رفتن به محتوای اصلی

براستی اینجا تهران جمهوری اسلامی است؟!

براستی اینجا تهران جمهوری اسلامی است؟!

برای دیدن رقص دختر ان در جمهوری اسلامی ؛ لینک های پائین را کلیک کنید:

رقص دختر و پسر در اصفهان

اینهم بزن و بکوبی از رقص دختر و پسر در شهر تهران

زنی در روز روشن حجاب از سر گرفته و از مردم می خواهد با او برقصند ! براستی اینجا تهران جمهوری اسلامی است؟!

آیدین تبریزی

شخصیت برجستۀ جامعۀ فرهنگی میهنمان، بهزاد بهزادی به ابدیت پیوست

آقای مزدک عزیز،

می بینید که خوانندگان اگر سکوت می کنند، نشانه رضایتشان از ناسزاهای شما نیست. رعایت عفت کلام، احترام گذاشتن به خودتان و خوانندگان است و نه محمد و امامان. کسی از شما نمی خواهد در مورد تعداد زیاد زنهای محمد، دستور قتل عام مردان قبیله ای یهودی،... حرفی نزنید اتفاقا تاریخ اسلام جا برای کار کردن بسیار دارد، شما که هم وقتش را دارید و هم برایتان بسیار مهم است، بروید مطالعه کنید و این نقاط تاریک تاریخ اسلام را گرد آوری کنید و با زبانی علمی و ادبی آنها را در اختیار خوانندگان قرار دهید. مطمئن باشید با این شیوه موفق تر خواهید بود. من هم با هر تقدسی مخالفم و هرکسی را حتی خدا و کتابش را باید نقد کرد تا مردم یاد بگیرند که نباید به هیچ چیزی چشم و گوش بسته اعتماد و اعتقاد داشته باشند. ولی برای شکستن این دیوار تقدس در ذهن کسانی که هنوز به مقدسات ایمان دارند، باید ابتدا اعتمادشان را جلب کرد که پدرکشتگی با مقدسات آنها نداریم بلکه با مقدس دانستن هر چیزی که به تعطیل شدن عقل و سرسپردگی چشم و گوش بسته منجر می شود، مخالفیم. همان سرسپردگی که باعث می شود، انسانی بمبی به خود ببندد و به میان انسانهای بی گناه برود و خود را و آنها را نابود کند و خیال کند به بهشت خواهد رفت!

سامان باربد

یک مرتد، یک مخالف، یک ایرانی

دوستان عزیز آرش و محسن

خوشحالم که می خواهید به این پرخاش پایان دهید. می فهمم که گاهی آدم می خواهد فقط حسش را بیان کند، اما این پرخاش ها، مفهومی را بازنمی کند، بگذارید منهم فقط حس خودم را بیان کنم، وقتی که پسر بچه ای بودم و با بچه های تماشاگر دیگر در زمین فوتبال دم می گرفتیم:

تا بوده بوده بوده

ایران برنده بوده

چیزی نمی گویم. فقط یک حس را بیان می کنم و پایان پرخاش را جشن می گیرم

حسن علیزاده

تحریم ، شرکت و یا اعتراض سفید؟

با سلام و درود و خسته نباشید به شما آقای آذری عزیز

نوشتار شما بدرد کسی می خورد که عقلانیت و خرد سیاسی داشته باشد که متاسفانه در بین به اصطلاح اپوزیسیون خارج از کشور وجود خارجی ندارد. در نظر اینان مرغ یک پا دارد و بس.

سئوالهای های بجایی مطرح فرمودید. این سئوالها از سال 1376 پیش روی آنان بوده است و آنان هرگز قادر نبودند ( و هنوز هم نیستند) به آنها پاسخ دهند.

صحبت از تحریم می کنند و و ادعا می کنند نیروی عظیمی به خواست آنها انتخابات ریاست جمهوری را تحریم کردند ولی هیچگاه مسئولیت آنچه که با تحریم و انتخاب آقای احمدی نژاد و دارو دسته اقتدارگرایان بر سر مردم ایران آمده است را نمی پذیرند. نمی دانم اینان برای حق و حقوق کدام خلق قهرمان! تلاش و مبارزه می کنند.

آری همیشه در همه جا و در همه زمانها انتخاب بین بد و بدتر بوده ، هست و خواهد بود. در هیچ جای جهان و در هیچ زمانی حداقل بنده انتخاب بین خوب و خوبتر را ندیده ام. شما چطور؟

بهروز ستوده

با دروغ کدام "مبارزان"نقدی بر گنجی!

آقای ح-جاویدعزیز

در مورد گروهی از روشنفکرانی که در سال 1348 پس از دستگیری و در زندان به "گروه فلسطین" شهرت یافتند باید بگویم که همگی آنهااز فعالان جنبش دانشجوئی دهه 1340 و با گرایش چپ مستقل و ملی بودند .این گروه گرچه باور به مبارزه مسلحانه داشتند ولی شرایط جامعه ایران را برای چنین مبارزه ای آماده نمی دیدند روی همین اصل می خواستند به اردوگاههای فلطین بروند و خود را از نظر تئوری و عملی آماده سازند تا روز موعود فرا رسد . تا آنجا که من اطلاع دارم پس از 30 خرداد 60 چهار تن دوستان عزیزم که از افراد اولیه گروه فلسطین بودند بنام های شکرالله پاک نژاد ، حسین تاجمیر ریاحی ، صادق محمدی خباز ، عباس صابری در زندانهای جمهوری اسلامی و پس از شکنجه های وحشیانه اعدام شدند . سه نفر آخر از جمله کسانی بوده اند که ازچنگ ساواک فرار کرده و در سالهای اقامت خود در کشورهای عربی چندین بار با خمینی در نجف ملاقات داشته بودند و جالب اینکه هر بار که این عزیزان به دیدار قاتل آینده خود می رفته اند"امام" آینده برای پیروزی این یاران زنده یاد دعا می کرده است .

در مورد مسائل فلسطین در آینده در مقاله ای خواهم نوشت ولی مختصراً بگویم که ارتجاع عرب که در سالهای اخیر آخوندهای ایران نیز به آنان اضافه شده اند بزرگترین مشکل و مردم محروم و درمانده فلسطین اندو سازمانهای فلسطینی که هریک خود را به رژیمی مرتجع وابسته کرده اند و از جانب این رژیم ها تغذیه می شوند فقط به فکر افزایش قدرت خود وجلب کمک بیشتر از مرتجعین اند نه به فکر مردم بدبخت فلسطین .اگر 30 سال طول کشید که عرفات ملی گرا بفهمد یهودی ها را نمی توان به دریا ریخت و اسرائیل را باید برسمیت شناخت برای رهبران حماس و جهاداسلامی بنیاد گرا معلوم نیست چه مدت طول خواهد کشید که به این واقعیت برسند .

سام قندچي

دو گونه برخورد با «توسعه»

دوست عزيز هرمس،

با سپاس مجدد از يادداشت هاي شما و آرش و همه دوستان. نميدانم مقاله ام درباره اسپينوزا را خوانديد يا نه. هدفم نشان دادن يک گسست فکري جدي در فلسفه غرب با انديشه مشيت الهي (خواست خدا بود که ...) بود که هنوز در ايران نه تنها در ميان عوام بلکه در ميان صوفيان و عرفاي ما و بسياري ديگر ارز روشنفکران ما رايج است:

http://iranglobal.info/node/23641

باز هم با پوزش از همه دوستان که دوباره کامنت گذاشتم. بحث ها را در مقالات بعدي دنبال خواهم کرد.

زايش و پيدايش جريان‎هاي «پان تركيسم و پان عربيسم»

دوست عزيز نويسنده،

من تا به حال به اين شکل درباره پان ايرانيسم فکر نکرده بودم. بعضي حرف هاي شما درباره فروهر و حزب ملت ايران صدق ميکند و جالب است. البته شخصاً هميشه مخالف عبارت پان ايرانيسم که آنها بکار ميبردند بوده و هستم ولي تحليل شما کمک کرد که بهتر آنها را درک کنم که ناسيوناليسم ايراني هستند تا چيزي شبيه پان عربيسم. البته ادعاهاي فراسوي ايران کنوني نيز داشتند ولي آنهم بيشتر شايد آنگونه که شما ميگوئيذ در چارچوب ناسيوناليسم ايراني قابل درک باشد تا چيزي نظير پان عربيسم. نميدانم. به هر حال زاويه جالبي است. آيا شما نوشته ديگري داريد؟

با احترام

ایرانخواه

شخصیت برجستۀ جامعۀ فرهنگی میهنمان، بهزاد بهزادی به ابدیت پیوست

این فرداصالتش تالش بوده است و خودش نیز میگوید که پدربزرگش تالشی صحبت میکرده است. بهزاد بهزادی چنین می نویسد:

«حقيقت تاريخي اين است كه ‌آذربايجاني ايراني است و به زبان تركي تكلم مي‌كند. اين كه چگونه اين زبان در بين مردم رايج شد٬ بحثي است كه فرصت ديگر مي‌خواهد. مثال زير مي‌تواند براي همه ی اين گفت‌و‌گوها پاسخی شايسته باشد. اهالي آستارا طالش هستند و تا پنجاه سال پيش كه نگارنده به خاطر دارد پيران خانواده ما به اين زبان تكلم مي‌كردند و اكثريت عظيم اهالي نيز به زبان تالشي صحبت مي‌كردند. در دهات اطراف شايد تعداد انگشت‌شماري, تركي بلد بودند. ... اينك بعد از پنجاه سال در شهر آستارا تعداد انگشت‌شماري تالشي مي‌‌دانند يا مي فهمند و در بين اهالي روستاها نيز زبان ترکی متداول است. اهالي بومي تالش هستند ولي زبان متداول از تالشي به تركي, تغيير يافته است".

(- بهزاد بهزادي در مقدمه ی كتاب «فرهنگ آذربايجاني- فارسي" 1369، ص 10

علت ترکیزبان شدن برخی از مناطق تالشی و تاتی نشین در دوران اخیر سهم اقتصاد بالای ترکزبانان در این مناطق است. خوشبختانه جوانان تالشی امروز به فرهنگ و تمدن ایرانی خودشان بیشتر اعتماد و اطمینان پیدا کردند و امیدوارم ایرانیان بتواند فرهنگ و تمدن تالش را زنده نگهدازند.

پاینده تالشستان-پاینده ایران

خشایار

تحریم ، شرکت و یا اعتراض سفید؟

آقای آذری،

مبارزه مدنی محدود به ریختن رای سفید در صندوق انتخابات نمیشود. رای سفید تنها یک شکل از این مبارزه است و آنهم در زمانی که ضرورت آن ایجاب کند. رای سفید را زمانی باید مردم معترض به عنوان گوشزد به حاکمیت در صندوق انتخابات بریزند که حاکمیت زمانی منتخب مردم بوده باشد، ولی امروز بدون توجه به واقعیات روزمره، با اشتباه در محاسبات خود، هنوز ادعای داشتن پایگاه اجتمائی بکند. در شرایطی که این حاکمیت اسلامی برای بقای خود، هیجگونه شرم و حیا در جنایت و دستکاری در رای مردم نمیشناسد،( بطویکه با استناد به گفته وزارت کشور آقای خاتمی که 4 میلیون رای بکمک سپاه پاسداران و نیروهای بسیج برای پیروزی احمدی نژاد جابجا شده است)آیا واقعا انتظار دارید که با دادن رای سفید، حاکمیت اسلامی را آزرده خاطر و درگیر عذاب وجدان کنید ؟

با وجودیکه شما پرونده هشت ساله دولت اصلاحات را در پیش روی دارید، که چگونه دولت "اصلاحات" آرزوهای مردم را پنبه کرد، از "حماسه دوم خرداد" یاد میکنید. دولتی که توان اجرائی آن در آن ساختار و نظام خلیفه گری اسلامی حاکم بر کشور، کمتر از قدرت اجرائی "اداره اماکن و رسیدگی به فاضل آب" های تهران بود. دولتی که نه تنها توان نگهبانی از رای مردم درانتخابات ریاست جمهوری را نداشت (ولی بر روی آن مهر تائید گذاشت) بلکه قادر به حفط و مصونبت وزرای خود در برا بر غضب خلیفه اسلام هم نبود.

رای سفید را در چارچوب یک مبارزه مدنی به حاکمیتی میدهند که قواعد بازی مدنی را حفظ میکند، نه حاکمیتی که برای بقای خود لحظه های تردید در نابودی ا یران، حتی در یک حمله اتمی، بخرج نمیدهد. راه مبارزه مدنی با این حکومت اسلامی دادن رای سفید نیست، بلکه یک صدا شدن مردم و اپوزیسون دمکرات ایران برای درخواست از سازمان ملل و کشورهای آزاد جهان در بی اعتبار دانستن انتخابات در پیشه روی مجلس و جهت انجام یک رفراندم و برای تعیین ساختار سیاسی کشور میباشد.

کیانوش توکلی

شخصیت برجستۀ جامعۀ فرهنگی میهنمان، بهزاد بهزادی به ابدیت پیوست

مزدک گرامی

در کامنت قبلی شما

به اشخاض حقیقی و حقوقی مثل داریوش همایون توهین کرده اید از این رو کامنت شما پاک شد در مورد محمد و امامان و اسلام؛ صد بار برایت نوشته اند هر چه خواستی بنویس من تاکنون فحش هایی که مسلمانان نثار شما می کردند را پاک می کردم ولی از این پس نمی دانم با این کامنت ها چه کنم؟!

لطفا نگاهی به سمت راست سایت ایران گلوبال بیاندازید و دگمه "رقص دختران و پسران" را کلیک کنید ؛ فکر می کنی این صحنه در لس انجلس اتفاق افتاده است نه شهر اصفهان ؛ راست این است که خیلی از این جوانان علیرغم رقص و ... توهین به اسلام را تحمل نمی کنند در ایران؛ البته همه رقم ادمی پیدا می شوند و فراموش نکن حکومت اسلامی در این 29 سال دست روی دست گذاشته بلکه یک کار سیستماتیکی روی بچه ها و جوانان کشور انجام داده است و سکولار ها سالها به کار منطقی و با حوصله نیاز دارند تا حداقل خرافات را از ذهن این جوانان بیرون بکنند .روش شما بشدت مخرب است و شما اشتباه می کنی که فکر می کنی ؛ مردم در ایران همه ضد اسلام شده است سایت ایران گلوبال مشکلی با نقد ادیان و مذاهب از جمله اسلام ندارد ولی توهین به مردم مسلمان را نادرست می داند.

مزدک

Jenabe tavakoli!

Doste gerami koja man fe darush homayon tohin kardeh am?man

onche ra eishan goftehand yad avari kardeam.Dar mored eslam ham bavar konid inhaei ke mibinid 30 darsad mardom Iran ham namishavand.Vali tarse mokhalefan az yektaraf va tabligate Eslamian dar kharej az tarefe digar baese fevojod amadane in afkar shode.bande alan sare karam va namitavanam farsi benevisam vali emshab jabi be farsi midaham

مینا امیری

شخصیت برجستۀ جامعۀ فرهنگی میهنمان، بهزاد بهزادی به ابدیت پیوست

مزدک عزیز

راستش من از طرفداران بخش اظهار نظر هستم ومثل روزنامه حتما هرروز این بخش را می خوانم و اینطور که فهمیدم شما از نظر علمی ادم باسوادی هستی و به روانشناسی هم سری زدی از من به دل نگیر ولی در این مورد من دوحدس میزنم یکی اینکه نازنین این همه بدهنی به مسلمانان نشانه هائی از بیماریهای روانی است بعضی ادمها دردهای وعقدهای پنهان از دوران کودکی را به اینگونه نشان میدهند اگر اینطوراست صمیمانه پیشنهاد میکنم سریعا با یک روانپزشک مشاوره کنی .دوم اینکه تو از طرف جمهوری اسلامی ماموریت داری تا در این لباس مخالفان رژیم را به جان هم بیاندازی یا شاید از ماموران انها باشی که بدان فهم و شعور مردم بالاتراز اینهاست و دوره این سیاست های کهنه اینگلیسی بسر امده . امیدوارم خدائی که به او اعتقاد نداری به راه راست هدایتت کند .

بهمن

کدام ائتلاف واتحاد ما را به تا سیس اپوزیسیون نوین علیه رژیم اسلامی نزدیک می نماید؟

من نمی دانم این اپوزیسیون ایرانی منتظر چه کسی است تا رژیم اسلامی را سرنگون نماید؟چرا خود اپوزیسیون متحد نمی شود وهمه کارها را بدست خود ش انجام نمی دهد.مگر نیروئی غیر از نیروی اپوزیسیون می تواند بیاید تا رژیم اسلامی را سرنگون کند.برای امریکا واسرائیل کافی است که رژیم اسلامی تسلیم خواسته های آنها بشود ،خواهیم دید که چگونه این کشور ها کنار یک دیگر خواهند نشست.شاید دعواهای امریکا وایران حل بشود اما دعوای مردم و مدنیت گرائی ایرانیان با حکومت اسلامی هیچگاه حل نخواهد شد.پس بیائیم برای نجات خویش از چنگال توحش اسلامی حرکت جدی وپایه ائی را آغاز نمائیم.جمهوری اسلامی بین فعالین اپوزیسیون موش می دواند تا آنها متحد نشود.کنار رضا پهلوی نشستن صد بار شرف دارد نسبت به نشستن در کنار آخوند های عصر حجری که از هر قماشی چه ضد امپریالیستش وچه به موسوم به اصلاح طلبش؟ چرا که آبشخور همه آنها اسلام هست اما رضا پهلوی حتی بطور ظاهری هم که شده باشد به فرهنگ وتمدن غرب احترام می گذارد وسر وصورتش را مثل انسانهای متمدن آرایش می کند ولباس های امروزی می پوشد ومثل آدمهای حسابی سخن می گوید.

نصرالهی

کدام ائتلاف واتحاد ما را به تا سیس اپوزیسیون نوین علیه رژیم اسلامی نزدیک می نماید؟

دوست گرامی وفرهیخته آقای مستشار

ازاینکه شما مدام ازتشکیل جبهه ،اتحاداپوزیسیون علیه رژیم بربریت(حتی بربریت هم برای توصیف رژیم اسلامی کافی نیست)سخن میگوئید،بسی قابل تقدیروارزشمنداست.

یکی ازعومل مهم وشایدهم عمده ترین علت ومانع وحدت نیروهاوشخصیت های سیاسی علیه جمهوری اسلامی وجود

ناسیونالیسم افراطی ،قومگرائی-ملی گرائی پان فارسیسم است،متاسفم این مفهوم را بکا میبرم به مقالات این سایت ازجمله مقاله ی آقای دکترحمید احمدی،سراپاکذب ودروغ ونفی ناسیونالسیم فارس که وحشی ترین نوع ناسیونالیسم دربخش فرهنگی بوده ونمونه بارز آپارتاید فرهنگی است،نگاه کنید.این دکتر بسیاردانابا مقاصدسیاسی صددرصدضدترک وعرب مگرنمیداندهرقوم وملتی ناسیونالیسم افراطی خودراداردحتی درکشورهای پیشرفته وکوچکی چون دانمارک وسوئد وآلمان و..که تعداداندکی هستندولی مدام درفرصتهای مختلف درجنگ وگریز بامهاجرین وسرکوبی آنها ظاهرمیشوند.ناسیونالیسم وحشی پان فارسیسم،نه تنها ملت مبارز فارس رانیز ازنعمت بیکران سرکوب وشکنجه بی نسیب نگذاشته ،ولی درزمینه ی فرهنگی دمارازروزگارغیرفارس زبانان درهشتادسال گذشته وشدیدتردر29سال گذشته درآورده است.تازمانیکه "روشنفکران" فارس زبان درسرکوبی ملل(بقول شماشاید اقوام) غیرفارس زبانان بارژیم بربریت وتوحش جمهوری اسلامی هم نظرندمتاسفانه دستیابی بوحدت اپوزیسیون امکان پذیر نیست.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید