رفتن به محتوای اصلی

قصه انقلاب فرهنگي قصه عبرت آموزي است

قصه انقلاب فرهنگي قصه عبرت آموزي است

داریوش مرادی

عبدالکريم سروش‎ منبع : اعتماد ملی کتمان حقيقت چرا؟

قصه انقلاب فرهنگي قصه عبرت آموزي است. بعضي از رسانه‌ها و دستگاه‌هاي حکومتي، سال‌ها است که براي فرو کوفتن يکي از ناقدان و ‏ناراضيان، يعني سروش، ماجراي انقلاب فرهنگي راچنان ننگين وسنگين ودروغين کرده‌اند وجمعي بي‌خبر را چنان بازي داده‌اند (کينه‌توزان به ‏جاي خود) که اکنون اين طناب برگردن خودشان پيچيده است. به‌طوري که پيروان خط امام هم از آن برائت مي‌جويند و شرمسارانه نقش خود را ‏درآن انکار مي‌کنند و از اطلاع‌رساني درست سر مي‌پيچند. آدمي در مي‌ماند که اين پيروان وفادار، سهم رهبري فقيد انقلاب [...] را در انقلاب ‏‏«[...]» فرهنگي چقدر برآورد مي‌کنند‎.‎

درخبرها آمده بود که آقاي مهندس موسوي به دانشجويي که از نقش وي در انقلاب فرهنگي سوال کرده بود، چنين پاسخ داده بود که «من درآن ‏هنگام نخست وزيرنبودم و نقشي در انقلاب فرهنگي نداشتم و سندي در اين مورد وجود ندارد.» پاسخ به آن دانشجو، درحقيقت پاسخ به ‏عبدالکريم سروش بود که درجواب دروغ‌ها و توهين‌ها و تمسخرهاي يک نويسنده درمحفل حاميان مهندس موسوي، انگشت برنقش مهم ‏ميرحسين موسوي درستاد انقلاب فرهنگي نهاده بود و از وي خواسته بود تا اين راز ساده را فاش کند و اطلاع درست و دقيق در اختيار ‏پرسشگران قرار دهد. سروش حتي از گواهان اين امر يعني علي شريعتمداري، محمد خاتمي، احمد احمدي، صادق واعظ‌زاده و رضا عارف نام ‏برده بود که در دفتر نخست‌وزير حاضر مي‌شدند و در جلسات مکرر ستاد انقلاب فرهنگي به رياست ميرحسين موسوي شرکت مي‌کردند‎.‎

آقاي موسوي اما به جاي گفتن اين حقيقت ساده، راه ناصوابي را برگزيد و پاسخ آن دانشجوي دلسوخته را چنان مبهم داد که کس نداند وي درآن ‏ايام چه کاره بوده است‎.‎

آقاي موسوي شما که همه افتخارتان پيروي از امام است، چرا؟ شما که خود منصوب امام بوديد و به فرمان او بر صدر جلسات مي‌نشستيد چرا ‏خبر درست و دقيقي از آن نمي‌دهيد؟ آيا فردا هم اگر به کرسي رياست‌جمهوري بنشينيد، همين‌طور «حق دانستن» مردم را محترم مي‌شماريد؟

گفته‌ايد شما در انقلاب فرهنگي نقشي نداشتيد، که اينطور؛ ولي صورت مذاکرات شوراي انقلاب چيز ديگر مي‌گويد: اعضاي شورا به شدت از ‏وضع ناآرام دانشگاه‌ها ناراضي بودند. هاشمي‌رفسنجاني گفت: «از طريق حضور تعدادي بچه مسلمان در تهران مي‌توان جلو شلوغي دانشگاه را ‏گرفت... از خشونت نمي‌ترسيم. امروز شروع شود بهتر از سه ماه ديگر است.» مهندس ميرحسين موسوي تنها کسي بود که «از ضرورت ‏انقلاب فرهنگي ار طريق حضور توده‌ها در دانشگاه سخن گفت». و چنين بود که دانشجويان اينجا و آنجا ستادهايي تشکيل دادند و مشغول ‏‏«انقلاب فرهنگي» شدند؛ يا به تعبير ميهمان مودب شما: «تقليد مضحک شناعت وسخافت.» (درتهران: شکوري‌راد، شمقدري و محمود ‏احمدي‌نژاد و هاشمي‌ثمره در شيراز: فلان و فلان...الخ‎)‎

اين در انقلاب فرهنگي. اما درستاد انقلاب فرهنگي چطور؟ آيا آنجا هم بي‌نقش بوديد؟ «قربان تمکينت شوم. مي‌بين وسربالا مکنمن مي‌دانم که ‏حاميان شما، ازجمله آقاي مسجدجامعي، درتشکيل آن جلسه و دعوت از آن نويسنده و تحريک او، خطاي سياسي واخلاقي بزرگي مرتکب شدند و ‏‏«جاي خالي دروغ» را پر کردند و پويش انتخاباتي شما را به رنگ جفا آلودند. اما شستن آن رنگ با رنگ ديگر ميسر نيست. ازشما انتظار ‏بزرگ‌منشي بيشتري مي‌رفت. يکي اينکه آن گفتار و کردار زشت را نکوهش و سرزنش کنيد و دوم اينکه شجاعانه از اقدام امامي که افتخار ‏پيروي او را داريد [...] و نيز از نقش خود در انقلاب فرهنگي و ستاد انقلاب فرهنگي بي‌شرمندگي دفاع نماييد و چون يک فرد مطلع و مسوول، ‏زواياي نهفته آن را آشکار سازيد و نشان دهيد که برنامه‌ريزان و مجريان انقلاب فرهنگي چه کساني بوده‌اند و خود در گشودن پرونده مذاکرات ‏شوراي انقلاب در اين خصوص پيش قدم شويد و همچنين تصريح کنيد که آيين‌نامه‌هاي «انقلابي» براي سانسور کتاب و غيره محصول شوراي ‏عالي انقلاب فرهنگي کنوني است که شما هم عضو آن بوده‌ايد و هستيد. طفره رفتن و سر زير برف کردن و جواب چند پهلو و سربالا دادن و ‏کتمان حقيقت نمودن و به حمايت توهين‌کنندگان برخاستن و در قبال دروغ‌گويان و درشت‌گويان سکوت پيشه کردن، شيوه صادقان و کريمان ‏نيست‎.‎

نقل هر جور که از خلق کريمت کردند قول صاحب غرضان است تو آنها نکني

دردمندان بلا زهر هلاهل دارند

قصد اين قوم خطا باشد ‌هان تا نکني

کیومرث نویدی

اگر آقای کروبی فقط به یکی از وعده‌های خود (ستاره‌دار نکردن) دانشجویان، می‌توانست عمل کند من به او رأی می‌دادم. هرچند هنوز یک پناهده سیاسی‌ام و پاسپورت ایرانی ندارم. اما باری، به همه توصیه می‌کردم به او رأی دهند. چرا؟ ستاره‌دار نکردن دانشجویان یعنی آزادی اندیشه، بیان و قلم؛ و همین یک قلم به ویرانی بنیان‌های جباریت می‌انجامد. امااو دروغ می‌گوید: نمی‌تواند به این قول وفادار بماند و نمی‌ماند. او نیز فرزند خلف حضرت امام است. او نیز یک تقیه‌کار پلید است که اگر لازم باشد کوروش را برای خر کردن عوام به مقام خدائی ارتقاء می‌دهد و حافط و سعدی را می‌نشاند کنار شهید محراب دستغیب و..... در نتیجه تنها یک راه برای من و من نوعی باقی‌ست. فریاد بزنم و بزنیم: مردم! دیگر خر نشویم. بیش از این نشویم. نشوید. این پدرسوخته دارد تقیه می‌ورزد؛ یعنی دروغ می‌گوید.

راشل

جان زندانی سیاسی در خطر است

معمولا هفته ای یکباربه سایتهای مورد نظرسرمیزنم. ایران گلوبال اولین سایت است که به آن رجوع میکنم. هم اکنون که سایت را بازکردم به خود گفتم امیدوارم خبرخوشایندی بشنوم. متاسفانه این خبربسیار تاسف انگیزاست. اما حالا که دوره انتخابات است دختران وپسران وزنان ومردان, جوان وپیر به هیچ عنوان رای ندهید مگراینکه کاندیدهای منتخب قول شرف دهند که همه زندانیان سیاسی را بدون هیچ قید وشرطی آزاد کنند.

چنانچه نامزدی بپذیرد که قادرخواهد بود همه زندانیان سیاسی را رها کند براستی که میتوان به اواعتماد کرد. درحقیقت با این کار واجب وضروری وحیاتی ثابت خواهد کرد که یارویاور ایران وایرانیست. وگرنه فقط صحبت کردن بی پایه واساس ونقش بازی کردن وتظاهربه راست بودن درحینی که دروغ وریا وتزویر درپرده نهفته است هیچ دردی درمان نخواهد کرد وهیچ ایرانی احساس خوبی نخواهد داشت. هم اکنون بهترین زمان برای درخواست آزادی همه زندانیان سیاسی است. به امید داشتن ایرانی آباد

ناصر مستشار

همیشه ایران قبل از انتخابات ،شهر فرنگ میشود!

همیشه ایران قبل از انتخابات ،شهر فرنگ وشهر رنگی میشود.پوستر های رنگارنگ زرد و قرمز و سبز و آبی رنگ همه شهر چسپانده می شود تا هر مخالفی را نیز به هواس وادارند تا یک برگه رای به صندوق رای گیری یا مار گیری بیندازد!شهر شکلاتی و آب نباتی می شود و به مردم غذاهای خوشمزه می دهند تا مردم برای ادامه هرچه بیشتر بدبختی خود رای بدهند.

چرا دقیقا در روز های قبل از انتخابات کذائی در جمهوری اسلامی ،امریکا و اسرائیل بر طبل جنگ می کوبند ـ اما قبل از آن صحبت از مذاکره و تفاهممی رانند تاشاید تعداد بیشتری به پای صندوق های رای گیری کشیده شوند؟چرا در روزهای قبل از انتخابات کذائی در جمهوری اسلامی، جریانات ناسیونالیست افراطی در مورد مسئله فروپاشی و از دست رفتن تمامیت ارضی وجامعه و فرهنگ ایران به قلمفرسائی روی می آورند تا آنرا را بزرگ نمائی کرده تا تعداد بیشتری به پای صندوق های رای گیری کشیده شوند؟ مگر در 30 ساله گذشته جامعه سالم بوده است و ایران تهدید نمی شده است ؟ مگر در دوره خمینی تشنج و تحریک منطقه کم صورت گرفت ؟تاج زاده می گوید اگر احمدی نژاد دوباره انتخاب شود ایران به زیمباوه تبدیل خواهد شد ،یکنفر نیست از این آقا بپرسد مگر ایران در دوره هشت ساله خاتمی و هشت ساله رفسنجانی و هشت ساله میرحسین نخست وزیر به ژاپن تبدیل شده بود که حالا می خواهد به زیمباوه تبدیل شود؟

مازیار

فریدون در جمع می‌خندید و در تنهایی می‌گریست

با خواندن این مقاله بی اختیار به سالهای دور نوجوانیم پرتاب شدم. زمانی که فریدون فرخزاد شوهای موفقش را در تلویزیون ایران اجرا میکرد و من چقدر برنامه هایش را دوست میداشتم. بعدها در سالهای سخت تبعید و پس از قتل فجیع این هنرمند متعهد و مردمی, گوشه های بیشتری از شخصیت و نحوه نگرش وی به زندگی از کانالهای مختلف برایم روشن شد. فریدون فرخزاد انسانی بغایت مهربان, صادق و آرمانخواه بود. حقیقتش این است که چنین انسانهایی متعلق به زمان و مکانی که در آن می زیند, نیستند.وی انسانی متعلق به آینده بود. رک گویی و صداقتش البته در جامعه دورو و پر تزویر پیرامون او خریداری نداشت و به همین خاطر در دوران زندگیش مورد رذیلانه ترین تهمتها قرار گرفت. ناگفته نگذارم که فرخزادها به سهم خود نقش شایسته ای در پیشبرد فرهنگ و مدرنیسم در جامعه ایرانی ایفا کردند. فروغ, فریدون و پوران فرخزاد را میگویم که هر کدام در جایگاهی که قرار داشتند, خشتی را بر این عمارت نهادند. یادشان و راهشان پاینده باد!!

مزدک

وقتی سیستمی بنیانش بر تجاوز و شکنجه و دزدی و بیقانونی وغیره دمکراتیک باشد از یک افسر و یا پاسبان چه انتظاری میشود داشت؟مگر همین چند وقت پیش نبود که یکی از عناصر خود این حرامیان از درون سیستم به افشاگری پرداخت و کله گندهای این باند جنایت پیشه و متجاوز را برملا ساخت؟آیا چه نتیجه ای از این افشاگری گرفته شد؟کل این نظام زاده زور و شکنجه و تجاوز و هرزه گی است و...

چنین سیستمی مستقیما از ایدیولوژی اسلامی برخاسته و نتیجه اش هم 30 سال و یا بهتر بگوییم 1400 سال جز فقر و بدبختی و گرفتاری و زجر و شکنجه برای ایرانیان ببار نیاورده.در کشوریکه مطبوعات ازاد نباشد و قانون و حقوق بشر دشت خوش تجاوزات پی در پی ارازل حاکم قرار گیرد انتظار چنین برخوردهایی با مردمش دور از ذهن نیست.در اسلام فرد انسانی ارزشش تا آنجاست که هر روز شفاها و عملا به بنده گی الله در آسمان و نمایندگانش در زمین اعتراف کند و لحظه ای غفلت به سرانجامی چون سوختن و دوباره زنده شدن و پی درپی تکرار شکنجه های وحشیانه محکوم خواهد شد.با الله و نماینده گانی اینچنین درنده و خونخوار و تجاوز گر آیا به پاسبان یا افسر پلیسی که به 100000تومان قانع شده و بعد از چند چک و و لگد و ... خسته میشود نباید جایزه صلح و انساندوستی داد؟

کیومرث نویدی

جناب رامین پان‌ترک انگلیسی دان! اگر بنا باشد کشور پان‌ترک درست شود، از سرزمین‌هائی که هیچ ربط ژئوپولیتیکی، فرهنگی و حتی زبانی و نژادی با هم ندارند، اول باید تکلیف بیش از 20 ملیون کرد ترکیه که ترک کوهی خوانده شدند و البته به اضافه سرزمینشان روشن شود. طالبان هم پشتون‌زبان هستند نه فارس‌زبان. و کیانوش‌جان «ایران‌گلوبال» یک سایت فارسی است. گمان من این است که انگلیسی نوشتن پان‌ترک‌ها در این سایت، نوعی دهن‌کجیست. زبان مشترک ما ایرانیان هم فارسی‌ست. برنامه مدیریت را تغییر دادی و من کامپیوترم خراب بود و به موقع نتوانستم پیاده‌اش کنم. لطفا دوباره بفرست که انگار ناچارم به گود برگردم.

سرکوب شدید اعتراضات مردم اورمیه

گزارشی از تجمع مردم اورمیه در اعتراض به اهانت رئیس جمهور سابق ایران به آذربایجانیها سرکوب شدید اعتراضات مردم اورمیه اورمونیوز(دوم خرداد ۱۳۸۸( :بنا به گزارشهای وارد شده به گروه خبری اورمونیوز تجمع مردم اورمیه در اعتراض بر علیه حجت الاسلام خاتمی که اخیرا ویدئویی از او در حال جوک گفتن به آذربایجانیها منتشر شده است٬ به شدت مورد حمله نیروهای ضد شورش جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است. امروز در اورمیه خطوط اینترنتی برای چند ساعت قطع شده و در سیستم تلفن موبایل اختلالاتی ایجاد شده بود. گروه خبری اورمونیوز در حال تحقیق برای به دست آوردن اسامی دقیق دستگیر و زخمی شدگان است. تا انتشار اخبار تکمیلی٬ گزارش یکی از خبرنگاران اورمونیوز که در تجمع امروز حضور داشته است٬ تقدیم می شود:

گزارشی از تجمع مردم اورمیه در اعتراض به اهانت رئیس جمهور سابق ایران به آذربایجانیها

مازیار

روزهای خاکستری پلی تکنيک

اسامی تعدادی از شهدای چپ مذهبی! دانشگاه پلی تکنیک در دهه خونبار 1360: 1- قاسم باقرزاده 2- فاطمه نجاریّان 3- سعید غیور 4- بهنام مختومی 5- میترا چوپانزاده 6- مهدی حاج صمدی 7- امیر معین فر 8- محمد رضایی 9- محمد قبادپور 10- ناصرعلی ذوالفقاری 11- حمید نیک طالعان 12- یداالله پاک نهاد 13- سهراب آیراملو 14- فرح محمدی 15- مهین میر حبیبی 16- مهدی الله وردی 17- حمید امامیان 18- حمید تقوی 19- محسن شاه پسند 20- رضا شمسایی 21- اصغر زمان وزیری به روان پاک همه این عزیزان و شهدای جنبش آزادی ستان دانشجویی ایران از 16 آذر 32 تا 18 تیر 78 و تا غرش دانشجویان در مراسم خیمه شب بازی انتخابات رژیم که به صحنه افشاگریها بر ضد رژیم ضد بشری آخوندی تبدیل شده, درود می فرستیم

سرکوب شدید اعتراضات مردم اورمیه

اورمونیوز(دوم خرداد ۱۳۸۸( :بنا به گزارشهای وارد شده به گروه خبری اورمونیوز تجمع مردم اورمیه در اعتراض بر علیه حجت الاسلام خاتمی که اخیرا ویدئویی از او در حال جوک گفتن به آذربایجانیها منتشر شده است٬ به شدت مورد حمله نیروهای ضد شورش جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است. امروز در اورمیه خطوط اینترنتی برای چند ساعت قطع شده و در سیستم تلفن موبایل اختلالاتی ایجاد شده بود. گروه خبری اورمونیوز در حال تحقیق برای به دست آوردن اسامی دقیق دستگیر و زخمی شدگان است. تا انتشار اخبار تکمیلی٬ گزارش یکی از خبرنگاران اورمونیوز که در تجمع امروز حضور داشته است٬ تقدیم می شود:

ساعت ۵:۰۰ بعد از ظهر: جو سنگین امنیتی بر خیابان امام و خیابان عطایی حاکم است و موتورسواران یگان ویژه٬ و عده ای از مأموران در گروههای شش نفره اطراف میدان مرکزی اورمیه٬ خیابان عطایی و مسیر های منتهی به ستاد انتخاباتی مهندس میرحسین موسوی در حال گشت زنی هستند. درب ستاد بسته است.

ساعت ۵:۱۵ بعد از ظهر: نیروی های امنیتی با اتومبیلهای ون که متعلق به یگان ویژه است ورودی خیابان امام را مسدود کرده و تنها به تاکسی ها و اتوبوس های شرکت واحد اجازه عبور می دهند.

ساعت ۵:۴۵ بعد از ظهر: دربهای ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی باز شده است و جمعی از فعالین حرکت ملی که در جلوی ستاد بودند به داخل ستاد وارد می شوند. کم کم بر جمعیت حاضر افزوده می شود.

ساعت ۶:۰۰ بعد از ظهر: هم اکنون تعداد حضار به حدود ۱۰۰ نفر رسیده است که اکثر آنها را دانشجویان تشکیل می دهند و جمعیتی از شهروندان اورمیه ای نیز در دسته های ۴ و ۵ نفری در حال قدم زدن در حوالی ستاد هستند. بر تعداد حاضرین افزوده می شود و تعدادی از زنان فعال حرکت ملی و دانشجویان در محل جمع شده اند.

جمعیت بزرگی در مقابل ستاد حضور دارد. باسوت ممتد و کف زدن بعضی از حضار جو تغییر می کند و جمعیت حاضر با شعار یاشاسین آذربایجان و کف زدن تجمع را وارد مرحله ی تازه ای می کند. شعار یاشاسین آذربایجان ادامه می یابد و از بر تعداد جمعیت شعار دهنده افزوده می شود. بعضی از افراد ستاد میر حسین موسوی در حال فیلم برداری با موبایل خود هستند . حدود ۵ دقیقه از سر دادن شعارهای ملی گذشته است. یکی از دختران ستاد میرحسین موسوی با موبایل از شعار دهندگان فیلم برداری می کند و در این لحظه یک دختر دانشجی معترض٬ گوشی را از دست او گرفته و بر زمین می کوبد. جمعیت با دادن شعار از دانشجوی معترض حمایت می نمایند.

جمعیتی بالغ بر ۵۰۰ الی ۶۰۰ نفر با هدایت دانشجویان به سمت خیابان اصلی عطایی در حال حرکت هستند. آنها شعارهایی نظیر خاتمی خجالت خجالت٬ خاتمی ننگ اولسون ننگ اولسون و هارای هارای من تورکم به اول خیابان عطایی رسیده اند. مأمورین از ورود جمعیت به خیابان عطایی که شلوغ شده است٬ جلوگیری می کنند. مردم در مقابل ستاد به شعار دادن ادامه می دهند.

ساعت ۶:۴۵ بعد از ظهر: آذربایجان اویاقدی وارلیقینا دایاقدی شعاری است که مدام تکرار می شود. جمعیت حاضر تا حدود هزار نفر بیشتر شده است. عکس خاتمی را که بر روی شیشه های ستاد است پاره می کنند. کرکره ستاد پایین کشیده می شود. با افزایش جمعیت خیایان مدنی بند آمده است و عده ای از اطراف با دوربین از جمعیت شعار دهنده فیلمبرداری می کنند. هر لحظه بر تعداد جمعیت افزوده می شود. خیابان مدنی به طور کامل بند آمده است و مأموران نیروی انتظامی با دخالت مردم را به پیاده رو راهنمایی می کنند. مسئولین ستاد نیز از بالای ساختمان نظاره گر مردم معترض هستند.

ساعت ۷:۰۰ بعد از ظهر: جمعیت دوباره سعی می کند به طرف خیابان عطایی حرکت کند ولی ماموران نیروی انتظامی این بار با باتوم مانع می شوند. چند تن از فعال که مراقب هستند تشنج ایجاد نشود٬ دوباره مردم را به طرف ستاد هدایت می کنند. دختران ستاد میرحسین با دانشجوهای دختر معترض درگیر می شوند و نیروی انتظامی دخالت می کند. جمعیت برای خنثی کردن قصد اعضای ستاد برای ایجاد درگیری به دادن شعارهای مدنی مانند منیم دیلیم اؤلن دئییل - باشقا دیله دؤنن دئییل ادامه می دهند.

ساعت ۷:۱۵ بعد از ظهر: با افزایش جمعیت نیروهای یگان ویژه و موتورسوران به طور ناگهانی به سوی مردم هجوم آورده و با وحشیت تمام آنها را مورد ضرب و شتم قرار می دهند. شعار بیز اؤلمه یه حاضیریق - بابکین سربازییق از میان جمعیت شنیده می شود. دو نفر از جوانان اورمیه ای توسط مأمورین دستگیر شده و به داخل اتوموبیل ون انتقال می یابند. دونفر از موتورسواران یک جوان حدودا ۲۰ ساله را میان موتور خود گرفتار کرده اند و به دنبال خود می کشانند٬ طوری که کمر او روی زمین کشیده می شود. مردم را متفرق کرده اند ولی نیروهای یگان ویژه در داخل کوچه ها در تعقیب آنها هستند. نیروهای موتور سوار نیز در اطراف ستاد٬ خیابان مدنی و خیابان عطایی با مانورهای خود به ایجاد جو رعب و وحشت اقدام می کنند. تعداد دستگیر و زخمی شدگان مشخص نیست ...

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید