رفتن به محتوای اصلی

چهارشنبه سوری یا جشن سوری؟

چهارشنبه سوری یا جشن سوری؟

از مهمترین جشنهای آتش که از دوران باستان به یادگار مانده است , جشن سده و دیگری جشن سوری است

به طور کلی جشن از واژه "یسنه " است که ریشه اوستایی دارد و به معنی ستایش و پرستش میباشد معمولا در جشنهای ایران باستان, ضمن گرد همایی , مردم به داد و دهش و بخشش به تهیدستان و پرستش آفریدگار می پرداختند.

سور به معنای سرخ , اشاره ای به آتش دارد که در زبان پارسی به معنای میهمانی بکار میرود .

از دیگر جشنهای آتشی که در باور قدیم ایرانیان بوده "آذرگان " در نهم آذر و شهریورگان یا "آذر جشن" می باشد . که همه اینها نشان از توجه و اهمیت آتش در نزد آنان بشمار میرود چون بر این باور بودند که آتش فقر,بیماری, تنگدستی, بدبختی و ناکامی را از میان بر میدارد و آن را نماد روشنی و پاکی و تندرستی و... میدانستند.

در گاهشماری ایرانیان یک سال شامل 365 شبانه روز و 5 ساعت و48 ثانیه است که به 12 ماه تقسیم می شد و هر ماه 30 روز دارد, از این رو پس از پایان یافتن 12 ماه وپنج روز پنجه , 5ساعت و 48 دقیقه و 49 ثانیه اضافه می آید که در زبان پهلوی به آن بهیزک و در گاهشماری ها بنام کبیسه از آن یاد می شود و بر همین اساس هر چهار سال یکبار 6 روز می شود که روز ششم در زبان پهلوی اورداد (روز زیادی) می نامیدند. , بی شک اشو زرتشت نخستین کسی بود که گاهشماری را برای یک سال معین نمود.

در میان زرتشتیان هر روز از ماه نام ویژه ای دارد که نام پنج روز آخر سال , پنجه (کبیسه) ,پنج روز بهیزک یا همان پنجه دزدیده نیز چنین است :

1_ اهونه وت گاه, 2_اشته وت گاه , 3_سپنته مت گاه 4_ وهوخشتر گاه , 5_وهشتوئیشت گاه

جشن سوری را در سه زمان میتوان تعبیر کرد, یکی از آن در اولین شب پنجه کوچک که 26 اسفند ماه میباشد و دیگر اولین شب از ده شب و روز فرودگان و دیگر شب پنجه بزرگ یا پنجه وه یا پنج روز کبیسه بعبارتی آخرین شب سال که مربوط به آفرینش انسان (همس پت میدم) می باشد .

بنا بر نوشته های دینی زرتشتیان, آفرینش در طول یک سال صورت می گیرد و هر یک از پدیده ها در یکی از شش گهنبار آفریده میشود و به همین دلیل 6 گهنبار یا جشن موسمی بر پا میکنند که یکی از این 6 گاهانبار مر بوط به آفرینش انسان می باشد که 5 روز آخر سال را به خود اختصاص داده است و از والاترین جشنها بشمار می رود و به آن جشن همس پت میدم و جشن آفرینش انسان می گویند .

بر اساس باور های دینی ,جشن بزرگی با آئین و تشریفات فراوانی برای فروشی ها و روان

درگذشتگان برپا می کنند زیرا بر این باورهستند که روان درگذشتگان به زمین سفر میکنند و برایشان برکت شادی و دوستی به ارمغان می آورند و با آتش افروزی و سرور به استقبال سال نو و تازه شدن طبیعت میروند که به آن "جشن سوری" یا "جشن پنجه " می گویند .

ایرانیان طبق سنت و باور قدیم اولین پنجه را با آتش افروزی به شادی و جشن وسرور پرداختند که این آیین"جشن سوری" در گاهشماری جدید آن زمان (ساسانیان )در چهارشنبه آخر سال اتفاق می افتد که نام آن به چهار شنبه سوری تبدیل میشود که از نظر آیین جدید وارداتی عربها (چهارشنبه) نحس , بد یمن و بد شگون بوده است چنانچه منوچهری دامغانی د راین زمینه سروده است : چهارشنبه که روز بلاست باده بخور بسا تکین می خور تا به عافیت گذرد

با ورود تازیان به ایران ,گاهشماری نیز تغییر یافت و ماه را به چهار هفته تقسیم شد.

نکته قابل توجه درباره فلسفه نام چهار شنبه سوری و اینکه چگونه این سنت کهن تغییر نام پیدا کرده است , روایت های بسیاری آمده که بعنوان مثال :

_ بنا به روایات تاریخی عمر مختار پس از آزادی از زندان برای باز پس گیری انتقام خون امام حسین و کشته شدگان کربلا برای تشخیص مخالفان و موافقان خود دستور میدهد که شیعیان بر روی پشت بام ها آتشی بیفروزند که این مصادف با چهار شنبه آخر سال بوده است

امروزه در شب چهارشنبه سوری با سرودن ترانه هایی نمادین همچون " سرخی تو از من و زردی من از تو " از روی آتش می پرند که زردی نماد بیماری و رنگ پریدگی و مشکلات ,در آتش پاک شود و سرخی آتش که نماد تندرستی و شادمانی وگرمی و نیرو پاکیزگی است را از آتش بگیرند و در کل آتش افروزی مینمایند و از روی آن می پرند که تعبیری از پاک کردن نفس میباشد و این ریشه در تاریخ و فرهنگ ایران باستان دارد که آتش را مظهر پاکی و تندرستی می دانند.

برگزاری این آیین ,هنگام غروب یک شب قبل از سال نو , 3 یا 7 تپه ای از خار و هیزم که نماد "اندیشه نیک" , "گفتار نیک" و "کردار نیک" و یا هفت به نیت هفت امشاسپند ( اورمزد ,وهومن , اشه وهیشته , خشتر وئیریا , سپندار مذ , خورداد و امرداد ) بر روی پشت بامها می افروزند و کنار آن گلدانی از سرو , مورد و گل و یک ظرفی از آب که مقداری برگ آویشن در آن می ریزند و لرک (آجیل مقدسی که از هفت خشکبار تهیه شده ) به یاد درگذشتگان و نذری فراهم می کنند دور آتش حلقه زده و شروع به خواندن نماز و نیایش میکنند و هنگام صبح گلها را بر لبه پشت بام ها یا خیابان قرار میدهند و آب و آویشن را از بالای پشت بام بر زمین ریخته و معمولا رسم بر این است که آتش را خاموش نمی کنند و خاکستر آن را به آتشکده برده , با دیگران و موبد دست به دست هم داده شروع به خواندن همازور که نشان از اتحاد و همبستگی دارد می نمایند .

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید