رفتن به محتوای اصلی

دکتر حسن روحانی رئیس جمهور آینده نخواهد بود!

دکتر حسن روحانی رئیس جمهور آینده نخواهد بود!

 این؛ رژیم است که بحران را آفریده است. باید فشار آورد تا خود او هم به هزینه خود آنرا بنفع دموکراسی و اقتدار مردمی حل کند. پذیرش کاپیتانی این کشتی درهم شکسته در این لحظه تاریخی؛ فقط میتواند کاسه کوزه غرق شدن آنرا به گردن اصلاح طلبان و متحدین آنان بیاندازد مگر اینکه آنها تمامی 100% قدرت را در دست بگیرند که اینهم در حکم یک انقلاب تمام عیار است که نه شرایط آن فراهم است و نه به صلاح مملکت میباشد.

موج حمایت از دکتر حسن روحانی سراسر کشور را براگرفته است. اخباری از شروع راهپیمائیهای نسبتاً بزرگ خیابانی به حمایت از او در پایتخت و دیگر شهرها با عکس و تفصیل گزارش شده است. گزارشها از قم و برخی دیگر از شهرها حاکی از موج حمایت مراجع معتبر و مردمی از  دکتر حسن روحانی است. بیت مرحوم منتظری در اعلامیه ایی حمایت خود را وی ابراز داشته است. نماینده شاخص اصول گرای مجلس علی مطهری  نیزحمایت خود را دکتر روحانی اعلام داشته است. آیت الله دستغیب نیز حمایت خود را از مواضع اتخاذ شده از سوی هاشمی و خاتمی در دفاع از روحانی ابراز داشته است.

باید انتظار داشت با پایان مدت قانونی تبلیغات انتخاباتی و رفع خطر همه گونه تجدید نظر در صلاحیتها، این موج به طوفانی از شور و شوق مردمی تبدیل گردد. از هم اکنون آثار شروع این موج در بین جوانان مملکت خود بوضوح بچشم میخورد.

صرفنظر از اینکه  این یا آن فعال انتخاباتی، این یا آن شخصیت سیاسی و مذهبی، صرفنظر از اینکه هاشمی، خاتمی و خود روحانی و مقام معظم و شورای نگهبان چه بگویند و این موج پر شکوه حرکت مردمی را چگونه توصیف کنند، صحنه انتخاباتی به دو اردوی بنیاداً متفاوت، اگر نخواهم واژه متقابل را بکار ببرم، تقسیم گردیده است.اردوی حکومتگران و اردوی حکومت شوندگان که اردوی مردم است. اردوی آنها که خامنه ایی، شورای نگهبان و سلطه  چکمه پوشان سپاهی حاکم و مافیای اقتصادی نظامی را شامل میشود و اردوی ده ها میلیونی مردمی که به امید رسیدن به مطالباتشان که نخستین آن کشیدن یک نفس راحت امنیت مدنی و داشتن امنت اقتصادی و جنگ گریزی است.

آنچه در حال رخ دادن در میهن ماست نه یک انتخابات بلکه یک رفراندم واقعی با موضوع:  چه، که و چه کسانی را میخواهیم و آنچه و آنانی را که نمیخواهیم میباشد. تأکید روی اینکه شرکت در این انتخابات از سوی هواداران "تحول و تغیر"، نه صرفاً انتخاب روحانی بلکه فریادِ نخواستن دارو دسته حاکم و سپاه و بسیج اوست از اهمیت فوق العاده ایی برخوردار است.

ساده ترین اهمیت این مسئله در این است که اگر مقام معظم رهبری در فردای این رفراندم باشکوه و حماسی آمدند و مانند دفعات پیش؛ از مشارکت پر شور مردم برای تأئید نظام بحر طویل سازی کردند، حتی کودکان دبستانی هم بر این ادعاهای ابلهانه ایشان بخندند.

دومین نتیجه رفراندم خواندن این  مشارکت حماسی مردمی؛ دادن "درس" به آنهائیست که در حاشیه این گود پر عظمت پیکار مردمی علیه سلطه استبداد ضد مردمی نشسته اند و تصور میکنند که با تحریم حد اکثر 1 یا 2% ای اشان میتوانند مشروعیت این نظام نامشروع و رهبر نامشروعترش را زیر سئوال برده و قدرت او را به چالش بکشند.

سومین دستآورد سترگ "رفراندم" خواندن این مشارکت حماسی، با علم و اطلاع اینکه مردم خود؛ بهتر از هر کس و هر دَم و دستگاه سنجشگرانه و آمار دهنده ایی میدانند این حماسه پر شکوه چه معنای تاریخی و چه پیام سیاسی و چه اخطار و هشداری برای حاکمیت را در خود دارد. مردم در جریان این رفراندم پر شکوه پی خواهند بُرد که درمیابند که در برابر قدرت دهها میلیونی آنان، اردوی چند میلیونی رانتبران حکومتی و ساندیس خواران حرفه ایی چه کوچک و حقیرند.

این "رفراندم" اراده رزمی مردم را در مطالبه تمامی حق و حقوقشان آهنینتر کرده به حاکمیت، حتی اگربخاطر اجتناب از انفجار بمب  رسوایی  نامشورع و غیرمردمی بودنش در داخل و خارج، نخواهد تعداد آرای واقعی این رفراندم را اعلام کند، نشان خواهد داد که فرصت چندانی برایش باقی نمانده است.

اما! نه از آن تظاهراتهای خیابانی روزهای اخیر بنفع دکتر حسن روحانی باید نتیجه گرفت که مانند جنبش اعتراضی سبز در فردای کودتا، مردم در امواج میلیونی بخیابانها خواهند ریخت و نه از این موج سونامیک حمایتی از کاندیدای مورد نظر خود، باید نتیجه بگیرند که رئیس جمهور آینده مملکت کسی بنام دکتر حسن روحانی خواهد بود.

بنظر من پاردوکس دراماتیک قضیه در اینست که نه بنفع مردم است که روحانی رئیس جمهور شود، نه بنفع حامیان روحانی است که او رئیس جمهور شود، نه بنفع خود روحانی است که رئیس جمهور شود و نه حتی بنفع رژیم است که رئیس جمهور آینده کشور روحانی باشد. شاید این استدلال در نگاه نخست مضحک بنظر آید ولی بنا بدلایلی که ذیلاً شرح خواهم داد فرضیه فوق را؛ البته "فقط" بعنوان یک گمانه زنی باید در نظر داشت تا از هرگونه توهمی نسبت به نتیجه انتخابات و دستآوردهای بلاواسطه آن اجتناب کرد.

واقعیت اینست که وضع مملکت از هر نظر چنان وخیم است که به کشتی ایی میماند که در یک دریای طوفانی تکه تکه بدنه آن چنان در حال درهم شکستن است که حتی کاپیتان ماژالان معروف که هیچ بلکه هیچ مسیحایی هم امکان و توانایی نجات آنرا ندارد. در چنین شرایطی رئیس جمهور شدن رئیس جمهوری از اردوی دیگر و نظام دادن به دستگاه اجرایی از بیخ و بن، و به اجرا گذاردن رویکردها و راه کارهای دیگری با خدم و حشم دیگری نه تنها این کشتی را از غرق شدن نمیتواند نجات دهد بلکه، شاید در اثر اختلالات کارکردی بین این دیوانسالاری و نیروی اجرایی جدید و گاردهای قدیم  که مشغول به کار هستند به غرق شدن سریعتر آنهم بیانجامد. چنین کشتی در هم شکسته و در آستانه غرقی، فرصتی برای تغیر خدمه و کاپیتان کشتی را نمیدهد. بی دلیل نبود که صادق زیبا کلام با علم و اطلاع در یک گفتار رسانه ایی شده گفت که آقای هاشمی رفسنجانی نذر کرده بودند رد صلاحیت شوند.

معقول ترین راه برون رفت از این مخمصه ایی که میتواند مملکت را به گرداب متلاشی شدن بیاندازد اینست که رژیم با یک تقلبی عظیم کاندیدای خود را برنده انتخابات اعلام کند، اردوی مقابل در ازای گرفتن امتیازات "استراتژیک"، امیتازات اساسی  در تمام زمینه ها فعالیت قانونی خود را آغاز کند و بجای چالشگری با دولت جدید به آن کمک کند تا این دولت تقلبی، برنامه اردوی م آنان را با دست خود اجرا کند. یعنی رئیس دولت را خامنه ایی انتخاب میکند، برنامه اجرایی دولت را اصلاح طلبان و متحدین آنان مینویسند و مردم هم دندان روی جگر گذارده برای عبور از بحران همکاری میکنند بدون اینکه  لحظه ایی در ساخت و ساز شکل گرفته دوچار توهم شوند.

سناریوی فوق فقط یک گمانه زنی است ولی این گمانه زنی نه براساس اوهام بلکه بر اساس واقعیت بحران عمیقی است که  در اثر سوء مدیدریت حاکمیت و بی اعتنایی آن به نیروهای دلسوز و مردم، گریبان مملکت را گرفته است.

شورش خیابانی و ادامه چالش سیاسی مملکت را بسوی حل بحران و دموکراسی نخواهد راند. و این، توهمی بیش نیست اگر گروههایی مانند مجاهدین، قومگرایان تجزیه طلب، سلطنت طلبان نوستالژیک، فکر کنند که بهم ریختن اوضاع فرصتی برای بهره برداری آنان فراهم خواهد ساخت. اوضاع وخیم تر از آنست که کسی یا نیرویی بتواند با بهم ریختن آن برای خود بهره ایی بگیرد. عمق بحران چنان است که فقط راهزنان، گردن کلفتهای بی ایدئولوژی محلی، باندهای نظامی ای که بلافاصله بصورت جنگ سالاران طالبانی  ظهور خواهند کرد فقط میتوانند برای منافع آنی خود از وقوع هرج و مرج و تحقق چنین سناریویی جلو گیری کنند.

گمانه زنی من بر اینست که رهبری نظام با مشاهده نتیجه خُرد کننده این رفراندم، رئیس جمهور مورد نظر خود را برگزیند و در همان حال زیر ورقه تسلیم خود را به اصلاح طلبان و متحدین آنها نیز امضاء کند. مخالفین تقلب را با سکوت خویش بپذیرند، و رژیم هم تسلیم نمودن قدرت واقعی و اختیارات فراقانونی خود را.

پرسش اینست یا میتواند باشد که:  اگر فرض را به پذیرش چنین سناریویی بگیریم، پس شرکت در این انتخابات یا رفراندم چه معنایی میتواند داشته باشد. پاسخ ساده اینست که شرط موفقیت این رفراندم حضور هرچه بیشتر مردم به نفع روحانی بعنوان نماینده مطالبات خودشان است. آرای 20 ـ 30  ـ 40 میلیونی حسن روحانی میتواند شرایط تحمیل مطالبات را به رهبری نظام فراهم سازد و به مردم هم آن اعتماد بنفس لازم را بدهد که با جسارت و اطمینان کامل از قدرت بالای 40 میلیونی خود که بنظر من هیچ اغراق آمیز هم نیست، بر سر خواستهای خود مصرانه بایستند.

این؛ رژیم است که بحران را آفریده است. باید فشار آورد تا خود او هم به هزینه خود آنرا نیز بنفع دموکراسی و اقتدار مردمی حل کند. پذیرش کاپیتانی این کشتی درهم شکسته در این لحظه تاریخی؛ فقط میتواند کاسه کوزه غرق شدن آنرا به گردن اصلاح طلبان و متحدین آنان بیاندازد مگر اینکه آنها تمامی 100% قدرت را در دست بگیرند که اینهم در حکم یک انقلاب تمام عیار است که نه شرایط آن فراهم است و نه به صلاح مملکت میباشد.

آرای بالای 35 میلیونی حسن روحانی چه خوانده بشود و چه نشود پیام خود را به حاکمیت و ساختار قدرت خواهد داد و تا رده های پائین دستگاه های سرکوبش انعکاس خواهد یافت.

با مشارکت خود در این رفراندم حماسی زیر این پیام را امضاء کنیم!   

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

برگرفته از:
ایران سبز
منبع:
www.iranesabz.se

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید