شاشنک جوشی
کارشناس موسسه رویال یونایتد سرویسز
هیچکدام از این دو کشور نمیخواهد به لبه تیغ سالهای گذشته بر سر مساله هستهای بازگردد و هیچ یک نمیخواهد گروه داعش راهش را از عراق به غرب این کشور و به مرزهای اروپا باز کند.
ولی آیا همین دلایل کافی است که این دو رقیب با هم روابط حسنه برقرار کنند؟
آمریکا قبلا با جمهوری اسلامی همکاری کرده است. بعد از انتخابات سال ۲۰۱۰ عراق، با وجود اینکه حزب نوری مالکی، نخستوزیر این کشور، کرسیهای اندکی در پارلمان داشت، تهران و واشنگتن هر دو به او کمک کردند در قدرت بماند.
قبل از آن درسال ۲۰۰۱ ایران به آمریکا برای حمله به افغانستان کمک کرد.
ایران به آمریکا اطلاعات محرمانه داد و حتی پیشنهاد کرد برای بازسازی ارتش افغانستان به این کشور کمک کند. ولی تکرار این همکاری امروز دشوارتر خواهد بود.
داعش به عنوان یک دشمن مشترک به تنهایی نمیتواند بهانه ای برای داشتن یک استراتژی مشترک میان دو کشور هم باشد.
هر طرف تعبیر خودش را از آنچه که عراق را به آشفتگی کشانده، دارد.
واشنگتن به شکل فزایندهای نوری مالکی را به خاطر سیاستهای مستبدانه و فرقهگرایانه اش مقصر میداند و عقیده دارد این سیاستها بوده که اقلیت سنی در عراق را به سمت داعش سوق داده است.
در زمان اشغال عراق توسط آمریکا، بعد از آنکه آمریکا قبایل محلی را مسلح کرد تا مقابل افراطیون جهادی بایستند، القاعده مجبور به عقب نشینی و ضعیف شد.
حالا همان قبایل سنی به دولت عراق اعتماد گذشته را ندارند. واشنگتن حالا به اینکه نوری مالکی دولت وحدت ملی به وجود آورد و در بلندمدت بتواند در عراق ثبات ایجاد کند شک دارد. به همین دلیل است که باراک اوباما تمایل زیادی به همکاری نظامی با دولت مالکی ندارد.
از سوی دیگر ایران هم به توانایی آقای مالکی اطمینان چندانی ندارد ولی همزمان به هیچ وجه علاقه ای به از دست دادن یک متحد کلیدی ندارد. متحدی که به ایران اجازه داده تا ازحریم هواییاش برای رساندن کمک نظامی به همسایهاش سوریه و رژیم اسد استفاده کند.
ایران همچنین از این نگران است که کشورهای عرب منطقه خلیج فارس مثل عربستان سعودی در اتفاقات عراق نقش داشته باشند و بخواهند از نفوذ و اعتبار تهران در منطقه کم کنند.
بنابراین ایران می خواهد که خطر را برطرف کند ولی نمیخواهد از نفوذش در بغداد کاسته شود. ایران مشاوران نظامی به عراق اعزام کرده است، ولی مشارکت مهمتر ایران بسیج کردن نیروهای شیعه از جمله گروه "عصایب اهل الحق" برای جنگ با گروه داعش بوده است.
ایران بیش از یک دهه برای رابطه با گروههای شبه نظامی در عراق وقت صرف کرده است و خیلی از این گروهها به سوریه اعزام شده اند.
دعوت آقای مالکی از داوطلبان برای جنگ در برابر داعش به طور طبیعی شامل اکثریت شیعه میشود. نیرویی که باید جای ارتش متزلزل عراق را بگیرد. ولی در کل این تصور هر چه بیشتر قوت میگیرد که جنگ های عراق به سمت فرقه ای شدن پیش میرود.
آمریکا نگران است که اگر به صورت آشکار ایران را در بحران عراق سهیم کند، ممکن است نگرانی گروههای سنی را در عراق برانگیزد که حمایت شان برای شکست دادن داعش مهم و حیاتی است. ایران خودش به تشویق گروههای شبه نظامی فرقه گرا کمک میکند و این خودش خوشبینی برای آینده اتحاد ملی در عراق را کاهش میدهد.
ژنرال دیوید پترائوس فرمانده سابق ارتش آمریکا این هفته گفت اگر قرار باشد آمریکا به عراق کمکی بکند این کمک باید به دولت عراق باشد، دولتی که متعلق به همه مردم عراق است، از همه نمایندگی می کند و به همه احساس مسئولیت دارد. کمک نیروی هوایی نظامی آمریکا نمیتواند در خدمت شبه نظامیان شیعه عراق باشد.
مشکل این است که این گروههای شبه نظامی با حمایت ایران نوک نیزه جنگ علیه داعش خواهند بود. استراتژِی ایران و آمریکا با هم دچار تضادهایی است. کمک ایران در سال ۲۰۰۱ در افغانستان هم نگرانی هایی را در مورد تاثیر کمک بر ایجاد فرقه گرایی در افغانستان به وجود آورده بود.
به علاوه، آمریکا نگران این است که ایران از این فرصت استفاده کند تا نفوذ خودش را روی اقای مالکی از این هم بیشتر کند.
علاوه بر اینها، نگرانی شورای همکاری خلیج فارس و کشورهایی مثل عربستان سعودی هم هست. کشورهایی که ادعا میکنند حمله به عراق به رهبری آمریکا در سال ۲۰۰۳ کشور را به ایران واگذار کرد.
ریاض نگران گسترش خطر داعش برای پادشاهی عربستان است ولی شکست داعش را به قیمت نفوذ بیشتر ایران در بغداد هم نمیخواهد.
عربستان سعودی خواهان عدم دخالت خارجی ها در امور عراق و تشکیل یک دولت وحدت ملی شده است. به عبارت دیگر عربستان میخواهد نوری مالکی از قدرت کنار گذاشته شود و ایران هم در امور عراق دخالت نکند.
آمریکا اما چنین چیزی نمیخواهد، و در عین حال به نگرانی متحدان خود هم اهمیت میدهد.
آمریکا میداند که عربستان و قطر ممکن است از روابط خود برای مسلح کردن قبایل سنی در غرب عراق استفاده کنند تا با شبه نظامیان شیعه بجنگند و این موضوع هم ممکن است به همان اندازه دخالت ایران خطرناک باشد.
به همین دلایل، مقامات آمریکا از همکاری نظامی یا حتی تصمیم استراتژیک در مورد آینده عراق بدون مشارکت مردم عراق خودداری کرده اند.
محور شرارت
مقامات ایران هم دلایل خود را برای اینکه بیشتر مراقب باشند دارند. آنها به تلخی به یاد میآورند که در سال ۲۰۰۱ به آمریکا در افغانستان کمک کردند ولی یک سال بعد جورج بوش رئیس جمهوری وقت آمریکا ایران را یکی اعضای اصلی محور شرارت خواند.
اگر ایران به آقای مالکی فشار بیاورد که از قدرت کناره بگیرد آیا ممکن است واشنگتن و یا حتی ریاض از این موقعیت استفاده کنند تا جایگاه و نفوذ مستحکم ایران را کمرنگ کنند؟
رهبر ایران در چند دهه گذشته آمریکا را شرور و ظالم خوانده است. علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی در ایران گفته است که شایعات مبنی بر همکاری ایران و آمریکا غیرواقعی و نوعی جنگ روانی است. او گفته کمک به عراق دوجانبه خواهد بود و طرف سومی نخواهد داشت.
فعلا همکاری ایران و آمریکا بیشتر شبیه حرکتهای موازی ولی جداگانه علیه داعش خواهد بود. در حالی که آمریکا کمک نظامی خودش را به تغییر شرایط سیاسی مشروط میکند، ایران روی بسیج شبه نظامیان شیعه متمرکز خواهد بود. تا وقتی اتفاق خیلی مهمی مثل سقوط بغداد نیافتاده، اینکه تهران و واشنگتن فاصله را از میان بردارند، مشکل به نظر می آید.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید