روی سخنم با رئیس جمهور آمریکاست!

جناب آقاي اوباما، چگونه مي‌توان از ملت‌هاي آلمان و روسيه تجليل كرد، اما همزمان از هيتلر و يا استالين به تعريف و ستايش پرداخت؟جناب پرزیدنت باراک اوباما مقام ریاست جمهوری ایالات متحده،خرسندم گذشت صدمین روز از آغاز دوران ریاست جمهوری شما را شادباش بگویم. من هم مانند میلیون ها نفر ایرانی درون مرزی و برون مرزی پیام نوروزی شما را خطاب به ملت ایران و آنانی که کشور ما را تحت تسلط خود دارند شنیدم.جناب آقاي رئيس جمهوری، پيام گرم و مهربانانه نوروزي شما بدون شك اقدامي شايسته بود. تجليلي كه از فرهنگ و تمدن و جايگاه ملت ايران ابراز داشته‌ايد، موجب امتنان همۀ ايرانيان مي‌باشد. مضمون و مفاهيم پيام شما مؤيد آن است كه بر تاريخ كشورها و از جمله ايران احاطه و آگاهي داريد و وضوحاً ملتي را ستوده‌ايد كه طي بيست و پنج قرن متمادي باوجود فراز و نشيب‌هاي فراوان توانسته است وجود و حضورش را همواره در پهنة گيتي حفظ و حراست نمايد. جاي ترديد نيست كه جنابعالي با نام امپراتور بزرگ ايران كورش هخامنشي بنيانگذار اولين منشور حقوق بشر و اولين فرمانرواي معتقد به سكولاريسم (جدائی دین از دولت) آشنا هستيد. اضافه بر آن چنين مي‌نمايد که از ارزش‌ها و عملكرد جهاني دانشمندان ايراني در علومي همچون طب، رياضيات و نجوم مستحضر هستيد. با نام شعرا و ادباي بزرگ ايران چون حافظ شيرازي، خيام نيشابوري و فردوسي و بالاخره شاعر بزرگ، سعدي شيرازي كه خودتان به اشعار وي در پيامتان به افكار بلند او اشاره نموده‌ايد، آشنائيد.جناب آقاي رئيس جمهوری، باتوجه به چنين خردمندي كه در شما نهفته است، جاي شگفتي دارد كه در مقام رياست جمهوري آمريكا، كه پرچمدار آزادي و دمكراسي در دنياست، پيام نوروزي‌تان را از يك طرف به ملت ايران و از سوي ديگر به حكومتگران نظام اسلامي كه ملت و كشور ايران را به اسارت گرفته‌اند توأمان شادباش گفتید. به حكومتگراني تبريك گفته‌ايد كه ايران متمدن با آن جلال و شكوه ديرينه‌اش، اكنون به عنوان سرزمين مهد تروريسم، جايگاه آدمكشان و فتنه‌انگيزان، كانون صلح‌ستيزان و بي‌قانونمندترين كشور شناخته مي‌شود.جناب آقاي اوباما، چگونه مي‌توان از ملت‌هاي آلمان و روسيه تجليل كرد، اما همزمان از آدولف هيتلر و يا ژوزف استالين به تعريف و ستايش پرداخت؟ چگونه مي‌توان با مردم كامبوج و ظلم‌هائي كه بر آنها رفت ابراز همدردي كرد، در حالي كه با همان زبان و در يك زمان، از پل‌پوت‌ها و حكومتگران خمر سرخ بخوبي ياد كرد؟ شما در اين پيام تاريخي به دلجوئي حاكمان رژيم اسلامي ايران و جلب دوستي با آنها سخن مي‌رانيد، در صورتي كه زندان‌هاي مخوف رژيم از جوانان آزاديخواه، روزنامه نگاران، زنان آزاديخواه و روشنفكر، كارگران و فعالين سياسي پر است.آقاي رئيس جمهوری، حاكماني كه در نوروز پيام تبريك و شادباش شما را دريافت کرده اند، همان كساني هستند كه در اولين هفته واقعۀ شوم يازده سپتامبر به هزاران زن و مرد و پير و جوان ايراني كه براي ابراز همدردي با ملت آمريكا و ابراز خشم و تنفر از تروريسم به خيابان‌ها سرازير شده بودند، دستور يورش به آنها و سركوبشان را صادر كردند و آن تظاهرات مسالمت‌آميز را به خاك و خون كشيدند. شما به نام رياست جمهوري آمريكا، برای آن پدران و مادران و يا فرزندانشان كه با ابراز همدردي با ملت آمريكا شكنجه و زندان را تحمل كردند، چه پاسخي داريد؟آقاي رئيس جمهوری، شما از تفاهم و ايجاد دوستي با حاكماني سخن مي‌رانيد كه فروپاشي ايالات متحده سرلوحۀ برنامه آنهاست و هر روزه پرچم ملي شما را يا به آتش مي‌كشند و يا آنرا لگدمال مي‌كنند و همچنين بر محو كشورهاي ديگر از صفحه جغرافيائي جهان پاي مي‌فشارند. شما اظهار تمايل به دوستي با سردمداران رژيمي را می کنید كه بدون وقفه براي بيرون راندن نيروهاي نظامي شما از خاور ميانه تلاش مي‌كنند و تاكنون هزاران سرباز دلاور آمريكائي را به كام مرگ كشانده‌اند و هزاران تن از آنها را معيوب و مفلوج کرده اند که تا زنده هستند، بايد روزگار پراندوهي را بگذرانند.جناب آقاي رئيس جمهوری، اجازه مي خواهد خاطرنشان گردد كه اينجانب در اوائل سپتامبر 2008 و در گرماگرم مبارزات انتخاباتي شما نامۀ سرگشاده‌اي برایتان فرستادم كه در روزنامه ها و شبکه های تلويزيون‌ هم بازتاب داشت. در اين نامه آرزوي موفقيت و پيروزي برای شما شده بود و از برنامه‌ها و اهداف شما كه در اشاعه و استقرار آزادي و حمايت از منشور جهاني حقوق بشر حكايت مي‌كرد، ستايش بعمل آمده بود. از واژه شعاري change (دگرگونی) اميد نجات در دل مردم تحت ستم در سراسر جهان جوانه زد. ولي امروز با گذشت صد روز از آغاز زمامداری شما دیده مي‌شود که رعايت منشور حقوق بشر (دست کم در آن بخش که به ملت ستم کشیده ایران مربوط می شود) از دستور كار شما خارج شده است و آشكارا دست خود را گشوده‌ايد تا بزرگترين حاميان تروريسم و تجاوزگران به حقوق ایرانیان را در آغوش بگيريد. پيام شما به سردمداران رژيم اسلامي يادآور پيام محمد رضاشاه پهلوي در آستانه سقوط سلطنتش به همين آيت‌الله‌ها مي‌باشد كه در بحبوحۀ شكست خويش گفت: «من صداي انقلاب شما را شنيدم و به اشتباهات گذشته اذعان مي‌كنم، بيائيد تا با هم ايران را بسازيم». امروز در شرايطي مشابه كه شما گرفتاري عراق، فلسطين، لبنان، افغانستان و پاكستان را به دوش مي‌كشيد، به فرستادن پیام دوستی به این حاکمان روي مي‌آوريد، در حاليكه همۀ ناظران سياسي و نظامي، وحتی خود حكام رژيم و سران نيروهاي نظامي آن به عمق گرفتاري و جنگ بي‌پيروزي شما پي برده‌اند. گذشته از اينها، امروز شاهديم كه رژيم ايران مشت گره كرده خود را در بسياري از كشورهاي آمريكاي جنوبي و در نزديكي سواحل ايالات متحده عليه شما بلند كرده است. همانگونه كه سپاه پاسداران رژيم هم‌اكنون در كنار مرزهاي اسرائيل اين مشت‌ها را بالا برده‌اند.جناب آقاي اوباما، دولت آقاي بوش در ابتداي پيروزي بر عراق از همين حاكمان تقاضاي همكاري براي ساختن يك عراق آزاد و آباد را مطرح كرد. ولي آن چه كه از اين اقدام نصيب دولت او شد بمب‌هاي كنار جاده‌اي بود كه زره‌پوش‌هاي ارتش شما را درنوردید. امروز هم براي افغانستان دولت شما همان نسخه آقاي بوش را تجويز مي‌كند. به شما اطمينان می دهم كه اين اقدام از آن چه كه در عراق رخ داد فاجعه‌بارتر خواهد بود و رژيم ايران تنها تا هنگام قلع و قمع دشمنانش در افغانستان، آن هم با قدرت و ياري نيروهاي شما امكاناً روي خوش نشان داده و وعدۀ دروغين همکاری با شما خواهد داد. ولي پس از آنكه به نيات ناپاک خود در آن سرزمين دست یابد، مصرانه از شما خواهد خواست كه سريعاً نيروهاي خود را از منطقه خارج كنيد.جناب آقاي اوباما، رژيم اسلامي ایران در يك تلاش پيگير بيست ساله و با صرف هزينه‌هاي متجاوز بر بيست و چند ميليارد دلار و بهره‌گيري از نيروهاي جوانان تحصيل‌كرده‌اي كه در مكتب همين نظام پرورش و تعليم يافته‌اند، با كمك دولت روسيه و ديگران صنايع هسته‌اي و نظامي خويش را به مرحله‌اي رسانده است كه بازگشت از موضع فعلي و چشم‌پوشي از آنها براي رژيم محال است. تكنولوژي نظامي آنها به چنان درجه‌اي از توان دفاعي و تهاجمي رسيده كه اميال جاه‌طلبانه سران سپاه پاسداران حتي به خود سردمداران رژيم اجازه نمي‌دهد كه كوچكترين تعلل در توسعه و گسترش اين گونه فن‌آوري‌ها بوجود آورند، بنابراين تصور نکنید كه در يك پيام مهربانانه نوروزي و چشم‌پوشي از منشور حقوق بشر و احتمالاً پرداخت خسارت‌هاي مالي و ديگر امتيازات تجاري، بتوانید رژيم اسلامي ایران را از ادامه پروژه هسته‌اي بازدارید.جناب آقاي اوباما، سردمداران رژيم تهران آنقدر نادان نيستند كه از گروه‌هاي تروريستي دست‌پرورده خود چون حزب‌الله لبنان، حماس، جهاد اسلامي در فلسطين و سپاهيان بدر و المهدي در عراق دست بكشند و از دشمني با اسرائيل صرف‌نظر كنند و بالاتر از همه از حمايت و پشتيباني بي دريغ دولت روسيه و از اتحاد با دولت سوريه روي بگردانند تا بخاطر برداشتن تحريم‌ها (كه در حقيقت تعريف‌ها هستند) دل‌خوش کنند -- با توجه به اين كه متحدين اروپائي شما طرف‌هاي تجاري لاينفك رژيم هستند و نظام اسلامي بخوبي از ضعف و نقاط منفي سياست‌هاي دوستان شما آگاه است.جناب آقاي رئيس جمهوری، راه نجات سياست شما در رفع اين معضلات و شكست تروريسم و مهار اهداف هسته‌اي جمهوري اسلامي، ائتلاف ايالات متحده آمريكا با ملت ايران است. زيرا نتيجة ائتلاف ناهمگون آقاي جورج دبليو بوش و خانم دكتر کاندولیسا رايس در كميسيون 1+ 5 در واقع سپردن سرنوشت اين معضل جهاني به دست دول متحد با ايران يعني روسيه و چين است، كه هرگز با خواسته‌هاي ايالات متحده در قبال رژيم اسلامي تفاهم و توافق نخواهند كرد. لازم به يادآوريست كه شرط تحقق ائتلاف با ملت ايران نيز زماني امكان‌پذير است كه لابي‌هاي دست‌چين جمهوري اسلامي كه در وزارت خارجة شما و كنگره و ديگر مؤسسات پرقدرت و پرنفوذ آمريكائي ريشه دوانيده‌اند از ادامة فعاليت خود بازبمانند. در اين صورت ملت ايران براي توفيق اين ائتلاف آماده است بيشترين بها را در اين راه هزينه كند و آزادي خود را به دست آورده و به گرفتاري شما پايان دهد. هر آينه مقتضي بدانيد، متخصصين و كارشناسان ايراني در آمريكا و اروپا و ايران راه‌كارهاي لازم را در اختيار مسئولين دولت شما قرار خواهند داد.با آرزوي موفقيت جنابعالي و تقديم احترامات فائقه.

ای- میل نویسنده:bakhtavaran@yahoo.fr

ارسال شده از:

حمید شبخیز