ضمن احترام به منشور پیشنهادی، کناره گیری قطعی خودم را اعلام میدارم

با درود حضور هم میهنان و اعضای محترم کمیته موقت،

بدینوسیله به اطلاع  میرسانم سه ماه قبل از اعلام فراخوان که من برای همکاری به کمیته دعوت شدم سه شرط را برای همکاری به اطلاع آقای پیرزاده و خانم گلستان که رابط من بودند گذاشتم. صداقت، شفافیت و هدف ملی-میهنی با پرهیز از پرستیژ و اهداف شخصی. اما با توجه به آنچه که قبلا از تجربیاتم از کمیته دریافتم و به اطلاع رساندم*، و به آنچه که آقای دکتر تقی زاده بدانها اشاره نمودند، برای حل این نابسامانی ها در خلال چند روز گذشته رایزنی هایی توسط شخصیت های موجه و با مقبولیت بالای سیاسی-اجتماعی، صورت پذیرفته که متأسفانه نه تنها مؤثر واقع نشده بلکه با تعصبات شدیدتری بدان پایبند بودند. اینجانب در خلال این چند ماه صداقت، شفافیت و انگیزه ی ملی-میهنی را به مفهوم حقیقی در اکثریت این جمع ندیدم و در عمل خلاف آن ثابت شده است.

لذا به تصور من آنچرا که من میتوانم حدس بزنم، خروجی این مجموعه با تمام ابعاد، مؤلفه ها و ویژگی هایش در حال انتقال به شورایی میباشد که من آنرا شورای خانم/آقای ...... و شرکاء مینامم که هیچگونه وجهه یملی نخواهد داشت. شورایی که به مانند نهالی خواهد بود که علیرغم سمپاشی سرشاخه ها و آب و کود، اما ریشه های آنرا پنهانی کرم در حال خوردن است و به ثمر نخواهد رسید. حتی اگر میوه ای هم داشته باشد بازارپسند نیست.

بنابراین ضمن دعوت به پرهیز از برخوردهای احساسی، تأمل و ارائه راهکار مناسب با چشمان باز!!! اعتبار مام وطن، هم میهنان در رنج و عذاب و زندانیان سیاسی در بند را خرج این خودخواهی ها و نابسامانی ها نکنید لطفا.

در پایان ضمن احترام به منشور پیشنهادی، کناره گیری قطعی خودم را اعلام میدارم

با آرزوی آزادی ایران و سربلندی هم میهنان

فرهاد تالشی

انگلستان

16 مارچ 2013

*******

* با درود حضور اعضای محترم کمیته،

با توجه به رویدادهای گذشته و سکوت من و دیگران نسبت به آنچه که در خلال چند ماه اخیر در کمیته موقت مشاهده شده حاکی ازآنستکه دوستنمایان همچنان به خود محوری و اظهار فضل کاذب و تکیه بر مهارتهای نداشته اصرار میورزند که در هر حال موجب تأسف و تأمل هست. رفتارها و حرکات کودکانه این دوست نمایان ناهمراه نشان میدهد که آنها حتیبه بند اول منشوری که خود سفارش نوشتن داده اند ( به همان ترتیبی که مدعی هستند تدوین اساسنامه منشور ملی را به یک موسسه فرانسوی سفارش داده اند) پایبند نبوده و خود رعایت نمیکنند.وقتیکه به امید به نتیجه رسیدن یک اندیشه ملی سکوت میکنیم دوستنمایان خود محور و انحصار طلب که تنها تخصص ثابت شده آنها باند بازی و گروهک سازی و یارگیری های شخصی و سوء استفاده ابزاری از دیگران است در ذهن خود و دادگاه بلخی خاص خود مرا متهم و محکوممیکنند.

بدون توجه به اینکه چندین ماه با انگیزه ای قوی، شبانه روز بدون هیچ توقعی بیش از 80% مسئولیتها و خدمات گروه تکنولوژی و تبلیغات را به تنهایی بر عهده گرفته و در سطح پیشرفته انجام داده ام، از راه تخطئه، منزوی سازی و اجرای سیاست حذفی،  اینک مدعی ادامه کاری هستند که کمترین مهارت و شایستگی لازم برای پیشبرد و اجرای آنرا در اختیار ندارند.

با مشاهده این نارسایی ها و خود محوری ها و باند بازی ها  من ناگزیر از ترک کمیته تکنولوژی شدم . اینک بمنظور شفاف سازی آنچه که روی داده بخشی از نارسایی ها را بطور خلاصه بازگو میکنم. در صورت نیازمستندات بیشتر و مدارک لازم را در اختیار دوستان عضو کمیته موقت و حتی افکار عمومی قرار میدهم.

دلایل کناره گیری ام از گروه تکنولوژی:

دخالت های غیر علمی و غیر مسئولانه در استراتژی و مدیریت من بعنوان هماهنگ کننده و مسئول گروه تکنولوژی توسط آقای توسل رفیعی که موجب تضعیف و اختلال در فرایند مدیریت من میشده.

دخالت در امور و واگذاری مسئولیت های فنی توسط خانم گلستان به فرد/افرادی که از کمترین دانش و تجربه لازم برای اجرای این پروژه را در اختیار ندارند و حضور آنها نتیجه ای بجز اخلال و اختلال و حتی توقف کامل اجرای طرح نخواهد داشت.

بمنظور پرهیز از شایسته سالاری و تکیه به مهارت، مشارکت و اظهار نظر در امور تخصصی را به رای گیری در گروه کشیده و با توسل به اکثریت خود ساخته  مانع از انجام کار اصولی شده اند. به عنوان مثال برای مبادرت به عمل جراحی قلب، نظر جراح را به رأی مأمور اسانسوردر اتاق عمل، پرستار و راننده آمبولانس گذاشته و با اکثریت، ضرورت آنرا رد کرده اند.

این باور و جریان فکری غلط را نهادینه کردند که فلانی را به بازی بگیریم مبادا که قهر کند! و یا به شبکه های اجتماعی رفته و علیه ما مقاله منتشر کند فارغ از اینکه طرف مورد نظر آنها از کمترین آگاهی لازم برای اجرای مسئولیتی که به او واگذار شده برخوردار نبوده است .

خودمحوری ها، خودمرکزبینی ها و انحصار طلبی در مواردی که در حیطه ی تخصص و وظایف آنها نبوده

آنها که با خود محوری و انحصار طلبی انتقاد های سازنده را نشنیده گرفته و یا با زدن مهر توطئه  هر نظر اصلاحی را رد کرده و بجای مشارکت با جمع و تکیه بر خرد جمعی  به یارگیری و جبهه بندی متوسل شده اند تا هدفهای شخصی خود را تامین کنند امروز تشکیل شورای ملی را در خطر کامل شکست قرار داده اند. به دلیل خود محوری این افراد بی صداقت و اخلال آنها در روند عادی انجام کار اصلی عملا متوقف شده و امور اجرایی و تدارکاتی بدون توجه به مسئولیتهای ملی و میهنی به برگزاری کارهای تبلیغاتی بچه گانه و سفر های شخصی محدود شده است.

انجام کارها در گروه تکنولوژی به این بهانه که مشارکت آنها داوطلبانه است و مزد بگیر نیستند با تاخیر و ناقص و باری بهر جهت صورت میگیرد. در صورت ادامه این روند رعایت و اجرای هیچگونه جدول زمانی اجرای کار مقدور نیست.

در طی 7-8 ماهی که با این دوستان همکاری کرده ام ، دریافته ام سیاست ساده کسانی که امور اجرایی را در انحصار خود گرفته اند خودمحوری بوده و در نتیجه احساس داشتن قدرت، و بی نیازی به پاسخگویی به دیگران، صدمات جبران ناپذیر در کارگروهها و کل جریان اجرایی مرتبط با تشکیل مجمع وارد ساخته اند.

تصور من این است که این دوست نمایان مسئولیت گریز، اینک در اندیشه انحلال کمیته و  ادامه خیمه شب بازی طراحی شده خود با کمک یک یا دو یار قار تازه اند. اگر چه کمیته موقت در شرف انحلال است اما با ادامهاین بازی های کودکانه، اندیشه و باورهای غلطی که در رفتارشان جریان دارد حتی در صورت تشکیل ناقص شورای ملی به آن ساختار که قرار است بارآور آرمانهای ملی شود منتقل خواهد شد.

آیا در همین جمع کوچک با توسل به رای گیری های دستوری سیستم دیکتاتوری، گاوبندی و یارگیری و روند تقسیم بندی خودی-غیر خودی نهادینه نشده؟ چه ضمانتی است که شورای دست ساز این خود محور ها به شکل آرمانی کمیته مورد نظر آنها تبدیل نشده و در یک جمع 2 یا 5 نفره خلاصه نگردد؟

هشدار میدهم که بی توجهی به اندرزها و نپرداختن به انتقادات اصولی ونظر چهره های مستقل و ملی و خیر خواه، و با اصرار بر ادامه وضع موجود طرح ملی شورا با شکست فاجعه بار روبرو خواهد شد.

فرهاد تالشی