی که برای کردها نوشته رعیتی مجانی یک میلیون کارگر کورد در شهرهای مرکزی ایران می باشد!( صلواتی کار می کنند بدون مزد!) یعنی بود و نبود شما در جغرافیای ایران هیچ تفاوتی ندارد. این تعیین تکلیف کردن برای ایران هم حرفهای بزرگتر از دهان است. همین الان اقلیمک عراق با کمک ایران و غرب سرپا مانده.
بقول پانترکها
البته همین کارگرهای کورد نیز در سایه ملت سازی های یک قرن گذشته و آموزش اجباری زبان فارسی و فراموشی خاطرات قدیمی می توانند به جاهای دیگر برای کارگری بروند وگرنه تا 100 سال پیش کوردها در کوهستانهای مرز ایران وعراق و ترکیه محبوس بودند و شهرهای مرکزی هم هر کدام دیوار قطوری دور خود داشتند و کوردها و سایر عشایر پنهان شده در کوهستانهای زاگرس تنها برای غارت و راهزنی به شهرهای دامنه زاگرس می رفتند باز خدا را شکر ملت سازی و امنیت برقرار شده و برای کارگری می توانید بروید
نفت و گاز کشور هم در مناطقی است که خود را فارس می دانند. در همان اهواز هم اکثریت با فارسها می باشد بعد لر و بختیاری و تعدادی هم عرب
جناب محمد
ساخته انگلیس امروزه افغانی نامیده میشوند مثل اینکه به یک کرد تبعه ترکیه بگویید ترک!) بلوچها شاخه ای از همین افغانهای پشتو می باشند که بعد تهاجم محمود افغان به منطقه وارد شدند. از ایرانیان قدیم آنجا چیزی باقی نماندهفارس افغان زاده از نظر علمی و تاریخی عبارتی نادرست است درست آن ترک افغان زاده می باشد چون:
افغان یعنی قوم پختو ( قوم طالبان و محمود افغان ) که تا پیش از صفویه در شمال هند و پاکستان زندگی می کردند و همیشه دشمن ایرانیان بوده اند و در تواریخ قدیمی آنها را از نسل ضحاک تازی معرفی کرده اند. مردم ساکن افغانستان نیمی ازبک و هزاره هستند که از نژاد ترک و مغول و دارای قیافه های مغولی می باشند ( شبیه یکی از ترکان پرکار این سایت!). بقیه هم پختون یا پشتون عرب تبار هستند که حتی طبق آزمایشات یک دانشمند هندی احتمال می دهند دارای اصل یهودی باشند. گروه کمی هم عرب فارسی زبان شده هم دارد بنام تاجیک. ( این افغانها از زمان صفویه نواحی جنوب رود هیرمند را اشغال کردند. انگلستان در اواخر قرن 19 و بعد از جدا کردن آنجا از ایران بنام این افغنها افغنستان نامید و همه قومهای ساکن این جغرافیای
با توجه به آزمایشات ژنتیکی که در همین سایت منابع آن بارها معرفی شده 40 درصد مردم آذری ژن عرب و 40 درصد مغول و ترک دارند( تعداد زیادی قبایل عرب در صدر اسلام به منطقه آمدند و در صده های بعد تبریز پایتخت مغولها بوده در زمان صفویه هم قبایل ترکمن قزلباش از عثمانی به آذربایجان وارد شدند) پس ترک افغان زاده درست تر می باشد. هم اکنون نیز ظاهر مغولی به شکل ژن مغلوب در سیمای اکثر مردم آذربایجان و حتی مردم ترکیه دیده میشود. اکثرا چشمان تنگ و نیمه مغولی دارند. حتی چشمان اکثر هنرپیشه های ترکیه نیمه مورب و کجه و کوله و بعضا نیمه مغولی است اگر از نزدیک دقت کنید متوجه میشوید. ژن مغولی در چشمان تاثیر گزار است. البته باعث تاسف است که برادران و همنژادان افغان و عرب عراقی خودتان را در سالهای گذشته به آذربایجان راه ندادید.
البته مهم نژاد نیست مهم کارهای نیک و بد انسان است هابیل و قابیل هم برادر بودند اما یکی دیگری را کشت.
مقاله ، خوب اغاز می شود ولی احکام و ادعا های بسیاری را بدون مکث و ارائه آمار و دلایل پشت هم ردیف می کند. بطور مثال از «نفت عرب » سخن می گوید بدون اینکه اماری از بافت مذهبی و جمعیتی خورستان را ارائه نماید . ویا ادعا می کند که :« یک ایرانی زمانی بە دموکراسی نیاز خواهد داشت و یا معنای واقعی دموکراسی را خواهند فهمید کە ایران تجزیە شدە باشد » ویا نتیجه می گیرد که « امروزە موضوع ملی در ایران بهمراە مشکلات منطقەای و بین المللی دست بە دست هم دادە و ایران را بە سراشیبی سقوط سوق دادە است » دلایل همگی بر تجزیه ایران استوار است با این وجود صوفی زاده اضافه می کند که :
« هنوز هم برای ایران فرصت هست تا از مدل جمهوری فدراتیو روسیە برای حل مسئلە ملی در ایران استفادە کنند» البته اگر سیاست های نا بخردانه رهبری جمهوری اسلامی بدین شکل ادامه یابد ، ایران می تواند به کمک سعودی ها ، امریکا و اسرائیل تجزیه شود. اتفاقا استراتژی سپاه _ خامنه ای بر همین مبنا تجزیه ایران استوار است ؛ آنان کاملا از حمله نظامی به منظور تجریه ایران استقبال می کنند (نگاه کنید به تحریکات ایران علیه امریکا و اسرائیل ) اساس تحلیل صوفی زاده بر این مبنا قرار گرفته است که جمهوری اسلامی را چوب خشک فرض می کند و متوجه نیست که رزیم شیعه اسلامی ایران ، طرح حلال شیعه را نه تنها طرح ریزی کرده است بلکه پس از سقوط صدام به سازماندهی نظامی شعیان عراق ، سوریه ، لبنان ، بحرین و حوثی های یمن پرداخته است و هم اکنون تنها، یکصد هزار موشک در دست حزب الله لبنان است . جناب هادی فراموش می کند که در آغاز حمله داعش به اقلیم کردستان این جمهوری اسلامی بود که به کمک مسعود بارزانی آمد وبا ارسال سلاح قبل از متحدان غربی منطقه ای کردها از درهم شکسته شدن اقلیم کردستان توسط داعش جلو گیری کرد . نگاه کنید به استراتژی سعودی ها ، اسرائیلی ها و امریکا یی ها در باره ایران که مبتنی است که بر عقب راندن ایران از لبنان ، سوریه ، عراق و.. است ؛ نه سرنگونی ویا تجزیه ایران...(عربستان برای پیشبرد استراتزی خود به مجاهدین خلق و کردها کمک مالی _ تسلیحاتی می کند بنظر می رسد که این کمک رسانی جنبه تاکتیکی داشته باشد). بنظر من علیرغم همه ی ناکامی ها جمهوری اسلامی توپ در زمین ایران است . این را من نمی گویم این را حاکم بحرین از زبان سعودی ها می گوید اگر ایران یک قدم واقعی بردارد آنان دو قدم بر می دارند . ایران با 14 کشور همرز است هر گونه تجزیه و جنگ داخلی ، 14 کشور را منطقه را به آشوب می کشد ، مردمان این 14 کشور می دانند که سوریه ای شدن ایران بسود هیج کس نیست . از سوی دیگر بنظر می رسد که 2 استراتژی در جمهوری اسلامی موجود است یکی امنیت ایران را در تنش زدایی منطقه ای و بین المللی و آشتی ملی در داخل می بیند (اصلاح طلبان) و دیگری استراتژی سپاه _ خامنه ای است که بدنبال حلال شیعه هستند و از تجزیه ایران استقبال می کنند تا بر مناطق نفتی منطقه (شیعه نشین) حکمرانی نمایند. اینکه کدام استارتژی در ایران پیروز خواهد شد، بستگی به پارامترهای زیادی دارد از جمله: سیاست منطقه ای دولت ترامپ، سیاست های منطقه ای پپوتین ، چین ، ترکیه دارد همچنین بروز اعتراضات مردمی ، نتیجه «انتخابات» ایران و خیلی از پارامتر های دیگر دارد که واقعا پیش بینی اینده ایران را بشدت دشوار می کند. شایان ذکر است که سیاست خارجی دولت ترامپ نا مشخص است . ترامپ قصد دارد که روسیه را از چین جدا کند ، بدنبال حقوق بشر نیست با سیاست ایران در سوریه موافق است . با این وجود سیاست ضد ایرانی ترامپ می تواند با چند عمل تروریستی گروههای سنی مذهب و امتیاز دهی سیاسی و اقتصادی تغییر نماید.لذت می برم وقتی می بینم مزدوران سایبری رژیم اینگونه به جلز و ولز می افتند و پرت و پلا می گویند. مامور و رژیمی معرفی کردن مخالفان واقعی جمهوری اسلامی، حربه ای کهنه و نخ نما شده است و دیگر این حربۀ موذیانه، هیچ کسی را فریب نمی دهد.
در 35 سال گذشته، هرگاه رژيم دربحرانھای داخلی و بين المللی غرق ميشود، برای جلوگيری ازريزش بيشتر نيروھايش، به شيوه ھای مختلف سعی مي كند، به دشمن اصلی خودش يعني شورای ملی مقاومت و مجاھدين خلق ايران، به هرميزان كه بتواند ضربه بزند . اگر توانش را داشته باشد،ضربه نظامي و تروريستی ، واگر توانش را نداشته باشد , ضربه سياسی و يا تبليغاتي و رواني به تشكيلات مجاھدين بزند . زيرا متلاشي كردن تشكيلات مجاھدين، خوابھای پنبهدانه ای است كه رژيم سالھاست, گه ، لپ لپ ميخورد وگاه دانه دانه.
در افتاده ام و طبیعی هم است که این خائنین به خلق ساکت نمی نشینند و موذیانه علیه اینجانب شانتاژمی کنند و اتهامات ناروا وارد می کنند .اینجانب در این تارنما با مزدوران کثیف سایبری رژیم جمهوری اسلامی و تجزیه طلبان و سلطنت طلبان
آشنای گرامی سلام،
رذل به نقل از دهخدا، عمید، معین... صفت است ونه لیچار؛ رذل=سفله، فرومایه، پست، حقیر، دنی، دون، رذیل، لئیم، ناکس....
شما مجبوری بطور ناکافی در وصف رجوی از خائن و مزدور استفاده کنی! حالا شما بگین کسی که پس از تجربه شهرام، مرکزیت دمکراتیک رو تعطیل می کنه! همچون خمینی، ولی فقیه میشه! واسه ردگم کردن، بهمراه اون کالای جنسی فیل انقلاب ایدئولوژیک هوا می کنه! مطالعه وتفکر رو ممنوع و همه اعضا رو عنصر اجرایی می کنه! با کلک، افرادی مثل ما رو گوشت دم توپ واسه بقدرت رسیدن میکنه! وارد زندگی زناشویی شده، فرزند رو از خونواده جدا و عشق و رفاقت رو ممنوع میکنه! تقریباً همه رو جیره خوار رژیم میخونه! واسه بقدرت رسیدن ماتحت صدام ونتانیابو و جانیترین امپریالیستها رو می لیسه! همش به دنبال جنگ امپریالیستیه! یه سازمان رو تبدیل به فرقه میکنه! و... رو بجز رجوی رذل با چه صفت دیگه ای میشه نامید؟
یه سازمان رو تبدیل به فرقه میکنه! و ... رو با چه صفت دیگه ای میشه نامید؟ اپورتونیست، نارسیست، الینه، دجال، مازوخیست، مجنون، دیوانه، اسکیزوفرنیک، مالیخولیایی ...؟ می بنین بعنوان صفت و نه لیچار رجوی رذل چکیده همه صفتهای دیگه ای که میتونه به ذهن هر کدوم ما برسه.مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های آلبانی و هزار اشرف یادتون نره!
رفیق سائل.
یکم اینکه میخواستم از نویسنده ی این مقاله بپرسم آیا شما منکر این هستید که در چند سال اخیر تعداد زیادی از عوامل رژیم اسلامی به کشورهای غربی رفته و مشغول فعالیت های خاص خود هستند؟
حالا اگر این را بپذیرید, بفرمائید رئیس یک کشور با چه دستور دیگری میتوانست جلوی رخنه ی این عوامل را بگیرد؟
بنظر من با توجه به نفوذ بسیار بالای حکومت اسلامی ایران در کشور عراق که براحتی میتوانند پاسپورت عراقی برای عوامل شان تهیه کنند کار اشتباهی بود که عراق را از لیست تروریست ها خارج کرد و برای فرمان خودش یک ترک ایجاد نمود.
نویسنده ی مقاله ظاهرا از طیف معروف به اصلاح طلبان هستند و بدیهیست که برای تائید حرفهای خودشان,از کیهان و دیگر رسانه های رقیب نقل قول منفی میاورند.و اعتراض آزادی خواهان ایران را همسو با اعتراض کیهان مینماید در حالیکه این یک ترفند قدیمیست و دیگر کارائی ندارد.
مسئولان و کاربران محترم ایران گلوبال،
این توهین های مکررش به آقای اصفهانی هم به احتمال خیلی زیاد می تواند به منظور تحریک ایشان علیه مجاهدین خلق باشد. چون همه کسانی که با آقای اصفهانی آشنایی دارند و کار های ایشان را دنبال می کنند می دانند که ایشان خیلی به ندرت چیزی درباره مجاهدین می نویسند و اصلا مقالات و شعر هایشان از جنس و جنم و طبیعت دیگری است. اگر این آقای بهمن واقعا دوست دار مجاهدین باشد قاعدتا باید نسبت به آن چند نفری که در حال حاضر آثار نوشتاری و صوتیشان هر روز در همین سایت منتشر می شود و چند سالی است که مخالف پیگیر و فعال مجاهدین شده اند حساسیت نشان دهد نه به آقای اصفهانی. اما با کمال تعجب می بینیم که قضیه کاملا و تماما بر عکس است.لطفا این چند سطر را با احساس مسئولیت و با دقت بخوانید:
نکته ای را مدتی است می خواهم به عنوان یک فرض خیلی محتمل با شما دوستان در میان بگذارم.
اگر دقت کنید متوجه می شوید که کاربری که تحت عنوان "بهمن موحدی بامدادان" در این سایت نظر می گذارد، از یک طرف مرتبا شعار های حمایت از کمونیست ها و مبارزان و مجاهدین خلق می دهد و از طرف دیگر با حرف های سخیف و نفرت انگیز و تفرقه افکن خود همه را نسبت به کمونیست ها و مبارزان و مجاهدین خلق، بدبین و از آن ها منزجر می کند.
همین یک کار سیستماتیک و بی وقفه او کافی است که از خود بپرسیم نکند او از عناصر بسیج سایبری رژیم باشد تا از طریق دفاع بد و دشمن تراشی قصد خراب کردن اذهان خوانندگان را نسبت به کسانی که از آن ها دفاع می کند داشته باشد.
این توهین های مکررش به
علتش آیا این نیست که چون آقای اصفهانی در باره مجاهدین خلق خیلی ملاحظه می کنند باید ایشان را تحریک کرد و با توهین های مرتب، نهایتا ایشان را به موضع گیری های شدید علیه مجاهدین واداشت؟
اگر این کار آقای بهمن را کنار تحریکات بی وقفه دیگرش در این سایت بگذاریم سمت قوی تر احتمال ما به کدام طرف خواهد بود: عضو تربیت شده و برنامه دار بسیج سایبری رژیم یا مثلا کمونیست و دوستدار مجاهدین؟
من شخصا هرچه بیشتر در کار آقای بهمن دقیق می شوم بیشتر به احتمال اول فکر می کنم.
به هر حال، امیدوارم که مسئولان و خوانندگان گرامی ایران گلوبال با هوشیاری و دقت لازم، محیط این سایت را از دستبرد عناصر بسیج سایبری رژیم که گویا خیلی هم به این سایت حساسیت دارند مصون و محفوظ نگاه دارند.
جا دارد از متانت و بردباری و هوشیاری آقای اصفهانی هم تشکر ویژه داشته باشم و امیدوار باشم که ایشان همچنان به متانت و بردباری و هوشیاری خود ادامه دهند.
با احترام
به آشنا
می گویند که نگران "ساکنین آلبانی" هستند.نوشته های ارزشمند اصفهانی !!!! اصلاً نوشته های اصفهانی ارزش ادبی ندارد، و اگر من به جای آقای توکلی بودم به خاطر حفظ شان سایت ، نوشته های این فرد را اصلاً منتشر نمی کردم. در ضمن اینرا هم بدان که خود این نوشتۀ اصفهانی و فضای زیر نوشتۀ اصفهانی که آکنده از چاپلوسی های مهوع آور است ، آلوده است . محمدعلی اصفهانی یک نارسیست به تمام معنا می باشد و این در حالی است که اصفهانی چیزی در چنته ندارد . در ضمن این فرد کینه و ضدیت هیستریکی با مبارزین و رزمندگان خلق قهرمان ایران دارد.
اینرا هم باید بگویم که کاملا قابل درکه ، جن از بسم الله میترسه و مزدوران سایبری رژیم جمهوری اسلامی از سازمان مجاهدین خلق ایران .
مزدوران سایبری آخوندها ، جنگ روانی شدیدی را علیه مجاهدین در فضای اینترنت پیش می برند. مثلا مدام به مریم ومسعود رجوی توهین می کنند و یا به دروغ دم از آزادی وبرابری می زنند و به دروغ
مزدوران سایبری رژیم جمهوری اسلامی قصد دارند یک فضای نفرت و ضدیت نسبت به سازمان مجاهدین خلق ایران در سایتهای اپوزیسیون ایجاد کنند.
وزارت اطلاعات آخوندها ، با اسلوب و روش های خاص از جمله با استفاده از مزدوران سایبری خود تلاش می کند که ویروس نفرت و ضدیت خود نسبت به مجاهدین را به خلق ایران نیز منتقل کند و در این راه هیچ ابایی هم از دروغگویی و تهمت زنی نداشته وندارند.
نوشته ای از نرگس غفاری به مناسبت 8 مارس روز جهانی زن
من یک زنم.من یک زنم
زادگاهم ایران. نژادم آریایی. رنگ پوستم سفید، موهایم سیاه، بختم سیاهتر،
من یک زنم.
سالهاست که به جرم زن بودن، تحقیر شدهام. سالهاست به همین جرم، ضربههای تازیانه، بدنم را کبود و راه راه کرده است. سالهاست که بر سر_ دارم،
من یک زنم.
به زور بیحجابم کردند و بهزور محجبه. بهزور لختم کردند و بهزور پوشیده. بهزور خوشبختم کردند و بهزور سیه روز،
من یک زنم.
به زور از من عروسکی مامانی ساختند و بهزور مامانی عروسکی. بهزور به مدرسهام فرستادند و بهزور به کنج خانه،
من یک زنم.
تفکر: جرم. اظهار وجود: جرم. زن بودن: جرم،
من یک زنم.
اینک با کوله باری از درد، در چشمان بیفروغ فرزندم، می نگرم. رنگ زردش را میبینم. اما سر خود را بالا میگیرم و حق خود را میطلبم،
از فروش تنم، تمامی کوچه پس کوچههای شهر را یاد گرفتهام و با دود غلیظ تریاک، خو. اما سر خود را بالا میگیرم و حق خود را میطلبم،
من یک زنم.
آری من یک زنم. تحمل و صبرم زبانزد عالم و آدم. ولی صبرم، لبریز شده و تحملم به پایان رسیده. در طلب آزادی ام. در طلب رفاه. و آزادیام در نبود ارتجاع مذهبی حاکم است،
من یک زنم.
فرزندم را بغل میگیرم و به خیابان میروم. وسط میدانی پر رفت و آمد، میایستم. مشتم را گره میکنم و 'زنده باد آزادی' سر میدهم. از گوشه و کنار، سگهای هار، به سرم میریزند. فرزندم را بالای سرم نگه میدارم و فریاد میزنم: مرگ بر ارتجاع. با باتون و زنجیر و قنداق تفنگ، به جانم میافتند. لباسهایم پاره پاره میشود. روسریم میافتد. از لای خون سرازیر شده سرم به سوی چشمهایم، کلاغ- سیاهی را میبینم که روسری را برداشته و سعی دارد، آن را بر سرم بگذارد. از ضربههای سگهای هار به زانو افتادهام. قدرتی در خود میبینم. بلند میشوم. با یک دست، فرزندم را محکم میگیرم و با دست دیگر، بهصورت کلاغ- سیاه چنگ میاندازم. خون از چشمانش فوران میزند. امان نمیدهم. چادر از سرش کشیده و با مشت و لگد به جانش میافتم. دیگر ضربههای سگهای هار را حس نمیکنم. به زمین میافتم. فرزندم را رها نمیکنم. دهانم پر از خون است. بوسهای از فرزندم میگیرم. چشمانم را با پشت دستم پاک میکنم. همه چیز را قرمز میبینم. صورتم را روی آسفالت سرد میگذارم و فرزندم را محکمتر میفشارم. سگهای هار، رهایم کردهاند. با عجله از من دور میشوند و به اطراف میدوند. تنها چکمههای خونینشان را میبینم. صداهای ضعیفی میشنوم، اما آشنا. نزدیکتر میشوند و دیگر به خوبی میشنوم فریادشان را: زنده باد آزادی، زنده باد آزادی، مرگ بر حکومت آخوندی.
فرزندم را به سینه میفشارم و سعی میکنم بلند شوم. سخت است. زیر بغلم را میگیرند و از زمین بلندم میکنند. احساس سنگینی میکنم. سرم را که بلند میکنم، میدان را مملو از زن و مرد خشمگین میبینم. با سنگ و چوب و هر چه در دست دارند به جان سگهای هار افتادهاند. صدای هلیکوپترها از دور شنیده میشود، با شلیک گلولههایشان. اما یکی پس از دیگری به زمین سقوط میکنند. سگهای هار با اضافه شدن بر جمعیت هول کردهاند و در پی یافتن سوراخی برای فرار. درب هر خانه را که میزنند تف است که به سویشان سرازیر میشود. زنها با کفگیر و ملاقه و دسته هاون و ناخن و مردها با مشت و لگد به آنها حمله میکنند. سگهای هار، آنقدر ترسیدهاند که یادشان میرود مسلح هستند.
هوا تاریک شده و آسمان شهر با برق ترقهها و نور هزار رنگ فشفشهها، روشن میشود. پیروز شدیم. آزاد شدیم. گفته بودیم آزادی حق ما و پیروزی از آن ماست.
و من با تنی لت و پار، فرزندم را میفشارم و بوسه هاست که نثارش میکنم.
لبخندم پنهان شدنی نیست، اینک آزادم. سرفرازم. به قدرت خود ایمان آوردهام و ترس را از خود رهانیدهام و غرق غرورم.
فکرم: آزاد. وجودم: لازم. زن بودنم: افتخار،
من یک زنم.
روز جهانی زن بر همه مردان و زنان آزادیخواه خجسته باد
نرگس غفاری.
شعری به مناسبت 8 مارس روز جهانی زن
رنج ده تن، آسودگی یک تن.نان و رز (نان و زندگی بهتر)
شعر از جیمز اوپنهایمن
به پیش، خواهران من، به پیش،
بانگ صدای ما رسا است.
از جای برکنیم،
نرده آشپزخانههای دود گرفته،
و کارخانههای بیروح را.
بهسوی روزی روشن و نورانی گام برداریم.
همه با هم بخوانیم نان و زندگی بهتر، نان و زندگی بهتر
به پیش، خواهران من،
مبارزه ما نیز، برای مردانی است،
که برای ما کودک میسازند،
ولی خود، همیشه کودک ما هستند.
دیگربس است،
زندگی جانوری، برای تکهیی نان.
ما زندگی بهتر میخواهیم.
به پیش، خواهران من،
بر گور زنان بیشماری، که برای نان فریاد کشیدند.
نه زیبایی، نه عشق، بیگاری برای همه.
بکوشیم برای زندگی بهتر،
نهتنها برای نان
به پیش، خواهران من، به پیش،
روز های بهتر درراه است.
ما همه را،
بهدنبال آرمان والای خود خواهیم کشاند.
دیگربس است،
بهره کشی،
برای هر کس، نان و زندگی بهتر،
نان وزندگی بهتر.
نقش موثر زنان و به طور کلی جنبش برابری طلبانۀ زنان درمبارزات مردم ایران ثابت می کند، مبارزه درراه حقوق دمکراتیک از جمله و خصوصاً حقوق انکار ناپذیر زنان و رهایی از تبعیض جنسیتی تا چه حد درتقویت و قوام مبارزه سراسری با اهمیت وغیر قابل چشم پوشی می باشد. بنابراین شگفت آور و تصادفی نیست زنان درجنبش مردمی برضد رژیم سفاک و غارتگر جمهوری اسلامی فعال باشند و ابتکارات آنان در صحنه مبارزه، سیاست ومانورهای مرتجعین حاکم تحت هدایت ولی فقیه ارتجاع را به چالش بگیرند.
تام و تمام به توانایی و تاثیر جنبش زنان دارد. باید این توانایی ها را تقویت کرده و برای رویارویی تعیین کننده آماده شد.جامعۀ ما آبستن حوادث بزرگی است، علی رغم تلاش مزدوران خامنه ای جلاد و نهادهای سرکوبگری چون سپاه پاسداران ضدخلقی، مبارزه با استبداد و ارتجاع پایان نیافته و یاس و سرخوردگی برجنبش حاکم نیست. درنبرد سرنوشت ساز پیش روی، جنبش زنان نقش مهم و وظایف خطیری بردوش دارد. بخشی از سطح آمادگی مبارزاتی توده ها علیه دیکتاتوری ولایت فقیه، وابستگی
رهایی زنان نمیتواند بدون پیروزی سوسیالیسم به دست آید. در سال 1875 در نیویورک، زنان کارگر برای برخورداری از شرایط بهتر، دست به تظاهرات زدند.
پشتیبانی کنگره بزرگ سوسیالیستها برخوردار شد. در آنزمان سازمانهای دفاع از حقوق زنان کموبیش در گوشه و کنار جهان پای گرفته بودند، ولی هیچیک از نیروی بسندهیی برای رسیدن به حقوق سیاسی برابر با مردان برخوردارنبودند.در یک تظاهرات که در روز 25مارس1911، در یک کارخانه پارچهبافی در نیویورک رخ داد، درهای کارخانه برای جلوگیری از بیرونرفتن زنان، پیشاز پایان ساعت کار بسته شد، و یک گروه از زنان کارگر در آتشسوزی کشته شدند.
برای نخستین بار، اندیشه گزینش روزجهانی زن در17آگوست 1907، در نخستین گردهمایی جهانی زنان سوسیالیست، در شهراشتوتگارت آلمان پای گرفت، دراین گردهمایی، پنجاهوهشت گروه نمایندگی شرکتکننده، برآن شدند، تا یک دبیرخانه جهانی به سرپرستی خانم کلارا زتکین (Clara Zetkin) سردبیر روزنامه آلمانی برابری Die Gleichheit برپا نمایند، تا بتوانند تلاشهای زنان جهان را، برای بهدستآوردن برابری حقوق سیاسی با مردان، وبرخورداری از حقرأی، سازماندهی نمایند. این گردهمایی، از
دربرخی از کشورها و در کارخانهها، زنان، سندیکاهای ویژه خود را داشتند، ولی دستمزد زنان همواره کمتر از مردان بود. زنان ازهیچگونه حقوق سیاسی برخوردارنبودند.
تا آن تاریخ، تنها در دو کشور فنلاند و نروژ، زنان از حقرأی برخوردار شده بودند، و یکی ازبانوان گروه نمایندگی فنلاند، بهنام هیلدا پارسینن (Hilda Parsinen)، از نمایندگان مجلس فنلاند بود.
در این گردهمایی، بانوان، راما (Rama)، ازشهر بمبئی درهند، و توکیرو کاتو (Tokyiro Kato) از کشور ژاپن، در سخنان خود، از محرومیتهای سیاسی و اجتماعی زنان، واز فقر دهشتناکی که زنان کشورشان با آن روبرو بودند، پرده برداشتند.
در سال 1910، در دومین گردهمایی جهانی درشهر کپنهاگ، زنان شرکتکننده از 17کشور، برآن شدند تا روزی را بهنام روز جهانی زن نامگذاری کنند، تا در این روز زنان جهان، برای بهدستآوردن حقوق برابر سیاسی و اجتماعی، و برخورداری از حقرأی، بهراهپیمایی بپردازند، در این کنفرانس همچنین درباره صلح در جهان گفتگو شد.
در سال 1912 گنگره سوسیالیست جهانی، در یک گردهمایی ویژه در شهر بال در سویس، پایان جنگ در کشورهای بالکان را خواستار شد.
(Clara Zetkin)، دریک سخنرانی پرشور که پشتیبانی همگان را بهدنبال داشت، درباره همبستگی زنان سوسیالیست جهان برای مبارزه با جنگافروزی، که بیشترقربانیان آن اززنان و کودکان بودند سخن گفت، وی افزود که مبارزه برای آزادی بدون زنان، شدنی نیست، و سخنان خود را با جمله (Krieg dem Krieg) = جنگ علیه جنگ، پایان داد.
در سال 1914، چند روز پیشازبرگزاری سومین گردهمایی جهانی زنان سوسیالیست، درشهر وین، شعلههای نخستین جنگ جهانی افروخته شد.
در سالهای آغازین جنگ جهانی نخست، در ماه مارس سال 1915، در شهر برن در سویس، گردهمایی جهانی زنان بر پا شد.
پساز پایان نخستین جنگ جهانی، سازمان جهانی زنان سوسیالیست بازسازی شد، و درسال1925، ادیت کمیز (Edith Kemmis)، به سرپرستی دبیرخانه جهانی زنان درزوریخ، برگزیده شد، وکارها زیر نظر فردریش آدلر (Friedrich Adler) دبیر سوسیالیست جهانی، وکارگر مبارز حقوق زنان دنبال شد.
در سال 1928، مارتا توسک (Martha Tausk) نماینده مجلس استیری (Styrie)، استانی در کشوراتریش، به دبیری سازمان جهانی زنان برگزیده شد. در پی آزار و فشار سوسیالیستها در اتریش، پسازیک سال بهناچار دبیرخانه جهانی زنان به شهر بروکسل جابجا شد. در سال 1934، خانم آلیس پلس (Alice Pels)، جانشین مارتا توسک شد.
در دوران میان دو جنگ جهانی، گفتگوهای سازمان جهانی زنان، بیشتر درباره فعالیت زنان، زنان و فاشیسم، زنان و بحران اقتصادی دور میزد. با آغاز جنگ جهانی دوم، بار دیگر این سازمان با چالشهای بزرگی روبرو شد و از میان رفت.
در مارس 1941، ماری سوترلند (Mary Sutherland)، و زنان کارگر بریتانیایی، یک گردهمایی با شرکت زنانی از کشورهای درحال جنگ و اسیر فاشیست، برگزار کردند، که در آن، زنان هر کشور بهزبان مادری خود سخنرانی نمودند،از 1941تا سال1955، که شورای جهانی زنان سوسیال دموکرات بر پا شد، زنان نتوانستند مبارزات خود را سازمان دهند.
اکیداً مخالف به کار بردن اصطلاح «رجوی رذل» توسط کاربر مورد اشاره این هوادار بریده مجاهدین که بعد از اخراج از صفوف هواداران مجاهدین، بیست و چهار ساعته در ایران گلوبال ولو شده است و کامنت درمانی می کند هستم، و به هیچ وجه هم توضیح و توجیه آن کاربر مورد نظردر مورد آن اصطلاح بد که به صورت یک جزء جدا نشدنی از کامنت هایش شده را قبول ندارم و معتقدم که او با این کار و این اصطلاح من درآوردی خود، خیانت های بزرگ رهبر مجاهدین خلق را کوچک می کند و اصل قضیه خائن بودن و تبدیل به مزدور صدام و حالا هم مزدور عربستان شدن او را لوث می کند.
اما به این هوادار بریده مجاهدین توصیه می کنم که همان «مبارزه» مضحک خود با به قول خودش «پان ترک» ها و «سلطنت طلبان» را در محل های مناسب سطح و اندازه و وزن خودش ادامه دهد و وارد حریم نوشته های ارزشمند آقای اصفهانی نشود و فضای زیر این نوشته ها را آلوده نکند.
من چون در زندگی عقل رو انتخاب کردم
متن که کپی کرده اید شاید برای شما متن جدی باشد اما برای کسی که ترکی می داند جدا خنده آور و مسخره است .دوست نداشتم و ندارم که وارد بحث بیخود بشم ... اما
در حد چند جمله و اون اینکه کپی و پست بیخود دردی از کسی دوا نمی کنه و نشانه دانستن نیست
یک نفر نمی تونه ادعا کنه هم عالم در مباحث ژنتیک و هم عالم در مباحث زبان شناسی است ...
برای همین هست که من جواب همه چیز دان هیچ کاره رو نمی دم !
اما
تانری لغتی جهانی است و در زبان ژاپنی و چینی هم کار برد داره و ضنا خود لغت آسمان (پرده بزرگ ) ترکی است از بن (آسماخ) و پسوند (مان) ینی آویزان شده بسیار وسیع
یا مثلا قره مان (بسیار بزرگ ) که فارس ها دزد اند شده (قهرمان)
در مورد اینکه بیوک یعنی خروس این جدا خنده دار است لغات (خروز و تویوک ) برای (مرغ و خروس ) استفاده می شود
ضمنا بویوک (بزرگ) ،زیرپی نیز گفته می شود .
ضمنا نوشته شده "خدا بزرگ است " فارسی است ؛آیا لغت "بزرگ " فارسی است ؟؟؟
مثلا اینکه تانری یعنی آسمان !!!انهم آسمانی که خود لغتی ترکی است
توصیه من این است که بجای اتلاف وقت به منظور شناساندن قوم و ملتی به خودشان !!! ،خودتان را بشاسید و دیده در گریبان خود فرو ببرید ...
در سایت ایران گلوبال یک مامور رذل رژیم جمهوری اسلامی با دریدگی، صفت ویژه خود و رهبران و همپالکیهایش را به رهبر عقیدتی مجاهدین نسبت می دهد و همیشه می گوید : رجوی رذل !
این جملات از بهمن موحدی ( بامدادان ) است ،،،،،،،، مطمئن باش که ملت ایران کسانی را که به فکر "یوگسلاویزه کردن" ایران می باشند را به درک واصل می کنند و از صفحۀ روزگار محو می کنند.
جناب بهمن موحدی در این سایت و مشخصأ در این صفحە خود را لو دادە ایشان از زبان سازمان مجاهدین خلق دارند صحبت میکنند و ناشیانە هم هر بار چند کلمە زندە باد چپ و کمونیست وو نیز برای رد گم کردن چاشنی بحصهایش میکند در حالی کە سازمان مجاهدین خلق تفکر و جهان بینی آنها بر پایەی مذهب اسلام و تشیع قرار دارد و مذهب و کمونیست نیز مثل آب و آتش هستند کە بە هیچ وجە با هم دیگر همخوانی ندارند امکان ندارد کسی کە خود را کمونیست بداند یا تفکر کمونیستی کوچکترین نزدیکی و همکاری با احزاب مذهبی داشتە باشند و بلعکس مذهب از نظر پیشوای کمونیستها مارکس افیون و مواد مخدر است و کمونیست و تفکر کمونیستی از نظر مذهب و پیشوایان مذهبی کفر و لامذهبی و و جنگ با خدا و قرآن قلم دادە میشود ،،،اینرا بدان که پس از سرنگونی آخوندها، ایرانیان، تجزیه طلبان خائن به وطن را به شدیدترین شکل ممکن سرکوب می کنند و مزدوران پان عرب و پانترک و پان کرد را از ... به دار می زنند.
ننگ بر همۀ خائنانِ تجزیه طلبِ مزدور و رذل ،،،،،،،،، این تقریبأ بحث و جملاتی هست کە این جناب بهمن موحدی تقریبأ در هر کامنت آن را کپی میکند و اینجوری مینویسد ملت ایران بە حساب شما میرسند شما ها تجزیە طلبان را نابود میکنند فلان و بهمانتان میکنم این جملات بهمن موحدی را باید رمز شکنی کرد منظور این جناب از ملت ایران چیست و کیست ؟ از نظر ایشان این ملت ایران کیانند ؟
و جناب بهمن موحدی نیز بارها در کامنتهایشان نشان دادند کە ایشان از زبان مجاهدین و شورای ملی مقاومتشان و مریم مهر و تابان رئیس جمهور نیم متریشان صحبت میکنند ،،، بنا بر این زمانی کە میگوید مردم ایران چنینن و چنان میکنند دقیقأ منظورشان سازمان مجهادین خلق از کە هنوز نە بە بار است نە بە کار دارد تهدید بە کشتار عمومی و جنوساید مخالفان میکند ایشان هنوز نمیدانند کە تاریخ مصرف سازمان مجاهدین خلق و چریکهای فدائی خلق پایان یافتە و امکان ندارد این 2 سازمان حتی در یک آبادی بتوانند در فردای ایران قدرت بگیرند مخصوصأ در مناطق ملیتها اصلأ امکان حضور افرادی بە اندازەی تعداد انگشتان نخواهند داشت جناب بهمن موحدی باید نیک بداند در هر تغیر و تحول و خلاء قدرت سیاسی در ایران این را واضح میگویم کە خوب شیر فهم شوند در فردای سرنگونی حکومت بربر آخوندها من فقط در مورد کوردستان بگویم امکان ندارد مثل سال 1358 احزاب سرتاسری مثل چریکهای فدائی ، سورای ملی مقاومت یا سلطنت طلبان یا جبهەی ملی وو بتوانند حتی 2 نفر هم یار گیری کنند گذشت آن زمان مثل اوایل انقلاب 1358 مثلأ فدائیان یا مجاهدین یا پیکار و راه کارگر مقر و دستک بزنند در کوردستان این را مطمئن باشید جناب موحد با کوچکترین خلاء قدرت سیاسی و سرنگونی جمهوری اسلامی این پیشمرگان کورد از کوردستان تورکیە و سوریە و عراق خواهند بود کە در خیا بانهای کرمانشاه و سنندج و ایلام و مهاباد قدم خواهند زد و جای برای شما پیدا نخواهد شد بنا بر این اینقدر مردم ایران مردم ایران نکنید کە چنان و چنینن میکنند این وضعیت را مطمئن باشید در بلوچستان و اهواز و ترکمن صحرا و بە احتمال زیاد آذربایجان هم خواهید داشت
من مسئول گفته های دیگران نیستم
آیا اشعار خردوسی رو جوری می خونن که انگار جدا می فهم چی گفته !من وقتی به دنیا آمدم
زبان مادریم تری بوده
این زبان از من دریغ شده ... ثروت منطقه ام چپاول شده ... و با یک نوع ابله و چند دسته دزد مواجه بودم
1. ابلحانی که سعی داشتند من را به خودم بشناسانند !!!(تو ترک نیستی آذری هستی)
2. دزدانی که بهانه دزدی شان از منطقه من پانترکیسم بوده
3.دزدانی که بهانه دزدیشان هموطن غیور بوده
4. دزدانی که بهانه دزدیشان مغول زاده بودن بوده
5.دزدانی که کلی شر و ور مرجع دار (made in England ) در دست داشتن
6. دزدان دانا
7. دزدان عقل کل همه چیز دان
8. دزدان متخصص ژنتیک
9.دزدان همه چیز فهم !
اما در مجموع من زمانه ای رو که دور تر از پدر بزرگم باشه رو نمی شناسم ،برخلاف یه عده که داستان کروش چنان تعریف می کنن که انگار رفیق گرمابه بودن
من یادم نمیاد صحبت از توران یا اجتماع ترک ها کرده باشم ، و نمی دونم چرا به من میگن پانترک !گو اینکه پانترکیسم بهتر از پانفارسیسم نباشه مطمئنا بدتر نیست چون لااقل در ترکیه شما ترک هر منطقه ای باشید براتون احترام قائلند اما ای امان از روزگار افاغنه در کشور گل و بلبل ...
با این حساب، گوگوش و داریوش اقبالی و بهروز وثوقی و فرح پهلوی و داریوش شایگان و ... عرب تشریف دارند. احمدی نژاد سنگسار ی و روحانی سمنانی و جلیلی و رفسنجانی و محسن رضایی و ... آریایی اند. اسامه تو خودت را نشانمان بده ببینیم چه چیزی از آریایی ها به ارث بردی.
گرامی سازاخ
نوشته چرا بهاین بنده خدا گیر دادی ؟من باشما موافق نیستم
اتفاقا تقصیر همین فرد است
به چند دلیل
من دوتاشو میگم
1. عهده دار مسئولیتی شده اند که خارج از توانشان است (اگر نفرت شدید شان نسبت به ترک و عرب را فاکتور بگیریم )
2. حد اعلا آزادی اتفاقا آن است که آزادی به حد منتها خود نرسد ... در کدام دموکراسی فحاشی با ابراز عقیده یکسان است
بنابراین اگر حرف رکیک و چرت و پرت های ابلهانه کسی (کپی پست های مرجع دار ) رو با ابراز عقیده یکی بگیرد
یا دچار حب و بغض است (که است به نظر من )ویا فرق شو نمی داند که ناثواب است
پس به کی بگیم ؟
به هادی صوفی زاده
در زبان فارسی تبدیل به خوز شده است. نام استان خوزستان در فارسی میانه (یا همان پهلوی ساسانی) و نیز در پارتی (یعنی همان پهلوی اشکانی) به صورت hūjestān (یعنی هوجِستان) یا hūžestān (یعنی هوژِستان) آمده است.کدام نفت اعراب؟! عربها 400 سال پیش به خوزستان مهاجرت کردند و در حال حاضر نیز در خوزستان در اقلیت هستند و فارس زبانها و بختیاری ها و لرها از بومیان خوزستان هستند و در اکثریت می باشند. دست از این روشهای موذیانه و غیراخلاقی بردار، اگر خوزستان ما نفت هم نداشت ، به اعتراف کارشناسان کره ای و ژاپنی، درآمدهمین معادن فولاد استان کرمان برای کل ایران کافی بود.
استان خوزستان بخشی لاینفک از ایران است و همیشه هویتی ایرانی داشته است. خوزستان یعنی سرزمین مردمان خوزی یا هوزی. در سنگنوشتههای فارسی باستان که مربوط به 2500 سال پیش هستند برای نامیدن سرزمین عیلام (یعنی منطقهٔ جنوب غربی ایران امروز و دربردارندهٔ خورستان امروز) واژههای -ʰŪja و -ʰŪvja به کار رفته است. این واژهها 24 بار در سنگنوشتههای داریوش یکم و یک بار در سنگنوشتهای از خشایارشا ثبت شدهاند. همین واژهٔ -ʰŪja است که
در کتاب «مجمع التواریخ و القصص» خوزستان به نام «حجوستان» و «حبوجستان و اجار» آمدهاست که به نظر میآید، برگرفته از پارسی میانه با عناوین «حبوجستان» و حوجستان است. همچنانکه در بعضی از گویشهای رایج در این استان «بختیاری» برای ادای حرف «خ» از «ح» نیز بهره میگیرند؛ بنابراین واژگان «اوج»، «هوز»، «هوج»، «حوز» و «خوز» در سیر تحول و تطور لفظی با پسوند «ستان» و «اوجستان» به تدریج بر اثر سایش تلفظ، از «هوجستان» به «خوزستان» تغییری یافتهاست. در متون پارتی نیز واژه هوزستان اشاره به همان نام خوزستان در دوران نوین دارد.
در گویشهای فارسی باستان و پارسی میانه «او» به «هو» قابل تغییر است؛ مانند «اورمزد» - «هورمزد» و «اوشمند» - «هوشمند» همچنانکه «هورداد و حورداد» را «خرداد» و «خورتات» نیز گفتهاند.
هادی صوفی زاده ! فارس زبانها و بختیاریها و لرها ، در شهرهای دزفول، شوشتر، اندیمشک، مسجد سلیمان، ایذه، آغاجاری، بهبهان، باغ ملک، رامهرمز، گتوند، لالی، اندیکا، هفتکل و هندیجان زندگی می کنند که باید بدانی از نفت خیز ترین شهرهای استان خوزستان به شمار میروند.
پس چرا ایرانگلوبال روز جهانی زبان مادری را به مردمان ایران تبریک نگفت؟؟
در مسایل اساسی مسله ملی ایرانگلوبال با سایر رسانه های فارس زبان هماهنگ است و در این مورد خط سیاسی ایرانگلوبال به تازگی گردش به راست 90 درجه ای کرده است .یعنی علیه تورکها
روز زن مبارک
به "حسن"
آگاهانه تر این رژیم پلیدِ جمهوری اسلامی را سرنگون خواهند کرد و به همین دلیل دروغ های فرزند شاه خائن را نیز باور ندارند. از کوزه همان درآید که در اوست. رضا نیم پهلوی برای مردم ایران فرزند دیکتاتور سابق جنایتکاری می باشد که سالها با اموال و ثروتهای به سرفت رفته مردم ایران مشغول زندگی بوده است. کسی که یک روز در زندگی کار نکرده است بهتر است اول توضیح بدهد که چگونه توانسته است زندگی مرفه ای را در سرزمین اربابان پدری خود آمریکا داشته باشد اما نجات ایران پیشکش ایشان باشد!گناه ندانم کاری و خیانت و رذالت رژیمهای شاه و شیخ را به حساب مردم پارس زبان گذاشتن نامی جز جنایت فرهنگی ملی اقتصادی ندارد .
مردم انقلابی ایران در مقطع انقلاب ضدسلطنتی 57 ، ملا خمینی خون آشام را هنوز خوب نمی شناختند اما شاه خائن را خوب می شناختند. مردم هنوز عملکرد آخوند مرتجع خمینی پلید را ندیده بودند و فقط حرفهای او را شنیدند که بعد اعمال او نشان داد که او یک دوروغگو بوده است که با فریب مردم ایران انقلاب ضد سلطنتی خلق ایران را به شکست رسانید. مردم انقلابی ایران اما رژیم خائن و تبهکار شاه را سالها تجربه کرده بودند و فساد و جنایتکاری ایادی ساواکی شاه را دیده بودند. اندکی نگذشت که مردم ایران ماهیت رژیم خمینی را در اعمال جنایتکارانه آن نیز دیدند و معلوم شد که رژیم خمینی خون آشام روی دیگر سکه سیاه رژیم خائن شاه بوده است. مردم ایران با تجربۀ اندوخته از شکست انقلاب اکنون
آقای موحدی ، بعد از سرنگونی، بعد از سرنگونی، همه به حقوق حقه اشان می رسند ، شما که عملا در همه کامنتهایتان در زیر همه مقالات وعده قتل عام تجزیه طلبان را می دهید ، ؟!!?
ما نمی توانیم بین معتادان به دین (دین گراها) و معتادان به ایدئولوژی (آرمانگراها) و معتادان به (مواد مخدر ، الکل و قمار ) فرق بگذاریم، همه این سه گروه با تمام و انواع اقسام زیر مجموعه شان، پایشان خیلی محکم با طنابی خیلی ضخیم به درختی کهن بسته شده، آنها دنیا را در محدوده آن طول طناب می بینند، برای ورود بدنیای دمکراسی در وحله اول آن طناب فکری را باید بریده شود و از آن درخت کیلومترها باید فاصله بگیرند، تا بتوانند دنیا را به همانگونه که هست ببینند، برخورد به مساله تبعیض جنسیتی و رهائی زنان و رشد فیمنیسم و مساله رهائی ملت های بدون دولت از قیمومیت ملت حاکم با رشد استقلال طلبی ، نباید از روی ترحم و با برخورد ابزاری در جهت بال و پر دادن به دین و یا ایدئولژی صورت گیرد، ولی تجربه نشانداده، دیندارها و کمونیستها تمام اعمالشان در جهت ترویج مکتبشان می باشد
پس از سرنگونی آخوندها ، مردم ایران با سرکوب تجزیه طلبان، چه پان کردها چه پانترکها و چه پان عربها موافق هستند. کسی که دنبال خیانت به خاک و تکه پاره و یوگسلاویزه کردن ایران باشد را نباید به او ذره ای رحم کرد.