رفتن به محتوای اصلی

تحریم خاموش خطرناک ''تحریم خرید نفت''

تحریم خاموش خطرناک ''تحریم خرید نفت''

امروز سایت فرارو گزارشی دارد که می گوید بعد از چین و ژاپن، هند هم خرید نفت خود را از ایران کمتر کرده است.

از همان روزهای اولی که صحبتهای نرم اباما درباره مذاکره به دنبال راه نیامدن دولت ایران کم کم با تهدیدهای تشدید تحریمها آغشته شد، زمرمه های تحریم خرید نفت ایران هم بلند شد. اگرچه مقامات رسمی آمریکایی هیچگاه صریحاً این موضوع را بیان یا پیشنهاد نکردند (حتی در فهرست تحریمهای جدیدی که قرار است به زودی تصویب شود هم این موضوع نیامده است)، اما اگر پیگیر مقالات و نوشته های تحلیلگران سیاسی مختلف و مشاوران دولت آمریکا، می بودید متوجه می شدید که همه آنها بدون استثنا، مستقیم یا غیرمستقیم، تحریم خرید نفت را به عنوان تحریمی زمین گیر کننده پیشنهاد داده اند.

متأسفانه این تحریم به نظر عملی می رسد. منظورم از عملی این است که هم آمریکا موفق می شود که سایر کشورهای جهان (حتی روسیه و چین) را با خود برای اجرای آن همراه کند و هم انجام آن شدنی است.

ایران در حال حاضر قریب به سه میلیون و هشتصد هزار تا چهار میلیون بشکه در روز نفت تولید می کنند. (در سال 57 این میزان 6 میلیون بشکه بود، جنگ و تحریمهای متعدد اقتصادی عملاً توسعه بخش اکتشاف و استخراج نفت را در ایران بسیار بسیار کند کرده است)، که از این میزان حدود 2 میلیون بشکه در داخل مصرف می شود، بنابر این صادرات نفت روزانه ایران چیزی است قریب به 1.8 تا 2 میلیون بشکه در روز.

به دنبال رکود اقتصادی حاکم بر جهان، مصرف نفت در جهان به طرز قابل ملاحظه ای کاهش پیدا کرده است و اکثر تولید کنندگان بزرگ نفت ظرفیت خالی بسیار زیادی دارند، بنابر این حذف 2 میلیون بشکه از بازار، در شرایط فعلی (نه اینکه بی اثر باشد) تأثیر زیاد و درازمدتی ندارد و به راحتی توسط سایرین قابل جبران است.

چند نکته دیگر را هم باید در نظر بگیریم:

- باید توجه کنیم که با افزایش خیره کننده قیمت نفت در چند سال اخیر، بسیاری از حوزه های نفتی که استخراج از آنها تا پیش از آن اقتصادی نبود، اقتصادی شدند و سرمایه گذاری قابل توجهی در آنها صورت گرفت. بنابراین تولید نفت در جهان کمی گسترده تر شده است. (آنگولا، مکزیک، نیجریه، کانادا، … به صادرکنندگان بزرگ تبدیل شده اند).

- به دنبال 7 قرارداد عظیم نفتی که عراق در چند ماه گذشته امضا کرد (که در بین تعجب همگان اکثر آنها به شرکتهای روسی، چینی و مالزیایی رسید و به جز یک قرارداد که شل در آن برنده شد، انگلیسیها و آمریکاییها بی نصیب ماندند)، این کشور قادر خواهد بود ظرفیت صادرات خود را در دو یا سه سال آینده تا بیش از 6 میلیون بشکه در روز افزایش دهد و بعد از عربستان به دومین صادرکننده نفت تبدیل شود. این موضوع اهمیت ایران را در بازار نفت جهان باز هم کمتر خواهد کرد.

- با کشف ذخایر عظیم گاز در استرالیا، این کشور قرارداد عظیمی به ارزش 50 میلیارد دلار در سال گذشته برای توسعه میادین گازی خود به امضا رساند. قرارداد پیش فروش گاز به هند، چین و ژاپن هم نهایی شده است. استرالیا ظرف دو یا سه سال آینده به دومین صادر کننده گاز در جهان تبدیل می شود. ورود حجم عظیم گاز به بازار انرژی جهان، از اهمیت ایران به عنوان صادرکننده انرژی خواهد کاست.

- به دنبال افزایش قیمت نفت، بسیاری از کشورها ساخت نیروگاههای هسته ای را (که ساخت آنها از اواخر دهه هشتاد تقریباً متوقف شده بود) از سر گرفته اند. آمریکا، آلمان، ژاپن، فرانسه و … همه برنامه هایی برای ساخت نیروگاههای جدید دارند. حتی زمزمه هایی مبنی بر از سرگیری ساخت نیروگاههای هسته ای در ایتالیا (که مطابق قانون ممنوع است) شنیده می شود.

 

- به جز انرژی هسته ای، کشورهای پیشرفته سرمایه گذاری عظیمی بر انرژیهای تمیز و تجدیدپذیر انجام داده اند. از سرمایه گذاری برای ساخت نیروگاههای خورشیدی متمرکز، تا تحقیق در زمینه تولید باکتریهایی که قادر به فتوسنتز و تولید انرژی هستند (پروژه انقلابی کریگ ونتر)، تا پروژه هایی مثل Better Place که مبتکر آن مدیر عامل سابق شرکت نرم افزاری SAP است (این پروژه تا چند سال آینده اسرائیل و دانمارک را از واردات بنزین بی نیاز می کند و در مقیاس کوچکتر در ژاپن، کانادا، هاوایی و … شروع شده است) و … هزینه تولید انرژی از منابع تجدید پذیر هم به دنبال این سرمایه گذاریهای عظیم در تحقیق و توسعه با شیب بسیار تندی در حال کاهش است و پیش بینی می شود به زودی با هزینه تولید انرژی از سوختهای فسیلی برابر شود.

همه این اتفاقات که نتایج آنها بعضاً در کوتاه مدت، میان مدت و یا بلند مدت بر بازار انرژی جهان تأثیر می گذارد، اهمیت استراتژیک دو میلیون بشکه صادرات در روز را، روز به روز کمتر و کمتر می کند.

از سوی دیگر، قابل پیش بینی است که کشورهای تأثیر گذاری مثل چین و روسیه که بعضاً به آنها به عنوان مانع تشدید تحریمها علیه ایران نگریسته می شود، با این تحریم مخالفت نخواهند کرد یا به آن تن خواهند داد.

وضعیت روسها که روشن است، آنها در بازار انرژی رقیب ما هستند، هر گونه افزایش قیمت جهانی نفت یا جهش ناگهانی قیمتها در نتیجه حذف ایران از بازار به نفع آنهاست. اتفاق مهمتر اینکه در صورت حذف ایران، روسها انحصار کامل خود را در زمینه تأمین انرژی اروپا از طریق صادرات گاز حفظ می کنند و قدرت چانه زنی خود را با غرب در نتیجه این اهرم ارزشمند، به شدت افزایش خواهند داد. (روسیه در نهایت با هر نوع تحریمی علیه صنعت نفت و گاز ایران موافقت خواهد کرد، همانطور که تاکنون چنین کرده است).

در مورد سایر کشورها، آنها نیز به ناچار به این تحریم تن خواهند داد یا حتی در صورت گسترش شایعه وقوع آن، واردات خود را از ایران کم خواهند کرد. شرایطی را تصور کنید که مثلاً در یک سال دیگر رویارویی نظامی بین ایران و آمریکا اتفاق بیفتد، در ایران حالت صادرات نفت ایران به یکباره مختل خواهد شد و بازنده اصلی وارد کنندگان نفت از ایران هستند که هم با شوک حدف ناگهانی منبع تأمین انرژی خود روبرو می شوند و هم با شوک افزایش قیمت جهانی نفت. (توجه کنید که کیفیت نفت تولیدی کشورها و میادین نفتی مختلف متفاوت است، پالایشگاهی که در چین نفت ایرانی را تصفیه می کند، ممکن است برای تصفیه نفت کویت مناسب نباشد، بنابراین این تغییرات عمدتاً یک شبه قابل انجام نیستند)

بنابراین به نفع آنهاست که از حالا شروع کنند و وابستگی خود را به نفت وارداتی از ایران کم کنند و این دقیقاً همان کاری است که دارند می کنند. چینی ها ممکن است دل خوشی از این وضعیت نداشته باشند، اما به آن تن می دهند، برای رفع دلخوری آنها هم خانم کلینتون به کشورهای منطقه خلیج فارس سفر کرده و آنها را ترغیب کرده که به چینی ها تضمین بدهند که بی دردسر نفت آنها را تأمین خواهند کرد.

آمریکاییها اگرچه هیچ جا چنین تحریمی را پیشنهاد نداده اند و آنرا تبلیغ نمی کنند، ولی با توجه به هژمونی و نفوذ خود در جامعه جهانی، بدون پرداخت هزینه سیاسی زیاد (حتی بدون اینکه نیازی ببینند چنین تحریمی را به شورای امنیت ببرند) دارند کشورها را مجبور به اعمال آن می کنند.

واقعاً نمی توانم پیش بینی کنم که در صورت قطع صادرات نفت، چه اتفاقی برای اقتصاد کشور خواهد افتاد، اگر چه معتقدم در درازمدت این اتفاق، اتفاق خوبی خواهد بود ولی در کوتاه مدت ممکن است اثرات آن فاجعه بار باشد.

استراتژی ایران در این وضعیت شاید باید این باشد که به سراغ کشورهای کوچکتر برود و سبد مشتریان خود را گسترده تر کند، مثلاً به جای صادرات 850000 بشکه در روز به چین، همین میزان نفت را به ده کشور کوچکتر (که چندان هم درگیر بازیهای قدرت بین المللی نیستند) بفروشد.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

برگرفته از:
weblog shomareha

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید