انتخاب و تنظیم از کیانوش توکلی:
خشایار رخسانی
"آقای ِ پهلوی"، لطفن تصمیم تان را بگیرید
حالا این آقا یان با این اعتقادات شترمرغی پرچم نجات کشور را در دست گرقته اند و کلی از سرمایه های کشور و مشتی جوان ناآگاه ولی ساده دل را وسیله قدرت طلبی خود کرده اند. و با این کار کلی از سرمایه های معنوی کشور را قربانی دیوانگی خود کرده اند، چه آنها که قربان اعدامهای دسته جمعی دهه 1360 شدند وچه آنها که در عملیات "فروغ جاودان" جان دادند. چقدر باید که رهبران مجاهدین از تعادل فکری بی بهره باشند که گمان برند که مردم ایران 30 سال پس از تجربه جهنم اسلام خمینی، بیصبرانه منتظر تحق قوانین اسلام توحیدی مجاهدین میباشند. که با گرفتن قدرت و تسویه حساب های فرقه ای با آخوندها، باز ا یران را به کشتارکاه دیگری در 30 سال آینده بدل کنند. شرایطی که تنها با حکومت خمرها سرخ (کمونیست های عهد سنگ) قابل مقایسه است.
یکی از بزرگترین موانعی و خطرتی که در سال های آینده مانع از تحقق دمکراسی در ایران خواهد شد، وجود نکبت بار مجاهدین در افق سیاسی ایران خواهد بود که برای گرفتن قدرت حاضرهستند به هر بهائی از روی نعش ها عبور کند
تنها عطر نیست که باید ببوید، بوی تعفن نیز دلیلی بر وجود کثافت میباشد؛ منظور آن بوی متعفنی است که در طی 29 سال گذشته در نتیجه عمکرد های فرصت طلبانه و ناشیانه رهبران مجاهدین "خلق" سر به فلک کشیده است. رفتار فرصت طلبانه از اینرو که رهبران مجاهدین با این فرض اشتباه که چون اعتقادات مذهبی مردم ایران 30 سال پیش وسیله ای برای تسلط قدرت سیاسی بوسیله آخوندها شد، و امروز مردم ایران از اجرای درست قوانین "ناب محمدی" مأیوس شده اند، حالا زمان مجاهدین فرارسیده است تا با اجرای قوانین اسلام توحیدی، آرزوی دیرینه مردم ایران را برای تحقق بخشیدن به "اسلام ناب محمدی" عملی کنند. هیهات و افسوس بر این خیال باطل. آیا واقعا فکر میکنید که سوره ها و آیات این قرآنی که باید منبع استخراج قوانین اسلام توحیدی شما باشد، از چشم آخوندهای حاکم بر ایران دورمانده است، و شما تنها کسانی هستید که این اسرار را میدانید و میتوانید اسلام را به کمک این سوره ها "بهتر" اجرا کنید؟ چقدر باید که بخشی از مردم اینچنین نادان باشند، که طعمه همچین هذیان گوئیهائی بنام تئوری اسلام توحیدی شوند. آنهم دینی که کتاب آن جدا از قوانی غیر انسانیش، آیه های آن جنگ اضداد هستند، بطوریکه هر آیه ای از آن ، آیه دیگر را رد میکند، چونکه بقول خودشان شأن حضور دارند. به زبان دیگر هر آیه اش برای یک لحظه خاص و یک مورد مشخص نازل شده است بطوریکه ضرورت و ارزش خود را در لحظه و زمان دیگر از دست میدهد. چونکه هر آیه تنها وسیله ای بوده است برای رسیدن به هدف
مسئله مهمی را که شما در معادلات سیاسی خود برای به اجرا در آوردن فرمان های "کمیته خوب و اورگانیره شده برای باز سازی نهاد سلطنت" فراموش میکنید، مردم هستند. از نظر شما مردم ایران باید که با چه انگیره ای سینه سپر کنند تا آقای رضا پهلوی بر تخت شاهنشهی جلوس کرده و تاج پادشاهی برسرکنند؟ اگر آنطور که شما فرض میکنید که ریشه سنت پادشاهی درایران در تار و پود فرهنگ ایراینان تندیه شده است، جرا مردم ایران بدون ارج نهادن بر مرام پاسداری از تاج و تخت پادشاهی ، با قربانی کردن صدهزار از بهترین فرزندان خود، آنرا سرنگون کردند؟ حالا شما از همین مردم انتظار دارید که نظام سلطنتی گذشته را بازسازی کنند، زیرا ملاهای حاکم بر ایران بیشتر از خاندان پهلوی مرتکب جنایت میشوند؟ راه گذر از بحران ایران پیمودن دور باطل یا دایره شیطانی نیست، بلکه شکشتن آن و برهم زدن این نظم بیهوده میباشد. برای این کار باید که انگیره های تازه در مردم ایجاد کرد. به مردم باید که امید و ضمانت داد تا باور کنند که در این بازی سیاسی اگر که خطر کنند و سینه خود سپرسازند، در نهایت میتوانند از ارزش و سود بیشتری برخوردار شوند، تا ا ینکه خود را تسلیم وضع موجود سازند. این ارزش ها نگهبانی از تاج وتخت پادشاهی نیست، بلکه ارج و احترام به حقوق انسانی مرم ،آزادی، مساوی بودن مردم در برابر قانون میباشند که اصل وجود نهاد سلطنت در تضاد با آن ارزش ها میباشند. درجائیکه سلطنت بر اساس دادن حق امتیاز ویژه (که موروثی است ) به بخشی از جامعه، سیاست تبعیض را در جامعه پی ریزی میکند، چگونه میتواند این نظام از حق مساوی بودن همه مردم در برابر قانون پاسداری کند؟
کیخسرو آرش گرگین
"آقای ِ پهلوی"، لطفن تصمیم تان را بگیرید
البته سوء نیت ها را (که دلیل شان بر ما روشن نیست) نمی توان و نباید پاسخ داد، اما از آنجا که چه بسا گفته ی ما روشن نبوده است، تصریح می کنیم: منظور ما "از تیم نو، چه از نظر فکری و چه از نظر سرمایه ای"، پول شاهزاده نبوده است!!! جنبشی که نتواند خود را اداره ی مالی کند، جنبش نیست و تیم فکری ای که نتواند سرمایه ی لازم را جمع کند، فکر و تبلیغ بلد نیست. نهاد پادشاهی، حضور معنوی و فیزیکی اش، بزرگ ترین سرمایه است برای ایرانزمین، اسکناس ها از جای دیگر باید آورده شوند: از کیسه ی مردم. ایرانیان خارج از کشور چیزی حدود 800 ملیارد سرمایه دارند. بخش بزرگی از سرمایه ها، نزد نیروهای راست و هواداران پادشاهی است که اگر حرکتی ببینند، از برکت دریغ نخواهند کرد.
شاهزاده شیوه دگر کنند و حساب جنبش را اعلام نمایند، اولین صد هزار دلار را، برای شروع، خود ما، کیخسرو آرش گرگین، واریز می کنیم. (در جایی که سخن از جان فشانی ست، دریغ کردن از پول افشانی مسخره است و مسخره تر و نافهمیدنی تر، انگ ها و بهانه جویی های کسانی که باید یار باشند و کمک فکری کنند)
سام قندچي
ملتی که معنی و مفهوم موزه و تاریخ را نمی داند؛ محکوم به تکرار فاجعه است
دوست عزيز خانم بنفشه رادان،
ببخشيد که من به جاي کيانوش پاسخ ميدهم و ممنون از لطف شما.
من هميشه ايران گلوبال را يکي از بهترين سايت ها براي بحث يافته ام. به همن علت هم اخيراً به مدت بيش از يک ماه ويرايش جديد يک سري از نوشتارهاي فلسفي ام را روزانه در اينجا به بحث گذاشتم. البته برخي دوستان تصور کردند که فقط لينک دارم به کارهاي سابق ميدهم ولي آنها ويرايش تازه مظالبي بود که براي انتشار بعنوان کتاب تازه اي در زمينه فلسفه آماده ميکردم. به هرحال از ايران گلوبال بخاطر فراهم سختن امکان بحث سپاسگزاري کردم و همچنين از همه دوستان بخاطر کامنت هاي پربار.
البته من هميشه سعي کردم مطالبي را در اينجا درج کنم که مناسب باشند نه از لحاظ خطي بلکه از لجاط موضوعي مثلاً در اينجا اگر شعري نوشته ام شايد در اينجا درج نکنم:
http://www.ghandchi.com/55-Expressions.htm
برخي مطالب مثلاً حتي در مجموعه ايران گلوبال فرهنگ گفتگو هم در بخش هنري درج ميشوند چون مناسب آن بخش هستند. برخي مطالب هم مناسب سايت هاي ديگرند و ابداً به معني عدم همکاري با ايران گلوبال نيست. هميشه از دوست عزيزم کيانوش توکلي و همه دست اندرکاران ايران گلوبال سپاسگزار بوده و هستم و همواره از درج مطالب در اينجا افتخار ميکنم. ببخشيد که اين روزها انقدر درگير کارهاي ديگر بوده ام که کمتر تواستم به اينجا بيايم.
با سپاس و احترام
بلخی
"آقای ِ پهلوی"، لطفن تصمیم تان را بگیرید
فکر کنم آقای اميد رهنمود تصوير واقع بينانه ای عرضه می کنند که در آن گروهای مختلف سلطلنت طلب در کنار گروهای مختلف مخالفين سلطنت در يک جبهه وسيع به دور هم جمع می شوند و استراک مساعی می کنند. برای شروع فرض کيند که هر گروه فقط 10% ارای مردم را در اختيار دارد. در آنصورت هر گروه به عوض اتلاف وقت شروع می کند به سرويس دادن به آن 10% طرفدران بالقوه اش.
به نظر من سخن آقای ناصر مستشار راجع به «تشکيل آپوزيسيون نوين" تا حدی سطحی و ساده لوحانه است. ميان روشنفکران ما مد شده که تا به پرسش سختی بر می خورند که آن را نمی فهمند فورا" می گويند پس بايد از نو و از صفر شروع کنيم. اين سخنان حاوی هيچ اطلاعات به درد بخور و يا دانش ره گشائی نمی باشند. ذره ای راه حل در آن نهفته نيست. شعار توخالی است. در عوض اين حرفهای پوک بايد به بينيم چه کار درستی تا کنون کرده ايم آنرا گسترش دهيم و چه کار غلطی کرده ايم از آن اجتناب کنيم
جامعه امروز ايران بسيار متکثر و متنوع شده است و افراد سليقه های متفاوت سياسی، فرهنگی و دينی دارند در اين تکثر سليقه طبيعی است که عده ای پذيرای رضا پهلوی هستند و از آنطرف هم می دانيم که عده ای بقدری با خانواده پهلوی بد هستند که نسبت به آنها آلرژی دارند. اين واقعيت را نمی توان فعلا" عوض کرد. بلکه بايد آنرا پذيرفت. اولين وظيفه فردی مانند آقای کيخسرو آنست که به اين گروه اخير که نسبت به رضا پهلوی آلرژی دارند اطمينان دهد که برای آنها نسخه نمی پيچد. اصلا" به آنها کاری ندارد بلکه فقط می خواهد گروه اول که مشتاق رضا پهلوی هستند را سازماندهی کند. اين اولين مشکل بايد صادقانه و بی رودربايستی و شفاف و روشن حلاجی شود، و راه حل برايش پيدا شود. تا قبل از يافتن راه حل واقعی برای اين مشکل، حتی فعال تر شدن رضا پهلوی ممکن است موجب تشديد تضاد و تشنج بيشتر گردد و دست آخر موجب حتی ضعيف تر شدن رضا پهلوی شود. بخشی از خويشتن داری رضا پهلوی دقيقا" از اين منظر است زيرا راه حلی برای اين مشکل ساده ولی جدی به ذهنش نمی رسد. برای احزاب اين مسئله آسان است، چون هر يک مخاطبين مخصوص و تفکيک شده خود را دارند!
در ايران حدود 50 ميليون رای دهنده است، در قدم اول فرض کنيد حدود 10% اين ارا يعنی حدود 5 ميليون رای دهند بالقوه مشتاقان رضا پهلوی هستند. حال می خواهد با اين 5 ميليون انسان بالغ جه بکنند. اين نقطه شروع خوبی برای فرموله کردن صورت مسئله است. برای هدايت و سازماندهی اين 5 ميليون نفر حداقل يک تيم 50 نفره لازم دارد که لااقل خودشان بدانند چه می خواهند و چه می گويند. قدم ماقبل اول تشکيل يک تيم 5 نفره است. تا اين 50 نفر را سازمان دهند. پس می شود. . . . . 5-----> 50------- > 5 ميليون
بنا براين می توان ادعا کرد که اگر کسی اعتقادی به حرفهای خودش دارد کمتر وقتش را صرف اين بگومگو ها می کند و بيشتر مشغول کار می شود.
گفتم که مشکل اصلی چگونگی برخورد به آنهائی است که نسبت به خانواده پهلوی الرژی پيدا کرده اند، اگر قبول کنيم که قصد نداريم که برای آنهائی که نسبت به خانواده پهلوی آلرژی پيدا کرده اند (درست يا علط فرقی ندارد) نسخه پيجی کنيم. تنها مدل الترناتيو که به نظر من می رسد مدل حزب مردم پاکستان است که در آن خانواده «بوتو" نقش royalty را بازی می کنند و يا حزب کنگره هند که در آن خانواده گاندی نقش خانواده سلطنتی را بازی می کنند. در کشورهای ديگر هم چنين پديده ای وجود دارد. راه حل ديگری به نظر من نمی رسد.
موفق باشيد.
کیانوش توکلی
ملتی که معنی و مفهوم موزه و تاریخ را نمی داند؛ محکوم به تکرار فاجعه است
جناب جواد گرامی
با تشکر که یاد اوری نمودید ؛ روش کار مان در برخی کامنت ها دقیقا این است که نظرات متفاوت را در کنار هم بگذاریم ولی گاهی اوقات به دلیل مشغله کاری ؛ کامنتی نادیده گرفته می شود.
در همین جا دوستانی که چنین اشکالاتی را می بینند به ما یاد اوری کنند .( کامنت شما اضافه شد)
البته ما اگاهانه کامنت هایی_ که همراه با توهین و برچسب های انچنانی به دیگران است و یا اینکه با اسامی مثل رضا شاه و یا امثال این اسامی قصد تبلیغ و یا توهین به دسته خاصی را دارند را _ در بخش کامنت های جالب و خواندنی نمی اوریم
در بقیه موارد ما مشکلی نداریم
با احترام
حیران
آقای علیزاده، کرد ،هر کجای دنیا باشد کرد است ،،ما کرد ایرانی، عراقی، ترکی، نداریم کرد کردستانیست و بس ما نه ایران ، نه ترکیه ، نه عراق را به رسمیت نمیشناسیم حضور این کشورها بر سرزمین کردستان حضوری اشغالگرانست و دیر یا زود باید پایان پذیرد.
از رهبران دمکرات و کومله گفتی شما آنقدر عقب ماندگی ذهنی دارید که حتی نمیدانید یک جامعه نظرات متعدد دارد و احزاب گوناگون .
ولی رهبر تمام احزاب رهبران ملی یک ملت نیستند
در باشور کردستان (عراق) 10 ها حزب وجود دارد ولی مسعود بارزانی رهبر ملت کرد است در این بخش نه 10 تا رهبر احزاب
حسن علیزاده
آنان یک بازی سیاسی می کنند
ترک یا کرد و یاخلق عرب و یا....
هنوز رژیم منفور جمهوری اسلامی سرنگون نشده به نظر می رسد جنگ داخلی آغاز شده.
هم وطن کرد ( شاید نتوان شما را هم وطن خواند)کرد های ترکیه را به شما ایرانی( اگر بتوان شما را ایرانی خطاب کرد)چه مربوط؟
اگر PKK را یک سازمان تروریستی نمی ندانید ( همانند سازمان تروریستی پژاک) پس تعریف شما از تروریست چیست؟
اگر اوجلان رهبر خلق کرد؟ است، پس دبیر کل سازمانهای تروریستی همانند کومله و حزب دمکرات رهبر کدام خلق قهرمان هستند؟
مزدک
"آقای ِ پهلوی"، لطفن تصمیم تان را بگیرید
در واقع چاره ای جز پذیرش اختلافات و تحمل یکدیگر نداریم . چه مخالف این باشیم و چه آن راه نجات ما همگامی و همراهی است.منهم در کل با حرفهای بلخی و امید موافقم وفکر می کنم که اگر گرگین و دوستان هم دست از تمامیت خواهی بردارند و رضاپهلوی را در حد یک ایرانی از عرش خود ساخته پایین بیاورند و خواهان امتیاز نباشند می شود مخالفان را دور هم در تجمعی یا شورایی گرد آورد و برای بزانو در آوردن حرامیان اسلامی به بسیج مردم همت گمارد.ولی چنین تجمعی باید در حداقلهایی مثل حکومتی دمکراتیک و سکولار ومردم سالار ومعتقد به حقوق بشر مشترک باشند.
سامان باربد
مال کافر هست بر مؤمن حلال ؟!
آقای افرادی حق دارد اعتراض کند. آخر چه لازم است مثل دانشجویان متقلب کپی پیست کنیم تا رساله ی مثلا سیاسی بنویسیم؟ که چه کسی به ما نمره ی قبولی بدهد؟ آنچه آقای افرادی می گوید تاکید بر داشتن وجدان فرهنگی و اخلاق مبتنی براین وجدان است. می توان بر آن افزود که اینطور نوشتن، هنر اندیشیدن را از نویسنده می گیرد، مقایسه و راه های ادامه ی جست و جو را بر خواننده می بندد و پژوهشگر پیشین (در اینجا آجودانی) را نومید می کند. کاش وقتی که یادداشت برمی داریم، مثل دکتر معین، پای هر نوشته نام گوینده را بنویسیم تا اینطور آبروریزی نشود.
مزدک
آنان یک بازی سیاسی می کنند
سازمانهایی چون پ.ک.ک و پژواک و مجاهدین وحزب الله و جند الله و القاعده و المهدی و تمام سران و وابستگان جمهوری اسلامی و حماس و ناسیونالیستهای افراطی ترک وکرد و عرب و فارس ...تنها دکانداران تروریستی هستند که برای منافع خود دست به هر جنایتی میزنند. برای اینها خلق و مردم فقط تا جایی که قابل استفاده هستند ارزش دارد .انسان در دید اینها کالاست و بعد از پوسیده و پاره شدن و از کار افتاده ارزش خود را از دست می دهد.اینها همه دارای یک هدف اند و هیچ تفاوتی بین پ.ک.ک و حزب الله و حرامیان اسلامی و القاعده و ...نیست!
کرد زاد
آنان یک بازی سیاسی می کنند
اقای علیزاده!
1.از شما که تفاوت بحث و جنگ داخلی را نمی دانید بعید نیست که کردان را غیر ایرانی میدانید! از شما بیش ازین انتظاری نمی رود!
2.حال کار شما به جایی رسیده است که کردان را غیر هموطن می خوانید !
بروید اقای عزیز با خرج من یک انساکلوپدیا ی فرهنگی بگیرید تابفهمید که کردان در هر کجای جهان که باشند ایرانیند که در دوران صفوی از ایران جدا شدند !کردان ترکیه صاحبخانه اند که ایران زمین را در 2708 سال پیش بنیان گذاشتند و لی برعکس بچه مغولان در ایران میهمانانی هستند که از مهربانی میزبان سوءاستفاده می کنند! همینانند که پرچم ایران زمین را در زادگاه زرتشت به اتش می کشند و فریاد هارای هارای من تاتار مغولم را سر می دهند! درود بر اتورپاتگانیان راستین! و خداوند ایرانزمین اینان را از شر مغولان در امان دارد! خوانندگان گرامی نگاهی به لینکهای زیر که جنایات ترکیه است بیندازند وانرا با گفته های مورخان در باره جنایات مغول مقایسه کنند:
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.
توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید