در اين روزهاي دلتنگي، به زيارت آزادگان و قربانيان و مظلومان عاشوراي ايران مي روم. امروز نوبت سهراب اعرابي، شهيد 19 ساله است. نوجواني كه 25 خرداد 1388 از بلنداي پايگاه بسيج مقداد گلوله خورد و مأموران، جسد او را تا يك ماه از مادر پريشانش مخفي كردند. در روزهايي كه مادرش، در مقابل زندان اوين چشم به راه آزاديش بود تا «سهراب» براي شركت در كنكور دانشگاه آماده شود، جنازه جوان او غريبانه، در سردخانه اي نامعلوم در انتظار گرماي محبت مادر بود.
عاقبت جسد زخمي اين شهيد نوجوان را 22 تيرماه به مادرش تحويل دادند تا در آغوش خاك آرام بگيرد. اينك در دومين زيارت آزادگان؛ سلام بر سهراب و سلام بر مظلومان بيگناهي كه به جرم اعتراض و حق طلبي، در خاك خفتند.
زيارت آزادگـان ايران
امروز: «سهراب اعــرابي«
سلام بر تو؛ آن زمان كه تو را ناجوانمردانه كشتند.
و آن زمان كه مادرت، سراسيمه نام تو را فرياد مي زد،
و از مردم، نشاني از «يوسف گمگشته» خود مي جست!
و سلام بر تنهايي سي روزه جنازه ات ؛
در آن سرماي سردخانه،
وقتي كه به نوازش هاي گرم مادرانه نياز داشتي.
سلام بر تو؛ آن زمان كه
گلوله حراميان بدنت را شكافت و پوست لطيف
و بدن جوانت، حتي دل قاتلانت را هم سوزاند .
سلام بر تو؛ وقتي جنازه ات را از مادرت مخفي ساختند.
سلام بر تو آن گاه كه در جان ايرانيان حلول مي كني.
و سلام بر تو وقتي كه در بامداد پيروزي،
دوباره با شور جواني ات برانگيخته خواهي شد
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید