به ویژه برای مادرم،مادر ستار؛که همه جا جلو چشممان است
دوسساقدا
قربتده
بیچدیلر
بتون لاله لری!
*
لاله لر دوغولمادان بیچیلمیشدیلر !...
*
گؤورچین ایدیلر اونلار
آزادلیق ایستیردیلر
*
آزادلیق!
ان بیوک گوناه کی
انسان گؤره بیلر!
او ئولکه ده کی
اوردا اوندان
بیر خبر یوخ.
*
لاله لر دوغولمادان بیچیلمیشدیلر!...
*
بوردا یاغیش یاغمیر
چایلار قورویوبدو
و بؤیوک گؤللرده
بولوتلار قان رنگینده
و هاوا یاغیملیغی دی
لاله دن.
*
آنام دئییر
-باخ! سونو یوخدو بو لاله لرین!
گؤروره م
یاواشجا گؤوره ریر اورمان
شوران لیقدا
لاله لرین قان ایله!
*
گل آنا، گل!
گؤتور منی اورمانلارین دیبینه
بلکه
ان بؤیوک گوناها ساریلا بیلیم
آزادلیق!
لاله لر دوغولمادان اعدام اولموشدولر، آنا!...
همه ی شقایقها ها را درو کردند
در زندان
درغربت!
لاله ها پیش از آنکه بدنیا بیایند درو شده بودند
آنها کبوتر بودند
میخواستند آزاد باشند.
آزادی!
بزرگترین گناهی که می توان مرتکب شد
در سرزمینی که خبری از آزادی نیست.
لاله ها پیش از آنکه بدنیا بیایند درو شده بودند!
*
اینجا باران نمی بارد
رودها خشک شده اند
و دریاچه ها نیز.
ابرها رنگ خون دارند
و هوا لاله باران است.
مادرم میگوید :
نگاه کن ! لاله ها را پایانی نیست!
می بینم
آهسته میروید جنگل در کویر
با خون لاله ها!
بیا مادر، بیا!
مرا به اعماق جنگلها ببر!
شاید که بتوانم مرتکب بزرگترین گناه بشوم
آزادی!
لاله ها پیش از آنکه بدنیا بیایند اعدام شده بودند؛ مادر!...
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.
توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید