رفتن به محتوای اصلی

با سوابق نامزد های ریاست جمهوری بیشتر آشنا شویم

با سوابق نامزد های ریاست جمهوری بیشتر آشنا شویم

 

محمود احمدی نژاد

سمت: گماشته ولی فقیه درنهاد ریاست جمهوری رژیم اسلامی

محسن رضایی

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام

مهدی کروبی

کاندید نمایش انتخاباتی ریاست جمهوری ولی فقیه

میرحسین موسوی

کاندید نمایش انتخاباتی ریاست جمهوری ولی فقیه

محمود احمدی نژاد

متولد: 6آبان1335 محل تولد: روستای آرادان گرمسار

وابستگی سیاسی و حزبی:

اصولگرا

خلاصهای از سوابق مزدوری و جنایت:

احمدی نژاد از مرداد سال1358 بعنوان نماینده دانشگاه علم و صنعت در جلساتی که نزد خمینی برگزار میشد شرکت میکرد. این جلسات بعداً پایهگذار شورای اولیه دفتر تحکیم وحدت شدند. این فرد یکی از سخنرانان عمده در همایش و نشستهای گروههای تندرو مذهبی معروف به انصار حزب الله و به بیان خودش، از پایه گذاران انجمن اسلامی دانشجویان پس از انقلاب بود.

پاسدار احمدینژاد در اوایل پیروزی انقلاب با پیوستن به سپاه فعالیت خود را با ارگانهای سرکوبگر رژیم آغاز کرد. وی همزمان با سرکوب گسترده آزادیخواهان توسط خمینی، به زندان اوین منتقل شد و با نام مستعار میرزایی در نقش بازجو و شکنجهگر به شکنجه آزادیخواهان پرداخت. برخی از زندانیان سابق که از زندانهای رژیم جان سالم به در بردهاند، طی سالهای اخیر به افشای فعالیتهای جنایتکارانه وی در آن سالها پرداختهاند، ازجمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

- لعیا روشن که از سال1361 تا 1364 در زندانهای اوین و قزلحصار بهسر برده است، طی نامهای، مشاهدات خود را از اعمال شکنجه توسط پاسدار احمدینژاد که با نام مستعار میرزایی از بازجویان زندان بوده بازگو کرده است. لعیا روشن ازجمله شکنجه یک مادر بهنام طاهره را که همراه با نوهاش دستگیر شده بود، توسط میرزایی تشریح کرده و نوشته است: دکتر میرزایی دست او را گرفت و با خشونت کشید، در هنگام کشیدن و بردن مادر طاهره، نوهاش جیغ میزد. دکتر میرزایی به بچه گفت، الان شکولاتهای قرمز به مادر بزرگت میدهم که برایت بیاورد. منظور جلاد شقی این بود که مادر طاهره را خونین برخواهد گرداند. تقریباً بعد از 2ساعت مادر طاهره را به شکل جنازه وارد اتاق کردند. دندههای مادر زیر ضربات پوتین میرزایی شکسته و لبهایش پاره شده بود.

غلامرضا جلال یکی دیگر از زندانیان سابق، برمبنای مشاهدات خود در سالهای1359 تا 1365 در زندانهای اوین، قزلحصار و گوهردشت، گواهی داده است که محمود احمدینژاد به بازجویی، شکنجه و اعدام زندانیان سیاسی و مجاهدین اشتغال داشته است. وی در قسمتی از متن نامه خود خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد و کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد نوشته است: من محمود احمدی نژاد رئیس جمهور کنونی رژیم حاکم بر ایران را از اواخر دیماه سال1360 میشناسم، او در آن زمان در شعبه4 زندان مخوف اوین بازجوی من بود. او تا آخر سال60 من را 4بار به اتاق شکنجه برای بازجویی برد، او نام مستعار گلپایگانی را بر روی خودش گذاشته بود و بازجویان او را گلپا صدا میزدند. احمدینژاد در هر نوبت از این 4بار بازجویی، بین 30 تا 40ضربه شلاق به کف پا، پشت و سایر نقاط بدنم میزد که بقصد گرفتن اعتراف و اطلاعات بود. وی در سال1361 به بند209 اوین منتقل شد. در آنجا اسم مستعار میرزایی را بر روی خودش گذاشته بود. من در بند209 به همراه ابراهیم فرجی پور و مصطفی نیککار (کاندیدای سازمان از شهسوار) در یک سلول انفرادی بودیم. احمدی نژاد بارها به همراه لاجوردی دژخیم به سلول ما میآمد و مکرراً مصطفی نیککار و ابراهیم فرجی پور را تحت فشار قرار میداد. احمدی نژاد از مسببین اصلی اعدام این دو بود.

احمدی نژاد با شروع جنگ به منطقه غرب رفت و تا سال1364 در فعالیتهای پشتیبانی منطقه کار میکرد. در سال1365 داوطلبانه به تیپ ویژه سپاه پیوست و با طی دوره‌ای در قرارگاه رمضان (قرارگاه مخصوص آموزش و صدور تروریسم در عراق) در عملیات تروریستی کرکوک شرکت کرد. احمدی نژاد عضو تیم تروریستی بود که مسئولیت ترور سلمان رشدی را برعهده داشت. وی در ترور قاسملو در وین نیز خود در تیم ترور کننده حضور داشته است. بعد از حضور در قرارگاه رمضان او بعنوان مسئول مهندسی رزمی لشگر6 ویژه سپاه و مسئول ستاد جنگ استانهای غربی در سپاه به کارش ادامه داد.

محمود احمدی نژاد در دوران ریاست جمهوری رفسنجانی استاندار اردبیل شد که پیش از آن در دهه شصت، 4سال معاون و فرماندار ماکو و خوی بود.

پس از روی کار آمدن خاتمی، فعالیت احمدی نژاد در استانداری پایان یافت. در اردیبهشت۱۳۸۲, شورای شهر تهران وی را به سمت شهردار تهران برگزید درحالیکه افراد بسیار انگشت شماری او را در تهران میشناختند. احمدی نژاد به گفته خودش یک بسیجی دوآتشه است و همچون بسیاری دیگر از هم سلکانش از حوزه نظامی و از مسیر سپاه پا به عرصه سیاست گذاشت و در سال1384 در یک تقلبات گسترده و در نمایش انتخاباتی به ریاست جمهوری رسید. دولت پاسدار احمدینژاد، در شرایطی به قدرت رسید که بحرانهای بینالمللی و داخلی رژیم را تحت محاصره قرار داده بود، لذا خامنهای ولی فقیه رژیم، برای یکدست کردن اهرمهای قدرت با حذف رفسنجانی یکی از اصلیترین مهرههای رژیم، پاسدار احمدینژاد را در یک نمایش انتخاباتی و با 2مرحلهای کردن انتخابات ریاست جمهوری در سال1384 به قدرت رساند.

فعالیتهای تروریستی احمدینژاد:

- هدایت مستوفی مدیر اجرایی کمیته سراسری در حمایت از رفراندوم, درمقاله ای در” انتلکتوال کانسرواتیو” درتاریخ 23/04/84 ضمن اشاره به عکس احمدی نژاد در کنار گروگانهای آمریکایی در سال1979 و شناسایی که 6گروگان سابق کرده و او را بعنوان یکی از رهبران گروگانگیر معرفی کردند، گفت که احمدی نژاد ضمناً توسط یک افسر سابق وزارت اطلاعات نیز بعنوان رهبر جوخههای مرگ زندان اوین معرفی شد. کسی که به سر زندانیان اعدام شده تیر آخر را میزد و بدلیل زدن تیر خلاص به حداقل هزار زندانی لقب ”مرد هزارتیر” را کسب کرده بود. وی افزود که یک دیپلمات اتریشی هم عنوان کرد که احمدی نژاد عضو تیم تروریستی بوده است که 4رهبر کرد را در رستوران میکونوس در برلین در سال1992 به قتل رساند. قبل از رسیدن به مقام شهرداری تهران وقتی نقش او (احمدی نژاد) در قتل دکتر سامی یک مخالف این رژیم جنایتکار فاش شد به او توصیه شد که بدلیل سوابق شومش از علنی کردن چهره خود خودداری کند.

- امیر طاهری نویسنده, مؤلف و مفسر سیاسی ضمن مصاحبه با صدای آمریکا در تاریخ 13/04/84 ضمن تأیید اعلام رژیم مبنی برعدم دخالت احمدی نژاد در جریان گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی در سال1979 در پاسخ به این سوال که: ریشه این جریان به کدام منبع و یا تشکیلاتی ارتباط داشت؟ گفت:اولین خبری که از این در آمد, یک سایت باصطلاح متکی یا زیر نفوذ گروههای بازرگانی است که با رفسنجانی در تماس هستند. میدانیم در جریان انتخابات, مسئله درگیری خود رفسنجانی با جریان میکونوس و حکم بازداشتی که اینترپل برای وی صادر کرده, مطرح شده از طرف این گروه احمدی نژاد, برای پاسخ گفتن به این مسئله, دوستان رفسنجانی مسئله شرکت احمدی نژاد را در جریان سفارت اعلام کردند که این شستن رختهای چرک است در انظار عمومی باصطلاح.

- سایت ایلاف در تاریخ 0704/84 نوشت احمدی نژاد یک افسر سابق سپاه، شهردار تهران از سال2003 میباشد و متهم به فرماندهی تیم ترور سلمان رشدی نویسنده است.

- رادیو آلمان در تاریخ 25/4/84 به نقل از مقاله بهمن نیرومند نویسنده و روزنامهنگار ایرانی در نشریه آلمانی تاگس سایتونگ گفت، اینک پای رئیس جمهوری جدید ایران محمود احمدی نژاد نیز در پرونده یک قتل سیاسی به میان آمده. این پرونده متعلق به ترور دکتر عبدالرحمان قاسملو دبیرکل حزب دمکرات کردستان است که در سال89 میلادی در وین در اتریش به قتل رسید.

- پیتر پیلس سخنگوی امور امنیتی حزب سبزها در پارلمان اتریش در مصاحبهای با رادیو فردا درتاریخ 17/04/84 در برابر علت اینکه دادستان کل اتریش اعلام کرد که تحقیقات درباره دست داشتن محمود احمدی نژاد در قتل 3سیاستمدار کرد را در 16سال پیش آغاز میکند, ولی بعد انصراف خود را از این کار اعلام داشت. البته مشخص شد حکومت ایران سفیر اتریش در تهران را 3روز پیش فراخواند و آن کشور را زیر فشار شدید قرار داد و روز بعد وزارت دادگستری اتریش سر تسلیم فرود آورده و یک اطلاعیه کاملاً گمراه کننده انتشار داد و یادآور شد که علیه احمدی نژاد دست به تحقیق نخواهد زد. روز گذشته مقامهای وزارت کشور اتریش با شاهد ایرانی که یک روزنامهنگار است در فرانسه ارتباط بر قرار کرده و به این ترتیب تحقیقات آغاز شده است و ادامه میدهد هرچند که پس از گذشت 16سال از قتل قاسملو و 2تن از یاران کردش در شهر وین, بسیار مشکل است که حال درباره این سوقصد دست به تحقیقات زد, ولی با اینحال نباید فراموش کرد که 16سال پیش پلیس شهر وین 2تن از مظنونان به قتل را در کنف حمایت خود گرفت و دولت آن زمان اتریش تمامی اقدامها را به عمل آورد تا مظنونان صحیح و سالم به تهران باز گردند و با ایران همکاری کرد و میتوان گفت که دولت آن زمان اتریش از نظر سیاسی هم دست و شریک جرم ایران است. وی در پایان به نقش سپاه که به قول وی احمدی نژاد هم سالها در آن سپاه خدمت میکرده میپردازد و میگوید, این سپاه سلسله قتلهایی را در اروپای غربی به مرحله اجرا درآورده و اگر از نظر سیاسی به حکومت ایران یک علامت و اشاره روشنی داده نشود, سوقصدها در اروپای غربی ادامه خواهد یافت.

- یکی از مسئولین انجمن کلیسای در بند در گفتگو با رادیو فردا در13/09/84 در رابطه با قتل قربان توری از مسیحیان پروتستان گنبد کاووس که در اول آذر1384 به ضرب چند گلوله به دست عناصر ناشناخته در این شهر به قتل رسید گفت، وی 11سال پیش به مسیحیت روی آورده بود و پنجمین روحانی پروتستان است که در سالهای اخیر در رژیم ایران بطور مرموزی به قتل رسیده است. ما متن سخنرانی محمود احمدی نژاد در جمع استانداران رژیم را به دست آوردهایم که درآن وی از استانداران خواسته است به هر صورتی از فعالیت گروههای مسیحی و بویژه گروههایی که مسلمانانی که به مسیحیت روی آوردهاند را در بر میگیرد, جلوگیری به عمل آورند.

کابینه احمدینژاد و سرکوب گسترده داخلی در دولت وی

اولین سری کابینه احمدی نژاد را بسیاری از جنایتکاران ازقبیل پورمحمدی یکی از عاملین قتلعام زندانیان سیاسی در سال67 و محسن اژهای یکی از عاملین کشتار زندانیان سیاسی و از دستاندرکاران قتلهای زنجیرهای تشکیل دادهبودند بعد از مدتی بدلیل تضاد منافع درون باندی ، وزیر کشور مصطفی پور محمدی را عزل میکند و در حال حاضر صادق محصولی سمت وزیر کشور در کابینه او را دارد . وی طی سالهای اخیر بسیاری از اعضای سپاه را به مناصب حکومتی از قبیل استانداریهای کشور و وزیر و معاون وزیر و یا سفیر گمارده است.

کارنامه احمدینژاد در دوران ریاست جمهوریش را میتوان با سرکوب گسترده در داخل کشور و اتخاذ شیوههای جدید سرکوبی و اعدام خلاصه کرد. که بخشی از آنها بدین قرار است:

بازداشت گسترده دانشجویان معترض در دانشگاههای سراسر کشور بویژه تهران و شکنجه آنها که در مواردی منجر به مرگ آنها در زیر شکنجه شده است. در این موارد تحت این عنوان که زندانی در زندان خودکشی کرده است، تلاش میکنند جلوی هرگونه اعتراضی را از خانواده زندانی سلب کنند.

اجرای طرحی تحت عنوان امنیت اجتماعی طی 3مرحله که به نیروی انتظامی و پلیس شهری اجازه میدهد در خیابان و هر محلهای اقدام به دستگیری و بازجویی خیابانی کند و صرفاً با هدف سرکوب گسترده اجتماعی صورت میگیرد. این اقدامات تحت عناوینی ازقبیل مبارزه با بدحجابی و بدپوششی و مغایرت با قوانین اسلامی صورت میگیرد. هزاران نفر طی این طرح بازداشت گردیدهاند.

اعدام به شیوه پرتاب از بلندی، سنگسار، اعدام جوانان زیر 18سال و … بخش دیگری از این اقدامات است.

اخیراً در زاهدان دست راست و پای چپ 5متهم قطع شد و سران رژیم به دفاع از این اقدام جنایتکارانه پرداخته و آنرا گامی در جهت سلامت جامعه نامیدند.

اخیراً طرح ضدانسانی دیگری در رژیم به تصویب رسیده است که حکم کسانی که مشروبات الکلی مینوشند را نیز به اعدام افزایش داده است. براساس این قانون کسی که 3بار مشروب بخورد در بار سوم باید کشته شود.

احمدینژاد بارها از ارگانهای جاسوسی دفاع کرده است و مشخصا در23/08/86 در دیداری که با اعضای وزارت اطلاعات داشت به حمایت از آنها پرداخته و گفت، در مسیر اجرای دستورات الهی با هیچ احدی رو در بایستی نداشته و از هر کسی در هر مقامی سرسوزنی انحراف از انقلاب دیدید با قاطعیت مسئولیت خود را انجام دهید.

وی در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، با شعار انتخاباتی ”می‌شود و می‌توانیم” وارد انتخابات شد. وی در دور اول با کسب 19درصد آرا پس از رفسنجانی که 21درصد آرا بود، یعنی با کسب 5میلیون و 711هزار و 696رأی، یعنی فقط 500هزار و 241رأی کمتر از رفسنجانی نفر دوم شد و به دور دوم انتخابات راه یافت. در دور دوم انتخابات، در روز 3تیر84 با کسب 17میلیون و با فاصله 5میلیون از رفسنجانی نفر اول شد .

در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد ، جهت بازبودن مسیر برای چپاول از ذخائر و دارایی های کشور ، سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور را ملغی نمود که بدنبال آن ، کارکنان این سازمان که نفرات تخصصی امور اقتصادی و کنترلی کشور بودند از گردونه اداره امور خارج شدند ، از طرف دیگر دزدیهای کلان و نجومی دستگاه دولتی و سبقت جویی در چپاول اراضی و دارایی های کشور توسط آقازاده ها و صاحب منصبان حکومتی ، کشور را در بحرانی اقتصادی قرار داده است .

سیاست خارجی دولت پاسدار احمدینژاد

وی بلافاصله پس از رسیدن به قدرت، سیاست خارجی خود را بر محور تهاجم بنا نهاد. وی بارها تاکید کرده است که ایران باید نقش اول را در خاورمیانه بدست آورده و بعنوان مرکزی در مقابل آمریکا ایستادگی کند. ازجمله در 23/08/86 در این زمینه گفت، ما در حال عبور از یک نقطه عطف و گردنه هستیم و انقلاب کردیم تا آرمانهای انقلاب، جهانی شود.

براساس اسناد داخلی بدست آمده از درون رژیم، محورهای اصلی سیاست خارجی رژیم را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:

افزایش نفوذ منطقهای و قدرت در عرصه بینالمللی

اتخاذ استراتژی فعال و تهاجمی و پیشبرد بحث هستهای

کارشناسان سیاست خارجی رژیم در این رابطه نوشتهاند: انتشار گزارش جامعه اطلاعاتی آمریکا و نیز سردرگمی گروه کشورهای ۱+۵ درقبال ایران برای وضع تحریمهای جدید بیانگر درستی این خط بوده است. وی بارهای اعلام کرده است در زمینه هستهای یک قدم عقب نخواهیم نشست. ازجمله در سخنرانی خود در 30 ژانویه در بوشهر گفت، ملت ایران در مسیر فناوری هسته‌ای به سمت قله در حرکت است.

ایفای نقش فعال در عراق، افغانستان، لبنان و فلسطین

ایجاد ناامنی و بحران در عراق و افغانستان برای جلوگیری از پیشروی خط آمریکا جزیی از محورهای اصلی سیاستهای دولت احمدی نژاد است. حمایت گسترده از شبه نظامیان در عراق و سپاه 9بدر، ارسال گسترده سلاح به عراق، سرمایهگذاری کلان در افغانستان و فعالیتهای گسترده اطلاعاتی در این کشور تحت پوشش کمک به بازسازی افغانستان، ارسال سلاح برای طالبان، ارسال پول و سلاح برای شبه نظامیان فلسطینی و حمایت گسترده از حزبالله لبنان و … بخشی از این فعالیتها بوده است. برخی از این اقدامات به قرار زیر بوده است:

عراق: پرداخت حقوق ماهیانه به 32000 نفر از عوامل رسمی رژیم در عراق که قبلاً توسط مقاومت ایران افشا شد، تنها یک قلم از حمایتهای مالی از عناصر وابسته به خود در این کشور است. این علاوه بر انبوهی حمایتهای علنی و غیرعلنی از شبه نظامیان و ارسال سلاح و تجهیزات به این کشور است.

فلسطین: در توافقاتی که با اسماعیل هنیه در آذر85 صورت گرفت، حمایت مالی از این گروه را رژیم پذیرفت که بخشی از آن شامل حمایت مالی120میلیون دلاری از این گروه و پرداخت حقوق پرسنل وابسته به حماس در 3وزارتخانه امنیتی، دفاعی و اطلاعاتی فلسطین است. اسماعیل هنیه به هنگام بازگشت از تهران بخشی از این موضوع را در مصاحبهای به تاریخ 20/09/85 برملا کرد و گفت که شخصاً از رژیم ایران 250میلیون دلار بابت موارد زیر بعنوان کمک دریافت کرده است: مبلغ 120میلیون دلار حمایت مالی برای سال 2007، پرداخت حقوق 3وزارتخانه از وزارتخانه‌های فلسطین برای مدت 6ماه، پرداخت 60میلیون دلار بابت حقوق 6ماه به صدهزار کارگر فلسطینی یعنی مبلغ 100دلار به هر کارگر فلسطینی و پرداخت ماهانه 100دلار به 3هزار ماهیگیر به مدت 6ماه. همچنین محمود الزهار از اعضای کادر رهبری حماس که در کابینه اسماعیل هنیه سمت وزیر خارجه را برعهده داشت، در مصاحبه با نشریه آلمانی اشپیگل بخش دیگری از این کمکها را لوداده و گفت، حماس راههای جایگزینی برای دریافت پول را در اختیار خود دارد. در صورت درخواست میتوانیم ماهیانه 5 میلیون دلار از مصر دریافت کنیم. من خود شخصاً دو مرتبیه یکبار 20میلیون دلار و بار دیگر 22 میلیون دلار از ایران و از طریق بار همراه مسافر به نوار عزه وارد کردم.

افعانستان: آنچه رژیم در توافقات رسمی پذیرفته است، مبلغ 560ملیون دلار برای بازسازی افغانستان بوده است، اما در جریان عمل ارگانهای بنیادگرایی ازقبیل کمیته امداد خمینی و سپاه قدس و هلال احمر و … نیز زمینههای گسترش فعالیت بنیادگرایی و نفوذ در این کشور را با صرف هزینههای بسیار پیش میبرند. تنها در یک مورد و در یک روز در ماه رمضان (شهریور86) کمیته امداد خمینی کمکهایی به ارزش 25هزار دلار را تنها در شهر قندهار افغانستان توزیع کرده است که میتوان به هزینههای مالی در این کشور پی برد. ساخت بیمارستان و درمانگاه، کمک به آموزش کارمندان دولتی و … نیز بخش دیگری از این اقدامات است که پوششهای بسیار مناسبی برای حضور گسترده عوامل اطلاعاتی و تروریستی در این کشور را فراهم ساخته است.

لبنان: ارسال سلاح و موشک برای حزبالله در جنگ 33روزه سال قبل و اقداماتی تحت عنوان بازسازی و کمک به مردم لبنان بعد از پایان این جنگ و تحت این پوش صرف هزینههای بسیار زیاد بخشی از فعالیتهای رژیم در لبنان طی سالهای اخیر بوده است.

گسترش روابط و مناسبات با کشورهای آمریکای لاتین

احمدینژاد برای گسترش این روابط به اقدامات گستردهای در این منطقه پرداخته است، اعزام گسترده مبلغان مذهبی و تبلیغ دین اسلام در میان مردم بومی بویژه در ونزوئلا با حمایت مالی از آنها، دایر کردن مراکز رسمی برای نفوذ بنیادگرایی ازجمله ایجاد دفتری رسمی برای حضور حزبالله لبنان، اعزام اعضای سپاه قدس جهت جذب افراد مناسب و تبدیل آنها به هستههای تروریستی، بویژه علیه منافع آمریکا، در کنار فعالیتهای گسترده اقتصادی و دادن امتیازات کلان مالی نیز بخشی از سیاست احمدینژاد در این منطقه بوده است.

مقابله با اسرائیل و تشکیک در حادثه هولوکاست

در این زمینه احمدینژاد صراحتاً به نفی هولوکاست پرداخته و بارها وجود این واقعه تاریخی را منکر شده است. ازجمله در یک سخنرانی شدیدالحن و طولانی, در 30 ژانویه2008 در سخنرانی خود در بوشهر که بطور زنده از تلویزیون دولتی نشان داده میشد, به قدرتهای جهان گفت, من به شما نصیحت میکنم که این موجودیت کثیف صهیونیستی را که به آخر خط رسیده است, رها کنید. این موجودیتی است که دلیل وجودی خود را از دست داده و دیر یا زود سقوط خواهد کرد. کسانی که هنوز هم از صهیونیستهای جنایتکار حمایت می کنند باید بدانند که روزهای این اشغالگر به شمارش افتاده است.

مخالفت و تلاش جهت جلوگیری از صلح اسرائیل و فلسطین

در چارچوب سیاستهای فوق، یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی دولت احمدینژاد، ایجاد تنش و بحران در منطقه و جلوگیری از صلح بین اسرائیل و فلسطین است. در زمینه جلوگیری از صلح بین اسرائیل و فلسطین دستورالعمل درونی رژیم جهت مقابله با کنفرانس صلح آناپولیس بسیار گویا است. همزمان با پخش خبر برگزاری کنفرانس صلح آناپولیس، سیاست گذاران خارجی رژیم به تحلیل این مسئله پرداختند و راههای مقابله با آنرا تدوین کردند، بخشی از این گزارش به قرار زیر است:

قطعاً پیشرفت این کنفرانس به نفع آمریکا در خاورمیانه و علیه منافع ایران عمل خواهد کرد و تهدید ایران و متحدان منطقهایاش و تقویت اسراییل و کشورهای باصطلاح میانه رو در راس اهداف خاورمیانه ای آمریکا قرار دارد. پیشرفت این کنفرانس باعث تقویت مواضع آمریکا مبنی بر فشار بر ایران و زمینهسازی بیشتر برای حمله به ایران خواهد شد. از طرف دیگر این موضوع باعث تقویت اسرائیل و دولت خودگردان فلسطین و تضعیف حزبالله و حماس خواهد شد و باعث خواهد شد دستاوردهای حزبالله و حماس یعنی متحدین ایران که باعث نزدیکی بیش از پیش سوریه به ایران شده است، تضعیف شود و درصورتیکه این تجمع به تشکیل دولت فلسطینی منجر شود، بزرگترین دستاورد برای دولت بوش به شمار میرود. بایستی در 2زمینه تبلیغاتی و عملیاتی به مقابله با این کنفرانس بپردازیم. در جنگ تبلیغاتی با اتخاذ تاکتیک جنگ روانی از طریق انتشار اخبار و مقالات، نسبت به اهداف این کنفرانس شک و تردید صادر شود و تاکید شود که دولت بوش صرفا از جهت مقابله با افکار عمومی داخلی کشور خود اقدام به برپاکردن این کنفرانس و جلب حمایت داخلی نموده است. اگر آمریکا خواهان صلح باشد اولین اقدامش خروج از عراق است و تا وقتی از عراق خارج نشود، هرگونه ادعای صلحخواهی توسط این کشور، فقط فریب است. همچنین تاکید شود که دولت آمریکا بعد از شکست در عراق، برای مقابله با نفوذ ایران در عراق میباشد و این اقدام در جهت سرپوش گذاشتن بر این شکست است. در این جنگ روانی همچنین تاکید شده است که پیروزی حزبالله در جنگ 33روزه سال قبل و شکست اسرائیل، بیانگر ضعیف بودن دولت اسرائیل است . از طرفی با تبلیغ حول قدرت ایران ایران بعد از سقوط صدام حسین، سفارش شده است و تاکید شده است که باید ایران را بعنوان قطب اول خاورمیانه در عرصه نظامی معرفی کرد که در مقابل آمریکا و اروپا از استقلال نسبی برخوردار است و این امر بزرگترین مانع در برابر هرگونه حمله و تهاجم از سوی اسراییل و یا آمریکا به تاسیسات هستهایاش به شمار می رود. باید تفاوت این دوران با دورن گذشته به شکلی گستردهای توضیح و تشریح شود و ناکارآمدی استراتژی فشار بر ایران تبلیغ و تشریح شود.

در زمینه مقابله عملیاتی با پیشرفت پروژه صلح در خاورمیانه در این دستورالعمل اینچنین تاکید شده است:

ابومازن زمانی میتواند از موضع رئیس دولت خودگردان فلسطین به مذاکره در رابطه با مسایل نهایی بپردازد که نوار غزه را نیز تحت مدیریت خویش داشته باشد. بنابراین باید با حمایت از حماس، مانع تسلیم آنها نسبت به این خواسته دولت فلسطین شویم و از رسیدن به توافقی جامع میان آنها خودداری شود.

ما باید ضمن حمایت از متحدان منطقهای خود (بویژه حزب الله، حماس و سوریه) در تحکیم اتحاد با آنان بکوشیم، چرا که در صورت وقوع هرگونه تهاجم احتمالی علیه ایران، متحدان منقطهای ما بهترین پشتوانه برای مقابله با این تهاجم هستند.

بایستی جهت مقابله با کنفرانس صلح آناپولیس، کنفرانسی با شرکت گروههای مقاومت منطقهای و کشورهای متحد ایران توسط ایران، برگزارشود و تلاش کنیم با جلب مشارکت هرچه بیشتر گروهها و دولتهای منطقهای در این اجلاس، کنفرانس صلح خاورمیانهای بوش را بیاعتبار کنیم.

باید تحت پوشش سازمانهای غیردولتی به سازماندهی گروههای صلحطلب و مخالف جنگ اقدام کنیم و اهداف این کنفرانس را با این عنوان که کنفرانس آناپولیس در پی جنگطلبی در منطقه است، مورد حمله قرار دهیم.

انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم:

تلاش اصولگرایان در روند انتخابات اجماع روی احمدینژاد است ، جبهه پیروان خط امام و رهبری که شامل 14 تشکل عضو میباشد از احمدی نژاد حمایت کرده اند . همچنین جمعیت ایثار گران نیز حمایت خود را از احمدینژاد اعلام نمود .

در اواسط فروردین ماه 1388، ثمره هاشمی معاون سیاسی وزیر کشور ، جهت راه اندازی ستاد انتخاباتی احمدی نژاد از سمت خود در وزارت کشور استقعاء داده است .

احمدینژاد با بکارگیری ابزار و امکانات منصب رسمی خود تلاش دارد تا با راه اندازی سفرهای استانی ، و احداث پروژه های منطقه ای و استانی ، واستفاده از اموال ملت برای هزینه های تبلیغ انتخاباتی خود بهره برداری کند .

برنامههای وی: دولت کارآمد و عدالت‌گستر / عدم وجود حرکت سختگیرانه در مورد حجاب بانوان ایرانی / سلامت مدیران / مبارزه با فساد اداری / پیشگیری از بروز شکاف بین دولت و مردم / تشکیل دولت اسلامی / تثبیت و تقویت آرمان‌خواهی و برایت از ایده‌آلیسم / گفتمان خدمت به جای قدرت / علمی کردن مدیریت / کاهش نرخ تورم و کاهش نرخ سود بانکی / توسعه سیاسی از طریق بالا بردن قدرت نقد و مشارکت مردم / اولویت دادن به تولید داخلی / حضور دولت در هر استان برای حل مشکلات بخشی / کاهش تصدی‌گری دولت / بالندگی فرهنگ از طریق تقویت هویت ملی و اسلامی ایران / ایجاد فضای آرمانخواهی در کشور برای مقابله با معضلات فرهنگی.

سوابق مزدوری احمدینژاد :

از اعضای پشتیبانی سپاه در طول جنگ 8ساله

از اعضای دانشجویان خط امام در حمله به سفارت آمریکا در تهران

شکنجهگر و بازجوی زندان اوین

از اعضای تروریستی قرارگاه رمضان که در چند عمل تروریستی نیز مستقیماً شرکت کرد

مسئول مهندسی لشکر6 ویژه سپاه

مسئول ستاد جنگ استانهای غربی در سپاه

شرکت در عملیات تروریستی علیه رهبران کرد

معاون و فرماندار ماکو, خوی در دهه60 به مدت 4سال

مشاور استاندار کردستان بمدت 2سال

مشاور فرهنگی وزیر فرهنگ و آموزش عالی (1376)

اولین استاندار استان اردبیل در زمان تشکیل اولیه این استان (1372 -1376 )

شهردار تهران (13اردیبهشت1382 – 1384 )

موسس و عضو انجمن تونل ایران

عضو انجمن مهندسین عمران ایران

مدیر مسئول روزنامه همشهری

رئیس جمهور از سال 1384 تاکنون

مهدی کروبی

کا ندید نمایش انتخاباتی ریاست جمهوری ولی فقیه

نام و نام خانوادگی: مهدی کروبی

متولد: 1333 محل تولد: الیگودرز لرستان

تحصیلات: دکترای الهیات ، تحصیلات حوزوی

سمت:

سوابق تحصیلی:

در سال 1316 در الیگودرز به دنیا آمد . تا کلاس ششم ابتدایی در آن شهرستان بود و در ابتدای دهه سی تحصیلات جدید را همراه با تحصیلات حوزوی در قم ادامه داد. با شرکت در انتخابات متفرق دیپلم ادبی و پس از آن «تصدیق مدرسی» گرفت .در سال 1342 در آزمون ورودی دانشگاه تهران برای تحصیل در رشته فقه و حقوق اسلامی پذیرفته شد. و با اخذ مدرک دکترای الهیات از دانشگاه خارج شد . همچنین او دارای تحصیلات حوزوی در قم نیز میباشد .

وابستگی سیاسی و حزبی:

ابتدا کروبی در جبهه اصلاحات و مشارکت که بنیانگذار آن خاتمی بود فعالیت میکرد . بعد از انتخابات ریاست جمهوری دور نهم که منجر به شکست اصلاح طلبان و روی کار آمدن اصولگرایان شد , کروبی با انتقاد به چپ روی خاتمی شکست جبهه اصلاحات را ناشی از در نظر نگرفتن اعتقادات مذهبی مردم ایران در روند آن دانست و ازجبهه مشارکت جدا شد همچنین از برخی سمت های حکومتی خود و دبیر کلی مجمع روحانیون مبارز نیز استعفا داد . حزب اعتماد ملی را تاسیس نمود . افراد هیات رئیسه این حزب , کروبی , الیاس حضرتی , حق شناس و اسماعیل گرامی مقدم هستند . در اسفند 84 بیانیه اعلام موجودیت این حزب منتشر شد . در این بیانیه گفته شده است که آنها از روش سیاسی و ارزشهایی پیروی می کنند که فکر می کنند خط امام واقعی است و به دیدگاه فکری خمینی اعتقاد دارند . در حال حاضر فعالین دانشجویی ادوار تحکیم طیف علامه نیز از او حمایت میکنند . در جریان جنگ و جدال بر سر انتخابات آینده خبرگان فعال بود و درنامه ای به مشکینی , رئیس خبرگان خواستار این شد که نظارت استصوابی شورای نگهبان بر انتخابات خبرگان , به کناری گذاشته شود و بجای آن , صلاحیت کاندیدهای این مجلس , توسط تعدادی از علما حوزه , بررسی شود .

خلاصه ای از مزدوری و فعالیتها :

از سال 42 تا 57 علیه شاه بودو طی آن دوران دستگیر و روانه زندان شد. او در ابتدای انقلاب ضد سلطنتی، سرپرست کمیته امداد خمینی بود و از سال 58 تا 71، ریاست بنیاد شهید رژیم را بر عهده داشت. کروبی همچنین 5 سال نماینده خمینی دجال در حج بود.

فاجعه کشته شدن زائران ایرانی ( سال 1364 ) در مکه در زمان کروبی و درحالیکه خود وی در مکه بود اتفاق افتاد.

در دوره‌های اول،‌ دوم، سوم و ششم، نماینده مجلس بود و ریاست مجالس سوم و ششم را نیز بر عهده داشت. سپس در سال 84 مشاور خامنه ای و عضو مجمع تشخیص مصلحت شد .مهدی کروبی، چندین بار در انتخابات مختلف رژیم ( اعم از ریاست جمهوری ها ، خبرگان ، مجلس و ... ) خود را نامزد کاندید کرد. کروبی در جنگ باندی با سایر رقابا بی پرده می گوید: «حالا که آمده ام به نفع هیچکس کنار نمی روم. هر کس هم که می خواهد در صحنه باشد، برای من فرقی نمی کند شروع جالبی دارد. کروبی که در دوره مجلس ششم ریاست مجلس را برعهده داشت درانتخابات مجلس هفتم توسط باندرقیب از مجلس وانتخابات حذف شد و همچنین در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 کاندید مجمع روحانیون شد و بعد ازاینکه باند محافظه کار وی را نیز درجریان انتخابات به کناری گذاشت وی اعتراضات گسترده ای را شروع کرد ودر نامه یی به خامنه ای, مجتبی فرزندوی رامتهم کردکه رأی او را به نفع احمدی نژاد مصادره و به همین سبب از سمت مشاور رهبری کناره گیری میکند,وی حتی از خاتمی خواست که موضوع تقلبات در انتخابات را پیگیری کرده و گزارش آنرا از طریق رسانه های عمومی به مردم بدهد. و نیز در اعتراض به بی عملی خاتمی, از دبیرکلی مجمع روحانیون مبارز استعفاداد.

سوابق مزدوری :

- نماینده تام الاختیار خمینی دجال در لرستان سال 1358

- تاسیس بنیاد شهید بدستور خمینی توسط کروبی سال 1358

- نماینده مجلس دوره دوم (از تهران)

- نائب رئیس مجلس دوره دوم

- نماینده مجلس دوره سوم (از تهران)

- رئیس مجلس دوره سوم

- نماینده مجلس دوره ششم (از تهران)

- نماینده خمینی در امور حج سال 1364 تا 1368

- رئیس مجلس دوره ششم سال 1378

- موسس حزب اعتماد ملی سال 1364

- انشعاب از جامعه روحانیت مبارز تهران، و تاسیس مجمع روحانیون مبارز به همراه موسوی، خوئینی ها، خاتمی سال 1367

- سرپرست برخی اموال به وکالت از طرف خمینی سال 1368

- عضو مجلس بازنگری قانون اساسی سال 1368

- مشاور خامنه ای تاسال 1384

- عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال حاضر

- عضو جامعه روحانیت مبارز

- موسس و دبیر مجمع روحانیون مبارز

محسن رضایی

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام

نام و نام خانوادگی: محسن( سبزه دار) رضایی

متولد: 1333 محل تولد: روستایی در مسجدسلیمان

تحصیلات: دکترای اقتصاد

سمت:کاندید نمایش انتخاباتی ریاست جمهوری ولی فقیه

سوابق تحصیلی:

تا کلاس هفتم را در مسجدسلیمان درس خواند و بعد از آن تا دریافت دیپلم به اهواز جهت تحصیل رفت. سال 1353 در رشته مهندسی مکانیک به دانشگاه علم و صنعت تهران رفت. رضایی بعد از پایان جنگ ضدمیهنی هشت ساله در دانشگاه تهران به رشته اقتصاد پرداخته و دکترا گرفت.

وابستگی سیاسی و حزبی:

محسن رضایی باصطلاح با تشکیل جریانات اصلاح طلب و اصول گرا مخالفت کرده و اعلام جریان سوم خواسته است خود را از هر دو متفاوت نشان بدهد اما در اساس او متعلق به جناح ولی فقیه میباشد. او در سال 84 تمایلاتی به جریان آبادگران داشت. او در گفته هایش آورده است: معتقد بوده است نسل دومیهای انقلاب به اصول انقلاب معتقد بوده اند و با جریان های چپ و راست که برخاسته از نسل اول انقلابند و هر کدام بدلیل التقاط فکری که داشتند نتوانستند خود را با تفکرات خمینی و مردم تطبیق بدهند، جریان سوم انقلاب قادر خواهد بود که تفکرات خمینی را در شرایط امروز بازخوانی کند.وی در جریان دو دهم انتخابات ریاست جمهوری ، با تشکیل یک جریان ابداعی ( بنام ائتلاف ملی ) از حمایت رفسنجانی برخوردار گشت و کاندیدمنتخب ائتلاف ملی برای ریاست جمهوری دور دهم شد .

خلاصه ای از مزدوری و فعالیتها :

از دوران دبیرستان با مسائل سیاسی آشنا شد و در ابتدا با کتابهای بازرگان و شریعتی شروع به مطالعه کرد. در این سالها جذب سازمان مجاهدین شد اما بعد از ضربه اپورتونیستی او به جریان راست متمایل شده و گروه منصورون را که از خمینی پشتیبانی میکرد, تشکیل داد.

بعد از انقلاب بهمراه بروجردی سازمان مجاهدین انقلاب را بوجود آورده و از اعضای شورای مرکزی آن بود. وی بعد از آن وارد سپاه شد. در ابتدا به او مسئولیت سازمان سیاسی در سپاه را دادند اما خود وی برای مقابله با ریشه گرفتن و افزایش محبوبیت سازمان, فعالیتهای سیاسی سازماندهی شده ای را علیه سازمان مجاهدین شروع کرد. بعد از گذشت 7 ماه وقتی دید با کار سیاسی نمیتوان جلوی پیشرفت جایگاه اجتماعی و سیاسی سازمان را بگیرد, سازمان اطلاعات در سپاه را بوجود آورد تا در برخورد با سازمان کارآیی بیشتری جهت سرکوب داشته باشد, او بعد از یکسال فعالیت در این سازمان اطلاعاتی که کار اصلیش علیه سازمان مجاهدین بود, وارد سپاه پاسداران شد. از جمله سرکوبهایی که در این دوران انجام داد سرکوب گنبدکاووس, کردستان و بلوچستان در کارنامه ننگین او میباشد.

رضایی بعد از جنگ برای ورود سپاه در فعالیتهای اقتصادی و درچنگ گرفتن انحصاری بسیاری از مسائل کشور در این زمینه فعالیتهای گسترده ای کرد, از جمله فعالیتهایی که سپاه در این دوران به آن پرداخت عبارتند از: بازسازی قرارگاه خاتم الانبیا, ساختن سدکرخه و پروژههای زیاد دیگری که در انحصار سپاه بودند میباشد.

بعد از انقلاب, بدلیل تعدد ارگانهایی که بنام سپاه فعالیت میکردند, وی در سال 58 از هرگروه سه نفر را وارد شورای باصطلاح انقلاب کرده و گروه 12 نفره تشکیل شده اساسنامه سپاه را تعیین کردند و بعد از آن سپاه بطور رسمی شکل گرفت. رضایی از سال 1360 به حکم خمینی فرماندهی سپاه را تا 16 سال بعد بعهده گرفت. در زمان وی به حکم خمینی و به تائید شورای نگهبان قوای سه گانه هوایی, دریایی و زمینی در سپاه تشکیل گردید.

رضایی در سال پنجم دولت رفسنجانی بدلیل اینکه میخواست در ردههای دیگر رژیم کار کند طی نامه ای به هاشمی درخواست استعفا از سپاه را کرد. پس از آن در سال 1373 نامه ای به خامنه ای در همین رابطه نوشت, خامنه ای سه سال بعد در تاریخ 10 خرداد 1376 , با استعفای او موافقت کرد. سه ماه بعد با تعیین فرمانده جدید سپاه رضایی بصورت رسمی استعفا کرد. خامنه ای بعد از آن طی حکمی او را به سمت دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام انتصاب کرد. در مجمع نیز او به ریاست کمیسیون اقتصاد کلان مجمع انتخاب شد.

سوابق اشتغال:

- عضویت در سازمان اطلاعات سپاه

- عضویت در شورای فرماندهی 4نفره سپاه

- عضو شورای عالی امنیت ملی از سال 1360 تا 1376

- فرماندهی کل سپاه از سال 1360 تا 1376

- موسس و فرمانده قرارگاه بازسازی خاتم الانبیاء (ص) از سال 1368 تا 1376

- دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال 1376 تاکنون به حکم خامنه ای

- رئیس کمیسیون اقتصاد کلان و بازرگانی مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال 1376 تاکنون

- رئیس دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام ازسال 1376 تاکنون

- مسئول کمیسیون اصلاح قانون سرمایه گذاری خارجی در ایران

- مسئول تهیه پیش نویس چشم انداز بیست ساله ایران

- عضو انجمن علمی اسلام و توسعه

- موسس دانشگاه امام حسین سپاه ( بعد از اتمام جنگ)

- موسس دانشگاه علوم پزشکی بقیة الله سپاه ( بعد از اتمام جنگ)

- موسس دانشکده فرماندهی ستاد سپاه پاسداران ( بعد از اتمام جنگ)

سوابق و تجربیات در زمینه های علمی، تحقیقاتی و آموزشی تدریس:

- استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع)

- مدرس دروس اقتصاد دانشگاههای تهران

- مدرس دروس استراتژی و نظامی دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه

- تدریس 10 درس در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری

- مدرس درس استراتژی جنگ ایران و عراق دکترای عالی جنگ

- مدرس درس برنامه ریزی دفاعی دانشگاه امام حسین سپاه

- راهنمایی چند پایان نامه و رساله دوره های کارشناسی ارشد و دکترا

- تدوین طرح نهضت فرهنگی و جهاد علمی در ایران از سال 1371

- وی مقاله و کتابهای زیر را نوشته است:

نظریه پول ، اعتبار و تعامل عمومی, سرمایه اجتماعی با تعریف جدیدی از آن, کتاب نظریه ارزش و قیمت,کتاب بدنبال خورشید، نظریه ای در تداوم انقلاب, کتاب دستهای پنهان, کتاب میانی الگوی جامع توسعه اقتصادی از دید خمینی.

نام و نام خانوادگی: میرحسین موسوی

کاندید نمایش انتخاباتی ریاست جمهوری ولی فقیه

نام و نام خانوادگی: میرحسین موسوی

متولد: 1320 محل تولد: خامنه

تحصیلات: فوق لیسانس معماری

سمت: رئیس فرهنگستان هنر ایران

سوابق تحصیلی:

فوق لیسانس معماری و کارشناسی ارشد معماری و شهرسازی از دانشگاه ملی سابق (1348)

آشنایی‌ با زبانهای انگلیسی، عربی و ترکی آذربایجانی

وابستگی سیاسی و حزبی:

اصلاحطلب (راست)

خلاصه ای از مزدوری و فعالیتها :

میرحسین موسوی، قبل از انقلاب 57 مردم ایران، بساز و بفروش در کارهای ساختمانی بود. وی، بعد از انقلاب از بنیان گذاران حزب جمهوری اسلامی و سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی بود. موسوی، در روزنامه جمهوری اسلامی، همان سیاستی را به عهده داشت که امرور شریعتمداری در روزنامه کیهان به عهده دارد؛ یعنی روزنامه جمهوری اسلامی، در سال های اوایل انقلاب مبلغ و مروج جهل و جنایت، چماقداری، سانسور، ترور و شکنجه و اعدام بود. در آن دوران، همه عناصر چماقدار، حزب الهی، فالانژ و آدم کش که به تجمعات احزاب و سازمان های چپ، تجمعات زنان، به رسانه ها، دفاتر سازمان ها و احزاب، تشکل های کارگری و دیگر تشکل های دمکراتیک و...، حمله می کردند توسط حزب جمهوری اسلامی هدایت و رهبری می شدند. در آن دوران، حزب جمهوری اسلامی و ارگان سیاسی آن، یعنی روزنامه جمهوری اسلامی، نقش عمده سرکوب مخالفین حکومت را به عهده داشتند. این روزنامه، بعدها به نزدیک ترین ارگان تبلیغی سیاست های خامنه ای، رهبر حکومت اسلامی تبدیل شد. موسوی، به دلیل سرکوب دستاوردهای انقلاب و انقلابیون و سازمان دهی گروه های سرکوب، انصار حزب الله و غیره همواره مورد حمایت خمینی بود. مبلغان و طرفداران میرحسین موسوی، او را «نخست وزیر دوران دفاع مقدس» معرفی می کنند تا بر سرکوب های شدید و ترور و اعدام ده های هزار نفری مخالفین، افزایش تورم، کسر بودجة هنگفت، افزایش بی کاری، فقیرتر شدن اقشار محروم، نابودی منابع پایه ای کشور در اثر پافشاری بر ادامه جنگ ایران و عراق با شعار «جنگ جنگ تا پیروزی»، «راه قدس از کربلا می گذرد» و... سرپوش بگذارند.

سید علی خامنه ‌‏ای، در مرحله اول ریاست جمهوری خود، علی اکبر ولایتی را به عنوان نخست وزیر معرفی کرد که مجلس نپذیرفت و در پیشنهاد بعدی میرحسین موسوی را معرفی کرد که توسط مجلس پذیرفته شد. اما خامنه ‌‏ای، در مرحله دوم ریاست جمهوری اش، در نظر داشت که فرد دیگری را به عنوان نخست وزیر به مجلس معرفی کند که با مخالفت خمینی روبرو شد. خمینی، بر ضرورت حضور موسوی تاکید کرد و موسوی مجددا نخست وزیر شد.

تشکیل ارگان مخوف ترین «وزرات اطلاعات» به مدیریت سعید حجاریان و از همان آغاز کارش به ریاست محمد ری شهری، علاوه بر سرکوب، دستگیری و اعدام دسته جمعی مخالفین حکومت، هم چنین ترور مخالفین در داخل و خارج کشور را نیز سازماندهی می کرد، علاوه بر وزارت اطلاعات، اطلاعات ارتش و سپاه، نخست وزیری نیز رسما ارگان اطلاعاتی خود را داشت که مستقیما زیر نظر نخست وزیر، به فعالیت های تروریستی مشغول بود.

دولت موسوی، در اجرای احکام و فتواهای وحشیانه خمینی، لحظه ای تامل نمی کرد و کل قدرت حاکمیت را به کار می گرفت. خمینی، به کسانی که نسبت به فتواها و سیاست های وی و حکومت انتقاد می کردند ذره ای رحم نمی کرد.

دولت موسوی، دولتی صدردرصد اسلامی، با تایید صددرصد خمینی برای کشتن مخالفین و منتقدین به صحنه آمده بود. و طی هشت سال نخست وزیری ، درحمایت و پشتیبانی هم جانبه خمینی، و خامنه ای قرار داشت .

موسوی، علاوه بر پست هشت ساله نخست وزیری، به عنوان مشاور سیاسی دو دوره ریاست جمهوری رفسنجانی و هم چنین دو دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی و هم چنین در مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورایعالی انقلاب فرهنگی و...، در سیاست گذاری های کلان کشور نقش مهمی ایفا کرده است. کسانی که وی را 20 سال به دور از سیاست معرفی می کنند هدف شان این است که وی در این 20 سال در جنایات حکومت اسلامی نقشی نداشته است.

با پایان یافتن جنگ هشت ساله ایران و عراق، این احتمال می رفت که کارگران و مردم محروم دست به اعتراض بزنند. چون در طول هشت سال جنگ همه مطالبات و خواست های اقتصادی و اجتماعی آن ها، بی رحمانه سرکوب شده بود. در این دوره به بهانه جنگ، هر گونه مخالفت با حکومت خطر اعدام در برداشت. از این رو، حکومت برای پیش ‌گیری از اعتصاب و اعتراض و مقاومت اجتماعی، قتل عام زندانیان سیاسی را در دستور کار حکومت و سران آن قرار داد. سران حکومت اسلامی، هزاران زندانی سیاسی را طی مدت کوتاهی اعدام و در گورهای دسته جمعی دفن کردند تا از این طریق هم جلو اعتراضات احتمالی مردمی را بگیرند و هم به مخالفان نشان دهند که اعتراض و مخالفت چه عاقبتی در پی دارد.در این دوره، خمینی، جنایتکار درجه یک و خامنه ای به عنوان رییس جمهور و میرحسین موسوی به عنوان نخست وزیر، جنایت کاران درجه دوم و سوم همه جنایات سال های 60 تا 68 بودند.

میرحسین موسوی در دوران نخست وزیری خود ، جزء کسانی بود که از فتوای خمینی برای قتل سلمان رشد رسما و علنا دفاع کردند.پس از مردن خمینی، با تغییر قانون اساسی و حذف پست نخست‌وزیری، از فعالیتهای اجرایی کناره گرفت و به کارهای باصطلاح فرهنگی رو آورد و در حال حاضر رئیس فرهنگستان هنر است.

موسوی طرح اداره مرکزی آب و فاضلاب اصفهان را در سال1348 نوشت و تا سال1350 آنرا اجرا کرد. سپس طرح مجموعه کانون توحید را در سال1350 اجرایی کرد. بعد از پیروزی قیام ضدسلطنتی کارهای طراحی او عبارتند از: طراحی قبر جدید دجال ( خمینی ) در حرم حضرت معصومه در قم. طراحی برای دانشگاه شاهد. طراحی محل کشتهشدگان اصفهان. طراحی بنای یادبود خرازی. طراحی مجموعه فرهنگی، تجاری بینالحرمین در شیراز. طراحی مسجد سلمان فارسی برای نهاد ریاست جمهوری. طراحی مرکز مطالعات استراتژیک. طراحی مجموعه کانون توحید تهران. طراحی سازمان مرکزی آب و فاضلاب. طراحی بنای یادبود کشتهشدگان 7تیر.

همچنین ، ساخت مسجد سلمان فارسی نهاد ریاست جمهوری نیز در سال 1376 ( بعد از کنارگذاشته شدن از پست نخست وزیری ) از جمله کارهای ساختمانی اوست .

زهرا رهنورد همسر موسوی است و 2 فرزند دارد.

انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم:

بعد از 20 سال سکوت ، موسوی با دیدن شرایط موجود و در پی یکسری باندبازی جناحی ، جهت خارج نمودن قدرت از چنگ احمدی نژاد ، وارد دور دهم انتخابات ریاست جمهوری رژیم شد . با حضور موسوی در باند اصلاح طلبان ، خاتمی به نفع او کناره گیری کرد ، و ستادهای انتخاباتی خود را نیز به حمایت از میرحسین موسوی فعال نمود ، چندی بعد باند رفسنجانی ( بامحور حزب کارگزاران سازندگی ) نیز حمایت خود را رسما از موسوی اعلام نمود . همچنین در تاریخ 7 اردیبهشت نیز حزب کارگزاران اعلام کرد که حمایت های مالی ستادهای انتخاباتی موسوی را نیز در دستور کار وارد نموده اند . بمرور جریانات خرده پای اصلاحات مانند سازمان مجاهدین انقلا ب اسلامی و .... نیز از موسوی اعلام حمایت کردند .

از مجموعه اقدامات انتخاباتی که موسوی طی این مدت کرده است ، میتوان به دائر کردن ستادهای انتخاباتی خود در استانهای مختلف کشور ( بصورتی سازمانیافته و با حمایت اعضای ستادهای خاتمی و رفسنجانی ) اشاره نمود . همچنین او تشکیل ستادهای انتخاباتی در برخی دانشگاهها بطور خاص دانشگاه اصفهان ، سعی در جلب نیروی جوان و تحصیل کرده دارد .

در حال حاضر اساس تک و پاتک های موسوی با باند غالب ( احمدی نژاد ) افشای دزدیهای کلان دولتی و علنی نمودن رقمهای نجومی اختلاسهای مالی دستگاه دولت است .

مضاف بر اینکه ، هواداران موسوی، با ریاکاری زیادی حس ناسیونالیسم ترکی «آذری-اسلامی» را در شهرهای آذربایجان باد می زنند تا با تحریک احساسات ناسیونالیستی، مردم این منطقه و هم چنین چند میلیون آذری ساکن تهران را با ریاکاری به پای صندوق های رای بکشانند.

برنامههایی که او اعلام کرده است عبارت است از: ایجاد فضایی برای گردش آزاد اطلاعات / اعتمادسازی در سطح بین‌الملل / بهره‌گیری صلح‌آمیز از دانش هسته‌ای / نگاهی نو به بخش خصوصی / جمعکردن گشتهای ارشاد

سوابق مزدوری :

عضو شورای انقلاب اسلامی 1359-1358

عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی 1361-1357

رییس دفتر سیاسی حزب جمهوری اسلامی 1360-1358

قائم مقام دبیرکل حزب جمهوری اسلامی 1360-1358

سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی 1360-1358

قرار داشتن در سمت وزیر امور خارجه 1361-1360

قرار داشتن در سمت نخست وزیر 1368-1360

رییس ستاد انقلاب فرهنگی 1360

رییس شورای اقتصاد 1368-1360

رییس بنیاد مستضعفان 1368-1360

رییس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح؛ عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال 1368(هنوز هم هست)

عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی از سال 1375 (هنوز هم هست)

مشاور سیاسی رییس جمهور 1376-1368

مشاور عالی رییس جمهور 1384-1376

رییس شورای هنر از سال 1378(هنوز هم هست)

رییس فرهنگستان هنر از سال 1378 (هنوز هم هست)

ارسال شده از:

حمید شبخیز

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

برگرفته از:
ایران آزاد

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید